تدبير ش 63
ضرورت گنجاندن نگاه به مسئله آب و هوا و محيط زيست سالم، در مجاري همه برنامههاي زندگي
مسئله گياه و بوستان و درخت و اين چيزها، جزو مسائل اصلي است. اينها را جزو مسائل فرعي نبايد به حساب آورد. درست است كه در شمارش مسائل اساسي كشور، چشمها و نگاهها به سمت اقتصاد،به سمت فرهنگ، به سمت مسائل پولي، به سمت مسائل سياسي كشانده ميشود - معمولاً اينجور است - ليكن اگر با دقت نگاه كنيم، مسائلي كه مربوط به زيست انساني است، بيشتر از آنها اهميت دارد. سياست براي چيست؟ اقتصاد براي چيست؟ خدمات گوناگون شهري و كشوري براي چيست؟ اصلاً پيشرفت كشور براي چيست؟ پيشرفت براي اين است كه: انسانها زندگي سالم و مطلوبي داشته باشند. اگر محيط زيست تخريب شد، همه اينها باطل خواهد شد؛ اهميت محيط زيست اينجاست. واقعاً اگر ما به مسئله آب، خاك، هوا و آن چيزهايي كه منتهي ميشود به اين چيزها - مثل مراتع، مثل منابع طبيعي، مثل جنگلها، مثل وضع شهرسازي - نپردازيم، زندگي مردم شيرين نخواهد شد. صنعت و پيشرفت صنعتي و درآمدهاي فزاينده كشور و افتخارات گوناگون علمي، متن زندگي و واقعيت زندگي را شيرين نميكند؛ همه اينها بايد مقدمه باشد براي اينكه مردم زندگي سالم و شيرين و مطلوب داشته باشند. از جمله چيزهايي كه مساس مستقيم دارد، مسئله محيط زيست است؛ محيط زندگي انسانهاست؛ مسئله آب و هواست. آن وقت ريشههاي آن، بنيانهاي آن، كه خاك است و جنگل است و درخت است و بقيه چيزها، اهميت درجه يك پيدا ميكند. من خواهش ميكنم: مسئوليني كه در بخشهاي مختلف هستند، به اين نكته توجه كنند كه نگاه به مسئله آب و هوا، نگاه به مسئله غبار، نگاه به مسئله دود، نگاه به مسئله هواي سالم، نگاه به مسئله آب سالم، نگاه به محيط زيست سالم، نگاه به مسئله جنگلها، نگاههاي اصلي است؛ اينها را در متن برنامهها، در مجاري همه برنامههاي زندگي بگنجانند.4
4. 17/12/89 (گزارش خبري) بيانات در بوستان ولايت به مناسبت روز درختكاري
جنگلها، منابع طبيعي و مراتع را بايد حفظ كرد
من بر روي مسئله محيط زيست - كه حالا مسئله بوستان، يك نمونه از كاري است كه مربوط به محيط زيست است - تكيه ميكنم. مسئله محيط زيست خيلي مهم است. مسئله منابع طبيعي بسيار مهم است. منابع طبيعي ثروتهاي ملياند؛ مال اين دولت و آن دولت و اين وزير و آن وزير كه نيستند؛ اينها مال ملتهاست؛ آن هم نه ملتها در يك نسل؛ ثروتي است متعلق به ملتها در طول تاريخشان؛ از اينها بايد استفاده كنند. روي مسئله تخريب جنگلها حساس باشيد. فشار به جنگلها زياد است. جنگلها را بايد حفظ كرد. منابع طبيعي و مراتع را بايد حفظ كرد.4 4. 17/12/89 (گزارش خبري) بيانات در بوستان ولايت به مناسبت روز درختكاري
ضرورت جلوگيري ازگسترش تهران و تعرض به زمينهاي جنوب البرز
من جداً از اين طرح باغشهرها نگرانم. آقاي رئيس جمهور هم چند بار با من مطرح كردند؛ به ايشان هم گفتم: من نميدانم چه پيش ميآيد؟ سوءاستفادهچيها چه كار خواهند كرد؟ با اين ديد نگاه كنيد كه راه را باز نكنيد! يك عدهاي سوءاستفادهچياند. هرجا كه براي يك كار عامالمنفعهاي در نظر گرفته ميشود ... من ميدانم و مطمئنم كه يك عدهاي نشستهاند و كمين گرفتهاند، ببينند: چطور ميتوانند اين طعمه را بربايند؟!. ... من گاهي به ارتفاعات ميروم، از آنجا نگاه ميكنم، ميبينم چه اتفاقي دارد ميافتد. بارها هم به شهردارهاي مختلف اين مطلب را گفتم. البته فقط كار شهرداري نيست؛ مجموعههاي مرتبط با شهرسازي، مجموعههاي مرتبط با مراتع، همه بايد همكاري كنند. نگذاريد تهران بيش از اين بزرگ شود. نگذاريد به زمينهاي جنوب البرز اينقدر تعرض شود؛ جلوي اينها را بگيريد!!. ... آن كسي كه ديدبان و پاسبان و پاسدار اين منافع ملي است، شما هستيد! نبايد بگذاريد!!.4
4. 17/12/89 (گزارش خبري) بيانات در بوستان ولايت به مناسبت روز درختكاري
لزوم جلوگيري از سوء استفاده افراد در توسعه فضاي سبز تهران
طرحهاي فضاي سبزِ اينجا[بوستان ولايت] ... نزديك سيصد هكتار زمين است؛ اين خيلي مهم است. ايشان[شهردار تهران] ميگويند: ميخواهيم دويست و بيست هكتارش را فضاي سبز درست كنيم. شما بايد مواظب آن بقيه باشيد. هشتاد هكتار زمين وسط شهر، چيز كمي نيست. اينجا زمينهايي است كه متر مترش محاسبه دارد. شما اينجا هشتاد هكتار زمين داريد؛ مراقب باشيد كه چه اتفاقي بناست براي اين زمينها بيفتد؟! شما بحمداللَّه خودتان پاكيد؛ اهل هيچگونه استفاده سوء نيستيد؛ اما اينجور نيست كه تمام محيط زندگي، خالي از آدمهاي سوءاستفادهجو باشد! مراقب باشيد!! طرحهايي كه ميخواهيد اينجا اجرا كنيد، از بيرون محيطِ شماها برايش طراحي نشده باشد! با بعضي از توجيههاي گوناگون؛ توجيههاي اقتصادي، تأسيس مركز تجاري. همين طور بقيه جاها. حالا اينجا بزرگترين است، اينجا مهمترين است، اما تهران باز هم مراكز ديگر دارد؛ مراكزي كه ميتوان در آنها فضاي سبز درست كرد، ميتوان فضاي تنفسي براي تهران درست كرد، ميتوان ريههاي تهران را تقويت كرد. حقيقتاً ريههاي تهران ضعيف است.4
4. 17/12/89 (گزارش خبري) بيانات در بوستان ولايت به مناسبت روز درختكاري
ضرورت توسعه فضاي سبز تهران
تهران، شهر بزرگي است و جمعيت زيادي دارد. با همه زحمتهايي كه شما كشيدهايد، فضاي سبز در اين شهر، خيلي كمتر از آن مقداري است كه بايد باشد. البته امروز با دوره پيش از انقلاب طرفِ نسبت نيست - من خب، آن وقت ميآمدم تهران، تهران را ميديدم؛ شهر كثيفِ شلوغِ هميشه بدهواي آلوده، بوستانها هم خيلي محدود، امكانات هم خيلي كم؛ امروز بحمداللَّه آنجوري نيست؛ تهران، تهران ديگري است - ليكن در عين حال هنوز فضاي سبز تهران كم است. شما از بالا كه اينجا را نگاه ميكنيد، ميبينيد: تهران يك شهر متراكمي است. بيش از اينها بايستي اينجا باز شود و اين شهر فضاي تنفسي پيدا كند. مراقب باشيد جاهايي كه در مناطق گوناگون شهر در اختيارتان هست، اينها در خدمت فضاي سبز قرار بگيرد.4 4. 17/12/89 (گزارش خبري) بيانات در بوستان ولايت به مناسبت روز درختكاري
تدبير ش 73
اهميت درخت و لزوم مراقبت از آن
روز درختكاري كه در كشور معمول و باب شده، يكي از روزهاي پربركت در جمهوري اسلامي است؛ چون درخت و گياه براي كشور، براي زندگي، براي مردم، براي تنفس، يك امر ضروري است. متأسفانه در طول سالهاي متمادي، به مسئله درخت بياعتنايي شده. البته حالا خوشبختانه مردم و مسئولين به درخت و به محيط زيست توجه نشان ميدهند، ليكن به نظر ميرسد كه هرچه بيشتر بايستي در اين زمينه كار كرد. به نظر من، خود مردم هم مؤثرترين و مهمترين بخش از اين كار را بر عهده دارند: حفظ جنگلها، حفظ مرتعها، حفظ زمينهاي حاصلخيز و حفظ باغات.
خب! حالا ما مثلاً يكي دو تا درخت ميكاريم، مردم هم در سطح شهر و در سطح كشور مبالغ زيادي درخت ميكارند؛ اما بايد مراقب باشيم كه درختهايي را كه موجود است، حفظ كنيم؛ يكي از كارهاي مهم اين است. انسان متأسفانه گاهي ميبيند كه به آنچه داريم، بيتوجهي ميشود؛ درختها را قطع ميكنند، باغها را خراب ميكنند. انشاءالله بايستي اين مسائل مورد توجه قرار بگيرد. اميدواريم كه سبزه و گياه و نشاط و رويش در كشور ما و بين مردم ما روزافزون باشد.4 4. ۹۰/۱۲/۱۵ بيانات در روز درختکاري
تدبير ش 81 اسفند 91 و فروردين 92
لزوم جلوگيري از قطع درختان جنگلي
گياه و درخت براي هر كشوري، براي هر مجموعه انسانياي، مايه بركت است؛ براي همين هم در شرع مقدس اسلام و در احاديث ما، به مسئله درخت و نگهداري درخت و جلوگيري از قطع كردن درختان توصيه شده. خب! حالا اين يك توصيه اسلامي است. امروز همه مردم دنيا هم به اين مسئله توجه دارند و شايد بشود گفت كه هميشه مردم و جوامع بشري به مسئله درخت اهميت ميدادهاند.
منتها من گلايهاي كه بايد بكنم از مجموع مسئولينِ مسئله درخت و درختكاري و جنگل و اين چيزها؛ اين است كه: ما اينجا دانه دانه درخت ميكاريم، اما صدها صدها و هزارها هزارها درخت در جاهايي كه نبايد قطع شود، بيجهت قطع ميشود؛ اين خيلي اشكال بزرگي است كه وجود دارد. علاوه بر اينكه آباديها و سبزيهاي اطراف شهرهاي بزرگ به غلط و به غصب در اختيار افرادي قرار گرفت كه ميخواستند از زمين سوءاستفاده كنند و هنوز هم دارند ميكنند؛ و سبزي تبديل شد به سيمان و آهن و اينها - كه اين يك مصيبتي براي شهرهاست - مجموعه جنگلي كشور هم مورد تهديد جدي قرار داشت و قرار دارد؛ كه بايد جداً از آن جلوگيري شود. اين، هم وظيفه دولت است، هم وظيفه مجلس است، هم وظيفه شهرداريهاست، هم وظيفه قوه قضائيه است؛ هر كدام به نحوي بايد جلوي پيشرفت اين حركت غلطي را كه امروز متأسفانه در كشور ما وجود دارد، بگيرند.7 7. ۹۱/۱۲/۱۵ بيانات پس از مراسم درختكاري
تدبير ش87 - اسفند92 و فروردين93
لزوم جلوگيري از آسيبهاي ورود ريزگردها به كشور
اوّلاً از همه كساني كه در زمينه گسترش فضاي سبز، در سطح كشور فعّاليّت دارند، بايستي ما تشكّر كنيم و به آنها خدا قوّتي بگوييم. ثانياً از همه مسئولان و همه آحاد مردم عزيزمان بخواهيم كه به مسئله فضاي سبز اهمّيّت بدهند و مانع بشوند از اينكه كشور و ملّت و زندگي مردم، از اين كمك الهي، از اين نعمت بزرگ پروردگار - كه عبارت است از گياه و درخت و مانند اينها - محروم بشود.
مسئله محيط زيست هم خيلي مهم است؛ اين قضيّه ريزگردها و غبارهايي كه ميآيد داخل كشور ... واقعاً مسئله بسيار مهمّي است؛ و جا دارد كه به صورت كلان، همه مسئولين كشور و همه بخشهاي مختلف دولت هماهنگي كنند، همكاري كنند، براي اينكه جلوي اين آسيب را بگيرند؛ آسيبهاي بزرگي را به كشور [وارد ميكند]. اخيراً هم يك گزارشي براي من فرستاده بودند راجع به همين ريزگردها كه گزارش هشدار دهندهاي است؛ لازم است كه به آن توجّه بشود.2 2. ۹۲/۱۲/۱۴ بيانات پس از مراسم درختكاري
ضرورت افزايش درختكاري و برخورد با دستهاي تطاولگر
ما از مردم خواهش ميكنيم كه درخت را پاس بدارند و فضاي سبز را اهمّيّت بدهند. «هر ايراني يك درخت» كه گفته ميشود و در زبانها هست، شعار خوبي است؛ سعي كنند در اين ايّام - كه ايّام درختكاري و فصل درختكاري است - هرچه ميتوانند [كاشت درخت را] افزايش بدهند. و جلو دست تطاولي كه دراز ميشود گاهي به فضاهاي سبز را، هم مردم و هم مسئولان بالخصوص بگيرند و نگذارند؛ چه جنگلهاي ما، چه مراتع ما و چه فضاهاي سبز شهري و آنچه كه حولوحوش شهر هست؛ والاّ اگر چنانچه شما با قوّت و قدرت برخورد نكنيد، اين دامنههاي البرز كه در تهران ملاحظه ميكنيد، تا آن بالابالاهاي آن آهن و سيمان خواهد شد؛ يعني همينطور كساني سوءاستفاده ميكنند. حالا اينكه شما ميگوييد كه نشستيد و روي اين مسئله برنامهريزي كرديد، اين خيلي خوب است؛ منتها بايد در عمل بهطور محسوس اين مشاهده بشود و انسان بداند كه واقعاً يك كار اساسي دارد انجام ميگيرد.2 2. ۹۲/۱۲/۱۴ بيانات پس از مراسم درختكاري
تدبير ش93 – اسفند93 و فروردين94
ضرورت هماهنگي دستگاههاي مرتبط با محيط زيست تکرار در د2
از مشاهده اين جمعيتِ بحمداللَّه بزرگ در ارتباط با مسائل زيست محيطي، هم انسان خوشحال ميشود، هم نگران ميشود؛ خوشحال از اين جهت که بحمداللَّه اينهمه نيروي انساني شاداب و گرم و علاقهمند و وارد در کار، متوجّه اين مسئوليت بزرگ و مهمّاند؛ لکن نگرانياي هم وجود دارد و آن اينکه آيا اين مجموعهاي که شما هستيد که از دستگاههاي مختلف هستيد، حول يک محور، هماهنگي لازم را داريد يا نه؟! اهمّيت مسئله محيط زيست ايجاب ميکند که همه دستگاههايي که بهنحوي با مسئله محيط زيستي انسان در کشور مرتبطاند، با يکديگر بهصورت صميمانه همکاري کنند. بههرحال از خداوند متعال، هدايت او را و کمک او را براي شما مسئلت ميکنيم.5 5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
ضرورت تحرّک جدّي مسئولان تکرار در د3
ما هر سال در هفته نهالکاري و روزهاي مربوط به محيط زيست و مانند اينها، بهصورت نمادين يکي دو درخت اينجا بر زمين مينشانديم؛ خب! احساس وظيفهاي بود که مردم توجّه پيدا کنند به مسئله درختکاري؛ بيتأثير هم نبوده. به درختکاري بهخصوص در برخي از مناطق کشور، از جمله تهران در اين سالها توجّه شده است؛ برخي از کمبودها و مشکلاتي که در گذشته بهوجود آمده، بهتدريج اندکي حل شده؛ لکن همه مسئله اين نيست. امسال به نظر ما رسيد که به مناسبت اهمّيت مسائلي که امروز ما دست به گريبان با آن مسائليم، خوب است که اين جلسه را تشکيل بدهيم و قدري مطالبي را عرض بکنيم. بعد هم دنباله کار رها نشود و مسئولان در پي يک اقدام اساسي و جدّي در [حلّ] مسائل مربوط به محيط زيست انشاءاللَّه باشند. البتّه براي من يک گزارشي آوردند از صحبتهايي که در اين چند سال از سال ۷۷ تا امروز، پانزده سال درباره اين مسئله کردهايم، خيلي حرفها گفته شده، توصيهها شده، لکن توصيه بهتنهايي علاج و درمان مشکلات بزرگ نيست. يک تحرّک و حرکت جدّياي بايد دنبال کار باشد. البتّه کارهاي خوبي هم در اين سالها انجام گرفته که چشم به آنها هم نميشود بست.5
5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
الزامات محيط زيست تکرار در هـ1
[پس] اوّلاً تهيه سند ملّي براي مسائل محيط زيست؛ [و بعد] همکاري دستگاهها که اوّل اشاره کردم که همه دستگاهها بايد بهجدّ با همديگر همکاري کنند؛ [و بعد] پيوستِ محيط زيستي براي همه برنامههاي سازندگي. همه برنامههاي سازندگي از شهري و صحرايي و صنعتي و بقيه طرحها، حتماً يک پيوست محيط زيستي بايد داشته باشد؛ جادّه ميخواهيد بکشيد، مشخّص باشد که تأثيرش در محيط زيست چيست؛ کارخانه ميخواهد نصب بشود، بايد معلوم باشد که تأثيرش در محيط زيست چيست؟ بعضي از مسائل تجاري، بعضي از نقلوانتقالها و کارهاي بازرگاني؛ اينها بايستي پيوست محيط زيست داشته باشد.5
5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
لزوم نگهداري درخت
«درختکاري»، از جمله کارهاي خوب است. البتّه درخت را ميکارند، من شنيدم درست نگهداري نميشود. درختکاري رايج شده، امّا درخت که کاشتيد، بايد درخت را نگهداري کنيد؛ حالا يا خودشان نگهداري بکنند يا دستگاههاي شهرداري بکنند؛ بالاخره اين کار بايد انجام بگيرد.5 5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
اسلام و کره خاکي زمين
نظر اسلام نسبت به زمين و کره خاکي و اين مجموعهاي که گاهواره زندگي انسان و محلّ ولادت و نشوونما و سپس مرکز بازگشت انسان است؛ نظر اسلام نسبت به زمين و آنچه در زمين است:
1 يک جا قرآن ميفرمايد: «وَ الاَرضَ وَضَعَها لِلاَنام»؛(رحمن ۱۰) زمين را يعني اين کره ارضي را براي انسانها ما آفريديم؛ مال همه است. متعلّق به بعضي نيست؛ بعضي حقّ بيشتري از بعض ديگري ندارند؛ متعلّق به نسلي دونِ(بدون توجّه به) نسلي نيست؛ امروز متعلّق به شماست؛ فردا متعلّق به فرزندان شما، به نوههاي شما و به دودمان شما تا آخر؛ و در همهجاي سطح کره زمين اينجوري است. خلقت زمين مال انسانهاست؛ متعلّق به آنهاست.
2 در يک آيه ديگر ميفرمايد: «خَلَقَ لَکُم ما فِي الاَرضِ جَميعًا»؛(بقره ۲۹) همه آنچه در زمين است و متعلّق به زمين است، براي شما انسانها آفريده شده؛ بنابراين، چون مال خودتان است، به نفع شماست، متعلّق به شماست، بايد تخريبش نکنيد. همه چيزش هم [باارزش] است؛ يک چيزهايي هست که بهنظر انسان سطحي ممکن است باارزش بيايد، چيزهايي هم بهنظر او بيارزش بيايد، امّا همه آنها باارزش است. يک روزي هم در همين کشور ما کساني بودند که ميگفتند: اين مادّه متعفّن، به چه درد ما ميخورد؟ منظورشان نفت بود. عدّهاي ممکن است از سرسبزي منطقه شمال کشور لذّت ببرند، از کويرها خوششان نيايد؛ امّا برويد با آقاي دکتر کردواني بنشينيد و ببينيد ايشان راجع به کوير چه ميگويد. همه آنها مثل هم است؛ همه آنها نعمت است، همه آنها موهبت است، همه آنها هم مال شماست؛ حق نداريد تخريب کنيد؛ نه باغ و بوستان را، نه جنگل را، نه مرتع و دشت را، نه کوير را؛ همه آنها متعلّق به انسانهاست؛ بايستي از اينها بهره ببريد.
3 در آيه ديگر ميفرمايد: «وَ استَعمَرَکُم فيها»؛(هود ۶۱) خداوند متعال که خالق اين زمين و خالق شماست، شما را موظّف کرده است که اين زمين را آباد کنيد؛ يعني ظرفيتهاي موجود در اين مجموعه کره ارضي را به فعليت برسانيد. خيلي از ظرفيتها هست که ناشناخته است، بعد شناخته ميشود و بعد اهمّيت آنها و ارزش آنها فهميده ميشود؛ اين کار کار شماست؛ شما بايد بکنيد. امروز هم که ما خيال ميکنيم از همه ظرفيتهاي زمين داريم استفاده ميکنيم، حقيقت مطلب اين نيست؛ ممکن است ميليونها برابرِ آنچه امروز شما از آب و از خاک و از هوا و از موادّ زيرزميني و از محصولات روي زمين استفاده ميکنيد، بشود بهنحوي استفاده کرد که امروز ما از آن خبري نداريم. بايد بشر بهطور دائم ظرفيتهاي جديدي را پيدا کند؛ از اين ظرفيتها به نفع زندگي بشر استفاده کند.
4 يک آيه ديگر درباره «الدّالخصام» است؛ يعني لجوجترين، خبيثترين، سرسختترين دشمنان که خصوصياتي برايش ذکر ميشود؛ يکي از خصوصيات اين است: «اِذا تَوَلّي سَعي فِي الاَرضِ لِيفسِدَ فيها وَ يهلِکَ الحَرثَ و النَّسل»؛(بقره ۲۰۵) حرث و نسل را از بين ميبرد، فاسد ميکند؛ کشت را يعني توليد گياهي را و توليد انساني را نابود ميکند و از بين ميبرد.
امروز اگر شما نگاه کنيد در سياستهاي دنيا ميتوانيد پيدا کنيد کساني را که همين کار را بالفعل با همه ملّتها و يا با بسياري از ملّتها دارند انجام ميدهند؛ اِهلاک حرث و اِهلاک نسل؛ اين را خداي متعال فساد ميداند، بعد هم ميفرمايد: «وَ اللَّهُ لا يحِبُّ الفَساد».(بقره ۲۰۵) حالا اين چند آيه بود که من خواندم؛ دهها روايت با مضامين عالي در اسلام، در متون ديني ما درباره زمين، درباره محيط زيست ما هست؛ همين آياتي که الآن اينجا تلاوت کردند(نحل ۹ تا ۱۳) از جمله اين آيات است که اشاره ميکند به فرآوردههاي روي زمين که همهاش مال بشريت و متعلّق به شماست؛ قضيه محيط زيست، خيلي قضيه مهمّي است.5
5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
مسئوليت انسان در قبال طبيعت و چالشهاي جهاني و کشوري
خلاصه اهمّيت اين قضيه[محيط زيست] عبارت است از مسئوليت انسان در قبال طبيعت؛ بايد احساس مسئوليت کند. همچنانکه در قبال انسانها احساس مسئوليت ميکنيم، در قبال طبيعت هم بايد احساس مسئوليت کنيم. اسلام و اديان الهي خواستهاند تعادل ميان انسان و طبيعت را حفظ کنند؛ اين، آن هدف اساسي و اصلي است. عدم حفظ اين تعادل ناشي از عواملي است که عمدهاش خودخواهيهاي انسان است؛ قدرتطلبي است؛ قلدري و گردنکلفتي بعضي از ما انسانهاست. وقتي اين اتّفاق نيفتاد يعني اين تعادل حفظ نشد آنوقت بحران محيط زيست پيش ميآيد؛ بحران محيط زيست به همه بشر و بههمه نسلها آنوقت ضرر ميزند.
1 چالش جهاني:
امروز اين بحران مخصوص ما نيست حالا اگر تعبير «بحران» صحيح باشد؛ لااقل «چالش بزرگ» اين چالش بزرگ، امروز مخصوص ما نيست؛ امروز در همه دنيا اين چالش وجود دارد و ناشي از همان عدم احساس مسئوليت است. شما ديديد در قضيه «پيمان کيوتو»(پيمان بينالمللي بين کشورهاي صنعتي بهمنظور کاهش گازهاي گلخانهاي که عامل اصلي گرم شدن کره زمين هستند.) آمريکا بهعنوان يک دولت قلدر ايستاد چندسال قبل از اين من در نماز جمعه هم مطرح کردم و همين را گفتم(خطبههاي نمازجمعه تهران 16/1/1381) يعني يک برخورد قلدرمآبانه با يک پيماني که اين پيمان مربوط به يک کشور و دو کشور و اين گوشه دنيا و آن گوشه دنيا نيست؛ مربوط به همه جهان است. مسئله گازهاي گلخانهاي چيزي نيست که به يک کشور و به يک عدّه از مردم صدمه بزند؛ نه! مال همه بشريت است. منتها مشکل اساسي در باب مسائل محيط زيست اين است که آثار تخريب با آساني و بزودي ظاهر نميشود؛ وقتي ظاهر شد، علاج آن آسيبها و مشکلها هم بعضاً بلندمدّت و بعضاً ناممکن است. فرض بفرماييد که آب شدن يخهاي قطبي که منتهي بشود به بالا آمدن سطح آب درياها و مسائل گوناگون زيستي فراوان ديگري که برايش پيش ميآيد ديگر چيزي نيست که قابل علاج باشد براي بشر؛ اينها ديگر چيزهايي نيست که بشود در ظرف ده سال و بيست سال و صد سال جبران کرد؛ آثار ماندگاري براي بشريت دارد. يعني وقتي انسانهايي پيدا شدند که احساس مسئوليت نکردند، ثروتهاي عمومي عالم را خواستند تبديل کنند به ثروت شخصي، از هر امکاني براي فربه کردن وجود خودشان استفاده کنند، نتيجه ميشود اين. قلدري بشر، خطشکنيهاي قلدرمآبانه و گردنکلفتيهاي قدرتهاي بشري، قدرتهاي زر و زور در دنيا و در سطح جهان يکچنين نتايج و آثاري دارد.
خب! اينها در ابعاد جهاني اينجوري است.
2 چالش کشوري:
در ابعاد کشوري هم همين است؛ در ابعاد کشوري هم که ما حالا درباره مسائل کشور خودمان فعلاً داريم بحث ميکنيم، قضيه اين است؛ يعني آنجا هم آسيبها آسيبهايي نيست که بهآساني بشود برطرف کرد. فرض بفرماييد: فرسايش خاک در کشور بر اثر سهلانگاريها و بدعملکردنها و ندانمکاريها؛ فرسايش خاک چيزي نيست که بعد بشود بهآساني جبرانش کرد.
قضيه خاک از قضيه آب مهمتر است؛ ما مشکل آب هم داريم، مشکل بزرگي هم هست، لکن براي تهيه آب راههاي فراواني وجود دارد؛ براي تهيه خاک حاصلخيز اين راهها ديگر وجود ندارد. يعني بيتوجّهي به مباني حفظ محيط زيست، گاهي اوقات يک چنين مشکلاتي را بهوجود ميآورد؛ آسيبي که وارد ميشود، آسيبي نيست که بشود [جبران کرد]. خب! ميشود پيشگيري کرد، ميشود علاج کرد؛ هم پيشگيري ميشود کرد بسياري از اين چيزها را که عمدتاً هم پيشگيري است هم بعضيها قابل علاج است و بايستي اينها را علاج کرد.
حالا فرض بفرماييد مسئله آلودگي هوا. جزو مسائل مهمّ زيست محيطي امروز ما در کشور، مسئله آلودگي هوا در شهرهاي بزرگ کشور است؛ در تهران و کلانشهرهاي کشور؛ خب! مسئله مهمّي است، اين را ميشود پيشگيري کرد، ميشود هم علاج کرد. اگر ما حقيقتاً با هم همدل، همزبان، همنيت نيروهايمان را روي هم بگذاريم همه کساني که اطراف اين قضيه هستند اين کار را ميشود حل کرد. فلان کشور يک پنجم خاک ما وسعت دارد، دو برابر ما جمعيت دارد، مشکل آلودگي هوا را حل کرده؛ پس ميشود [حل] کرد. بنابراين، اين کار ممکن است؛ ما هم ميتوانيم حل کنيم. مسئله غبار را به قول معروف اين ريزگردها را مثلاً ميشود حل کرد؛ اينها قابل حل است، البتّه صبر، حوصله، تدبير، دنبالگيري و اين چيزها لازم است. مسئله محيط زيست، مسئله اين دولت و آن دولت نيست؛ مسئله طولانيمدّت است؛ مسئله زيد و عمرو نيست؛ مسئله اين جريان و آن جريان نيست؛ مسئله همه کشور است؛ همه بايد دستبهدست هم بدهند و اين مشکل را حل کنند.5 5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
سه عنصر اساسي در محيط زيست
سه عنصر اساسي در محيط زيست هست که اينها را بايستي مورد توجّه قرار داد: هوا، آب، خاک. همه همّت را بايد [روي اينها] گذاشت.
1 هوا:
[طبق] اين آماري که به من دادند، در تهران هفتاد درصد مشکل آلودگي هوا، مربوط به حمل و نقل است، سي درصد مربوط به صنايع آلاينده است حالا اين آماري است که به من دادند؛ ممکن است اندکي کمتر يا زيادتر [باشد]؛ در بين شما متخصّصين هستند، اطّلاعاتشان ممکن است دقيقتر باشد خيلي خب! پس [عامل] معلوم شد؛ عامل را وقتي شناختيم، يک قدم به حلّ مشکل نزديک شديم؛ بايد با جدّيت سراغ اين مسئله رفت. اين چيزها چيزهاي تبليغاتي نيست؛ اينها از آن اموري نيست که اوّل تابلويش را بايد زد؛ [بلکه] اوّل بايد کار را انجام داد. وقتي کار انجام گرفت، همه مردم بدون تابلو [هم] احساس ميکنند.
مسئله و مشکل پديده غبار که ديروز در خوزستان، امروز در کرمان و ممکن است فردا در يک نقطه ديگر زندگي مردم را مشکل بکند، بايد علاج بشود. مشکل پديده غبار فقط تنفّس مردم نيست؛ به بنده گزارش دادند که جنگلهاي غرب کشور جنگلهاي بلوط بهخاطر اين پديده غبار در خطر نابودي است؛ که اگر چنانچه خداي ناکرده اين مشکل پيش بيايد، ضررهايش بهمراتب بيشتر از آن چيزي است که ما از تنفّس در تهران يا در يک جاي ديگر در هواي غبارآلود ضرر و زيان ميبينيم. بايد بهطور جدّي دنبال بود، بايد کار را دنبال کرد، بايد ديد علّت چيست؛ علّتها را شناخت و بهصورت جدّي درصدد علاج برآمد.
2 آب:
يک مسئله، مسئله آب و مصرف آب [است]. من دو سه سال پيش به نظرم در صحبت اوّل فروردين(در حرم رضوي 1/1/1390) اشاره کردم که نود درصد آب کشور صرف کشاورزي ميشود. همه مصارف ديگر مصارف شرب و شهر و صنعت و غيره ده درصد است. ما اگر چنانچه بتوانيم با تدابيري در آن نود درصد که صرف کشاورزي ميشود، ده درصد صرفهجويي بکنيم، معنايش اين است که به همان اندازهاي که امروز آب براي شرب و شهر و روستاها و صنعت و غيره مصرف ميکنيم، به همين اندازه آب در اختيار کشور قرار ميگيرد. اين چيز کوچکي است؟ اين چيز با اين عظمت، ارزش اين را ندارد که همه مسئولين، دستاندرکار بشوند و بروند دنبال اين قضيه؟ با آبياري قطرهاي، با شبکهسازيهاي درست و خوب [صرفهجويي کنند]. آب پشت سدها را ما اگر چنانچه جمع کنيم، [امّا] شبکهسازي درست نکنيم کمااينکه متأسّفانه در موارد زيادي قضيه از اين قرار است خب! اين آب را درواقع هدر ميدهيم، تبخير ميشود ميرود؛ علاوه بر اينکه حالا مشکلاتي هم پشت سدها به وجود ميآيد. کارهاي فراواني است که بايد انجام بگيرد؛ اينها جزو چيزهاي بسيار مهم است.
3 خاک:
مسئله خاک. عرض کرديم فرسايش خاک، در بلندمدّت خطر بزرگتري از کمبود آب است. چند سال قبل از اين بحثهاي آبخيزداري و آبخوانداري و مانند اينها مطرح شد، کارهايي هم انجام گرفت؛ بايد اينها با جدّيت و قوّت دنبال بشود؛ اين کارها متوقّف نماند.5
5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
همّت استفاده بهينه از آب تکرار در ط5 - ساير
1 بنده يک مورد را خودم ديدم در يکي از ييلاقات مشهد جاغرق يک دوست قديمي ما يک زمين کوچکي داشت و دارد. يک آب مختصري بهقدر مثلاً نصف آنچه از لوله قوري ميآيد بيرون، آن بالا بود. اين آب را جمع کردند، هدايت کردند، حفظ کردند، چند استخر در اين زمين از اين آب بهوجود آمد و زمين آباد شد؛ از يک آب خيلي مختصر که ميتوانست به هدر برود و هيچکس هم نفهمد و نبيند.
2 يکي از دوستان ما نقل ميکرد و ميگفت: در يزد که خب! يزد جزو مناطق کمآب کشور است يک نفري دعوت کرد از ما در يک باغي، بوستاني يک جايي ترتيب داده بود با درخت و کشت و زرع و همهچيز گفتش که ميخواهيد منبع آب اينجا را ببينيد؟ گفتيم: بله! گفت ما را مبالغ طولانياي برد شايد مثلاً چند کيلومتر؛ حالا من درست يادم نيست خصوصيات را آنجا رفتيم، ديديم: بله! بهقدر يک لوله آفتابه، مختصر آبي دارد ميآيد؛ اين آدم همّت کرده، اين آب را حفظ کرده، هدايت کرده، آورده، از اين آب استفاده بهينه کرده. يعني از اين آبهاي کشور ميشود مردم در محيطهاي زندگي خودشان استفادههاي بهينه بکنند.5
5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
ضرورت ايجاد گردشگاه عمومي مردمي در شرق تهران
يک جاهايي هم هست در اطراف تهران حالا اين را من اينجا بگويم طرف شرق تهران، يک بوستان بزرگي است، يک منطقه خيلي وسيعي است بين بزرگراه بابايي تا ارتفاعات قوچک؛ يک زميني است متعلّق به ارتش. بنده گاهي اوقات در اين مسيرهاي صبحگاهي در بعضي از روزها از آنجا ميرويم و ارتفاعات را حرکت ميکنيم، راه ميرويم؛ من هروقت آنجا ميروم، دلم ميلرزد! چون ميدانم دهها چشم طمعکار متوجّه اينجاست. کارهايي هم شروع کردند، ما جلويش را گرفتيم، يک تشري زديم، دعوايي کرديم؛ ميدانم موقّتاً دست برداشتند، امّا منتظراند يک غفلتي صورت بگيرد؛ يا اين حقير نباشم، يا غفلتي پيش بيايد، بالاخره بروند اينجا را تصرّف کنند؛ واقعاً انسان دلش ميلرزد؛ يک بوستان بزرگِ شايد چند صد هکتاري نميدانم چقدر است که اصلش هم ظاهراً متعلّق به ارتش بوده، لکن الآن مورد استفاده ارتش نيست و مورد اختلاف بين ارتش و وزارت اطّلاعات و اينهاست. به نظر من اينجا مال مردم است. اينجا بايد بهصورت يک گردشگاه عمومي مردمي دربيايد. مکرّر هم من اين را پيغام دادم به مسئولين گوناگون، شهرداري بايد برود اينجا را تصرّف کند، دراختيار مردم بگذارد. جاي بسيار وسيع، خوب، خوشآبوهوا در شرق تهران، پُر درخت. حتّي من يکوقتي آنجا ديدم يک گله آهو يا بز کوهي بود که از دور ديده ميشد؛ يک جاي اينجوري. [اين] در اختيار مردم قرار بگيرد، مردم بروند استفاده بکنند. اگر کوتاهي بشود، آنجا هم مثل بعضي جاهاي ديگر [خواهد شد] که متأسّفانه کوتاهي شد و يکوقت ديديم که ساختمانها آنجا سر بلند کردند و مدّعي پيدا شد، بعضي از دستگاهها هم متأسّفانه از روي غفلت نه از روي غرض فلان زمينها را به کارمندان خودشان دادند، آنها هم به يکي ديگر فروختند؛ اين کارهايي و بيانضباطيهايي که متأسّفانه در زمينه زمينها و در زمينه اين منطقه تنفّسي شهرهاي بزرگ بهوجود ميآيد و از اين قبيل [قبلاً هم] بهوجود آمده است.
به هر حال، مسئله، مسئله بسيار مهمّي است؛ کار، کار مهمّي است. ما در اين زمينهها هميشه هر سال صحبت کردهايم. من حالا اينها را گفتم تا در معرض اطّلاع مردم و قضاوت مردم قرار بگيرد و بر اين اساس نمره بدهند به دستگاهها. معيار، دست مردم باشد، به دستگاهها نمره بدهند، قضاوت کنند راجع به دستگاهها که کدام دستگاه توانست درباره محيط زيست اين اقدامات را بکند و اين موفّقيتها را به دست بياورد و کدام دستگاه نتوانست. اميدواريم انشاءاللَّه خداوند همه شما را از کساني قرار بدهد که ميتوانيد در اين زمينهها کار کنيد.5 5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
قطع دستدرازي به جنگلها با استحکام کامل تکرار در ل2
يک مسئله مسئله جنگلها و مراتع است؛ اين جنگلهاي ما و مراتع ما، هم ريههاي تنفّسي شهرها و محيطهاي زندگياند، هم نگهبان خاکاند و خاک را که اينهمه درباره اهمّيتش گفتيم، حفظ ميکنند؛ اين جنگلها را بايد حفظ کرد. متأسّفانه در بخشهاي مختلف کشور، اين جنگلهاي متراکم و انبوه شمال کشور بعضاً مورد چپاول و غارت، و بعضاً آخر(و بعضي ديگر) مورد بيتوجّهي و بياهتمامي قرار ميگيرد. من تأکيد ميکنم اجازه ندهيد به اين جنگلها دستدرازي بشود! بخشهاي مختلف کشور که مسئوليتي در اين زمينه دارند، از منابع طبيعي گرفته تا محيطزيست تا بقيه دستگاههايي که ارتباطي با اين قضايا دارند، اجازه ندهند با بهانههاي مختلف ـ از شهربازي درست کردن و جذب گردشگر و هتلداري و مانند اينها بگيريد تا مدرسه علميه و حوزه علميه؛ همه اينها بهانههايي ميشوند و شده تاکنون ـ که جنگلهاي ما دست بخورند، به آنها تعرّض بشود؛ به جنگلها تعدّي بشود و تاکنون به جنگل تعدّي شده؛ جلويش را با استحکام کامل بگيريد.5 5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
ضرورت جرمانگاري تخريب محيط زيست تکرار در ن1
جرمانگاري تخريب محيط زيست. دستگاه قضائي و دستگاههاي ضابط، و پيش از آنها قوانين مجلس، بايد روي اين تکيه بکنند. البتّه قوانيني داريم و الآن قوانين خوبي هست، منتها بازنگري لازم است؛ بايستي تخريب محيط زيست جرم محسوب بشود؛ بهعنوان جرم بايستي تعقيب بشود. پالايش و بازنگري قوانين موجود، تقويت نظارتهاي بياغماض ـ نظارت انجام بگيرد، هيچ گونه اغماضي هم در اين نظارتها صورت نگيرد و رؤساي دستگاهها شخصاً نظارت کنند ـ و شايد از جهتي از همه مهمتر، فرهنگسازي است؛ فرهنگسازي؛ مردم بدانند که اهمّيت حفظ محيط زيست چقدر است. اين را از دبستان بايد شروع کنيم، در کتابهاي درسي؛ بايد بچّههاي ما اهمّيت مرتع و جنگل و هوا و آب و خاک و دريا و مانند اينها را از کودکي بفهمند و روي آن حسّاس باشند. حفظ حريم محيط زيست بايد جزئي از فرهنگ عمومي بشود. البتّه نقش رسانه ملّي را هم نبايد ناديده گرفت، بايستي حتماً رسانه ملّي نقش ايفا کند امّا مردم هم ميتوانند کار کنند.5 5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
|