تدبير ش 1
14/7- بايد بين مجازات با نوع تخلف و جرم تناسب باشد
مجازات انواع و اقسامي دارد، شكل هاي گوناگوني دارد، اقتضائات گوناگوني دارد؛ هر طور كه اقتضاي مجازات است، عمل شود.
17/7/84
تدبير ش 17
بايد دادگاههاي تخصصي براي دفاع از حقوق مالكين و مبارزه با مفاسد اقتصادي تشكيل شود
در قوه قضائيه؛ ما آن جلسه اي كه با آقايان قوه قضائيه داشتيم، خواستيم كه دادگاههاي تخصصي براي رسيدگي به اين مسائل و دفاع از حقوق مالكيت افراد تشكيل دهند. هم در اين زمينه دادگاه تخصصي لازم است و هم در زمينه مسائل مربوط به مفاسد اقتصادي. در هر دوبخش تخصصي، دادگاههاي تخصصي لازم است. كساني باشند كه با اهتمام كامل دنبال باشند. 30/11/85
تدبير ش21
بخش عظيمي از مقاصد نظام جمهوري اسلامي در گرو كارايي قوه قضائيه در تامين امنيت همه جانبه است
قوه قضائيه يعني آن دستگاهي كه بخش عظيمي از مقاصد نظام جمهوري اسلامي بستگي به كارآيي آن قوه و كاركرد آن دارد. مسئله عدالت، مسئله احقاق حق، مسئله قانونگرايي، ايستادگي در مقابل زورگو، متجاوز، سوءاستفاده چي، دادن احساس امنيت و آرامش و طمأنينه به مردم در زندگي، چيزهايي نيست كه در نظام جمهوري اسلامي به چشمِ كم اهميت بشود به آنها نگاه كرد. اين وظائفي است كه متوجه به قوه قضائيه است؛ قوه قضائيه متكفل و متعهدِ اين كارهاست.... دادن امنيت به مردم يك پايه مهمش روي دوش قوه قضائيه است. چه امنيت اجتماعي، چه امنيت اقتصادي، چه امنيت اخلاقي، چه امنيت حيثيتي. درست است كه دستگاههاي گوناگونِ اجرايي هركدام به نحوي در اين كارها با قوه قضائيه شريكند - مثلاً در امنيت اجتماعي، دستگاههاي انتظامي با قوه قضائيه شريكند و بايد استقرار امنيت كنند - اما نقش قوه قضائيه در اينجا چيست؟ اين است كه آن كسي كه متجاوز است، از سوي قوه قضائيه آنچنان با او برخورد شود كه مايه عبرت شود. 7/4/86
با بررسي خروجي كارها وافزايش كميت نسبي كار ، قوه قضائيه را ملجاءوپناه مردم قرار دهيد
من آن چيزي را كه به عنوان توقع عرض مي كنم ... اين است كه نگاه كنيد به خروجي قوه(قضائيه). ممكن است ما كار زيادي هم انجام بدهيم، اما محصول زيادي به دست نيايد. اين معنايش چيست؟ معنايش اين است كه اين كارِ ما، با اينكه به لحاظ كميتِ مطلق زياد است، اما به لحاظ كميت نسبي كم است؛ بيشتر بايد كار كرد. اگر كسي بگويد كه من در هفته صد ساعت كار مي كنم، اين صد ساعت، نسبت به يك نفر خيلي زياد است؛ اما نسبت به بعضي از كارها و بعضي از افراد، صد ساعت، زمان كمي است. بايد كميت نسبي را نگاه كرد. راهش اين است كه به خروجيها نگاه كنيد. ببينيد آنچه انجام گرفته، مطلبي را كه من در سالهاي گذشته يكي دو مرتبه گفته ام، آن را تأمين كرده يا نه. و آن، اين است كه قوه قضائيه از نظر مردم به عنوان يك ملجأ و پناه، احساس بشود و ديده بشود؛ دلِ مردم اين جوري گواهي بدهد. به هر كس ظلم شد، هر كس احساس كرد به او ظلم شده، به خودش، در دلش، به ديگران، بگويد مي روم قوه قضائيه و مشكلم را حل مي كنم؛ يك چنين نگاه اميدوارانه اي به قوه قضائيه بايد در كل جامعه شكل بگيرد. اين اگر شده باشد، شما به مقصودتان رسيده ايد؛ اگر نشده باشد، پس بايد هنوز كار كنيد. به خروجيها نگاه كنيد. بايد كاري كنيد كه قوه قضائيه بشود ملجأ و پناه براي همه؛ از عالي و داني. 7/4/86
با اتخاذ تدابير موجبات رضايت و دلگرمي مردم از قوه قضائيه را فراهم آوريد
شكي نيست كه يك عده اي از قوه قضائيه هميشه ناراضي خواهند بود. «و ان يكن لهم الحقّ يأتوا اليه مذعنين».(سوره نور/42) قرآن مي گويد اگر در قضاوتي كه پيش پيغمبر مي كنند، حق به طرف آنها داده بشود، قبول مي كنند؛ اگر حق به طرف مقابل داده بشود، نه؛ اعتراض مي كنند! زير بار نمي روند! هميشه همين جور است. لكن در كل جامعه، آن قوه قضائيه اي كه قاطع، به قانون و وظائف خود عمل مي كند و ملاحظه كسي را نمي كند و با متخلف به طور جدي برخورد مي كند - مخصوصاً اگر متخلف در داخل خود قوه باشد، بشدت با آن برخورد مي كند - با يك چنين قوه قضائيه اي، مردم دلشان و پشتشان گرم مي شود. اين را بايد حاصل كرد؛ اين را بايد به دست آورد. البته اين احتياج دارد به تدابير ... همين فناوري نوين كه گفته شد، همه جا مستقر بشود؛ همه كارها مشخص بشود؛ دسترسي به اطلاعات براي مسئولان بالاي قوه قضائيه در هر لحظه اي مهيا باشد. نظارت هم باشد، كه من بر روي نظارت هم در ديدارهاي قبلي تكيه كرده ام؛ نظارت بر كاركرد قوه قضائيه. از همه بالاتر، برنامه اي و نظام مند عمل شدن در قوه قضائيه است، كه مديريتها نظام مند و برنامه اي باشد. 7/4/86
با حركت برنامه محور و اغتنام از همدلي بين قوا، الگوي دستگاه قضاي اسلامي رابه نمايش بگذاريد
خوشبختانه از اولِ اين دوره پنج ساله، كارهاي خوبي انجام گرفته. من اصرار دارم كه در اين دو سالي كه از اين دوره پنج ساله كنوني باقي است، اين كارها با شدت ادامه پيدا كند. مبادا طوري باشد كه حركت ما در اول دوره، با حركتمان در آخر دوره تفاوت كند. .. قوه قضائيه بايد مثل يك موجود زنده به طور دائم به خود بپردازد و پيش برود و حركت بكند. زمانهاي خوبي، فرصتهاي خوبي در اختيار شماست. اين هماهنگي بين قواي سه گانه، نعمت بزرگي است؛ آسان هم به دست نيامد. بعضيها دوست داشتند - شايد حالا هم دوست داشته باشند - كه دائم بين قواي مملكت درگيري و ستيزه و چالش باشد. امروز بحمداللَّه انسجام هست؛ همراهي هست. البته اين مانع از اين نمي شود كه قوا هركدام به وظايف خودشان عمل كنند. قوه قضائيه در جنب قوه مجريه و قوه مقننه به وظايف خودش قاطع عمل بكند. قوه مقننه در جنب قوه قضائيه و قوه مجريه به وظايف خودش قاطع عمل كند. همه به وظايف خودشان عمل كنند؛ اما با هم همدل باشند و همكاري كنند. اين، فرصت بسيار بزرگي است. از اين فرصت مسئولان محترم قوه، مديران باارزش قوه قضائيه، حداكثر استفاده را ان شاءاللَّه بكنند، تا ما بتوانيم اين نمونه قضاي اسلامي - نه فقط دادگاه اسلامي را، بلكه مجموعه دستگاه قضاي اسلامي را كه شامل دادگاهها و دادسراها و سازمانهاي وابسته و حبس و غيره است، بر طبق نظر اسلام كه فعلاً در قانون اساسي ما و قوانين ما متبلور و متجسم است - را ان شاءاللَّه شسته، رفته و ملموس، در زندگي مردم قرار بدهيم. 7/4/86
تدبير ش31- 32
نقض احكام دادگاههاي بدوي بايد به حداقل برسد
نكته ديگري كه از اولويتهاست، ... مسئله ي اتقان احكام و نقضهاي مكرر ... احكام دادگاههاي بدوي - چه در دادگاههاي تجديد نظر، چه در ديوان عالي – نقض شدنش بايد به حداقل برسد؛ يعني اتقان احكام جوري باشد كه اين احكام كمتر قابل نقض باشد. اگر ما ديديم درصد غير قابل قبولي از اين احكام نقض ميشود، بايد بدانيم اينجا نقطه ي اشكال است. اين هم جزو اولويتهاست. 5/4/87
تدبير ش38
محاکمه سران رژيم صهيونيستي بايد به طور جدي پيگيري شود
پيگيري مسئله محاکمه سران رژيم صهيونيستي به دليل ارتکاب جنايات جنگي مهم [است] و بايد به طور جدي اين مسئله پيگيري شود. ... و اين مسائل ادامه جهاد غزه است. مجاهدت، نيازمند قاطعيت و صراحت است و در چنين شرايطي است که نصرت الهي بدون شك نتيجه مجاهدت خواهد بود1. 01 13/11/87 (گزارش خبري)ديداررئيس دفتر حماس
تدبير ش 43
انسانِ معتقدِ جازمِ عازمِ با اراده خدا ترس، تضمين كننده عدالت
عدالت در قوّه قضائيه آسان به دست نمي آيد.... زيرساختها... لازم است. خود اين سياستگذاري يك زيرساخت نرم افزاري است.انتخاب سياستهاي خوب، سامانه هاي سخت افزاري اي كه در قوّه به وجود آمده است يا شروع كرده اند به اينكه آنها را به وجود بياورند، همه لازم است. يعني عدالت در يك مجموعه كلان مثل قوه قضائيه اي كه بناست يك كشور بزرگ را با جمعيت هفتاد ميليوني، در بخش قضايي اداره كند، با تعارف و با حرف درست نميشود؛ همين مقدّمات را لازم دارد، همين زيرساختها را لازم دارد. بنابراين، آنچه كه در زمينه اين زيرساختها - چه نرم افزاري، چه سخت افزاري - انجام گرفته است، ارزشمند است؛ بايد قدر اينها را دانست. و ان شاءالله اين سياستها به همين شكلِ درست ادامه هم پيدا بكند. ... اگرچه تأمين عدالت عام و شامل، متوقف بر اين زيرساختهاست، امّا اينجور نيست كه وجود اين زيرساختها لزوماً به معناي استقرار عدالت باشد. ممكن است اين چيزها را داشته باشيم، عدالت هم نداشته باشيم؛ از اين بايد ترسيد. آنچه عدالت را تضمين ميكند، انسانِ معتقدِ جازمِ عازمِ بااراده خداترس است. از خدا بترسد، از غير خدا نترسد. «فَلا تَخْشَوُا النّاسَ وَ اخْشَوْنِ» (الكافي، ج 2، ص 69) را خداي متعال در قرآن ميفرمايد. اگر اين شد، آن وقت با اين دستگاه هاي متنوع و امروزي و خوب، ميشود به عدالت به طور كامل رسيد. اگر اين اراده نبود، در اين اراده سستي و اختلال ايجاد شد، هيچ كدام از اين دستگاه ها به خودي خود عدالت را تأمين نخواهد كرد، بلكه گاهي حتّي زمينه ميشود براي بي عدالتي. اصل قضيّه اين است2.
2. 07/04/88 بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
تدبير ش44
آسيب زنندگان حوادث اخير بايد شناسايي و مورد مؤاخذه قرار بگيرند
ملّت همه با يكديگر برادرند. از جمله كارهايي كه بايد انجام بگيرد، اين است كه: در اين حوادث اخير عدّه اي آسيب ديدند – آسيبهاي مالي، آسيبهاي جاني، احياناً آسيبهاي آبرويي - مسئولين كشور بايد به كمك آنها بشتابند. آسيب ديدگان بايد مورد حمايت قرار بگيرند. آسيب زنندگان بايد شناسايي بشوند، مورد مؤاخذه قرار بگيرند؛هركي باشند4. 4. 12/05/88 بيانات در مراسم تنفيذ حكم دهمين دوره رياست جمهوري
تدبير ش 45
هيچگونه اغماضي از جرم و جنايت وجود نخواهد داشت
بيانات چند نفر از دوستانمان ... اشاره داشت به مجرماني كه پشت پرده حوادث اخير حضور داشتند، و اينكه چرا اينها محاكمه نميشوند، چرا مجازات نميشوند، چرا با اينها برخورد نميشود. من به شما عرض بكنم؛ در قضايايي به اين اهمّيت، با حدس و گمان و شايعه و اين چيزها نميشود حركت كرد. ... نميتوانيم تداوم اين نظام را و حركت كلّي اين نظام را در سطحي كه تصميم گيري كلان رهبري در او لازم است، به حدس و گمان و اين چيزها مبتني كنيم. اين را شما بدانيد، هيچگونه اغماضي از جرم و جنايت وجود نخواهد داشت؛ منتها ما ... نميتوانيم حكم كنيم كه بايد دستگاه قضا اينجور قضاوت كند؛ نه! دستگاه قضا بايد نگاه كند، اگر دلايلي براي مجرميت كسي، چه در زمينه سياسي، چه در زمينه اقتصادي، چه در زمينه مفاسد گوناگون پيدا كرد، بر طبق او حكم كند. اين شايعاتي كه شما شنيده ايد، بنده هم خيلي از اين شايعات را ميشنوم؛ ممكن است بسياري از اين شايعات مطابق واقع هم باشد و انسان شواهد و قرائني هم برايش داشته باشد؛ امّا قرينه و شاهد متفرّق نميتواند جرمي را عليه كسي اثبات كند؛ به اين نكته توّجه داشته باشيد. لذا اينجور نيست كه فرض كنيم يك مجرم قطعي پشت پرده اي وجود دارد كه دستگاه بنا دارد از جرم او به يك دليلي بگذرد.1
1. ۸۸/۰۶/۰۴ بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمی
تأكيد بر مجازات مجرمان، بدون توّجه به وابستگي هاي سازماني
در كوي دانشگاه، در آن شب معيّن، قطعاً تخلّفات بزرگي انجام گرفته، كارهاي بدي انجام گرفته. ما گفته ايم پرونده ويژه اي براي اين كار تهيه شود و به طور دقيق دنبال بگردند و مجرمان را پيدا كنند؛ و وقتي پيدا كردند، به وابستگي هاي سازماني آنها هم هيچ نگاه نكنند و بايد مجازات شوند؛ اين را من به طور قاطع گفتم.
من از فعّاليتهاي پليس امنيتي مان، پليس انتظامي مان، دستگاه بسيجمان تشكر ميكنم؛ اينها خيلي كارهاي بزرگي كردند، كارهاي خوبي كردند؛ ليكن اين يك بحث جداست. اگر كسي در وابستگي به هر كدام از اين سازمانها يك تخلّفي انجام داده، يك جرمي انجام داده، او هم بايد جداگانه بررسي شود. نه خدمت اينها را به حساب جرم آنها نديده ميگيريم، نه جرم آنها را به حساب خدمت اينها نديده ميگيريم؛ حتماً بايد دنبال بشود و دنبال خواهد شد.1 1. ۸۸/۰۶/۰۴ بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمی
تأكيد بر تعقيب و مجازات مجرم بر طبق قوانين اسلامي
تكليف دستگاه اجرايي و قضايي به جاي خود محفوظ است. دستگاه هاي اجرايي بايد مجرم را تعقيب كنند، دستگاه هاي قضايي بايد مجرم را محكوم و مجازات كنند؛ با همان روشي كه ثابت ميشود و در قوانين اسلامي و قوانين عرفي ما هست، و هيچ هم در اين زمينه نبايد كوتاه بيايند. امّا مجازات مجرم كه از طرق قانوني جرم او ثابت شده است، غير از اين است كه به گمان، به خيال، به تهمت، يكي را متّهم كنيم، بدنام كنيم، توي جامعه دهن به دهن بگردانيم.10 10. 29/06/88 خطبه هاي نماز عيد سعيد فطر
تدبير ش 49- 50
بايستي مُرّ قانون به طور قاطع انجام بگيرد
غالباً تلفنها و نامهها را خلاصه ميكنند، هر روز ميآورند، من نگاه ميكنم. ميبينم همينطور جوانها گلهمند، ناراحت و عصباني؛ گاهي هم از بنده گله ميكنند كه چرا فلاني صبر ميكند؟ چرا فلاني ملاحظه ميكند؟ من عرض ميكنم؛ در شرايطي كه دشمن با همه وجود، با همه امكاناتِ خود درصدد طراحي يك فتنه است و ميخواهد يك بازي خطرناكي را شروع كند، بايد مراقبت كرد او را در آن بازي كمك نكرد. خيلي بايد با احتياط و تدبير و در وقت خودش با قاطعيت وارد شد. دستگاههاي مسئولي وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هيچ گونه تخطي از قانون، بايستي مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگيرد؛ اما ورود افرادي كه شأن قانوني و سمت قانوني و وظيفه قانوني و مسئوليت قانوني ندارند، قضايا را خراب ميكند. خداي متعال به ما دستور داده است: «وَلاَيجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَي أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَي».(مائده 8) بله! يك عدهاي دشمني ميكنند، يك عدهاي خباثت به خرج ميدهند، يك عدهاي از خباثتكنندگان پشتيباني ميكنند - اينها هست - اما بايد مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون هضم، انسان وارد برخي از قضايا بشود، بيگناهاني كه از آنها بيزار هم هستند، لگدمال ميشوند؛ اين نبايد اتفاق بيفتد. من برحذر ميدارم جوانهاي عزيز را، فرزندان عزيز انقلابي خودم را از اينكه يك حركتي را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چيزبر روال قانون.2 2 . ۸۸/۱۰/۱۹ بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دي
تدبير ش 51
بايستي سران جاني و مجرم رژيم صهيونيستي محاكمه و مجازات شوند
امروز آمريكا و غرب در قضيه فلسطين و در بسياري از قضاياي ديگر صريحاً دارند دروغ ميگويند؛ صريحاً دروغ ميگويند. فاجعه عظيمي مثل فاجعه غزه را در جنگ 22 روزه وارونه وانمود ميكنند. بايد به اين توجه كنيم. اين را ميخواهم يادآوري كنم. امروز غزه و فلسطين عرصه رسوايي غرب است. غرب با ادعاي حقوق بشر، بزرگترين و فجيعترين نقض حقوق بشر را در غزه نديده گرفته؛ تا روزهاي متمادي، غربيها در سال گذشته يك كلمه حرف به نفع مردم غزه و در دفاع از آنها نزدند. روزهاي متمادي پشت سرهم ميگذشت، ما هميشه گوشمان بود ببينيم آيا از اروپا - از آمريكا كه هيچ - از سازمانهاي حقوق بشر، از سازمانهاي به اصطلاح مدافع آزادي، يك كلمه حرف به نفع مردم غزه صادر ميشود؟ نميشد! بعد از آني كه سر و صداي مردم بلند شد، مردم در كشورهاي مختلف سر و صدا كردند، راهپيمايي كردند، تظاهرات كردند، حرف زدند، رسوايي بالا گرفت، شروع كردند به حرف زدن؛ فقط حرف! غرب هيچگونه حمايتي از مردم غزه نكرد در مقابل يك چنين فاجعه عظيمي كه جلوِ چشم همه داشت اتفاق ميافتاد. تا امروز هم باز غرب در همان مواضع است. سازمان ملل خودش را رسوا كرد. آمريكا رسوا بود و رسواتر شد. با اينكه اين گزارش گلدستون درآمده است و همه از او مطلع شدند. امروز بايستي سران جاني و مجرم رژيم صهيونيستي بيايند پاي محاكمه و بايد مجازات بشوند؛ ولي هيچ خبري نيست، هيچ اقدامي انجام نميگيرد؛ بلكه حمايتها از دولت غاصب و دولت جعلي صهيونيستي باز هم بيشتر ميشود! اينها غرب را رسوا كرد.2
2. 08/12/88 بيانات در ديدار شركت كنندگان در افتتاحيه همايش غزه
تدبير ش55
راز حساسيت مضاعف قوه قضائيه در نظام جمهوري اسلامي
حقيقتاً يك بخش فوقالعاده حساس از نظام كشور، قوه قضائيه است. در همه جاي دنيا همين است؛ نقش دستگاه قضا، يك نقش تعيين كننده و حياتي است؛ ليكن در نظام جمهوري اسلامي كه مبناي نظام و مشروعيت نظام متكي است به حق و عدل - اين پايه اساسي نظام ماست - دستگاه قضا حساسيت مضاعفي پيدا ميكند.33. 07/04/89 بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
ضرورت عدم دخالت حب و بغضهاو جريانسازيهاي سياسي در درون قوهقضائيه
يكي از چيزهايي كه در مجموعه قوه قضائيه لازم است، عبارت است از عدم دخالت حب و بغضها و جريانسازيهاي سياسي در درون قوه قضائيه. يكي از خطرات بزرگ همين است كه جوسازيهاي سياسي اثر بگذارد بر روي مجراي صحيح قضاوت، و بر روي ذهن قاضي، و بر روي ذهن بازپرس، و مجموعه چرخه رسيدگي به پروندهها. خوب، جوسازي سياسي ميشود، روزنامه مينويسد، راديوهاي بيگانه ميگويند، دشمن ميگويد، جناحهاي مختلف حرف ميزنند؛ اينها نبايد اثر بگذارند. يكي از مشكلترين كارهاي قوه قضائيه اين است كه تحتتأثير جريانسازيها قرار نگيرد؛ اين همان « اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَي » ( مائده: 8) است كه تلاوت كردند. آيه ميفرمايد: « وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَي أَلاَّ تَعْدِلُواْ »( مائده: 8)؛ يعني احساسات بر شما غلبه نكند؛ دشمنيها - حالا آيه شريفه دشمني را گفته است، دوستي هم همينجور است - در حكم شما و قضاوت شما تأثير نگذارد و شما را از جاده عدل منصرف نكند؛ « اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَي». تقوا يعني همان مراقبت؛ مراقبت از خود، مراقبت از مسير، مراقبت از در نيفتادن و دچار نشدن به مشكلات. ميفرمايد: اينجوري است كه شما از چنگ مشكلات رهايي پيدا ميكنيد؛ اينجوري است كه در اين خارزار عجيب و غريب، ميتوانيد راه را درست طي كنيد و بدون آسيب جلو برويد؛ «اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَي».3 3. 07/04/89 بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
لزوم احساس قناعت ذهني جامعه از اقدام و تصميم قوه قضائيه
جوّ سياسي اعمال شده با دستهاي مختلف، روي قوه قضائيه اثر نگذارد. البته كار آساني نيست؛ گفتنش آسان است، اما عمل كردنش بسيار دشوار است؛ اين را انسان بايد منصفانه تصديق كند. اگر اين شد، آن وقت مردم در مقابل قوه قضائيه و اقدام و تصميم قوه قضائيه احساس اقتناع ميكنند، احساس قناعت ذهني ميكنند؛ ولو ممكن است از اين حكم در دل راضي هم نباشند، اما قانعند. اگر بخواهيم تشبيه ناقصي بكنيم، مثل اين داوريهاي ميادين ورزشي است. وقتي داور گفت اين درست است و اين غلط است، همه در مقابلش تسليم ميشوند. ممكن است بعضي بداخلاقي كنند، اما بداخلاقي محسوب ميشود؛ همه قبول كردهاند. البته آن داوري با اين داوري، زمين تا آسمان تفاوت دارد؛ ليكن بايد يك چنين حالتي به وجود بيايد و مردم احساس كنند كه اين داوري و اين قضاوت، متخذ و مستنبط از متن حقيقت است؛ ذهنيات و جريانات و گرايشهاي سياسي و غير سياسي و حب و بغضها دخالتي ندارد. اگر مردم اين را احساس كردند، ممكن است نتيجه حكم برايشان راضي كننده نباشد، اما بالاخره متقاعد ميشوند؛ ميگويند خيلي خوب. اين حالت متقاعد شدن، اين قبول ذهني در جامعه، خيلي خوب است و براي قوه قضائيه يك فرصت بزرگي است.3 3. 07/04/89 بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
ضرورت اميد بخش بودن قوه قضائيه براي مظلومان
بحمداللَّه امروز قوه قضائيه شرايط خوبي دارد. ... انسان مشاهده ميكند كه بسياري از خواستهها و كارهايي كه قانون از قوه قضائيه انتظار دارد، يا واقع شده است، يا به واقع نزديك شده است؛ اينها همه اميدبخش است. ... به مرور زمان نقاط كور شناخته شده است، كارهاي لازم دانسته شده است، برنامهريزيهاي خوبي انجام گرفته است يا نياز به آنها احساس شده است؛ اينها همه اميدبخش است. ليكن زمينه وجود اميد و خوشبيني بايد منجر بشود به يك تحرك وسيع و جدي، براي اينكه اين اميد ثمر بدهد؛ واقع قوه قضائيه خودش را نشان بدهد. بارها عرض كردهايم: بايد قوه قضائيه به وضعيتي برسد كه در سطح كشور، هر جايي، هر كسي احساس مظلوميت كرد، به خود نويد بدهد كه ميروم سراغ قوه قضائيه، حق خود را ميگيرم و مظلوميت خود را برطرف ميكنم. اين اميد بايد در دل همه آحاد اين كشور به وجود بيايد.
البته اين اميد آسان به دست نميآيد؛ بايد به قدري مراجعاتِ دادخواهانه با نتايج عادلانه و منصفانه همراه بشود كه بتدريج اين اميد در دل مردم به وجود بيايد.33. 07/04/89 بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
تدبير ش56
لزوم پيشرفت رسيدگي به مسئله تهاجم به كوي دانشگاه
يكي از دوستان مسئله تهاجم به كوي دانشگاه را گفتند. من دنبال اين قضيه بودم و هستم. البته بله، حركت كُند بوده، پيش نرفته؛ بايد هم پيش برود و انشاءاللَّه هم خواهد رفت؛ ليكن اينجور نيست كه شما تصور كنيد مسئله فراموش شده؛ نه! فراموش نشده. خوب! گرفتاريها زياد است، كارها زياد است؛ بعضي از دستگاهها هم شايد انگيزهشان براي همكاري كردن در اين زمينه، خيلي انگيزه زيادي نيست - طبعاً انگيزهشان ضعيف است - لذا كار كُند پيش ميرود؛ ليكن انشاءاللَّه پيش خواهد رفت.6
6. ۸۹/۰۵/۳۱ بيانات در ديدار دانشجويان در يازدهمين روزماه رمضان
تدبير ش 63
لزوم نظارتهاي حفاظتي و قضايي براي باز گرداندن زمينها به بيتالمال
نظارتهاي قوي خيلي لازم است؛ چه نظارتهاي حفاظتي و حراستي، چه نظارتهاي قضايي؛ كه خوشبختانه گفتند و شنيدم كه پروندههاي قضايي تشكيل شده، منتها بيش از اين بايد باشد. آقاياني كه مسئول مسائل شهري هستيد - چه در دولت، چه در شهرداري- با دستگاه قضايي وارد بشويد، درخواست كنيد،مطالبه كنيد، همكاري كنيد؛ اين چيزها را دنبال كنند.
يك عددي را ذكر كردند كه اين مقدار هكتار به بيتالمال برگشته. من به ذهنم آمد كه: خب! اين مقدار، از چه مقدار است؟ نسبت مهم است. اينجاها رقمِ مطلق اهميتي ندارد. بايد ديد نسبت اين مقداري كه برگشته، از آن مقداري كه برنگشته، چيست؟! اين است كه به ما خواهد فهماند كه ما پيشرفت كرديم يا نه؟! بايد جوري باشد كه پيشرفت كنيم.4
تدبير ش 66
اقتدار و اعتماد، نيازهاي قوه قضائيه
قوه قضائيه به دو عامل نياز دارد تا بتواند موفق باشد. در هر نظامي، در هر اجتماعي، قوه قضائيه حل و فصل كننده اختلافات و حاكم كننده عدل در مقابل ظلم و تجاوز و فساد و اينهاست. براي اينكه قوه قضائيه در اين هدف والا موفق بشود، به دو چيز احتياج دارد: يكي قدرت و اقتدار - كه بايد قوي باشد - دوم، اعتماد؛ يعني مردم بايد به او اعتماد داشته باشند. قوه قضائيه اين دو چيز را نياز دارد.7
7. ۹۰/۰۴/۰۶ بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
تدبير ش95 – تير و مرداد 94
استقلال و اقتدار دستگاه قوه قضاييه تکرار در د1
«استقلال و تأثيرناپذيري» دستگاه قضا بسيار مهم [است.] ... بايد در برابر عوامل مخدوش کننده استقلال قضا از جمله تهديد، تطميع، رودربايستي و فشارِ جو عمومي ايستاد و بر رفتار و روش صحيح قضا تکيه کرد. ... «اقتدار» از عوامل استقلال دستگاه قضايي [است.] ... اقتدارطلبي قوه قضاييه، قدرتطلبي متعارف سياسي و جناحي نيست بلکه به معناي قاطعيت و ايستادگي بر سر حرف حق است. ... «قانونگرايي و سلامت کامل» دستگاه قضايي ... در تحقق استقلال قوه قضاييه، مؤثر و مهم است.3
3. 07/04/94 (گزارش خبري) بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
وظیفهی دستگاه قضائی یک وظیفهی حاکمیّتی است
بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه06/4/1397
یک نکتهی مهم این است که وظیفهی دستگاه قضائی یک وظیفهی حاکمیّتی است؛ این دیگر محلّ تردید نیست؛ این کاری است که دستگاه حاکم بر کشور موظّف است این کار را انجام بدهد؛ در همه جای دنیا هم همین است؛ یک وظیفهی حاکمیّتی است که عبارت است از قضاوت و فصل خصومت و مجازات متخلّف از قانون؛ این کاری است که حکومت بایستی انجام بدهد. اگر چنانچه خوب انجام گرفت، نتیجهاش این است که مردم از دستگاه حاکم خرسند و خشنود می شوند؛ اگر چنانچه ناقص انجام گرفت، بد انجام گرفت، معیوب انجام گرفت، مردم از دستگاه حاکم ناراحت و نگران و ناخرسند می شوند؛ اینجور نیست که بگویند خیلی خب حالا دستگاه قضائی مثلاً یک مشکلی دارد؛ نه، این وظیفه، یک وظیفهی حاکمیّتی است و مجموعهی دستگاه حاکم بر کشور در این زمینه مسئول است. لذا این حسّاسیّت کار شما را بالا می برد. اگر چنانچه این وظیفه انجام بگیرد، فقط هم این نیست که مردم راضی می شوند، بلکه واقعاً در واقعِ زندگی مردم هم آثار و برکاتی را بر جای می گذارد؛ یعنی اگر واقعاً با قانونشکنی برخورد جدّی و صحیح و منطقی و پیگیر و قاطع انجام بگیرد، خب ببینید این چقدر تأثیر می گذارد در کشور! رعایت قانون، اساس زندگی جمعی است که یکی از وظایف دستگاه قضائی مبارزهی با قانونشکنی و متوقّف کردن قانونشکنان است. یا فصل خصومت؛ اگر چنانچه فرض بفرمایید که دستگاه قضائی در فصل خصوماتی که وجود دارد موفّق بشود، ببینید چقدر این در متن زندگی مردم اثر می گذارد! دعواها و شکایت ها و نگرانیها را به درون زندگی مردم نکشاندن و به متن زندگی مردم نکشاندن و متوقّف کردن، این برکات زیادی دارد.
وظیفهی دستگاه قضائی احیاء حقوق عامّه است
بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه06/4/1397
همچنین در زمینهی احیاء حقوق عامّه که یک وظیفهی دیگر است که جناب آقای آملی اشاره کردند؛ به مجرّد اینکه یک حادثهای اتّفاق افتاد مثل همین مثال هایی که ایشان زدند که بنده هم این مثال ها را میدانم ، قضیّهی گوشت و قضیّهی جادّه و قضیّهی هواپیما و بقیّهی چیزها ؛ مردم بگویند خیلی خب، ما این را به قوّهی قضائیّه می گوییم؛ بدانند که به کجا باید مراجعه کنند
و خاطرشان جمع باشد که وقتی مراجعه کردند، این حقّ عمومی برآورده خواهد شد، احقاق خواهد شد. قوّهی قضائیّه باید به اینجا برسد؛ معیار را این قرار بدهیم.
اعتمادسازی مردم به قوه قضائیه
بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه06/4/1397
یک نکتهی مهم در باب قوّهی قضائیّه که می بینم جزو دغدغههای مسئولین محترم قوّه و شخص جناب آقای آملی است و به جایی هم غالباً نمی رسد، یعنی درست پیش نمی رود مسئلهی اعتمادسازی مردم است؛ که من قبلاً یک اشارهای به آن کردم، حالا یک مقداری بیشتر و تفصیلاً عرض می کنیم. خب، افکار عمومی خیلی مهم است. ما در مقابل دشمن و بدخواه و توطئهگر و دروغگو
و تهمتزن باید با صلابت و قاطعیّت عمل کنیم؛ که الحمدلله مواضع جناب آقای آملی انصافاً مواضع بسیار خوبی است در مقابله
و مواجهه با آنها، همین صحبتی که پریروز ایشان کردند، صحبت خیلی قوی، خوب و مطلوب مردم بود؛ یعنی در مقابلِ آدمِ تهمتزن، در مقابلِ آدم فاسد، در مقابلِ آدم متخلّف باید با قدرت وارد شد. در مقابلِ افکار عمومی نمی شود اینجوری ظاهر شد. در مقابل افکار عمومی بایستی با تواضع، با دلسوزی، با محبّت وارد شد و با افکار عمومی تفاهم کرد؛ این خیلی چیز مهمّی است، تا بتوانیم اعتماد افکار عمومی را جلب کنیم.
جلب اعتماد افکار عمومی، یکی از آن اساسیترین کارها است برای قوّهی قضائیّه
بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه06/4/1397
جلب اعتماد افکار عمومی، یکی از آن اساسیترین کارها است برای قوّهی قضائیّه؛ البتّه برای همهی دستگاهها همینجور است، منتها قوّهی قضائیّه چون با دعوا سروکار دارد و وارد میدان دعوا و معارضه با متجاوز و متعدّی از قانون می شود، بیشتر از اغلب دستگاههای دیگر به اعتمادسازی احتیاج دارد؛ هم خود قوّهی قضائیّه، هم دستگاههایی که ضابط قوّهی قضائیّهاند؛ آنها هم همینجور. مثلاً فرض کنید نیروی انتظامی که ضابط قوّهی قضائیّه است، نیاز دارد به اینکه مردم به او اعتماد کنند تا اگر یک جا لازم است یک اِعمال قدرتی بکند، یک خشونتی به خرج بدهد، مردم آنقدر به او اعتماد داشته باشند که بگویند آهان! این جایش بود، لازم بود، باید این کار انجام می گرفت.
راه کارهای جلب اعتماد افکار عمومی و مبارزه با فساد
بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه06/4/1397
خب، حالا چه کار کنیم برای اینکه این اعتماد به دست بیاید؟ به نظر می رسد دو کارِ اساسی باید انجام بگیرد. یک کار، کار عملی است؛ یک کار، کار تبلیغاتی است. اوّل در مورد کار تبلیغاتی عرض بکنیم؛ ببینید، امروز قوّه زیر شدیدترین فشارهای تبلیغی و رسانهای است! هم از ناحیهی دشمنانی که در خارج هستند، هم از ناحیهی غافلینی که در داخل هستند؛ حالا تعبیر غافل بکنیم که با حُسنظن همراه باشد. فرض بفرمایید حالا یک قاتل بیرحمی میآید چند جوانِ حافظِ امنیّت را به قتل می رساند، بعد قوّهی قضائیّه در یک فرآیند قانونی در ظرف چند ماه به جرم او رسیدگی می کند و او را محکوم می کند و حکم را اجرا می کند؛ یعنی یک کار کاملاً عادلانه و منصفانه و صحیح. تبلیغاتی که دشمن می کند، درست عکس آن چیزی است که باید اتّفاق بیفتد؛ یعنی این قاتل بیرحم را بهعنوان مظلوم معرّفی می کند، قوّهی قضائیّهی دلسوزِ علاقهمندِ احقاقِ حقکنندهی حقوق مظلومین را ظالم و مثلاً فرض کنید که متجاوز معرّفی می کند؛ یعنی تبلیغات الان اینجوری است. تبلیغ بر ضدْ هم بیشتر اثر می گذارد؛ معمولاً اینجوری است؛ یعنی غالباً تهمت و شایعه و حرف مفت بیشتر جا باز می کند تا بخواهد انسان آن را جبران بکند و درست کند و تصحیح کند و اصلاح کند و حرف راست را به جای آن جایگزین بکند. خب، این را چهجوری می خواهید حل کنید؟ در مقابل این، کار تبلیغی لازم است. تبلیغ بایستی به معنای رساندن آن حقیقت به دل مخاطب باشد، نه به گوش مخاطب؛ باید دل مخاطب تحت تأثیر قرار بگیرد. خب این یک کار فنّی است، یک کار هنری است؛ این امروز در دنیا دارد در سطح بسیار وسیعی انجام می گیرد که سیاه را سفید نشان می دهند. الان شما نگاه کنید که کار این بهاصطلاح پروپاگانداهای دنیا اینجوری است دیگر؛ اصلاً یک چیز غلط را درست و یک چیز باطلِ مطلقِ محض را حق جلوه می دهند، مردم هم باور می کنند؛ چهجوری؟ به صِرف اینکه میآیند می گویند و مثلاً یک حرفی می زنند
و عالمانه و مجتهدانه صحبت می کنند نه! این شیوه دارد، این کار دارد؛ این کار هنری است. یکی از مهمترین کارهای شما این است؛ یعنی یک تیم قوی رسانهای هنرمند را به کار بگیرید، بنشینند طرّاحی کنند نه برای یک روز و دو روز و یک ماه؛ بهطور مستمر تا بتوانند همینکه شما گفتید که ما فلان تعداد قاضی را اینجوری کنار گذاشتیم یا فلان حرکت اصلاحی را انجام دادیم یا فلان تنقیح قانونی را یا فلان پیشبینی بلندمدّت را انجام دادیم، این را بتواند به مردم تفهیم کند درست که مردم آن را مشاهده کنند ببینند. خب، این کار، کار مهمّی است؛ ما این کار را خیلی دستکم گرفتهایم. خیلی از دستگاههای ما مبتلا به همین قضیّه هستند؛ فقط دستگاه قضائی نیست امّا دستگاه قضائی خیلی احتیاج دارد به اینکه بتواند اعتماد مردم و خوشبینی مردم را جلب کند. یکی از دو کاری که برای جلب اعتماد مردم لازم است تبلیغ درست فنّیِ هنری است که این کار یک مجموعهی کارآمد اهل تبلیغ و وارد در فنّ ارتباطگیری تبلیغی است؛ این کار باید انجام بگیرد. یکی این است.دوم هم یک حرکت درونی در درون قوّهی قضائیّه بهصورت جدّی است که البتّه شروع شده؛ بنده خبر دارم، خود ایشان هم به بنده گفتهاند، چند بار صحبت شده، مطرح شده و من هم یک جاهایی که مثلاً مقتضی بوده گفتهام که فرض کنید مأمورینی بروند در یک دادگستریای بهصورت ناشناس و آنجا بنشینند، وضع دادگستری را، مراجعات مردم را ببینند، بعد به آن قاضی یا به آن بازپرس مراجعه کنند ببینند دادگاه چهجوری است، دادسرا چهجوری است، چهجوری حکم می کنند؛ اینها کارهای خیلی خوبی است، منتها این کار بایستی دَه برابر آنچه انجام می گیرد، انجام بگیرد؛ دَه برابر! حالا من از روی حسابوکتاب هم نمی گویم؛ همینطور اینجوری به نظرم می رسد. شاید لازم باشد به جای دَه برابر بگوییم صد برابر، امّا حالا بنده احتیاط می کنم؛ دستکم ده برابر باید این کار انجام بگیرد؛ چون شکایت زیاد است. قاعدتاً به شماها هم مراجعه می کنند، به ما هم مراجعه می کنند.
من در یکی از جلسات به نظرم سال گذشته بود یا قبل از آن بود گفتم که شما قاضی خوب کم ندارید، قاضیهای بسیار خوب دارید؛ قاضیای که شب و روز ندارد، از وقت خواب و وقت استراحت و وقت حضور در خانواده و همهی اینها می زند برای اینکه برسد به عمق یک پرونده و پرونده را احقاق کند و زنده کند مفاد آن را؛ قاضیهای کوشا و اهل سعی و تلاش و صادق و قانع. خیلی خب، یک تعدادی از اینها را چهره کنید، معرّفی کنید؛ فرض بفرمایید یک قاضیای را که این تعداد پرونده را به بهترین وجهی که موجب رضایت متخاصمین است یا موجب رضایت مجموعهی دستگاه است و رسیدگی کرده و به نتیجه رسانده، مشخّص کنید، معرّفی کنید؛ مثل معلّمین برجسته، مثل اساتید برجسته، مثل محقّقین برجسته، مثل کارآفرینان برجسته. قاضی برجسته را چهره کنید تا تشویق بشوند یک عدّهای به این سبک کار؛ خب همه از آبرو خوششان میآید و این کار آبروبخشِ به این افراد است؛ یکی از کارها این است. نقطهی مقابلش هم همینجور؛ حالا بنده نمی گویم هر کسی را که تخلّف کرده، فوراً تشهیرش کنید، ممکن است لازم نباشد یا در مواردی جایز نباشد امّا در بعضی موارد تشهیر لازم است؛ مشخّص کنید، معرّفی کنید؛ قاضیای که خیانت کرده در مقام قضا (حالا قاضی یا اعضای دادسرا، فرق نمی کند ) این را معرّفی کنید؛ چه اشکالی دارد؟ تشهیر کنید. مواردی اینجوری باید انجام بگیرد. و حرکت قوّهی قضائیّه به سمت اصلاح درونی دستگاه قضا هم بایستی به نظر بنده بیتوقّف، بدون توقّف، انجام بگیرد. من عرض می کنم شما هر پروندهی مهمّی که به جریان میاندازید، هر دعوایی که به یک حکم عادلانهای آن را منتهی می کنید، این یک صدقه است، این یک کار خیر است، این یک نعمت از طرف پروردگار بر شما است؛ وَ اَمّا بِنِعمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّث؛ این نعمت را آشکار کنید، بگویید تا همه بدانند که این اتّفاق افتاد. این هم یک مطلبی است که عرض کردیم.
یک مسئلهی دیگر، مسئلهی مبارزهی با مفاسد است که به نظر من چیز مهمّی است. امروز خب مسئلهی اقتصاد، یک مسئلهی اساسی در کشور است. مخاطبِ اصلی در مدیریّت اقتصاد کشور البتّه قوّهی مجریه است و در بخشی قوّهی مقنّنه؛ در این تردیدی نیست؛ ولی قوّهی قضائیّه هم می تواند نقش ایفا کند در جاهای مختلفی در مسئلهی اقتصاد. یکی از جاهایی که قوّهی قضائیّه می تواند برای اصلاح اقتصاد کشور نقش ایفا کند، ایجاد امنیّت فضای اقتصادی است؛ این کارِ قوّهی قضائیّه است. قوّهی قضائیّه باید بتواند نوعی برخورد کند با مختلکنندهی امنیّت، که فضای کسبوکار مردم، فضای زندگی و معیشت مردم، یک فضای امنی باشد؛ این یکی از زمینههای کار قوّهی قضائیّه برای اقتصاد کشور است . یک قلم دیگر از کارهایی که قوّهی قضائیّه در زمینهی مسائل اقتصاد می خواهد انجام بدهد، همین است؛ مبارزهی با مفاسد اقتصادی و مفسدین اقتصادی. قوّهی قضائیّه در این زمینه به صورت واضح و گاهی حتّی به صورت جنجالی وارد بشود.
به نظر من در مجموع، دستگاه یک خطای دوپایهای را دارد در زمینهی برخورد با مسائل اقتصادی انجام می دهد؛ یک پایه عبارت است از نوعی حرف زدن و مشی کردن که تلقّی عمومی این باشد که فساد عمومی است، در حالی که فساد عمومی نیست، فساد مال تعداد اندکی مفسد است؛ هم در دستگاههای دولتی، هم در دستگاههای مردمی، هم در محیط کسبوکار، آنهایی که مفسدند، افراد معدودی هستند، تعداد معدودی؛ ولی ما جوری در اظهاراتمان و در تعبیراتمان حرف می زنیم که تلقّی مردم این می شود که خب همهجا را فساد گرفته! این غلط است، واقعیّت این نیست. این یک پایهی غلط. پایهی غلط دوم اینکه با آن موردی که واقعاً فساد است، برخوردِ قاطع و روشن نمی کنیم؛ باید برخورد بشود؛ آنجایی که واقعاً مفسد اقتصادی است، باید صریح و روشن برخورد بشود.
و برخورد هم البتّه با تبیین باشد؛ یکی از کارهای مهم این است، که برمی گردد به همان مقولهی تبلیغ. یعنی وقتی یک مفسد اقتصادی را شما محاکمه می کنید و محکوم می کنید به یک مثلاً جزائی و یک مجازات و معاقبهای، این برای مردم جوری تبیین بشود که مردم همه احساس کنند که این کارِ درستی است و این کار باید همینجور انجام می گرفت.
من الان یادم آمد که در تاریخ گذشتهی ما این کار شده . در تاریخ در زندگی امام حسن (علیه السّلام) این هست که عبیداللهبنعبّاس که فرمانده یک بخش خیلی مهمّی از لشکر امام حسن بود، شب که خوابیدند، صبح پا شدند و دیدند در خیمهاش نیست؛ رفته بود، گریخته بود و ملحق شده بود به معاویه؛ آمدند به او رشوه دادند، فلان دادند، پول دادند و رفت طرف معاویه. خب یکچنین حادثهای برای لشکر امام حسن (علیه السّلام) خیلی حادثهی شکنندهای بود. آنجا یکی از اصحاب نزدیک که من حالا یادم نیست، قدیم دیدهام، حجربنعدی بود یا کسی دیگر آمد برای مردم سخنرانی کرد؛ یک بیانی کرد که بعد از پایان بیان او، همه اظهار خوشحالی کردند، گفتند الحمدلله که این رفت! ببینید، این بیانِ تبیینِ بهمعنای واقعی، تبلیغ بهمعنای واقعی، اینجوری است؛ میآید حرف می زند
و روشن می کند که آنچه اتّفاق افتاد، بهنفع ما بود؛ یعنی به تعبیر رایجِ امروز، تهدید را به فرصت تبدیل می کند؛ این بایستی در قوّهی قضائیّه باشد. ایجاد امنیّت فضای کسبوکار، مبارزهی قاطع با مفسد اقتصادی، همکاری با دولت در حلّ مشکلات؛ این هم یکی از کارهایی است که در زمینهی اقتصاد می تواند قوّهی قضائیّه انجام بدهد.
عدالت، اساس کار حیات طیّبهی انسانی است
بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه ۵ /4/ ۱۳۹۸
خب، دربارهی اهمّیّت قوّهی قضائیّه خیلی حرف زده شده، ما هم مطالبی را عرض کردهایم؛ دیگران هم همه دربارهی اهمّیّت قوّه سخن گفتهاند؛ امر معلومی است. محور این اهمّیّت هم عدل است که در قرآن کریم [آمده] : وَ اِذا حَکَمتُم بَینَ النّاسِ اَن تَحکُموا بِالعَدل. عدالت، اساس کار حیات طیّبهی انسانی است. شما برای تعجیل فرج امام زمان (ارواحنا فداه) هم که دعا می کنید، می گویید ایشان بیایند که عدالت را برقرار کنند؛ این است دیگر. یَملَاُ اللهُ بِه الاَرضَ عَدلًا وَ قِسطاً بعدَ ما مُلِئَت ظُلما وَ جَورا؛ با اینکه آن بزرگوار دین را هم، تقوا را هم، اخلاق را هم به جامعه تزریق خواهد کرد امّا شما نمی گویید: «یملا الله به الارض دیناً»؛ [بلکه] می گویید: «عدلاً»؛ این نشاندهندهی این است که عدل، نیاز اصلی حیات طیّبهی انسانی است. شما هم دادگستری هستید، عدلیّه هستید، مأموریّت اصلی شما اقامهی عدل است. اهمّیّت قوّهی قضائیّه از اینجا است. البتّه حالا در قانون اساسی نکات دیگری هم هست که عرض خواهم کرد.
تحوّل در قوّهی قضائیّه
بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه ۵ /4/ ۱۳۹۸
قوّهی قضائیّه در جمهوری اسلامی یک بنای جدید بود -مثل یک نهال- و با قوّهی قضائیّهی قبل از انقلاب تفاوت های اساسی داشت. خب این نهال باید روزبهروز رشد کند. هر دورهای باید نسبت به دورهی قبل یک پیشرفتی داشته باشد؛ حالا هم یک دورهی جدیدی شروع شده است و بایستی یک فضلی، یک امتیازی، یک آوردهای علاوهی بر آنچه دیگران، گذشتگان انجام دادهاند به قوّهی قضائیّه اهدا کند؛ این آورده چیست؟ تحوّل، تحوّل در قوّهی قضائیّه؛ معنای تحوّل چیست؟ معنای تحوّل این است که شما یک اصول معیّن و مشخّصی بر اساس اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی دارید که بایستی اینها را رعایت کنید؛ پایبند به اینها و در چارچوب اینها باید حرکت کنید که اینها مأموریّت های اساسی قوّهی قضائیّه است؛ اینها که تغییر نمی کند؛ اینها همان است که از اوّل بود، حالا هم هست، بعد از این هم خواهد بود؛ تحوّل این است که شما برای پرداختن به این اصول، انجام این مأموریّت ها، رسیدن به این آرمان ها، شیوهها و روش های ابتکاری و مؤثّر و نو و دارای تأثیر فراوان را ابداع کنید، ایجاد کنید و از این شیوهها استفاده کنید؛ این یک؛ عیوب و خلأها و نقص هایی را هم که در گذشته داشته است برطرف کنید؛ معنای تحوّل این است. ما یک دستگاهی داریم با یک شیوههای عملیّاتی، با یک برنامههای اجرائی و در کنارش با مقداری ایراد، نقص، کمبود؛ تحوّل که می خواهید ایجاد کنید بایستی آن شیوهها بهینه بشود، تبدیل بشود به شیوههای مؤثّرتر، کارآمدتر، روانتر و آن موانع، آن اشکالات، آن کمبودها برطرف بشود؛ این تحوّل است؛ این [کار] البتّه برنامه لازم دارد؛ تحوّل بدون برنامه که امکان ندارد؛ روزمرّه که نمی شود حرکت کرد؛ باید دستگاه عاقله و مفکّره بنشیند یک طرّاحی کلان برای این تغییر عمده در ذهن خودش تصویر کند و روی کاغذ بیاورد و تصمیم بگیرد. این کار بحمدالله انجام گرفته؛ این بخش کار را رئیس محترم جدید قوّهی قضائیّه، جناب آقای رئیسی قبل از آنکه این مسئولیّت را به عهده بگیرند، از ایشان خواسته شد، ایشان هم یک برنامهی تحوّل جامع و مورد قبولی را تهیّه کردند؛ پس این کار شده، این قسمت کار انجام گرفته؛ این خیلی خوب است لکن برنامه عبارت است از ذهنیّات؛ اگر بخواهیم تحقّق خارجی به وجود بیاید، کار لازم دارد. پس توصیّهی اوّل بنده به رئیس محترم و مسئولان محترم و اجزای قوّهی قضائیّه این است که همین برنامهی خوبی که شما خودتان تدوین کردهاید و تهیّه کردهاید و ارائه کردهاید، این برنامه را بر طبق زمانبندی، بدون اغماض پیش ببرید؛ نگذارید لَنگ بشود. از چیزی واهمه نکنید، بروید جلو، به خدای متعال توکّل کنید، اقدام کنید، این برنامه را عملیّاتی کنید. کاری کنید که بعد از گذشت یک مدّت قابل قبولی -البتّه این برنامههای کوتاه مدّت و چندماهه و مانند اینها خب کارهای عملیّاتیِ به آن معنا نیست- کاملاً احساس بشود که قوّهی قضائیّه دچار تحوّل شد، دارد متحوّل می شود؛ این با حرکت شما انجام می گیرد. البتّه آن برنامه [کوتاه مدّت هم] مهم است؛ تهیّهی برنامه
بنده یک وقتی این جوری می فهمیدم که تهیّهی برنامه، پنجاه درصدِ کار است لکن این پنجاه درصد تا به آن پنجاه درصدِ بعدی مُنضَم نشود، مثل این است که انجام نگرفته، مثل این است که شما از تهِ یک چاهی می خواهید آب بیاورید بالا که مثلاً فرض کنید که صد متر طولش است؛ تا پنجاه متری آوردهاید، بعد همان جا مانده باشد؛ مثل این است که نیاوردهاید دیگر؛ تفاوتی نمی کند. اگر بخواهید آن محصول به دست شما برسد، این پنجاه درصد بعدی را که تحرّک و فعّالیّت و اقدام و بقیّهی شرایطی که وجود دارد است، اینها را باید به کار بزنید تا انشاءالله محصول حاصل بشود و من امیدوارم. بنده با نگاهی که به دادگستریِ کشور و قوّهی قضائیّهی کشور می کنم، امیدوارم که انشاءالله شما خواهید توانست این کار را انجام بدهید. این را هم به شما عرض بکنم، این کار را هم از همین اوّلِ کار شروع کنید؛ این جور نباشد که ما حالا بگوییم: «حالا که وقت داریم، یک مدّتی حالا مجال [داریم]، حالا وقت داریم؛ حالا انشاءالله انجام می دهیم»؛ بعد آن اواسطِ کار یا اواخر کار مدام بگوییم: «باید این کار را بکنیم، باید آن کار را بکنیم»؛ این فایده ندارد. از همین روزِ اوّل باید شروع کنید؛ هیچ تأخیری را برای خودتان مجاز ندانید؛ این یک مسئله.
حقوق عامّه جزو وظایف قوّهی قضائیّه است
بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه ۵ /4/ ۱۳۹۸
یک نکته این است که شما به قانون اساسی مراجعه کنید و وظایف قوّه را در «قانون» ببینید. وظیفهی قوّه فقط قضاوت کردن و محکمهداری نیست؛ وظیفهی قوّه فراتر از اینها است. در قانون اساسی احیای حقوق عامّه جزو وظایف قوّهی قضائیّه است؛ احیای حقوق عامّه، خیلی دامنهی وسیعی دارد؛ از مسئلهی اقتصاد تا مسئلهی امنیّت تا عرصهی بینالمللی، جایگاه حقوق عامّه است. دفاع از حقّ مردم در عرصهی بینالملل چیز خیلی مهمّی است؛ این جزو وظایف شما است؛ یا فرض بفرمایید گسترش عدل و آزادی که خب این گسترش عدل در کنار گسترش آزادی است؛ [منظور از] آزادی هم البتّه در قانون اساسی، آزادیهای مشروع است؛ معلوم است. گسترش آزادی هم جزو وظایف شما است. چه جوری این را انجام می دهید؟ با چه شیوهای؟ عرض کردم این شیوههایی که باید انتخاب بکنید، شیوههای نو و ابتکاری [باشد]؛ به اینها همه نظر هست.
یا پیشگیری از وقوع جرم؛ مسئلهی پیشگیری خیلی مهم است. خب بله یک بخشی از قوّهی قضائیّه را معیّن می کنیم برای پیشگیری، خوب است، لازم است، لکن پیشگیری یک کار بسیار وسیعی است؛ باید جرم را بشناسید، علل جرم را بشناسید، عواملی که جرم را ایجاد می کنند بشناسید، کارهایی را که می تواند از وقوع جرم جلوگیری کند بشناسید؛ یک فصل عظیمی از کار در اینجا وجود دارد. هر کدام از این کارها هم یک کنندهی کار لازم دارد؛ نمی شود همین جوری مثلاً بگوییم یک کمیتهای، فرض کنید به قولِ ما یک هیئتی گذاشتهایم برای این کار؛ نه، اینها باید دانهدانه دنبال بشود.
یا حُسن اجرای قانون؛ قانون را چه کسی نقض می کند؟ قانون که فقط مقرّرات راهنمایی یا فرض کنید فلان قانونی که فلان آدم لاابالی نقض می کند که نیست؛ قانون گاهی به شکل کلان نقض می شود؛ اینجا قوّهی قضائیّه باید سینه سپر کند. غرض، هر چه انسان به قوّهی قضائیّه نگاه می کند، عظمت این قوّه و گسترهی پهناور این قوّه را بیشتر مشاهده می کند؛ این دست شما است، این متعلّق به شما است؛ شما شانهی خودتان را زیر این بارِ سنگین دادهاید. اگر انشاءالله بتوانید کاری انجام بدهید و موفّق بشوید، خیلی کار بزرگی است، خیلی خدا را راضی می کنید؛ یعنی اگر شما کارتان را انشاءالله خوب انجام بدهید، از آن صدقات و انفاقات بینظیر است.
اولویت مبارزه با فساد؛ با درون قوّه است
بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه ۵ /4/ ۱۳۹۸
یک نکتهی دیگر -که جناب آقای رئیسی هم به آن اشاره کردند- مسئلهی مبارزهی با فساد است. مبارزهی با فساد، هم در درون قوّه محلّ کلام است، هم بیرون قوّه؛ لکن اولویّت با درون قوّه است. خب، هزاران قاضی شریف و پاکدامن و کارمندان امین در سراسر قوّه دارند کار می کنند، تلاش می کنند؛ یک عنصر ناباب در یک دادگستریای در یک شهری پیدا می شود، یک حرکتی انجام می دهد، این روان های پاکیزهی شریف را بدنام می کند؛ این چیز کمی است؟ این چیز کوچکی است؟ شاید آن تعداد آدم نابابی که در مجموعِ قوّهی قضائیّه هستند، یک درصد خیلی کمی نسبت به آدم هایی است که یا در اوج شرافتند -ما داریم قضاتی که با زندگیهای سختی زندگی می کنند، پروندههای سنگین مهمّی هم دستشان هست، [امّا] یک ذرّه هم تخطّی نمی کنند؛ اگر اهل خطا بودند ممکن بود زندگیهای خیلی بهتری داشته باشند، ابداً [تخطّی نمی کنند]- یا قضات معمولیای [هستند] که دارند کار خودشان را با امانت، با صداقت انجام می دهند؛ نسبت آن افراد فاسد و افراد ناباب در مقابل این افراد، خیلی نسبت کمی است امّا یک نسبت کم، یک درصد کوچک هم تأثیرات مخرّبی می گذارد؛ که حالا من در تصویرسازی از قوّهی قضائیّه، بعداً این را باز عرض خواهم کرد. نسبت به فسادِ درون قوّهی قضائیّه سختگیری کنید. علّتش هم این است که این [قوّه]، مسئولِ رفع فساد است؛ اگر خودش فاسد شد، گناه او نابخشودنی است. هر چه رتبهی شأنی و حقوقیِ انسان بالاتر رفت، به همان اندازه اهمّیّت کار او بیشتر می شود؛ هم در جنبهی مثبت، هم در جنبهی منفی. شما ملاحظه کنید خداوند متعال به زن های پیغمبر خطاب می کند در قرآن که «یٰنِساءَ النَّبِیِّ مَن یَأتِ مِنکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضٰعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَینِ» -هر کدام از شماها کار خلافی بکنید، عذابتان دوبرابر است؛ یعنی همان کاری را که یک زن دیگر اگر بکند پیش خدای متعال صد چوب خوردن دارد، اگر شما انجام بدهید، دویست چوب به شما می زنند؛ چرا؟ چون زن پیغمبرید- «وَمَن یَقنُت مِنکُنَّ لِله وَ رَسولِه» آن وقت جزای او و پاداش او هم دو برابر است؛ کار خوب هم که بکنید، پاداشتان دو برابر است. این به خاطر اهمّیّت جایگاه انسان است.
فرق بین یک آدم معمولی و یک قاضی
بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه ۵ /4/ ۱۳۹۸
بنده خیلی اوقات دلم به حال حضرت یونس (سلام الله علیه) می سوزد. مگر چه کار کرده بود [که گفت] : سُبحٰنَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظٰلِمینَ؟ [آن هم] با آن مجازات سختی که خدای متعال به حضرت یونس داد. خب ایشان هر چه قومش را دعوت کرد، هر چه کرد، گوش نکردند، این هم با آنها قهر کرد، گذاشت رفت بیرون [شهر]؛ کارش همین بود دیگر. حالا اگر چنانچه یک عالِمی مثلاً فرض کنید در یک شهری نصیحت کند، مردم گوش نکنند حرفش را و بگوید پس من نمی مانم در این شهر و پا شود برود بیرون، خب کار بدی است امّا [آیا] مجازاتش این است که برود در دریا و در دل نهنگ و خدای متعال بگوید اگر او تسبیح نمی کرد، «لَلَبِثَ فی بَطنِه اِلی یَومِ یُبعَثونَ»؟ بنا بوده تا قیامت در شکم ماهی بماند! جزائش این است؟ امّا [با این حال] یونس را خدای متعال این جوری مجازات می کند؛ چرا؟ چون پیغمبر است؛ می گوید شما پیغمبری؛ فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیهِ -خیال کرد ما بر او سخت نمی گیریم؛ «نَقدِرَ» یعنی سخت گرفتن- فَنادیٰ فِی الظلمٰتِ اَن لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحٰنَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظٰلِمینَ؛ خودش را ظالم دانست، اعتراف کرد، فَاستَجَبنا لَهُ وَنَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ. این جوری است، شما با آدم معمولی فرق می کنید؛ اگر آدم معمولی یک حرکتی انجام بدهد که دارای نکوهش است، شما اگر آن عمل را انجام دادید، نکوهش شما یا دو برابرِ او است یا چند برابرِ او است، تفاوت می کند. با این چشم به مفاسدِ درون قوّه نگاه کنید.
البتّه نسبت به قوّه، تعرّض و تهمت و بدگویی و مانند اینها هم زیاد است، این را هم ما می دانیم؛ یعنی واقعاً خیلی بیش از آنچه واقعیّت دارد، علیه قوّه حرف می زنند، می نویسند. حالا که دیگر فضای مجازی هم هست؛ یک دستگاهِ بی در و دروازه که هر کس هر چه دلش می خواهد می نویسد. اینها اهمّیّتی ندارد، اینها شما را از کار باز ندارد. از امیرالمؤمنین کسی عادلتر در دنیا، در تاریخ بشر شما سراغ دارید؟ همین امیرالمؤمنینِ مظهر عدالت را، به بیعدالتی متّهم کردند؛ خب می گویند دیگر؛ علیه همه می گویند؛ علیه پیغمبر، پیغمبران، علیه امیرالمؤمنین، علیه خدا، علیه شما هم می گویند؛ بگویند؛ این مانع از این نشود که شما کارتان را انجام بدهید.
مسئلهی تصویرسازی از قوّهی قضائیّه
بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه ۵ /4/ ۱۳۹۸
یک نکتهی دیگر که خیلی مهم است، مسئلهی تصویرسازی از قوّهی قضائیّه است. ممکن است شما خیلی هم خوب و شریف باشید امّا یک حادثهای یا حوادثی پیش بیاید که در چشم مردم، آن شرافت، آن امانت، آن صداقت منعکس نشود، عکس آن منعکس بشود؛ این خیلی چیز بدی است. آنچه در چشم مردم باید منعکس بشود این است که قوّهی قضائیّه، دارای این خصوصیّات است:
اوّلاً دارای حکمت است، هم در انتصاباتش، هم در احکامش، هم در رفتارش، هم در گفتارش؛ نشان بدهد که دارای حکمت است؛ بخصوص مسئولان بالای قوّهی قضائیّه در این [موضوع] میتوانند نقش ایفا کنند.
نشان بدهد که دارای علم به مبادی قضا است، این باید نشان داده بشود، معلوم بشود که یک دستگاه عالِم است، از روی علم کار می کند، کارِ کارشناسی علمی انجام می دهد. علم هم یا قانون است یا فقه است؛ در دستگاه قضا، مبادی قضا عبارت است از فقه و قانون.
قوّهای است دارای گوش شنوا برای شنیدن. حوصلهی شنیدن باید داشته باشید، هم در دادسرا به وسیلهی بازپرس، هم در مواجههی با دادستان، هم در نهایت در دادگاه در مواجههی با دادرس و قاضی. بایستی گوش شنوا وجود داشته باشد. بشنوید! هم از آن کسی که شاکی است و آمده شکایت می کند گوش بدهید ببینید واقعاً چه می گوید، هم از آن کسی که متّهم است و از خودش دفاع می کند، کاملاً گوش کنید ببینید چه می گوید؛ این باید شنیده بشود؛ ممکن است حرف او را قبول هم نکنید امّا گوش کنید.
یکی هم اقتدار و قاطعیّت است. باید دارای حکمت باشید، دارای علم باشید، دارای حالت و حسّ شنیداری باشید و دارای اقتدار. باید بفهمند قوّهی قضائیّه دارای اقتدار است، آنچه را تشخیص می دهد، به آن قاطعاً عمل می کند. این ماندن پروندهها که بنده بارها در همین جلسهی دیدار با قوّهی قضائیّه این را تکرار کردهام، لگد به این حالت است. وقتی پرونده یک سال، دو سال، پنج سال، ده سال می ماند، معنایش این است که دستگاه قضائی در این مسئله دچار «چه کنم - چه کنم» است، نمی داند چه کار باید بکند؛ این نمی شود؛ به هر نتیجهای که رسیدند، قاطع آن نتیجه را عمل بکنند.
خب حالا چه کار کنیم که این تصویر در ذهن مردم از قوّه به وجود بیاید؟ این دیگر در رفتار شما، در گفتار شما، در عملکرد شما، در تبلیغات درستی که انجام می دهید باید انجام بگیرد؛ البتّه دستگاههای گوناگون، صدا و سیما و دیگران هم باید کمک کنند. دستگاه قضائی متعلّق به انقلاب است، متعلّق به مردم است، متعلّق به کشور است؛ همهی دستگاهها بایست به این معنا کمک کنند؛ این جور نباشد که یک چیز کوچک را مثلاً فرض کنید در تلویزیون یا در فلان مطبوعه -مثل فضای مجازی که بیمبالات هر چه دلشان می خواهد می گویند- آنها هم همین جور بگویند، یک چیز کوچکی را، یک چیز نامعلوم یا بیسند را منتشر بکنند که تضعیف قوّهی قضائیّه باشد؛ نباید [این جور باشد]. این تصویرسازی به عهدهی همه است، هم به عهدهی خود شما است، هم به عهدهی دیگران است. خب این هم یک نکته.
برای قضاوت، برترین مردم را انتخاب بکن
بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه ۵ /4/ ۱۳۹۸
یک نکتهی دیگر درمورد انتصابات است؛ ببینید، امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در این فرمان معروف به مالک اشتر -که بلندترین نوشتهی ایشان است و یک بخشی مربوط به قوّهی قضائیّه دارد و به غلط به آن می گویند عهدنامه، عهدنامه نیست؛ «عهد» است؛ عهد یعنی فرمان- این جوری می فرماید اوّل که «ثُمَّ اختَر لِلحُکمِ بَینَ النّاسِ اَفضَلَ رَعِیَّتِکَ فی نَفسِک»؛ برای قضاوت، برترین مردم را انتخاب بکن؛ «برترین»، این خیلی چیز مهمّی است. بعد آن وقت حضرت این خصوصیّاتی را که باید این شخص برتر داشته باشد، ذکر می کنند؛ ده دوازده خصوصیّت است، مراجعه کنید؛ من خواهش می کنم که حتماً همه -بخصوص مدیران قوّهی قضائیّه و آن کسانی که دستشان در انتصابات هست و مانند اینها- مراجعه کنند نگاه کنند. خصوصیّاتی را حضرت ذکر می کنند که درست منطبق با همان نیازهایی است که انسان احساس می کند حضرت همهی اینها را احصا فرموده است و بیان کردهاند که [قاضی باید] دارای این خصوصیّات باشد، پس انتصابات خیلی مهم است، گزینشهای شغلی خیلی مهم است؛ هم انتصابات، هم گزینشها. می خواهید قاضی گزینش کنید، می خواهید برای یک کارهایی گزینش بکنید، اینها را حتماً نگاه کنید و به این مراجعه کنید؛ من خواهش می کنم به این قسمت از نامهی امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، [یعنی] فرمان حضرت به مالک اشتر مراجعه بشود.
وظیفهی قوّهی قضائیّه؛ قانون است و حقوق است و بریدن و حد معیّن کردن است
بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه ۵ /4/ ۱۳۹۸
یک نکتهی دیگر هم که نکتهی آخر است این است که [وظیفهی] قوّهی قضائیّه قانون است و حقوق است و بریدن و حد معیّن کردن است؛ لکن لابهلای این چرخ و پَر مهمّ پولادین قوّهی قضائیّه، بایستی وسیلهی تلطیف هم وجود داشته باشد. یک چیزهایی وجود دارد که اینها تلطیف می کند؛ هم خود قوّهی قضائیّه را، هم محصول کار قوّهی قضائیّه را؛ در خود قوّهی قضائیّه با رعایت اخلاق [است]. بخصوص [پرهیز از] بداخلاقی با مراجعین؛ حالا با زیردستها هم همین جور است امّا بیشتر از زیردستها، مراجعین [هستند]. خوشاخلاقی؛ حتماً موظّف کنید خودتان را که با اخلاق [با آنها] برخورد کنید. بازپرس در مقام بازپرسی، دادستان در مقام مجادلهی با متّهم یا وکیل متّهم در دادگاه، [وقتی] استدلال می کند، استدلال کند امّا این استدلال با اخلاق باشد. بعضی از این کارهایی که غربیها می کنند و فیلمهایش را هم منتشر می کنند که مثلاً فرض کنید دادستان فلان لحن را به کار برد، فلان [بی احترامی را] کرد، اوّلاً خیلی از اینها دروغ است، ثانیاً اصلاً کار غربیها را هیچ ملاک عمل قرار ندهید؛ نگاه کنید ببینید اسلام چه می گوید، دستورات اسلامی چیست. با اخلاق برخورد کنید؛ بعد هم گاهی اوقات خود قاضی با متّهم بگومگو می کند، حرف می زند، یک چیزی می پرسد، یک چیزی جواب می دهد، [اینها] با اخلاق، با نرمش، با حوصله و صبر [باشد]؛ این مثلاً در برخورد درونی.
در عملکردها، در آنجاهایی که تخاصم وجود دارد، توصیهی به عفو و گذشت و بخشش و مانند اینها [باشد]. در اسلام هم در مسائل خانوادگی فرمودند: وَ الصُّلحُ خَیر؛ صلح بدهند، آشتی بدهند. همین مسئلهِی احیای حکمیّت که مربوط به خانواده است یا این شوراهای حل اختلاف -البتّه به شکل صحیح- اینها همان دخالت دادن اخلاق در مسائل قوّهی قضائیّه و چرخ و پَر قوّهِی قضائیّه است. خب، حالا اینکه مربوط به مسائل قوّهی قضائیّه [بود].
|