عملکرد مسئولان در باب علم و فناوری
• بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در نخستین روز از سال ۱۳۹۷
امّا در مورد کارکردهای مسئولان کشور؛ کارنامه در باب عملکرد اجرائی مسئولان. در باب امنیّت و ثبات، کارکرد، کارکرد بسیار خوبی است؛ در باب علم و فنّاوری، کارکردها بسیار خوب است؛ در باب زیرساخت های کشور یعنی راه های ارتباطی، سدها، نیروگاه ها، بنادر و امثال اینها کارکرد، بسیار کارکرد خوبی است؛ در باب صادرات غیر نفتی، در باب سرانه ی ناخالص ملّی، سرانه ی ناخالص ملّی نسبت به دوران قبل از انقلاب، تقریباً به دو برابر رسیده است، یک کارنامه ی مطلوبی در این زمینه ها وجود دارد؛ در باب توسعه ی اجتماعی همین جور؛ یعنی در عملکردها، در بخشهای مختلف، آمارهای خرسند کننده ای وجود دارد. البتّه تبلیغات، غیر از این را نشان میدهد؛ در تبلیغات، دشمنان سعی میکنند مردم را از واقعیّتهای مثبت دور کنند، برای اینکه دلهای آنها را نسبت به انقلاب اسلامی و نسبت به نظام و نسبت به اسلام چرکین کنند؛ واقعیّت این است که عرض کردیم.
دعوت جوانهای ما به علوم عقلی
بیانات در دیدار دست اندرکاران همایش ملی حکیم طهران (مرحوم آقا علی مدرس زنوزی) 97/2/3
بههرحال دعوت جوانهای ما به علوم عقلی، بسیار مهم است؛ توجّهِ حوزهها به علوم عقلی و بخصوص فلسفه، خیلی مهم است. بعضی از آقایانِ بزرگوار و محترمی که خیلی مورد تکریم و احترام ما هستند، اشکال داشتند به اینکه درسهای فلسفه و عرفان و این حرفها در قم زیاد شده؛ بنده به آن آقایان گفتم که اگر چنانچه فلسفه را شما از قم بردارید، کسانی در جاهای دیگر، متصدّیِ تبیین فلسفه و تدریس فلسفه میشوند که اهلیّت و صلاحیّت این کار را ندارند؛ کمااینکه الان میبینیم بعضی از افرادی که در غیر قم بهعنوان فلسفهدان شناخته میشوند و مطرح میشوند، اطّلاعاتشان از فلسفه سطحی است؛ نه اینکه اطّلاع ندارند امّا اطّلاعاتشان عمیق نیست، سطحی است؛ یک چیزی خواندهاند و یک اصطلاحی را بر زبان جاری میکنند؛ خب این خوب نیست؛ خوب است که در خود قم باشد، در حوزهی علمیّه باشد. تهران هم همینجور؛ حوزهی علمیّهی تهران هم که یک روزی مرکز علوم عقلی بوده، امروز اگر چنانچه تدریس فلسفه و تدریس علوم عقلی در آن رواج پیدا بکند، این به نظر ما یک چیز بسیار خوب و مفیدی خواهد بود انشاءالله.
درزمینه علوم عقلی کار شود
بیانات در دیدار دست اندرکاران همایش ملی حکیم طهران (مرحوم آقا علی مدرس زنوزی)97/2/3
من اینجا اسم میرزا هاشم اشکوری را نگفتم؛ یا مرحوم آسیّد کاظم عصّار؛ البتّه اینها که بعضی در دانشگاه تدریس میکردند، بعضی بیرون تدریس میکردند، اینها متأخّرینند و شاگردهایشان هستند، امّا اینهایی که ما گفتیم، قبل از این نسل [هستند]. هرجا مکتب تهران گفته میشود، اینها را میخواهند بگویند، یعنی این آقایانِ پدر و پسر؛[البتّه] شما از مرحوم میرزا عبدالله زنوزی هیچ اسمی نیاوردید و توجّهی نکردید؛ ایشان لابد آثاری باید داشته باشند و باید کارهای ایشان مرحوم میرزا عبدالله زنوزی مطرح بشود، چون آقا علی شاگردِ پدرش است؛ این آقایان هستند که معروف به مکتب تهران هستند.
بههرحال ما از آقایان تشکّر میکنیم، بهخاطر این زحمتی که کشیدید و این کاری که شروع کردید، این معرّفی چهرههای فلسفه. انشاءالله که خداوند به وجود شماها برکت بدهد، و آقایان مدرّسین بزرگِ فلسفه در قم که الحمدلله آدم میبیند برکات وجود آنها چقدر زیاد است خداوند انشاءالله تأییدشان کند، محفوظ شان بدارد و برکاتشان را ادامه بدهد. و همچنین شما آقایانی که متصدّیِ این کارها هستید، انشاءالله مشمول توفیقات الهی و تأییدات الهی و هدایت الهی انشاءالله باشید. انشاءالله موفّق باشید.
حرکت قابل توجه شیعه در اعتلای علوم اسلامی
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در کنگره «نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی» 97/2/22
شیعه در طول تاریخ، حرکت عظیم قابل توجّهی در اعتلای علوم اسلامی و علوم طبیعی داشته است. مجموعهی آنچه از آثار علمای شیعه در علوم اسلامی مثل فقه، مثل حدیث، مثل فلسفه بالخصوص، علوم عقلی، کلام و آثار و کُتُبی که در این زمینه تولید شده است و وجود دارد، انصافاً برای هر مسلمانی مایهی افتخار و ابتهاج است که این را مشاهده کند؛ این را باید بشناسیم، امّت اسلامی این را بایستی احساس کند، این را بایست بشناسد، این را بایست بداند؛ این به نزدیکی ما به یکدیگر کمک میکند، این به معرفت ما از یکدیگر کمک میکند.
پیشرفتهای صنعتی و علمی و فناوری
• بیانات در دیداری جمعی از دانشجویان 97/3/7
پس نتیجه این است (من میخواهم این را بگویم) در همهی این زمینههایی که گفتم، یعنی ارزشها و آرمانها و آرزوهای بزرگ، انقلاب جلو رفته، پیشرفت کرده. شبیه آن چیزی که شما مثلاً فرض کنید در زمینهی علم و فنّاوری مشاهده میکنید. حالا مثلاً این برادرمان گفت من در «رویان» هستم. رویان یک نمونه است؛ یک روزی بچّههای زحمتکش و سختکوش رویان این مسئلهی سلّولهای بنیادی را یاد گرفتند، وارد کشور کردند و صنعت تولید سلّولهای بنیادی و تکثیر سلّولهای بنیادی را که آن روز در دنیا شاید سه چهار کشور فقط این را داشتند، اینها توانستند انجام بدهند؛ در زمینههای دیگر هم همینجور؛ فراوان از این قبیل پیشرفتهای صنعتی و علمی و فنّاوری وجود دارد. بنابراین پیشرفت وجود داشته.
تولید علم و افزایش قدرت در سپاه
بيانات در مراسم دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه امام حسين (علیهالسّلام) 97/4/9
سپاه یکی از مؤلّفههای قدرت است؛ سپاه را روزبهروز باید اعتلاء و کیفیّت بخشید. گزارش های برادران را من می بینم و از آنها مطّلع می شوم؛ کارهای خوبی دارد انجام می گیرد امّا سپاه هنوز خیلی ظرفیّت و خیلی میدان برای پیشروی دارد؛ این کار را چه کسی باید بکند؟ شما جوان ها؛ این به عهدهی شما است؛ خودتان را آماده کنید برای پیشبرد سپاه، برای اینکه بتوانید این یک از مؤلّفههای قدرت را پیش ببرید.
در چهار دهه اخیر، دانشگاه ها در خدمت کشور بوده اند و باید ببینند کشور از آن ها چه می خواهد؟
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی97/7/25
چند جمله راجع به دانشگاه بگویم، دیگر وقت هم دارد تمام می شود. در چهار دههی اخیر، دانشگاهها در خدمت کشور بودهاند. بعضیها به دانشگاه ایراد [وارد] می کنند که فقط دنبال مقاله ی آی اس آی و از این قبیل [است]؛ بله، این اشکالِ خود بنده هم هست. من هم بارها این را گفتهام که نگاه نکنید به اینکه کسی که مقاله ی شما را می خواهد یا آن یک درصد برتر را از شما مطالبه می کند، او چه می خواهد؛ نگاه کنید ببینید کشور چه می خواهد! این را ما بارها گفتهایم و الان هم تأکید می کنم؛ لکن این هم گفته نشود و تصوّر نشود که دانشگاه های کشور در خدمت مسائل کشور نبوده اند؛ چرا، اینهمه کارِ مهمِّ سازندگی در کشور انجام گرفته، اینها را چهکسی انجام داده؟ بچّههای دانشگاه انجام دادهاند، غالباً جوان ها انجام دادهاند. من اینجا یادداشت کردهام، صنایع سد، صنایع نیروگاه، صنایع پل، صنایع راه؛ اینها پدیده هایی است در کشور؛ اینها را چهکسی انجام داد؟
اوایل جنگ بود، من رفته بودم منطقهی نظامی؛ بازدید می کردم. آنجا بچّههای جهاد آمدند به من گفتند که ما داریم سیلو می سازیم. سیلو یک سازه ی پیچیده است؛ برخلاف ظاهرش که خیال می کنند [فقط] یک ستون است، یک سازهی پیچیده و فنّی مهمّی است. گفتند ما داریم سیلو می سازیم؛ گفتم می توانید؟ گفتند بله، گفتم خب پس بروید بسازید؛ کمک می کنیم که بکنید این کار را. و ما شدیم یکی از سیلو سازهای مطرح منطقه! توجّه می کنید؟ چند بچّهی جوان دانشجو بودند. این در حالی است که ما تا قبل از انقلاب گندممان را از آمریکا می خریدیم، سیلویمان را شوروی برایمان درست می کرد. این جزو حرف هایی بود که ما پیش از انقلاب همیشه در تعرّض به دستگاه می گفتیم؛ گندم آمریکایی، سیلوی روسی (یا شوروی). اصلاً قدرت این کار را نداشتیم، بچّهها جرئت کردند رفتند [ساختند]. اینهمه کار انجام گرفته، اینهمه راههای پیشرفته، اینهمه پل های فوقالعاده زیبا و محکم، در تهران یکجور، در شهرستان ها یکجور، در بعضی از جادّه ها یکجور! اینها را چهکسی درست کرده؟ همین بچّههای دانشگاه درست کردهاند.
اگر امروز در زمینه دانش های جدید تلاش مضاعف نشود و غفلت کنیم، کشور در آینده دچار عقب ماندگی و استعمار زدگی خواهد شد
بیانات در دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی 97/11/3
فرض کنید امروز مثلاً برای یک دولت و یک کشور در زمینهی قدرت نظامی، خب بمب اتم مثلاً یک ابزار تعیینکننده است؛ ممکن است پنجاه سالِ دیگر وضع دنیا جوری بشود که اهمّیّت بمب اتم، مِن باب مثال مثل یک توپ اورلیکِن امروز باشد، اصلاً هیچ اهمّیّتی نداشته باشد. یعنی کسی این طرف دنیا بنشیند و بمب اتمی را که مثلاً در پنج هزار کیلومتری، ده هزار کیلومتری در آن طرف دنیا است، خنثی کند یا منفجر کند با یک ابزار ویژهای که امروز وجود ندارد و آن روز وجود خواهد داشت؛ یعنی دنیا متحوّل خواهد شد.
خب، می خواهیم چه نتیجه بگیریم؟ من می خواهم این را نتیجه بگیرم که هر ملّتی که امروز در زمینهی این دانش های جدید -که حالا این علوم شناختی و فنّاوریهای مرتبط با علوم شناختی چیزهای جدید دنیایند دیگر؛ مثلاً بیست سی سال است که اینها وارد میدان دانش و علم و دانشگاه و پژوهشگاه شدهاند- عقب بیفتد، سرنوشتش، سرنوشت آن ملّت هایی است که در آغازانقلاب صنعتی عقب افتادند و سرنوشتشان شد استعمارزدگی، شد زیر دست بودن، شد فقیر ماندن، شد ذلیل شدن. اگر ما امروز در زمینهی علوم شناختی و فنّاوریهای شناختی تلاش نکنیم، کار نکنیم، حرکت جدّی نکنیم -چون دیگران دارند [کار] می کنند دیگر، با همهی وجود دارند [تلاش] می کنند؛ امروز مثلاً فرض کنید ایشان نشان دادند که در زمینهی هوش مصنوعی مثلاً ما چهاردهم هستیم در دنیا- اگر چنانچه یک ذرّه غفلت کنیم و خوابمان ببرد، به سرعت سقوط خواهیم کرد و پنجاه سالِ دیگر خواهیم شد پنجاهم، خواهیم شد صدم، یعنی دنیا از ما جلو میافتد و می رود. این نکتهی مهمّی است و باید همه به این توجّه کنند؛ هم شما دانشمندان و محقّقین و پژوهشگران باید به این توجّه کنید یعنی شما دیگر شب و روز نباید بشناسید، هم مسئولین کشور و دولتیها باید توجّه کنند. اینکه بنده این همه روی مسئلهی علم تکیه می کنم، به خاطر این است.
رشد علمی کشور خیلی خوب است ولی به دلیل اینکه ما بعد از طاغوت از صفر شروع کردیم؛ کافی نیست
بیانات در دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی 97/11/3
الحمدلله در این پانزده شانزده سال، بیست سال- قریب بیست سال اخیر- حرکت علمی در کشور یک حرکت جدّی خوبی شده لکن این حرکت اگر از شتاب بیفتد، ما عقب می مانیم. حالا بعضی اوقات آمار می دهند، می گویند «آقا! شتاب حرکت ما مثلاً پانزده برابر متوسّط دنیا است»؛ خیلی خوب، این خیلی خوب است امّا کافی نیست؛ [چون] ما از زیر صفر شروع کردیم. ما بعد از نابودی رژیم طاغوت از زیر صفر تقریباً شروع کردیم و وقتی که از زیر صفر شروع می کنیم، برای اینکه برسیم به نقطهی اوج، شتابمان بایستی زیاد باشد و در مدّت طولانیای [هم] این شتاب باید زیاد باشد. این کافی نیست که الان شتاب ما مثلاً چند برابر متوسّط دنیا است؛ بله [هست] امّا این به اصطلاح شدّت شتاب، بایستی بیست سال طول بکشد، سی سال باید طول بکشد تا ما بتوانیم به نقطهی اوج برسیم؛ وَالّا اگر چنانچه ما نکنیم، [عقب می مانیم]. حالا این رشتههای مربوط به علوم شناختی، یک مجموعه است، یک دستگاه علمی است؛ دستگاههای علمیِ دیگری بلافاصله به وجود خواهد آمد یعنی تولید خواهد شد؛ ذهن بشر که متوقّف نمی شود. آنهایی که در این زمینههای ابتدائی، در زیرساختهای علمی از ما جلو هستند، زودتر مسئله به ذهنشان می رسد، زودتر در صدد حلّش برمیآیند و زودتر به رتبهی بالاتر می رسند لذا ما باید خودمان را بالا بکشیم. عرض من این است؛ اصرار بنده بر این است.
اگر ما امروز در زمینه علوم جدید لحظه ای توقف کنیم دیگر نمی توان به کشور های دیگر رسید
بیانات در دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی 97/11/3
الحمدلله حالا در این زمینه ما پیشرفت کردهایم؛ در بعضی زمینههای دیگر هم الحمدلله پیشرفت هایمان خوب بوده امّا هیچ دلخوش نباید باشیم- حالا دلخوش که عیب ندارد، دلخوش باشیم- یعنی به این قانع نباید باشیم؛ مطلقاً. باید توجّه کنیم که اگر ما امروز از این کاروان اندکی عقب ماندیم، قطعاً دیگر نخواهیم رسید؛ نباید بگذاریم که عقب بمانیم. یک شعری است که یادم نمیآید [امّا] مضمونش این است که داشتیم با کاروان می رفتیم، یک خاری در پای ما رفت، خم شدیم، نشستیم خار را از پایمان در بیاوریم، دیگر نرسیدیم به کاروان؛ اینجوری است؛ یعنی کاروان پیشرفتِ دنیا این جوری است. تا شما نشستی که خار را از پایت در بیاوری، از راه عقب ماندی و دیگر نمی شود رسید؛ چون او هم دارد می دود؛ شما اگر می دوید، او هم دارد می دود. لذا نباید اصلاً توقّف وجود داشته باشد، بایستی به طور دائم حرکت کنیم. این یک نکتهی اساسی است که اصل کار را من تأکید می کنم، تأیید می کنم.
و به شما دوستان، آقایان و کسانی که با شماها کار می کنند، دانشمندانتان، دانشجویانتان، پژوهشگرانتان عرض می کنم باید شماها از جانتان مایه بگذارید یعنی باید خسته نشوید، باید به طور جدّی دنبال بکنید؛ چون کار دست شما است، جلودارِ این کاروان و این قافله شما هستید و باید حرکت بکنید.
ببینید! یک مثال در ذهن من هست که اینجا یادداشت کردهام تا به شما بگویم: فرهنگستان فرانسه یکی از مجموعههای علمیِ معروف و شاخص دنیا است؛ یعنی دویست سال است برترین دانشمندان فرانسه همیشه در فرهنگستان [هستند]؛ این فرهنگستان در وقتی تشکیل شده که دولت فرانسه یعنی کشور فرانسه، بیشترین تلاطم های دوران تاریخِ خودش را داشته، یعنی دوران ناپلئون و جنگ های گوناگونی که ناپلئون در اروپا می کرد؛ یک روز با ایتالیا، یک روز با اتریش، یک روز با آلمان، یک روز با روسیه. در آن وقت این فرهنگستان به وجود آمده و تشکیل شده. بنابراین می شود. ما امروز آن جور تلاطم ها را هم نداریم، آن جور مشکلات را هم نداریم و می توانیم پایههای علمیِ مستحکمی را در کشور بگذاریم. این یک نکته.
باید از همه ی توانایی ها و امکانات غربی ها در زمینه پیشرفت استفاده کرد، اما به توصیه های آن ها به هیچ وجه اعتماد نکنیم
بیانات در دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی 97/11/3
یک نکتهی دیگر، دو توصیه است که من اینجا یادداشت کردهام: یک توصیه این است که از همهی تواناییهای غربیها و از همهی امکانات آنها -که در این قضیّه پیشرفته هستند و جلوتر از ما هستند- باید بتوانیم استفاده کنیم. ما از شاگردی کردن و یاد گرفتن هرگز پرهیز نمی کنیم، از اینکه شاگرد باشیم ننگمان نمی کند؛ آنچه ننگمان می کند، این است که همیشه شاگرد بمانیم؛ آن را نمی خواهیم؛ وَالّا آنچه را آنها دارند، باید یاد بگیریم. این توصیهی اوّل.
توصیهی دوّم [اینکه] به توصیههای آنها و برنامههای آنها به هیچ وجه اعتماد نکنیم؛ این هم توصیهی دوّم. شما خب ملاحظه کردید که این کارکرد و کاربرد دانش های شناختی و به اصطلاح فنّاوریهای شناختی، تمام عرصههای زندگی را در بر می گیرد. خب اگر چنانچه یک کشوری که یک روزی به خودش حق داده که برود فلان کشورِ دیگر را با زورِ اسلحه در تحت سلطه در بیاورد، حالا بخواهد از این دانش استفاده کند برای اینکه همان کشور را که یک روز با سلاح تصرّف کرده، با این ابزار تصرّف کند، این بعید است به نظر شما؟ بعید به نظر میآید؟ این جوری است دیگر. بنابراین به توصیهی او بایستی با سوءظن نگاه کرد. کشورهایی که امروز بیشترین بخش این سرمایه را دارند یعنی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، اینها بیشترین جنایت ها را در دنیا نسبت به بشریّت انجام دادهاند. این است دیگر.
حالا این آقا می خواهد در مرز مکزیک دیوار بکشد؛ خب این سرزمین هایی که در شمال مرز مکزیک قرار دارد، همهی اینها مال مکزیک است، یعنی این کالیفرنیا، تگزاس، این ایالت های بزرگ، همهی اینها مال مکزیک بوده و اصلاً مال مکزیک است؛ اینها را آمریکا با زور جنگ، با تفنگ، با آدم کٌشی از دست آنها گرفته و حالا می خواهد آنجا دیوار بکشد! بحث ترامپ هم نیست؛ بحث سیستم است، بحث مجموعهی نظام و رژیم است. این سیستمی که می تواند یعنی به خودش حق می دهد که سرزمین یک کشوری را تصرّف کند، آیا به خودش حق نمی دهد که بر روی ذهن آنها اثر بگذارد؟ شما گفتید که [این فنّاوری] می تواند اضطراب و ترس را برطرف کند؛ [امّا] می تواند اضطراب و ترس را هم ایجاد کند؛ می تواند در تصمیمگیریها هم اثر بگذارد؛ اگر بتواند نمی کند این کار را؟ قطعاً می کند؛ یا آن کشورهای اروپایی: انگلیس یک جور، فرانسه یک جور، بقیّه یک جور؛ خب اینها سابقهی بدی دارند در دنیا؛ ما بایستی همیشه به اینها [سوءظن داشته باشیم].
حالا به بنده می گویند شما سوءظن دارید؛ البتّه یقیناً من سوءظن دارم، [اصلاً] سوءیقین دارم، سوءظن نیست امّا این سوءیقین یا سوءظنّ من، ناشی از توهّم نیست، ناشی از واقعیّات است. خب من جزئیّات کارهای فرانسه در الجزایر را به دقّت می دانم، کارهای انگلیس و فرانسه در شمال آفریقا را، در کشورهای مختلف آفریقایی را می دانم، عملکرد انگلیس در هند را می دانم که اینها چه جنایت هایی مرتکب شدهاند، در چین همین جور، در بقیّهی نقاط دنیا همین جور؛ خب به این دولت ها، به این سیستمها، به این نظام ها آیا می شود در برنامهریزیهای حسّاس و مهمّی مثل علوم شناختی اعتماد کرد؟ نمی شود.
در همهی بخش های علوم شناختی، اوّل شما هدفگذاری کنید تا ببینیم ما چه می خواهیم و دنبال چه هستیم
بیانات در دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی97/11/3
شما بایستی خودتان، هدف های خودتان را در این دانش معیّن کنید؛ در همهی بخش های علوم شناختی، اوّل شما هدفگذاری کنید تا ببینیم ما چه می خواهیم و دنبال چه هستیم، آن وقت بر اساس آن هدفگذاری، شما موضوع و پروژه تعریف کنید و بخواهید که دانشمند، دانشجو، پژوهشگر، جوان و مانند اینها این پروژه را [انجام بدهند]. این نباشد که شما مطالبهی پروژه کنید بدون اینکه هدفگذاری کرده باشید؛ مثلاً فرض بفرمایید در دانشگاهها کسانی به میل خودشان یک پروژهای را تعریف کنند، بیایند با شما مثلاً بخواهند هماهنگ کنند، کار کنند که این پروژه اصلاً – به تعبیر فرنگی- روی پازل و مجموعهی شما هیچ تأثیری نمی گذارد و این جدول شما را پُر نمی کند. شما اوّل جدولتان را تعریف کنید که چه می خواهید، چه کار می خواهید بکنید، بعد آن وقت خانههای این جدول را از فلان دانشگاه، از فلان پژوهشگاه و از آن مجموعه مطالبه کنید تا برای شما تهیّه کنند و بیاورند. پس بنابراین این هم توصیهی دوّم ما است که به خودتان تکیه کنید، یک راهبرد بومی تعریف کنید برای پیشبرد این دانش ها و بر اساس آن، کاربران را وادار کنید که کار کنند، و به خدا هم توکّل کنید و اطمینان کنید و نیّتتان را خدایی کنید. اینکه گفتم از جان مایه بگذارید، خب آدم از جانش برای چه کسی مایه می گذارد؟ از جان نمی شود برای کسی مایه گذاشت، مگر برای خدا؛ برای خاطر اینکه در حساب الهی، حسنات محفوظ است. شما اگر چنانچه از آن وقتی که برایتان مقرّر شده که کار کنید، نیم ساعت بیشتر کار کردید و بهتر کار کردید و با دقّتتر کار کردید، ممکن است آن کسی که کار را به شما محوّل کرده اصلاً نفهمد و نداند امّا در محاسبات الهی ثبت می شود، هیچ چیز ضایع نمی شود؛ به این توجّه کنید.
سعی کنید این علوم حسّاس که با ذهن و فکر و استدلال ارتباط پیدا می کند، موجب گمراهی جوان ها نشود
بیانات در دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی 97/11/3
سعی هم بکنید این علوم حسّاس که با ذهن و فکر و استدلال و تصمیم و معرفت و مانند اینها ارتباط پیدا می کند، موجب گمراهی جوان ها نشود؛ حواستان باشد! جوری حرکت بکنید، با مبنائی حرکت بکنید که همان طور که در اوّل صحبت عرض کردم و در آغاز این برنامه هم آقای دکتر خرّازی نوشته بودند از قول امیرالمؤمنین، آشنایی با این علوم و وارد شدن در این عرصه ما را با خدا بیشتر آشنا کند، جوان های ما را با توحید و با معرفت الهی بیشتر آشنا کند؛ سعیتان این باشد. اگر این را هدف قرار دادید، آن وقت هر یک ساعتی که صرف می کنید، یک حسنهی ماندگار است و پاداش الهیِ آن، پاداشِ بسیار عظیمی خواهد بود انشاءالله. ما هم دعا می کنیم که انشاءالله خدا شماها را موفّق بدارد و باز هم از آقای دکتر ستّاری، آقای دکتر خرّازی و بقیّهی آقایان تشکّر می کنیم.
ما اکنون حرکت(علمی)را آغاز کرده و با شتاب پیش می رویم ولی این شتاب باید با شدّت بالا ادامه یابد
بیانیه گام دوم انقلاب 97/11/22
علم و پژوهش: دانش، آشکارترین وسیلهی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویستساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیان های اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقبمانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمی کنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمهی دانش در میان خود اصرار میورزیم. بحمدالله استعداد علم و تحقیق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود- یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است. دستاوردهای دانش و فنّاوری ما در این مدّت که ما را به رتبهی شانزدهم در میان بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایهی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشتههای حسّاس و نوپدید به رتبههای نخستین ارتقاء داد، همهوهمه در حالی اتّفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمنساز، به رکوردهای بزرگ دست یافتهایم و این نعمت بزرگی است که بهخاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت.
امّا آنچه من می خواهم بگویم این است که این راه طیشده، با همهی اهمّیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلّههای دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّهها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهمترین رشتهها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کردهایم. عقبماندگی شرمآور علمی در دوران پهلویها و قاجارها در هنگامی که مسابقهی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربهی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگ ها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را آغاز کرده و با شتاب پیش می رویم ولی این شتاب باید سال ها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقبافتادگی جبران شود. اینجانب همواره به دانشگاهها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّی دراینباره تذکّر و هشدار و فراخوان دادهام، ولی اینک مطالبهی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هستهای نیز داده است. بهپاخیزید و دشمن بدخواه و کینهتوز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید.
نهضت کتابخوانی باید راه بیندازید
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان 1398/03/01
البتّه طبق گزارشی که به من دادند، یک توصیهای که ما همیشه می کردیم، [یعنی] مسئلهی کتابخوانی و نهضت کتابخوانی خیلی در بین مجموعههای دانشجویی رواج مطلوب را نداشته. من این را باز هم تأکید می کنم: شما احتیاج دارید بخوانید، احتیاج دارید بدانید. (حالا من انشاءالله اگر فرصت شد عرض خواهم کرد) شما نهضت کتابخوانی باید راه بیندازید، واقعاً کتاب بخوانید، مطالعه کنید. من البتّه در جلسات قبلی که با دانشجوها داشتهام، مکرّر صحبت کتاب های شهید مطهّری را کردهام امّا نمی خواهم بگویم صرفاً آن؛ نه، شماها خودتان، هیئت های اندیشهورزتان، بچّههای پیشکسوتترتان بنشینند فهرست مطالعاتی و برنامهی مطالعاتی برای جاهای مختلف، قشرهای مختلف برنامهریزی کنند، طرّاحی کنند و تعریف کنند، و مانند این کارها. این خیلی چیز لازمی است.
پیشرفت های دانشگاهی به معنای واقعی کلمه چشمگیر است
بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان 1398/03/08
خب، پیشرفت های دانشگاهی به معنای واقعی کلمه چشمگیر است؛ این را نبایستی مورد غفلت قرار داد. اینکه من تأکید می کنم روی این قضیّه، به خاطر جریانی است که راه افتاده، نه فقط در ایران [بلکه] در دنیا، برای کوچک کردن، سبک کردن و بیارزش نشان دادن حرکت عظیم علمی کشور؛ الان در دنیا دارد روی این کار می شود؛ پول خرج می کنند، برنامهریزی می کنند؛ یک نمونهاش این برنامهی ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد است -که لابد شماها مطّلعید یا مطّلع می شوید- دربارهی ایران در ۲۰۴۰، [سال] ۲۰۴۰ و زیر سؤال بردن پیشرفت های علمی کشور و کارهای مهمّ دانشگاهی کشور؛ که در اینجا هم کسانی هستند که با آنها همصدایی می کنند، برای گُل زدن آنها بهشان پاس می دهند؛ اینجا هم از این کارها انجام می گیرد.
بنده اصرار دارم تأکید کنم که به هیچ وجه این حرکت مرکّب از خباثت و خیانت، درست نیست؛ دانشگاه به معنای واقعی کلمه پیشرفت های زیادی داشته، کار بزرگی شده در کشور. حالا اگر بخواهیم با دانشگاه قبل از انقلاب مقایسه کنیم که اصلاً زمین تا آسمان فاصله است؛ دانشگاه پیش از انقلاب، دانشگاه بود منتها ضعیف، بیاثر در مسائل دنیا، در حوزهی علم در بینالملل و بی نام و نشان، محتاج و وابستهی به دیگران -که [برای] خدمات آموزشی و علمی بایستی خیلی اوقات از خارجیها، از غربیها استفاده می شد- آنکه اصلاً قابل ذکر نیست؛ لکن حتّی دانشگاه امروز با دانشگاه ۲۰ سال قبل و ۲۵ سال قبل و ۳۰ سال قبل هم تفاوت های چشمگیری دارد؛ امروز دانشگاه به معنای واقعی کلمه پیشرفت کرده. به اذعان مراکز رتبهبندی بینالمللی جهانی، تعداد زیاد و قابل توجّهی از دانشگاههای ما جزو دانشگاههای برجستهی دنیا محسوب می شوند. ما امروز چهارده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها داریم در کشور؛ چهارده میلیون رقم خیلی بالایی است! همین الان پنج درصد بلکه اندکی بیشتر از پنج درصدِ کلّ جمعیّت کشور، دانشجو داریم که در دانشگاهها مشغول تحصیلند؛ رقم بالایی است.
حالا متّهم می کنند -نمی دانم حالا شما این خبرها را [دارید یا نه؛] لابد در جریان قرار می گیرید- هم محصولات علمی ما را، [هم تحصیلکردگان ما را]. مثلاً فلان مقالهنویس مزد بگیر سعودی بر می دارد راجع به محصولات دفاعی پیشرفتهی ما که آدم های عاقل دنیا را می ترساند، مقاله می نویسد و می گوید اینها چیزی نیست، اینها مال دیگران است، مال ایران نیست، مال خودشان نیست! اصلاً نمیشناسند. حالا او که آن [جور می گوید]، آن مقالهنویس خارجی هم -آمریکایی یا اروپایی- به کمک افراد خائن ایرانی، متّهم می کند این قشر عظیم تحصیلکردهی دانشگاه را، این مجموعهی عظیم اساتید امروز دانشگاه را به کمعمقی و کمسوادی! اگر اینها کمعمقند، پس غنیسازی بیست درصدِ اورانیوم را چه کسی در این کشور درست کرد؟ پیشرفت در دانش نانو را چه کسی دارد در کشور دنبال می کند؟ پیشرفت در همین سلّولهای بنیادی را که ایشان ذکر کردند، چه کسی دارد در کشور پیش می برد؟ اینها همه، چشم ها را خیره می کند؛ البتّه چشم های آدم های وارد و مطّلع و چیزفهم را. بنابراین دانشگاه بحمدالله کار بزرگی را انجام داده و حتّی همین کسانی هم که با ظاهر غیر سیاسی و باطن سیاسی راجع به مسائل علمی کشور حرف می زنند، در خلال گزارششان ناگزیر اعتراف می کنند به پیشرفت های علمی کشور. بنابراین این یک حقیقتی است که وجود دارد و ما بر اساس این حقیقت باید فکر کنیم، کار کنیم، برنامهریزی کنیم.
این نکته هم قابل توجّه است که یکی از دوستانی که صحبت کردند، اشاره کردند که تولید دانشگاه، مهندسی دانشگاه در کشور در آغاز پیدایشش، یک مهندسی برای وابسته کردن کشور بود، نه برای استقلال کشور؛ اصلاً از اوّل این جوری دانشگاه تولید شد؛ با همان منطق تقیزادهای که «ایرانی باید سر تا پا غربی بشود»؛ دانشگاه با این نگاه، با این دید در کشور ایجاد شد. حالا همان دانشگاه است که دارد پرچم استقلال علمی و پیشرفت مستقلّ علمی را به اهتزاز درمیآورد؛ همان دانشگاه است. این خیلی حقیقت مهمّی است. خب، این حالا راجع به اینکه دانشگاه بحمدالله از این جهت پیشرفت کرده.
البتّه این را هم عرض بکنم که این پیشرفت دانشگاه در این وضعی که توصیف کردیم، در حالی اتّفاق افتاده که مزاحمت های زیادی هم وجود داشته، یعنی پیشرفت علمی و تربیت علمی جوانان دانشجو در بخش های مختلف در حالی اتّفاق افتاده که مزاحم هایی هم وجود داشته؛ یعنی کسانی بودهاند در داخل دانشگاه خودمان -مثلاً بعضاً استادهایی دیده شدهاند- که دانشجو را تشویق می کردند به اینکه درس خواندن را در اینجا ادامه ندهد و بگذارد برود؛ یا آن تحصیلکرده و دانشآموختهی در خارج از کشور را که رفته درس خوانده، خودش را تقویت کرده، حالا آمده و مایل است در کشور بیاید بماند و خدمت کند و فایده بدهد به کشور، مقرّراتی و آدم هایی و مجریانی وجود داشتهاند که با این آدم رفتاری کردهاند که از آمدن پشیمان شده. این مطالبی که عرض می کنم مواردی است که بنده مثال ها و نمونههایش را خودم میشناسم. جوان دانشآموختهی برجستهی نخبه در فلان کشور پیشرفتهی دنیا یا فلان دانشگاهها تحصیل کرده، حالا برگشته؛ گاهی اوقات جوری با او رفتار می شود یا مقرّراتی جلوی پای او قرار می گیرد که واقعاً او را از برگشتن پشیمان می کند؛ در عین حال با این موانع است که دانشگاه ما بحمدالله این پیشرفت ها را کرده.
ما در جای شایستهی خود در میدان علم نیستیم
بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان 1398/03/08
خب، تمجید بحق از دانشگاه و احساس سرافرازیِ به خاطر دانشگاه به معنای این نیست که ما به این حد از پیشرفت قانعیم، و به معنای این هم نیست که در دانشگاه کنونیِ ما عیب و نقص و مشکلی وجود ندارد؛ نه، ما تمجید می کنیم، ستایش می کنیم، به این دانشگاه افتخار هم می کنیم امّا در عین حال اصرار می کنیم بر اینکه این حد از پیشرفت، به هیچ وجه ایران و ملّت ایران و جامعهی ایرانی را در جایگاه شایستهی علمیِ خودش در دنیا نمینشاند؛ ما هنوز عقبیم، بنده بارها این را گفتهام. کشور ما در یک برههی تاریخی بسیار تلخی، بر اثر سوء رفتار سیاستمداران و مدیران کشور، حسابی از قافلهی علم عقب افتاد؛ ما آن را داریم جبران می کنیم. ما تا وقتی که برسیم به آن نقطهای که باید رسید، هنوز فاصلهی زیادی داریم، (که من حالا در ادامهی صحبت ها مواردی را که یادداشت کردهام، شاید انشاءالله یادم آمد عرض کردم) ما در جای شایستهی خود در میدان علم نیستیم؛ ما در این «گام دوّم» باید به نقطهی اوج برسیم. یکی از دوستان الان گفتند «کشور از لحاظ علمی پیشرفت نمی خواهد، جهش می خواهد»؛ درست است، احتیاج داریم به جهش و این البتّه کاملاً ممکن است، یعنی یک خواستهی دستنیافتنی نیست. البتّه پُررنج است، رنج دارد، زحمت دارد لکن شیرین است، رنج شیرینی [است]؛ این در این زمینه.
در زمینهی نقایص و مشکلات هم بله، محیطهای دانشگاهیِ ما دچار مشکلاتی است؛ هم در زمینهی علم، هم در زمینهی فرهنگ و تربیت و هم نوع مدیریّت ها مشکلاتی دارد، که خب خود شما همه دانشگاهی هستید و چند نفر از دوستانی که صحبت کردند، نسبت به همین قضیّهی مشکلات، تذکّرات درستی دادند که کاملاً آگاهانه است و نشانهی نگاه از نزدیک به قضیّه است.
در دانشگاه ها باید به کیفیت علمی توجه شود نه مدرک گرایی
بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان 1398/03/08
یک مسئله، مسئلهی کیفیّت تحصیلی است که باید حتماً پیشرفت کند. این منافات ندارد با آن حرفی که گفتم «سطح ما از لحاظ کیفیّت علمی بالا است»؛ نه، الان در دانشگاههای ما مدرک هایی وجود دارد که نمی تواند حاکی از عمق علمی باشد، یعنی ارزش علمی بالایی ندارد امّا ارزش رسمی و مدیریّتی بالایی دارد؛ یعنی وقتی که این مدرک را کسی داشته باشد، از لحاظ رسمی، از لحاظ پیدا کردن کار و مانند اینها دارای ارزش است، در حالی که عمق علمی در این مدرک ملاحظه نشده و وجود ندارد.
دانشگاه علاوه بر وظیفهای که نسبت به درون خود دارد، یک وظیفهای هم دربارهی جامعه دارد. وظیفهی درونی، همین تولید علم، پیشرفت علمی، تربیت علمی است؛ وظیفهی بیرونی، اثرگذاری در مجموع جامعه است. دانشگاه نمی تواند از مسائل جامعه منفک و منزوی باشد. این یک نکتهی بسیار مهمّی است که بنده به اساتید محترم، برادران و خواهران عرض می کنم: سعی کنید دانشگاه را درگیر مسائل اجتماعی کنید؛ البتّه خواهم گفت که دستگاههای مختلف باید از دانشگاه کمک بخواهند، راهنمایی بخواهند، کار بخواهند و دانشگاه به آنها کمک کند، لکن آن، رابطهی بین دستگاهها و دانشگاه است، و این حرف که حالا می زنیم، رابطهی بین مردم و دانشگاهها است با مسائل جامعه.
مثلاً فرض کنید ما در مورد آسیبهای اجتماعی جلسه تشکیل دادیم. الان شاید حدود دو سه سال است که هر چند وقت یک بار جلسات منظّمی تشکیل می شود که خود بنده شرکت می کنم، مسئولین اصلی کشور هم شرکت می کنند، دربارهی آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد، مثل طلاق، مثل حاشیهنشینی و از این قبیل در این جلسات بحث می شود، تصمیمگیری می شود، کارهای خوبی هم انجام گرفته، پیشرفت های خوبی هم شده؛ اینها مسائل جامعهی ما است. دانشگاه چه نقشی در این مسائل ایفا می کند؟
نوع ارتباط اساتید با مسائل جامعه
بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان 1398/03/08
دانشگاهها و بخصوص اساتید باید با [مسائل] مردم [ارتباط داشته باشند؛] راهش چیست؟ چه جوری اساتید می توانند با مسائل جامعه ارتباط برقرار کنند؟ این موضوعی است که هیچ لزومی ندارد کسی از خارج دانشگاه این را معیّن بکند یا بنده مثلاً یک نکتهای در این زمینه بگویم؛ این، کار خود دانشگاه است. در خود دانشگاه، اساتید، مجموعهها، گروههای علمی، جوامع علمی دانشگاهی بنشینند فکر کنند، ببینند نوع ارتباط اساتید با مسائل جامعه، با مشکلات جامعه چگونه باید باشد، راهش چیست. اگر این [طور] نشد و اساتید از جامعه منزوی شدند، آن وقت این خواسته که دانشگاه بتواند مشکلات جامعه را حل کند، دستنیافتنی خواهد شد. اساتید نباید از جامعه منزوی باشند؛ [مثل] همان بلائی که بر سر روشنفکریِ کشور ما آمد. جامعهی روشنفکر ما از اوّل که تشکیل شد، به قول خودشان در برج عاج نشستند، با مردم مخلوط نشدند، با مردم همراه نشدند، خودشان هم این را اعتراف کردند، این را خودشان هم گفتند. من چند سال پیش در دانشگاه در بین دانشجوها این را گفتم که در آن نمایشنامهای که آن شخص نوشته بود -آی باکلاه، آی بیکلاه- یک آقایی روی ایوان هست که قضایا را می بیند، مسائل را مشاهده می کند امّا هیچ اقدامی از او دیده نمی شود، مطلقاً؛ این روشنفکر است. روشنفکر غربیِ از غرب منشأ گرفته، وضعش این است، شأنش این است، شأنش همان آقای روی ایوان در آن نمایشنامه است که هیچ اقدامی نمی کند، هیچ کاری انجام نمی دهد، فقط می بیند؛ خوب می بیند، مسائل را می تواند بفهمد، بشناسد امّا خطر نمی کند، وارد نمی شود، برای خودش مشکل و دردسر درست نمی کند، و فقط گاهی یک کلمه حرفی می زند. در انقلاب هم این دیده شد؛ در انقلاب اسلامی، در این حرکت عظیم مردمی، مردم در صفوف مقدّم بودند، روشنفکرها بعضاً از عقب میآمدند، بعضیها هم اصلاً نیامدند، تا آخر هم نیامدند. نباید کاری کنیم که سرنوشت اساتید دانشگاه و مجموعهی بزرگ باارزش دانشگاهی یک چنین سرنوشتی بشود؛ یعنی از مردم جدا بشوند، به مردم بیاعتنا بشوند، از مسائل مردم بیخبر بمانند.
شرط اساسی برای پیشرفت عبارت است از امید و پرهیز از دمیدن روح یأس
بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان 1398/03/08
خب حالا من چند نکته را یادداشت کردهام که عرض بکنم راجع به مسائل دانشگاه. یک نکته این است که یک شرط اساسی برای پیشرفت عبارت است از امید. امروز یک جریانی در داخل کشور و خارج کشور وجود دارد برای دمیدن روح یأس به جای دمیدن روح امید -که در اوّلِ صحبت اشاره کردم که در خارج مینشینند، راجع به مسائل ایران بحث می کنند، و استنتاجشان با تحلیلهای مغرضانه و خبرهای بعضاً دروغ -یعنی خبرهای خلاف واقع- این است که در ایران حرکت علمی پیشرفتی ندارد و امیدی هم به پیشرفت آن نیست- یأسآفرینی. خب موفّقیّت ها را طبعاً نادیده می گیرند و این روی دانشجو اثر می گذارد؛ این جریانِ یأسآفرین در ذهن دانشجو اثر می گذارد؛ وقتی او مأیوس شد، کار نمی کند. اگر چنانچه نخبهای باشد -حالا تعداد اندکی این جور هستند- و توانایی داشته باشد، امکانات داشته باشد، می گذارد می رود خارج، به عقبش هم نگاه نمی کند. ولیکن اکثر، این امکانات را ندارند؛ [لذا] مأیوس می شوند و دنبال یک مدرک دارای ارزش رسمی ولو بدون محتوای علمی میافتند برای اینکه یک شغلی پیدا کنند و یک کاری پیدا کنند؛ پیشرفت علمی پیش نمیآید. یأس این [جور] است؛ روی دانشجو اثر می گذارد، روی استادها کمتر اثر می گذارد امّا بعضاً دیده شده که روی استاد هم اثر بگذارد؛ یعنی این تبلیغات، استاد را که در واقع در وسط میدان دانشگاه ایستاده و میاندار مسائل دانشگاه است، از پیشرفت علمیِ دانشگاه مأیوس می کند؛ یأسآفرینی خطر بسیار بزرگی است. این را دیگرانی که [بیان] می کنند -خارجیها- با حساب و کتاب می کنند؛ ببینید، مقاله نوشتهاند و در مقاله تصریح کردهاند که پیشرفت علمیِ ایران مایهی نگرانی است؛ این را صریحاً نوشتند: «پیشرفت علمیِ ایران مایهی نگرانی است»؛ مایهی نگرانیِ کیست؟ معلوم است؛ قدرت های استعمارگر، قدرت های متجاوز و سلطهگر که حیاتشان به سلطهی بر ضعفا است، نمی توانند ببینند که یک کشوری در یک موقعیّت حسّاسی مثل موقعیّت کشور ما، خودش را از ضعف نجات بدهد و به قوّت و قدرت برسد؛ مایهی نگرانیِ آنها است. اینها خیلی راحت موفّقیّت ها و پیشرفت ها را ندیده می گیرند و بعضی [افراد] هم واقعاً فراموش می کنند. من از آن کسانی که یا آن استادی که به ما خبر می رسد، گزارش می رسد که مثلاً سر کلاس یا در برخورد با مجموعهی دانشجویی یأسْآور حرف می زند، واقعاً تعجّب می کنم که چطور اینها موفّقیّت های کشور را نادیده می گیرند! این پیشرفت عظیم علمی، این حرکت علمیای که بخصوص در دو دههی اخیر -در حدود هفده هجده سال اخیر، از اوایل دههی ۸۰- در کشور به وجود آمده و سهم ایران را در تولید علم در دنیا چقدر بالا برده، و تواناییهای عملی را جلوی چشم همه قرار داده، میبینند، در عین حال آن دمدمه و وسوسهی یأسآفرین در آنها اثر می گذارد! [این] مایهی تعجّب است.
اینکه من عرض می کنم پیشرفت علمی، ادّعای ما نیست -البتّه این را ما بارها در این جلسه، در سال های مختلف عرض کردهایم- این اظهارات مراکز علمسنجی دنیا است که یک وقتی گفتند که سرعت حرکت پیشرفت ایران در علم، سیزده برابرِ متوسّط دنیا است. این چیز خیلی مهمّی است: شتاب پیشرفت علمی، سیزده برابرِ متوسّط عالم است. رتبههای علمی بالا را انسان ملاحظه می کند در یک بخش هایی که در رتبههای تکعددی -[مثلاً] در رتبهی چهارم، پنجم، ششم- در بعضیها هم در مجموع، در رتبهی شانزدهم، پانزدهم در دنیا؛ این خیلی مهم است؛ این را نمیبینند، این موفّقیّت ها را مشاهده نمی کنند. لذاست که یکی از عرایض ما این است: جوری برنامهریزی بشود که موفّقیّت های عظیم علمی دانشگاهها در معرض دید قرار بگیرد، همه ببینند؛ این گشت و گذار علمی برای استاد و برای دانشجو یک برنامهای باشد که اصلاً در بخش های مختلف، گشت و گذار علمی کنند؛ پیشرفت های علمی را بروند ببینند، مشاهده کنند. فرض کنید مثل نمایشگاه کالاهای فلان صنعت که می گذارند، همه می روند میبینند آشنا می شوند، پیشرفت های علمی را معرّفی کنند تا همه ببینند، و مشخّص کنند که از کِی این اتّفاق افتاده؛ در چه سال هایی، در چه مدّتی این پیشرفت ها اتّفاق افتاده است تا امید به وجود بیاید. بنده روی مسئلهی امید تکیه می کنم. خواهش من این است که برادران عزیز، خواهران عزیز، اساتید معظّم و مکرّم، این را در کلاس های درس، در مواجههی با دانشجویان حتماً در نظر داشته باشید و کاری کنید تا این جوان امیدوار بشود. دشمن می خواهد یأس ایجاد کند؛ یک جریانی هم متأسّفانه در داخل کمک می کند به دشمن -این هست دیگر، وجود دارد- شما در مقابل این جریان خائن و خبیث بِایستید و ایجاد امید کنید. این نکتهی اوّل.
علم نافع؛ یعنی علمی که مسائل کشور را حل می کند
بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان 1398/03/08
نکتهی دوّم. ما راجع به «علم نافع» زیاد صحبت کردهایم؛ در دیدارهای مختلف دانشگاهی، دانشجویی و مانند اینها بحث کردهایم راجع به آن. گفتیم «علم نافع» هم یعنی علمی که مسائل کشور را حل می کند؛ حلّ مسائل کشور، علمِ نافع است. یعنی با مسائل گوناگونی که در کشور وجود دارد، مواجههی علمی بشود؛ فقط هم مسئلهی ما، مسئلهی صنعت نیست. بله، ارتباط صنعت و دانشگاه یک نقطهی خاص و مهمّی بود که ما خیلی [وقت] پیش روی آن تکیه کردیم -که من با رئیسجمهور وقت صحبت کردم و این معاونت علمی اساساً از آن وقت به وجود آمد که بین صنعت و دانشگاه یک ارتباط علمی برقرار بشود- این مربوط به صنعت بود، لکن مخصوص صنعت نیست. در بخش های مختلف و گوناگون، ما نقاط کور داریم؛ حالا مثلاً در مسائل اقتصادی، بیماریهای مُزمنی داریم؛ مِن باب مثال، «پایین بودن بهرهوری». یکی از مشکلات اقتصادی ما پایین بودن بهرهوری فعّالیّت ها است؛ خب این، راه [حلّ] علمی دارد، روی این باید کار علمی بشود، راه حلّ علمی دارد. فرض بفرمایید «اسراف در مصرف انرژی» -که شدّت مصرف انرژی ما چند برابر دنیا است- خسارت بسیار بزرگ و فراوانی است؛ این راه حل دارد. این را البتّه بنده چند سال پیش در سخنرانی گفتهام، امّا این جوری نیست که با گفتن و مثل یک نصیحت، قضیّه حل بشود؛ نه، [برای] این باید راه حلّ علمی پیدا بشود و مشخّص بشود؛ اینجا و [در مسائلی] از این قبیل بایست از دانشگاه استفاده بشود.
یا فرض بفرمایید که همین مسئلهی وابستگی اقتصاد ما به نفت و نفتی بودنِ اقتصاد، دولتی بودنِ اقتصاد، مشکلات نظام مالیاتی، مشکلات نظام بودجهریزی، همهی اینها مشکلات است؛ و در همهی اینها ارتباط بین دستگاههای دولتی و دانشگاه یک امر لازمی است. [مثلاً] طرح های شکستن تحریم. ما اوّلین کشوری در دنیا نیستیم که تحریم می شویم؛ کشورهای زیادی [بودهاند]؛ تحریم راه حل دارد؛ طرح هایی وجود دارد؛ در مواجههی با تحریم راه حلّ علمی وجود دارد؛ باید این راه حل را جُست؛ جستجو کرد، پیدا کرد و به مسئولین ارائه کرد. یا استفادهی مطلوب از تحریم؛ چون تحریم یک رنجی، مشکلاتی دارد امّا یک منافع و فوایدی هم دارد که ما را وادار می کند به اینکه به تواناییهای درونی خودمان مراجعه کنیم. پس بنابراین اینها کارهایی است که می شود انجام داد. یا همین «رونق تولید» که ما امسال به عنوان شعار سال مطرح کردیم، خب راهکار علمی دارد؛ اینها بایستی در دانشگاه بررسی بشود. برای این کار ارادهی محکم لازم است.
«علم نافع» هم یعنی علمی که مسائل کشور را حل می کند؛ حلّ مسائل کشور، علمِ نافع است. یعنی با مسائل گوناگونی که در کشور وجود دارد، مواجههی علمی بشود؛ فقط هم مسئلهی ما، مسئلهی صنعت نیست باید واقعاً برای ورود اساتید دانشگاه و محقّقین و علما و فضلای دانشگاهی در این مسائل، راهکار پیدا بشود؛ یعنی ساز و کاری باید پیدا بشود که چگونه وارد بشوند؛ این هم کار خود دانشگاه است. مثلاً در مورد صنعت یکی از پیشنهادها این است که فرصت مطالعاتی بدهند برای اساتید در یک مرکز صنعتی، که استاد ذیربط برود در این مرکز صنعتی و از نزدیک با مسئلهی صنعت آشنا بشود، مشکلات را ببیند. حالا ما ظاهراً چند هفتهی قبل بود،صحبت کردیم که دستگاههای مختلف، نیازهای علمی خودشان را فهرست کنند؛ خوشبختانه وزارت صنعت فهرست کرد، ارائه کرد، در رسانهی ملّی هم ارائه شد. خیلی خب، حالا الان وزارت صنعت می گوید من این معضلات را دارم، این اشکالات را دارم، این نیازها را دارم؛ دانشگاه باید وارد بشود؛ شما هم عرضه کنید؛ وزارت علوم با یک مدیریّت درست این قضیّه را جمع و جور کند و مشخّص کند که در قبال این درخواستِ کمکِ وزارت صنعت، دانشگاه چه کار می تواند بکند؛ هم برای صنعت مفید است، هم برای دانشگاه مفید است. به هر حال، این علمِ نافع است که عرض کردیم نیازهای کشور و نقاط کور بخش های مختلف، چه صنعتی، چه اقتصادی، چه کشاورزی، چه بخش های گوناگون مدیریّتی و امثال اینها، به وسیلهی تحقیقات دانشگاهی و مقالات دانشگاهی روشن بشود؛ این کمک [می کند]. این، علم نافع و کاربردی است. خب این را گفتهایم، الان هم عرض می کنیم، تکرار هم می کنیم، روی آن هم اصرار می کنیم، منتها در کنار این بایستی به تحقیقات عمیق و بلندمدّت هم توجّه کرد. کارهای مهمّی وجود دارد که سود نقد ندارد، دستاورد نزدیک ندارد، امّا جادّه و بستر پیشرفت علمی کشور است؛ یعنی بایستی به دانشمند این فرصت را داد، این اجازه را داد که بلندپروازی کند؛ در مسائل علمی، تحقیقات عمیق و بنیانی برایش مطرح باشد و آنها را دنبال بکند. بنابراین دو جریان وجود دارد، یعنی علم نافع که ما می گوییم، صرفاً دانشی نیست که جنبهی کاربردیِ نقد دارد بلکه یکیاش این است؛ یک جریان هم کارهای مهم و اساسی است.
وظیفه صاحبنظران هدایت جوانان به سمت علوم پایه است
بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها در بیست و سومین روز از ماه مبارک رمضان 1398/03/08
در همین زمینه، من به مسئلهی پرداختن به علوم پایه اشاره می کنم که قبلاً هم یک وقتی، یکی دو بار در صحبت با دانشگاهیها مطرح کردهام. بحث علوم پایه خیلی مهم است منتها چون دستاوردِ نقدِ حاضر و آمادهای برایش وجود ندارد، گرایش به آن در بین دانشجوها و کسانی که رشته انتخاب می کنند، کم است. باید ترتیبی داده بشود که گرایش به این دانش های علوم پایه یک گرایش بهتری، و گرمتری از سوی دانشجویان باشد. و علوم پایه، هم نیاز دارد به سرمایهگذاری دولت -چون متأسّفانه دولت ها هم وقتی مشکل مالی پیدا می کنند، جزو اوّلین جاهایی که در بودجه حذف می شود، عبارت است از همین بخش علم و فرهنگ و مانند اینها؛ اینها هیچ مشکلی، دردسری ندارد؛ اوّل بودجهی اینها را [قطع می کنند]؛ آمدند به من گفتند که بودجهی بخش های علمی را امسال پنجاه درصد کم کردهاند؛ خب یعنی پنجاه درصد از فعّالیّت علمی کشور بایستی متوقّف بشود- دولت باید کمک بکند، هم خود صاحبنظران و دانشمندان باید کمک کنند، هم آموزش و پرورش در این زمینه وظیفه دارد؛ هدایت تحصیلی باید انجام بگیرد از طرف آموزش و پرورش؛ جوری این جوان را حرکت بدهند و هدایت تحصیلی بکنند که به سمت علوم پایه و مانند اینها حرکت بکند. این هم یک مسئله است که اینجا من یادداشت کردهام.
ما در علوم پایه باید سرمایهگذاری مستمر بکنیم و حرکتمان حرکت پیشدستانه باشد؛ یعنی سعی کنیم به استقبال حقایق کشفنشدهی عالم برویم. حقایق بسیاری در عالم وجود دارد که کشف نشده، کما اینکه صد سال پیش خیلی از حقایقی که امروز کشف شده، کشف نشده بود؛ در طبیعت وجود داشت امّا کشف نشده بود. این جور نیست که فرض کنید که نیروی الکتریسیته تازه به وجود آمده [باشد]؛ از اوّلی که دنیا به وجود آمد، این بود، [لکن] کسانی همّت کردند، هوشمندی به خرج دادند و این را کشف کردند. ما دنبال حقایق کشفنشدهی عالم وجود باشیم؛ یکی از کارهای اساسی ما این است. پرداختن به علوم پایه و علوم بنیادی این خصوصیّت را دارد که جامعهی علمی را می کشاند به سمت کشف حقایق کشفنشده؛ نه اینکه ما هم فقط صرفاً حول و حوش حقایقی که کشف شده است و حرکت هایی که دیگران انجام دادهاند، حرکت بکنیم.
بایستی این شتابی که در پیشرفت علمی هست ادامه پیدا کند
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی۱۷/07/ ۱۳۹۸
عزیزان من! آنچه مهم است این است که این پیشرفت علمی که در کشور از حدود دو دههی قبل به این طرف شروع شده، ادامه پیدا کند. ما در برخی از رشتههای علمی نوپا در رتبههای بالای جهان هستیم؛ [یعنی] رتبههای زیرِ ده، رتبهی پنجم، ششم. خب اینها خیلی افتخارآمیز است لکن این ما را به هیچ وجه قانع نمی کند. حالا در نانو، در زیستفنّاوری، در بعضی از چیزهای دیگر ما جلو هستیم [امّا] این کافی نیست؛ حرکت علمی در دنیا یک حرکت پُرشتابی است، ما هم عقبماندگیهای بسیار متراکمی از سابق داریم، لذا بایستی این شتابی که در پیشرفت علمی هست ادامه پیدا کند. البتّه تا الان خوب کار شده؛ در این شانزده، هفده سالی که در این زمینهها دنبال می کنیم و مشغول هستیم و سرگرم این کار هستیم، انسان مشاهده می کند که هم علم پیشرفت کرده، هم فنّاوریهای برخاستهی از علم پیشرفت کرده، هم آن چرخهای را که من چند بار در جلسات گفتهام -[یعنی] چرخهی تولید ثروت که تجاریسازی در آن هست- پیشرفت کرده. دیروز ما اینجا یک نمایشگاهی داشتیم، من رفتم دو ساعتی در این نمایشگاه کارهایی را که انجام دادهاند نگاه کردم. من شوق و اعتماد به نفْس و خودباوری را، هم در حرف های [مسئولین] این شرکت های دانشبنیانی که دیروز اینجا حضور داشتند دیدم، هم در حرکاتشان دیدم، هم در عملی که انجام داده بودند مشاهده کردم؛ این خیلی چیز مبارکی است. هم شوق دارند، هم اعتماد به نفْس دارند؛ معتقدند می توانند، معتقدند پیش خواهند رفت و انگیزه دارند برای پیشرفت. اینها البتّه سی شرکت بودند از چند هزار شرکت دانشبنیانی که وجود دارد؛ حالا به ما آمار می دهند حدود چهار هزار و خردهای شرکت دانشبنیان [وجود دارد]؛ کم است. این چهار هزار [شرکت] در کشور در طول یک مدّت محدود و مشخّص حدّاقل باید برسد به چهارصد هزار [شرکت] یا بیشتر. البتّه شرایطی دارد، خصوصیّاتی دارد که من به بعضیاش اشاره خواهم کرد.
اوّلاً بایستی زیرساختهای قانونی این شرکت های دانشبنیان فراهم بشود؛ الان بسیاری از زیرساختهای قانونی اینها مشخّص نیست که در بعضی از صحبت های دوستان هم این معنا بود. این کار، کار دولت
و مجلس و مسئولین ذیربط است؛ بنشینند مشخّص کنند و به تعبیر این برادری که اینجا صحبت کردند مثلاً شرکت سود محور و شرکت وظیفه محور را از هم تفکیک کنند، مشخّص کنند که چه کاری بنا است انجام بگیرد و حدود و ثغورش مشخّص بشود.
[ثانیاً] موانع را بر طرف کنند که بعضی از موانع را گفتند. اتّفاقاً همین موضوع «شش ماه» را که یکی از این دوستان گفتند، دیروز اینجا به من گفته شد؛ یکی از این شرکت های دانشبنیان گفتند که ما این محصول را ــ که یک محصول خیلی برجستهی خوبی بود ــ در ظرف هشت ماه ساختهایم که بسیار مدّت کوتاهی است برای [ساخت] این محصول؛ شش ماه طول کشید که مجوّز گرفتیم! یعنی مجوّزی که مثلاً در ظرف یک هفته بایستی صادر بشود، شش ماه طول می کشد؛ اینها باید برداشته بشود. موانع کسب و کار اینها است، اصلاح فضای کسب و کار که بنده مکرّر تأکید کردهام بر روی آن، یعنی اینکه موانع کار برداشته بشود، موازیکاریهای غلط انجام نگیرد. البتّه انحصار هم بایستی برداشته بشود که در صحبت های دوستان هم مسئلهی انحصار بود.
تحسین دشمنان از پیشرفت های علمی
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی 1398/7/17
ما امروز در علم کجا هستیم، بیست سال پیش کجا بودیم؟ خیلی تفاوت کرده. البتّه من آمارهایی هم دارم، حالا شاید اگر رسیدم مقداری هم بگویم. این از هنرهای انقلاب است؛ انقلاب در کشور این هنر را به وجود آورد که به مرد و زن کشور، به جوان و پیر کشور جرئت داد که وارد سرزمینهای دشوار بشوند. این جرئت امروز وجود دارد، جوان ما با جرئت تمام وارد یک حوزهی علمی دشوار و پیچیده می شود، کارهای مهمّی انجام می دهد، دیگران -حتّی دشمنان- این کارهای مهم را تحسین می کنند. من یادم هست چند سال قبل از این -البتّه این اواخر هم بوده که حالا دیگر نمی خواهم این اواخر را مثال بزنم- یک نویسنده، یک دانشمند صهیونیست [دربارهی] یک موشکی که آن وقت ما آزمایش کرده بودیم، در یک نشریّهی صهیونیستی یک چیزی نوشته بود که برای من عین مقاله را آوردند؛ نوشته بود که من با ایران دشمنم امّا در مقابل این مردی که این موشک را ساخته سر تعظیم فرود میآورم؛ اینها با وجود تحریم، با وجود این همه مشکلات، بستهبودن درهای مراودات علمی، با وجود همهی اینها یک چنین شاهکاری را درست کردهاند؛ این قضاوت دشمنان ما است که انکار واضحات می کنند.
تولید علم ما نزدیک به دو درصد دنیا است
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی 1398/7/17
آنچه حالا من اینجا یادداشت کردهام [این است که] بیش از دویست محقّق و دانشمند ایرانی جزو یک درصد دانشمندان برتر دنیا هستند؛ اینها افتخارآمیز است. البتّه زمینه، استعداد، ظرفیّت، چندین برابر این [چیزی] است که حالا تا امروز اینجا آمده. یقیناً پنج سال دیگر خیلی بیشتر از این خواهد شد، ده سال دیگر چندین برابر این خواهد شد. ببینید! این یک آمار مهمّی است: رشد مقالات پُر ارجاع دانشمندان ایرانی -نه یک مقالهی صِرف- مقالاتی که در دنیا به آن زیاد ارجاع [داده] می شود، در سال ۲۰۱۰، ۷۸ مقاله بوده، در سال ۲۰۱۸ به ۴۶۱ مقاله رسیده؛ [یعنی] چند برابر در طول چند سال، اینها چیزهای مهمّی است که انکار می کنند. ما تقریباً یک درصد جمعیّت جهان را داریم، یک درصد جغرافیای دنیای معمور را هم داریم، امّا تولید علم ما نزدیک به دو درصد دنیا است، یعنی دو برابر آنچه انتظار می شود از کشور، تولید علمی داریم. بالاخره از ظرفیّت دانش تا امروز برای پیشبرد کشور هم استفاده شده، حالا چند مورد را من اینجا یادداشت کردهام که فقط اینها نمونه است، البتّه خیلی بیش از اینها است: بالا بردن قدرت دفاعی کشور که از علم استفاده شده؛ پزشکی پیشرفته و درمان که امروز پزشکی ما کاملاً در منطقه ممتاز است؛ کنترل بیماریها؛ در مسائل فنّی
و مهندسی، یعنی در ساخت ها و کارهای بزرگ مهندسی که امروز در کشور انجام می گیرد؛ در زیستفنّاوری؛ در تولید محصولات بادوام با فنّاوری نانو؛ در فنّاوری صلحآمیز هستهای و موارد متعدّد دیگر. ما امروز توانستهایم علم را در خدمت منافع کشور و پیشرفت های کشور، در این زمینههایی که گفتم و شاید چندده زمینهی دیگر به کار بگیریم؛ اینها همه از برکات جمهوری اسلامی است.
کاری کنید اگر کسی خواست به تازههای علمی دنیا دست پیدا کند مجبور باشد فارسی یاد بگیرد
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی 1398/7/17
من چند سال پیش گفتم که باید پیشرفت ما جوری باشد که تا پنجاه سال بعد ــ که از آن پنجاه سال الان پنج شش سالش گذشته ــ اگر کسی خواست به تازههای علمی دنیا دست پیدا کند مجبور باشد فارسی یاد بگیرد؛ ما باید به اینجا برسیم؛ کما اینکه امروز اگر شما بخواهید تازههای علمی را به دست بیاورید مثلاً فرض کنید که مجبورید زبان انگلیسی بلد باشید؛ در بعضی زمینهها مثل حقوق و مانند اینها منباب مثال باید زبان فرانسه بلد باشید؛ ما باید کار را به اینجا برسانیم، یعنی باید این قدر شما پیش بروید که به طور تقریبی تا آن مقطعی که بنده اشاره کردم، در آن مقطع هر کس در دنیا بخواهد تازههای علمی را در بخش های مختلف به دست بیاورد، ناچار باشد زبان فارسی یاد بگیرد تا بتواند از نوشتههای شماها استفاده کند. البتّه شماها جوان های امروز، آن روز مسئولین کشور و جاافتادههای کشورید، امّا باید شما زمینه را جوری فراهم کنید که جوان های ۲۰ سال بعد و جوان های ۲۵ سال بعد که بچّههای امروز شما هستند -البتّه آنهایی که بچّه دارید و ازدواج کردهاید- انشاءالله بتوانند بهترین کار را انجام بدهند. امیدوارم انشاءالله خدای متعال به همهی شما توفیق بدهد.
یک بخش مهم از «قُوَّة» عبارت است از علم
بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین(ع) 1398/7/21
این «قُوَّة» در «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» یعنی قدرت؛ این قدرت در جنبههای مختلفی خودش را نشان می دهد: اوّلاً قدرت سازمانی که سازمان، قوی، مستحکم و جامع [باشد]. این قدرت سازمانی جزو مسائلی است که در سپاه باید مورد نظر باشد. قدرت علمی و تخصّصی؛ همهی حرکتِ موفّقِ مجموعههای گوناگونِ بشری ابتدائاً در سایهی علم انجام گرفته؛ در سایهی علم است که به قدرت، به ثروت، به اقتدار بینالمللی، به عزّت دست پیدا می کنند؛ این همه هم که در اسلام روی علم تکیه شده، به خاطر این است. پس یک بخش مهم از «قُوَّة» عبارت است از علم.
قوّهی در بخش تاکتیک و راهبرد؛ دائم بایستی مجموعهی نظامیِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینهی مسائل تاکتیکی و مسائل راهبردی و استراتژیکی، آمادگی و حرکت روزافزون و روبهپیش داشته باشد.
|