عدم معرفی علمای اسلامی
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در کنگره «نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی» 97/2/22
در بین علمای شیعه، کسانی که در فنون مختلف اسلامی سرآمد بودند در فقه، در فلسفه، در کلام، در رجال، در حدیث مثل علّامهی حلّی، مثل شیخ طوسی و امثال اینها فراوانند؛ در زمان ما هم افرادی از این قبیل خوشبختانه وجود داشتهاند. کتابهایی که دربارهی قرآن، دربارهی علوم قرآنی، دربارهی تفسیر قرآن نوشته شده است، کتابهای بسیار مهمّی است، کتابهای راهگشایی است. اگر اینها معرّفی بشود، شناخته بشود، با آثار یکدیگر آشنا بشوند و زحماتی که کشیدهاند در معرض دید همه قرار بگیرد، امّت اسلامی با این کار احساس افتخار خواهد کرد؛ این موجب یکپارچگی امّت اسلامی خواهد بود
دلایل عقب ماندگی علمی کشور
بیانات در دیدار مدالآوران المپیادهای علمی و اعضای تیم ملی والیبال جوانان 98/6/15
عزیزان من! ما خیلی هنوز کار داریم. ببینید، ما یک روزی در تاریخ از لحاظ دانش ملّی و عمومی، در دنیا سرآمد بودیم؛ یک روزگاری این جور بوده؛ بعد یواشیواش یک تنزّلی پیدا شده؛ این تنزّل، خیلی جای ایراد و اشکال نیست. خب کشورها، ملّت ها، تمدّن ها بالا و پایین رفتن و فراز و فرود دارند، نمی شود توقّع داشت؛ یک وقت تنزّل می کنند، یک وقت پیش می روند لکن در این یکی دو قرن اخیر که پای خارجیها و اِعمال سیاست های آنها در کشور باز شده، انسان احساس می کند این تنزّل و این عقبرفت، دیگر یک امر طبیعی نیست [بلکه] این عقبرفت، تحمیل شده به ما. من نمی دانم شماها چقدر علاقه دارید و دوست دارید تاریخ را بدانید؛ توصیهام این است که حتماً لااقل با تاریخ این یکی دو قرن اخیر آشنا بشوید؛ حقایق زیادی برای شما روشن خواهد شد. ما را به معنای واقعی کلمه عقب نگه داشتند؛ در دوران حکومت قاجار یک جور، در دوران حکومت پهلوی یک جور دیگر؛ ما عقب نگه داشته شدیم. استعداد ایرانی از متوسّط استعداد جهانی بالاتر است. من یک وقتی سال ها پیش این را می گفتم، احساس می کردم که بعضیها تردید دارند؛ امروز این حرف در دنیا دارد تکرار می شود و گفته می شود که استعداد ایرانی استعداد بالاتر است. بنابراین عقب نگه داشته شدیم، عقب ماندیم؛ دنیا پیش رفته، دانش بشری پیش رفته. با همهی تحرّکی که بعد از انقلاب، بخصوص در این حدود بیست سال اخیر پیش آمده که یک تحرّک علمی خیلی خوبی شده و کارهای زیادی انجام گرفته، هنوز نتوانستیم مرزهای دانش را جلو ببریم، مرزهای فنّاوری را جلو ببریم؛ هنوز نتوانستهایم. این کار را باید بکنیم؛ چه کسی باید بکند؟ غیر از شماها چه کسی باید بکند؟ نسل شما و نسل بعد از شما کسانی هستید که بایستی تولید کنید، بسازید.
انکار اصل جنبش علمی؛ توسط جریان بد خواهان و بد دلان
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی 1398/7/17
نکتهی دوم؛ متأسّفانه یک جریانی در کشور وجود دارد که با پدیدهی جنبش علمی با بد دلی برخورد می کند؛ این جریان هست. اینکه من به شما دارم عرض می کنم برای این است که خود شما که عناصر تشکیلدهندهی این جریان علمی هستید، توجّه داشته باشید که در مقابل شما یک جریان بد دلانهای، بد خواهانهای وجود دارد؛ شما مأیوس نشوید؛ حرف من این است. یکی از کارهای آن جریانی که من تعبیر می کنم از آن به بد دل یا بد خواهِ حرکت علمی، این است که اصل جنبش علمی را انکار می کند، اصلاً گویی که چنین چیزی نیست. من در یک جلسهای که چند ماه قبل بود، قضیّهی آن دانشگاه استنفورد را اینجا مطرح کردم، گفتم که تصمیم دارند، اصرار دارند که بگویند: «نخیر هیچ اتّفاقی نیفتاده»؛ در حالی که شما دارید اتّفاق را جلوی چشم خودتان میبینید، خودتان در حال حرکت علمی و پیشرفت علمی هستید؛ اینها انکار می کنند، می گویند چنین چیزی نیست. اینکه شما می گویید حلقهی واسطی بین دانشگاه و مردم به وجود بیاید -که یکی از دوستان الان اینجا گفتند- حالا ما اینجا داریم مدام اصرار می کنیم که «کار علمی، پیشرفت علمی، جهش علمی شروع شده» -که واقعیّت هم هست- یک عدّه هم می گویند: «نخیر اتّفاقی نیفتاده» که آن عدّه هم متأسّفانه از داخل دانشگاه این حرکتِ بد خواهانه را دنبال می کنند، خب مردم دچار تردید می شوند. پس بنابراین یکی از کارهای آنها انکار است.
بعد، یکی از کارهای بدشان دلّالیِ جابهجا کردن نخبههای کشور است که این کار هم دارد انجام می گیرد. نخبه را از ماندن در داخل دلسرد کنند که «چرا می مانی، بیخود خودت را معطّل می کنی، عمرت را تلف می کنی»، در حالی که او مال اینجا است، پارهی تنِ اینجا است، با رشد کشور، او رشد می کند؛ با رشد او، کشور رشد
می کند؛ او وظیفهاش را انجام می دهد؛ این را از ماندن در اینجا مأیوس کنند و حالا به یک جلوهای در خارج -یا پولی یا غیر پولی یا حتّی موهوم- او را جابهجا کنند که از این دانشگاه برود به جای دیگر؛ این هم از کارهایی است که الان دارد انجام می گیرد. وظیفهی وزارت علوم و وزارت بهداشت است که از دانشگاهها مراقبت کنند، پاکسازی کنند. جوانان را ناامید می کنند، بعد که به آنها اعتراض می شود، می گویند: «خبرهایی که به فلانی و به مقامات و به سطوح مسئولین عالیِ کشور می رسد، خبرهای یکجانبه است، فقط جهات مثبت را به اینها
می گویند، جهات منفی را نمی گویند»؛ جهات منفی چیست؟ مثلاً فرض کنید سرقت های علمی یا مثلاً بیکیفیّتی بسیاری از مقالات. چرا، می گویند؛ لازم هم نیست، ما خودمان می دانیم؛ خیلی از این آسیبهای گوناگون را در سخنرانیهای با دانشجوها و با مجموعههای علمی و دانشگاهها خود من گفتهام. بحث کمبود کیفیّت، بحث همین مسئلهی سرقت های علمی، بحث علم غیر نافع، اینها اشکالاتی است که خود ما زودتر از آنها گفتهایم، بیشتر از آنها می دانیم امّا جنبههای مثبت را وقتی انسان نگاه می کند بمراتب راجح از این جنبههای منفی می بیند. بله این جنبههای منفی هم هست، ما مشکلات داریم، الان همین جوان های خود ما آمدند تعدادی از این مشکلات را گفتند. از این قبیل حرف خیلی به مسئولین می رسد، این جور نیست که نرسد لکن حقیقت قضیّه، واقعیّت قضیّه، جریان اصلی کشور، جریان مثبت و مطلوب و جریان خوبی است.
این هم یک نکته که خواستم عرض بکنم که این جریانِ بد دل و نمی دانم به چه دلیل مخالفِ با این حرکت علمی -که البتّه انسان حدس می زند امّا نمی توانیم ادّعای یقین بکنیم- این جور انکار می کنند، تخریب می کنند، تا بتوانند مانعتراشی می کنند، مشکلات درست می کنند. مدّتی پیش به من گزارش دادهاند که برخی از کارهای علمی مهم را که در یک مرکز حسّاسِ تصمیمگیری شروع می شود، به بهانههای مختلف متوقّف می کنند؛ اینها باید برداشته بشود. البتّه مسئولیّت به عهدهی رؤسای محترم مربوطه است که امروز بعضیشان در اینجا تشریف دارند؛ و این را من به شماها می گویم برای اینکه شما حرکت خودتان را به طور پُرشوق، مضاعف، پُرقدرت در مقابل این حرکت انحرافی ادامه بدهید.
علم جدای از فرهنگ صحیح؛ به خطا خواهدرفت
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی 1398/7/17
عزیزان من! یک نکتهی دیگر این است که علم، اگر جدای از فرهنگ صحیح بود، به خطا خواهد افتاد. یک علم پیچیدهی بسیار نافع، علم هستهای است؛ چون با فرهنگ درست، فرهنگ انساندوستی همراه نبود، [بلکه] همراه با فرهنگِ غلطِ قدرتطلبی بود، به بمب هستهای منتهی شد و امروز بمب هستهای همچنان تهدید دنیا است، تهدید بشریّت است؛کمااینکه یک روزی این تهدید عملی شد، امروز هم همهی دنیا از آن می ترسند، ناامنند. ما قاطعانه، شجاعانه، با اینکه می توانستیم در این راه قدم برداریم، طبق حکم اسلام گفتیم در این راه وارد نمی شویم؛ هم ساختنش غلط است، هم نگه داشتنش غلط است، چون به کار بردنش حرام است. انسان محصولی را بسازد که نمی تواند آن را به کار ببرد، باید همان جا بماند؛ یعنی قطعاً حرام است؛ یعنی اگر چنانچه ما یک وقتی سلاح هستهای می داشتیم، معلوم بود که هرگز امکان نداشت در هیچ جا آن را به کار ببریم، چون طبق موازین اسلامی قطعاً حرام است، خب چیزی که حرام است، چرا انسان خرج کند بسازد؟ چرا خرج کند نگه دارد؟ چون نگهداریاش هم خیلی خرج دارد؛ اینهایی که دارند، هزینهی زیادی مصرف می کنند فقط برای نگهداریاش. خب، ببینید! این علمِ بدونِ فرهنگ بود که صنعت بسیار مفید و حسّاس هستهای را که بسیار صنعت مفیدی است برای بشریّت، کشاندند در راه غیر صلحآمیز، در راه غلط که بمب هستهای از درون آن در آمد. علم این جوری است که اگر چنانچه با فرهنگِ درست، با مشی فکری درست همراه نباشد، چیز خطرناکی خواهد شد. ما به همین دلیل معتقدیم در مجموعههای نخبگانی، دین و ملّیّت -یعنی پایبندی جدّی دینی و شرف جدّی ملّی- بایستی بِجِد دنبالگیری بشود. دانشمند ایرانی وقتی با فرهنگ اسلامی و ایرانی آمیخته است، آن وقت یک جزء حیاتی از حیات ملّت است؛ در واقع به مجموعهی ملّت روح می بخشد، توان می بخشد.
|