تدبير ش 34
ضرورت گسترش اخلاق اسلامي در جامعه توسط ائمه جمعه
يکي از کارهاي مهم ائمه جمعه، گسترش اخلاق اسلامي در جامعه است.... بايد فرهنگ صرفه جويي و قناعت، فرهنگ مسئوليت پذيري، وجدان کاري، روحيه ايثار، روحيه سخت کوشي، فرهنگ تعاون و همکاري، انضباط فردي و اجتماعي، احترام به قانون، الگوي خانواده ايراني – اسلامي، سنت ازدواج ساده و آسان، ترويج ازدواج به هنگام، ترويج محافل ديني در خانواده ها، و تربيت ديني فرزندان، به عنوان نمونه هايي از فرهنگ غني اسلامي در ميان مردم گسترش يابد.... ارتباط صميمي و مستمر با مردم، به ويژه اقشارمحروم و خانوادههاي ايثارگران ...و حضور در مساجد و ارتباط با علما و همچنين إشراف و نظارت بر نزديکان نيز بايد مورد توجه ائمه جمعه باشد. (گزارش خبري در ديدار ائمه جمعه کشور) 22/7/87
تدبير ش 40-41
وظيفه علماي دين، در مبارزه با طاغوت، شرك، كفر و الحاد، فسق و فتنه
علماي دين در اسلام، پيشروان اصلاح و ترقي و پيشرفت ملتند. اين مسئوليت بر عهدهي عالمان دين گذاشته شده است. اينكه در خطبهي نهج البلاغه هست كه: «و ما كتب اللَّه علي العلماء لا يقارّوا علي كظّة ظالم و لا سغب مظلوم»؛(خطبه3) يعني عالم دين در مقابل ظلم، بيعدالتي، تجاوز انسانها به يكديگر نميتواند ساكت و بيطرف بماند. بيطرفي در اينجا معنا ندارد. فقط مسئله اين نيست كه ما حكم شريعت و مسئلهي ديني را براي مردم بيان كنيم. كار علماء كار انبياء است. « انّ العلماء ورثة الانبياء». انبياء كارشان مسئلهگويي فقط نبود. اگر انبياء فقط به اين اكتفا ميكردند كه حلال و حرامي را براي مردم بيان كنند، اينكه مشكلي وجود نداشت؛ كسي با اينها در نميافتاد. ... ما اگر در كسوت عالم دين قرار گرفتيم، ادعاي بزرگي را با خودمان داريم حمل ميكنيم. ما ميگوييم «نحن ورثة الانبياء» اين وراثت انبياء چيست؟ مبارزهي با همهي آن چيزي است كه مظهر آن عبارت است از طاغوت؛ با شرك، با كفر، با الحاد، با فسق، با فتنه؛ اين وظيفهي ماست11. 11. 23/02/88 بيانات در ديدار روحانيون و طلاب تشيع و تسنن كردستان
وظيفه علماي دين در مقابله با شبهههاي روز
امروز، يك خصوصيت، پيشرفت شيوههاي انتقال فكر است. شما ببينيد تلويزيون، راديو، وسايل الكترونيكي، اينترنت و ديگر وسايل ارتباطاتي، امروز در دنيا در خدمت چه اهدافي قرار دارد. امروز استكبار به اين اكتفا نميكند كه شمشير نشان بدهد؛ شمشير هم نشان ميدهد، اما در كنار او به دهها شيوهي ديگر متوسل ميشود براي اينكه آن فكر غلط، آن راه خطا، آن روش ستمگرانه و طغيانگر را بر ملتها تحميل كند. ... بايد با زمان، خودمان را تطبيق بدهيم. شبههها از قبيل شبهه هاي صد سال و دويست سال قبل نيست. شبهههايي كه در ذهن جوان شما، دانشجوي شما، حتّي دانشآموز شما القاء ميكنند، شبهههايي از جنس روز است. در مقابل اين كي مي خواهد بايستد؟ غير از علماي دين، غير از مرزداران عقيده چه كسي بايد در مقابل اين تيرهاي مسموم و زهرآگين بايستد و قرار بگيرد11؟ 11. 23/02/88 بيانات در ديدار روحانيون و طلاب تشيع و تسنن كردستان
ضرورت استفاده از فرصت حاكميت ديني براي ترويج حقايق، معارف و شريعت اسلامي
خصوصيت ديگري كه در اين روزگار وجود دارد، وجود يك حكومت قرآني است. امروز يك چنين حكومتي برپاست. ديروز چنين حكومتي نبود؛ امروز هست. ما در تاريخ اسلام، از صدر اسلام به اين طرف، از وقتي كه خلافت تبديل شد به سلطنت در دنياي اسلام، تا امروز هيچ حكومتي نداشتيم كه بر اساس شريعت حكومت كند.... ما حكومت ديني نداشتيم؛ امروز داريم. من ادعا نميكنم كه اين حكومت ديني يك حكومت قرآني كامل است؛ ابداً اول منتقد دستگاه خود بنده هستم. ما در اجراي شريعت اسلامي در حداقلها داريم حركت ميكنيم. منتها جهت، جهت درستي است؛ به سمت حداكثر ميخواهيم حركت كنيم و پيش برويم. حكومت، حكومت ديني است؛ رسماً، قانوناً، بر طبق قانون اساسي. هر حركتي، هر قانوني كه برخلاف شريعت اسلامي باشد، منسوخ است؛ حكومت، حكومتي است بر اساس دين. اين پديدهي فوق العاده مهمي است. يعني دستگاه سياسي در كشور به اهل دين اجازه ميدهد و بلكه از آنها مي خواهد كه در راه ترويج شريعت حركت كنند. مسئولين نظام اگر با معيارهاي ديني تطبيق نكنند، طبق قانون مشروعيت خودشان را از دست ميدهند. اين يك چيز بديعي است؛اين يك چيز جديدي است؛ ما نداشتيم. از اين فرصت بايد استفاده كرد. ... از اين خصوصيت حداكثر استفاده را براي ترويج حقايق اسلامي و معارف اسلامي و شريعت اسلامي در اين دنياي گرفتار ماديت ميشود برد11. 11. 23/02/88 بيانات در ديدار روحانيون و طلاب تشيع و تسنن كردستان
روحاني اين زمان بايدبا افكار جديد آشنا شود راهها و شيوههاي دشمن را بشناسد
ما به دل خودمان نگاه ميكنيم، به دل مردممان نگاه ميكنيم، رحمت الهي را مشاهده ميكنيم. ... دست قدرتمند الهي پشت اين نظام است و دارد او را به پيش ميبرد؛ دارد هدايت ميكند. ... اعتماد به خدا، اكتفاء به كفايت الهي، پشتگرمي به رحمت و هدايت خدا، مگر ميگذارد انسان نااميد شود. به مردم خودمان هم كه نگاه ميكنيم، عين همين را ميبينيم. ... انسان ميبيند در اعماق دل مردم نشانهي رحمت الهي پيداست؛ دلها را خداي متعال قرص كرده است. خيلي خوب، خدا حجت را بر ما تمام كرده؛ اين امكان، اين زمينه، حركت كنيد پيش برويد. روحاني اين زمان از اين امكان بايد حداكثر استفاده را بكند، با افكار جديد آشنا شوند، راهها و شيوههاي دشمن را بشناسند و به زمان خودشان عالم شوند؛ «العالم بزمانه لاتهجم عليه اللّوابس». ... بعضي از ما به طرف دوستانمان آتش ميكنيم، خيال ميكنيم به طرف دشمن داريم آتش ميكنيم! بعضي از ما غفلت ميكنيم از اينكه ايجاد اختلاف مذهبي، نقشه و طرح دشمن است براي اينكه ما را مشغول به خودمان كند. غفلت ميكنيم؛ همهي همت يك شيعه ميشود كوبيدن سني، همهي همت يك سني ميشود كوبيدن شيعه. خوب، اين خيلي تأسفآور است. و دشمن اين را ميخواهد11. 11. 23/02/88 بيانات در ديدار روحانيون و طلاب تشيع و تسنن كردستان
تدبير ش 55
اهميت حضور روحانيون در دانشگاهها
وجود مجموعة روحاني در دانشگاهها، بسيار مسئلة مهمي است. مثل ديگر مسائل مهم، ما به اين پديده عادت كردهايم و اهميت آن را درست تقويم و برآورد نميكنيم. شما ملاحظه كنيد كه: بناي دانشگاه در كشور چگونه بوده؟ جهتي كه از آغاز براي دانشگاه ترسيم شده بوده است، چگونه بوده؟ نوع دروسي كه از جنبة ارزشي و جهتگيريهاي فكري يك معناي خاصي دارند، چگونه تنظيم شده؟ بعد مقايسه كنيد دوران پيش از انقلاب را با وضعيتي كه امروز به بركت انقلاب اسلامي و به بركت اسلام در دانشگاههاي ما از لحاظ حضور روحانيون، فضلا، اهل معرفت و اهل معنا وجود دارد و انسي كه اينها با استاد و دانشجو دارند؛ آن وقت ميبينيد چقدر حضور روحانيون معظم و فضلاي محترم در ميان دانشجويان و در محيط دانشگاه اهميت دارد.
وقتي كه اين اهميت را ملاحظه كرديم، اولين اثري كه بايد ايجاد كند، اين است كه خود ما - يعني من و شما - كه مرتبط با دانشگاه هستيم، اين وضع را مغتنم بشمريم، قدر اين وضعيت را بدانيم و اين نعمت بزرگ را به معناي حقيقي كلمه شكرگزاري كنيم. شكر، شناختن نعمت، از خدا دانستن نعمت و به كار بردن نعمت در آن جايي است كه خدا خواسته است؛ اين معناي عملي و كامل شكر است. اين نعمت را شكر كنيد؛ كه در اين صورت، فهرستي از وظايف و مسئوليتها و تذكرات را متوجه ما ميكند. ... حالا اين را مقايسه كنيد با وضعيتي كه امروز شما توي دانشگاه داريد. دسترسي روحاني فاضل جوان - مثل شما - به محيط دانشگاهي، به دانشجو، به استاد؛ اين را مقايسه كنيد، ببينيد چه فرصت عظيم و گرانبهايي است. اين فرصت را بايد نگه داريد، اين فرصت را بايد خيلي مغتنم بشمريد؛ نكتة اصلي اين است.
اهميت اين حادثه و پديده از اينجا هم فهميده ميشود كه انگشت اشارة بسياري از بدخواهيها و تبليغات سوء، اتفاقاً به سمت همين محيط دانشگاه است. ميبينيد توي اين تبليغاتي كه ميشود، يكي از چيزهايي كه رويش فشار ميآورند، مسئلة اسلامي كردن دانشگاههاست، كه چرا جمهوري اسلامي ميخواهد دانشگاهها اسلامي بشود؛ كه يكي از مظاهر اسلامي شدنش همين است.8 8. ۸۹/۰۴/۲۰ بيانات در ديدار مسئولان دفاتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها
تدبير ش 57
بايد هيچ وقت تقويت روحية داخلي را فراموش نكنيم
يـكي از مسائـل مهـم، مسئلة تقويت روحية داخلي است ... اين جزو وظايف ماست. تقويت روحيه جزو چيزهايي است كه از وظايف اصلي ماست؛ چه به حيث مسئولين، چه به حيث روحانيون و معممين؛ اين جزو چيزهايي است كه بايد هيچ وقت اين را فراموش نكنيم.99. 25/06/89 بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري
تدبير 59
وظيفة مهم ائمة جمعه در حفاظت از جايگاه نماز جمعه و مراقبت مضاعف از خود
مهمترين وظايف ائمه جمعه، توجه بيش از پيش به اين جايگاه والا، آگاهي از واقعيتهاي روز جامعه، غافل نشدن از طراحيهاي دشمن، ارتباط نزديک و صميمي با جوانان و استفاده از ابتکار و تواناييهاي آنان است. ... نماز جمعه همچون نشانههاي راهنما است که هر جمعه در مقابل ديدگان آحاد مردم قرار ميگيرد و به آنان مسير صحيح حرکت را نشان ميدهد. ... شرايط فقهي اقامه نماز جمعه، جايگزيني خطبههاي نماز جمعه به جاي دو رکعت نماز، نحوه بيان خطبهها به وسيله امام جمعه و مضمون خطبهها از جمله ويژگيهاي نماز جمعه و جايگاه بسيار برجسته آن [است] ... در چنين جايگاهي، قطعاً حرکات، سخنان، اشارات و حتي سکوت امام جمعه ميتواند الهامبخش باشد، بنابراين از جمله وظايف مهم ائمة جمعه، حفاظت از اين جايگاه و مراقبت مضعف از خود است.1 1. ۸۹/۰۷/۰۶ (گزارش خبري) بيانات در ديدار ائمه جمعه سراسر كشور
تدبير 63
ايفاي نقش فضلا و برجستگان حوزة علميه در آموزش و پرورش
فضلا و برجستگان حوزة علميه، آن عناصر لايق و توانايي هستند كه ميتوانند در مجموعة عظيم آموزش و پرورش نقش ايفاء كنند؛ و هيچ دستگاهي مهمتر از آموزش و پرورش نيست. اين بدان معناست كه براي آموزش و پرورش هرچه سرمايهگذاري مادي و معنوي و انساني بشود، جا دارد. آموزش و پرورش منبع حيات براي جامعه است؛ هـم بـراي امـروز جـامعه، و هـم بـراي فرداي جامعه.6 6. 14/02/90 بيانات در ديدار هزاران نفر از معلمان سراسر كشور
تدبير 64
ايفاي نقش فضلا و برجستگان حوزة علميه در آموزش و پرورش
فضلا و برجستگان حوزة علميه، آن عناصر لايق و توانايي هستند كه ميتوانند در مجموعة عظيم آموزش و پرورش نقش ايفاء كنند؛ و هيچ دستگاهي مهمتر از آموزش و پرورش نيست. اين بدان معناست كه براي آموزش و پرورش هرچه سرمايهگذاري مادي و معنوي و انساني بشود، جا دارد. آموزش و پرورش منبع حيات براي جامعه است؛ هـم بـراي امـروز جـامعه، و هـم بـراي فرداي جامعه.6
تدبير 66
ضرورت كارِ عالمانه و دقيق در مسئلة ظهور و پرهيز از تسليم شدن در مقابل شايعات عاميانه
بحمداللَّه امروز كساني دارند در مسئلة انتظار كارِ عالمانه ميكنند؛ ... از كارِ عالمانه و همراه با دقت در مسئلة انتظار و مسئلة دوران ظهور نبايد غفلت كرد. و از كارِ عاميانه و جاهلانه بشدت بايد پرهيز كرد. از جملة چيزهايي كه ميتواند يك خطر بزرگ باشد، كارهاي عاميانه و جاهلانه و دور از معرفت و غير متكي به سند و مدرك در مسئلة مربوط به امام زمان(عج) است، كه همين زمينه را براي مدعيان دروغين فراهم ميكند. كارهاي غيرعالمانه، غيرمستند، غير متكي به منابع و مدارك معتبر، صرف تخيلات و توهمات؛ اينجور كاري مردم را از حالت انتظار حقيقي دور ميكند؛ زمينه را براي مدعيان دروغگو و دجال فراهم ميكند؛ از اين بايستي بشدت پرهيز كرد.
در طول تاريخ مدعياني بودند؛ بعضي از مدعيان هم همين چيزي كه حالا اشاره كردند، يك علامتي را بر خودشان يا بر يك كسي تطبيق كردند؛ همة اينها غلط است. بعضي از اين چيزهايي كه راجع به علائم ظهور هست، قطعي نيست؛ چيزهايي است كه در روايات معتبرِ قابل استناد هم نيامده است؛ روايات ضعيف است؛ نميشود به آنها استناد كرد. آن مواردي هم كه قابل استناد هست، اينجور نيست كه بشود راحت تطبيق كرد. هميشه عدهاي اين شعرهاي شاه نعمتاللَّه ولي را - در طول سالهاي متمادي و در موارد زيادي - بر آدمهاي مختلفي در قرون مختلف تطبيق كردهاند، كه بنده ديدم. گفتند: بله! ايني كه گفته من فلان كس را فلان جور ميبينم، اين فلان كس است؛ يك شخصي را گفتهاند. باز در يك زمان، صد سال بعد مثلاً، يك كس ديگري را پيدا كردهاند و به او تطبيق كردهاند! اينها غلط است؛ اينها كارهاي منحرفكننده است؛ كارهاي غلطانداز است. وقتي انحراف و غلط به وجود آمد، آن وقت حقيقت، مهجور خواهد شد؛ مشتبه خواهد شد؛ وسيلة گمراهي اذهان مردم فراهم خواهد شد؛ لذا از كارِ عوامانه، از تسليم شدن در مقابل شايعات عاميانه بايستي بشدت پرهيز كرد. كارِ عالمانه، قوي، متكي به مدرك و سند، كه البته كار اهل فنِ اين كار است؛ اين هم كار هر كسي نيست؛ بايد اهل فن باشد؛ اهل حديث باشد؛ اهل رجال باشد؛ سند را بشناسد؛ اهل تفكر فلسفي باشد؛ بداند؛ حقايقي را بشناسد؛ آن وقت ميتواند در اين زمينه وارد ميدان شود و كار تحقيقاتي انجام دهد. اين بخش از كار را هرچه ممكن است، بيشتر بايد جدي گرفت تا راه انشاءاللَّه براي مردم باز شود؛ هرچه دلها با مقولة مهدويت آشنا شود و انس پيدا كند و حضور آن بزرگوار براي ما، ما مردمي كه در دوران غيبت هستيم، محسوستر شود و بيشتر حس كنيم و رابطه بيشتر داشته باشيم، اين براي دنياي ما و براي پيشرفت ما به سمت آن اهداف بهتر خواهد بود.13 13. 18/04/90 بيانات در جمع اساتيد و فارغالتحصيلان تخصصي مهدويت س
تدبير ش 79 (مهر) آبان و آذر 91
لزوم شناسايي و معرفي شخصيتهاي برجستة معنوی و عرفانی
تجليل از مرحوم آقاي حاج ميرزا علي آقاي قاضي، انشاءالله يكي از كارهاي بسيار مفيد و كار بزرگي است. مرحوم آقاي قاضي - ميرزا علي آقاي قاضي - يكي از حسنات دهر است؛ يعني واقعاً شخصيت برجستة علمي و عملي مرحوم آقاي قاضي، حالا اگر نگوييم بينظير، حقّاً در بين بزرگان كمنظير است.
خب! ايشان علاوه بر مقامات معنوي و عرفاني خودشان، شاگردان زيادي را هم تربيت كردند كه اين خيلي با ارزش است؛ ... نقليات موثقي كه در مورد عجايب زندگي مرحوم آقاي قاضي كه به نظر ما عجايب است نقل شده، يكي دو تا نيست؛ موثق هم هست، آدم يقين پيدا ميكند از صحّت طُرقي كه دارد - لكن اصلاً اينها در زندگي اين بزرگوارها اهميتي ندارد، نقشي ندارد. خود ايشان هم به شاگردهايشان ميگفتند؛ ميگفتند: اگر چنانچه يك حالت مكاشفهاي برايتان دست داد اعتناء نكنيد، كارتان را بكنيد، ذكرتان را بگوييد، آن حالت خشوع را حفظ بكنيد؛ يعني مقامات اينها ايـن اسـت. بـالأخره خيلي مـهـم اسـت كـه شخصيتهاي اينجوري احياء بشوند، شناخته بشوند، معرفي بشوند؛ منتها در معرفي اينها از آدمهاي خبره استفاده كنيد؛ يعني كساني بيايند دربارة اينها حرف بزنند كه بتوانند مقامات اينها را - لااقل در لفظ، در زبان - براي ما بيان كنند كه ما يك استفادهاي ببريم، بهرهاي ببريم؛ والاّ صِرف [بيان] مقامات علمي و فقهي - كه در حد اعلي اينها داشتنـد – كـافـي نيست بـراي مـعـرفي امثال شخصيتي مثل مرحوم آقاي حاج ميرزا علي آقاي قاضي.3
3. ۹۱/۰۸/۱۵ بيانات در جمع اعضای ستاد بزرگداشت مرحوم قاضي (مورخه 26/4/91)
تدبير ش 84 شهريور و مهر 92
وظايف ائمة جمعه و ويژگي خطبهها تکرار در و10
سعي شود خطبههاي نماز جمعه، کوتاه و در عين حال پرمغز و همراه با موعظه و دربر دارندة نيازها و پاسخ دهندة سؤالات و گرههاي ذهني مخاطبان بهويژه نسل جوان در زمينههاي اعتقادي، عملي و سياسي باشد. ... بايد برآيند خطبههاي نمازجمعه، اميد آفرين و مستحکم کنندة رابطة مردم با نظام اسلامي باشد، ائمه جمعه هرچه بيشتر با مردم ارتباط داشته و در مجامع جوانان، دانشجويان و طلاب حضور داشته و صحبتهاي آنان را بشنوند.6 6. ۹۲/۰۶/۱۸ (گزارش خبري) بيانات در ديدار ائمه جمعه سراسر کشور
تدبير ش88 - ارديبهشت و خرداد93
وظائف مسئولين حکومت در رساندن مردم به بهشت تکرار در و10- ي3 -د6
گاهي شنيده ميشود کساني در گوشهوکنار وقتي صحبت از هدايت و راهنمايي و بيان حقايق ديني و مانند اينها ميشود، ميگويند: آقا! مگر ما موظّفيم مردم را به بهشت برسانيم؟ خب، بله! بله، همين است. فرق حاکم اسلامي با حکّام ديگر در همين است: حاکم اسلامي ميخواهد کاري کند که مردم به بهشت برسند؛ به سعادت حقيقي و اُخروي و عقبائي برسند؛ [لذا] راهها را بايد هموار کند. اينجا بحثِ زور و فشار و تحميل نيست؛ بحثِ کمک کردن است. فطرت انسانها متمايل به سعادت است، ما بايد راه را باز کنيم؛ ما بايد کار را تسهيل کنيم براي مردم؛ تا بتوانند خودشان را به بهشت برسانند؛ اين وظيفة ما است! ... جامعة اسلامي جامعهاي است که اگر از لحاظ جنبههاي مادّي به اسلام عمل بکند، بدون ترديد در قلّه قرار خواهد گرفت؛ از لحاظ علم، از لحاظ صنعت لازم، از لحاظ معيشت، از لحاظ روابط اجتماعي، از لحاظ عزّت و شرف دنيايي و عمومي و ملّي و بينالمللي در اوج قرار ميگيرد؛ امّا اين همة کارها نيست، همة هدفها نيست. اگر زندگي ما در دنيا زندگي خوبي باشد، امّا لحظة مرگ ما لحظة بدبختي و روسياهي ما باشد، چه فايده دارد؟ امام سجّاد(ع) در دعاي صحيفة سجّاديه ميفرمايد: «اَمِتنا مُهتَدينَ غَيرَ ضالّينَ، طائِعينَ غَيرَ مُستَکرِهين»؛(صحيفة سجّاديه، دعاي ۴۰) ميگويد پروردگارا! من را درحالي از دنيا ببر و بميران که هدايتيافته باشم، گمراه نباشم؛ من را درحالي از دنيا و از اين نشئه ببر که من با طوع و رغبت به آنطرف بروم. چه کسي با طوع و رغبت از اين گذرگاه عبور ميکند؟ آن کسي که به آنطرف خاطرجمع است. ديديد جوانهاي ما - جوانهاي آنروزِ شما - در ميدانهاي جنگ، چگونه بيمحابا وارد عرصههاي خطر ميشدند؛ ... اين جوانها کجاها رفتند؟! چهکارها کردند؟! مرگ را تحقير کردند! خطر را کوچک شمردند! [چون] دل اينها با حقايق آشنا شده بود. انسان وقتي آنطرف را ببيند، آن نعمت را ببيند، از آنطرف خاطرجمع باشد، راحت زندگي ميکند، راحت فداکاري ميکند، راحت بر مشکلات صبر ميکند، راحت قدم در واديهاي خطر ميگذارد و پيش ميرود؛ مسئله اينجا است.
ما اگر بخواهيم در مقاصد دنيوي هم پيروز بشويم، بايستي ايمان خودمان را، اعتقاد خودمان را، عمل خودمان را، براي آنسوي مرز مردن تقويت کنيم. اميرالمؤمنين ميفرمايد من ميخواهم مردم را به بهشت برسانم؛ اين وظيفة ما است. نهي از منکر بايد بکنيم، امر به معروف بايد بکنيم، وسائل عمل خير و حسنات را در کشور فراهم کنيم، وسائل شُرور و آفات را از دسترسها برداريم؛ اين وظائف مسئولين حکومت است.8 8. ۹۳/۰۲/۲۳ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم بهويژه مردم استان ايلام
زمینه ترویج و اعتلای علوم عقلی
بیانات در دیدار دست اندرکاران همایش ملی حکیم طهران (مرحوم آقا علی مدرس زنوزی) 3/2/1397
خیلی خوش آمدید آقایان محترم و بزرگان و فضلای عزیزِ بخش علوم عقلی، و خیلی ممنون و متشکّریم از جناب آقای فیّاضی که واقعاً ایشان وجود با برکتی هستند و توانستند در قم این مجموعه را تشکیل بدهند و راه بیندازند که با این تفاصیلی که آقایان فرمودند خیلی با ارزش است. خوشبختانه در دوران جمهوری اسلامی علوم عقلی رونق گرفته. خب، در قبل از انقلاب در قم خبری نبود؛ زمانی که ما بودیم، مثلاً فرض کنید یک درس آقای طباطبائی با یک عدّهای معدود مثلاً چهل پنجاه نفره بود؛ امّا حالا مثلاً جناب آقای جوادی که سالها است در این زمینه فعّالند، جناب آقای مصباح، جناب آقای سبحانی و تشکیلاتشان در زمینهی مسائل کلامی، و درسهای متعدّد فلسفهای که شنیدم در قم هست، اینها زمینهی ترویج و اعتلای علوم عقلی را به انسان مژده میدهد که چنین زمینهای به وجود آمده.
همین کاری که آقای فیّاضی و آقایان فرمودند که حرف جدیدی یا تقریر جدیدی یا برهان جدیدی برای یک مطلبِ اثبات شده مثلاً یا ردّ جدیدی برای یک حرف غلط مطرح میشود و بحث میشود، این خیلی با ارزش است، خیلی خوب است؛ اینها پیشبَرندهی علوم عقلی است. از جملهی خصوصیّات مرحوم آقا علی مدرّس این است که ایشان نقّاد ملّاصدرا است یعنی به همین اندازه، ایشان فلسفه را پیش برده یعنی حرفهایی دارد در نقد ملّاصدرا؛ این کار بایستی انجام بگیرد؛ اشاره به نقدِ ملّاصدرا نمیخواهم بکنم، [بلکه] میخواهم عرض بکنم بحثِ نقّادی و بحث حرفِ نو به میان آوردن و بهاصطلاح نوآوری در علوم عقلی، یک مسئلهی بسیار مهمّی است. گاهی هست که یک مکتبی یا یک فکری، چند تفسیر دارد؛ کمااینکه الان در این کار، غربیها فعّالند،چون غربیها در زمینهی تبلیغات و روابط عمومی واقعاً با ما قابل مقایسه نیستند، خیلی قویتر و پیشرفتهتر از ما هستند در این زمینه؛ شما فرض کنید راجع به هگل ،مِنبابِ مثال، تفاسیر متعدّد از حرفهای او و از کتابها و متونی که او نوشته میبینید یعنی برداشتهای گوناگون را بیان میکنند؛ خودِ این کمک میکند به پیشرفت فکر و منطق و عقلانیّت در حوزهی علوم عقلی. بنابراین [این کار] بسیار کار خوبی است و من امیدوارم که انشاءالله این مجموعهای را که جناب آقای فیّاضی سرپرستی میکنند و جناب آقای جوادی، جناب آقای مصباح و جناب آقای سبحانی هم آنطور که فرمودند نظارت میکنند یا هدایت میکنند، این را هرچه قویتر پیش ببرند؛ این بسیار کار مهم و لازمی است که باید انجام بگیرد.
وظیفه امروز روحانیون رفتن بین آحاد مردم و بیان مسائل گوناگون است
بیانات در دیدار طلاب حوزههای علمیه 1398/02/18
من الان بین صحبت آقایان که صحبت می کردند، به نظرم رسید این بیان های خوب، این لحن و ادا و ادبیّات مناسبی که الحمدلله طلّاب جوان ما دارند، این خیلی امروز مورد احتیاج است. بروید پخش بشوید در سرتاسر کشور؛ حالا هم سنّت منبر [هست]. این حرف های خوب را، این مطالب عالی را در همین زمینههای گوناگون به مردم بزنید؛ مسئلهی سبک زندگی، مسئلهی حکمرانی اسلامی، مسئلهی مبارزهی با طاغوت، مسئلهی استقرار توحید به معنای واقعی کلمه در جامعه، و مسئلهی عدالت که جزو اساسیترین مسائل است؛ بروید بگویید اینها را، معرفت مردم را بالا ببرید، گفتمان های انقلابی در مردم به وجود بیاورید؛ و البتّه وجود دارد، تقویت کنید. خیلی کار از عهدهی حوزه برمیآید؛ بخشی مربوط به دستگاههای متصدّی این کار در حوزه و در خارج حوزه است، بخشی هم مربوط به خود طلّاب است.
|