تدبير ش34
يكي از كارهاي لازم تشكيل جلسات فكري وسيع دانشجويي با مجموعه ي حوزوي است
سنگين ترين مسئوليت، بر عهده ي مسئولان و انواع نخبگان جامعه است: نخبگان علمي و نخبگان فكري و نخبگان سياسي. ليكن جريان دانشجويي فعال هم مسئوليت سنگيني دارد. يكي از مسئوليتهاي جريان دانشجويي، تلاش براي فهميدن است؛ يعني تفكر. من به نظرم ميرسد يكي از كارهاي لازم، تشكيل جلسات فكري وسيعي است كه مجموعه ي دانشجويي، همراه با مجموعه ي حوزوي، با برنامه ريزي خوب، مي تواند به وجود بياورد تا بنشينند درباره ي مسائل گوناگون فكر كنند. گسترش فكر و پراكندن فكرِ درست و صحيح ميتواند همان ثمراتي را ببخشد كه ما در زمينه هاي مسائل علم و فناوري و پيشرفت علوم از دانشجو توقع داريم. يعني: شكوفايي، آوردن حرف نو به ميدان انديشه، با يك حركت صحيح و جهتگيري درست. ديدار نخبگان ودانشجويان دانشگاه 7/7/87
تدبير ش36
جمهوري اسلامي ويژگيها و مختصاتي دارد كه حتماً جنبش دانشجويي در كنارش بايستي حضور داشته باشد
مسئله ي آرمان خواهي ... در دانشگاه ها، كه در زبان متعارف به او گفته ميشود جنبش دانشجويي، در كشور ما تاريخ بسيار جالبي دارد. اين را از اين جهت ميگويم و رويش تكيه ميكنم كه اين حركت بايد ادامه پيدا كند و اين چيزي نيست كه بتواند متوقف بشود؛ چون كشور در شرايطي است و نظام جمهوري اسلامي، ساخت و ويژگي ها و مختصاتي دارد كه حتماً جنبش دانشجويي در كنارش بايستي حضور داشته باشد. اين جنبش دانشجويي در كشور ما، در تاريخِ ثبت شده و شناخته شده ي خود، هميشه ضد استكبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و بشدت عدالتخواه بوده است. اين مميزات جنبش دانشجويي ما از روز اول است تا امروز. اگر كسي مدعي جنبش دانشجويي باشد، اما اين مميزات را نداشته باشد، صادق نيست. دست جنبش دانشجويي نميتواند در دست كساني باشد كه در فلسطين قتل عام ميكنند، در عراق جنايت ميكنند، در افغانستان مردم را از دم تيغ ميگذرانند؛ اين جنبش دانشجويي نيست. جنبش دانشجويي خصلت و خاصيتش در كشور ما لااقل اينجور است - شايد در خيلي از كشورهاي ديگر هم باشد - كه ضد استكباري، ضد سلطه، ضد ديكتاتوري و طرفدار عدالت است. ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
تشكلهاي دانشجويي هدف اصلي را بايد فراموش نكنند و از بدنهي دانشجويي هم خودشان را نبايد جدا كنند
تشكل هاي دانشجويي مواظب باشند هدفهايشان را گم نكنند. هدفهاي اصلي تشكل هاي دانشجويي، همان چيزهايي است كه بر روي طاق بلند جنبش دانشجويي نوشته شده: ضديت با استكبار، كمك به پيشرفت كشور، كمك به اتحاد ملي، كمك به پيشرفت علم، حضور و شركت در مبارزه و پيكار همگاني ملت ايران براي غالب آمدن بر توطئه ها و بر دشمني ها؛ اينها هدف اصلي است؛ اين را بايد فراموش نكنند. البته تشكل ها از بدنه ي دانشجويي هم خودشان را نبايد جدا كننــد؛ يعنـي اينجور نباشد كه تشكل، موجب تقسيـم دانشجـوها بشود. به دانشجـوهـا نزديك باشند. ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
تدبير ش40-41
به حضور و فارغ التحصيلي دردانشگاه افسري افتخار كنيد
دانشگاه افسري در آن واحد، هم كانون علم است، هم كانون جوشش جهاد است، هم جايگاه تربيت مردان مصمم و آهنين اراده است. ... اين دانشگاه يك چنين جايي است. به حضور در اين دانشگاه و به فارغ التحصيلي اين دانشگاه افتخار كنيد؛ اين را نعمت بزرگ خدا بشماريد، كه هست؛ و آن را حفظ كنيد و پيش برويد. كشور شما به جوانان مؤمن نيازمند است. ... به كوري چشم دشمن، جوان ما، جوان مؤمن است؛ جوان مؤمن امروز از جوان مؤمن صدر انقلاب ... اگر جلوتر نباشد، عقب تر نيست. آن كوره ي سوزان، آن تجربه ي عظيم جنگ تحميلي كه فرصتي براي بروز استعدادها بود، در مقابل هر نسل برجسته و پراستعدادي قرار بگيرد، معجزه خواهد كرد5. 5. 26/01/88 بيانات در مراسم مشترك دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه امام حسين(ع)
تدبير ش45
جوانها را هر چه ميتوانيم، ظرفيت معنويشان را بيشتر كنيم
راجع به معنويت ... بنده صددرصد موافقم با اينكه بايد محيط دانشگاه، محيط معنويت باشد. ... امنيت و احساس امنيت هم ... يقيناً با معنويت به دست خواهد آمد. جوانها را هر چه ميتوانيم با خدا، با ياد خدا، با توّجه به عالم غيب، با تعبّد به مباني دين و احكام دين و شريعت و تسليم در مقابل احكام الهي، ظرفيت معنويشان را بيشتر كنيم. هرچه اين جوان ما بيشتر متعبّد باشد، بيشتر متديّن باشد، بيشتر به ياد خدا باشد، بيشتر به خدا احساس نياز كند و دست نياز به سوي خدا بيشتر دراز بكند، عمل او، رفتار او، فكر او، از آسيب كمتري برخوردار خواهد بود و جامعه از او بهرة بيشتري خواهد برد.2 2. ۸۸/۰۶/۰۸ بيانات در ديدار اساتيد دانشگاهها
تدبير ش48
مراد از وحدت حوزه و دانشگاه
پيوند حوزه و دانشگاه ... مسئلة ساختن و رساندن است. ارتباط مجموعة عظيم دانشجويي كشور با علماي دين، با جوانان شاغل در راه معرفت ديني و تبليغ ديني، چيزي است كه مطلوب در اين مناسبت است؛ يعني اين مناسبت براي آن هست. وحدت حوزه و دانشگاه يعني اين. والاّ مراد وحدت عيني و خارجي كه نبود. اين كه معنا ندارد. حوزه، حوزه است؛ دانشگاه، دانشگاه است. يعني اين پيوند حقيقي بين دو مجموعة اثرگذار و مهمي كه تا آن روز كه از سوي امام عزيز بيان شد و ابراز شد، سياستها بر اين بود كه اين دو را از هم دور نگه دارند و جدا نگه دارند: دانشگاه از اسلام دور بماند؛ حوزه از تحولات جهاني و پيشرفتهاي علمي فاصله بگيرد؛ اينها از هم دور بشوند؛ يعني اين دو بال با هم تلاش نكنند، هماهنگ نباشند. اين، برميگردد به مسئلة تبليغ. اهميت تبليغ، اين است. درس هم كه ميخوانيم، براي اين است كه بتوانيم پيام الهي را ابلاغ كنيم، برسانيم؛ حالا چه در زمينة معارف ديني، چه در زمينة احكام ديني، چه در زمينة اخلاق الهي.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
افزايش پيوند حوزه و دانشگاه، فزاينده ايمان و معنويت دانشجويان
جوانهاي ما، جوانهايي هستند كه به معناي حقيقي كلمه از عمق جانشان تلاش ميكنند براي سعادت؛ سعادتي كه در اسلام هست. دانشجوهاي ما هم همين جورند؛ دانشجوهاي ما امروز جزو برترين دانشجوها هستند؛ نه فقط از لحاظ ذهن و علم، بلكه حتّي از لحاظ صفا، معنويت، ايمان؛ دانشجوهاي ما خيلي خوبند؛ توي همين قضايا هم بارها ديده شده [است]. دانشگاه بسيار آزمايش خوبي داد؛ در همين قضايا نشان داد كه توي صحنه است، آگاه است، بيدار است. هرچه هم اين ارتباط حوزه و دانشگاه، اين پيوند حوزه و دانشگاه بيشتر بشود، اين معنويت، اين روحيات، بيشتر خواهد شد.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
تدبير ش49-50
ضرورت برنامهريزي در دانشگاهها براي فرهنگسازي و تربيت دانشجويان
دانشگاه غير از مسئلة علم، بايد به مسئلة فرهنگ هم بپردازد. ما ميتوانيم اين جوان را صبور، قانع، مايل به كار، مايل به تحقيقات، اهل كار جمعي، اهل اغماض، اهل تغليب عقل بر احساس، اهل انصاف، اهل وقتشناسي، اهل وجدان كاري تربيت كنيم؛ ميتوانيم هم عكس اين صفات را در او تزريق كنيم. واقعاً اين جواني كه در اختيار دانشگاه قرار ميگيرد - يك جوان هجده نوزده ساله - در خور اين تربيت هست. در دورههاي بخصوص ليسانس - اين دورة اول - ميتوان روي اين مسئله واقعاً فكر كرد، برنامهريزي كرد. شما ميتوانيد يك نسلي را به وجود بياوريد كه اين نسل داراي اين خصوصيات اخلاقي باشد. اين هم برنامهريزي ميخواهد؛ اين با پوستر و با دستور و با اينها درست نميشود. همانطور كه شما براي كار علمي نياز به برنامهريزي داريد و بايد برنامة كلان ترتيب بدهيد، براي اين كار هم برنامة كلان لازم است. اين برنامة كلان هم توي خود دانشگاه بايد انجام بگيرد؛ اين چيزي نيست كه ما بگوييم بيرون دانشگاه انجام بدهند، به دانشگاه ابلاغ كنند؛ اينها حكمي نيست كه با حكم بشود اين كارها را كرد؛ اينها كارهايي است كه بايد از درون دانشگاهها بجوشد. من اينها را عرض ميكنم تا انشاءاللَّه اين زمينه و ذهنيت به وجود بيايد و روي مسئلة فرهنگي در دانشگاه كار بشود.9 9. ۸۸/۱۱/۱۳ بيانات در ديدار وزير علوم و استادان دانشگاه تهران
لزوم برنامهريزي در دانشگاهها براي تعميق معرفت ديني دانشجويان
يك بخش مهم كار فرهنگي، كار ديني است؛ با دين مأنوس كردن، با عبادت انس دادن، لذت عبادت را چشاندن.... انس با قرآن و تدبر در قرآن، همچنين تدبر در ادعية مأثورهاي كه اعتبار دارد - مثل صحيفة سجاديه و بسياري از دعاها - در تعميق معرفت ديني خيلي نقش دارد. تعميق معرفت ديني خيلي مهم است. يك وقت يك كسي همينطور روي احساسات، در نماز جماعت هم ممكن است شركت كند، در اعتكاف هم شركت كند، در مجلس عزاي حسيني هم شركت كند، در فلان تظاهرات ديني هم شركت كند، اما اين معرفت در عمق جان او وجود نداشته باشد؛ لذا سر يك پيچي، سر يك دستاندازي، ميبينيد كه از جا در ميرود؛ اين به خاطر اين است. ما نظايرش را زياد ديديم. توي همين مجموعههاي انقلاب، اوايل انقلاب كساني بودند كه از ماها كه ريش داشتيم و عمامه داشتيم و اينها، به نظر ميرسيد كه اينها متدينتر و مقيدتر و پابندتر و نسبت به دين متعصبترند؛ بعد يك وقت - همانطوري كه عرض كردم - يك دستاندازي پيش آمد، ديديم تايرش در رفت! خوب، پيداست كه چفت و بست محكمي نداشته. بنابراين تعميق معرفت ديني، خيلي مهم است؛ انس با معارف اسلامي، خيلي مهم است. اين هم يك بخش كار فرهنگي است كه بايد ترويج شود. اينها متولي ميخواهد، متولياش هم شماييد؛ هيچ كس ديگر نيست. يعني شما مديران و رؤساي گروههاي تحقيقي، متولي اين كار هستيد. اين كار را نميشود به شكل اداري درست كرد و مثلاً تزريق كرد به يك مركز علمي و محيط علمي؛ اين را بايد بنشينيد برايش فكر كنيد؛ اينها خيلي مهم است.9 9. ۸۸/۱۱/۱۳ بيانات در ديدار وزير علوم و استادان دانشگاه تهران
تدبير ش53
بايد منشور اخلاقي پرستارها فراهم و معاهدة پرستاري تدريس شود
اخلاق پرستاري، مثل اخلاق پزشكي يك فريضه است، يك وظيفه است. اجر شما بسيار زياد است، تكليف شما هم بسيار سنگين است؛ چون بيمار انساني، يك ماشين نيست؛ يك مجموعة آهن و فولاد و پيچ و مهره نيست؛ فقط جسم نيست. روح انسان، احساسات انسان، عواطف انسان، بخصوص در هنگامي كه مريض است، دردمند است، خيلي نيازمند لطف است؛ نيازمند نوازش است. گاهي يك لبخند شما، از دارو و درماني كه براي اين بيمار به كار ميرود، ارزشش بيشتر است، اثرش بيشتر است. بيمار دچار آشفتگي است، دچار ناراحتي است - بخصوص بيماران سخت - كمك به او، فقط كمك به جسم او نيست؛ جسم او را با دارو و درمان و تزريق و تدابير پزشكي بايستي علاج كرد؛ اما روح او با محبت، با لطف، با نوازش، با مهرباني درمان ميشود. گاهي اين درمان روحي، حتّي جاي درمان جسمي را هم ميگيرد؛ اين، هم علمي است، هم به تجربه ثابت شده است كه شادي روح انسان، شادي عصبي و احساسي انسان، بر روي جسم او تأثير مثبت ميگذارد. اين، دست شماست؛ در اختيار پرستاران است.
پرستار كار سختي را بر عهده دارد، اجر بزرگي را هم دارد؛ اما وظيفة سنگيني هم دارد. اين تعادل ميان وظيفه و پاداش، ميان حق و تكليف، يكي از اركان بزرگ مفاهيم اسلامي و مباني اسلامي است. اين بازآموزي ... جا دارد كه در زمينة نه فقط مسائل علمي، بلكه در زمينة، اخلاق پرستاري هم وجود داشته باشد. حقيقتاً بايد منشور اخلاقي پرستارها فراهم شود، ميثاق پرستاري و معاهدة پرستاري بايد تعليم داده شود و تدريس شود؛ پرستار عظمت كار خود را - كه طبعاً اين عظمت كار، ملازم با اهميت شخصيت خود اوست - بداند؛ كار را آنچنان كه شايسته است، انجام دهد.1 1. 01/02/89 بيانات در ديدار پرستاران نمونه كشور به مناسبت سالروز ميلاد حضرت زينب كبری(س)
فرصت رشد و بالندگي را قدر بدانيد
عزيزان من![ دانشآموختگان دانشگاه امام حسين(ع)] اين فرصت جواني را، اين نيرو را، اين استعداد را قدر بدانيد! اين فرصت رشد و بالندگي را كه در اختيار شما قرار داده شده است، قدر بدانيد! هم شما، هم جوانان ارتش، هم جوانان نيروي انتظامي، هم مجموعة مقدس و پاكيزة بسيج عمومي، امروز در اين كشورِ خدايي، امكاناتي دارند كه هرگز چنين امكاناتي در اختيار جوانان برگزيده و مؤمن و صالح قرار نداشته است. از اين فرصتها استفاده كنيد. استفادة از اين فرصتها، بزرگترين شكر است.2 2. ۸۹/۰۳/۰۳ بيانات در جمع دانشآموختگان دانشگاه امام حسين(ع)
تدبير ش 55
انتظارات و ملاحظات مورد نظر در ارزيابي محيط دانشجويي
در مورد وضع دانشگاههاي ما و دانشجويان ما و اساتيد ... بعضي فقط روي نقاط منفي نگاه ميكنند؛ گاهي هم كه ما از دانشگاه و دانشجو و جوان تعريف ميكنيم، به خودشان ميگويند كه لابد اينها از فلان مفسده و فلان اشكالي كه وجود دارد، خبر ندارند؛ نه، اين مسئلة بيخبري نيست؛ ما از بخشهاي منفي و از قسمتهاي تاريك خيلي هم بيخبر نيستيم؛ ليكن طبيعت كار را بايد نگاه كرد؛ طبيعت جوان، آن هم دانشجو، آن هم در يك محيط جمعي، آن هم در معرض تبليغات عجيبي كه امروز وجود دارد؛ اغواگريهايي كه وجود دارد، تأثيرگذاريهايي كه روي فكر جوان فهميدة دانشجوي ما وجود دارد. با توجه به اينها، شما نگاه كنيد به واقعيتهاي درخشاني كه در محيط دانشجويي از لحاظ ديني هست؛ انسان ميفهمد كه خيلي مهم است. ... اين اعتكافها، اين نماز جماعتها، اين حضورهاي فعال در مواقع حساس و در مراكز حساس، اين اردوهاي جهادي، اين فعاليتهاي سازندگي - اينها خيلي مهم است.
جوان دانشجوي ما انصافاً امروز بينظير است؛ اساتيد ما هم همينجور. اين همه استاد مؤمن، متدين، فعال، علاقهمند به سرنوشت ديني و اسلامي كشور و ملت، در كشور ما نه فقط هيچ وقت وجود خارجي نداشته است، بلكه در مخيلة كسي هم نگنجيده است؛ كمااينكه امروز هم در دنيا چنين چيزي وجود ندارد. محيط دانشگاههاي ما يك چنين محيطي است؛ محيط دين است، محيط اسلام است. البته نه اينكه ما به اين اندازه قانع باشيم؛ نه! بحث قانع بودن نيست؛ اما انسان نميتواند عميقاً راضي و خشنود نباشد. اين، نعمت بزرگ خداست. پس اينها واقعيات است. محيط دانشگاه يك محيطي است حقيقتاً مساعد، حقيقتاً مناسب؛ و با انتظاراتي كه از اين محيط وجود دارد، حقيقتاً برجسته از لحاظ ديني.
بايد انتظارات را در نظر گرفت. توقع از هر محيطي، به يك كيفيتي است. توقعي كه انسان از محيط دانشجويي دارد، با توقعي كه از محيط طلبگي دارد، فرق ميكند. اقتضائاتي كه در اينجا هست، عواملي كه روي اينجا كار ميكند، عوامل تاريخياي كه روي اينها كار كرده، اينها همه بايد مورد ملاحظه قرار بگيرد تا انسان بتواند يك ارزيابي درستي داشته باشد. پس محيط دانشجويي هم محيط خيلي خوبي است؛ لذا بايد از اين استفاده كرد.8 8. ۸۹/۰۴/۲۰ بيانات در ديدار مسئولان دفاتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها
تدبير ش58
حوزة علمية قمداراي موقعيت حساس وممتاز جهاني
امروز هم قم مركز است. در اينجا در طول سالهاي متمادي، دهها هزار پروانة عاشق، گرد شمع معارف اهلبيت حركت ميكنند، علم ميآموزند، معرفت ميآموزند، با مشكلاتِ بسيار دست و پنجه نرم ميكنند، هدفهاي عالي و معنوي را در نظر ميگيرند و بدون توجه به اين مشكلات پيش ميروند. شايد در دنيا كمتر شهري سراغ داريم، شايد هم سراغ نداريم كه اين تعداد عظيم، انسانهاي دنبال فراگيري دانش دين و معرفت و معنويت و سلوك جمعي، از زن و مرد مشغول تلاش و كار باشند و شب و روز مجاهدت معنوي و علمي و فرهنگي كنند. اين حوزة امروز قم است، با اين موقعيت ممتاز جهاني؛ آن هم سابقة قم است، كه اولين حوزة اساسي مهم تشيع در اين شهر تشكيل شده است و بزرگاني از قبيل شيخ كليني و شيخ صدوق و ديگران بهرهمندان از اين چشمة فيض بودهاند، كه آثار آنها نگهدارندة معارف اهلبيت(ع) در طول قرنهاي متمادي بوده است. خوب! حوزههاي علميه - بخصوص حوزة علمية قم - در هيچ دورهاي از تاريخ خود، به قدر امروز مورد توجه افكار جهاني و انظار جهاني قرار نداشتهاند؛ به قدر امروز مؤثر در سياستهاي جهاني و شايد مؤثر در سرنوشت جهاني و بينالمللي نبودند. حوزة قم هرگز به قدر امروز دوست و دشمن نداشته است. شما ملتزمان حوزة علمية قم، امروز از هميشة اين تاريخ، دوستان بيشتري داريد؛ دشمنان بيشتر و خطرناكتري هم داريد. امروز حوزة علمية قم - كه در قلة حوزههاي علميه قرار گرفته است - يك چنين موقعيت حساسي راداراست.3 3. ۸۹/۰۷/۲۹ بيانات در ديدار طلاب، فضلا و اساتيد حوزه علميه قم
علم بايد برترين ارزش را در حوزهها داشته باشد
خودباوري و اعتماد به نفس علمي از ... لوازم استمرار هويت علمي حوزههاست. ... در تضارب آراء و انديشهها، «علم» بايد برترين ارزش را در حوزهها داشته باشد. البته تقوا و زهد و خشوع ارزشهاي برتر است، اما «علم» قابل سنجش و محک زدن است و از اين منظر «عالمترين» افراد بايد در حوزهها داراي بيشترين ارزشها باشند. ... انصاف علمي و جديت در کارهاي علمي [مورد تأکيد است] ... استاد حوزه با مطالعه و تأمل، «فکر نو» توليد کند تا حوزه به آفات نظام جديد آموزش مبتلا نشود.6 6. ۸۹/۰۸/۰۳ (گزارش خبري)ديدار جمعي از اساتيد، فضلا و طلاب نخبة حوزه علميه قم
تدبير ش 68
نبايد بگذاريم دشمن، جوان و دانشجوي ما را به بيايماني و ولنگاري عقيدتي سوق دهد
ما علم را به همراه ايمان در دانشگاه حفظ كنيم. در اين زمينه، اساتيد نقش دارند؛ با گفتارشان، بـا رفتارشان. دشمن ميخـواهـد جـوان مـا را - بخصوص دانشجوي ما را كه زمامدار فكر و علم و مديريت آيندة ما در اين كشور است - به بيايماني و ولنگاري عقيدتي سوق بدهد؛ نبايد بگذاريم. امروز بخصوص دارد روي اين مسئله كار ميشود. سوق دادن جوان مـا - بخصوص جوان علمي و فكري مـا - به سمت ولنگاري عقيدتي، به سمت بيايماني، به سمت هرزهپويي ذهني، يكي از كارهاي دشمن است. وقتي كسي ايمان دارد، يك خط مستقيمي دارد، دنبال اين ايمانِ خودش حركت ميكند. وقتي ايمان نيست، مثل كاهي كه همينطور به اين سو و آن سو كشيده ميشود، هرزهپويي دارد.11. 02/06/90 23رمضان المبارك 1432 بيانات در ديدار جمعي از استادان دانشگاهها
تدبير ش 77 مرداد 91
لزوم آرمانگرايي در اخلاق و معنويت
در زمينة معنويت و اخلاق هم بايد آرمانگرا بود. محيط دانشگاه به دليل اينكه محيط جوان است، بايد محيط پاكيزهاي باشد. بعضي خيال ميكنند دانشگاه يعني محيطي كه در آن، تقيد به دين و پايبندي به دين و اخلاق و اينها خيلي لزومي ندارد و مطلوب نيست. اين ناشي از بناي غلطي است كه در دوران طاغوت، در آغاز پيدايش دانشگاه، پايهريزي شد. آن روز كساني دانشگاه را به وجود آوردند كه به اصل دين و معنويت و اخلاق اعتقاد نداشتند؛ شيفتة غرب و فريفتة اخلاقيات غرب بودند. البته آن شيفتگي و فريفتگي، شكل عمومياش بود؛ يك عدهايشان هم مزدور و مأمور غرب بودند. بنا بود اينها در داخل كشور طراحي و برنامهريزي كنند كه تسلطي را كه به شكلي در دوران قاجار داشتند، در دوران پهلوي همان تسلط را و بيشترش را به شكل ديگر و آرامتري داشته باشند؛ تربيت يك نسل روشنفكر و درسخوانده و تحصيلكردهاي كه غربي بينديشد؛ ايراني است، اما فرانسوي و انگليسي و آمريكايي فكر ميكند؛ آرزوهايش آرزوهاي يك فرد آمريكايي است؛ اقدام و عملش هم اقدام و عمل يك فرد آمريكايي يا انگليسي است؛ اگرچه مليتش ايراني است و ساكن ايران هم هست. آنها تربيت يك چنين نسلي را دنبال ميكردند.
مـن كليت دانشگاه را بـههيچوجـه زيـر سؤال نميبرم؛ وجود اساتيد مؤمن و پاكيزه در دورة طاغوت را بههيچوجه زير سؤال نميبرم؛ خب! كساني بودند كه ما آنها را ميشناختيم؛ بسيار مردمان خوب، بسيار مردمان پاكيزه؛ هم در بين اساتيد بودند، هم در بين دانشجوها بودند - البته كمتر - ليكن بناي دانشگاه اين بنا بود؛ لذا آن اساتيد مؤمن هم جز در يك دايرة محدودي نميتوانستند اثرگذاري كنند؛ حركت دانشگاه، يك حركت غلطي بـود. كسانـي نگاهشان بـه آن شـرايـط است؛ خيال ميكنند رفتن به دانشگاه، ملازم با بيقيد شدن و عدم مبالات در مورد دين و اخلاق و حجاب و طهارت و پاكيزگي ديني و اخلاقي است. اين واقعيت ندارد، اين نگاه درستي نيست. دانشگاه مركز معنويت است؛ چون علم يك امر معنوي است. علم - هر علمي باشد - يك ارزش معنوي است، يك ارزش روحـي اسـت. محيط دانشگاه، محيط جـوانـي است؛ محيط مـؤمنـي است. در كشور، متدينتـرينهـايمان در ميان جـوانهـايمان هستند؛ فداكارترينهايمان در ميان جوانهايمان بودند و هستند؛ بنابراين چه دليلي دارد كه محيط جوانِ اهل علمِ دانشگاه، يك محيط غيرديني باشد؟ نخير! محيط ديني است. من توقعم اين است كه كسي كه وارد دانشگاه ميشود، اگر قبل از آنكه وارد دانشگاه بشود، تقيدات دينياش ضعيف بوده، با ورود به دانشگاه، تقيدات دينياش تقويت شود. بنابراين آرمانگـرايي در معنويت و اخلاق هم يك امـر معتبري است؛ مثل آرمانگـرايي در سياست، مثل آرمانگرايي در علم و در همة امور زندگي.4 4. ۹۱/۰۵/۱۶ بيانات در ديدار دانشجويان
تدبير ش 82 ارديبهشت و نيمه اول خرداد92
اهميت دانشگاه فرهنگيان و لزوم پشتيباني از آن
مسئلة دانشگاه فرهنگيان هم خيلي مهم است؛ اين هم از جملة چيزهايي است كه بايد بهطور جدي به آرايش دروني آن توجه شود. معلم اگر شخصيت خودش ساخته نباشد، نميتواند به متعلم خـود، بـه مخاطب خـود چيزي بـدهـد. اينجا شخصيت معلمين ساخته ميشود. اگـرچه ايـن دانشگاه در ذيـل آموزش و پرورش تعريف شده است و مربوط بـه آموزش و پرورش است، ليكن آموزش عالي بايد همة پشتيبانيهاي ممكن را از اين دانشگاهها بكند. اينها كارهايي است كه در زمينة آموزش و پرورش بايد انجام بگيرد.6
6. ۹۲/۰۲/۱۸ بيانات رهبر انقلاب در ديدار جمعي از فرهنگيان
تدبير ش91 – آبان و آذر 93
افتخارات دانشگاه امام علي(ع) تکرار در الف7 - ز6
اين دانشگاه که به نام مبارک اميرالمؤمنين(ع) مزين است، افتخارات زيادي دارد. اين شهدايي که در اينجا تصوير نوراني آنها را مشاهده ميکنيم، اينها همه از اين دانشگاه برخاستند، در اينجا تربيت شدند و توانستند نقش ايفا کنند. در ميان رزمندگان ما و شهداي عزيز ما تعدادي از جوانان دانشجوي اين دانشگاه هم حضور داشتند؛ اين دانشگاه جاي بابرکتي است، جاي مبارکي است؛ اين دانشگاه محلّ پرورش و رشد انسانهايي است که امروز ملّت ايران به وجود آنها ميبالد و آنها را ماية اقتدار معنوي خود بهحساب ميآورد؛ اين را قدر بدانيد و به اينکه در يک چنين مرکزي مشغول آمادهسازي خودتان هستيد افتخار کنيد.5
5. ۹۳/۰۸/۲۶ بيانات در هشتمين مراسم دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه افسري امام علي(ع) ارتش جمهوري اسلامي ايران
ضرورت فراگيري نظاميگري با ضوابط اسلامي و مباني ديني تکرار در ز1-4
عزيزان من! درس را خوب بخوانيد، نظاميگري را بهخوبي فرا بگيريد، نظاميگري را با ضوابط اسلامي و مباني ديني همراه کنيد، ابتکار کنيد: همچنانکه محقّقان ما، دانشمندان جوان ما در ميدانهاي گوناگون علمي، پديدههاي علمي را عرضه ميکنند، شما هم پديدههاي نظامي را، پديدههاي سازماندهي نظامي را، پديدههاي ارتشي را، پديدههاي نويني را که ميتواند يک سازمان نظامي را به اوج اعتلاء برساند، به وجود بياوريد، ابتکار کنيد و در ميان خودتان آنها را رواج بدهيد.5
5. ۹۳/۰۸/۲۶ بيانات در هشتمين مراسم دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه افسري امام علي(ع) ارتش جمهوري اسلامي ايران
راه اعتلاي روزافزون نيروهاي مسلّح تکرار در و5- ب4 - ز1
جوانان عزيز! فرزندان فداکار اين ملّت که اين عرصة خطير را براي خدمت خودتان انتخاب کرديد! خودتان را براي اعتلاي روزافزون مجموعة نيروهاي مسلّح آماده کنيد. درس که ميخوانيد، آموزش که ميبينيد، فکر و تحقيق که ميکنيد، انضباط و ساير فنون نظامي را که فرا ميگيريد، با اين نيت، با اين فکر، با اين همّت بلند آنها را همراه کنيد که ميخواهيد به معناي حقيقي کلمه پاية مهمّ اقتدار کشورتان باشيد.5 5. ۹۳/۰۸/۲۶ بيانات در هشتمين مراسم دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه افسري امام علي(ع)ارتش جمهوري اسلامي ايران
الگو گیری از علمای بزرگ داخلی درمراکز آموزشی
بیانات در دیدار دست اندرکاران همایش ملی حکیم تهران (مرحوم آقا علی مدرس زنوزی) 1397/02/3
در مورد بزرگداشتها؛ این کار، کار مهمّی است. ما به بزرگداشت کسی مثل آقا علی مدرّس نباید به این چشم نگاه کنیم که حالا یک آدم بزرگی را داریم معرّفی میکنیم؛ نه، این معرّفیِ یک جریان فکری است، مطرح کردن یک اندیشه و یک اندیشه ورز بزرگ است. آقایان عنوان کنگره را نوشتید مدرّسِ تهران، حکیم تهران؛ خب بله، ایشان در تهران بودهاند و حکیم تهران هم هستند، منتها حکیم تهران، فقط مرحوم آقا علی مدرّس نیست. من الان همنیطور که آقایان صحبت میکردید، چند اسم راجع به همین حکمایی که در صد سال اخیر در تهران بودهاند به ذهنم آمد؛ از میرزا ابوالحسن جلوه، تا آقا محمّد رضای قمشه ای که در زمینهی عرفان است، تا مرحوم هیدَجی، تا مرحوم میرزا عبدالله زنوزی. میرزا عبدالله زنوزی پدر ایشان است و آقا علی شاگرد پدرش است؛ هر دو شاگرد ملّاعلی نوری اصفهانند. مرحوم ملّاعلی نوری هم یکی از آن بزرگان این به اصطلاح مِضمار و این میدان است؛ یعنی اینها کسانی هستند که فلسفهی ملّاصدرا را احیاء کردند. فلسفهی ملّاصدرا بعد از یک برههای از زمان، مورد تهاجم شدید قرار گرفت و افول کرد؛ بعد یک کسانی در اصفهان پیدا شدند و آن را احیاء کردند که همهی آنها هم در اصفهانند؛ البتّه غالباً هم اصفهانی نیستند؛ مثل ایشان که اصفهانی نیست، مثل خیلی از آقایان و بزرگانی که اسمشان آورده میشود؛ اینها اصفهانی هم نیستند لکن مرکز، اصفهان بوده؛ این نشاندهندهی این است که اصفهان مرکز علوم عقلی بوده. بعد این پدر و پسر -مرحوم میرزا عبدالله زنوزی و مرحوم آقا علی حکیم- منتقل میشوند به تهران و آنوقت، تهران مرکز علوم عقلی میشود. به هرحال اینها خیلی شخصیّتهای بزرگیاند؛ تا این اواخر که میرسد به مثلاً مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی، آمیرزا احمد آشتیانی، مرحوم شاهآبادی.آمیرزا مهدی خیلی معروف است لکن آمیرزا احمد آشتیانی بهعنوان یک حکیم، معروف نیست؛ درحالیکه ایشان فلسفهدان بزرگ و واقعاً حکیم بوده؛ همنیطور مرحوم آشیخ محمّدتقی آملی که ایشان خب شرح منظومه دارد ملاحظه کردهاید، یعنی حکیم بوده؛ البتّه فقیه است، فقیه بزرگی است، در حدّ مرجع تقلید است امّا حکیم است یعنی دارای [تخصّص] علوم عقلی است. به نظر من اینها را یکی یکی باید از کُنج انزوا و آن خلوت گمنامی شان بیرون کشید و اینها را مطرح کرد؛ اینها حرف دارند، مطلب دارند.
ایجاد هویت ملی در جوانان دانش آموزان
بیانات در دانشگاه فرهنگیان1397/02/19
خب در این عرصه یک جنگ بزرگی وجود دارد؛ عزیزان من، جوانهای هوشمند و پُرانگیزه و مؤمن که در این مجموعه جمع شدهاید، و همهی کسانی که در مجموعهی تعلیم و تربیت میخواهند نقش ایفا کنند! این جنگ را جدّی بگیرید؛ الان یک جنگ وجود دارد. یک عدّهای میخواهند لالایی بخوانند که ما خوابمان ببرد و نفهمیم دشمن مشغول چه کاری است. در عرصهی تربیت انسانهای والا، انسانهای باهمّت، انسانهای رشید و شجاع، انسانهای باهدف -در عرصهی این تربیت مهم، این کار عظیم- یک جنگی برپا است؛ یک عدّهای میخواهند درست عکس این تحقّق پیدا بکند و جوان مؤمن، جوان مسلمان، جوان ایرانی با این خصوصیّات پرورش پیدا نکند. از راههای مختلف دارند تلاش میکنند. این مسئلهی هویتی که بنده مکرّر روی آن تکیه میکنم، ناظر به این مسئله است. دانشآموز ما بایستی با احساس هویّت ملّی رشد کند و تربیت پیدا کند و بزرگ بشود و پیش برود. وقتی یک جوان احساس هویّت کرد، از انحراف، از خیانت، از سستی و تنبلی پرهیز خواهد کرد. عمدهی این اشکالاتی که گاهی پیش میآید بهخاطر این است که آن احساس هویّت حقیقی، احساس هویّت ملّی در یک انسان وجود ندارد. وقتی احساس هویّت وجود نداشت، دیگران میتوانند او را به این سمت و آن سمت [بکشند]: میکشد از هر طرف چون پَر کاهی مرا وسوسهی این و آن، دمدمهی خویشتن احساسات هست، غرایز هست، انگیزههای درونی هست، شیطانِ هوای نفس ما هست؛ از بیرون هم دهها دست ما را به این سمت و آن سمت میکشد؛ آن چیزی که نمیگذارد ما منحرف بشویم، پایبندی ما است، احساس هویّت ما است؛ جوان را اینجوری باید تربیت کنید؛ شماها باید تربیت کنید.
سند انحرافی 2030
بیانات در دانشگاه فرهنگیان1397/02/19
و آخرین مسئلهی در این بخش از عرایض من، مسئلهی سند انحرافی ۲۰۳۰ است. سال گذشته بنده رسماً علناً قاطعاً منع کردم از اینکه این کار انجام بگیرد؛ مسئولین آموزش و پرورش استقبال کردند، دنبال کردند؛ منتها بنده شنیدهام در بخشهای مختلفی، اجزای سند ۲۰۳۰ دارد تحقّق پیدا میکند؛ این معنایش این است که اختیار مهمترین مسئلهی کشور در دست دیگران باشد. غیر از این محتوای ۲۰۳۰ -که در آن البتّه مسائل انحرافی وجود دارد که تردیدی در آن نیست- که اگر همهی آن هم درست بود، معنا نداشت که یک کشوری مثل ایران، با این فرهنگ، با این سابقه، با این نظام مقتدر و عزیز اسلامی، برنامههای آموزش و پرورشی خود را و سند آموزش خود و پرورش خود را از دیگرانی که نشستهاند و با اغراض گوناگون -حالا یا اغراض سیاسی یا اغراض گوناگون فاسد دیگر- یک چیزی تهیّه کردند، از آنها بگیرد؛ چنین چیزی معنی ندارد.(۹) خدا خیرتان بدهد؛ خب راهش این است که هم نمیرید، هم ۲۰۳۰ را نپذیرید؛ بهترش این است!(۱۰)
پیشرفت در فلسفه و علوم عقلی
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در کنگره «نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی»1397/2/22
در فلسفه و علوم عقلی بایستی حرکت خودمان را سرعت بدهیم. و خوشبختانه در جوامع شیعی و بخصوص در ایران علوم عقلی رشد بسیار خوبی داشته است؛ از گذشته هم همینجور بوده؛ دانشمندان و متفکّرین عقلی بزرگی در کشور ما و در مجموعهی علوم اسلامی وجود داشتهاند و حضور پیدا کردهاند که آثارشان هم هست. در این زمینه باید در علوم عقلی پیش برویم. غربیها با امتداد فلسفههای خودشان، مسائل سیاسی، مسائل حکومتی، مسائل اجتماعی را حل کردهاند. من دیروز در نمایشگاه کتاب کتابهایی را دیدم که غربیها نوشتهاند، [در] تأثیر فلسفه در فوتبال؛ یعنی امتداد فلسفه حتّی به فوتبال! ببینید این امتداد دادنِ مسائل فطریِ خودشان به تمام عرصههای زندگی و میدانهای زندگی است ؛ ما این کار را بایستی انجام بدهیم. ما ازلحاظ فلسفه قوی هستیم؛ فلسفهی اسلامی از فلسفهی غربی، قویتر و ریشهدارتر و دارای استحکام بیشتر است، ولی بایستی امتداد آن در زندگی، محسوس باشد؛ قضاوت فلسفهی ما در مورد حکومت، در مورد مسائل اجتماعی، در مورد اقتصاد، در مورد عموم مسائل تمدّنساز بایستی معلوم باشد، روشن باشد؛ اینها کارهایی است که باید انجام بگیرد. اینها در زمینهی علومِ خاصِّ اسلامی است، در زمینهی علوم طبیعی هم همینجور است.
اساساً روز معلّم به نام شهید و به نام شهادت است
بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان1398/02/11
این جلسه از جهات مختلفی اهمّیّت دارد از نظر این حقیر: یکی اینکه دربارهِی مهمترین موضوع تمدّنی ما یعنی تعلیم و تربیت است؛ یکی اینکه اساساً روز معلّم به نام شهید و به نام شهادت است؛ و جهات مختلف گوناگونی که در ضمن صحبت عرض خواهم کرد. شهید عزیز ما، مرحوم آقای مطهّری (رضوان الله تعالی علیه) به معنای واقعی کلمه یک معلّم دلسوز بود، خوب فکر می کرد، خوب بیان می کرد، خوب دنبال می کرد؛ صِرف اینکه حرفی بزنیم و تکلیفی اداء کنیم نبود. ما از نزدیک می دیدیم که چگونه دلسوزانه، رسوخ اندیشههای عمیق اسلامی خود را در ذهن جوان های آن دوره -با همهی محدودیّت هایی که وجود داشت- دنبال می کرد و در این راه شهید شد؛ این مهم است؛ این شهادت، امضای قطعی حقّ متعال پای کارنامهی این شهید عزیز است.
لزوم تمرکز مسئولین بر روی مسائل دانشگاه های وابسته به سپاه برای اعتلا و ارتقای آنها
بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین(ع) 1398/7/21
در مورد این دانشگاه -چه دانشگاه جامع، چه دانشگاه تربیت افسری امام حسین (علیه السّلام)- باید عرض بکنیم که یکی از برکات بزرگ الهی است بر همهی کسانی که در این دانشگاه تحصیل می کنند یا در این دانشگاه خدمت می کنند یا از برکات دانشآموختگان این دانشگاه انشاءالله بهره خواهند برد؛ یک برکت الهی است. این دانشگاه، دانشگاه مهمّی است؛ من اصرار دارم برای اینکه مسئولان محترم سپاه تمرکز کنند بر روی مسائل این دانشگاه، برای اعتلای این دانشگاه و ارتقای این دانشگاه. البتّه گزارشی که فرماندهی محترم اینجا ارائه کردند، گزارش خوبی بود، نویدبخش است، نشاندهندهی پیشرفت است؛ مراسمی هم که شما اجرا کردید، نشانهی تداوم ابتکارات جوانان سپاهی است و مراسم امروز، مراسم زیبا و پُرمغز و پُرمضمونی بود لکن همین طور که بارها تأکید کردیم، تکرار کردیم، خرسندیم، افتخار می کنیم امّا قانع نیستیم؛ بایستی همچنان این حرکت پیشرفت ادامه پیدا کند؛ هم در سطح علمی و تربیتی دانشگاه و هم در موضوعات دیگری که عرض میکنم. از جمله نظام جذب و عضویابی خیلی مهم است؛ بایستی بر روی آن تکیه کرد، تأکید کرد. برنامههای آموزشی عمیق؛ برنامههای آموزش بایستی جدّاً دارای عمق باشد.
ارتباط عاطفی و برادرانه بین فرماندهان و مدیران و مجموعه
بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین(ع) 1398/7/21
مواردی که فرمانده سپاه اشاره کردند، موارد مهمّی است؛ همین طور که گفتند، درست است؛ آیندهی علمی بشریّت و جهان به سمت این مسائلِ نوپدید است، ما هم در این مسائل بحمدالله عقب نیستیم. بایستی هر چه ممکن است بر روی این مسائل تکیه بشود: آموزش عمیق، تربیت جامع، تخصّص لازم در مدیران مجموعه، ضابطهگرایی. از جملهی چیزهایی که بنده تأکید می کنم، نظاممند بودن و ضابطهگرایی در همهی مسائل این دانشگاه [است] و در عین حال، با وجود ضوابط مستحکم و نظام مستحکم منضبط، ارتباط عاطفی و برادرانه بین فرماندهان و مدیران و مجموعه؛ همان چیزی که خصوصیّت سپاه پاسداران از اوّلِ تشکیلِ سپاه بود که فرماندهانِ عالیِ سپاه، برادرانه با آحاد افراد سپاهی برخورد می کردند. یکی از نکات هم این است که اساتید مشغول در این دانشگاه، اساتید عمیقاً مؤمن به مسائل انقلاب، مؤمن به سپاه پاسداران انقلاب، روی این مسائل باید تمرکز کنند؛ دوستان عزیز ما، برادران عزیز ما، مسئولان سپاه، متمرکز بشوند بر روی مسائل این دانشگاه؛ این دانشگاه خیلی مهم است و انشاءالله نقش ایفا خواهد کرد در مسائل اساسی کشور.
|