تدبير ش31- 32
شخصيتهاي مطرح جامعه بايد مراقب حرف زدنها، نوشتهها و موضع گيريهاي خودشان باشند
شخصيتهاي مطرح جامعه - سياسي و فرهنگي و غيره_ بايد مراقب حرف زدنهاي خودشان، مراقب نوشتنهاي خودشان، مراقب موضعگيريهاي خودشان باشند_. اتحاد و اتفاقي كه رمزِ همهي پيشرفتها و پيروزيهاست، امروز بيشتر از همه براي اين كشور لازم است. 4/4/87
تدبير ش47
ضرورت بيان و انعكاس پيشرفتهاي كشور
در انتقاد از بيانصافي يك دستگاه يا يك كس، خود ما بايد دچار بيانصافي نشويم؛ به اين توجه كنيم! صدا و سيما، آيا وضعيت واقعي كشور را نشان ميدهد؟ نه! ناقص نشان ميدهد. خيلي پيشرفتهاي برجسته و بزرگ هست كه صدا و سيما نشان نميدهد. دليلش هم اين است كه شما مجموعة مرتبط با حوادث گوناگون، از خيلي از حقايق كشور و پيشرفتهاي كشور مطلع نيستيد؛ نقص صدا و سيماي ماست. والاّ اگر صدا و سيما ميتوانست همان جور كه تلويزيون فلان كشور غربي، با يك سابقه و تجربة فراوان و با استفادههاي هنري، دروغهاي خودش را راست جلوه ميدهد، واقعيات موجود كشور را درست منعكس كند، شما بدانيد امروز اميد نسل جوان، دلبستگي نسل جوان به كشورش، به دينش، به نظام جمهورياسلامياش، بهمراتب بيشتر از حالا بود. اين ايراد ماست به صدا و سيما. اگر ميتوانست درست وضع كشور را منعكس كند، خيلي شعف و بهجتِ بينندگان بهمراتب بيشتر از آني ميشد كه امروز هست. خيلي از كارها دارد انجام ميگيرد كه ماية خوشوقتي است، ماية خشنودي است؛ نه فقط در زمينههاي علمي، در زمينههاي اجتماعي، در زمينههاي سياسي؛ ماية سرافرازي است. اين را خيليها - اغلب يعني - خبر ندارند. بنده غالباً به مسئولين دولتي اعتراضم اين است كه: چرا نميتوانيد بيان كنيد؟ بيان كردن هم يك هنري است؛ بيان هنري بخصوص، هنر بزرگي است؛ اين را ندارند.2 2. ۸۸/۰۸/۰۶ بيانات در ديدار جمعي از نخبگان علمي كشور
تدبير ش52
لزوم استفاده از فرصت براي اهداي ارزشهاي برجسته به ملتهاي عالم
اينكه نوروز به عنوان يك جشن بينالمللي ثبت شد، اين حُسن بزرگ را داشت و دارد كه اين نوعي هدية ملتهاي ما به ملتهاي جهان و به ملتهاي غربي و انتقال اين فرهنگ به آنهاست. اگرچه متأسفانه عادت بر اين شده كه هميشه جريان فرهنگي از آن طرف باشد. آنها عادت كردهاند فرهنگ خودشان را به كشورهاي ما و كشورهاي شرق صادر كنند؛ لكن مشرق سرشار و لبالب از ارزشهاي والاي فرهنگي است؛ چه بهتر كه بشود اينها را صادر كرد؛ بشود به دنيا اينها را هديه داد. ملتهاي شرقي خيلي ارزشهاي برجسته و ممتازي را در طول تاريخ در خودشان داشتهاند و اين فرصت بايد به وجود بيايد كه اينها را هديه كنند به ملتهاي عالم؛ و اين يكي از آن مناسبتهاست.1 1. ۸۹/۰۱/۰۷ بيانات در ديدار روساي جمهور شركت كننده در جشن جهاني نوروز
تدبير ش 55
مطلوب بودن انتقاد توأم با جهاد براي رفع نواقص در جامعه
فرض كنيد فيلمي هست كه ظاهر و قالب و پز انتقاد دارد - چون انتقاد چيز خوبي است ديگر - اما در واقع انتقاد نيست؛ نق زدن است. يك فرق اساسي وجود دارد بين انتقاد كردن و نق زدن. انتقاد كردن اين است كه شما يك نقطة منفي را پيدا كنيد، با تكية بر نقطة مثبتي كه در اين اثر نمايشي شما، در اين داستان شما وجود دارد، آن نقطة منفي را نشان بدهيد و مغلوب كنيد. جانماية يك اثر نمايشي طبعاً داستان است، قصه است، سرگذشت است. شما در اين سرگذشت، يك قهرمان داريد، يك هدف داريد. اين قهرمان دنبال يك هدفي است، با يك موانعي مبارزه ميكند. شما چالش جدي و واقعي و عينياي را تصوير ميكنيد. مقصود اين قهرمان اين است كه به آن هدف برسد و با اين موانع مبارزه كند. اين موانع، زشتيهايند. بالاخره در اين داستان، اين هنرمندي كه اين فيلمنامه را مينويسد يا اين كارگرداني كه كارگرداني ميكند، ميخواهند چه بكنند؟ ميخواهند خروجي و محصول اين مبارزه چه باشد؟ اين خيلي مهم است. اگر محصول اين مبارزه بايد اين باشد كه در چالش خير و شر، خير بر شر فايق و غالب بيايد، پس بايستي شما حركت خير را، جريان خير را توي اين نمايش نشان بدهيد. بله! حركت شر را هم - ايرادي ندارد - نشان بدهيد؛ اما معلوم بشود يك حركت خير وجود دارد كه كاراكتر قهرمان دنبال آن است، براي آن مبارزه ميكند، براي آن جانفشاني ميكند؛ حتّي گاهي جانش را بر سر آن ميگذارد، براي اينكه به آن هدف برسد. يعني درست است كه شما عيب و زشتي را نشان داديد، اما يك چيز بزرگتري را نشان داديد و آن، جهاد براي مبارزة با اين زشتي است؛ اين ميشود انتقاد. من به عنوان يك روحاني و به عنوان يك مسئول در نظام جمهوري اسلامي، به شما عرض ميكنم: اينجور انتقادي هيچ اشكال ندارد، بلكه مطلوب است؛ چون اين انتقاد، جامعه را به سمت رفع نواقص پيش ميبرد و حركت ميدهد؛ اين خوب است. اما يك وقت ... نق زدن است. آدم يك نقطة منفي را بگيرد، همينطور هي بنا كند آن را تكرار كردن. مگر نقاط منفي و نقاط ضعف از يك جامعه رخت برميبندد؟ مگر بكلي ريشهكن ميشود؟ شما اين را برداشتيد، يك چيز ديگر هست. اين كه جهتي نشد براي يك هنرمند؛ اين كه هدفي نشد؛ اين كه امتيازي نيست؛ افتخاري نيست؛ همينطور انسان نق بزند، سياهنمايي كند، يأس بپراكند. شما وقتي زشتي را نشان ميدهيد، اما آن عامل خيري را كه بناست بر زشتي غلبه پيدا كند يا با آن مبارزه كند، نشان نميدهيد، در جامعه يأس پراكنده ميشود و نوميدي به وجود ميآيد؛ فيلم شما را كه طرف نگاه ميكند، ميگويد: خوب، چه فايده؟ با آن تأثير عظيمي كه فيلم دارد، اثر نمايشي دارد.
من ميگويم: شما انتقاد كنيد! منتها انتقاد به معناي واقعي كلمه؛ يعني مبارزه و چالش خير و شرّ را نشان بدهيد تا معلوم شود كه اگر اين نقطة زشت و مردود در جامعه هست، اما انگيزهاي براي رفع آن وجود دارد، جرياني براي نابودي آن وجود دارد. اگر فقر را نشان ميدهيد، معنايش اين نباشد كه در جامعه فقر هست، اما هيچ انگيزهاي براي مبارزة با فقر وجود ندارد. اگر اينجور شد، طبعاً فيلم يأسآور ميشود؛ فضا را تاريك نشان ميدهد و برخلاف واقعيت هم هست.4 4. ۸۹/۰۴/۱۲ بيانات در ديدار رئيس سازمان و جمعي از هنرمندان صدا و سيما
تدبير ش56
دعوت به سمت خدا،بايد با جهت مشخص و با زبان درست انجام بگيرد
« اُدْعُ إِلِي سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ».( نحل 125) اين حكمت و موعظة حسنه و مجادلة احسن براي چيست؟ « اُدْعُ إِلِي سَبِيلِ رَبِّكَ ». يعني اين قبلاً يك اصل موضوعي است، دعوت به سمت خداست. در همه چيز همينجور است. دعوت بايد با زبان درست انجام بگيرد، اما جهت دعوت بايد مشخص باشد. معني ندارد كه انسان جهت دعوت را آزاد بگذارد؛ اين موجب گمراهي مردم ميشود. مردم را بايد هدايت كرد.66. ۸۹/۰۵/۳۱ بيانات در ديدار دانشجويان در يازدهمين روزماه رمضان
تدبير ش57
گزارش كارهاي انجام گرفته را در معرض اطلاع عموم بگذاريد
در زمينة مسائل اقتصادي هم كارهاي خوبي انجام گرفته، كه ... در گزارش ... به آن اشاره كردند. خوب است كه اين گزارش را در معرض اطلاع عموم بگذاريد؛ يعني چيزي باشد كه همه، اين گزارش دولت را در زمينة كارهايي كه انجام گرفته، بشنوند.2 2. ۸۹/۰۶/۰۸ بيانات درديدار رئيس جمهور و هيأت دولت
لزوم طرح پيشرفتهاي گوناگون براي اطلاع مردم
پيشرفتهاي افتخارآميز ... در بخش پزشكي و درمان و سلامت و زيستفناوري ... بايد مطرح شود، اينها بايد گفته شود تا مردم بدانند. يك عدهاي نشستند پاي دل دانشجو و استاد و آية يأس خواندن و يأسپراكني: آقا نميشود! آقا نميتوانيم!، آقا فايدهاي ندارد! اينها واقعاً مثل موريانهاند؛ موجودات پليد، مخرب، ويرانگر. كشور با طراوتِ تمام دارد پيش ميرود. اين درخت تناور، نهالي بود، امروز بحمداللَّه شجرة طيبه شده است؛«كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء». ( ابراهيم 24) در همة بخشها ما داريم پيش ميرويم. البته چالش هم داريم. آدم اگر بخواهد زمين نخورد، بايد راه نرود. بخواهيم راه بيفتيم، زمين خوردن دارد، تنه زدن دارد، تنه خوردن دارد. چالش، خاصيت حركت يك ملت است؛ بدون چالش كه نميشود. با اين طراوت، با اين ايستادگي، ملت دارد جلو ميرود؛ يك عدهاي مينشينند گوشه و كنار، بيخ گوش اين، بيخ گوش آن، با دانشجو، با استاد، با هر كدام يك جور، با مردم عادي يكجور، آية يأس خواندن و يأسپراكني. ... در بخشهاي گوناگون همينجور است ... بنده اطلاع دارم. مثلاً در فناوريهاي نظامي، كارهاي فراوانِ عجيب و غريبي شده. آن چيزهايي كه انسان توي تلويزيون ميبيند، ويترين است؛ ويترين كه نميتواند آن حقيقت كار و آن عظمت كار و آن پيچيدگي كار را نشان بدهد. كار خيلي انجام گرفته.44. 14/06/89 بيانات در ديدار اساتيد دانشگاهها
تدبير ش 60
ضرورت پخش تلاوت قاريان ايراني در مسجدالحرام از طريق رسانه ملي
تلاوت قاريان ايراني در مسجدالحرام مايه افتخار ايران اسلامي [است] ... در سالهاي اخير توجه خوبي به قرآن و تلاوت آن در ايام حج شده است و جا دارد رسانه ملي علاوه بر پخش تصاوير اماکن مشرفه ، بخشي از برنامههاي خود را به انعکاس اين تلاوتها اختصاص دهد.5 5. ۸۹/۰۹/۱۵ (گزارش خبري) در ديدار دست اندرکاران حج
تدبير ش 63
هيچ لزومي ندارد كارهاي پرهزينه را انجام بدهند
من اين نكته را حتماً تذكر بدهم؛ گاهي اوقات اين شعاري كه ما براي سال اعلام ميكنيم، بعد ناگهان ميبينيم همة در و ديوارهاي تهران و شهرهاي ديگر پر شده از تابلو، كه اين شعار رويش نوشته شده. اين فايدهاي ندارد. گاهي كارهاي پرهزينهاي انجام ميگيرد؛ چه لزومي دارد؟ آنچه كه من از مسئولين و از مردم عزيزمان توقع دارم، اين است كه اين شعار را بشنوند، باور كنند و دنبال كنند. تابلو كردن و در و ديوار را پر كردن و عكس زدن و اينها هيچ لزومي ندارد. اگر هزينهاي نداشته باشد، لزومي ندارد؛ اگر هزينه داشته باشد، اشكال هم دارد. هيچ لزومي ندارد كارهاي پرهزينه را انجام بدهند.7 01/01/90 بيانات در حرم مطهر رضوي در آغاز سال 90
لزوم اطلاعرساني به مردم براي مشاركت مستقيم در امر اقتصاد
مشاركت مستقيم مردم در امر اقتصاد، لازم است. اين، نيازمند توانمند شدن است؛ نيازمند اطلاعات لازم است كه اينها را بايد مسئولين در اختيار مردم بگذارند و اميدواريم انشاءاللَّه اين روند روزبهروز توسعه پيدا كند. البته رسانهها نقش دارند، راديو و تلويزيون نقش دارند، ميتوانند مردم را آگاه كنند؛ دولت هم بايد فعال برخورد كند و بتوانند انشاءاللَّه مسئلة اقتصادي را پيش ببرند.7 01/01/90 بيانات در حرم مطهر رضوي در آغاز سال 90
تدبير ش88 - ارديبهشت و خرداد93
لزوم معرّفي کارهاي خيرين به افکار عمومي
بايد به صداوسيما و مانند اينها هم سفارش بشود ... تا آنها هم به افکار عمومي، وجود يک چنين کاري [کار خيرين مدرسهساز] را تفهيم کنند و خوشبختانه در اطراف کشور شبيه اين کارها دارد رشد ميکند؛ روزبهروز دارد بيشتر ميشود. خيّرين درمان، در اين چند سال اخير بهوجود آمدهاند که دارند کارهاي خوبي انجام ميدهند. بههرحال، مردم خيّر در کشور فراوان و زيادند و مايلند کارِ خوب انجام بدهند؛ بايد کار را به آنها معرّفي کرد و به آنها اعتماد کرد.4
4. 15/02/93 (گزارش خبري)بيانات در ديدار اعضاي هيئت مديره جامعه خيرين مدرسهساز ايران
مقصود ما از فرهنگ تکرار در و6
هر جا ميگوييم: فرهنگ، مقصود ما از فرهنگ، يعني فرهنگ انقلابي، فرهنگ اسلامي، يعني ايجاد حرکت فرهنگي بر مبناي اسلام و بر مبناي ارزشهاي اسلامي و حرکت دادن جامعه به معناي حرکت فرهنگي به سمت اهداف اسلامي، تقويت فرهنگ اسلامي و باور اسلامي و آداب اسلامي و اخلاق اسلامي و سنّتهاي اسلامي! فرهنگ اين است. اينجور نيست که به هر شکلي ابزارهاي فرهنگي در کشور بهوجود آمد، ما خوشحال بشويم که: بله! فرهنگ پيشرفت کرده. نه! پيشرفت فرهنگ و تکية روي فرهنگ به معناي فرهنگ انقلابي است، فرهنگ اسلامي است، فرهنگ ديني است، تقويت ارزشهاي انقلابي و اسلامي است؛ اين مراد ما است و اين آن چيزي است که مورد انتظار از من و شما – بهعنوان سربازان اين انقلاب - است که بايد سينهمان را سپر کنيم و براي انقلاب کار کنيم.12 12. ۹۳/۰۳/۰۴ بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
ضرورت مدنظر قرار دادن كيفيت نگارش، گزينش اولويتها و اقناع مخاطب در تدوين تاريخ انقلاب اسلامي
مقولة تاريخ، از نظر پر كردن خلاء تجربه در مخاطب بويژه نسل جوان بسيار مهم [است]. ... نگارش صحيح تاريخ، موجب كسب تجربه براي مردم و بالا بردن آگاهيها در جامعه خواهد شد. ... علت بروز انقلاب مشروطه همانند انقلاب اسلامي ايران، فكرها، ايدهها، آرمانها و خواستهاي مردم بود كه با رهبري روحانيت و با نثار جان خود به ميدان آمدند؛ اما متأسفانه اين انقلاب بهوسيلة انگليس به انحراف كشانده شد و بعد از پانزده سال از آن، دوران حكومت ديكتاتوري سياه و وابسته رضاخان آغاز شد. ... ريشه حوادث تلخ دوران محمدرضا پهلوي نيز در دورة مشروطه و به انحراف كشانده شدن انقلاب مردم [بود]. ... اگرچه جنس انقلاب مشروطه همانند انقلاب اسلامي بود، اما ابعاد انقلاب اسلامي ايران بسيار فراتر و عميقتر از آن است. ... بر همين اساس و به دليل افزايش آگاهيهاي سياسي جامعه، گسترش ارتباطات بينالمللي و بيداري عظيم مردم، تاريخنگاري در مورد انقلاب اسلامي ايران با تاريخ نگاريهاي ديگر بسيار متفاوت است. ... تدوين و نگارش تاريخ چنين انقلاب باعظمتي، نيازمند توجه جدي به كيفيت تاريخنگاري [است]. ... در نگارش تاريخ انقلاب اسلامي بايد كيفيت نگارش، كيفيت استحصال مطلب، كيفيت در نحوه ارائة مطلب و كيفيت در گزينش اولويتها حتماً مدنظر قرار گيرند. ... مطالب بايد به گونهاي باشد كه مخاطب را اقناع كند.13 31/01/90 (گزارش خبري)بيانات در ديدار مسئولان و محققان مركز اسناد انقلاب اسلامي
ضرورت تهية جدول زماني براي نگارش اولويتهاي تاريخ انقلاب اسلامي
تهيه جدول زماني براي نگارش اولويتهاي مورد نظر در تاريخ انقلاب اسلامي ضروري [است]. ... انتخاب مخاطب نيز يكي ديگر از مسائل مهم در نگارش تاريخ انقلاب اسلامي است؛ زيرا اصليترين مخاطب اين تاريخ، نسل جواني است كه از حوادث انقلاب اسلامي و جزئيات، انگيزهها و پيامدهاي آن اطلاعي ندارد. ... مردم ساير كشورها نيز يكي ديگر از مخاطبان تاريخ انقلاب اسلامي [هستند]. ... مردم جهان عمدتاً اطلاعات دقيقي از تاريخ انقلاب اسلامي ايران ندارند؛ در حاليكه در مورد تاريخ انقلابهاي ديگر دنيا كتابها و رمانهاي متعدد و جذابي نوشته و ترجمه شده است.13 31/01/90 (گزارش خبري)بيانات در ديدار مسئولان و محققان مركز اسناد انقلاب اسلامي
لزوم استفاده از فضاي مجازي و اسناد متقن براي تدوين تاريخ انقلاب اسلامي
ارتباط مركز اسناد انقلاب اسلامي با نويسندگان، هنرمندان و مستندسازان انقلابي [لازم است]. ... امروز سينماگران، مستندسازان و رماننويسان انقلابي فراواني در كشور هستند كه بايد دستمايه قوي كار به آنها داده شود. ... استفاده از ظرفيتهاي فضاي مجازي [نيز مهم است]. ... قرار دادن اسناد متقن و جهتدهنده در فضاي مجازي، به بسياري از محققان و نويسندگان كمك شاياني خواهد كرد. ... از آفات تدوين خاطرات شفاهي ... در تاريخ نگاري[انقلاب اسلامي]، برخي اظهارنظرهاي غيرواقعي و ارائة ديدگاههاي تغيير يافتة امروزي بهجاي ديدگاههاي واقعي آن دورة تاريخي است.13 31/01/90 (گزارش خبري)بيانات در ديدار مسئولان و محققان مركز اسناد انقلاب اسلامي
تدبير ش 64
ضرورت جلوگيري از القاي تنش و درگيري در کشور
درخصوص برخي مسائل روز، ... متأسفانه برخوردي که برخي روزنامهها ... بهجاي القاي آرامش در کشور، القاي دوگانگي و دعوا را [ميکنند]. ... صاحبان قلم و تريبون ... نبايد به گونهاي صحبت و يا مطلبي [بنويسند] ... که القاي تنش و درگيري در جامعه [نمايند] ... زيرا اين موضوع، خلاف شرايط کنوني کشور است.2 2. ۹۰/۰۲/۰۴ (گزارش خبري) ديدار وزير کشور و جمعي از فرماندهان و مسئولان نيروي انتظامي
تدبير ش 66
بايستي جايگاه خودمان را در نشر و استفادة از كتاب، بالا بريم
ما بهعنوان ملت ايران و بهعنوان يك ملت مسلمان، ارتباطمان با كتاب، ارتباط بنياني و عميق و كهن است. ما امروز و ديروز با مقولة كتاب آشنا نشدهايم. در كشور ما، بخصوص بعد از انتشار اسلام، كتابخانههاي عظيم، مجموعههاي علمي، مكتوبات باارزش، يك سابقة كهن تاريخي دارد. ما ملتي هستيم كه با كتاب خيلي سابقه داريم؛ در طول قرنهاي متمادي با كتاب انس داشتهايم. البته آن روزها دسترسي به كتاب آسان نبود. استنساخ كتابهاي خطي دشوار بود؛ اما در عين حال كساني كه اهل بودند، شايسته براي استفادة از كتاب بودند، چه مجاهدتها ميكردند! خواندهايم و مكرر شنيدهايم كه كساني به يك كتاب احتياج داشتند، دارندة كتاب بخل ميورزيده و نميداده است؛ بعد با التماس، با زحمت، يك شب، دو شب اين كتاب را امانت گرفتند، شب و روز نخوابيدند، استراحت نكردند، براي اينكه اين كتاب را استنساخ كنند و يك نسخة آن را در اختيار خودشان داشته باشند. از اين قبيل فراوان است.
امروز اين موانع برطرف شده است. پيشرفت علم، توليد كتاب، تكثير كتاب، انتشار كتاب را آسان كرده. ما امروز بايستي با توجه به اين سابقة كهن، جايگاه خودمان را در نشر كتاب، در استفادة از كتاب، بالا ببريم.17 17. 29/04/90 بيانات در ديدار مسئولان كتابخانهها و كتابداران
در جامعه بايد سنت كتابخواني رواج پيدا كند
به كتاب بايستي اهتمام ورزيد. اهتمام به كتاب در واقع قوامش به اهتمام به كتابخواني است. در جامعه بايد سنت كتابخواني رواج پيدا كند. فايدة سوادآموزي اين است. اثر حركت و نهضتي كه در كشورها براي ريشهكن كردن بيسوادي انجام ميگيرد، عبارت است از همين، كه بتوانند از اين مجموعة عرضهكنندة فكر و ذوق و استعدادِ ديگران استفاده كنند؛ اين بدون كتابخواني امكانپذير نيست. به گمان من يكي از بدترين و پرخسارتترين تنبليها، تنبلي در خواندن كتاب است. هرچه هم انسان به اين تنبلي ميدان بدهد، بيشتر ميشود. كتابخواني بايد در جامعه ترويج شود؛ و اين كار بر عهدة همة دستگاههايي است كه در اين زمينه مسئولند؛ از مدارس ابتدايي بگيريد - كه برنامههايي بايد باشد كه كودكان ما را از اوان كودكي به خواندن كتاب عادت بدهد؛ خواندن با تدبر، خواندن با تحقيق و تأمل - تا دستگاههاي ارتباطجمعي، تا صدا و سيما، تا وسايل تبليغاتي گوناگون.17 17. 29/04/90 بيانات در ديدار مسئولان كتابخانهها و كتابداران
لزوم فراگير شدن تبليغات كتابخواني در سطح جامعه
يكي از كارهاي بزرگ و مهم در سطح جامعه اين است كه تبليغات كتابخواني همهگير شود. ما امروز ميبينيم براي كالاهاي كماهميت كه تأثيري هم در زندگي انسانها ندارند، صاحبانش تبليغات رنگينِ عجيب و غريبي را متصدي ميشوند؛ مباشر ميشوند؛ دستگاههاي ارتباطجمعي، مطبوعات، صدا و سيما آنها را پخش ميكنند؛ در حالي كه آن محصولات هيچ ضرورتي ندارند؛ هيچ لزومي ندارند؛ يك چيز اضافي در زندگي هستند؛ گاهي بودنشان مفيد است؛ گاهي بودنشان حتّي مفيد هم نيست؛ شايد مضر هم هست. محصولي با عظمت كتاب، با ارزش كتاب، درخور اين است كه تبليغ بشود؛ تشويق بشوند كساني كه ميتوانند كتاب را بخوانند؛ اين را ما بايد به صورت عادت در بياوريم.17 17. 29/04/90 بيانات در ديدار مسئولان كتابخانهها و كتابداران
تدبير ش 66
ضرورت بيان پيشرفتهاي كشور از زبان مسئولان غيردولتي
گزارشي از زبان غير دولتيها دربارة حقايق كشور، پيشرفتهاي كشور، تحركي كه وجود دارد، داده بشود و به سمع و نظر مردم برسد. نه اينكه من معتقد باشم كه بايد دائماً پيشرفتها را گفت؛ نه! نظر من را همه ميدانيد؛ من معتقدم نقاط مثبت و منفي در كنار هم بايد ديده بشود؛ ليكن آنچه كه به نظر من امروز اهميت دارد، اين است كه مردم كشور بدانند كه همت آنها، همت مسئولين، ظرفيتهاي گوناگون عظيم انساني در كشور چه فرآوردهاي داشته. اين را من به شما عرض كنم؛ من با مردم مرتبطم؛ مردم اين پيشرفتها را نميدانند. ... ما شاهد هستيم كه در كشور كارهاي بزرگي دارد انجام ميگيرد؛ اين افتخارش مال ملت ايران است. افتخار، متعلق به ملت ايران است. اين مردمند كه دارند ميكنند؛ اين مغزهاي متفكرند كه دارند كار انجام ميدهند؛ اين شخصيتهاي گوناگون علمي و فني و عملي و اقدامكنندگان و طراحان هستند كه اين همه افتخارات را در كشور دارند ميآفرينند. ما در بخش توليد، در بخش خدمات، در بخش كشاورزي، در بخش صنعت، در بخش صنايع دانشبنيان ... پيشرفتهاي خوبي داشتيم. خوب است كه مردم اينها را از زبان مسئولان بخشهاي گوناگون غيردولتي و كساني كه وابستگي به دولت ندارند، بشنوند؛ اين، مردم را اميدوار ميكند، خوشحال ميكند.
همة ما اين را توجه داشته باشيم كه امروز يكي از شگردهاي جنگ رواني دشمنان ملت ايران، نااميد كردن مردم است؛ من به اين نكته توجه دارم؛ من روي اين مسئله اصرار دارم. ميخواهند نسل جوان ما و نسل فعال ما و عناصر محرك اين كشور را - كه يقيناً يك امتياز ميانگيني نسبت به همة دنيا دارند - از كار بيندازند؛ يكي از راههايش همين است كه مأيوس كنند، بگويند آقا فايده ندارد، كاري نشده، كاري نميشود.10 10. 26/05/90 بيانات در ديدار فعالان و برگزيدگان بخشهاي اقتصادي
تدبير ش70
مسئولين تبليغات كشور و صدا و سيما، با كمك نخبگان منطقه، كرمانشاه را معرفي كنند
اين جلسه[ديدار با نخبگان] موجب ميشود كه يك معرفت بيشتري نسبت به كرمانشاه و برگزيدگان اين استان و استعداد نخبهپروري اين استان، براي بنده و امثال بنده به وجود بيايد. يكي از آقايان فرمودند كه: استان، سينة ستبر ايران است! - كه چه تعبير زيبا و پرمغزي است - ميخواهم عرض بكنم كه علاوة بر اين، چهرة زيباي ايران هم هست؛ علم و هنر و ادب و تلاش انقلابي و ورزش و روحيههاي پهلواني و همه چيز بحمدالله با هم در اين استان جمع شده است. ... چهرة حقيقي علمي و هنري و ادبي كرمانشاه، آنچنان كه بايد، شناخته شده نيست؛ و اين جاي افسوس و دريغ است. حق اين است كه مسئولين تبليغات كشور و صدا و سيما، به كمك خود زبدگان و نخبگان اين منطقه، كرمانشاه را معرفي كنند. حالا يك بخش، مربوط به گذشتة كرمانشاه است، يك بخش مربوط به امروزِ كرمانشاه است. امروز خوشبختانه استعدادها خيلي بالاست؛ كه امروز در بياناتي كه دوستان در اينجا كردند، نمونهاي از اين استعداد بالاي استان مشاهده شد. ... امروز خوشبختانه در كشور، اين همت، اين انگيزه و اين زمينه وجود دارد؛ اما يك روزي نبود. در دوران رژيم طاغوت، زمينه براي رشد استعدادهاي گوناگون واقعاً وجود نداشت. آنكساني كه در خودشان به صورت شخصي انگيزههايي وجود داشت، دنبال انگيزههاي شخصي حركت كرده بودند؛ هميشه هم همينجور است. يك وقت هست يك كاروان به راه ميافتد، يك كاروان ملي حركت ميكند؛ اين، زمينه لازم دارد؛ فضا لازم دارد؛ امروز اين زمينه و فضا هست، اما ديروز نبود. لذا آنچه كه ما از مفاخر علمي و ادبي و هنري و ديني و غيره در گذشته داريم، ميتوانيم اميدوار باشيم كه در آينده انشاءالله به همت و توان و تلاش و كوشش جوانان ما و مردان و زنان مؤمن ما و به توفيق الهي، چندين برابرِ آنها موجودي خواهيم داشت.9 9. 26/7/90 بيانات در ديدار نخبگان و برگزيدگان كرمانشاه
اظهار گلايه از تبليغات رنگ و لعابدار
من يك گلاية كوچكي هم دارم؛ ... آن گلايه اين است كه: من وقتي توي خيابانهاي كرمانشاه رفتم، ديدم به شكل غير متعارفي عكسهاي بزرگي از چهرة اين حقير در مسير نصب شده - به افراط، به اسراف - حتّي به نظرم در راه پاوه كه ميرفتيم، من ديدم در بعضي جاها توي جاده هم عكس نصب كردهاند؛ چرا؟! اين همه عكس! اين كار چند تا اشكال دارد: يكي اينكه اينها هزينهبر است، خرج دارد - من اطلاع دارم، ميدانم - و كاري است كاملاً غير لازم، با هزينة سنگين!؛ خب! اين توجيهي ندارد. ثانياً اين نحوة كار كردن و عكس زدن و تبليغهاي اينجوري، مناسب وضع ما و شأن نظام جمهوري اسلامي و شأن طلبگي ما نيست اينجور كارها مال ديگران است. كار ما بايستي با بساطت و سادگي پيش برود. اينجور كارهاي رنگ و لعابدار، متناسب با وضع ما نيست؛ و البته از لحاظ فني هم كسي نگاه كند، اينها ضد تبليغ هم هست. حالا اگر كسي هم ميخواهد واقعاً يك محبتي بكند، اينها كارهايي است كه خيلي تأثير ندارد؛ تأثيرات عكس هم دارد. به هر حال من گلايهمند شدم، منتها ندانستم كه به كي بايد اين گلايه را بگويم؛ كداميك از دستگاههاي مختلف در اين زمينه دستاندركار بودند و آنها اين فكر را، اين عمل را، اين اقدام را كردند؛ ديدم بهترين جا، همين جاست؛ اين چند روزه، جاي ديگري فرصت پيش نيامد. به هر حال، اينجور كارها خوب نيست. اين را همة دوستان، مسئولان و همكاران بدانند؛ اين سبك كار كردن و تبليغاتِ اين شكلي، باب انقلاب و نظام اسلامي نيست.13 13. 28/7/90 بيانات در ديدار با جمعي از مديران دستگاههاي اجرايي استان كرمانشاه
لزوم اطلاعرساني در زمينه پيشرفت زيرساختهاي فني و مهندسي
يكي ديگر از نقاط قوّت ما، پيشرفتهاي كشور در ايجاد زيرساختهاي فني و مهندسي و صنعتي است؛ كه هر وقت بينندگان خارجي آمدند ديدند و بازديد كردند، آنها را به تحسين وادار كرده است. اين كارهاي عظيمي كه در زمينة ارتباطات، راهها، ارتباطات مخابراتي و زيرساختهاي گوناگون فني و مهندسي و صنعتي و امثال اينها انجام گرفته است، يك داستان جداگانه است. من واقعاً متأسف ميشوم وقتي ميبينم اين گزارشهاي روشن و خوب، آنچنان كه بايد و شايد، به مردم داده نميشود كه مردم خوشحال بشوند؛ بفهمند در كشور چه اتفاقي دارد ميافتد.5 14/11/90 خطبههاي نماز جمعه تهران
تدبير ش 72 بهمن 90 استثناء نماز جمعه
لزوم اطلاعرساني در زمينه پيشرفت زيرساختهاي فني و مهندسي
يكي ديگر از نقاط قوّت ما، پيشرفتهاي كشور در ايجاد زيرساختهاي فني و مهندسي و صنعتي است؛ كه هر وقت بينندگان خارجي آمدند ديدند و بازديد كردند، آنها را به تحسين وادار كرده است. اين كارهاي عظيمي كه در زمينة ارتباطات، راهها، ارتباطات مخابراتي و زيرساختهاي گوناگون فني و مهندسي و صنعتي و امثال اينها انجام گرفته است، يك داستان جداگانه است. من واقعاً متأسف ميشوم وقتي ميبينم اين گزارشهاي روشن و خوب، آنچنان كه بايد و شايد، به مردم داده نميشود كه مردم خوشحال بشوند؛ بفهمند در كشور چه اتفاقي دارد ميافتد.5 5. 14/11/90 خطبههاي نماز جمعه تهران
تدبير ش73
ضرورت فرهنگسازي براي مصرف كالاهاي ساخت داخل
فرهنگسازي براي مصرف كالاهاي ساخت داخل، نيازمند تفكر، مطالعه، نگاه عميق، برنامهريزي و در نظر گرفتن ابعاد روانشناختي اجتماعي اين موضوع است كه صدا و سيما و ديگر دستگاههاي تبليغاتي بايد در اين خصوص اهتمام جدي داشته باشند.11 ۹۱/۰۱/۱۵ (گزارش خبري) بيانات در ديدار جمعي از مسئولان سه قوه
تدبير ش 77 مرداد 91
كارهاي ضروري براي انعكاس خاطرات آزادگان
در طول قرنهاي متوالي، يك عنصر جامدِ بيارزش تبديل ميشود به الماس؛ در صورتي كه استعداد آن را داشته باشد. دوران اسارت، كوتاه شدة قرنهايي است كه انسانهاي بااستعداد را تبديل كرده است به الماسهاي درخشان: آزادگان. ... قريب چهل هزار آزادة باارزش و رنجديده و تربيت شده در دوران سختي.
مسئلة اسارت از ابعاد مختلفي قابل توجه است. يكي از ابعاد، همين خاطرات باارزشي است كه دوستان بيان كرديد. البته بنده تعدادي از كتابهاي مربوط به خاطرات آزادگان را، و همچنين آنچه كه مربوط است به سيد عزيز بزرگوار ما، سيد آزادگان، مرحوم آقاي ابوترابي، مطالعه كردم. ميتوان حدس زد كه آنچه در خلال بيانات و نوشتهها در مورد دوران اسارت گفته شده است، يك بخش كوچكي است از يك داستان بلند، و ما همچنان احتياج داريم كه اين داستان بلند را بشنويم.
من همينجا عرض بكنم كه: انصافاً در طول اين بيست و دو سالي كه از بازگشت اسيران عزيز ما و آزادگان بلندآوازة ما ميگذرد، كمكاري صورت گرفته! ما بايد چندين برابرِ آنچه كه تاكنون كتاب نوشته شده است، در اين خصوص كتاب داشته باشيم. ما بايد فيلمهاي هنري برجستهاي از وضع آزادگانمان در اردوگاهها و زندانها داشته باشيم. شما ببينيد غربيها و مؤسسات بزرگ فيلمسازي چقدر راجع به ماجراهاي اسارتهايي كه در جنگ دوم يا جنگ اول داشتند، فيلم تهيه كردند؛ فيلمهاي خوب، فيلمهاي برجسته؛ در حالي كه آنچه در آن فيلمها وجود دارد، نشاندهندة روحيات مادي آن اسيراني است كه گرفتار شده بودند؛ كه در زندگي آنها، در حرفهاي آنها، در معاملات آنها به چشم ميخورد. همچنان كه شنيدم مأمور صليب سرخ به آزادگان ما در دوران اسارت ميگفته است كه ما وقتي به اردوگاههاي اسيران جنگ در كشورهاي ديگر ميرويم، سرخوردگي و افسردگي و خودزني و خودكشي و اينها مشاهده ميكنيم؛ چرا شما نداريد؟ او بايد اين سؤال را ميكرد. جوابش معلوم است: وقتي دل با معنويت آشنا نبود، با خدا آشنا نبود، نتيجهاش همان است. وقتي دل با خدا آشنا بود، وقتي احساس ارتباط كرد، وقتي احساس اعتماد كرد، وقتي خود را تنها نديد، وقتي در درون سلولهاي تنگ و شكنجهبار، بهشت معنوي را با خود مشاهده كرد ... ديگر افسردگي جايي ندارد، سرخوردگي جايي ندارد، خودكشي معنا ندارد. اين يك بخش از قضيه است، كه ما بايد از ذرهذرة اين بحر عميق و وسيع - كه زندگي آزادگان است - بيشتر از اين مطلع باشيم، كه مطلع نيستيم.
فيلمهاي خوبي بايد ساخته شود، كتابهاي خوبي بايد نوشته شود، خاطرهها بايد گفته شود. همين خاطرههايي كه امروز گفته شد، يك دنيا حرف در اينها هست؛ چقدر خوب است كه اينها پخش شود. من نظرم اين است كه همين خاطراتي كه امروز گفته شد، عيناً در صدا و سيما منتشر شود، پخش شود، تا مردم بشنوند؛ اينها ذخاير ماست، اينها سرمايههاي ماست؛ همين سرمايههاست كه اسلام را نگه داشت، شيعه را نگه داشت، جمهوري اسلامي را به قدرت و عزت رساند، ملت ايران را در دنيا سرافراز كرد.6 6. 25/05/91 بيانات در ديدار جمعي از آزادگان (بيست و ششم رمضان المبارك ۱۴۳۳)
كارهاي هنري فاخر در انعكاس ماجراهاي اسارت
براي اينكه دلهايمان قرص شود، براي اينكه راه را گم نكنيم، زندگي شما آزادگان ميتواند براي ما يك ستارة راهنما باشد.
من عقيده دارم و تأكيد ميكنم كه: حتماً ماجراهاي اسارت گفته شود، نوشته شود، به تصوير كشيده شود، كارهاي هنري فاخر بر روي آن انجام بگيرد. اين معنايش حمايت از يك قشر، دفاع از يك حادثه نيست؛ اين معنايش امضاء كردن و محكم و قطعي كردن سند پيروزي ملت ايران است؛ و اين كار بايد انجام بگيرد. من از هنرمندان كشورمان و از مسئولان رسانهها ميخواهم كه اين كار را بكنند، و شما بايد كمك كنيد. خوشبختانه آنطور كه حالا از بيانات دوستان استفاده شد و بنده هم بياطلاع نيستم، سندهاي زيادي وجود دارد، بهعلاوه خود شما سندهاي زنده هستيد؛ از حافظهها كمك بگيريد، بدون كم و زياد، بدون افراط و تفريط؛ آنچه كه واقع شده، بگوييد. وقتي اين با بيان هنري همراه شود، در دلها و روحيهها غوغا ميكند.6 6. 25/05/91 بيانات در ديدار جمعي از آزادگان (بيست و ششم رمضان المبارك ۱۴۳۳)
تدبير ش 78 شهريور و مهر 91
امتناع از به کار بردن تعابير مبالغهآميز
اظهار محبت بين مسئولين و بين مردم، بهخصوص نخبگان، چيز خوبي است. ... در كشور ما خوشبختانه اين هست، اما در بسياري از نقاط دنيا اين نيست؛ و اين از بركات اسلام است، از بركات تدين است؛ و طرفيني هم هست. ... منتها نكتهاي كه من ميخواهم عرض كنم، اين است كه اين اظهار محبت منتهي نشود به گفتن سخناني و بيان تعبيراتي كه مبالغهآميز بودن آنها براي همه آشكار است. البته شعر جاي اغراق و مبالغه است؛ اما اينكه از افراد كوچك و ناقصي از قبيل اين حقير، با تعبيراتي اسم بياوريم كه مخصوص بزرگان عالم آفرينش است، مربوط به معصومين است، مربوط به انبياء و اولياء است، چيز خوبي نيست. ما اين فرهنگ را نبايد در جامعه گسترش دهيم. حذف اينگونه تعبيرات، هيچ منافاتي با محبت طرفيني هم ندارد.25 25. ۹۱/۰۷/۲۰ بيانات در ديدار معلمان و اساتيد استان خراسان شمالي
تدبير ش 81 اسفند 91 و فروردين 92
توقعات و انتظارات از صدا و سيما
حساسيت نمايندگان مجلس خبرگان به مسائل مهم کشور و موضوعاتي همچون صدا و سيما، بسيار مهم و لازم است و بايد ادامه پيدا کند. ... سازمان صدا و سيما يک مجموعة پيچيدة فني، هنري، سياسي، سازماني است. ... مسئولان صدا و سيما افرادي خوب، متدين و پايبند به ارزشها هستند؛ اما توقعات و انتظارات نيز از صدا و سيما بسيار بالاتر است. ... برآورده شدن انتظارات از صدا و سيما منوط به نگاه بلندمدت مسئولان آن و پرهيز از نگاههاي مقطعي و کوتاه مدت است.9
9. 17/12/91 (گزارش خبري) بيانات در ديدار رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري
تدبير ش 82 ارديبهشت و نيمه اول خرداد92
نقش صدا و سيما در پوشش دادن به فعاليتهاي زنان مؤمن و انقلابي
براي پيشرفت آنچه كه در مورد زن ما عرض ميكنيم و از شما ميشنويم و فكر ميشود، حتماً بايستي صدا و سيما يك نقش صددرصدي ايفا كند. اين را اعتقاد داريم ما و سفارش ميكنيم، حتماً بايستي صدا و سيما يك نقش صددرصدياي ايفا كند؛ ميتواند؛ صدا و سيما ميتواند آنچنان فرهنگسازياي بكند كه زن مؤمن، فعّال، مجاهد فيسبيلاللّه، باحجاب، داراي خصوصيّات زن اسلامي، در جامعه محترم و مكرّم باشد؛ ديگران ميخواهند عكسش اتّفاق بيفتد. بعضي از برنامههاي صدا و سيما متأسّفانه در همان جهتِ خاصّ ديگران است! بايد عكس عمل بشود؛ يعني واقعاً بايد صدا و سيما صددرصد در خدمت اين فكر قرار بگيرد. ... بحمداللّه ما در زمينة مسائل زنان در نظام جمهوري اسلامي پيشرفتهايي داشتيم، منتها اين پيشرفتها متناسب با نياز، متناسب با توقّع، متناسب با آن امكاني كه در اسلام وجود دارد نيست؛ عقبماندگي داريم. اين عقبماندگي را انشاءاللّه شما خانمها بايستي به بهترين وجهي جبران كنيد.7 7. 21/02/92 بيانات در ديدار جمعي از بانوان فرهيختة حوزوي و دانشگاهي
تدبير ش 84 شهريور و مهر 92
ضرورت شناساندن دفاع مقدس به جوانان
به اين آقايان محترم حوزة هنري و بقيّة دستگاههاي نشر هم توصيه ميكنم: اين نوشتجات را قدر بدانيد. اين پديدهها و اين فرآوردههاي تاريخ انقلاب را، تاريخ دفاع مقدّس را قدر بدانيد؛ اينها را بايد خيلي قدر دانست. بين مردم هم منتشر بشود. اين جوانهاي ما، نه جنگ را ديدهاند، نه روايت درست و حسابي از جنگ شنيدهاند؛ روايت درست، اينهاست؛ اين كتابهاست؛ هر چه ميتوانيد كاري كنيد كه در دسترس جوانها قرار بگيرد [تا] جنگ را بشناسند، بفهمند چه بود، چه اتّفاقي افتاد؟ و جمهوري اسلامي چيست؟ ملّت ايران چه كساني هستند؟ اين طاقت عظيمي كه در ملّت ايران وجود دارد براي مواجهة با اين امتحانهاي بزرگ را دست كم نگيرند. يكي از چيزهايي كه ملّتها را هميشه زبون ميكند و تحت سلطة ديگران قرار ميدهد، اين است كه نقاط قوّت ملّتها از چشم خودشان پوشيده بماند؛ نفهمند چه ارزشهايي، چه تواناييهايي، چه نقاط قوّتي در آنها وجود دارد؛ اين را نفهمند. بايد ببينند جوانها، بفهمند حادثة جنگ چه بود و چگونه جوانهاي ما بدون سازوبرگ حسابي، بدون تواناييها و پيشآمادگيهايي كه معمولاً براي اينجور كارها لازم است، رفتند و چه كردند.13
13. 15/07/92 بيانات در ديدار راوي، نويسنده و برخي از دستاندركاران كتاب «لشكرخوبان»
لزوم ترجمة کتابهای دفاع مقدس
به اين آقايان محترم حوزة هنري و بقيّة دستگاههاي نشر هم توصيه ميكنم: اين نوشتجات را قدر بدانيد. اين پديدهها و اين فرآوردههاي تاريخ انقلاب را، تاريخ دفاع مقدّس را قدر بدانيد؛ اينها را بايد خيلي قدر دانست. بين مردم هم منتشر بشود. ... ترجمه هم بايد بشود. البتّه در ترجمة اينها، به گمان من بايد مترجم كسي باشد كه زباني كه به آن ترجمه ميكند، زبان مادرياش باشد؛ بدون اين نميشود؛ هم نويسنده باشد، هم زبان مادرياش باشد. حالا [در] بعضي از زبانها، پيدا كردن اينجور آدمي ممكن است آسان نباشد، امّا [در] بعضي از زبانها نه، آسان است؛ ميتوانيد كساني را پيدا كنيد كه مثلاً زبان مادريشان يا زباني كه در دورة كودكي با آن پرورش پيدا كردهاند ولو زبان مادريشان هم نيست؛ مثلاً انگليسي، من باب مثال. اگر اهل ذوق باشند، اهل نويسندگي باشند، قلم به دست بگيرند، اين كتاب را ترجمه كنند، هر چه صرف كنيد، ميارزد. البتّه به شرطي كه بتوانيد منتشر كنيد. دستگاههاي استكبار يكي از كارهايشان اين است - برخلاف ما كه گاهي خيلي روشنفكر ميشويم و ميگوييم كه همهچيز دست همهكس برسد؛ آنها نه! آنها بسيار متعصّب و در اين زمينه سختگيراند - بهآساني هم نميگذارند آن چيزي كه شما ترجمه كرديد، به دست مخاطبانش برسد؛ ولي خب! بايد راه پيدا كنيد، بتوانيد بكنيد. بنابر اين ترجمه خيلي كار مهمّي است.13
13. 15/07/92 بيانات در ديدار راوي، نويسنده و برخي از دستاندركاران كتاب «لشكرخوبان»
تدبير ش87 - اسفند92 و فروردين93
گفتمانسازي و تبيينِ لازم مطالب
مسئلة گفتمانسازي است. اين مطالبي كه عرض كرديم، اينها فقط نصيحت و درددلِ بين ما نيست كه شما بگوييد بنده بشنوم، بنده بگويم شما بشنويد، بايد اينها به صورت گفتمان در بيايد. گفتمان يعني باور عمومي؛ يعني آنچيزي كه به صورت يك سخنِ مورد قبول عموم تلقّي بشود، مردم به آن توجّه داشته باشند؛ اين با گفتن حاصل ميشود؛ با تبيينِ لازم - تبيين منطقي، تبيين عالمانه و دور از زيادهرويهاي گوناگون - حاصل ميشود؛ با زبان صحيح، با زبان علمي و منطقي و با زبان خوش، بايستي اين مطالب را منتقل كرد.4 4. 15/12/92 بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري
ضرورت جلوگيري از فراموش شدن حادثة عظيم دفاع مقدس
«فراموشي» بهدليل تکرار نکردن جزئيات حوادث بزرگ، اولين آسيب است. ... امروز نظام سلطه تلاش ميکند با همين ترفند، حادثة کم نظيرِ بيرون راندن مردم بومي شهرها و روستاها از کشور فلسطين بهتدريج کمرنگ و فراموش شود. ... زنده ماندن مسئله فلسطين در طول اين سالها به رغم همه توطئههاي جبهه استکبار «مرهون انقلاب اسلامي و فريادهاي خالصانة امام خميني» است. ... نبايد اجازه داد حادثة عظيم دفاع مقدس نيز دستخوش فراموشي شود.6 6. ۹۲/۱۲/۲۶ (گزارش خبري) بيانات در ديدار مسئولان اردوهاي راهيان نور کشور
وظيفة صاحبنظران در تبيين اقتصاد مقاومتي
اقتصاد مقاومتي به معناي مقاوم ساختن پايههاي اقتصاد، يکي از وظايف عمومي امروز ماست و همه ميتوانند در آن نقش ايفاء کنند، هم مسئولين و مسئولين قواي سهگانه، هم آحاد مردم، هم کساني که داراي مهارت کاراند، هم کساني که داراي سرمايهاند، هم صاحبنظران. البتّه ... بهعهدة صاحبنظران است که تفصيلات اينها را عرض بکنند.8 8. ۹۳/۰۱/۰۱ بيانات در حرم مطهر رضوي
تدبير ش89 - تير و مرداد 93
مراقب باشيد! فضاي جنجالي به نفع کشور نيست يا مسئولان جريانهاي سياسي و مطبوعاتي مراقب باشيد!
تکرار در ساير ج2
سفارش به جريانهاي سياسي و مطبوعاتي؛ يک توصيه به برادران و مسئولان جريانهاي سياسي و مطبوعاتي داريم. مراقب باشيد! فضاي جنجالي در کشور به نفع کشور نيست! بعضيها روي اعصاب مردم اينقدر راه نروند که آدم مشاهده ميکند! امنيت فکري و ذهني براي مردم مهم است. فضاي دعوا و فضاي اختلاف را افزايش ندهند، تشديد نکنند! حرفهاي دشمنان را هم مرتّب تکرار نکنند. بنده هرروز مبالغ زيادي روزنامه نگاه ميکنيم - مثل خيلي از چيزهاي ديگري که زياد ميخوانم - گاهي يک حرفهايي، يک تيترهايي در روزنامهها [ميآيد] که باب فلان روزنامة آمريکايي است! اتّفاقاً گاهي هم در همان روزنامههاي آمريکايي و غير آمريکايي هم هست که آنها هم گاهي براي ما ميآيد. مراقب باشيد؛ اينجور درست نيست.5 5. ۹۳/۰۴/۱۶ بيانات در ديدار مسئولان نظام(در نهمين روز ماه مبارک رمضان ۱۴۳۵)
تکليف و ايفاء نقش شاعر در تبيين حقايق تکرار در ج5
بعضيها اشکال کارشان اين است که اصل تهاجم را اصلاً نميبينند، درک نميکنند. اينکه يک جبههاي وجود دارد که سوگندخوردة ريشهکن کردنِ هويت ملّي و اسلامي و فرهنگي ملّت ما است، را اصلاً درک نميکنند؛ اينهمه علائم، نشانهها، ظواهر وجود دارد، نميفهمند؛ گفت: «وين گلّه را نگر که چه آسوده ميچرد»؛ آسوده ميچرند و اصلاً ملتفت نيستند؛ اشکال کارشان اينجا است. شاعر بهخاطر روح هنر و بهخاطر آن نگاه تيزبين، وقتي اين دغدغه، اين درد، اين احساس در او وجود دارد، اين تهاجم را طبعاً احساس ميکند و درصدد مقابلة با اين تهاجم بر ميآيد که اين از جملة کارهاي مهم است؛ و بهنام خداي جان و خرد، از جان و خرد اين ملّت دفاع ميکند و حمايت ميکند؛ اين، خصوصيت شعر - اين هنرِ والا و با ارزش - است؛ است؛ که البتّه دايرة اين کار و محدودة اين کار، فقط هم ملّت نيست، بشريت است؛ يعني با يک نگاه به بشريت دنياي امروز، دنياي گشوده شدنِ دست تطاول(تعدّي، ظلم) به همة ارزشهاي انسانها است - چه ارزشهاي مادّيشان، چه ارزشهاي معنويشان، دست تطاول به استقلال ملّتها، به ثروت ملّتها، به دين و معنويت ملّتها، به ناموس ملّتها و به اخلاق ملّتها. دست تطاول گشودند قدرتها با ابزار علم - که برايشان ثروت هم به بار آورده است و بهدنبال آن، تبليغات پرحجم دنيا هم در اختيار آنها است - و هر کاري دلشان ميخواهد، امروز با دنيا دارند ميکنند و خيلي راحت حقايق را دگرگون ميکنند. ... خب! انساني که شاعر است، يعني داراي نيروي شعور و درک و فهم و قوّت بيان و قدرت بيان است، اينجا تکليفش چيست؟ چهکار بايد بکند؟ علاوهبر اينکه شما ميتوانيد حکمت را بيان کنيد - که: «اِنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِکمَة» - )منلايحضرهالفقيه، ج ۴، ص ۳۷۹) ميتوانيد مصداقي باشيد براي:«وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ»(شورا، ۴۱) يا «وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا»(شعراء، 227) که در ذيل همين آية شريفة مربوط به شعرا است: «وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا» ميتوانيد مصداق اين باشيد. «انتصار»(کمک و ياري) کنيد، در صدد ياري جبهة مظلوم بربياييد، حقيقت را بگوييد، حرف را بگوييد، حقيقت را نشان بدهيد با شعرتان؛ ميتوانيد خيلي نقش ايفا کنيد در اين زمينهها. بالاخره داشتن اين امتياز، يک نعمت الهي است؛ يک حجّت الهي است؛ و هر نعمتي سپاسي دارد و براي هر حجّتي پاسخي بايد آماده بشود.6 6. ۹۳/۰۴/۲۲ بيانات در ديدار شاعران در شب ميلاد امام حسن مجتبي(ع)
تدبير ش90 – شهريور و مهر 93
توانايي ايستادگي در مقابل زورگويي با عزم راسخ و توکل بر خدا تکرار در ز5 يا6
تجربه هشت سال دفاع مقدس نشان داد که با وجود همه تنگناها و فشارها و نبود اعتبارات مالي و مشکلات فراوان، ميتوان با عزم راسخ و توکل بر خدا، در مقابل زورگويي و توقعات بيجاي قدرتهاي جهاني ايستاد. ... دوران دفاع مقدس يک مسئله مهم و داراي ابعاد گوناگون[است و] ... خاطرات و واقعيات و درسهاي هشت سال دفاع مقدس، يک فرهنگ ساري و جاري و سرچشمهاي است که اگر بهدرستي درک و فهم شود، قطعاً بهسود ملت ايران و آينده کشور خواهد بود.7
7. 02/07/93 (گزارش خبري) بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان نظامي
دفاع مقتدرانه ملت ايران و دستاوردهاي عظيم دفاع مقدس تکرار در ز5
بهواسطه ايستادگي ملت ايران در هشت سال دفاع مقدس، بسياري از شخصيتهاي اثرگذار و ذهنهاي فعال در کشورهاي اسلامي و غيراسلامي، به دفاع مقتدرانه با دست خالي، اعتقاد راسخ پيدا کردند. ... هزينههاي جنگ تحميلي بهويژه شهداي گرانقدري، تقديم انقلاب اسلامي شد، ... با وجود آنکه هزينههاي مادي و معنوي جنگ تحميلي بالا بود، اما دستاوردهاي ملت ايران در هشت سال دفاع مقدس، در مقابل هزينهها، بسيار عظيم است. ... همه فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس، به ثبت خاطرات و واقعيات اين دوران[اقدام کنند و] ... به لطف خداوند آثاري هم که تا به امروز از هشت سال دفاع مقدس منتشر شده است، آثار خوبي است.7
7. 02/07/93 (گزارش خبري) بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان نظامي
تدبير ش94 – ارديبهشت و خرداد 94
ياد شهيدان ذخيرة ماندگار هميشة انقلاب تکرار در ج1 - و6 - ز6
بسيار کار خوب و شايستهاي است اين کاري که شما براي بزرگداشت شهيدان استانتان[سمنان] انجام داديد و انشاءالله انجام خواهيد داد. مسئلة جنگ تحميلي و عوارض آن که از جمله، همين فداکاريها و ايثارها و شهادتها است يک مسئلة عادي نيست؛ يک مسئلة متعارف و معمولي نيست؛ يک مسئلة فوقالعاده است. اگر درست نگاه کنيم، مجموعة حوادثي که در اين سالها اتّفاق افتاد و اين فداکاريهايي که جوانهاي ما کردند، ميتواند يک ذخيرة ماندگاري باشد براي هميشة انقلاب. نبايد بگذاريم که اين ذخيره بلااستفاده بماند؛ راهش هم همين است که ياد شهيدان زنده باقي بماند.3 3. 14/02/94 بيانات در ديدار اعضاي ستاد کنگرة بزرگداشت سه هزار شهيد استان سمنان
تکليف ما، ارائه معارف اثربخش شهادت و ايثار تکرار در و6
اين کار،[بزرگداشت سه هزار شهيد استان سمنان] کار باارزشي است؛ امروز کار تجليل از شهدا و حفظ ياد گرامي اين عزيزان يک فريضه است. بعضيها ميخواهند اين را به فراموشي بسپرند؛ همان کساني که با معارف انقلاب و آرزوهاي انقلاب و اهداف انقلاب ميانة خوبي ندارند، با حفظ ياد شهيدان هم سرِ سازگاري ندارند و دوست نميدارند. لکن مردم ما شهدا را دوست ميدارند؛ بهخاطر اينکه شهداي ما ايثار کردند؛ از حيات خودشان، از آسايش خودشان گذشتند؛ رفتند در ميدانهاي نبرد و جان خودشان را تقديم کردند. اين چيز کوچکي نيست؛ اين خيلي بزرگ است. در مقام توصيف، انسان ميتواند حرفهاي زيادي بزند امّا در مقام عمل، عمل کار همه نيست؛ ايمانهاي بالا، عزمهاي استوار و پولادين لازم است که انسان بتواند در اين ميدان وارد بشود و شهدا اين کار را کردند. کاري که تا حالا کرديد و گزارشش را داديد، خيلي خوب است؛ همين کارها کارهاي خوبي است؛ يعني هم ضبط خاطرات اينها و تجليل از ياد اينها و نام اينها، ترويج تصاوير اينها يا کلماتي که از اينها نقل ميشود، کارهاي بسيار خوبي است. اين فهرستي که شمرديد در مورد اقداماتي که انجام گرفته، خيلي خوب است منتها هدفتان اين باشد که معارف مربوط به شهادت و همان معناي ايثار و ايمان در مخاطبين امروز شما به معناي عميق کلمه نافذ باشد.3 3. 14/02/94 بيانات در ديدار اعضاي ستاد کنگرة بزرگداشت سه هزار شهيد استان سمنان
تدبير ش95 – تير و مرداد 94
ترويج دائمي فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتي
ترويج دائمي فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتي هم لازم است؛ همه، هم صداوسيما، هم مسئولين مطبوعات و رسانهها، هم مسئولين دولتي، مسئولين قوّة مقنّنه، ائمّة جمعة سراسر کشور و هر کسي که منبري دارد و ميتواند با مردم حرف بزند، فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتي، ازجمله صرفهجويي را، ازجمله مصرف توليدات داخلي را بايد ترويج کند. البتّه در مورد صرفهجويي و همچنين در مورد مصرف توليدات داخلي، خطاب عمده به مسئولين کشور است، چون يکي از مهمترين مصرفکنندگان کشور، خود دولت است؛ دولت اصرار داشته باشد و خود را موظّف و مقيد بداند که از توليدات داخلي استفاده کند؛ حتّي با مقداري اغماض؛ عيبي ندارد. گاهي ميگويند فلان چيز، کيفيت خارجي را ندارد؛ اشکال ندارد؛ اگر ميخواهيم کيفيت پيدا کند، بايد کمکش کنيم. اگر کمک بکنيم، کيفيتش هم بالا خواهد رفت والاّ روبهروز تنزّل پيدا خواهد کرد. مقابلة جدّي با واردات بيمنطق، يکي از کارهاي لازم است؛ مقابلة جدّي با قاچاق، يکي از کارهاي لازم است؛ پرداختن به کارگاههاي توليدي کوچک و متوسّط ـ که من امسال، اوّل سال هم روي اين تکيه کردم (بيانات در جمع زائران و مجاوران حرم رضوي در مشهد مقدّس ۱۳۹۴/۱/۱) يکي از کارهاي بسيار لازم است؛ بازنگري در سياستهاي پولي و فعّاليتهاي نظام بانکي کشور، که به اين هم من اوّل سال اشاره کردم و صاحبنظران و دلسوزان، در اين زمينه حرفهاي مهمّي دارند که بايد اين حرفها شنيده شود و به آنها توجّه بشود. اينها کارهايي است که بايستي انجام بدهيم.1
1. 02/04/94 بيانات در ديدار مسئولان نظام
ظرفيت معرفي شهداي هفتم تير و کمکاري ما تکرار در ساير – و6
ما روي مسئلة شهدايمان انصافاً کمکاري کرديم. اين حادثة شهداي هفتم تير ظرفيت عجيبي دارد براي معرّفي شدن؛ هم معرّفي شدن اين چهرههايي که آماج اين جنايت قرار گرفتند؛ هم معرّفي ملّت ايران که چگونه در يک چنين حادثة تکاندهندهاي خودش را نگه ميدارد، حفظ ميکند و نه فقط از ميدان در نميرود بلکه روحية مضاعف پيدا ميکند؛ هم معرّفي دشمنان که چه موجودات پست و چه سياستهاي خبيثي پشت سرِ اين حوادث قرار دارد، دستهاي جنايتکار اينها را معرّفي ميکند. اين ظرفيت در ماجراي هفتم تير و ماجراهاي ديگر ـ که البتّه عمدهاش ماجراي هفتم تير است ـ وجود دارد. ما کمکاري داشتيم؛ اينها را معرّفي نکرديم. خيلي کار ميشد کرد و بايد کرد؛ دستگاههاي مسئول و همة ما دچار کمکاري هستيم. و به نظر ميرسد که اين کار را هم بايستي سپرد به جناح فرهنگي مؤمنِ انقلابي مردمي خودجوش؛ اين جوانهايي که ميبينيد در اطراف کشور بهطور خودجوش کارهايي انجام ميدهند ـ کارهاي فرهنگي انجام ميدهند، کارهاي هنري انجام ميدهند، حقايقي را احياء ميکنند، استعدادهايي را بُروز ميدهند، از استعدادهاي بالفعلي استفاده ميکنند ـ اين کار را هم آنها بايد بکنند. با زبان هنر، با زبان تصوير، با استفادة از ابزارهاي جديد بايد بتوانند اين حادثه را، اين شخصيتها را معرّفي کنند؛ کسي مثل شهيد بهشتي را در دنيا معرّفي کنند، کسي مثل شهيد رجايي را معرّفي کنند، شهيد باهنر را معرّفي کنند. هرکدام از اين شخصيتهايي که در ماجراي هفتم تير يا ماجراهاي ديگر به شهادت رسيدند، شايستة يک چهرهنگاري بسيار باعظمتاند که ميشود از اينها چهرهنگاري کرد.2
2. 06/04/94 بيانات در ديدار خانوادههاي شهداي هفتم تير و جمعي از خانوادههاي شهداي استان تهران
مسئوليتآوري شعر اثرگذار تکرار در ج1
خب! شعر يک عنصر اثرگذار است، اثرگذاري آن هم در مجموعة عوامل کلامي يک اثرگذاري مضاعفي است؛ يعني هيچ سخني، هرچه فصيح، هرچه زيبا، هرچه پرمغز، اگر شعر نباشد اين اثر را ندارد؛ شعر يکچنين دستگاهي است، يکچنين عنصري است. شعر نقش برانگيزاننده دارد، در جايي که جاي برانگيختن است؛ نقش راهنما دارد، نقش خط دهنده دارد، نقش جهت دهنده دارد به مستمع و به کسي که شعر را براي خودش ميخواند؛ خب! اين ميشود مسئوليتآور. وقتي شما يک ثروتي، يک امکاني در اختيار داريد که از آن ميتوان براي کارهاي بزرگ استفاده کرد، اگر استفاده نکرديد، خلاف مسئوليت عمل کرديد، خلاف تعهّد رفتار کرديد. اين مسئوليتآور است. حالا خداي متعال اين نعمت را به شما داده امّا مثل همة نعمتها از نعمت سؤال خواهد شد، از عطاي الهي سؤال خواهد شد. از شما سؤال خواهد شد که با اين نعمت چه کرديد؟.5 5. 10/04/94 بيانات در ديدار شاعران
عدم بيطرفي شاعر در جنگ حق و باطل تکرار در ج1
بيطرفي در دعواي حق و باطل معني ندارد. يک وقت دعواي مشتبهي است، آن بحث ديگري است، وقتي که حقّي هست و باطلي، اينجا بيطرفي معنا ندارد؛ بايد طرف حق بود، مقابل باطل ايستاد؛ حالا يکي ميتواند به شکل نظامي بِايستد، يکي به شکل سياسي بِايستد؛ به اَشکال مختلف ميشود ايستاد، يک نفر هم با زبان، با بيان، با انديشه ميتواند بِايستد؛ بايد ايستاد. شاعر نميتواند در جنگ حق و باطل بيطرف باشد. اگرچنانچه شاعر، هنرمند بيطرف بود، تضييع نعمت خدا را کرده؛ اگر خداي نکرده طرف باطل را گرفت، آنوقت خيانت کرده، جنايت کرده؛ بحث اهمال ديگر نيست، بحث جنايت است. خب! شما ملّتتان مظلوميتهاي زيادي در اين سالهاي متمادي داشته، اين مظلوميتها گفتن دارد، اين براي دنيا منعکس شدن دارد.
سردشت را در سال ۶۶ بمباران کردند ـ مال همين روزها است ديگر ـ شوخي است؟ يک شهر را بمباران شيميايي بکنند، هزاران نفر را در يک شهر ـ بچّه، بزرگ، پير، جوان، زن، مرد ـ نابود کنند و دنيا سکوت کند! دنيايي که گاهي افتادن يک گربه در چاه برايش ميشود بهعنوان يک مسئلهاي که در خبرگزاريها و در روزنامهها و در تلويزيونها منعکس ميشود که بله يک گربهاي يا يک مثلاً روباهي در چاه افتاده بود، فلان دستگاه، فلان دستگاه، فلان دستگاه جمع شدند که اين را زنده بياورند بيرون، يا يک حيوان آبي به ساحل افتاده دارد جان ميدهد، اين را يکجوري برگردانند به آب، براي اين چيزها دنيا آن جنجالها را به راه مياندازد، آنوقت براي کشتار شيميايي يک شهر اين دنيا ساکت ميمانَد! دنيا که ميگويم منظورم ملّتها نيستند، ملّتها وسيلهاي ندارند، ابزاري ندارند، منظورم قدرتهاي مسلّط بر دستگاههاي تبليغاتي دنياياند، فارسياش ميشود آمريکا، انگليس، نيروهاي غربي مسلّط، نيروي صهيونيستي. اينها هستند که بر فضاي تبليغاتي دنيا مسلّطاند، نميگذارند آب از آب تکان بخورد. الآن دارند يمن را آنجور ميکوبند ـ شب و روز ـ هيچ صدايي در نميآيد، غزّه را ديروز ميکوبيدند، چندي قبلش لبنان را ميکوبيدند، صدايي از کسي در نميآيد؛ حالا فرض کنيد دو تا قاچاقچي يک جا محاکمه بشوند، اعدام بشوند، جنجال تبليغاتي درست ميشود؛ خب! دنيا اين است، در مقابل اين دنيا بايد چهکار کرد؟ يک انسان باشرف در مقابل يک چنين جبههگيرياي، در مقابل يک چنين وقاحتي، در مقابل يک چنين خباثتي چه ميکند، با قطع نظر از انگيزة ديني و وظيفة ايماني؛ شرف انسان، وجدان انسان، انسانيت انسان چه حکم ميکند؟ اينها همه بارهايي است بر دوش.5 5. 10/04/94 بيانات در ديدار شاعران
واکنش سريع شعرا نسبت به حوادث تکرار در ج1
از جملة کارهايي که خيلي خوب است در کشور ما که بحمدالله در اين جلسه[ديدار شاعران] هم آثارش ديده شد و قبلاً هم ديده شد و من خيلي از اين راضي هستم، واکنش سريعي است که شعراي جوان ما به حوادث نشان ميدهند، اين خيلي با ارزش است، اين خيلي خوب است. مبادا کسي خيال کند که اين چيز منفي است؛ نه، اين بسيار مثبت است. ما در طول تاريخ و در زمان معاصرِ نزديک به خودمان هم داشتيم مواردي را که همين واکنشهاي سريع بهترين آثار را بهوجود آورد. وقتي که آن هواپيماي اسرائيلي را آن دختر ربود، مرحوم اميري فيروزکوهي قصيدهاي گفت حالا اميري فيروزکوهي، دوستاني که ايشان را ميشناسند ميدانند، خب! ايشان جوان و انقلابي و مانند اينها که نبود امّا روي آن احساسي که پيدا کرد، يک قصيدة زيبا و عالي همانوقت ـ سال چهل و چند ـ گفت، متناسب با موقع، متناسب با زمان؛ «آنجا غزالهاي...»، حالا خيلي از ابياتش را يادم نيست، آنوقتها خيلي از بيتهايش را بلد بوديم؛ من از خود ايشان شنيده بودم.(اشاره به قصيدة «آنجا غزالهاي بين خورشيد در حبالش / عزمش ز هفت مردان، رزمش به هفت ميدان» که اميري فيروزکوهي دربارة «شاديه ابوغزاله» سروده است. ليلا خالد ـ که نام سازماني او همنام اولين شهيدة فلسطيني «شاديه ابوغزاله» بود ـ از اعضاي جبهة خلق براي آزادي فلسطين بود که در سال ۱۹۶۹(۱۳۴۸ هجري شمسي) به تصوّر حضور اسحاق رابين در هواپيماي مسير رم به آتن، اين هواپيما را ربود و آن را در فرودگاه دمشق بر زمين نشاند.) عليايحال، اين خيلي خوب است، اينکه به حوادث واکنش سريع نشان داده بشود و تبيين بشود، اين بسيار خوب است.5 5. 10/04/94 بيانات در ديدار شاعران
وظيفة رسانههاي کشورهاي اسلامي در برابر امپراتور خطرناک رسانهاي استکبار تکرار در ش2 - و1
دربارة اتّحادية راديو تلويزيونها عرض بکنم؛ اين اتّحاديه، بسيار مهم است. اين کاري که شما شروع کرديد ـ ايجاد اين اتّحاديه ـ کار بسيار مهمّي است. ببينيد! امروز در کشورهاي مسلمان، لااقل هفتاد درصد يا هشتاد درصد مردم پايبند به مباني ديني و اعتقادات اسلامياند؛ شما نگاه کنيد کشورهاي اسلامي را؛ مردم پايبندند؛ مردم دينشان را قبول دارند. اين راديو تلويزيونها که بايد نمايندة خواست مردم باشند، چقدر در کشورهاي اسلامي پايبندي به دين از خودشان نشان ميدهند؟ اين فاصله خيلي عجيب است؛ اين شکاف عجيبي است. هفتاد درصد مردم، هشتاد درصد مردم گرايش ديني دارنـد، آنوقت در همان کشورهـا راديوهـا و تلويـزيـونهـا در جهت ديني حـرکت نمـيکنند و خواست مردم را انعکاس نميدهند؛ اين خيلي عجيب است؛ همان چيزي را اينها انعکاس ميدهند که خواست امپراتوري خطرناک رسانهاي استکبار است. امروز استکبار يک امپراتوري عظيم رسانهاي درست کرده؛ اخبار را به ميل خودشان تحريف ميکنند، پنهان ميکنند، دروغهايي را بيان ميکنند، سياستها را از اين طريق القا ميکنند؛ آنوقت مدام هم ميگويند که ما بيطرفيم! اين راديوي انگليس ادّعا ميکند که مـا بـيطرفيم؛ دروغ ميگويند!! چـه بـيطرفياي؟ اينها درست در ميـدان سياستهـاي استکبـاري و استعمـاري حـرکت مـيکنند، چـه سياستهاي آمريکايي، چـه سياستهـاي انگليسي؛ چه رسانههاي شنيداري، چه رسانههاي مکتوب، چه خبرگزاريها، چه وسايل عجيب ارتباطاتي که امروز بهوجود آمده، همه در خدمت سياستهاي آنهاست؛ در خدمت استکبار است، در خدمت صهيونيسم است، در خدمت اهداف آنهاست. در مقابلة با اين امپراتوري خطرناک و اين مافياي عظيم رسانهاي که امروز در اختيار سرمايهداران و کمپانيهاي آمريکايي و صهيونيستي است، يک کاري بايد انجام داد. اين کاري که شما داريد ميکنيد، شروع يک حرکت است؛ اين حرکت را بايستي دنبال کرد، بايد تقويت کرد، روزبهروز بايد تشديد کرد، شرکا و همراهانتان را بايد اضافه کنيد.14
14. ۹۴/۰۵/۲۶ بيانات در ديدار اعضاي مجمع جهاني اهلبيت(ع) و اتحادية راديو و تلويزيونهاي اسلامي
تدبير ش95 – تير و مرداد 94
نقش شعر در هدايت و گمراهي مخاطب تکرار در ج1
ميتوان با ابزار شعر مخاطب را به راه راست و صراط مستقيم هدايت کرد؛ ميتوان هم او را به کجراهه برد، او را ساقط کرد. شعر ميتواند انسانها را به حضيض ببرد؛ داريم از اينجور شعر، بهخصوص امروز که متأسّفانه فرهنگ لجامگسيختة دور از هنجارهاي اخلاقي و انساني بهوسيلة اين ابزارهاي جديد ـ ابزارهاي رسانهاي جديد ـ انتشار فراواني پيدا ميکند، گاهي شعر ميشود يک ابزاري براي لغزيدن، غلتيدن و منحرف شدن؛ اين هم آنطرف قضيه است. بنابراين هر دو کار از شعر برميآيد. شاعر با احساس لطيف خود، هم ادراک ميکند، هم بر سرِ شوق ميآيد، هم دلتنگ ميشود، و ميسرايد؛ اين سراييدن شاعر ناشي از شوق است، ناشي از دلتنگي است، ناشي از احساس و ادراک و مشاهدة يک چيزي است که ديگران آن را مشاهده نميکنند. خب! اين دو طرف دارد: ميتواند جهتدهنده به سمت نيکيها باشد، ميتواند عکس آن باشد. اگر شعر بهصورت افراطي تحتتأثير غريزة جنسي قرار گرفت ـ که متأسّفانه بعضي از دستها امروز در کشور ما دارند شعر را به اين سمت ميکشانند، بهزور ميبرند، بعد از آنکه جوانهاي ما در فضاهاي باصفا و لطيف و بسيار زيباي معنوي و حماسي و انقلابي حرکت کردند، الآن دستهايي شروع کردند، در جاهاي مختلف؛ از جمله بيشتر از همه در فضاي مجازي؛ حالا طرق ديگر به جاي خود، از طريق شعر هم جوانها را به سمت غريزهگرايي جنسي افراطي بکشانند و ببرند ـ اين بسيار چيز بدي است، اين زنگ خطري است. گاهي اين است، گاهي نفعطلبي شخصي است و گاهي ستمستايي است، که متأسّفانه در تاريخ ما اين معنا سابقة زياد دارد، ستايش ستم و ستمگر.
امروز نقطة مقابلش را ما در مقابل داريم، الحمدلله، خوشبختانه ديدم چند نفر از اين شعراي جوان عزيز ما در مقابل آن ايستادهاند؛ قبلاً هم شعرهايي در مورد يمن ـ شعر آقاي سيار(محمّدمهدي سيار) ـ و شعرهاي ديگر را شنيدهام، خواندهام، بسيار خوب است، اينهايي که گفتهايد، اينهايي که امشب هم دوستان خواندند، خيلي خوب بود؛ اينها درست است، اين درست است، اين آن کارِ صحيح است، اين آن تعهّدي است که خداي متعال سؤال خواهد کرد. يکي از فِقرات دعاي مکارمالاخلاق اين است: «وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ»،(صحيفة سجّاديه، دعاي مکارمالاخلاق) به فکر اين بايد بود؛ فردا يک چيزهايي را از ما سؤال ميکنند؛ ميگويد خدايا آن چيزي را که فردا بناست از من سؤال کني، امروز وسيلة پرداختن به آن را و عمل به آن را در اختيار من قرار بده. خب! حالا شما وسيلهاش را داريد، ممکن است کساني دلشان پر باشد نتوانند بگويند، شما الحمدلله ميتوانيد بگوييد؛ بگوييد، اثر هم دارد. اين شعري که شما براي بحرين ميگوييد، يا براي يمن ميگوييد، يا براي لبنان ميگوييد، يا براي غزّه ميگوييد، براي فلسطين ميگوييد، براي سوريه ميگوييد، هر شعري که شما براي اهداف امّت اسلامي ميگوييد، در هر نقطهاي اين شعر کاربرد دارد و از آن استفاده ميشود. اين شعر اگرچنانچه در اين جهتها به راه بيفتد، آنوقت «انَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِکمَة»(منلايحضرهالفقيه، ج ۴، ص ۳۷۹) دربارة شعر شما صدق ميکند، که حتماً شعر حکمت است.5 5. 10/04/94 بيانات در ديدار شاعران
کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمانه ای انقلابی و حقایق انقلابی حرکت می کند
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1397/06/15
خب، اینکه عرض می کنم و می گویم انقلاب و کشور در حال پیشرفت است؛ این چیزی است که بنده بهعنوان رجزخوانی نمی گویم؛ من این را از روی اطّلاع عرض می کنم که کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است. بله، حرف ضدّ انقلابی از دهان خارج می شود، مطالبی گفته می شود امّا آنچه در واقع قضیّه وجود دارد عبارت است از اینکه کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمانه ای انقلابی و حقایق انقلابی حرکت می کند؛ حالا این حرکت ممکن است به آن سرعت و شتابی که مورد نیاز است نباشد، امّا هست، این حرکت وجود دارد. کشور در حال پیشرفت است؛ ما در زمینههای گوناگون پیشرفت داریم: در زمینهی علمی پیشرفت داریم، در زمینهی صنعتی پیشرفت داریم، در زمینهی عزّت سیاسی پیشرفت داریم، در زمینهی رشد فکری پیشرفت داریم، در زمینههای معنوی پیشرفت داریم. بنده حالا یک نمونهای را بعداً در آخر صحبتم عرض خواهم کرد. از این نمونهها یکی دو تا نیست؛ ما پیشرفت داریم. اینهمه جوانِ خوب در کشور هست؛ شما ببینید الان در فضای مجازی چه خبر است! چقدر «مُضِلّاتُ الفِتَن» در این فضای مجازی و در ماهوارهها و در این تشکیلات وجود دارد و جوان در معرض همهی اینها است، درعینحال شما ببینید راهپیمایی اربعین چهجوری است، اعتکاف چهجوری است، نمازجماعتهای دانشگاهها چهجوری است. اینها خیلی مهم است؛ چرا ما اینها را نباید ببینیم؟ اینها نشاندهندهی این است که حتّی معنویّت که سختترین بخش است ، آن بخش معنویِ فرهنگ دارد پیشرفت می کند. جلسات ماه رمضان را شما ملاحظه کنید؛ بنده بخصوص در ماه رمضانها و همچنین محرّم و صفر از این معنا استفسار می کنم و از کسانی سؤال می کنم که بروند تحقیق کنند، کار کنند و ببینند نسبتِ جلساتِ امسالِ ماه رمضان به سال گذشته چیست؛ می روند گزارش میآورند؛ انسان واقعاً حیرت می کند از این پیشرفت، از این حرکتِ رو به جلو. اینها را ما چرا نباید ملاحظه کنیم، چرا نباید ببینیم؟ اینها دیده بشود، تحلیل بشود و گفته بشود؛ اینهایی که بلندگوهای پُرمخاطب در اختیار دارند، اینها را بایستی بیان کنند و بگویند.
آنهایی که اهل قلمند؛ فدا کاری های نیروی هوایی در دفاع مقدس را بنویسند
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش 1397/11/19
بعد هم در طول جنگ یک نمونه از فعّالیّت های ارتش [عملیّات] والفجر هشت است. خدا رحمت کند شهید ستّاری را؛ شهید ستّاری آن وقت افسر فنّی بود، مسئول فنّی بود در نیروی هوایی، هنوز فرمانده نیرو هم نبود؛ کاری کرد در والفجر هشت که رزمندگان از اروند عبور کردند و رفتند آن طرف اروند و فاو را گرفتند و آن قضایای مهم که واقعاً آن حرکت دنیا را تکان داد. آنجا شهید ستّاری و همکارانش چند شبانهروز خواب به چشمشان نیامد؛ این دستگاههای پدافند را دائماً از اینجا منتقل می کردند به آن طرف، از آنجا منتقل می کردند به این طرف، مدام شلّیک می کردند، هواپیما میانداختند و جایشان را عوض می کردند برای اینکه هدف قرار نگیرند؛ کار فوقالعادهای کردند که اصلاً قابل توصیف نیست. آنهایی که اهل قلمند، آنهایی که اهل گفتنند، آنهایی که اهل سرودنند، اینها را باید بسرایند، اینها را باید بنویسند؛ اینها کارهای خیلی بزرگی است که انجام گرفته، ملّت ما هم غالباً -یعنی جوان های ما- خبر ندارند از آنچه اتّفاق افتاده. یک نمونهاش حالا والفجر هشت بود، در موارد دیگر هم مواردی اتّفاق افتاده.
|