تدبير ش 13
ترتيبي دهيد تا چرايي اصل جنگ و دفاع هشت ساله،در فضاي كلي جامعه، مورد مداقه و تأمل قرار گيرد
دفاع مقدس و دوران هشتساله، مثل جنگهاي معمولي و بقيهي جنگهاي دنيا نيست؛ بلكه خصوصياتي دارد... بايد دربارهاش بحث بشود؛...در فضاي كلي جامعه بايد مورد مداقه و تأمل قرار بگيرد....در مورد قضيهي اصل جنگ: اولاً اين جنگ، يك جنگ دفاعي بود. جنگ دفاعي با جنگ تهاجمي دو فرق عمده در معنا و مضمون دارد؛ يك فــرق اين است كه جنگ تهاجمي، حاكي از خوي تجاوزطلبي است؛ اما جنگ دفاعي اينطـور نيست. دوم اينكه جنگ تدافعي و دفاعي، محل بروز غيرت و تعصب و وفاداري عميق انسانها به آرمانهايي است كه به آنها پايبند است؛ حالا يا اين آرمانها وطن است يا بالاتر از آن؛ يعني دين و عقيده و اسلام. در جنگ تهاجمي، اين مطرح نيست...جنگ ما، جنگ دفاعي بود. ملت ايران نشان نداد كه مايل به تجاوز و تعرض است؛ و ملت ايران نشان داد آنجايي كه پاي دفاع از هويت ملي و آرمانهاي عزيزتر از هويت ملي درميان است، ايستادگي او، ايستادگي درسآموز است؛ ايستادگي معمولي نيست، ايستادگياي است كه ميتواند براي ملتهاي ديگر، به عنوان الگو و سرمشق به حساب بيايد؛ كما اينكه به حساب آمد. 29/7/85
براي تحليل و تبيين چگونگــي جنگ و كيفيت دفاع مقدسدر ميـــان نسلهــاي جديد، برنامهريزي كنيد
يك بخش ديگر اين است كه در دفاع مقدس، حادثهاي كه اتفاق افتــاد، چه بود؟ يك وقت بين دو كشور - حالا همسايه يا غيرهمسايه - جنگي اتفاق مي افتد... يك وقت هم يك اتحاد نانوشته و اعلامنشده و بعضاً اعلامشده از سوي همهي قدرتهاي بينالمللي - قدرتهاي حاضر در جهان - عليه يك نقطه و يك كانون و يك مركز است؛ اين دو با هم فرق دارند. اين جنگ، با آن جنگ تفاوت دارد جنگ ما، از نوع دوم بود؛ يعني همهي كانونهاي قدرت بينالمللي - قدرت نظامي و سياسي و پولي و امنيتي و غيره - متفقالقول و متحدالعمل بر سر ايران ريختند؛ جنگ احزاب به معناي واقعي كلمه؛ يعني همهي احزاب قدرت دنيا و باندها و مجموعههاي قدرت، بر سر ايران ريختند. چرا؟ آن يك تحليل سياسي دارد؛ به هر دليل. يعني شوروي و امريكا با همهي اختلافاتشان، در اين قضيه هماهنگي داشتند.... از امكانات جنگي - انواع و اقسام مهمات و ابزار - از تاكتيك، از اطلاعات فضايي، از همهي انواع پشتيبانيها - پول، پشتيباني سياسي و غيره - در اختيار يك طرف جنگ بود - كه رژيم بعثي بود - و همه در آنجا متمركز شده بودند؛ يك طرف هم جمهوري اسلامي به تنهايي - تنهايي واقعي – بود،اين هم يك بعد جنگ بود. 29/7/85
تدبير ش 18
ميدان ورود و پيشرفت هاي ايران اسلامي در مسابقات علمي، سياسي، صنعتــي و فرهنگــــي جهان را تبيين نمائيد
ملت ايران ... بر اثر سلطهي پادشاهان جبار... وضعش به جايي رسيد كه از حدود دويست سال قبل به اين طرف كه مسابقهي علمي و سياسي در دنيا آغاز شد، بيرون از ميدان مسابقـه قـرار گرفت ... امـا در اين بيست و چند سال، ما با سرعت بسيار بيشتري نسبت به همين مدت زماني جلو رفتهايم. امروز ... جوانان ما در زمينهي انرژي هستهاي، در زمينهي سلولهاي بنيادي، در زمينهي ضايعات نخاعي و در دهها زمينهي ديگر - كه اگر ملت ما از آنها بروشني آگاه بشوند، شادمان خواهند شد ـ پيشرفت داشتهاند ... در ميدان رقابتهاي سياسي ... امروز دولت جمهوري اسلامي ... چه در سطح منطقه، چه در سطح بينالمللي ـ سخن او جزو سخنهاي پُرطرفدار است، ... مسؤولين كشور ما، هم در مجامع جهاني، هم در مسافرتهايي كه به كشورهاي ديگر ميكنند، هم درموضعگيريهايي كه ميكنند، برجسته و شاخصند ... ملت ما توانستـه است در فرهنـگ سيــاست بينالمللي مفاهيم جديدي را وارد كند. دنيا مردمسالاري ديني را نميشناخت؛ امروز مردمسالاري ديني يك عنوان و شعار مطلوب در ميان همهي ملتهاي اسلامي است. دنيا تعريف نظام سلطه را نميشناخت؛ اين را ملت ما تعريف كرد و در فرهنـگ سياست بينالمللي وارد شد. مسئلهي دينمحوري سياست، قانون، مديريت كشور؛ اينها همه مفاهيم جديدي است كه ملت ما توانسته است اينها را واردكند. پس ما درمسابقات جهاني ـ مسابقهي علمي، مسابقهي سياسي، مسابقهي صنعتي، مسابقهي اقتصادي و مسابقهي فرهنگي ـ ميتوانيم وارد شويم و در كوتاهمدت اميد به موفقيت داشته باشيم، و در بلندمدت اميد به سرآمد شدن داشته باشيم. 1/1/86
برنامه هاي استكبار جهاني در ايجاد جنگ رواني ، اقتصادي و مقابله با پيشرفت هاي علمي را براي مردم توضيح دهيد
من برنامههاي استكبار جهاني عليه ملت ايران را در سه جمله خلاصه ميكنم: اول، جنگ رواني؛ دوم، جنگ اقتصادي؛ و سوم، مقابله با پيشرفت و اقتدار علمي. دشمنـــــيهاي استكبار با ملت ما در اين سـه قلم عمــــــــده خلاصه ميشود. البته اينها را بايد دستگاههاي تبليغاتي و رسانهها و شخصيتهاي سياسي بيشتر براي مردم توضيح بدهند. 1/1/86
علاج اصلي دردهاي امروز دنياي اسلام «اتحاد» است؛ براي تحقق و تعميق آن برنامه ريزي كنيد
دنياي اسلام اگر بخواهد حركت عميقِ امت اسلامي را در جهت پيروزي، بدرستي پيش ببرد، الزاماتي را بايد قبول كند. كه اولينِ اين الزامات، «اتحاد» است؛ اتحاد اسلامي، انسجام اسلامي. به جان هم انداختن برادران، يكي از نقشههاي اوّلي استكبار است كه از قديم هم شناخته شده است؛ تفرقه بينداز وحكومتكن، يك سياست قديمي است؛ ... امروز شما نگاه كنيد: سياست استكبار ايجاد جنگ بين فلسطيني و فلسطيني است؛ بين عراقي و عراقي است؛ بين مسلمانِ شيعه و مسلمانِ سني است؛ بين جامعهي عربي و غير عربي است. اين، سياستهاي آشناست. اين را اول بايد همه علاج كنند. ما به سهم خود، وحدت را بين امت اسلامي يك ضرورت ميدانيم. امسال را هم سالِ «اتحاد ملي و انسجام اسلامي» اعلام كرديم. انسجام اسلامي در يك وجه، خود ناظر به همهي دنياي اسلامي است؛ بايد با هم منسجم باشند؛ بايد به يكديگركمك كنند؛ هم دولتهاي اسلامي، هم ملتهاي اسلامي. و دولتـهاي اسـلامي در استفـادهي از ظرفيت ملتهاي اسلامي براي ايجاد اين وحدت بزرگ، ميتوانند سهم و نقش داشته باشند ... علاج اصلي، داروي اصلي براي امروزِ دنياي اسلام، داروي «اتحاد» است؛ بايد با هم متحد بشوند. 17/1/86
تدبير ش 37
توجيه جنايات صهيونيستها توسط مطبوعات فاسد دنياي اسلام !
بدتر از آنها بعضي از روشنفكران دنياي اسلامند. متأسفانه فساد مطبوعات و دستگاههاي خبري و روشنفكري در دنياي اسلام، فساد بسيار تأسفانگيزي است. در روزنامهها، در مطبوعات عليه دولت قانوني كنوني فلسطين تحليل مينويسند،براي اين كه جنايات صهيونيستها را توجيه كنند! خداوند متعال از اينها نخواهد گذشت. حالا در داخل هم متأسفانه كم و بيش اين چيزها هست. البته در داخل كشور افكار عمومي قاطع ملت، همراهي ملت و دولت در اين جهتگيري، اجازه نميدهد به بعضيها كه همان خط غلط و فريب و خيانت را دنبال كنند؛ والّا شايد بعضي بيش از اينها در اين زمينه اظهار لحيه ميكردند؛ حضور قاطع مردم و همراهي و شعارهاي مردم و دولت به اينها اجازه نميدهد. اما در كشورهاي ديگر متأسفانه اين كار دارد انجام ميگيرد. 4 04 19/10/87 ديدار پرشور هزاران نفر از مردم قم
تدبير ش47
جنجال سازي تبليغاتي و لفاظي هيچ كمكي به حل مشكلات نميكند
ما با اعتقاد، با دل كار ميكنيم. من كمبودها را نفي نميكنم؛ بيشتر از خيلي از منتقدين، بنده كمبودها را ميدانم؛ منتها راه رفع كمبودها، اين چيزهايي كه تصور ميشود، نيست كه حالا بيا اعلام كن كه مثلاً فلان جا، فلانجور، چهجوري است؛ نه، خيلي چيزها با اعلام درست نميشود، با كار درست ميشود. با حرف درست نميشود؛ حرف، جنجالسازي تبليغاتي و لفاظي هيچ كمكي به حل مشكلات نميكند. همچناني كه شما ديديد، توي همين قضاياي انتخابات، خوب، تبليغات انتخاباتي مثلاً بايد يك ماه يا بيست روز قبل از شروع انتخابات انجام بگيرد؛ اما از پيش از عيد نوروز تبليغات انتخاباتي شروع شد! همين تلويزيوني هم كه مورد انتقاد بعضي از دوستان است، متأسفانه منعكس ميكرد. بنده موافق هم نبودم. اين را هم شما خيال نكنيد كه حالا بنده چون رئيس صدا و سيما را انتخاب ميكنم، همة برنامههاي صدا و سيما را ميآورند، دانه دانه بنده نگاه كنم، امضاء كنم. نخير! از خيلي از برنامههاي صدا و سيما بنده راضي هم نيستم. از جمله: از همين من راضي نبودم كه از سه ماه قبل از انتخابات - انتخابات بيست و دوم خرداد بود - از ماه اسفند، بلكه زودتر از اسفند، بعضي از سفرهاي تبليغاتي و حرفهايي كه زده شد و تظاهراتي كه ميشد و مجادلاتي كه انجام ميگرفت، از تلويزيون پخش شود، كه متأسفانه توي تلويزيون پخش شد؛ آزاد انديشيم! اينها توهّم است؛ اين جنجالآفريني در داخل كشور است. جنجال فكري غير از مباحثات صحيح است.2 2. ۸۸/۰۸/۰۶ بيانات در ديدار جمعي از نخبگان علمي كشور
تدبير ش53
بايد از فضاي فرهنگي کشور بويژه در حوزة توليد و نشر کتاب مراقبت شود
رويشهاي خوب و نويد بخشي در سالهاي اخير در حوزه فرهنگ و ادبيات کشور مشاهده ميشود که بايد اين رويشها و توليدات مورد توجه و حمايت قرار گيرند. ... بايد از فضاي فرهنگي کشور بويژه در حوزة توليد و نشر کتاب مراقبت شود؛ زيرا برخي بهدنبال تاريخسازي جعـلـي و تـرويـج ضـد ارزشها از طـريـق کتاب هستند.5 5. ۸۹/۰۲/۲۰ (گزارش خبري) درديدار جمعي از مسئولان حوزه هنري و دست اندرکاران توليد و انتشار کتاب
تدبير ش 64
نبايد جلوِ مردم اخم کرد و بهانه به دست رسانههاي بيگانه داد
برخي اختلاف نظرها ميان مسئولان و فعالان سياسي در دوران امام(ره) [هم وجود داشت] ... امام بزرگوار در آن دوران بارها خطاب به مسئولان ميفرمودند: «در جلسات هرچه ميخواهيد بگوييد، اما آن را به جامعه نکشانيد!! زيرا مردم گناهي نـدارنـد». ... تـلاش رسانـههـاي بيگانـه، بـراي بزرگنمايي برخي اختلاف نظرهاست، ... نبايد از گفتهها و يا نوشتههاي ما برداشت اختلاف شود و اگر هم اختلاف نظري هست، نبايد جلوي مردم اخم کرد و بهانه به دست رسانههاي بيگانه داد. ... آرامش موجود در جامعه و حرکت محکم و آگاهانه مردم به سمت آرمانها، چيزي جز لطف و عنايت و قدرت خداوند متعال نيست و بايد اين نعمت را قدر دانست.2
2. ۹۰/۰۲/۰۴ (گزارش خبري) ديدار وزير کشور و جمعي از فرماندهان و مسئولان نيروي انتظامي
تدبير ش66
بايد توجه كرد كه كتاب بتواند هم پرورش فكري بدهد و هم راه درست را در اختيار بگذارد
يك نكته ... انتخاب و گزينش كتاب است. كتاب، محصول فكر و مغز و تجربه و هنر و ذوق يك كسي است يا كساني است كه اين كتاب را تهيه و توليد كردهاند. لزوماً هر كتابي مفيد نيست و هر كتابي غيرمضر نيست. بعضي كتابها مضر است. مجموعهاي كه متصدي امر كتاب است، نميتواند با اتكاي به اين فكر كه ما آزاد ميگذاريم، خودشان انتخاب كنند، هر كتاب مضري را وارد بازار كتابخواني كند - همچنان كه داروهاي مسموم را، داروهاي خطرناك را، داروهاي مخدر را متصديان امور اين داروها آسان و بيقيد در اختيار همه نميگذارند؛ از دسترس دور نگه ميدارند؛ گاهي هشدار ميدهند - اين يك خوراك معنوي است؛ اگر فاسد بود، اگر مسموم بود، اگر مضر بود، ما بهعنوان ناشر، بهعنوان كتابدار، بهعنوان كتابخانهدار، بهعنوان متصدي پخش - به هر عنواني كه با كتاب ارتباط دارد - حق نداريم اين را در اختيار افرادي قرار بدهيم كه آگاه نيستند؛ ملتفت نيستند؛ كه اين در فقه اسلام، يك فصل مخصوص به خود دارد. پس بايد مراقبت كرد. بايد كتاب خوب را، كتاب سالم را در اختيار گذاشت. بيشتر هم بايد توجه كرد به اينكه آن كتاب بتواند هم پرورش فكري بدهد، هم راه درست را در اختيار بگذارد.17 17. 29/04/90 بيانات در ديدار مسئولان كتابخانهها و كتابداران
بايد مواد تغذية معنوي سالم، مفيد و مقوي در سطح جامعه منتشر شود
توليدكنندگان كتاب هم بايستي به اين معنا توجه كنند. در توليد كتاب - چه توليد به معناي ايجاد كتاب، چه توليد به معناي ترجمة كتاب، چه توليد به معناي نشر كتاب و در اختيار اين و آن قرار دادن - به نيازها و خلأهاي جامعه نگاه كنند؛ خلأهاي فكري را، نيازهاي فكري را بشناسند؛ انتخاب كنند؛ سراغ آنها بروند. ما ميبينيم در مجموعة كتاب و بازار كتاب، گاهي اوقات هدايتهاي همراه با انحراف را دنبال ميكنند؛ بخصوص سراغ مسائلي ميروند كه براي ذهنيت جامعه، براي ذهنيت كشور، چه از لحاظ جنبههاي اخلاقي، چه از لحاظ جنبههاي ديني و اعتقادي، چه از لحاظ جنبههاي سياسي، زيانبخش است. انسان بوضوح مشاهده ميكند كه در بازار كتاب، در مجموعة كتاب، دستهايي فعالند؛ يك چيزهايي را وارد كنند، ترجمههايي را به وجود بياورند، با مقاصد سياسي؛ ظاهرش هم فرهنگي است، اما باطنش سياسي است.
به شما عرض كنم: بسياري از كارهايي كه در مقولة فرهنگ در كشور ما از سوي بيگانگان، دشمنان، معارضان اسلام و نظام اسلامي ترويج ميشود، ظاهرش فرهنگي است؛ اما باطنش سياسي است؛ اين را انسان مشاهده ميكند. مجموعة دستاندركاران امر كتاب - چه شما كه كتابداريد، چـه مديريت كتابخانـههـا، چـه آن كسانـي كـه در وزارت ارشاد مسئول اين كارند، چه خود ناشران محترم - بايد توجه كنند كه مواد تغذية معنوي سالم، مفيد و مقوي بايستي در سطح جامعه منتشر شود. امروز خوشبختانه سطح سواد و امكان استفاده از كتاب، وسيع و گسترده است؛ از اين امكان بايد استفاده كرد.17 17. 29/04/90 بيانات در ديدار مسئولان كتابخانهها و كتابداران
تدبير ش 74
اهميت ويراستاري و صحيح بودن متون كتابها
موضوع ويراستاري و صحيح بودن متون كتابها، از لحاظ دستور زبان فارسي و كتابآرايي و شكل ظاهري كتابها، مهم است.7 ۹۱/۰۲/۱۷ (گزارش خبري) بيانات در بازديد از نمايشگاه كتاب
تدبير ش 76 تير 91
لزوم بيتوجهي به شايعات براي حفظ آبروي اشخاص
يك مسئلة ديگري كه در مورد قوة قضائيه مهم است ـ البته مخاطب اين، فقط قوة قضائيه نيست؛ بيشتر، دستگاههاي تبليغاتياند ـ مسئلة آبروي اشخاص است. خيلي بايد مراقب حفظ آبروي اشخاص بود. شريعت اسلامي عِرض مؤمن را در رديف جان او قرار داده. نبايد قوة قضائيه، دستگاهها، دادگاهها و دستگاههاي اداري قوة قضائيه، تحت تأثير جوسازي تبليغات رسانهها قرار بگيرند. خب! رسانهها انصافاً در اين زمينه مشكلاتي دارند؛ بهخصوص حالا كه اين پايگاههاي رايانهاي راه افتاده، مشكلاتي وجود دارد؛ يعني خيلي امورِ لازمالرعايه، رعايت نميشود؛ حقيقتاً اينجور است؛ اين جزو نواقص زندگي ماست، نواقص كار ماست. خب! اين در جاي خود علاج ديگري دارد؛ علاج مسئلة شايعات و كارهايي كه در مطبوعات و غير مطبوعات انجام ميگيرد، مقولة جداگانهاي است؛ اما قوة قضائيه نبايد تحت تأثير قرار بگيرد. اگر چنانچه همة مطبوعات، همة پايگاههاي رايانهاي كه فضا درست ميكنند، جو درست ميكنند، افكار عمومي ميسازند، به يك سمتي هل دادند، قوة قضائيه، آن دادگاه خاص يا دادسرايي كه حالا مسئول پيگيري يك پرونده است، بايستي كار خودش را انجام بدهد؛ هيچ تحت تأثير نبايد قرار بگيرد. اين نكتة بسيار اساسياي است. اسم آوردن از متهمين، قبل از اثبات جرم، يا اسم نياوردن، اما جوري بيان كردن كه مثل اسم آوردن است، اينها اشكال دارد، ايراد دارد! اينها ارتقاي قوة قضائيه و دستگاه قضاي كشور را يقيناً دچار اختلال ميكند. اين هم يك نكته است كه حتماً بايستي مورد توجه قرار بگيرد!2 2. 07/04/91 بيانات در ديدار مسئولان عالي قضايي
تدبير ش 81 اسفند 91 و فروردين 92
هشدار به رسانههاي ورزشي
به نظر من بعضيها فضاي ورزش را خراب ميكنند؛ بـا تخريب، بـا تهمت، بـا دروغ، بـا دعوا راه انداختن بين مجموعههاي ورزشي. متأسفانه سهم رسانههاي ورزشي هم در اين كار خلاف، سهم كمي نيست. اينجا لازم است من اين را تذكر بدهم، هشدار بدهم! رسانههاي ورزشي يك چيز كوچكي را عليه كسي، يك جريان ورزشياي، يك تيمي، يك فـدراسيونـي، يك ورزشكاري پيدا ميكنند، همين را وسيله قرار ميدهند؛ اين را به جان آن بيندازند، آن را به جان اين بيندازند؛ دعوا كنند، از افراد مصاحبه بكشند! آن مصاحبهشونده هرچه حرفِ تندتر بزند، هرچه بيشتر بدگويي كند، هرچه در صحبتهايش بيشتر فحش و فضيحت باشد، آن رسانه خوشحالتر است! اين كار بدي است. اين رسانهها درست نقطة مقابل بايد حركت كنند، بهعكس بايد عمل شود.11 11. ۹۱/۱۲/۲۱ بيانات در ديدار مدالآوران المپيك و پارالمپيك
تدبير ش 85 آبان و آذر92
انتقال سبك زندگي غربي در قالب آموزش زبان انگليسي
كتابهاي آموزش زبان. خب! ميدانيد، الآن آموزش زبان انگليسي - بالخصوص زبان انگليسي، حالا زبـانهـاي ديگر خيلي خيلي كمتـر – خيلـي رواج پيدا كرده، آموزشگاههاي فراواني بهوجود مـيآورنـد. خـب! مـراكـز آمـوزش هست؛ همـة كتابهاي آموزش كه خيلي هم با شيوههاي جديد و خوبي اين كتابهاي آموزش زبان انگليسي تدوين شده، منتقلكنندة سبك زندگي غربي است؛ سبك زندگي انگليسي است. خب! اين بچّة ما، اين نوجوان ما و جوان ما [كه] اين را ميخواند، فقط زبان ياد نميگيرد؛ حتّي ممكن است آن زبان يادش برود، امّا آنچه بيشتر در او اثر ميگذارد آن تأثير و انطباعي[اثرپذيري] [است] كه بر اثر خواندن اين كتاب از سبك زندگي غربي در وجود او بهوجود ميآيد؛ اين از بين نميرود؛ اين كارها را دارند ميكنند.12
12. ۹۲/۰۹/۱۹ بيانات در ديدار اعضای شوراي عالي انقلاب فرهنگي
تدبير ش88 - ارديبهشت و خرداد93
لزوم نهايت امانت، دقّت و اتقان در کتابها
خيلي بايد مراقبت کرد از کتابهاي درسي؛ هم بايستي اتقان داشته باشد - حرف سست در ايـن کتابهـا مضر اسـت؛ نـه اينکه مفيـد نيسـت، زيـانبـار است - [هم] حرفهـاي انحرافـي، چـه انحراف سياسي، چه انحراف ديني، [چه] انحراف از واقعيتها، در اين کتابها مضر است. کساني که مسئوليت اين کار را دارند، بايد در نهايت امانت و در نهايت دقّت مشغول اين کار باشند.5
5. ۹۳/۰۲/۱۷ بيانات در ديدار معلمان و فرهنگيان سراسر کشور
تدبير ش89 - تير و مرداد 93
مراقب باشيد! فضاي جنجالي به نفع کشور نيست يا مسئولان جريانهاي سياسي و مطبوعاتي مراقب باشيد! تکرار در ساير ج4
سفارش به جريانهاي سياسي و مطبوعاتي؛ يک توصيه به برادران و مسئولان جريانهاي سياسي و مطبوعاتي داريم. مراقب باشيد! فضاي جنجالي در کشور به نفع کشور نيست! بعضيها روي اعصاب مردم اينقدر راه نروند که آدم مشاهده ميکند! امنيت فکري و ذهني براي مردم مهم است. فضاي دعوا و فضاي اختلاف را افزايش ندهند، تشديد نکنند! حرفهاي دشمنان را هم مرتّب تکرار نکنند. بنده هرروز مبالغ زيادي روزنامه نگاه ميکنيم - مثل خيلي از چيزهاي ديگري که زياد ميخوانم - گاهي يک حرفهايي، يک تيترهايي در روزنامهها [ميآيد] که باب فلان روزنامة آمريکايي است! اتّفاقاً گاهي هم در همان روزنامههاي آمريکايي و غير آمريکايي هم هست که آنها هم گاهي براي ما ميآيد. مراقب باشيد؛ اينجور درست نيست.5
5. ۹۳/۰۴/۱۶ بيانات در ديدار مسئولان نظام(در نهمين روز ماه مبارک رمضان ۱۴۳۵)
حوزه های هنری می توانند در زمینه تقویت زبان فارسی کار کنند
بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب 1398/02/30
حالا یک وقت هست که یک زبانی، یک لغتی را ندارد، از دیگری وام می گیرد که البتّه آنجا هم باید تصرّف کنند. من یک وقتی در جمع ادیبان فارسی چند سال قبل از این گفتم که عرب ها لغت را از فرنگیها می گیرند، منتها تعریب می کنند؛ این خیلی خوب است. ما این کار را نمی کنیم؛ ما مقیّدیم که حتماً اگر می شود حتّی با لهجه [بیان کنیم]. ما اوّل انقلاب در جمع مسئولین انقلاب و مانند اینها که بودیم، مثلاً گاهی گفته می شد کمیسیون، کمیته؛ چند نفر بودند از آقایان تحصیلکردههای فرانسه می گفتند «کومیسیون»؛ «کُمیسیون» فایده نداشت، «کومیسیون» باید بگویند که به لهجهی فرانسوی نزدیک باشد یا مثلاً «کُمیتی». این چه لزومی دارد؟ من گفتم ما می توانستیم مثلاً همین طور که عرب ها وقتی که تلویزیون آمد، به آن گفتند «تِلْفاز» -تلفاز یک ساخت لغت عربی است؛ ([مثل] مرحاض؛ تلفاز)- بگوییم «تلویزان» که یک شکل فارسی دارد. ما اصلاً در فارسی کلمهای شبیه رادیو نداریم، مگر حالا ممکن است بِندرت یک چیزی پیدا بشود؛ چه اشکال داشت که ما رادیو را می گفتیم «رادیان» تا می شد فارسی؛ اشکالی هم نداشت؛ این کار را هم نکردیم. مرتّب همین طور الفاظ دخیل، کلمات دخیل وارد می شود در زبان فارسی و همین طور دائم تکرار می شود؛ در مطبوعات می نویسند، در رادیو و تلویزیون تکرار می کنند، در کتابها می نویسند، حالا که دیگر فضای مجازی هم هست، در فضای مجازی می نویسند؛ من نگرانم. واقعاً یکی از کارهایی که باید انجام بگیرد [این است.] حوزهی هنری می تواند در این زمینه [کار کند؛] حالا آن که در این جلسهی فعلی ما می تواند مخاطب قرار بگیرد، یکی جناب آقای صالحی، وزیر محترم ارشاد هستند، یکی هم جناب آقای مؤمنی، رئیس حوزهی هنری؛ واقعاً بنشینید روی این مسئله فکر کنید، نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و دچار ویرانی بشود؛ ما باید [آن را] خیلی حفظ کنیم.
من حتّی گاهی اوقات می بینم در رژیم طاغوت که خب همه چیزشان به فرنگیها و به خارجیها بسته بود، روی مسئلهی زبان، یک گوشهای بود یک تعصّبی وجود داشت، یک چیزهایی داشتند؛ ما هم اوایل انقلاب از این جهت خیلی خوب بودیم، بعد یواشیواش خیلی ولنگوواز شد.
حالا در عالَم شعر هم همین حالت ولنگاریِ زبانی وارد شده، منتها در بحث ترانهسازیها، سطح بعضی از این ترانههایی که ساخته می شود، واقعاً خیلی پایین است؛ حالا از لحاظ مضمون که معیوب است، از لحاظ ساخت لفظی هم بعضی از این ترانهها بسیار ساخت های بدی دارد. آن وقت این ترانهها میآید با همین ساخت -حالا در فضاهای زیرزمینی و مانند اینها که بحث دیگری است- در تلویزیون، رادیو خوانده می شود، در تیتراژ فیلمها تکرار می شود، پخش می شود و اینها شایع می شود؛ به نظر من روی اینها باید فکر کنید. ترانههای اوّل انقلاب. [مثل] همین ترانهای که ایشان خواندند: «این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد»، بسیار زیبا [است]. خدا رحمت کند حمید سبزواری را، ایشان از این قبیل [اشعار] زیاد داشت. ما بایستی حرمت زبان را حفظ بکنیم.
|