تدبير ش 12
از وجــود مديـــران ورزيده در بدنه، به عنوان يك ظرفيــــت و سرمايـه، درست استفاده كنيد
از ظرفيت مديريتي كشور نبايد غافل شد. ما الان در طول اين سالهاي متمادي، بالأخره افراد زيادي داشته ايم كه در اين چرخه ي مديريتي كشور ورز خورده اند؛ اين ورز خوردن نيروها و ورزيده شدن آنها خيلي چيز باارزشي است. اين ظرفيتي است و از اين ظرفيت بايد استفاده كرد. در هر رده اي از مسئوليتها كه ميتوانيد اعتماد كنيد، حتماً از اين مديريتها استفاده كنيد؛ اينها به درد بخورند. البته يك وقتي آدمي است كه عناد و دشمني دارد، بناي بر اخلال و كارشكني دارد، خوب، بديهي است كه از او نميتوان استفاده كرد. اما وقتـــي يك مدير شايسته و آدم بااخلاصي است و به كشور و اهداف كلان نظام و اينها علاقه مند هم است، از ايــن ظرفيت مديريتـــي حتماً استفاده كنيد. اينها به تدريج جمع شدهاند و نبايد آسان از دست داد. 6/6/85
مديران بايد در همه امور، از اهواي باندي و گروهي پرهيز نمايند
« اجتناب از هواهاي نفس»؛ چه هواي نفس شخصي، چه هواي نفس گروهي؛ كه...عناصربه هيچ گروه و دسته و باند و جرياني وابسته نيستند؛ اين خيلي نكته ي مهمي است. مراقب باشيد حركت، اظهارنظر و حرف، انتساب به يك جريان، به يك باند و به يك گروه را پيش نياورد، كه اگر اين طور شود، هواي نفس تقريباً انفكاك ناپذير است. هواي نفس گروهي هم مثل هواي نفس شخصي است؛ آن هم همين طور است. هواي نفس گروهي هم انسان را بي حساب و كتاب به اين طرف و آن طرف ميكشاند و از خرد و جاده ي مستقيم منحرف ميكند. اين هم جزو لوازم اصولگرايي است. 6/6/85
تدبير ش 14
سامانه عزل ونصب مديران بايد بر مدار ساده زيستي و خدمتگـزاري، تغيير يابد
بنده ... تأكيدم هميشه - در طول اين سالهاي گذشته - به دولتها و مسئولان مختلف اين بوده كه كاري كنيد چيزي از خود نشان بدهيد كه مردم بفهمند و قبول كنند كه شما داريد كار مي كنيد و داريد به سمت اهداف حركت مي كنيد. مردم ما، مردم بزرگواري اند... ملت ما همين قدر احساس بكنند كه مسئولان كشور مي خواهند براي آنها كار كنند و در ميدانند، بيكار ننشسته اند و براي خودشان چيزي نمي خواهند، اين كه ما اين قدر روي ساده زيستي مسئولان تكيه مي كنيم، اين براي همين است كه به مردم نشان بدهند براي خود كيسه نمي دوزند و به فكر ثروت اندوزي براي خودشان نيستند؛ اين، مردم را اميدوار مي كند و اعتماد آنها را برمي انگيزد. خيلي فرق است بين آن مسئولي كه در دوران كوتاه مسئوليت خود در فكر اين است كه يك آينده ي مالي براي خود تأمين بكند؛ دائم به اين طرف و آن طرف دست مي اندازد و چنگ مي زند، شايد بتواند آينده ي مالي و زندگي خودش را تأمين كند، و آن انساني كه در دوران مسئوليت، اصلاً به فكر تنها چيزي كه نيست، مسائل شخصي است؛ اينها خيلي با هم تفاوت دارند.امروز در دنيا هر كسي به وزارتي، رياستي و مديريتي مي رسد، جزو اولين اهدافش اين است كه از طرقي - حالا ولو ظاهراً قانوني - آينده ي خودش را تأمين كند؛ فردا كه از كار كنار رفت، در فلان كمپاني، در فلان شركت و در فلان سرمايه گذاري مهم سهمي داشته باشد. ما در نظام جمهوري اسلامي مايليم مسئولان ما اين طور نباشند. 21/8/85
تدبير ش 21
با وارد كردن نيروي انساني كارآمد وبا اخلاص در عرصه تصميم گيري، براي رفع نيازهاي كشور همت گماريد
ما ميراث برِ دوران طولاني تسلط طواغيت بر اين كشور هستيم ... بديهي است كه در كشور مشكلات فراوان و نيازهاي متراكم الي ماشاءاللَّه هست. نمي گويم ما هم از اول انقلاب تا حالا هيچگونه سياست اشتباهي يا عملكرد غلطي نداشته ايم؛ چرا، اين هم بوده. اگر اين عملكـردهاي غلط، اين سياستهــاي اشتباه نمي بود، البته امروز قدري جلوتر بوديم؛ آنها هم كمك كرده است به اينكه نيازها امروز زياد بشود. پس نتيجه اين است كه امروز كشور و ملت ما حقيقتاً نيازمند يك تلاش پيگير، مدبرانه، همه جانبه و برنامه ريزي شده براي پيشرفت هستند.
استعداد پيشرفت هم در اين كشور خيلي زياد است. ما استعداد طبيعي مان و استعداد انساني مان خيلي بالاست و احتياج داريم به ابتكار، به وارد كردن نيروي كار در عرصه ي تصميم گيري و عمل و تلاش؛ استفاده از نيروي كارآمد و قابل و بااخلاص و بردن كشور در مسيـر صحيــح پيشـرفـت، كه ان شاءاللَّه پيشرفت مادي و معنوي- هر دو– باشد. 9/4/86
خصوصیّت تقوا و تعهّد در امور مربوط به مردم را، جزو صلاحیّت های مدیریّتی بدانید
بیانات در دیدار مسئولان نظام 24/2/1398
این را به عنوان یک تعهّد مدیریّتی در نظر بگیرید؛ جنابعالی که می خواهید کسی را به یک جایی منصوب کنید، یک کاری را به کسی بسپرید، دارا بودن این خصوصیّت را، یعنی خصوصیّت تقوا و تعهّد در امور مربوط به مردم را، جزو صلاحیّت های مدیریّتی بدانید. یکی از صلاحیّت های مدیریّتی این است که ببینید این طرف، دارای تقوا است، یعنی کاری که به او میسپرید، با امانت انجام می دهد یا نه. خب اگر این جور شد، آن وقت خدا مهمترین مؤلّفه در همهی تصمیمگیریهای ما خواهد بود؛ معنی اینکه برای خدا کار کنیم، این جوری خواهد شد؛ آن وقت کارتان می شود عبادت. یکی از امتیازات کار برای حکومت اسلامی و دولت اسلامی همین است که اگر چنانچه کار برای خدا شد، کار تبدیل می شود به عبادت؛ خود آن امضائی که می کنید، آن کاغذی که می نویسید، آن حرفی که می زنید، می شود یک عبادت. در دعای مکارمالاخلاق این جمله هست: وَ استَعمِلنی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه -که دعای بیستم صحیفهی سجّادیّه است و دعای بسیار خوبی است و من توصیه می کنم بیشتر [بخوانید]؛ دوستان [البتّه] می خوانند لکن بیشتر بخوانید این دعا را- فردا در قیامت یقهی ما را می گیرند که چرا فلان کار را نکردی. بعضی از کارها را که نباید بکنیم، می کنیم -خب این را همه می دانیم- بعضی از کارها را باید بکنیم، توجّه نمی کنیم، غفلت می کنیم، تنبلی می کنیم، ملاحظهی این و آن را می کنیم و آن کارها را انجام نمی دهیم؛ از ما سؤال می کنند.
|