تدبير ش01
ايمان وجهاد موتور، پيشرفت و تعالي
وقتي ... ملت به هدفهاي خود دست پيدا خواهد كرد و مشكلات گوناگون را از سر راه خود برخواهد داشت كه ايمان و جهاد در ميان مسؤولان به عنوان يك ارزش شناخته شود. اين جهاد، جهاد علمي، جهاد عدالتخواهي و جهاد مديريتي و اقتصادي است. 1/1/84
هماهنگي برنامه ها با كار آمدي مديران
- مديريت كارآمد، با كفايت و پُرنشاط بايد سر كار باشد تا بتواند سازه هاي ... برنامه را مستحكم و استوار كند و پايه هاي ... برنامه را به طور عميق و محكم پي ريزي كند.
- يك انسان قوي، با كفايت، داراي نشاط و شادابي و شوق به كار و احساس مسؤوليت خواهد توانست حركت بيست ساله به سمت چشم انداز را با قوت و قدرت آغاز كند. 1/1/84
وديعه الهي را به كار بيندازيد
از خداوند متعال كمك بخواهيد و نشاط و نيرو و استعداد فراواني را كه خدا در اين ملت به وديعه نهاده است، به كار بيندازيد؛ خداي متعال هم كمك خواهد. 1/1/84
ويژگي مديران آينده
ملت و كشور ما بر اثر تلاش ... ، ثروت متراكمي از امكانات به دست آورده است. مديريت هاي آينده بايد بتوانند اين ثروت را افزايش دهند و آن را در زندگي مردم بگسترانند و با فساد به معناي واقعي كلمه مبارزه كنند. 1/1/84
تدبير ش02
اكسير تلفيق كار آمدي و ايمان
انساني كه داراي كارآمدي و كفايت باشد و به هدف ها و استقلال اين ملت و لزوم پيشرفت ... ايمان داشته باشد، مي تواند بسياري از كارها را بكند. 11/2/84
تدبير ش03
مدير مؤمن منشاء خدمت و پيشرفت
هر جا بما با همان اصول و تفكرات انقلابي اصيل جلو رفته ايم واقعاً پيش رفته ايم ... هرجا كارِ برجسته اي شد، انسان وقتي رفت، ديد يك عنصر مؤمن در آن جا مسؤوليتِ تعيين كننده اي دارد... هرجا كارها لنگ است، به خاطر اين است كه در آن از اين بي ايماني ها و بي ريشه يي ها كه منجر به نفع طلبي و فساد و تبعيض و رفيق بازي و امثال اينها مي شود، وجود دارد. 5/3/84
تدبير ش04
ارتقاء كيفيت سازمان با عناصر انقلابي
همه توانمندي و امكانات و ابتكار عمل را براي ارتقاء كيفيت و ماموريتهاي قانوني ... سازمان با استفاده از عناصر مومن و انقلابي و كار آمد بكار بگيريد. 18/4/84
كادر سازي در تمام سطوح
مسئله ي پرورش عناصر فعال ... كادرسازي - بايد جدي گرفته بشود؛ گسترش علم و آگاهي هم در ميان تمام سطوح ... بسيار مهم است.
7/4/84
تدبير ش05
لزوم انتقال مديريت به نسل جوان
نسل جواني كه امروز در كشور ما دارد تربيت مي شود، هوش و توانايي ها و اميد و همتش خيلي بالاست؛ اينها مديران بسيار خوبي براي آينده خواهند بود. ما بايد كشور را برسانيم به دست مديران جواني كه نسل به نسل و پي درپي از راه خواهند رسيد. 10/5/84
لزوم چند برابر كردن ظرفيتها و توانمنديها
امروز كشور ما آمادگي هاي زيادي دارد؛ ظرفيت هاي فراواني پيدا كرده؛ اين ظرفيت ها را مي توان به چندين برابر افزايش داد و از آنها به نفع مردم و به نفع رفع فقر و محروميت استفاده كرد. كار و تلاش، مقابله ي با فساد، منقطع نشدنِ خدمت و تلاش دايمي، رازي است كه همه ي اينها را ان شاءاللَّه براي ما تأمين خواهد كرد. 12/5/84
بهره گيري از همه ظرفيتها بدور از شتابزدگي
اهداف والا ... با حركت مستمر، با كار و تلاش مداوم، با به كارگيري همه ي نيروهاي مستعد و بانشاط ... امكان پذير است. البته نبايد شتابزدگي كرد ... در درخواست ها ( هم) شتابزدگي را اعمال نكنند. 12/5/84
تدبير ش06
امام زمان را ناظر بر رفتار و گفتار خود بدانيد
امام زمان (ارواحنافداه) متوجه و ناظر بر رفتار و عمل ماست؛ اعمال ما بر او عرضه مي شود.. حركت دولتمردان ما را در ميدان هاي مختلف، امام زمان مي بيند و امام زمان از هر آنچه كه نشانه ي مسلماني و نشانه ي عزم راسخ ايماني در آن هست و از ما سر مي زند، خرسند مي شود. اگر خداي نكرده عكس اين عمل بكنيم، امام زمان را ناخرسند مي كنيم. 29/6/84
تدبير ش 1
هر برنامه اي را با پيگيري مداوم شدني كنيد
همه ي كارهاي شدني، رفتن، دنبال كردن، همت گماشتن و انجام دادن مي خواهد. شكي نيست كه اگر بنشينيم تماشا كنيم، هيچ كاري نخواهد شد. با دنبال گيري، كار شدني است. 3/7/84
نشانه هاي فرماندهان و مديران علوي
حضرت علي (ع) در فرماني مالك اشتر را اين طور معرفي مي كنند
« فانه ممن لا يخاف وهنه »؛ كسي است كه گمان سستي او نمي رود. «و لا سقطته»؛ كوتاهي در كارها به او گمان برده نمي شود. «ولا بطؤه عما الاسراع اليه احزم»؛ كندي او در كارهايي كه شتاب مطلوب است، مطلقاً گمان كسي را برنمي انگيزد. «و لا اسراعه الي ما البطء عنه امثل»؛ عجله و شتابزدگي او هم نسبت به كارهايي كه آرامش و تأنّي در آن مطلوب است، گمان كسي را برنمي انگيزد. يعني انساني است كه هم مراقب خود است و هم حكيم و داناست؛ يعني نه در جايي كه بايد شتابزدگي نكند، شتابزدگي مي كند؛ نه آن جاهايي كه بايد با سرعت حركت كند، كوتاهي مي كند. 17/7/84
در هر تصميم و اقدامي، از افراط و تفريط بپرهيزيد
محبوب ترين كاري كه مي خواهي انتخاب كني، اولاً «اوسطها في الحق» يعني وسطتر باشد. وسط، يعني ميانه ي افراط و تفريط؛ نه در آن افراط وجود داشته باشد، نه تفريط. حق هم درست همين است؛ هيچ گاه نه در جهت افراط است، نه در جهت تفريط. «اوسطها في الحق» يعني به طور كامل در آن رعايتِ حق بشود؛ يعني دقيقاً در حد وسط بين افراط و تفريط باشد. 17/7/84
كشف حد وسط در امور، نياز به محاسبات دقيق دارد
پيدا كردن حد وسط با توجه به پيچيدگي هاي مسائل اقتصادي و اجتماعي امروز كار ظريفي است. هنر شما به عنوان ... مدير اين است كه بتوانيد با ظرافت اين كار را انجام دهيد، كه هم آنچه را كه «اعم للعدل» و «اشمل للرضا العامة» و «اوسط الي الحق» است، تأمين شود؛ هم با محاسبات صحيحي كه امروز با توجه به پيچيدگي مناسبات اجتماعي و اقتصادي بر انسان تحميل مي شود، منافاتي پيدا نكند. اين ظرافت را حتماً رعايت كنيد. 17/7/84
شايسته سالاري را در چرخه عزل و نصب ، نهادينه كنيد
كارها و امور كارگزاران خودت را مورد توجه قرار بده. اول، انتخاب كارگزاران است؛ «فاستعملهم اختباراً»؛ با آزمايش آنها را انتخاب كن؛ يعني نگاه كن ببين چه كسي شايسته تر است. همين شايسته سالاري يي كه امروز بر زبان ماها تكرار مي شود، به معناي واقعي كلمه بايد مورد توجه باشد... نه از روي دوستي و رفاقت كسي را انتخاب كن، كه ملاكها را در او رعايت نكني - فقط چون رفيق ماست، انتخابش مي كنيم - نه از روي استبداد و خودكامگي؛ انسان بگويد مي خواهم اين فرد باشد؛ بدون اين كه ملاك و معياري را رعايت كند يا با اهل فكر و نظر مشورت كند. 17/7/84
بهنگام تصميم بگيريد و بموقع اجرا نمائيد
«و ايّاك و العجلة بالامور قبل اوانها»؛ در كارها پيش از موعد عجله نكنيد و شتابزدگي به خرج ندهيد. اميرالمؤمنين در خطبه ي ديگري، عجله كردن و پيش از موعد كار را انجام دادن، تشبيه مي كنند به چيدن ميوه قبل از رسيدن خودش. «او التّسقط فيها عند امكانها»؛ تسقط هم نكن. تسقط، يعني اهمال و كوتاهي كردن و كار را به تعويق انداختن. پس عجله و اهمال كاري هم ممنوع. 17/7/84
در اجرائي كردن وظايف محوله اصرار و سماجت بورزيد
آنچه به مردم وعده مي دهيد، اصرار داشته باشيد كه آن را انجام دهيد؛ يعني خودتان را گردنگير آن وعده بدانيد . اين طور نباشد كه (بعد از قبول مسئوليت) بگوييم نشد كه نشد؛ چه كار كنيم؛ نه، اصرار كنيد. البته يك وقت انسان به اضطرار برخورد مي كند، آن بحث ديگري است؛ اما تا آن جايي كه توان و قدرت در شما هست، تلاش كنيد وعده يي را كه به مردم داديد، عمل كنيد ... خلف وعده موجب مي شود انسان، هم از چشم مردم بيفتد و هم از نظر خداي متعال. 17/7/84
نيروهاي علمي و فكري را به ماندن در سازمان دلگرم كنيد
با استفاده از همه ي دستگاه هاي ذي ربط ... مشكل دلگرم كردن نخبگان و احساس رضايت آنها از محيط و از زندگي را حل و آن را تأمين كند ... به ابهام هاي ذهني يك نخبه، يا مشكلات او در زندگي، يا تصور نادرستي كه از وضع كشور(محيط) دارد... پاسخ دهد. 21/7/84
تدبير ش 2
18/8- مديران با كار و توكل ، عقب ماندگي ها را جبران كنند
جبران عقب ماندگي هاي گذشته هنوز تلاش و كار بيشتري لازم دارد، شما ... ان شاءاللَّه مي توانيد و مي كنيد و خودتان را به نقطه يي كه شايسته ي اين ملت است، مي رسانيد؛ شرطش اين است كه به هويت خود تكيه كنيد، به خداي خود توكل كنيد، از خدا هدايت و دستگيري و كمك و توفيق بطلبيد. 13/8/84
26/8- روحيه انقلابي ، تفكر انقلابي و مديريت انقلابي را در سپاه و بسيج نهادينه كنيد
بايد تفكر كرد ، روي حفظ روحيه انقلابي . مراد از حفظ روحيه انقلابي ، اين نيست كه ما بي انضباطي هايي را كه به طور طبيعي در دوران انقلاب پيش مي آيد دنبال كنيم ، نه ، روحيه انقلابي يعني آن ارزش هائي كه انقلاب در همان وهله ي اول به يك ملت مي بخشد... ارزش هايي مثل اميد. از خصوصيات انقلاب ، دميدن روح اميد در دل آحاد مردم است . مثل روحيه ي عزم و تصميم ... روحيه عزم ، روحيه كار ، فعاليت ، تحرك ، هوشياري ، توجه به اطراف ، نگاه كردن به فراتر از پيش پاي خود ... مسئله تعهد و مسئله اتحاد به عنوان اولين ارزش هايي است كه انقلاب به يك ملت مي بخشد ، بخصوص اگر اين انقلاب برخاسته از يك حقيقت معنوي و سرچشمه معارف ايماني باشد . مثل انقلاب ما . حفظ روحيه انقلابي يعني حفظ اين چيزها ... حفظ و اعتلاي روحيه انقلابي ، يعني اين ارزش ها را بار ديگر مورد اهتمام قرار دادن و در ملت زنده نگهداشتن . مردم را اميدوار كنيد ... الان تبليغات دشمنان متوجه همين ارزش هاست ، آنها مي خواهند ... جوان ها را در مقابل يك ديوار بلند ، يك بن بست غير قابل عبور قرار بدهد و اين جور تلقي در ذهن آنها را به وجود بياورند كه هيچ كار نمي شود كرد ، نه ، نقطه ي مقابل اين كار لازم است و آن عزم ، اراده ، تصميم ،حركت ، نگاه هوشيارانه به اطراف انداختن است ، اينها را بايد در مردم زنده نگه داشت و اين مسائل بايستي در خلال ... برخوردها و گفته ها اين قدر تكرار بشود كه بصورت طبيعت ثانوي و فرهنگ رايج و ثابت در فضاي زندگي و ذهن مردم در بيايد. اين هم چيز خيلي لازمي است . بقيه ي ارزش ها از اين جا بوجود مي آيد ، يعني ملت با عزم ، ملت آگاه و هوشيار ، ملت متعهد ، ملت اهل كار ، همه چيز را مي تواند دنبال كند .هر چه ما به دست آورديم, از اينها به دست آورده ايم و هر جايي هم كه ما شكست خورديم ، به خاطر كمبود اين عناصر بوده است. 23/8/84
تدبير ش 3
76/9- كارآمدي را در سازمان خود به سطح مطلوب و شايسته برسانيد
انتظار مي رود ماموريتهاي محوله به آن سازمان را با استفاده از كاركنان مؤمن و كارآمد و بهره گيري از روشهاي علمي به سطح مطلوب و شايسته برسانيد. 13/9/84
تدبير ش 4
تصميمات متخذه را عملياتي كنيد
تصميمات يا آرزوهايي كه تاكنون... گرفته شده يا مطرح شده، بايستي عملياتي شود؛ يعني بايست در مجاري كار بيفتد و خواسته شود. فرض كنيد اگر شما در زمينه ي توليد علم با دانشگاه ها كار داريد، .... زمان معين كنيد و بعد بگوييد كه شما ظرف دو يا سه ماه در اين زمينه چه كار كرده ايد. ايشان گزارش به شورا بدهند و اگر شما نمي پسنديد، اعتراض كنيد؛ اگر مي پسنديد، قدم بعدي را برداريد؛... درزمينه هاي مختلف ديگر هم به همين روش عمل شود ... (كارها) عملياتي شود؛ صرفِ بيان و آرزو نباشد. گاهي بعضي از مسؤولان پيش ما مي آيند و درباره ي حوزه ي مسؤوليت خودشان مي گويند ما بايد اين كار را بكنيم، ما بايد آن كار را بكنيم؛ من به اينها مي گويم: برادر! اين «بايد»ها را من بايد به شما بگويم كه بايد اين كار را بكنيد، بايد آن كار را بكنيد؛ شما بايد بگويي چه كار مي كني، چه كار كردي، چه كار مي خواهي بكني؛ «بايد» فايده يي ندارد ... بايدش معلوم است؛ بكنيد؛ بايد تحقق پيدا كند. 13/10/84
با همه ظرفيت ، جهادي عمل كنيد
جهادي حركت كنيد. ما از اول انقلاب ،هر كار بزرگي كه توانسته ايم انجام بدهيم، به بركت اعتماد به نفس و بلندپروازي و كار جهادي بوده است... درِ خانه ي چه كسي برويم، جز درِ خانه ي همت و ابتكار خودمان؛ ... كار جهادي، اين است. در هر بخشي از بخش هاي گوناگون صنعتي و فني و علمي و تحقيقاتي كه ما با روحيه ي جهادي وارد شديم، پيش رفته ايم. روحيه ي جهادي يعني چه؟ يعني اعتقاد به اين كه «ما مي توانيم»؛ و كارِ بي وقفه و خستگي ناپذير و استفاده از همه ي ظرفيت وجودي و ذهني و اعتماد به جوان ها ... به نيروهاي بااستعداد، چه از جوان ها باشند و چه از انسان هاي با تجربه، اعتماد كنند. اعتماد به اين افراد و توكل به خداي متعال و اخلاص نيت براي خدا، اساس كار است. 14/10/84
تدبير ش 7
1/1- فرماندهان و مديران ، سازمان مربوطه را يك گام به جلو حركت دهيد
من مي خواهم بگويم: ايها الناس! هر كدام هر جا هستيد، بلند شويد، يك قدم به جلو بياييد؛ اگر در عالم عبادتيد، يك قدم به جلو بياييد؛ در عالم تحصيل، يك قدم به جلو بياييد؛ در توليد يك قدم به جلو بياييد؛ كارگر، يك قدم جلو؛ كارفرما، يك قدم جلو؛ استاد، يك قدم جلو؛ دانشجو، يك قدم جلو؛ مأمور دولتي، يك قدم جلو؛ محقق حوزه و دانشگاه، يك قدم جلو. در آيين و فرهنگ پيامبر اعظم توقف نيست، ايستادن نيست، وامانده شدن نيست، تحجر نيست. 1/1/85
2/1- ملاك درجابجايي مسئوليت ها، بايد تصحيح خطاهاوتسريع به سمت هدف والا باشد
هر دولتي، دوره ي تازه اي را براي خود تعريف مي كند ... اين به معناي تغيير مسير نيست؛ ... بلكه اين به معناي بهره بردنِ از پيشرفتهاي دوره هاي ديگر است، همراه با ابتكارهاي جديد، همراه با تسريع در كارها و احياناً همراه با تصحيح؛ البته اگر خطا و اشتباهي صورت گرفته باشد … مثل مسافري ... كه در يك راهي دارد حركت مي كند، به يك نقطه اي كه مي رسد، وسيله اي را كه از نفس افتاده يا خسته شده است، به يك وسيله ي تازه نفس و آماده ي به كار و متناسب با شرايط تبديل مي كند تا همان راه را ادامه دهد. اگر احياناً در مرحله ي قبل، از مسير اصلي انحرافي پيش آمده باشد، آن را برمي گرداند و راه را ادامه مي دهد و به سمت اهداف والا پيش مي رود.1/1/85
3/1- بايد فرد و سازمان را به سمت اهداف نبوي حركت داد
نامگذاري اين سال به نام مبارك «پيامبر اعظم» يك پيام دارد. اين پيام را بايد با همه ي وجود و با همه دل دريافت كينم و به اقتضاي آن پيش برويم ... آن پيام، اين است كه جامعه ي ما - از فرد و مجموعه - بايد روزبه روز خود را به آنچه كه پيامبر براي آن كمر همت بست و آن تلاش و مجاهدت را مبذول كرد، نزديك كند. 6/1/85
4/1- از شناسايي و بكارگيري عناصر با كفايت غفلت نكنيد
از نيروهاي مخلص و باكفايت غفلت نكنيد در سرتاسر كشور نيروهايي هستند كه اي بسا براي مركزنشينان - كه ماها باشيم - شناخته شده نيستند، اما كفايت و اخلاص لازم را دارند، اينها را در چرخه ي كارها قرار دهيد و از نيرويشان استفاده كنيد. 8/12/84
تدبير ش 8
1/1- براي جبران عقب ماندگي راه ميانبر را برگزينيد
ما امروز بايد عرق بريزيم، تلاش كنيم و همه ي توانمان را مصرف كنيم تا اين فاصله را تا آن جايي كه ممكن است، كم كنيم. اعتقاد بنده بر اساس تجربه و نگاه هاي علمي كارشناساني كه در اين زمينه ها نظر داده اند، اين است كه «مي توانيم»؛ اين چيزي نيست كه ممكن نباشد. در سنن الهي و قوانين آفرينش، راه هاي ميانبر، فراوان است؛ هنر اين است كه اين راه ميانبر را كسي پيدا كند؛ بنابراين مي توانيم ؛ منتها تلاش لازم دارد. 12/2/85
تدبير ش 12
مديران با پرهيز از شتابزدگي ، سرعت را با دقت همراه كنند
شتابزدگي بد است. سرعت وقتي با دقت همراه شد، كار معقول و صحيح است. سرعتِ بدون دقت، مي شود شتابزدگي. مواظب باشيد در تصميم گيريها و نوع كارها، شتابزدگي پيش نيايد و دست پاچه مان نكنند. گاهي اوقات دست پاچه كردنِ مسئولان به مسائل مختلف-گاهي بعضي از نخبگان ، بعضي از آحاد مردم و بعضي از مرتبطين ، آدم را سر يك كاري دستپاچه مي كنند _ آنها را عقب مي اندازد. انسان وقتي كه دست پاچه شد، حتّي گاهي همان كاري هم كه در فرصت معيني مي توانست انجام بدهد، آن را هم نميتواند انجام بدهد؛ يعني تأخير هم مي افتد. علاوه بر اينكه خيلي اوقات كار هم غلط و همراه با ضايعه انجام مي گيـرد. من تأكيد ميكنم، اين سرعت عمل...كه چيز ممـــدوحي است ... مراقب باشيد .... شكل شتــابزدگــــي بـه خــودش نگيرد؛ يعني هميشه با دقت همراه باشد.طبعاً تدبير و درايت در تصميم گيريها و اجرا، از جمله ي توصيه هاي عمومي ماست. 6/6/85
تدبير ش 13
امروز ، مهمترين وظيفه شما خدمت صادقانه وگره گشايي از مشكلات پيش رو است
مهمترين وظيفه مسئولان خدمت به مردم است زيرا فلسفه وجودي حکومت در اسلام، انجام امور مردم و خدمت رساني به آنان است...عشق ورزي و محبت واقعي به مردم و رفتار همراه با لطف و محبت با آنان از وظايف اصلي مسئولان نظام اسلامي است ...در شرايط كنوني... بهترين فرصت براي خدمت به مردم به وجود آمده که بايد از اين فرصت با همه توان بهره بُرد. .. لازمه خدمت به مردم دوري از مسائل حاشيه اي و دسته بنديهاي سياسي و خطي،....تقدم داشتن منفعت عامه مردم بر منفعت گروههاي خاص است ..لازم است ضمن بکارگيري توان مضاعف … به بررسي مشكلات مردم و سرعت بخشيدن براي برطرف كردن آنها تلاش كنند. (گزارش خبري ) 9 /7/85
تدبير ش 14
مديران بايد اطلاعات ، احساس مسئوليت و تعهد خود را با حضور در مناطق گوناگون كشور ، ارتقاء ببخشند
هدف ما از اين مسافرتها ... در درجه ي اول ... ديدار از نزديك، سخن گفتن از روبه رو و سخنان شما (مردم) را از دهها راه شنيدن(است)، ... مجموعه ي اين اطلاعات و نظرات و عقايد و حرفهاي شما مردم، مثل آبي از چشمه ي گوارايي به سمت ما سرازير مي شود و اطلاعات ما را، فهم ما را و احساس مسئوليت و تعهد ما را به توفيق الهي بيشتر مي كند. ... اما هميشه يك هدف ديگر هم از اين سفرها داشته ايم و آن، اين بوده است كه توجه مسئولان كشور به مناطق گوناگون كشور جلب بشود. 17/8/85
تدبير ش21
در انجام كارهاي بزرگ ، پس ازتفكر وتوكل ، اقدام شجاعانه را وجهه همت خود قراردهيد
ما احتياج داريم به اقدامات شجاعانه. يكي از چيزهايي كه من در مورد اين دولت خدا را شكر ميگويم، همين است كه شجاعت اقدام وجود دارد. با ترديد، با تزلزل، با ترس و لرز نميشود كارهاي بزرگ را انجام داد؛ لازم است با شجاعت وارد شد. البته شجاعت به معناي بيگدار به آب زدن نيست. بررسيها بايد انجام بگيــرد، فكر صحيح بايد بشــود، وقتـي به نتيجه رسيديــــم، بدون ترديــد و تزلــزل بايستــــي اقـــــدام كنيـــد. «وشاورهم في الامر فاذا عزمت فتوكّل علي اللَّه»(آل عمران159) ؛ مشورتهايت را بكن، بررسيها را بكنيد، جوانب را خوب بسنجيد، وقتي به نتيجه رسيديد، آن وقت به خدا توكل كنيد و وارد ميدان بشويد. اين شجاعت لازم است. 9/4/86
تدبير ش22
شاخص هاي مثبت دولت نهم را الگوي كار خود قرار دهيد
1. مسئله ي پايبندي به اصول و ارزشهاكه خيلي شاخص مهمي است...
2. پايبندي به عدالت ... چيز بسيار با ارزشي است... و به عنوان يك معيار و شاخص اصلي ... در برنامه ها... مورد توجه قرار گيرد.
3. پركاري ... تلاشتان و كارتان و تحركتان خيلي زياد است... اين بسيار جاي خرسندي دارد.
4. شجاعت و قاطعيت در هدفدار و هدفمند كردن يارانه ها... بايستي تا آن منزل آخر پيش برود.
5. تحول گرايي و نوآوري و اصلاح ... تغييراتي كه در ساخت عمومي تشكيلات دستگاه... خيلي كارهاي اساسياي است.
6. ايستادگي و عدم انفعال در برابر زياده خواهيهاي استكبار... خيلي مهم است.
بسط و گسترش خدمت عادلانه به افراد محروم جامعه ... در سفرهاي استاني... خيلي كار مهمي است. 4/6/86
پيشرفت روز افزون و تحول آميز سپاه را در همه ابعاد برجسته سازيد
انتظار دارم پيشــرف روزافـــزون و تحولآميز سپاه در همه ابعاد آن را در برنامه مديريت و فرماندهي خويش برجسته سازيد. 10/6/86
تدبير ش23
بايد پي در پي فكر ديني نو و مستدل عرضه، و همه بدنه دانشجويي را جذب كنيد
آقاياني كه دردانشگاهها به عنوان روحانيوني كه با خصوصيت و به عنوان دفتر نهاد نمايندگي شناخته ميشوند، بايد خودشان را مسؤول اصلي و نهايي ارتقاء ديني دردانشگاه بدانند. ما به مديريتهاي دانشگاهي و به شوراي عالي انقلاب فرهنگهميشه سفارش كرده ايم كه در زمينه ي ديني كردن دانشگاه و محيط دانشگاه وظيفه و مسؤوليت دارنــــد؛ آن به جاي خـــود محفوظ، اما اگر همه ي تمهيدات لازم انجام بگيرد، ولي روحاني اي كه در دانشگاه مستقر است، منشأ و منبع و مرجع يك فكر عميق و اصيل و مستدل و تحسين برانگيز و قانع كننده ي ديني از نظر دانشجوها نباشد، همه ي آن تمهيدات بي فايده خواهد بود. بايد پي در پي در محيط دانشگاه فكر ديني نو و مستدل عرضه كنيد و فكر ديني دانشجويان را ارتقاء بدهيد. مخاطبان خود را هم فقط دانشجويان متدين و مذهبي و حزب اللهي ندانيد؛ خوب، آنها كه البته هستند. مخاطبان شما همه ي بدنه ي دانشجويي كشورند؛ حتّي كساني كه در دل با دين خيلي ميانه اي هم ندارند، اينها هم مخاطب شمايند؛ آنها را هم بايستي جذب كنيد و با منطق قوي و اعتماد به نفس و اعتماد به اين منطق ميتوان دلها را جذب كرد، عنادها را حتّي كم كرد يا در موارد زيادي از بين برد. 9/7/86
تدبير ش25
درحوزه،آنچه كه بايد بشود صد برابر كارهايي است كه تاحالا كرديم
مسئله ي منزلت اجتماعي فضلا و اساتيد… هم جزو مشكلات ماست. حالا يك پيشنهادي بعضي از دوستان كردند كه حالا من مطرح ميكنم و او اينكه هيئت علمي در قم تشكيل شود؛ يعني هيئتهاي علمي براي سطوح مختلف، براي رشته هاي مختلف رسميت پيدا كنند كه يك نفري به يك حدي كه رسيد، از يك آزموني كه عبور كرد، جزو هيئت علمي قم بشود. اين يك عنواني باشد. البته شبيه اين را بنده چند سال قبل از اين به آقايان محترم جامعه ي مدرسين عرض كردم كه يك مقداري دامنه را وسيع بگيرند، كه به آن شكلي كه مورد نظر بود، ظاهراً عملي نبود و تحقق پيدا نكرد؛ اما حالا به اين شكل مطرح است.
به هر حال كار در حوزه زياد شده. آنچه كه بايد بشود يا تا حالا نشده و ميبايست ميشده، يا اگر هم مال گذشته نيست، از حالا به بعد بايد بشود، صد برابر آن كارهايي است كه ما تا حالا در حوزه كرديم و اين صد برابر را ميشود انجام داد؛ به شرطي كه شماها حضور داشته باشيد، دامن همت به كمر بزنيد، شما وارد ميدان باشيد، هر كدامي در هر بخشي كه نظر داريد و تخصص داريد، در آن بخش كار كنيد و ان شاءاللَّه مجموعه ي مديريت از نيروي شما استفاده كند. 8/9/86
تدبير ش 26
بايد در جهت حل مشكلات و پيشرفت تلاش كنند
از لحاظ رشد و توسعه، توليد ثروت، استعدادهاي انساني و طبيعي، همت و تلاش مردم بسيار آماده است. مسؤولان بايد با استفاده از اين زمينه ها و بهره منديازتوانايي هاوظرفيت هاي مردم... درجهت حل مشكلات و پيشرفت بيش ازپيش...تلاشكنند. (گزارش خبري)14/10/86
تدبير ش31-32
كارها نيمه كاره نبايد بماند؛ بايد تا رسيدن به نتيجه اصلي دنبال شود.
كارها را بايد استمرار دهيم تا به نهايت برسد. يكي از عيوبي كه در طبيعت اغلب انسانها كما بيش وجود دارد، اين است كه با عطش، خود را به يك حركتي، به يك كاري ميرسانند، اندكي كه اين عطش فرو نشست، از استمرار و تداوم كار باز ميمانند. اين نبايد اتفاق بيفتد... آنچه مهم است، تداوم كار و پيوسته كردنِ كار است. اين يك نكته كه ... دستگاههاي مترتب طولي يا دستگاههايي كه در عرض هم مشغول كار هستند، به اين نكته بايد توجه كنند . 5/4/87
تدبير ش 33
خودتان را با مردم هم سطح كنيد
روحيه ي مردمي و خاكي... خيلي با ارزش است؛ اين را قدر بدانيد. شما امتيازتان به تشخص ظاهري و شكل و قيافه نيست؛ امتيازتان به همين است كه خودتان را با مردم هم سطح كنيد، به شكل مردم و در ميان مردم باشيد، با مردم تماس بگيريد، با آنها انس پيدا كنيد، از آنها بشنويد. اين امتياز بزرگي است و در شما هست؛ آن را حفظ كنيد و نگه داريد. ديدار با اعضاي هيئت دولت 2/6/87
گزارش دادن، كار هنرمندانهاي است و بايستي انجام شود
گاهي در آستانه ي سفرها، اطلاع رسانيهاي خوبي انجام ميگيريد؛ ليكن در عين حال كم است. گزارش بايد واقعاً هنرمندانه باشد، نه به شكل گزارشهاي متعارف و عادي؛ ... ليكن در بخشهاي مختلف، وزرا براي گزارش، برنامه سازي كنند. گزارش دادن كار آساني نيست؛ كار بسيار مشكلي است كه انسان بخواهد از عملكرد خود گزارشي بدهد كه باور مردم و اذعان مردم را همراه داشته باشد. اين كار هنرمندانه اي است و بايستي انجام شود. ديدار با اعضاي هيئت دولت 2/6/87
تدبير ش40-41
ما در آينده هم بايستي خط نوآوري و شكوفايي را با جدّيت پيگيري كنيم
سال نوآوري و شكوفايي، خوشبختانه با نوآوري هاي زياد و شكوفايي هاي چشمگير همراه شد و توانست اين شعار را در مرحله ي مقدماتي خود كاملاً فعال كند. البته شكوفايي و نوآوري مخصوص اين سال نبود؛ ما در آينده هم در سالهاي گوناگون بايستي همين خط را با جديت پيگيري و تعقيب كنيم و ان شاءاللَّه خود را به نقطه اي كه در زمينه ي علمي و فناوري، شايسته ي ملت ايران است، برسانيم1.
1. 01/01/88 پيام نوروزي
ضرورت كار و تلاش براي ايجاد جهش در دهه پيشرفت و عدالت
امسالX1388Z اولين سال دهه ي چهارم انقلاب است كه به نام «دهه ي پيشرفت و عدالت» ناميده شده است. ... ده سال آينده چه خصوصيتي دارد كه آن را به عنوان دهه ي پيشرفت و عدالت نامگذاري كرده ايم؟ به نظر ما تمايز ده سال آينده با سه دهه ي گذشته، در آمادگي هاي بسيار وسيع و عظيمي است كه در كشور عزيزمان براي پيشرفت و عدالت به وجود آمده است، كه اين آمادگي ها به ملت بزرگ و مصمم ما اجازه ميدهد كه در اين زمينه يك جهش و يك گام بلند نشان بدهد. ... اگر بخواهيم عوامل اصلي و عناصر اصلي اين آمادگي را مشخص كنيم، من عرض ميكنم چند عنصر تأثير زيادي دارد: يكي حضور نسل جوان تحصيل كرده ي ماست. ... حضور اين همه جوان دانا و تحصيل كرده و آماده در كشور ما يك پديده ي بسيار بزرگ و قابل توجه و اهتمامي است. عنصر ديگر، تجربه است. نخبگان و مسئولان كشور در طول سالهاي گذشته در مواجهه ي با مشكلات گوناگون، تجربه هاي بسيار ذي قيمتي كسب كرده اند. اين تجربه ها امروز در اختيار مردم است. ... عنصر ديگر، زيرساختهاي كشور است. امروز كشور ما مثل دهه ي اول يا دهه ي دوم انقلاب نيست كه زيرساختهاي علمي و مورد نياز را در كشور فاقد باشد. امروز جوانهاي ما و متخصصين ما و دانشمندان در هر رشته اي كه وارد ميشوند، ميتوانند كارهاي بزرگ انجام دهند؛ لذا امروز در كشور آن چيزهايي كه براي يك پيشرفت وسيع درزمينه ي ارتباطات، در زمينه ي مواصلات، در زمينه ي تحقيقات علمي، در زمينه ي ساخت و سازها مورد نياز است، بحمداللَّه آماده است. ... اينها زمينه ي يك جهش است براي اينكه كشور بتواند ان شاءاللَّه در طريق پيشرفت و عدالت حركت كند ... كه همه بايد در اين قسمت تلاش و كار كنند2.
2. 01/01/88 بيانات در حرم رضوي
تلاش براي پيشرفت كشور زياد شده است؛ كارهاي زياد ديگري هم بايد انجام بگيرد
تلاشي كه مسئولين كشور دنبال آن هستند، تلاش براي پيشرفت مسائل عمده ي كشور و از جمله مسئله ي اقتصاد كشور است. خوشبختانه توفيقات هم زياد بوده است، كار هم زياد شده است، كارهاي زياد ديگري هم بايد انجام بگيرد. اين سفر ما يكي از اهدافش اين است كه توجه مردم را از ساير نقاط كشور به اين منطقه جلب كند، تا ارتباطات عاطفي بين دلها روز به روز مستحكم تر شود. هم مردم كرد اين منطقه، هم مردم فارس يا ترك يا بلوچ يا ساير اقوام ايراني در مناطق ديگر بوضوح احساس كنند كه همه، اندامهاي يك پيكره ي عظيم وپرشكوهيهستندبهنام پيكره ي ملت ايران.واين بحمداللَّهحاصل است16. 16. 26/02/88 بيانات در ديدار مردم مريوان
بايد هرچه ميتوانيم توجهمان را به كارهاي حقيقي و پيش برنده بيشتر كنيم
«مجلس دانشجويي ... اسم قشنگي است؛ ليكن كارهاي نمايشي، نه گره از كار دانشجو باز ميكند و نه گره از كار كشور. بايد هر چه ميتوانيم از كارهاي ظاهري و سطحي و نمايشي و شعاري كم كنيم و توجهمان را به كارهاي بنياني، اصلي، حقيقي و پيش برنده، بيشتر كنيم. حالا فرضاً مجلس دانشجويي تشكيل شد؛ شما ببينيد انتخابات اين مجلس چقدر وقت دانشجوهاي كشور را خواهد گرفت! از كدام دانشگاه، از كدام شهر، با كدام گرايش، با كدام جهت گيري فكري يا سياسي و معارضات و غيره! ما حالا همه ي همتمان اين است كه هرچه بيشتر شعله ي علم را و تحقيق را توي محيط دانشجويي برافروخته كنيم. ... با كشاندن اين ماجرا به داخل دانشگاه ها، ببينيد بر سر دانشگاه ها چه خواهد آمد17!
17. 27/02/88 بيانات در ديدار استادان و دانشجويان كردستان
تدبير ش44
مسئولان كشور، همة توان و تلاش خود را براي خدمت به مردم و پيشرفت به سمت اهداف انقلاب به كار بگيرند
مسئولان كشور ... قدر اين نعمت را بدانند. رئيس جمهور محترم و منتخب ما كه با آراي بالا، با يك نصاب بي نظير به اين مسئوليت بزرگ از سوي مردم گذاشته شدند و گماشته شدند، قدر اين نعمت را بدانند؛ شكر بگزارند. همكاران ايشان در دولت آينده قدر بدانند؛ قدر اسلام را، قدر ايمان را، قدر اين فروغي كه دلهاي اين مردم را روشن كرده است و آنها را به اين صحنه كشانده است. قدرداني از عظمت اين انقلاب اقتضا ميكند كه مسئولان كشور همة توان خود را، همة تلاش خود را براي خدمت به مردم و براي پيشرفت به سمت اهداف انقلاب به كار بگيرند. ... اين جمعيت عظيمي كه در انتخابات حضور پيدا كردند، دولت متعلّق به همة آنهاست، رئيس جمهور متعلّق به همة آنهاست. اين را بايستي در عمل، در برنامه ريزي ها حتماً مورد توجّه قرار بدهند4. 4. 12/05/88 بيانات در مراسم تنفيذ حكم دهمين دوره رياست جمهوري
وقتي دولتي انتخاب شد و آمد وسط ميدان همه بايد به او كمك كنند
بحمداللَّه دولت و رئيس جمهور محترم اهل تلاشند؛ مردم هم اين را دانسته اند؛ فهميده اند؛ ديده اند؛ لمس كرده اند. رأي بالاي مردم يقيناً يك علّتش، همين پرتلاشي و سختكوشي دولت نهم و رئيس جمهور محترم بوده است. اين حالت را بايد ادامه بدهند. آن امكانات بايد اين خلأها را پر كند، كارهاي بزرگ بايد انجام بگيرد؛ كارهاي ماندگار بايد انجام بگيرد. همه هم بايد كمك كنند. اگر بخواهيم به آن هدفها برسيم، همه بايد كمك كنند؛ سليقه هاي مختلف را كنار بگذارند. وقتي دولتي انتخاب شد و آمد وسط ميدان، همه بايد به او كمك كنند؛ چه از لحاظ سليقة سياسي با او همراه باشند، نباشند، احياناً انتقادي به او داشته باشند، نداشته باشند، بايد كمك كنند. قوّة مجريه و دستگاه اجرايي كشور بيشترين بار سنگين را بردوش دارد. بايد كمك كرد؛ همه كمك كنند تا بتوانند ان شاءاللَّه اين بار را به سرمنزل برسانند و خواهند توانست4. 4. 12/05/88 بيانات در مراسم تنفيذ حكم دهمين دوره رياست جمهوري
تدبير ش 49-50
خدمتگزاران جامعه، بايد با قدرت و جديت براي مردم كار كنند
مسئولان كشور، مسئولان قواي سه گانه، در مقابل اين حركت عظيم مردمي، در مقابل اين هوشياري خيره كنندة مردم، مسئوليتشان سنگين شد. اين مردم براي دفاع از كشورشان، انقلابشان و ارزشهايشان آماده هستند. خدمتگزاران جامعه بايد با خضوع و احترام در مقابل اين ملت، كارهايشان را با قدرت و با جديت دنبال كنند؛ براي مردم كار كنند. در كشور گرفتاري هست، نابساماني هست، مشكل هست؛ اما هيچ گرفتارياي، هيچ نابسامانياي، هيچ مشكلي نيست كه با دست ارادة متكي به ايمان، قابل برطرف كردن نباشد. انشاءاللَّه مسئولين كشور در قواي سه گانه، در بخش هاي مختلف، خود آحاد مردم، هر كس به سهم خود، در نوبة خود، كوشش خواهند كرد، اين مشكلات را برطرف خواهند كرد.13 13. 28/11/88 بيانات در ديدار جمعي از مردم آذربايجان
تدبير ش 51 ( استثناء1/1/89)
لزوم همت و كار مضاعف در همة عرصهها
امسال براي اينكه ما بتوانيم آنچه را كه در اين دعاي شريف [تحويل سال] به ما تعليم داده شده است و وظيفة ماست، انجام بدهيم، براي اينكه بتوانيم بر طبق اقتضائات كشور و ظرفيتهاي كشور حركت كنيم، احتياج داريم به اينكه همت خودمان را چند برابر كنيم؛ كار را متراكم تر و پرتلاش تر كنيم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و كار مضاعف» نامگذاري ميكنم. به اميد اينكه در بخشهاي مختلف، بخشهاي اقتصادي، بخشهاي فرهنگي، بخشهاي سياسي، بخشهاي عمراني، بخشهاي اجتماعي، در همة عرصه ها، مسئولين كشور به همراه مردم عزيزمان بتوانند با گامهاي بلندتر، با همت بلندتر، با كار بيشتر و متراكم تر، راه هاي نرفته اي را بپيمايند و به هدفهاي بزرگ خود ان شاءاللَّه نزديكتر شوند. ما به اين همت مضاعف نيازمنديم. كشور به اين كار مضاعف نيازمند است.
بايد به خداي متعال توكل كنيم؛ از خداي متعال استمداد كنيم و بدانيم كه زمينه براي كار، زياد است. دشمنان، دشمن علم و ايمان جامعة ما هستند. علم و ايمان را به صورت مضاعف در ميان خودمان بايد تقويت كنيم. ان شاءاللَّه راه ها هموار خواهد شد؛ موانع، كوچك خواهد شد و كمك الهي و نصرت الهي، ملت ما و كشور ما و مسئولين ما را همراه و زير ساية خود خواهد داشت.9 9. 01/01/89 پيام به مناسبت تحويل سال نو
بايد تلاشها را بيش از آنچه كه در گذشته انجام داده ايم، همه انجام بدهند
آنچه كه از ملاحظة وضعيت موجود كشور و ظرفيتهاي عظيمي كه در دل اين كشور و ملت بزرگ نهفته است، ميشود به دست آورد، اين است كه آنچه ما انجام داده ايم، آنچه مسئولين و مردم انجام داده اند، در مقابل آنچه كه ظرفيت عظيم اين كشور براي پيشرفت و رسيدن به عدالت است، كار بزرگي نيست. بايد تلاشها را بيش از آنچه كه در گذشته انجام داده ايم، همه انجام بدهند و خود را موظف بدانند.9 9. 01/01/89 پيام به مناسبت تحويل سال نو
تدبير ش 52
ضرورت كار مضاعف در عرصههاي مختلف براي جبران عقبافتادگيها
گاهي اوقات جنگ نظامي آسانتر از جنگ فكري است؛ آسانتر از جنگ در عرصههاي سياسي است. ملت ايران نشان داد كه در جنگ عـرصـههـاي سيـاسـي و امنيـتي، بصيرتـش و ايستادگياش از ايستادگي در جنگ نظامي كمتر نيست. لذا جوانهاي ما بحمداللَّه جوانهاي لايق، ساخته و پرداختهاي هستند كه بايد به اين مقدار هم اكتفا نكنند همت مضاعف؛ كار مضاعف. هـمـتتان را بـلنـد كنيـد. مـلت ايـران بـايـد عقبافتادگيهاي دورانهاي طولاني استبداد در اين كشور و دخالت خارجي و نفوذ خارجي را جبران كند. بنده اطمينان راسخ دارم به اينكه جوان امروزِ كشور عزيزِ ما در سطح عالم، كمنظير يا بينظير است. و اين، نويد آيندة كشور است. انشاءاللَّه شما جوانها آن روزي را خواهيد ديد كه كشورتان از لحاظ علمي، از لحاظ فناوري، از لحاظ سياسي، از لحاظ نفوذ بينالمللي، در سطحي باشد كه شايستة ايران اسلامي و شايستة ملت بزرگ ايران است.3 3. 11/01/89 بيانات در منطقه عملياتي فتحالمبين
بايد همتمان را بگماريم كه از همة نيرو، توان، استعداد و ظرفيت استفاده كنيم
بايد همتمان را بگماريم به اينكه از همة نيرو و توان و استعداد و ظرفيت استفاده كنيم. البته هر انساني ضعفي دارد، مشكلي دارد، كمبودي دارد؛ اينها را هم به خدا محول كنيم؛ ليكن تلاش خودمان را بكنيم، از ظرفيت كم نگذاريم. حالا ما عرض كرديم: همت مضاعف، كار مضاعف. اين مضاعف فقط به معناي دو برابر نيست. اگر همت كنيد، بكنيد ده برابر، جا دارد. آنچه كه خيلي مهم است، ظرفيتهاي موجود در جامعه است. ما در همة زمينهها مثل يك معدنِ استخراج نشده يا نيمه استخراج شده هستيم. اهل فن و متخصصين و كارشناسان در همة زمينهها ... به ما ميگويند ظرفيتهاي كشور، ظرفيتهاي بينظيري است. ... در زمينة اقتصادي، ظرفيت كشور خيلي بالاست. در زمينة علمي، ظرفيت كشور واقعاً حيرتآور است. يك مقدار كه انسان حركت را سريعتر ميكند، جديتر ميكند، فشاري وارد ميآيد و اصراري صورت ميگيرد، انسان ميبيند ناگهان همينطور گلهايي است كه در اين باغ ميشكفد؛ نهالهايي است كه در اين بوستان ميبالد، كه انسان هيچ تصورش را نميكرد و گمانش را نداشت؛ اما ميبينيم شد و ميشود.
در بخشهاي مختلف فرهنگي هم وقتي انسان نگاه ميكند، ميبيند آمادگيها زياد، استعدادها جوشان، نفرات بااستعداد و فراوان است. در زمينههاي فناوري هم انسان ميبيند حركت ممكن در كشور، خيلي عظيم و دهشتانگيز است. كارهاي بزرگي ميشود انجام داد. اينها ظرفيتهاي كشور است. حالا اين ظرفيتها در بخشهاي مختلف دست من و شماست. اگر چنانچه اين ظرفيتها را نشناسيم، كوتاهي كرديم؛ اگر بشناسيم و براي به كارگيري اين ظرفيتها همت نكنيم، كوتاهي كردهايم؛ اگر به يك حد متوسطي قانع بشويم، كوتاهي كردهايم.4 4. 16/01/89 بيانات در ديدار جمعي از مسئولان نظام جمهوري اسلامي
همت مضاعف براي رسيدن به اهدافچشمانداز
من توصية مؤكد دارم به همكاري دستگاههاي سهگانه و قواي سهگانه، تا بتوانيم انشاءاللَّه چشمانداز را تأمين كنيم. اهداف چشمانداز، اهداف خيلي مهمي است. البته اگر همت مضاعف كنيد، از آن اهداف، جلوتر هم ميرويد؛ اين ممكن است و هيچ استبعادي هم ندارد. الآن مشاهده ميكنيم كه ما از زمانبندي فرضي در مورد اهداف چشمانداز، در بعضي از بخشها جلو هم هستيم. ممكن است در بعضي از بخشها هم يك خرده عقب باشيم، اما در بعضي از بخشها حتماً طبق آن زمانبندي فرضي كه انسان در ذهن دارد، جلو هم هستيم و مشكلي نداريم. ميتوان از آن اهداف جلوتر هم برويم. احتياج به اين معنا هست كه ما بتوانيم جلوتر برويم، بتوانيم حركت كنيم، تلاش كنيم. پس همت مضاعف لازم است.4 4. 16/01/89 بيانات در ديدار جمعي از مسئولان نظام جمهوري اسلامي
ضرورت بهرهگيري از ابتكارها و توجه به اولويتها در امور عقيدتي سياسي
معنويت و بصيرت ديني و تعميق اعتقادات ديني و باورهاي ديني است كه در كار برادران خـوب و فعـال و زحمتكـش مـا در عقيـدتـي - سياسيها به يك نحو، در نمايندگيهاي وليفقيه در سپاه و جاهاي ديگر به يك نحو، خودش را نشان ميدهد. اين برادران هم بايستي همين مسئلة اولويتها و همين ابتكارها و همين راههاي نو و همين همت مضاعف را به كار ببرند تا انشاءاللَّه روزبهروز ما بيشتر با ظواهر ديني و عمق عملي و اعتقادي در نيروهاي مسلح همراه باشيم.6 6. 22/01/89 بيانات در ديدار فرماندهان کل ارتش و سپاه، و جمعي از فرماند هان عاليرتبه نظامي و انتظامي
ما عقبيم؛ بايد جلو برويم و همتمان بايد رسيدن به سر قلّه باشد
ما عقبيم عزيزان! البته اگر با دوران طاغوت مقايسه كنيم، خيلي جلويم. در دوران طاغوت، براي كوچكترين بخش و عنصر از مجموعة توليد و ماشين و كارخانه و صنعت، ما محتاج بيگانه بوديم. ... همه چيز را بايد از ديگران ميگرفتيم، ميخواستيم، التماس ميكرديم، نفت ميداديم، پول ميداديم، آبرو ميداديم، قدرت سياسي ميداديم، زير بار سلطة آنها ميرفتيم تا به دست بياوريم. امروز ملت ايران خدمات فني را صادر ميكند. ... اصلاً اين حرفها در دوران طاغوت معني نداشت. ... بنابراين، نسبت به گذشته، ما خيلي جلويم؛ اما نسبت به آنچه كه شأن ملت ايران است، نسبت به آنچه كه لازمة ميراث تاريخي ماست، نسبت به آنچه كه بايد ايران در مجموعة كشورهاي دنيا باشد، ما عقبيم! بايد جلو برويم. خيلي كار لازم داريم. من كه عرض ميكنم: «همت مضاعف»، براي اين است. همتمان فقط اين نباشد كه حالا اين سنگ را از جلوي پايمان برداريم - اين كه چيزي نيست - همتمان بايد رسيدن به سر قلّه باشد. همت مضاعف يعني اين. خوب، اين مفت به دست نميآيد؛ اين با حرف زدن و گفتن و بهبه و چهچه كردن به دست نميآيد؛ اين با ورود - به معناي حقيقي كلمه - توي ميدان كار و ابتكار به دست ميآيد.2 2. ۸۹/۰۲/۰۸ بيانات در ديدار هزاران نفر از کارگران سراسر کشور
تدبير ش 55
دائم بايد به دنبال نو كردن ساختارها و بهروز كردن وضعيت قوه قضائيه بود
آن چيزي كه اهميتش از مسئلة نيروي انساني كمتر نيست، مسئلة ساختار ديواني قوة قضائيه است. دائم بايد به دنبال نو كردن ساختارها و بهروز كردن وضعيت قوه در مجموع ساختاري آن بود. عرض نميكنيم كه ما ثبات را از سازمان قوة قضائيه بگيريم؛ نه، ثبات و استقرار، در عين نگاه نقادانه به شيوههاي ديوانسالاري غلط، كه بعضاً ميراث گذشته است و بعضاً تقليد از كشورهاي اروپايي است، آن هم از روشهاي منسوخ آنها. اين نكتة مهمي است؛ بايد به اين توجه كرد. گاهي ساختارها جوري است كه كار مرافعه را مشكل ميكند، نتايج را غير اطمينانآور ميكند، انسانهاي خوب را در خود غرق ميكند. اين هم يك مسئله است، كـه يـك جـريانـي است؛ بـايـد دائـم توجه داشت.3 3. 07/04/89 بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوة قضائيه
لزوم تلاش براي استفاده بيشتر از ظرفيت عظيم هنرهاي نمايشي
ما زمينة كار خيلي داريم، ظرفيت كار خيلي داريم. سي و سه هزار ساعت اثر نمايشي در طول سال كه ... آمار دادند، در حالي كه در بخش سريال مثلاً شصت و چند درصدش توليد داخل است، در بخش فيلم حدود چهل درصد گفتند توليد داخل است، اين خيلي رقم بالايي است؛ اين نشاندهندة وجود ظرفيتهاي عجيبي در كشور است. خيلي از كشورهاي دنيا اين ظرفيتها را ندارند، جز تعداد معدودي كشورهاي معروف دنيا. در واقع آنتنهاي كشورهاي مختلف را چند تا كشور معدود اداره ميكنند؛ عمدتاً هم آمريكا و هاليوود. ما اين همه امكانات داريم، اين همه نيروي انساني خوب، اين همه امكانات سختافزاري، و بعد امكان عظيم نرمافزاري؛ اين تاريخ پرحادثه. بنابراين ما براي كار كردن، خيلي امكان داريم.
شماها خيلي زحمت كشيديد، واقعاً هم آثار خوبي خروجي اين زحمات شماست؛ اما بين آنچه انجام گرفته و آنچه با اين ظرفيت عظيم ميتواند انجام بگيرد، باز هم فاصله زياد است. ... ما كه اين امكانات را نداشتيم؛ اين همه كار، اين همه آثار هنري، اين همه آثار نمايشي برجسته و ممتاز، اين تعداد هنرپيشة حقيقتاً باارزش. بعضي از هنرپيشههاي ما انصافاً در رديف يك قرار دارند؛ همهفنحريف، همهجا بهدردبخور. بعضي از كارگردانيها برجسته و ممتاز است. حالا بنده در اين زمينهها صاحبنظر نيستم و نميتوانم به عنوان يك صاحبنظر اظهار نظر كنم، اما به عنوان يك مستمع كه انسان نگاه ميكند، اثر هنر را و كار هنري برجسته را ميفهمد. بنابراين زياد ميشود كار كرد و شما هم انشاءاللَّه بايد تلاش كنيد.4 4. ۸۹/۰۴/۱۲ بيانات در ديدار رئيس سازمان و جمعي از هنرمندان صدا و سيما
تدبير ش56
ايمان به خدا و آگاهي، زمينهساز انگيزة كامل براي انجام كارهاي برجسته
كارهاي خوب، كارهاي بزرگ، فقط با انگيزههاي ممتاز و از اعماق دل برآمده انجام ميگيرد. كارهاي بزرگ را به صورت دستوري و تشريفاتي و اداري و اينها نميشود انجام داد. كار مقرراتي و دستوري، در همان حد كار متعارف انجام ميگيرد؛ در صورتي كه كار برجسته و ممتاز، تابع انگيزهاست. آن كسي كه از لحاظ كميتِ كار خيلي وقت خود را صرف ميكند و از وقت استراحتِ خودش ميزند، انگيزة بالايي دارد؛ اين يك چيز برجستهاي است. ... تا انگيزة قلبي نباشد، هيچ كس به خاطر دستور و به خاطر حكم و به خاطر مقررات، اينجور كار نميكند. گاهي هيچ كس هماين حجم كار را نميفهمد. من بارها در جمعهاي اداري كه اينجا آمدند، گفتهام: شما يك پرونده دستتان است، يك پروژه دستتان است، يك كار دستتان است، ميگوييد تمامش كنم. وقت اداري هم تمام ميشود، شما هم خسته هستيد، اما ميگوييد: من اين كار را بايد تمام كنم و بروم. نيم ساعت، يك ساعت، دو ساعت بيشتر از وقت ميمانيد؛ نه به رئيستان اطلاع ميدهيد، نه اضافهكار ميگيريد، نه كسي ميفهمد؛ اما شما اين كار را انجام داديد؛ اين خيلي ارزش دارد؛ اين در دفتر كرامالكاتبين محفوظ ميماند. كاتبان عمل ما - كه مأموران ساحت ربوبي هستند – اينطور كارهاي اينجوري را بخصوص برجسته ميكنند. خوب، اين يك نوع كار برجسته است.
يك نوع كار برجسته، كارهاي كيفيتي است؛ كار را با كيفيتِ خوب انجام دادن، به شكل عاليتر انجام دادن. انسان ميتواند يك رسيدگي را، يك كار را دو جور انجام بدهد: جور آسانتري هم وجود دارد. اما انسان جور سختتر را انتخاب ميكند. براي اينكه كيفيت كار را بالا ببرد. اين هم انگيزه ميخواه. اين هم كار برجسته است. يك نوع كار، ابتكار و آفرينش كار است؛ پيدا كردن راههاي نو، شيوههاي نو، شيوههاي كارآمدتر؛ چه در كارهاي محدود، چه در كارهاي كلان. فكر لازم دارد، تلاش لازم دارد. بعضيها ميگويند: حالا ولش كن همان كاري كه ديگران ميكنند، ما هم ميكنيم. بعضي ميگويند: نه! به خودشان ميقبولانند كه كاري مبتكرانه و خلاقانه ارائه بدهند. اينها انگيزه ميخواهد. بدون انگيزه، بدون يك عامل دروني، اينجور كارهاي برجسته، چه از لحاظ كمّي، چه از لحاظ كيفي، امكانپذير نيست. اين انگيزه چيست؟ اين انگيزه، تركيبي است از ايمان و آگاهي. اين دو چيز به انسان انگيزه ميدهد: ايمان داشته باشد، آگاهي هم داشته باشد. ... انسان براي كار انگيزه دارد. يك عامل دروني، انسان را وادار ميكند. انسان نياز را بفهمد، به نتيجه ايمان داشته باشد - و براي مردم مؤمن، در زير نظر خدا بودن را هم بداند - اين ميشود انگيزة كامل. بعضيها اين اعتقاد را دارند، اين آگاهي را دارند، اين ايمان به نتيجه را دارند، اما خدا ندارند؛ آنها انگيزهشان كمتر است. اما وقتي من و شما ميدانيم كاري كه ميخواهيم انجام بدهيم، كاري كه داريم انجام ميدهيم، كاري است براي خدا، كاري است براي نظام اسلامي، كاري است براي مردم و به سود مردم، و خدا اين را ميبيند، و اگر ديگران نفهمند، ديگران ما را تحسين نكنند، آفرين نگويند، براي ما كف نزنند، اما خداي متعال ميبيند و قدر ميداند و پاداش ميدهد.1 1. 01/05/89 بيانات در ديدار اعضاي دفتر رهبري و سپاه حفاظت وليامر
اميد سرشار نسبت به آينده
اميد ما به آينده، اميد سرشاري است. ما اميدوار نبوديم كه بتوانيم اين ساخت و سازهايي كه امروز ميكنيم، به اين زودي به اين ساخت و سازها دست پيدا كنيم. خداي متعال تفضل كرد. امروز جوانهاي ما در زمينة علم، در زمينة فناوري كارهايي ميكنند كه خيلي براي ما، براي كساني كه پانزده سال پيش، بيست سال پيش، بيست و پنج سال پيش ميخواستند براي آينده فكر كنند، از نظر آنها دور بود، اما تحقق پيدا كرد. اين، اميد ما را به آينده زياد ميكند. اميدمان سرشار است.55. ۸۹/۰۵/۲۷ بيانات در ديدار كارگزاران نظام
تدبير ش57
در بخشهاي مختلف ما قدمهاي بعدي را بايد برداريم؛ بدانيم ميشود قدم برداشت
فـرض كنيـد: اگـر در بخـش كشـاورزي، در بخشهاي مختلف صنعتي، در بخشهاي گوناگونِ دانشهاي ديگر و فناوريهاي ديگر، دربخشهاي خدمات، در بخشهاي بازرگاني، بيايند كارهايي را كه انجام گرفته است بيان كنند، هر شنوندهاي خواهد ديد و بهرأيالعين مشاهده خواهد كرد كه بحمداللَّه كشور عزيز ما - همانطور كه من بارها گفتهام - توانمنديهاي زيادي دارد، ظرفيت زيادي دارد. ما امروز در واقع كشور را مشاهده ميكنيم كه به شكل يك كارگاه عظيم و وسيعي درآمده؛ از همه طرف دارد كار ميجوشد، ابتكار به وجود ميآيد، نوآوري هست، تكية به دانش هست، تكية به تجربه هست. ... نه اينكه خيال كنيد: ما به اين چيزها قانعيم! يا نرخ بيكاري در كشور را اطلاع نداريم و نميبينيم؛ نه! همة اين كارهايي كه انجام گرفته، قدم اول است؛ همة اين كارها قدمهاي اول است. ما قدمهاي بعدي را بايد برداريم. مهم براي برداشتن قدم بعدي چيست؟ مهم در درجة اول اين است كه: ما بدانيم ميشود قدم برداشت. بعد از آني كه فهميديم اقدام ممكن است، احساس كنيم كه اين اقدام يك وظيفه است؛ يك وظيفة عظيمي است.5 5. 16/06/89 بيانات در ديدار جمعي از كارآفرينان سراسر كشور
اهميت كار و كارآفريني در برهة كنوني
كار فينفسه مهم است؛ اما امروز به دو دليل اساسي كار و كارآفريني مهمتر از هميشه است. ... دليل اولش اين است كه: ما در يك برههاي هستيم كه آمادة جهشيم؛ ما امروز آمادة جهش در پيشرفتيم. مسئلة ما امروز فقط مسئلة حركت به جلو نيست. شرايط كشور به گونهاي شده كه اين ملت ميتواند يك حركت عظيم، يك جهش در پيشرفت براي خودش به وجود بياورد. چرا؟ اولاً زيرساختهاي زيادي آماده شده؛ علم در كشور بالا رفته؛ مديريتهاي قوي به وجود آمده است. يـكـي از مشكـلات مـا در گـذشتههـا، نبـودن مديريتهاي قوي و سالم در كشورمان بوده. امروز ما تجربة يك مديريت انقلابي قوي سي ساله داريم. پس اين يك زيرساخت است. زمينههاي كار فراهم شده است؛ اميد به پيشرفت زياد شده است. وقتي ميآيند ميگويند: ما دارويي را در كشور ساختيم كه همة دنيا به آن احتياج دارند، همة دنيا هم به آن مبتلا هستند، هيچ كدام از مراكز علمي دنيا هم هنوز آن دارو را نتوانستند بسازند، ما توانستيم بسازيم، اين خب، اميد ميدهد به جوان ما. وقتي كه ملت مشاهده ميكند كه: ما بدون اينكه يك كشور پشتيباني داشته باشيم، توانستهايم از درون خودمان دانش هستهاي را رشد بدهيم، فوران بدهيم، به پيشرفت برسانيم، خب! جوان اميدوار ميشود. ... پس امروز ما تجربهمان بيشتر است، اميدمان بيشتر است، زيرساختهامان زيادتر است و فصل توانايي و فصل جهش فرا رسيده. ملت خود را شناخته؛ جوانِ خود را شناخته؛ ضريب بالاي هوشي كشور شناخته شده است؛ پس فصل جهش است. وقتي فصل جهش است، پس كار اهميت مضاعف پيدا ميكند؛ كارآفريني هم به همين نسبت اهميت مضاعف پيدا ميكند. اين يك دليل.
دليل دومِ ما كه امروز كار برايمان مهم است، كارآفريني مهم است، اين است كه ما امروز در مقابل يك فشار جهاني قرار داريم. دشمني وجود دارد در دنيا كه ميخواهد با فشار اقتصادي و با تحريم و با اين كارهايي كه شماها ميدانيد، سلطة اهريمني خودش را برگرداند به اين كشور. هدف اين است. يك كشور به اين خوبي، با اين همه منابع، منابع طبيعي، با اين موقعيت سوقالجيشي، با همة امكانات، زير نگين يك قدرتي در دنيا بوده؛ يك روز انگليسها بودند، يك روز آمريكاييها بودند - در واقع نظام سلطه، دستگاه سلطه، امپراتوري سلطه. حالا آمريكا يك گوشهاي از اين امپراتوري است - اينها مسلط بودند بر اين كشور؛ انقلاب دست اينها را كوتاه كرده. سلطه ميخواهد برگردد بـه ايـن كشور. همة ايـن تلاشهـا بـراي اين است.55. 16/06/89 بيانات در ديدار جمعي از كارآفرينان سراسر كشور
افزايش قدرت و نشاط كار با تحرك بيشتر
گفتند: كار در اسلام مهم است؛ خب اين همه روايات فراواني از ائمه(ع) در اهميت كار، در فضيلت كار وارد شده كه اين كارهايي كه شما ذكر كرديد، نمونههايي از همين چيزي است كه مورد فضيلت است، كه حالا من اين روايت را اينجا يادداشت كردهام: «من يعمل يزدد قوّة و من يقصّر في العمل يزدد فترة»؛( الحياة، ج 1، ص 591) كار كه بكنيد، نيروي كار هم افزايش پيدا ميكند. خاصيت كار، كاهش نيست، افزايش است؛ افزايشِ خودِ نيروي كار، نه محصول كار. خب! محصول كار كه معلوم است افزايش پيدا ميكند - وقتي كار كرديد، كار يـك محصـولـي دارد – امـا در ايـن روايـت، اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد كه: وقتي كار كرديد، قدرت كار و نيروي كار هم افزايش پيدا ميكند. «و من يقصّر في العمل»، كسي كه در كار كردن كوتاهي كند، تقصير بكند، «يزدد فَترة» يا «فِترة»، فتور و سستي او افزايش پيدا ميكند. اين مال شخص فقط نيست؛ اين «مَن» كه فرمود: «من يعمل»، معنايش فقط اين نيست كه هر كسي اين كار را بكند؛ خب! اين روي اشخاص نيست، روي جوامع هم هست: هر ملتي، هر جامعهاي. هرچه كار بكنيد، نيروي كارتان بيشتر ميشود. هرچه تحرك انسان داشته باشد، نشاط حركتش بيشتر ميشود.55. 16/06/89 بيانات در ديدار جمعي از كارآفرينان سراسر كشور
تدبير ش 60
لزوم تقويت نيروي انسانيو به کارگيري استعدادها و ابتکارات
تقويت نيروي انساني، روحيه بکارگيري استعدادها و به عرصه درآوردن ابتکارات، براي آيندة نيروي دريايي ضروري[است] ... اين کار مهم با اراده قوي، طراحي خوب، مديريت به روز و دائمي، تحقق خواهد يافت.2 2. ۸۹/۰۹/۰۷ (گزارش خبري)در ديدار فرمانده و معاونين نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران
تدبير ش 63
تحقق عملي « همت مضاعف و كار مضاعف» در سال89
عيد، نشانة حركت طبيعي انسان در طول سال و ماه و روز و شب است؛ و چون اين حركت بايد به سمت كمال و تعالي باشد، هر عيدي يك مقطعي است براي اينكه انسان بتواند يك مرحلة جديدي را آغاز كند. ما ملت ايران به توفيق الهي و به فضل پروردگار در سال 89 توانستيم كارهاي بزرگي را انجام دهيم. ما سال 89 را به نام «سال همت مضاعف و كار مضاعف» نامگذاري كرديم. خوشبختانه در سرتاسر سال، اين شعار تحقق عملي پيدا كرد. ميتوانم ادعا كنم كه يكي از شعارهايي كه در طول اين سالها بيشترين بهره را از توجه مردم و مسئولان و عمل آنها و انطباق وضعيت كشور با خود دارا بود و برد، همين شعار «همت مضاعف و كار مضاعف» بود؛ كه واقعاً ملت و دولت خوشبختانه در اين كار، در اين حركت ساليانه، همت مضاعف و كار مضاعف را نشـان دادنـد. مـا در زمينـههـاي اقتصـادي، در زمينههاي سياسي، در زمينة حضور عظيم و پرشكوه مردم در عرصههاي مختلف سياسي و انقلابي، در عرصة علم و فناوري و در عرصة سياست خارجي، در بخشهاي مختلف، خوشبختانه كارهاي بزرگي را شاهد بوديم كه هم مسئولين كشور، قوة مجريه، قوة مقننه و قوة قضائيه انجام دادند. بخصوص قوة مجريه در اين دورانِ يكساله كارهاي بزرگي را انجام دادند كه از جملة آنها همين مسئلة حساس و بزرگ هدفمندي يارانههاست؛ كه اين كار بزرگ را شروع كردند و اميدواريم انشاءالله با موفقيت كامل اين كار به انجام برسد.6 01/01/90 پيام نوروزي به مناسبت آغاز سال 1390 «سال جهاد اقتصادي»
ضرورت ادامة حركت شتابآلود كشور در جادة پيشرفت و تعالي
آنچه كه من از مجموع احساس ميكنم، اين است كه: كشور ما بحمدالله در جادة پيشرفت و تعالي حركت خوبي را آغاز كرده است. البته اين حركت كه روزبهروز هم شتاب بيشتري گرفته است، ناشي از زحمات و تلاشهاي مسئولان و ملت در طول ساليان متمادي است؛ اما خوشبختانه اين حركت هرچه گذشته است، شتاب بيشتري پيدا كرده است. مثلاً در عرصة توليد علم، طبق آمارهايي كه مراكز متخصص جهاني و مراكز بينالمللي اعلام ميكنند، مشاركت كشور ما در پيشرفت علمي و توليد علم در دنيا بيش از يازده درصد است؛ در حالي كه ما يك درصد مردم دنيا هستيم و كشوري كه بعد از ما در اين منطقه بيشترين نصيب را داشته است، كمتر از شش درصد پيشرفت داشته است. بنابراين، پيشرفت كشور در عرصههاي مختلف بحمدالله خيلي خوب بوده است. اين حركت شتابآلود و همراه با جدّيت و همت، انشاءالله بايستي ادامه پيدا كند.6 01/01/90 پيام نوروزي به مناسبت آغاز سال 1390 «سال جهاد اقتصادي»
ملت ايران و مسئولين، در هر دورهاي بايستي همت بلند داشته باشند و كار مضاعف بكنند
شعار سال 89 - يعني «همت مضاعف و كار مضاعف» - در طول سال مورد توجه قرار گرفت و ملت ما در بخشهاي گوناگون توانستند حقيقتاً از خودشان يك همت والا و بلند نشان دهند و كارِ مضاعف انجام بگيرد. البته نتايج همت بلند و كار مضاعف در بلندمدت شناخته خواهد شد؛ اما در همين نگاه ابتدايي هم كه انسان نگاه ميكند به اوضاع سال 89 و آنچه كه مسئولان كشور انجام دادند و آنچه كه ملت عزيز ما در همراهي با مسئولان و خودشان آن را نشان دادند و به عرصه آوردند، نشانههاي همت مضاعف و كار مضاعف را ميبيند. در بسياري از عرصهها اين معنا مشهود است. ... آنچه كه سال 89 براي ما مشخص كرده است، اين است كه بحمداللَّه اين سال به معناي واقعي كلمه، سال همت مضاعف و كار مضاعف بود. البته سال 89 خصوصيت ويژهاي ندارد؛ امسال هم، سال بعد هم، ده سال بعد هم، سال همت مضاعف و كار مضاعف است. ملت ايران و مسئولين در هر دورهاي بايستي همت بلند و همت مضاعف داشته باشند و كار مضاعف بكنند تا ما بتوانيم به آنجايي كه شايستة ملت ايران است، انشاءاللَّه برسيم.7 01/01/90 بيانات در حرم مطهر رضوي در آغاز سال 90
استفاده از نوروز براي باليدن، تلاش ونوآوري
مبارک بودن و برکت داشتن گذر ايام، سال و حرکت ملتها، در کار و تلاش پرنشاط و خستگيناپذير، نوآوري و خلاقيت و نگاه بلندمدت در کنار توکل بر خداوند [است]. ... حرکت مبارکي که امروز در منطقه آغاز شده است، بخشي از ثمرات ايستادگي، عزم راسخ و شجاعت ملت ايران و به ميدان آوردن توان، اراده و نشاط خود به ميدان است؛ و در آينده، تحولات بيشتري در منطقه در راه خواهد بود. ... بهار و نوروز که همراه با روييدن و باليدن است ... انسانها نيز ميتوانند خود را هماهنگ با عالم طبيعت کنند و از اين فرصت براي روييدن و باليدن و تلاش و نوآوري و ابتکار استفاده کنند.9 ۹۰/۰۱/۱۴ (گزارش خبري) در ديدار جمعي از فرماندهان و مسئولان نظامي و انتظامي
استفاده از مقطع جديد نوروز براي رفع اشكالات و اصلاح همة امور زندگي
نوروز ... يعني نو شدن سال - حالا اسمش را هرچه بگذاريم؛ كه خب! نوروز اسم مناسبي است- چيز خيلي خوبي است. در حركت زندگي، مقطع قرار دادن خيلي خوب است. اگر زندگي همينطور يكنواخت ادامه پيدا كند و انسان به مقاطع جديد نرسد، قاعدتاً به فكر نوسازي و نوآوري نخواهد افتاد. مقطع قرار دادن در حركت عمر و مسير عمر، يكي از فوايدش همين است كه انسان ميگويد: خب! اين سال كهنه شد؛ تمام شد؛ حالا شد سال نو؛ سال نو هم كار نو، فكر نو، همت نو و انگيزة نو را قهراً با خودش همراه ميآورد. ... پس نوروز يك مقطع جديدي است. جديد بودن مقطع، اين فايده را دارد كه انسان اين فرصت را پيدا ميكند كه به كارهاي گذشته و آيندة خود فكر كند؛ يعني بگويد خب! حالا اين سالي كه گذشت، ما اين اشكالات را داشتيم؛ از اين سال شروع كنيم درست كردن، اصلاح كردن. در همة امور زندگي، اين معنا ميآيد.10 23/01/90 بيانات پس از اقامه نماز در جمع برخي از شخصيتهاي فرهنگي سياسي
تدبير ش 64
ضرورت افزايش توجه مسئولان و نخبگان، به جوانهاي كردستان
كشور از اتحاد، پيشرفت و ميل به حركت علمي برخوردار است؛ ضمن آنكه در زمينه عدالت، كارهاي برجسته و كم نظيري انجام شده است. ... هر مجموعه استاني بايد در مسابقه مثبت تلاش و پيشرفت، سهم خود را ادا كند و استان كردستان و نخبگانش هم تلاش كنند برجستگي خود را در اين زمينه نشان دهند. ... استفاده از استعداد پرشور جوانان كردستاني و ايجاد زمينه اشتغال براي آنان ضروري [است] ... كردستان، استاني سرزنده و با نشاط است و مسئولان و نخبگان، توجه بيشتري به جوانها نشان دهند.7 7. 19/02/90 (گزارش خبري) بيانات در ديدار جمعي از منتخبان مردم، علما و مسئولان استان كردستان
تدبير ش 66
لزوم پيگيري كارها و پرهيز از احساس بينيازي نسبت به آنها
اين كارهايي كه شروع كردهاند، مطلقاً اينها را رها نكنند؛ اين كارها پيگيري بشود، دنبالگيري بشود. اينجور نباشد كه يك كاري را شروع كنيم، بهمجرد اينكه بركاتي، ثمراتي از آن ظاهر شد، خرسند بشويم؛ خوشحال بشويم؛ خدا را هم شكر بكنيم؛ ولي احساس بينيازي، احساس سيري به ما دست بدهد؛ نه! بايد كار دنبال بشود.13 13. 18/04/90 بيانات در جمع اساتيد و فارغالتحصيلان تخصصي مهدويت
تدبير ش 67
شرط پيروزي حتمي در جبهة حق
نمونة تبليغات غرب، [بر ضد ملت ايران و اسلام و تلاش براي تحريف واقعيات] در جنايت اخير در يک کشور اروپاي شمالي است که از همان ساعات اول تلاش ميکنند انگشت اتهام را به سوي مسلمانان نشانه روند که اين موضوع بيانگر خباثت و دروغ بودن تبليغات غربيها است. ... چنين تبليغات و اتهاماتي، بر ارادة ملت ايران و ملتهاي مسلمان تأثيرگذار نخواهد بود ... ما معتقديم سعادت دنيا و آخرت ملت ايران، فقط با چارچوبي اسلامي تأمين خواهد شد و تاکنون نيز حرکت رو به جلوِ نظام اسلامي موجب احياي مجدد اسلام و اراده ملتهاي منطقه شده است. ... از جملة عوامل مهم براي ادامة حرکت رو به پيشرفت ملت ايران، کار و تلاش بي وقفه [است] ... در رويارويي جبهة حق و باطل، اگر در کنار عمل و کار و تلاش، هدف نيز گم نشود و حضور در صحنه و اعتماد به نفس هم تقويت و پررنگ شود، پيروزي جبهة حق حتمي است.2 2. ۹۰/۰۵/۰۱ (گزارش خبري)در ديدار کارکنان و خانوادههاي نيروهاي دريايي ارتش
پيشرفت در شرايط تحريم یكي از نقاط مهم قوت كشور
يكي از نقاط مهم قوت كشور اين است: در سختترين شرايط تحريم، كشور پيشرفت كرده. در چه چيزي پيشرفت كرده؟ يكي در مقولة علم و فناوري ... ما در زمينة هستهاي پيشرفت كردهايم؛ در زمينة فناوري زيستي پيشرفت كردهايم؛ در فنـاوري نـانـو پيشرفت كـردهايـم؛ در فناوري انرژيهاي نو پيشرفت كردهايم؛ در صنايع هوافضا پيشرفت كردهايم؛ در ساخت ابررايانهها پيشرفت كردهايم؛ در مسئلة بسيار مهم سلولهاي بنيادي پيشرفت كردهايم؛ مسئلة شبيهسازي همينجور؛ در راديـوداروهـا همينجـور؛ در نـانـوداروهـاي ضد سرطان همينجور؛ اينها همه جزو دانشهاي سطح بالاي دنياست اين چند موردي كه من گفتم و بعضي از موارد ديگر، جزو دانشهاي درجة يك سطح بالاي دنياست، كه بعضي از اينها را پنج تا كشور، ده تا كشور در دنيا بيشتر ندارند؛ ما در اينها پيشرفت كردهايم؛ اين در حالي بود كه درهاي انتقال دانش از همه سوي دنيا روي ما بسته است ... پيشرفت در ايجاد زيرساختهاي كشور - همين آمارهايي كه شنيديد - در جاده، بزرگراه، سد، سيلو، كارخانجات، توليد فرآوردههاي مهم صنعتي، فولاد، سيمان و امثال اينها. ايجاد زيرساختهاي فراوان در كشور، توانمنديهاي فـنـي و مهنـدسـي در صنـايـع گـونـاگـون،پيشرفت است.7 7. 16/05/90 بيانات در ديدار مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران
ضرورت كسب صلاحيتهاي علمي، عملي و انگيزة حضور درميدان مسئوليت
اينكه نسل جديد، اگر بخواهد مسئوليت را به عهده بگيرد، خودش بايد وارد ميدان شود، من اتفاقاً اين را تصديق ميكنم؛ بايد خودش وارد ميدان شود؛ منتها وارد ميدان شدنش به چه معناست؟ صلاحيت كسب كند؛ صلاحيت علمي، صلاحيت عملي، صلاحيت حضور در ميدان. بعضيها هستند كار علمي هم كردهاند، عالم هم هستند، دانشمند هم هستند، اما اهل دردسرِ ورود در ميدانهاي عملياتي نيستند. اما اگر كسي ميخواهد واقعاً به مسئوليتهاي كشور دست پيدا كند و اين را براي خودش مهم ميداند، نه خدمت را - بالاخره خدمت، اعم از حضور در مسئوليت است؛ حضور در مسئوليت هم يكجور خدمت است؛ البته خدمت مؤثرتر و عموميتر و بهتري است - خب! اين صلاحيتهايي لازم دارد؛ صلاحيت علمي هم لازم دارد، صلاحيت عملي هم لازم دارد، انگيزة ورود در ميدان هم لازم دارد. ... الآن شما ملاحظه كنيد؛ شما يك مشت جوان عزيزِ پاكيزة خوشروحية پاكدل، اينجا ميايستيد و از بالا تا پايين را انتقاد ميكنيد، كسي هم نميگويد: چرا؟ من هم كه مستمع شما هستم، شما را تحسين ميكنم؛ نه تحسين زباني، قلباً تحسين ميكنم. خب! آنهايي كه شما ازشان انتقاد ميكنيد، خيال ميكنيد كياند؟ آنها همين جوانهاي خوبياند كه كار كردند، زحمت كشيدند، مجاهدت كردند، حالا هم به يك مسئوليتي رسيدند، يك كاري را هم دارند ميكنند. خب! اين كار ممكن است يك خطاهايي هم داشته باشد، انتقاد شما هم وارد باشد. مديريت، اينجوري است. شما هم كه وارد ميدان مديريت شديد، همين حرفها هست؛ يك جواني ميآيد اينجا ميايستد و از شما انتقاد ميكند.
الآن شما ايراد داريد كه: چرا مدير پير است؟ مشاور جوان است؟ ميگوييد: مدير جوان باشد، مشاور پير باشد. ميآيند به من شكايت ميكنند و كاغذ مينويسند راجع به همين مشاوران جوان و انتقاد مـيكنند: آقـا! ايـن مشاور جـوان در فلان وزارتخانه اينجوري كرده! در حالي كه آن مشاور جوان، يك جوان دانشجوست؛ مثلاً دانشجوي كارشناسي ارشد يا دكترا يا تازه فارغالتحصيل است. گناهي هم نكرده، اما مورد انتقاد قرار ميگيرد. خب! يك چنين انگيزههايي لازم است. انسان اين آمادگي و اين صلاحيت را براي خودش فراهم كند؛ وارد ميدان بشود؛ حتماً مسئوليت هم گيرش ميآيد.8 8. 19/05/۹۰ بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان
ضرورت تلاش و همت مضاعف براي رفع كمبودهاي قبلي
از دوران بيست سالة چشمانداز - همينطور كه اشاره شده - حدود يك چهارمش گذشته. يك برنامه، كه برنامة چهارم توسعه باشد، تمام شده؛ امسال سال اول برنامة پنجميم. البته در برنامة چهارم خيلي كارها انجام گرفته. ... كارهاي بسيار مهمي انجام گرفته؛ ليكن در عين حال برخي از كارها هم هست كه انجام نگرفته و بايد انجام بگيرد. سياستگذاريها درست است. سياستهاي اعلام شده در حوزة اصلاح الگوي مصرف، سياستهاي كلي نظام اداري، سياستهاي كلي اشتغال و سياستهاي اصل 44 - اينهايي كه ابلاغ شده - همهاش با هم هماهنگ است. اگر بتوانيم برنامه را بر طبق اين سياستها تنظيم كنيم و پيش ببريم و در عالم واقعيت تحقق پيدا كند، ما خيلي خواهيم توانست از اين ظرفيتي كه اشاره كردم، استفاده كنيم. اين سياستها يك انسجامي را به وجود ميآورد و انسجام لايههاي مختلف تحرك اقتصادي را تأمين ميكند.
البته در برنامة چهارم، برخي از هدفهايي كه تعيين شده بود، تحقق پيدا نكرد:- كه عوامل گوناگوني هم داشته؛ هم مسائل داخلي دخالت داشته، هم مسائل خارجي دخالت داشته- مسئلة رشد 8 درصدي، يا كاهش بيكاري، يا درصد سرمايهگذارياي كه تعيين شده بود، يا مسئلة كاهش تورم ... تحقق پيدا نكرده. اين مسئله ايجاب ميكند كه ما در دورة پنجسالة اين برنامه تلاشمان را مضاعف كنيم؛ همتمان را مضاعف كنيم تـا بتـوانيـم آن كمبـودهـاي قبلـي را هـم جبران كنيم.10 10. 26/05/90 بيانات در ديدار فعالان و برگزيدگان بخشهاي اقتصادي
تدبير ش 72
آفت توقف در افتخارات
يكي از آفات اجتماعات و مجموعهها و ملتها و گروهها، متوقف ماندن در افتخارات گذشته است. هي افتخارات گذشته را به ياد خودمان بياوريم، به آنها بباليم، اما متناسب با آنها، در زمان حاضر، در حال، حركتي انجام ندهيم. البته امروز نيروي هوايي و ارتش ما با آن روز قابل مقايسه نيست؛ زمين تا آسمان تفاوت پيدا كرده است. كارهاي بزرگي انجام گرفته، كارهاي ماندگاري انجام گرفته - در اين شكي نيست - ليكن به آينده نگاه كنيد. آينده، آيندة مهمي است؛ آيندة خطيري است. يك كشور اگر بخواهد عزت خود را، هويت خود را، منافع خود را، امنيت خود را به دست بياورد، احتياج دارد به ابتكار، به كار. با نشستن، با خوابيدن، با غفلت از اطراف، نميشود به اهداف عالي دست پيدا كرد. اينكه ميبينيد جامعة اسلامي و كشورهاي اسلامي چند صد سال - دويست سال، سيصد سال - دچار عقبماندگي شدند كه امروز چوب آن عقبماندگي را همة ما داريم ميخوريم، اين به خاطر غفلتها بود! در اينجا، در منطقة غربي ما، در مناطق ديگر اسلامي، كبكبة ظاهري حكومتها بود، اما حركتِ متناسب با زمان و آينده نبود. ديگران علم آموختند، تجربه آموختند، فناوري آموختند، حركت خودشان را براي فتح دنيا آغاز كردند؛ ما در شبكة صيد آنها قرار گرفتيم؛ همه چيزمان را از دست داديم. منظورم از «ما» فقط ايران نيست؛ ايران، كشورهاي منطقه، كشورهاي شمال آفريقا، كشورهاي شرقي ما؛ همة منطقة اسلامي دچار غفلت شديم. اين غافل شدن، به دبدبه و كبكبة ظاهري دلخوش كردن، به فكر حركت كردن نبودن، به فكر ساختن آينده نبودن، اينجور ضررهايي را دارد.17 19/11/90 بيانات در ديدار فرماندهان نيروي هوايي ارتش
همه بايد كار كنند؛ كار جهادي
يكي هم پرهيز از تنبلي و كمكاري است. كسالت، كمكاري و تنبلي، يك انسان را، يك خانواده را، يك كشور و يك ملت را تباه ميكند. همه بايد كار كنند؛ كار جهادي. اين كه ما امسال گفتيم جهاد اقتصادي، يعني تحرك اقتصادي بايد جهادگونه باشد.5 14/11/90 خطبههاي نماز جمعه تهران
تدبير ش73
ضرورت كار و تلاش جدي و مخلصانه
عيد و آغاز سال جديد، بايد زمينهساز همت، فكر، نشاط، اميد و انگيزهاي جديد براي ادامة پرشتابتر حركت رو به جلو كشور و برداشتن يك گام جدي و بزرگ در موضوع توليد ملي و داخلي باشد. ... مبارك بودن سال براي مسئولين، منوط به انجام وظيفه و حركت در مسير اسلام [است.] ... اگر مسئولين با كار و تلاش جدي و مخلصانة خود، زمينهساز جلب رحمت و لطف الهي شوند، قطعاً سال بر مردم هم مبارك خواهد شد.11 ۹۱/۰۱/۱۵ (گزارش خبري) بيانات در ديدار جمعي از مسئولان سه قوه
تدبير ش74
مسئوليت مضاعف
آمـوزش و پـرورش، يك سـازمـان فـراگيرِ سراسري كشوري است. يكي از فرصتهايي كه در اختيار كشور و در اختيار انقلاب قرار دارد، همين فرصت سازمان آموزش و پرورش است. شما مسئولان و بزرگان آموزش و پرورش، يك سازمان چندين ميليوني در اختيار داريد كه مثل يك رشتة اعصاب، در سراسر اين جسمِ گسترده پراكنده است؛ مثل كانالكشي خون كه در رگهاي بدن انسان جريان دارد. اين سازمان تا اعماق شهرها و روستاها گسترده است. خوشبختانه بخصوص بعد از انقلاب شايد نقطهاي در كشور نباشد كه آموزش پرورش در آنجا حضور نداشته باشد. آموزش و پرورش سازمان عظيمي است؛ ديگر ما يك چنين سازمان بزرگِ فراگيرِ همهجايي همهكسي نداريم. مردم ميآيند فرزندان خود را با ميل، با رغبت، با درخواست، با تمنا، در اختيار اين سازمان ميگذارند.
اين سازمان، متعهد كارهاي بزرگي است؛ كه اين فرصتي كه در اختيار دارد، مسئوليت او را مضاعف ميكند. من ميخواهم روي اين نكتة «مضاعف بودن مسئوليت» تكيه كنم. همانطور كه وزير محترم اخيراً اشاره كردند و بنده هم مطلعم، تلاشهـاي خـوبـي در سطح وزارت دارد انجام ميگيرد؛ وقت ميگذارند، كار ميكنند، جلسات فراوان ميگذارند، همفكري ميكنند، تبادل نظر ميكنند؛ اينها بسيار باارزش است، ما تقدير ميكنيم از تلاشي كه انجام ميگيرد؛ منتها توجه كنيد كه عظمت كار در حدي است كه هرچه بيشتر تلاش كنيم، نبايد خودمان را قانع كنيم و بگوييم خب! كار ما تمام شد.5 ۹۱/۰۲/۱۳ بيانات در ديدار جمعی از معلمان سراسر كشور به مناسبت هفتة معلم
تدبير ش 76 تير 91
زمانهاي محدود براي كارهاي بزرگ
شهيد بهشتي بـزرگـوار ... حـقـاً و انصـافـاً شخصيت بزرگي بودند، برجسته بودند و در همان دورانِ محدودِ مديريت بر قوة قضائيه، بناهاي مستحكمي را بنيانگذاري كردند، پايهگذاري كردند؛ و اين به نام اين بزرگوار خواهد ماند و عبرتي است براي ما كه سعي كنيم با تلاش و با ابتكار، از زمانهاي محدود استفاده كنيم براي كارهاي بزرگ و ماندگار.2 2. 07/04/91 بيانات در ديدار مسئولان عالي قضايي
تدبير ش 77 مرداد 91
سكويي براي پرش
اميدواريم خداوند متعال به شما صبر بدهد. آن كساني كه خسارت ديدهاند، بهخصوص آنهايي كه عزيزانشان را از دست دادهاند، اميدواريم خداوند به آنها صبر و اجر بدهد. هميشه سفارش من به مردم مناطقي كه دچار اينجور حوادث ميشوند - مثل حادثة زلزله، يا بعضي جاها سيل - اين است كه از اين حادثه يك سكويي براي پرش درست كنيد؛ بهخصوص شما جوانها. اين فشارها، اين ضيقِ تنگگرفتگي اوضاع - چه اوضاع طبيعي، چه اوضاع تحميلي ديگران - بايد موجب شود كه ما بيشتر به خودمان متكي شويم، بيشتر كار كنيم، بيشتر تلاش كنيم؛ ضعفهاي خودمان را بشناسيم، آن ضعفها را برطرف كنيم؛ اين وظيفة ماست.8
8. ۹۱/۰۵/۲۶ بيانات در جمع مردم روستاي زلزلهزده اورنگ از توابع شهرستان اهر
تدبير ش 78 شهريور و مهر 91
لزوم حرکت دائم در جهت پيشرفت
هدف، پيشرفت است. پيشرفت به معناي تحرك دائمي است. اگر دقت كنيم، پيشرفت، هم راه و مسير است، هم هدف است. ما ميگوييم هدف، پيشرفت است؛ در حالي كه پيشرفت يعني حركت به جلو. چطور حركت به جلو ميتواند هدف قرار بگيرد؟ توضيحش اين است كه پيشرفت انسان هرگز متوقف نميشود. يعني خداي متعال انسان را آنچنان آفريده است كه حركت او به جلو در ميدانهاي مختلف، هيچ وقت به حد يقف نميرسد. به هر مرحلهاي كه شما برسيد - چه در مراحل مادي و چه معنوي - مطمئناً توقف در آن مرحله، براي انسان علاقهمند به پيشرفت، معنا ندارد. بنابراين پيشرفت، هم راه است، هم هدف است. بايد دائم به حركت ادامه داد و پيش رفت.27 27. ۹۱/۰۷/۲۲ بيانات در اجتماع مردم اسفراين
ضرورت کار، تلاش، اخلاص و معنويت
كار در مسير صحيحي است. ما احتياج داريم به اينكه تلاش كنيم، فعاليت كنيم، درست فكر كنيم، درست عمل كنيم، با هم متحد باشيم، فضا را فضاي تلاش و كار و اخلاص و معنويت و دوري از تظاهر و اينها قرار دهيم؛ امروز يك چنين ميداني است. شما عزيزاني كه در بخشهاي مختلف مسئوليت داريد ... هر كدام ميتوانيد نقش ايفاء كنيد. عرض كرديم؛ چه مسئوليتهاي رسمي و مقدر و مقرر در قانون باشد، و چه مسئوليتهاي اجتماعي؛ مثل روحانيون، مثل روشنفكران، مثل اساتيد، مثل دانشمندان، مثل فعالان گوناگون اجتماعي؛ كه اينها تأثيرگذارند، اينها مسئوليت دارند؛ ولو اينكه مسئوليت آنها يك اسم دولتي ندارد. همة ما مسئول هستيم.32 32.۹۱/۰۷/۲۵ بيانات در اجتماع نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالي
ضرورت کار برنامهريزي شدة منظم و سخت جهت منفعل کردن دشمن
كار زياد است، زمينة كار زياد است، اين مردم هم خوبند.
امروز كشور نياز به كار و تلاش دارد؛ عزيزان من! مسئولان بخشهاي مختلف! برگزيدگان قشرها! اين را بايد به مجموعة آحادي كه از شما حرفشنوي دارند، يا تحت مديريت شما دارند تلاش ميكنند، هم به زبان، هم به عمل، منتقل كنيد: كشور احتياج به كار دارد. بايد كار كنيم! بايد سخت كار كنيم! كار برنامهريزي شده، كار منظم و مرتب، كار خوب!
هر وقتي كه ما يك احساس ضعفي بكنيم، دشمنان سوگندخوردة ما روحيه ميگيرند؛ همچنان كه هر وقت ما يك حركت مؤثري را در سطح كشور مشاهده ميكنيم براي حركت دادن مردم و تشجيع مردم و بصيرتافزايي مردم، فوراً ميبينيم يك تلاشي از سوي دشمن براي خنثي كردن اين به وجود ميآيد. كساني كه مسائل بينالمللي را، مسائل سياسي را، مسائل خبري را، برخوردهاي گوناگون بينالمللي را رصد ميكنند، اين را بخوبي دريافت ميكنند. هر وقت در كشور كار مهمي انجام ميگيرد - مثلاً فرض كنيد يك راهپيمايي بزرگ، يك انتخابات بزرگ، يك موفقيت بزرگ علمي و صنعتي، يك اقدام مهم و مؤثر در دولت - فوراً آنها سعي ميكنند اين كار را تحتالشعاع قرار دهند؛ يك جوري مسئلهسازي كنند. همچنين اگر يك وقتي ما اظهار ضعف كنيم، اظهار خستگي كنيم، ملاحظه ميكنيد فوراً عكسالعملش در دنيا اين است: مخالفين نظام اسلامي و مخالفين اسلام روحيه ميگيرند، احساس شعف ميكنند؛ كأنه تازهنفس ميخواهند حمله كنند. بايد به اينها توجه داشت. اين به ما ميآموزد كه اولاً كار و تلاش را هرگز از دست ندهيم؛ ثانياً سعي كنيم روحية كار، روحية تلاش، روحية اميد را در همة كساني كه از ما ميشنوند، در حوزة كار ما هستند، تقويت كنيم، تزريق كنيم؛ اين وظيفه است. هر سخني كه نشاندهندة يأس و خستگي و افسردگي و ملالت و اختلاف باشد، بلاشك به ضرر مصالح كشور است، به ضرر پيشرفت كشور است، به ضرر عزت ملي است.32 32.۹۱/۰۷/۲۵ بيانات در اجتماع نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالي
تدبير ش 78 شهريور و مهر 91 حذفيات نشريه
حركت بهسوي آرمانها
هر كسي كه در بناي ايران جديد كه زير پرچم اسلام، اين كشور دارد حركت ميكند و به آرمانها نزديك ميشود، سهمي دارد، وجودش ارزشمند است. هر كسي اين سهمش مؤثرتر است، يا همراه با خطرهاي بيشتر است، يا جزو پيشروان قافله است، سهمش از اين افتخارات و اين سرافرازيها از ديگران بيشتر است. هيچ وقت هم نبايد خسته بشويم. شنيدهايد آية قرآن را «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ»؛(انشراح7) وقتي از كار فراغت پيدا كردي، يعني كارت تمام شد، تازه قامت راست كن، يعني شروع كن به كار بعدي؛ توقف وجود ندارد. «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ. وَإِلَي رَبِّكَ فَارْغَبْ »؛(انشراح7 و 8) با هر حركت خوبي كه به سمت آرمانهاي پذيرفته شده و اعلام شدة اسلام حركت كنيد، اين، رغبت الياللّه است. البته معنويت، ارتباط دلي با خدا، نقش اساسياي دارد. اين را بايد همه بدانند.19 19. ۹۱/۰۶/۲۸ بيانات در ديدار نيروهاي مسلح منطقة شمال كشور و خانوادههاي آنان در نوشهر
تدبير ش 81 اسفند 91 و فروردين 92
خروج از نشيبها براي رسيدن به اوجها
سال ۹۱ مثل همة سالها، سالي متنوع و داراي رنگها و نقشهاي گوناگون بود. شيريني هم داشـت، تلخي هـم داشـت. پيروزي هـم داشـت، عقبماندگي هم داشت. زندگي انسانها در طول حيات، هميشه همينجور است؛ با كش و قوسها همراه است. با فراز و نشيبها همراه است. مهم اين است كه از نشيبها خارج شويم، خودمان را به اوجها برسانيم.14
14. 30/12/91 پيام نوروزي به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۲
تدبير ش88 - ارديبهشت و خرداد93
ارتقاء ده برابری رتبه با استعداد و عزم راسخ جوانان
امروز شما جوانهاي اين کشور، فعّالان اين کشور و مـديـران جهادي بـاارزش، تـوانستهايـد خودتان را به رتبة بالاي ساخت نيروگاههاي گازي - يعني رتبة ششم دنيا - برسانيد؛ يک شرکتي در آمـريکا، شـرکتـي در آلمان، شـرکتـي در فـرانسه، شرکتي در ايتاليا، شرکتي در ژاپن، ششمين در دنيا شما هستيد؛ و شما نيروگاههـاي گازي را داريـد ميسازيـد؛ ايـن خيلي مهم است. آن سالها بـه ما ميگفتند: نميشود! امّا با پشتکار، با همّت، با توکّل به خداي متعال، با تشويق نيروهاي بااستعداد، با عزم راسخي که مديران ما به کار بردند، اين کار اتّفاق افتاد. من ميخواهم بگويم: عزيزان من! شما اين سطحي را که امروز هستيد، بکنيد ده برابر؛ آن هم قابل اتّفاق افتادن است، آن هم خواهد شد. بعضي چيزهـا را همّتهاي کوتـاه و نگاههـاي نزديکبين نميتوانند درک کنند و بفهمند. چون طبيعت انسان را نميشناسند. چون کمک الهي را نميفهمند. چون قدر و قيمت عزم راسخ را درک نميکنند و استعدادهاي دروني خود ما را انکار ميکنند. اين هم جزو بلاهايي است که سر ملّت ما آمد؛ سالهاي متمادي تسلّط فرهنگي و سياسي و اقتصادي بيگانگان بر اين کشور، اين را باورانده بود که ايراني استعداد ندارد؛ ببينيد چه خيانت بزرگي است! استعداد ايراني از متوسّط استعداد دنيا بالاتر است؛ جوان ايراني، استعداد ايراني، جزو درجات بالاي استعداد بشري در همة دنيا است؛ آنوقت اين را اينجور وانمود ميکردند که: نه! اينجا استعداد نيست. اين مربوط به قبل از انقلاب است و متأسّفانه تا سالهايي از شروع انقلاب هم بودند کساني که هنوز اين تفکّرات غلط در ذهنشان ريشه داشت.1 1. ۹۳/۰۲/۱۰ بيانات در ديدار کارگران در گروه صنعتي مپنا
مديريت جهادي با خودباوري و اعتماد به کمک الهي
عامل مهمّ مديريت جهادي عبارت است از خودباوري و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهي. اينکه من نـام مبارک امـام بـاقـر(ع) و نـام مبارک اميرالمؤمنين و تبريک ايام مبارک رجب را در طليعة عرايضم عرض ميکنم، بهخاطر اين است؛ در همة کارها توکّل به خداي متعال و استمداد از کمک الهي [کنيم]؛ به کمکهاي الهي اعتماد کنيم. [وقتي]شما از خداي متعال کمک ميخواهيد، راهها بهسوي شما باز ميشود: «وَ مَن يتَّقِ اللهَ يجعَل لَهُ مَخرَجًا، وَ يرزُقهُ مِن حَيثُ لايحتَسِبم».(طلاق ۲ و ۳) اين رزقي که در اين آيه و در آيات ديگر گفته شده است، به شکلهاي مختلفي به من و شما ميرسد؛ گاهي شما ناگهان در ذهنتان يک چيزي برق ميزند، ميدرخشد، راهي باز ميشود؛ اين رزق الهي است؛ در يک برهة فشار، ناگهان يک اميد وافري در دل شما بهوجود ميآيد؛ اين همان رزق الهي است. بنابراين، اعتماد به کمک الهي؛ بهکارگيري هـوش و دانش؛ کـه ايـن هم يکي از ارکان مقاومت اقتصادي است.1 1. ۹۳/۰۲/۱۰ بيانات در ديدار کارگران در گروه صنعتي مپنا
کارآمدي مردم
در هر کاري که مسئولان کشور و مديران اصلي کشور، امور را به مردم محوّل کردند، اين کار موفّق شد، اين کار پيشرفت کرد؛ اين يک تجربه است، اين را بايد ما ياد بگيريم؛ مکرر اين را ما گفتهايم. يک وقت نگاه تنگنظرانه است و مسئول دولتي انحصاراً کار را در دست ميگيرد. اين کار ميماند. متوقف ميشود. [اما] کار وقتي داده شد به نيروي عظيم و بيپايان مردم، با انگيزههايشان، با توانهاي مادّي و معنويشان، آنوقت کار رشد پيدا ميکند، شکوفايي پيدا ميکند.4
4. 15/02/93 (گزارش خبري)بيانات در ديدار اعضاي هيئت مديره جامعه خيرين مدرسهساز ايران
تدبير ش94 – ارديبهشت و خرداد 94
لزوم پرداختن به کارهاي عميق، پُرمغز و ماندگار تکرار در هـ4
تبريک عرض ميکنم به شما جوانان عزيز و فرزندان و نور چشمان گرامي ملّت ايران؛ هم جواناني که امروز به کسوت مقدّس پاسداري درآمدند و هم کساني که سردوشي گرفتند و وارد اين مرحلة پُرافتخار شدند. تشکّر ميکنم از برنامههاي ابتکاري و زيبا و پُرمغز اين ميدان؛ آرايش ميدان و برنامههاي آن، هم زيبا بود، هم پُرمضمون بود و هم نو و ابتکاري بود. در همة مسائل زندگي ـ در دانش، در مديريت، در پيشبرد سبک زندگي، در حفظ ارزشهاي انقلابي؛ در همة مسائل مهم ـ همين چند نکته، هم لازم است و هم ممکن؛ هم بايد نوآوري و ابتکار را در همة کارها مورد توجّه جدّي قرار داد، هم زيبايي و چشمنوازي را، هم پُرمغز بودن و پُرمضمون بودن را؛ از کارهاي سطحي در همة مسائل زندگي و مهمّ کشور بايد صرفنظر کرد و به کارهاي عميق، پُرمغز و ماندگار توجّه کرد.8 8. ۹۴/۰۲/۳۰ بيانات در دانشگاه افسري و تربيت پاسداري امام حسين(ع)
تدبير ش95 – تير و مرداد 94
ضرورت برنامهمحوري تکرار در ن1
«برنامهمحوري»: ... تکيه کردن بر برنامه روشن و مدون، به حرکت دقيق در مسير چشمانداز آينده کـمـک مـيکـنـد و مـانـع از گـرفـتـار شـدن در کشمکشهاي روزمره ميشود.3 3. 07/04/94 (گزارش خبري) بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
استقلال و اقتدار دستگاه قوه قضاييه يا قاطعيت و ايستادگي بر سر حرف حق تکرار در ن4
«استقلال و تأثير ناپذيري» دستگاه قضا بسيار مهم [است.] ... بايد در برابر عوامل مخدوش کننده استقلال قضا از جمله تهديد، تطميع، رودربايستي و فشارِ جو عمومي ايستاد و بر رفتار و روش صحيح قضا تکيه کرد. ... «اقتدار» از عوامل استقلال دستگاه قضايي[است.] ... اقتدار طلبي قوه قضاييه، قدرت طلبي متعارف سياسي و جناحي نيست بلکه به معناي قاطعيت و ايستادگي بر سر حرف حق است. ... «قانون گرايي و سلامت کامل» دستگاه قضايي ... در تحقق استقلال قوه قضاييه، مؤثر و مهم[است].3
3. 07/04/94 (گزارش خبري) بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
تدابيرحذفی تدبير ش95 – تير و مرداد 94
تحقّق حجّ مطلوب
يکي از زيباترين و باشکوهترين مسئوليتها را شما برادران و خواهران[دستاندرکاران حج] بهعهده داريد و آن عبارت است از تمهيد(زمينهسازي، آماده کردن مقدّمات) حج ـ اين واجب بيهمتا و بينظير اسلامي ـ براي مردم مسلمان و مؤمنمان. ... براي بهتر شدن تشرّف به حج، ... روز به روز بايد کارها را بهتر و آسانتر به سمت اهداف والاي حج قرار داد؛ بايد کار کرد. هرکدام از شما برادران و خواهران هم که مسئوليتي داريد، نقشي داريد، سعي کنيد نقش خود را به بهترين وجه، با انگيزة کافي، با وقتگذاري، با دلسوزي انجام بدهيد؛ مجموعة اين تلاشها محصول شيريني خواهد داد که آن عبارت است از تحقّق حجّ مطلوب براي مردم.15
15. 31/05/94 بيانات در ديدار مسئولان و دستاندرکاران حج هفتم ذيالقعده ۱۴۳۶
داشتن مشی انقلابی
• بیانات در دیداری جمعی از دانشجویان 1397/03/07
بنابراین این را شما توجّه داشته باشید که نظام در یک کارزار عظیمی قرار دارد. اینکه گفتم جای خودمان را بدانیم، مسئله را بشناسیم، اصل مسئله این است: شما در وسط میدان کارزار ید، یک کارزار همه جانبهی عظیم؛ این کارزار را باید احساس کنید، طرف مقابل را باید بشناسید و اینجور، تکلیف همهی ما معیّن میشود. نظام، بدون مشی انقلابی ارزشی ندارد؛ واقعاً ارزشی ندارد. نظام، اگر چنانچه مشی انقلابی نداشته باشد، به آن آرمانها نخواهد رسید، به دنبال آن آرمانها نخواهد بود و با آن رژیم های گذشتهی کشور هم هیچ تفاوتی نخواهد داشت و ارزشی ندارد.
در میدان نبرد و مبارزه؛ آنچه به آن احتیاج دارید تقویت روحیهی تحرّک و پیشرفت و شجاعت ورود در میدان است
بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت 1397/04/24
در میدان نبرد و مبارزه آنچه بیش از همه به آن احتیاج دارید این است که روحیهی تحرّک، روحیهی پیشرفت، روحیهی مبارزهی با شرایط را در خودتان تقویت کنید؛ این شرط اول است. شجاعت ورود در میدان را به خودتان بدهید ، عزم راسخ در این زمینه را داشته باشید. مشکل طبعاً پیش میآید. همواره در اجتماعات، در جوامع، در کشورها مشکل پیش میآید. در مواجههی با مشکل، دو جور آدم داریم: یک جور آدم هست که وقتی با مشکل مواجه می شود احساس مسئولیت مضاعف پیدا می کند، جوششِ غیرت پیدا می کند. وقتی می بیند مشکل پیش آمد انگیزهی او مضاعف می شود، احساس مسئولیتش مضاعف می شود، احساس می کند تحرّک بیشتری باید انجام بدهد، وارد میدان بشود. یک جور آدم هم هست که وقتی با مشکل مواجه شد دچار یأس و ترس و منفیبافی و"نمی شود" و "نمی توانیم" و "چکار کنیم" و این چیزها می شود.
مدیران دولتی باید از نوع اول باشند یعنی وقتی با مشکل مواجه می شوند این روحیه در آنها وجود داشته باشد؛ روحیهی برخورد، روحیهی "می توانیم"، روحیهی "حتماً اقدام می کنیم"، این یک مسئله است؛ شجاعت در اقدام و روحیهی برخورد با مشکل بهصورت عاقلانه و مدبرانه. طبعاً هر مشکلی، نوعی برخورد لازم دارد ... این را باید همهی دوستانی که در کار دولت هستند، هم خود شما، هم مدیران زیردست شما داشته باشند. بنده گاهی دیدهام در یک وزارتخانه مثلاً مدیر دارای روحیهی خوب، قوی، پرانگیزه، میآیند، صحبت می کنند، می گویند، و آدم احساس می کند که انگیزهی قویای وجود دارد.
دائم باید کارِ نو و ابتکار باشد
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی 1397/07/25
آقایانی که در بخش هدایت نخبگان مشغول کار هستند -بیش از همه بنیاد نخبگان- مراقب باشند کارشان تبدیل به یک کار روز مرّه ی عادت شده نشود. انسان یک کاری را اوّل با شوق و ذوق و علاقه شروع می کند، بعد -یک مدّتی که گذشت- برایش کارِ عادی می شود، می شود یک کار روز مرّه ی معمولی؛ این حالت نباید پیش بیاید. دائم باید کارِ نو و ابتکار [باشد]؛ نوسازی باید بشود روش ها و شیوه ها
و کارها و مانند اینها؛ و اگر لازم شد سازمان، برای این مسئلهی «هویّت ملّی» هم که گفتم، بنیاد نخبگان حتماً باید برنامهریزی کنند و از دفتر نمایندگی رهبری در دانشگاهها هم حتماً استفاده کنند که به آنها کمک خواهند کرد.
دوگانه ی مواجهه فعّال و انفعالی
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1397/12/23
چند دوگانه را من عرض می کنم در این زمینه؛ یعنی نوع مواجهه به چند صورت می تواند تصویر بشود: گاهی مواجههی ما با این حوادث، مواجههی فعّال است، گاهی مواجههی انفعالی و مواجههی منفعل. فعّال یعنی اینکه وقتی با یک حادثهای روبهرو می شویم، نگاه کنیم ببینیم ما در قبال این حادثه- برای دفع آن، برای رفع آن، برای تضعیف آن، یک جاهایی برای تقویت آن- چه کار باید بکنیم؛ فکر کنیم و فعّال وارد میدان بشویم؛ این مواجههی فعّال. مواجههی انفعالی این است که وقتی یک حادثهی تلخی، سختی، مشکلی پیش میآید، بنا کنیم آه و ناله کردن، دائم به زبان آوردن، دائماً گفتن، مدام تکرار کردن؛ بدون اینکه یک تحرّکی در مقابل آن داشته باشیم. پس دو جور مواجهه داریم: مواجههی فعّال، مواجههی انفعالی.
از نگاه دیگر: مواجههی ابتکاری یا مواجههی عکس العملی. مواجههی عکس العملی این است که فرضاً وقتی در مقابل یک دشمن قرار گرفتیم، و دشمن ما را به یک میدان مواجههای می کشانَد، ما هم برویم در همان میدان، و طبق برنامهریزی او -که یک حرکتی انجام می دهد- مثل خود او یک حرکتی انجام بدهیم؛ این مواجههی انفعالی است، این مواجههی عکس العملی است؛ یعنی در واقع حرکت ما تابعی از نوع حرکت او است. مواجهه ی ابتکاری این است که نه، فرضاً دشمن از یک ناحیهای به ما حمله می کند، ما از ناحیهی دیگری به او حمله کنیم، ما به شکل دیگری ابتکار عمل را به دست بگیریم و نوعی برخورد کنیم که مثلاً ضربه بزنیم. این دو جور مواجهه است.
دوگانه ی مأیوسانه و امیدوارانه
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 1397/12/23
یک دوگانهی دیگر این است: مواجههی مأیوسانه یا امیدوارانه. گاهی انسان با یک حادثهای که مواجه می شود، توجّه به تواناییهای دشمن یا حرکت دشمن موجب می شود که انسان مأیوس بشود؛ حالا ممکن است وارد میدان هم بشود امّا مأیوسانه وارد می شود؛ این یک جور مواجهه است. یک جور مواجهه این است که نه، انسان امیدوارانه وارد میدان بشود؛ اینها با هم فرق می کنند. اگر مأیوسانه وارد میدان شدیم، ادامهی کار یک جور خواهد بود، اگر امیدوارانه وارد شدیم، ادامهی کار جور دیگری خواهد بود؛ این هم یک دوگانهی دیگر.
دوگانه ی ترس و دلیری
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1397/12/23
یک دوگانهی دیگر، دوگانهی ترس و دلیری است. یک وقت انسان وارد میدان می شود امّا می ترسد؛ از دشمن، از حادثه، از ورود در غمرات می ترسد، با ترس وارد می شود؛ این یک جور عکسالعمل و واکنش و حضور در مقابل دشمن است، یک وقت با دلیری وارد می شود. در روایات دارد «خُضِ الغَمَراتِ لِلحَقّ»؛ وارد میدان می شود با دلیری، با شجاعت؛ این هم یک جور دیگر برخورد. ببینید، ما نگاه کنیم به وضع کشورهای دنیا؛ کشورهایی که ما با آنها آشنا هستیم، مسائلشان را می دانیم؛ هر دو جور حرکت ها را ما در کارهای اینها میبینیم. فرض بفرمایید مثلاً یک جاهایی وارد می شوند [در مقابل] فشار آمریکا روی بعضی از کشورها؛ یک جا با شجاعت وارد می شوند، با دلیری وارد می شوند، یک جا با ترس وارد می شوند؛ هر کدام یک جور است؛ آن کسی هم که با ترس وارد می شود، ممکن است یک حرکتی بکند امّا نوع آن حرکت با نوع حرکت آن کسی که امیدوارانه، با شجاعت وارد می شود تفاوت دارد.
دوگانه ی جزم و تدبیر و سهل انگاری و سهل اندیشی
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1397/12/23
یک دوگانهی دیگر این است که حرکتی که در مقابل دشمن می خواهیم انجام بدهیم، با حزم و تدبیر باشد یا با سهل اندیشی و سهلانگاری باشد. مثلاً فرض کنید در بیانات آقایان راجع به فضای مجازی و مسائل مانند اینها؛ خب نوع برخورد با این قضیّه دو جور ممکن است: می تواند به صورت مدبّرانه عمل کردن [باشد] ، یک جور هم نه، می تواند به صورت سهل اندیشانه. [البتّه] سهلانگاری یک حرف است، سهل اندیشی یک حرف دیگر است؛ سهل اندیشی یعنی انسان پیچیدگی کار را نبیند، آن پیچ های کار و مشکلات کار را انسان توجّه نکند؛ این سهل اندیشی است. سهلانگاری هم این است که انسان نگاه کند، بی تفاوت از مقابل خطر عبور کند. هم می توان این جوری عمل کرد، هم می توان با تدبیر، با دقّت، با ملاحظهی جوانب وارد میدان شد.
دوگانه ی تهدید و فرصت
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 1397/12/23
یک دوگانهی دیگر، نگاه به حوادث، [به صورت] تهدید و فرصت توأماً است، یکی هم نگاه یک جانبه است: یا تهدید نگر یا فرصت نگر. فرض بفرمایید وقتی ما در مقابلِ دشمنیِ آمریکا قرار می گیریم، دو جور می توانیم برخورد بکنیم: نگاه کنیم ببینیم فرصت های ما در مقابل این دشمن علی الظّاهر مقتدر چه چیزهایی است، تهدید هایی که در مقابل ما قرار دارد چه چیزهایی است؛ هر دو را ملاحظه کنیم، جمع بندی کنیم، آن وقت تصمیم بگیریم؛ یک وقت هست که نه، فقط تهدید را میبینیم، فرصت های خودمان را نمی بینیم، یا اینکه نه، یک فرصت هایی داریم که آنها را میبینیم و تهدید را توجّه نمی کنیم؛ خب این جور نگاهِ یک جانبه نگر خطا است؛ می توان نگاه جامع داشت در مقابل یک چنین مسئلهای. این هم یک دوگانه ی دیگر.
ببینید، همهی اینها برای مردم مهم است؛ مخصوص مسئولین نیست؛ البتّه مسئولین مخاطب اوّلند در این گونه توصیه ها و حرف ها- مسئولین سیاسی یک جور، مسئولین نظامی یک جور، مسئولین مسائل اجتماعی یک جور- لکن عامّهی مردم در این زمینهها باید صاحب نظر باشند، باید درک و فهم عمیق داشته باشند. اینکه عرض می کنیم به یک فهم عمومی باید برسیم بین مردم، به این معنا است؛ حالا بعداً یک خُرده بیشتر توضیح خواهم داد.
دوگانه ی مواجهه شناختن و نشناختن واقعیّت های میدان
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 1397/12/23
یک دوگانهی دیگر، شناخت واقعیّت های میدان است. شناخت واقعیّت های میدان و نشناختن واقعیّت های میدان؛ یعنی ما بدانیم که الان در کجا قرار داریم: «ما کجا هستیم، دشمن کجا هست، جایگاه ما چیست؟» این از جملهی آن چیزهایی است که دشمن روی آن خیلی تلاش می کند. سعی دشمن در این چند سال همیشه این بوده و عوامل داخلی اش هم همین کار را تکرار می کنند که جایگاه خودی را ضعیف نشان می دهند، جایگاه دشمن را قوی نشان می دهند؛ تلقین این معنا که «بیچاره شدیم، پدرمان درآمد، کاری از دستمان ساخته نیست». این از جملهی آن چیزهایی است که یکی از دوگانه های اساسی است؛ بدانیم واقعاً کجا [هستیم]. فرض کنید اگر چنانچه ما ندانیم که موقعیّت ما در منطقه الان به نحوی است که دشمن از ما حساب می برد، یک جور عمل می کنیم، اگر دانستیم که موقعیّت ما به نحوی است که دشمن از ما حساب می برد، جور دیگری عمل می کنیم. آن کسانی که مثلاً حالا فرض بکنید راجع به حضور ما در منطقه حرف می زنند، می نویسند، اعتراض می کنند، ایرادهای بیجا می کنند، اینها در واقع نادانسته- حالا بنده کسی را متّهم نمی کنم- دارند به این نقشهی دشمن کمک می کنند. این هم یک دوگانهی دیگر که جایگاه خودمان را در میدان و جایگاه دشمن را در میدان مواجهه و مقابله بشناسیم.
دوگانه ی بروز احساسات
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1397/12/23
یک دوگانهی دیگر، مسئلهی بُروز احساسات است. در حوادث گوناگون گاهی هست که انسان احساسات را رها می کند- حالا چه احساسات مثبت، مثلاً شادی را که انسان از یک موفّقیّت خرسند می شود، شاد می شود، احساسات خودش را رها می کند، یا احساس منفی را [مثلاً] غم را، غصّه را، ناراحتی را- این یک جور است؛ یک جور نه، کنترل احساسات، خرج کردن احساسات به قدر لازم. یکی از مواردی که واقعاً ممکن است ما ضربه بخوریم- یک وقت هایی هم یک ضربه هایی از آن خورده ایم- عدم کنترل احساسات عمومی است. حالا مثلاً بنده روی جوان ها خیلی تکیه می کنم و به معنای واقعی کلمه هم اعتقاد دارم به مسئلهی جوان ها-خب، از قبل از انقلاب هم با جوان ها کار کردهایم، در طول انقلاب هم همیشه تا الان همراه با جوان ها بوده ایم- امّا این را باید توجّه کرد که ما به جوان ها اعتماد می کنیم امّا احساسات جوان ها نبایستی به صورت رها، به صورت بی کنترلی در جامعه حکم فرمایی بکند؛ احساسات باید کنترل بشود. دو جور می شود برخورد کرد؛ یکی برخورد با احساساتِ بدون کنترل، یکی هم برخورد با احساسات که به اندازهی لازم بُروز داده بشود که اینها کارهای آسانی هم نیست.
دوگانه ی رعایت ضوابط و حدود شرعی و عدم رعایت اینها
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 1397/12/23
یک دوگانهی دیگر، رعایت ضوابط و حدود شرعی و عدم رعایت اینها است. گاهی ما در دورهی مبارزات هم، قبل از انقلاب می دیدیم، بعضیها که در کار مبارزه خیلی فعّال بودند، خیلی از مسائل شرعی و مانند اینها را اهمّیّت نمی دادند. می گفتند آقا داریم کار می کنیم برای مبارزه، برای هدف؛ حالا مثلاً فرض کنید نماز اوّل وقت هم نشد، نشد؛ یا فلان مسئله هم نشد؛ تهمت و غیبت و از این چیزها هم اگر چنانچه پیش می آمد، برایشان خیلی اهمّیّت نداشت. خب، این یک جور برخورد است، یک جور برخورد هم این است که انسان تقوا را ملاحظه کند. امیرالمؤمنین آن طور که نقل شده فرمود: لَو لَا التُّقیٰ لَکُنتُ اَدهَی العَرَب؛ چه کسی از امیرالمؤمنین داهیتر و آگاهتر و زرنگتر و باهوشتر؟ امّا خب تقوا گاهی جلوی بعضی از کارها را می گیرد. این هم یک دوگانهی دیگر.
بهره گیری از تجربه ها
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 1397/12/23
بهرهگیری از تجربهها یا دو بار از یک سوراخ گزیده شدن؛ این هم یک مسئله [است]. حالا در همین مسائل مواجههی ما با دشمنان خارجی- مثلاً با غرب، با آمریکا، با اروپا- خب یک قضایایی داریم دیگر؛ قضایای گذشته را داریم، از اوّل انقلاب هم قضایایی داریم، امّا این اواخر هم قضیّهی برجام [را داشتیم] و تعهّدات اینها و بعد هم زدن زیر تعهّد ها و عدم رعایتشان، عدم ملاحظهشان؛ خب، این یک تجربه است. ما در برخورد با این جناحی که با ما این جور برخورد کرده و علیرغم عُهود و مواثیق مؤکّد، به وظایف خودش عمل نکرده و همین طور با لبخند و با ریشخند و با این حرف ها قضایا را پیش برده، باید نوع برخورد مان با این طرف، با این آدم، با این دولت، با این جبهه، با استفادهی از این تجربه باشد و بدانیم که با اینها چگونه باید برخورد کنیم.
دوگانه ی مواجهه ی با حوادث
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 1397/12/23
یک نکتهی دیگر، یک نوع حرکت دیگر، یک دوگانهی دیگری که حالا این هم آخریاش باشد، این است که ما در مواجههی با حوادث دائم به خودمان بپریم، مدام به خودمان انتقاد کنیم، درون خودمان، من شما را مقصّر بدانم، شما من را مقصّر بدانید؛ این یک جور برخورد است که متأسّفانه در خیلی از مواقع پیش میآید که وقتی مجموعه ها با سختی مواجه می شوند- حالا مجموعه ها چه یک حزب باشد، چه یک دولت باشد، چه یک ملّت باشد- همدیگر را متّهم می کنند، یا اینکه نه، به جای اینکه سر همدیگر داد بکشیم، به تعبیر امام «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»؛ طرف مقابل، او است. بنده مکرّر در صحبت های عمومی گفتهام، ما دچار این اشتباه نمی شویم که دشمن خودمان را نشناسیم؛ دشمن ما معلوم است. کسان دیگری هستند که علیه ما کار می کنند- امّا روی غفلت است یا مانند اینها- اینها اهمّیّتی ندارند؛ آن که دشمن واقعی است «وَ هَلُمَّ الخَطبَ فی ابنِ اَبی سُفیان»،که امیرالمؤمنین فرمود. [در مورد] آن قضایایِ این جوری بیخودی سر هم داد نکشیم، بیخودی با همدیگر دعوا نکنیم. ببینیم واقعاً با چه کسی باید دعوا کرد، با چه کسی باید طرف شد؛ این جوری عمل بکنیم.
خب، به نظر من این دوگانه ها سؤالات [مهم] است؛ ما از خودمان باید سؤال کنیم که در این دوگانه ها چه جوری باید عمل کنیم. البتّه پاسخ دادنِ زبانی به اینها آسان است امّا پاسخ دادن عملی و ملتزم شدن، به این آسانی نیست. به نظر من پاسخ اینها در منابع اسلامی ما روشن است. [مثلاً] در مواجههی با پیروزی ها قرآن به ما درس می دهد: اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ، وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا، فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّه کانَ تَوّابًا؛) نمی گوید خوشحالی کن، مثلاً برو وسط میدان شعار بده؛ فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛ [می گوید] برو تسبیح کن؛ این مربوط به تو نیست، مربوط به خدا است؛ استغفار کن. در خلال این حرکت ممکن است یک غفلتی از تو سر زده باشد، از خدای متعال طلب مغفرت کن؛ در برخورد با حوادث مثبت این جوری باید برخورد کرد: دچار غرور نشدن، و از خدا دانستن که «وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَلکِنَّ اللهَ رَمی». این اغترار به نفْس و اغترار [نسبت] به خدا که انسان غرّه بشود، [درست نیست]؛ «فَحَقُّ لَکَ اَن لا یَغتَرَّ بِکَ الصِّدّیقون»؛ در دعای صحیفهی سجّادیّه [آمده] که صدّیقون هم نبایستی اغترار پیدا کنند به تو که بگویند «ما که دیگر با خدا وضعمان روشن است و ...»؛ نخیر، خدای متعال با صدّیقون هم رودربایستی ندارد؛ [اگر] یک وقت خطائی بکنند، ضربه را خواهند خورد. کاری که انجام می گیرد، کار خوبی را که انجام گرفته، از خودمان ندانیم، از خدا بدانیم. واقع قضیّه هم همین است.
مسئلهی ابتکار و نوآوری و موفّقیّت، یک عنصر و یک سرفصل است
بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره ملی ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی 1398/7/10
من چند سرفصل مهم را در این زمینهها عرض می کنم، که اینها را باید در این محاسبه حتماً به حساب بیاوریم؛ یکی مسئلهی نوآوری و خلّاقیت در سپاه است؛ هم نوآوری در ابزارها و وسایل جنگی و نظامی -که یک روزی همین سپاه پاسداران برای دو خمپارهی ۱۲۰ به این در و آن در می زد که بتواند به دست بیاورد تا یک جایی از آنها استفاده کند؛ حالا شما ببینید سپاه از چه ابزارهایی استفاده می کند و در تولید و ساختِ چه ابزارهایی پیشقدم بوده است و ابتکار و موفّقیّت آن عامل پدید آمدن این امکانات در کشور برای نیروهای نظامی بوده- هم در ابزارآلات نظامی ابتکار و موفّقیّت دارد هم در شیوههای نظامی، در شیوههای مقابله، در شیوههای مبارزه، ابتکارات سپاه، ابتکارات برجستهای است. مسئلهی ابتکار و نوآوری و موفّقیّت، یک عنصر و یک سرفصل است.
|