تدبير ش 2
4/2- اصلاح پي در پي روش ها
ما بايد روش ها را اصلاح كنيم. در روش ها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهى به مرحله يى مى رسيم كه امروز ديگر جواب نمى دهد؛ بايد مرحله ى ديگرى را شروع كنيم. حفظ اصول و اصلاح روش ها، معناى اصلاح طلبى است. 19/2/84
تدبير ش 3
22/3- تدوين ضوابط و مقررات صحيح
قانون، نرم افزار اداره ى كشور است؛ دستگاه هاى اجرايى در حكم سخت افزارها هستند. اگر شما بتوانيد اين نرم افزار را هوشمندانه، صحيح، جامع، مؤثر در ابعاد گوناگون زندگى و پُركننده ى خلأها فراهم كنيد، سخت افزارها كار خودشان را درست انجام خواهند داد.
8/3/84
تدبير ش 5
14/5- ماندگاري حقايق و اصالت هاي بشري
حقايق بشرى و اصالتهاى بشرى با گذشت زمان تغيير پيدا نمى كنند. انسانها از اول تاريخ تا امروز و از امروز تا پايان دنيا، هميشه عدالت را دوست داشته اند و به عدالت نيازمند بوده اند؛ اين تغيير پيدا نمى كند. انسانها از اول تاريخ تا امروز و از امروز تا آخر دنيا به مسؤولانى كه نسبت به آنها وفادار باشند، در خدمت آنها باشند و براى آنها صادقانه عمل كنند، احتياج دارند؛ اينها كه تغييرپذير نيست. 28/5/84
تدبير ش 6
33/6- ظرفيت هاي دفاع مقدس را با بهترين آثار هنري احياء كنيد
دوره ى سختى براى يك كشور - چه سختى جنگ باشد، چه سختى اقتصادى باشد، چه فشارهاى گوناگون سياسى باشد - دوره ى نشان دادن ظرفيت هاست؛ كه اين ملت چقدر ظرفيت دارد، چقدر قابليت اظهار وجود دارد، چقدر لياقت بقا دارد. لذا بهترين آثار هنرى هم كه انسان نگاه مى كند، يا بخش هاى زيباى بهترين آثار هنرى، مربوط به همين دوره هاى اين كشورهاست . براى حوزه ى هنر كشور، يكى از مهمترين جلوه گاه ها، دوره ى جنگ تحميلىِ بر ما و دوره ى دفاع مقدس بوده و هنوز هم هست؛ بايد از اين استفاده كرد. قضاياى دوره ى دفاع مقدس را بايستى مستند كرد، تبيين كرد، مستدل كرد تا براساس اينها آثار هنرى به وجود بيايد، كه كاملاً درست است. اعتقاد من اين است كه ما هرچه براى دوره ى دفاع مقدس سرمايه گذارى و كار كنيم، زياد نيست؛ چون ظرفيت هنرى و ادبى كشور براى تبيين اين دوره، خيلى گسترده، وسيع و عميق است و از اين ظرفيت تاكنون استفاده ى خوب و درخورى نشده. البته كتابهاى خوبى نوشته شده، ليكن اين رشته بايد استمرار پيدا كند. 31/6/84
تدبير ش 4
3/10-سامانه آموزش به نوسازي و تغيير نياز دارد
به نظام هاى پيشرفته ى به روزِ دنيا. بالاخره ما بايستى از يك مقطعى شروع كنيم و اين شيوه ى قديمىِ شصت سال پيش را كه همچنان حاكم بر كشور است، تبديل و تصحيح كنيم؛ يا بايد آن را به طور كلى تغيير بدهيم يا به صورت تدريجى تغيير بدهيم. 13/10/84
/10- ورودي و خروجي دانشكده ها رامتناسب با نياز فعلي و آينده سامان دهيد
12 مسأله ى ورودى، خروجى دانشگاه هاست كه اين هم يكى از آن وظايف سنگين وزارت علوم است. ما ببينيم كه واقعاً دانشگاه ها چه كسانى را جذب كنند و براى چه رشته هايى جذب كنند، بعد خروجى ما از دانشگاه ها در چه رشته هايى باشد كه ما به آنها بيشتر نياز داريم؛ حالا يا نيازهاى گذرا كه نياز فعلى ماست، يا نيازهاى بنيانى. براى اين مسأله هم بايستى يك ترتيبى داده شود. 13/10/84
تدبير ش 11
/2- سامانه اي كار آمد براي هدايت فكري و اخلاقي دانشجويان ايراني خارج از كشور فراهم آوريد
جمعي از فرزندان عزيز ما در مناطقي از آسيا و اقيانوسيه سرگرم تحصيل علم و آماده سازي خود براي شركت در جهاد بزرگ سازندگي ميهن عزيزند. يكي از نيازهاي مهم اين جوانان پاك نهاد كمك روحي و فكري به آنان در زمينه مسائل ديني و هدايتهاي معنوي است و لذا بايد رابطه با آنان به صورت منظم و مستحکم برقرار باشد...لازم است اين خدمت بزرگ، در چهارچوب اساسنامه ي دفتر نمايندگي در امور دانشجويان ايراني خارج از كشور و در مجموعه ي آن دفتر انجام گيرد .6/4/85
/2- از حيث كمي وكيفي،مراكز دانشگاهي وپژوهشي سپاه را به نحوي ساماندهي كنيد كه به تحقق سند چشم انداز سپاه بينجامد
بايد در دانشگاه به رشد كيفى دست پيدا كنيم؛ من اين را قبول دارم، ليكن اين به معناى نفى رشد كمّى نباشد. ما رشد كمّى هم لازم داريم. ما از زياد شدن دانشگاه و مركز تحقيقات و پژوهشگاه، به هر اندازه اى كه باشد، حالا حالاها سود خواهيم برد. توجه بكنيد كه در چشم انداز بيست ساله، حد ما رسيدن به رتبه ى اول علمى در منطقه است. اين همچنان كه به حركت كيفى و صيرورت احتياج دارد، به حركتهاى كمّى و توسعه ى كمّى هم احتياج دارد؛ افزايش دانشجو، افزايش مراكز دانشجويى، افزايش مراكز تحقيقاتى و چيزهايى كه در اين زمينه روزبه روز پيش مى آيد و بايستى به اينها رسيد. بايد به حد نصابى برسيم كه تأمين كننده ى سند چشم انداز باشد. 23/5/85
تدبير ش 12
. براي سالم سازي مجموعـــه تحت فرماندهي خود از بوروكراسي اداري، راه علاجي پيدا كنيد
مسئله ى سالم سازى ... يعنى آسيب زدايى ... به نظر من جزو كارهاى خيلى سخت است. از جمله كارهايى كه طبق تجربه ى ما واقعاً سخت است، سالم سازى اين دستگاه عظيم ادارى و ديوانى و به اصطلاح بوروكراسى است كه در كشور وجود دارد. اگر بتوانيد اين مشكل را يك طورى حل و علاج كنيد، حقيقتاً كارِ كارستانى انجام داده ايد و خيلى باارزش است. 6/6/85
2.2. بر اساس طرح آمايش سرزميـــن و در چارچوب اهداف و سياست ها، تمركز زدايي نمائيد
مسئله... تمركززدايي... شعار بسيار درستى هم هست؛ منتها مشخص كنيد اين تمركززدايى چطورى است؛ مدل مشخصى لازم دارد. بايد بالاخره به خصوصيات اقليمى و قومىِ استانهاى مختلف كشور توجه شود؛ طبق مسئله ى آمايش سرزمين، چه كارهايى را ميخواهيد به اين منطقه ى بخصوص محوّل كنيد؟ ممكن است بر اساس طرح آمايش سرزمين، اين كار اصلاً در اين منطقه مصلحت نباشد؛ حالا استاندار يا نماينده ى مجلس يا امام جمعه يا برخى از مردم دائم اصرار دارند! خوب، در اينجا تمركززدايى معنى ندارد؛ يعنى در طرح آمايش سرزمين، حتماً به خصوصيات اقليمى و قومى در اين تمركززداييها و واگذارى مسئوليت به استانها توجه بكنيد ؛ همچنان كه بايستى به قانـــون اساسى و سياستها توجه بشود. 6/6/85
تدبير ش 15
/1- براي تخليه فضاي حج از بازارگردي و خريد،چارهجويي و برنامهريزي كنيد
حج و فضاى آن را از انگيزه هاى دنيايى و مادى - تا آن جايى كه ممكن است - تخليه كنند. اين خيلى مهم است؛ چون يكى از شاخصهايى كه در حج در نظر گرفته شده، اين است. مى گويند در حج شما حق نداريد بوى خوش استعمال كنيد، اگر از جايى گذشتيد كه بوى ناخوشى هست، حق نداريد بينى تان را بگيريد. البته اينها خيلى معنا دارد. حج جايى است كه بايد هر چه ممكن است انسان از انگيزه هاى دنيوى و مادى جدا و دور بشود البته ... پذيرايى از حجاج و مسكن و غذا و تأمين آسايش جسمانى شان كه بتوانند به مسائل معنوى بپردازند خود اين از كارهاي مهم است، اين را ما نفى نمى كنيم اما... اين انگيزه ى بازارگردى و سوغات خَرى و اينها را بايد كم كرد؛ نگاه به حج به صورت يك سفر گردشى يا خداى نكرده با يك اهداف ديگر، كه ديگر آنها قابل ذكر هم نيست. ولى اين نفس و هواى انسان، انسان را به خيلى جاها مى كشاند. بايد اينها را مراقبت و جلوگيرى كرد. اين انگيزه هاى مادى بايد در حج - چه در حاجى، چه در همراه، چه در كارگزار– دور شود. 1/9/85
تدبير ش 18
دستگاههاي نظام بايد در تعامل سازنده با صاحبان فكر و تصحيح و تكميل روشها و اولويت ها، زمينه تحرك و پيشرفت را فراهم آورند
مجمع تشخيص مصلحت نظام، ...وظيفه آن تشخيص مصلحت در چارچوب اصول نظام و ارزشهاي اسلامي و زمينه سازي براي تحرک و پـويايي بيـش از پيـش قـواي سه گانه و دستگاههاي نظام است ... لازمه تحرک و پيشرفت اين است که دوره جديد مجمع برتر از دوره قبل باشد، بنابراين بايد در دوره جديد حتماً تصحيح و تکميل روشها و کارها، و ارائه ابتکارات جديد مدنظر قرار گيرد ... فعال و به روز بودن اعضا، و بازنگري برخي اولويتها در سياستها با توجه به شرايط و مسائل روز، مورد تأكيــد مي باشد. مجمـع تشخيص مصلحت نظام بايد ارتباط بيشتري با نخبگان و صاحبان فکر در دانشگاهها و حوزه ها بـرقـرار و از ديـدگاههاي کارشناسانه آنان در مسائل مختلف استفاده کند. (گزارش خبري) 21/12/85
تدبير ش22
برنامه و بودجه آموزش و پرورش را با هدف توليديكثروتعظيم معنوي تعريف وتدوين كنيد
جزو مطالبي كه براي شما و براي بنده و براي هر كسي كه به مسيله ي آموزش و پرورش علاقه مند است، واضح است - در عين حال بايد تكرار بشود - اين است كه آموزش و پرورش مهمترين كار يك كشور است. اگر كشوري بخواهد به عزت مادي، به سعادت معنوي، به سيطري سياسي، به پيشروي علمي،به آبادانيزندگيدنيا، به هر آرزويي،بخواهددست پيدا كند، بايد به آموزش و پرورش به عنوان يك كاربنيادي، مقدماتي لازم بپردازد؛ چرا؟ چون همه ي اين كارها به نيروي انساني احتياج دارد. نيروي انساني هم عمدتاً در آموزش و پرورش شكل ميگيرد و صورت ميبندد؛ بطوري كه اگر آموزش و پرورش ما، كه تقريباً دوازده سال از بهترين فصل عمر يك انسان را در اختيار دارد، به شكل مطلوبي كار كند، باعث ميشود كه جواني كه در اين جا ساخته شده و قالب گيري شده و صورت بندي شده، ديگر كمتر احتمال تغيير بنياني در حوادث آينده در او برود. اگر آن جوان شكلِ خوبي گرفت، به همين شكل كمابيش زندگي را ادامه خواهد داد. پس آموزش و پرورش كانون اصلي ساختن و پرورش دادن و توليدِ آن عاملِ اساسي است؛ كه چيست؟ انسان است؛ انسان كارآمد، نيروي انساني. بنابراين در زمينه ي مسائل انساني كه نگاه كنيم، هيچ مسئله اي، هيچ نهادي بالاتر و مهمتر از آموزش و پرورش نيست ... در نگاهِ كلانِ برنامه ريزي كشور - برنامه و بودجه و تقسيم منابع مالي و اينها - آموزش و پرورش را به عنوان يك مصرف كننده نبايد در نظر گرفت، به عنوان يك توليد كننده، آن هم توليد كننده ي مهمترين و اساسيترين عنصر براي پيشرفت كشور بايد در نظر گرفت. آنچه ما به آموزش و پرورش از امكانات، از پول، از فرصتهاي گوناگون، از حمايتهاي مختلف ميدهيم، در واقع كمك به ذخيره سازي يك ثروت عظيم معنوي است؛ كه اين ثروت بتدريج بايستي براي آينده ي كشور و ملت خرج شود. اين را بايد در نظر داشت. 3/5/86
تدبير ش23
توصيه به ارائه نظرات مكتوب همراه با پيشنهادس
خواهش ميكنم آن چيزهايي كه مورد نظرتان هست، با پيشنهادهاي مشخصتان روي كاغذ بياوريد؛ هم در ذهن خودتان شكل يابي بيشتري پيدا مي كند، هم آن را به ما بدهيد كه ما بتوانيم اگر بناست دنبال شود، ان شاءاللَّه دنبال كنيم. 17/7/86
تدبير ش25
بايد مديريت كنيم كه تحول( در حوزه ) در جهت درست انجام گيرد
تحول حتمي است، منتها تحول دو طرف دارد: تحول در جهت صحيح و درست، تحول در جهت باطل و غلط. ما بايد مديريت كنيم كه اين تحول در جهت درست انجام بگيرد. اين وظيفه ي مؤثرين در حوزه است. مديران حوزه، فضلاي حوزه، صاحبنظران حوزه بايد همتشان اين باشد. از تحول نبايد گريخت. ... در شيوه ي آموزش، در شيوه ي پژوهش، در شيوه ي پذيرش، در كتاب درسي؛ همه ي اينها تحول ميخواهد. تحول يعني اين؛ يعني به روز بودن، بهنگام جلو رفتن، از حوادث عقب نماندن. البته حوزه هاي علميه در برهه ي زمان معاصر به طور طبــيعي كــمي از زمــان عــقب ماندند.تقصيري هم البته متوجه كسي از اين جهت نيست؛ چون پيدايش انقلاب و سرعت تحولاتي كه ناشي از پيدايش اين برق عظيم در جامعه بود، همه چيز را عقب نگه داشت. روشنفكري جامعه ي ما هم عقب است. دانشگاههاي ما هم از آنچه كه بايد باشند، عقبند. حوزه ي علميه هم عقب است؛ يعني متناسب با تحول جامعه ي ما، اين تحول عظيمي كه پيدا شد در همه ي اطراف خودش و در سطوح گوناگون و تا اعماق زيادي تأثير گذاشت، از اين تحول عقبيم. حوزه يك مقداري عقب است، ليكن ميتواند با سرعت لازم و با جديت اين را جبران كند.تحول را بايد پذيرفت و آن را بايد مديريت كرد. خيلي بايد مراقب بود. 8/9/86
بايستي حتماً كتاب درسي تغيير كند؛ بايدكاري كرد كههمُّ طلبه، فهميدن مطلب باشد، نه عبارت
مسئله ي كتابهاي درسي را كه آقايان مطرح كردند، كاملاً درست است. بنده در قم -در يكي از سفرها،.. در جلسه ي فضلا بحث كتاب درسي و تغييرات كتاب درسي را مطرح كرديم، بلافاصله بازخوردش به من رسيد؛ مخالفتها! - كه البته اين مخالفتها از طرف من نادانسته هم نبود، ميدانستم عده اي مخالف ميكنند با اين قضيه - تغيير كتاب درسي لازم است، حتماً هم بايد تغيير پيدا كند؛ در اين هيچ شكي نيست. استدلالي كه يكي از برادران ما اينجا ذكر كردند، من يادداشت كردم؛ استدلال بسيار متيني است كه اگر قرار بود ما كتاب درسي را عوض نكنيم، بايد همان «معالم» را ميخوانديم، ديگر «قوانين» چرا نوشته شد؟ «رسائل» چرا نوشته شد؟ «فصول» چرا نوشته شد؟ «كفايه» چرا نوشته شد؟ خوب، اين درست است؛ الان هم همين است. الان هم بايستي حتماً كتاب درسي تغيير كند؛ بايستي كاري كرد كه همّ طلبه، فهميدن مطلب باشد، نه فهميدن عبارت. هيچ هنري نيست در اينكه ما عبارت را جوري مغلق بگيريم، يا اگر تعمداً هم مغلق نگيريم، بي مبالاتي كنيم كه عبارت بشود مغلق، تا طلبه مبالغي وقتش صرف اين كار بشود. اين چه هنري است؟ اين چه لطفي دارد؟ چه خيري در اين نهفته است. نخير، عبارت را آنچنان واضح بيان كنيم كه آن كسي كه استعداد فهميدن مطلب را دارد، راحت از عبارت، مطلب را بفهمد. استاد هم براي تفهيم عبارت دچار مشكل نشود و فقط مطلب را بيان كند. 8/9/86
مدرك بدهــيد امــا ازمــدركگرايي و مدرك زدگي پرهيز كنيد
صحبت مدرك شد. بنده جزو كساني هستم كه از اوايل بر روي مدرك مستقل حوزه اي تكيه كردم، الان هم اصرار دارم. مدرك؛ خود حوزه با اعتبار خودش نه به اعتبار وزارت علوم؛ چون اعتبار حوزه عميق تر، ثابت تر و مهمتر از اعتبار هر وزارتي است. با اعتبار خودش، حوزه مدرك بدهد. حالا اسم مدرك را هر چه ميخواهند بگذارند. بعضي از دوستان اعتراض كردند كه چرا ميگريزيد از اسم دكترا و كارشناسي ارشد و اسمش را گذاشته ايد سطح سه و سطح چهار؛ اينها را من بحثي ندارم. اينها را بنشينند بحث كنند، هر جور تصميم گرفتند، همان درست است؛ ليكن اصلِ مدرك را بنده قبول دارم، اما مدرك زدگي آفت مدرك است. طلبه براي مدرك درس بخواند، اين عيب بزرگي است. اين، همان خط ميانه ي تحول است. اين، مديريت تحولدرزمينه ي مدرك. مدرك بدهيد، اما از مدرك گرايي و مدرك زدگي كه ما هميشه آن را عيب تعليمات جديد ميدانستيم، پرهيزكنيد. 8/9/86
بايد توجه شود كه (كتابهاي جديد) مايهي علمي رقيق نشود
كفايه را تبديل كنيم به كفايه ي جديد؛ چه اشكال دارد؟ مكاسب را كه در او شيوه ي شيخ در بيان مطلب، دايم آمد و رفتِ اجتهادي است؛ ... مطلب را دايم به اين طرف بكشاند و به آن طرف بكشاند، دايم ابداع احتمال كند، اما براي كسي كه ميخواهد فقه استدلالي را از روي متن ياد بگيرد، نه؛ خوب نيست؛ طلبه دچار مشكل است - تسهيل كنند. همان مطالب شيخ را بياورند در يك كتاب ديگري، منتها سر راست و روشن. تحقيق شيخ را در هــر مسئله اي قشنگ بيان كننـــد، اما متعبد و مقيد باشند به همان كه شيخ بيان كرده؛ او را بيان كنند در اين كتاب جديد.
اين ميشود مكاسب جديد، كه لازم است. اين عقيده ي من است. ... بايد توجه شود كه مايه ي علمي رقيق نشود، سطح مطلب شيخ پايين نيايد، سطح مطلب آخوند در اصول پايين نيايد. طلبه در خلأ دانايي نسبت به اين مباني كه امروز در فقه و اصول ما عناصر مهم و اثرگذاري هست، قرار نگيرد؛ طلبه در خلأ قرار نگيرد. عبارات، عبارات صحيح و خوب و عربي باشد. 8/9/86
مسئلهي تكفير و رمي را بايستي از حوزه دور انداخت
يك نفري نظر فقهي ميدهد، نظر شاذّي است. خيلي خوب، قبول نداريد، كرسي نظريه پردازي تشكيل بشود و مباحثه بشود؛ پنج نفر، ده نفر فاضل بيايند اين نظر فقهي را رد كنند با استدلال؛ اشكال ندارد. نظر فلسفي اي داده ميشود همينجــور، نظر معارفـي و كلامــي اي داده ميشود همينجــور. مسئله ي تكفير و رمي و اين حرفها را بايستي از حوزه ور انداخت؛ آن هم در داخل حوزه نسبت به علماي برجسته و بزرگ؛ يك گوشه اي از حرفشان با نظر بنده ي حقير مخالف است، بنده دهن باز كنم رمي كنم؛ نميشود اينجوري، اين را بايد از خودِ داخل طلبه ها شروع كنيد. اين يك چيزي است كه جز از طريق خودِ طلبه ها و تشكيل كرسيهاي مباحثه و مناظره و همان نهضت آزادفكري و آزادانديشي ... ممكن نيست. اين را عرف كنيد در حوزه ي علميه؛ در مجلات، در نوشته ها گفته شود. يك حرف فقهي يك نفر ميزند، يك نفر رساله اي بنويسد در ردّ او؛ كسي او را قبول ندارد، رساله اي در ردّ او بنويسيد. بنويسند، اشكال ندارد؛ با هم بحث علمي بكنند. بحث علمي به نظر من خوب است. 8/9/86
تدبير ش 26
بايد صنايع را نو سازي و احيا كرد
بايد با برنامه ريزي و با استفاده از توانايي هاي علمي دانشگاهها و ابتكار و نوآوري متخصصان داخلي، صنايع... را نوسازي واحياكرد.
(گزارش خبري)14/10/86
تدبير ش 31- 32
اگر دستگاه قضايي كشور پناهگاه طبقات مظلوم نيست، بايد اين را تامين كند
اگر چنانچه ان شاءاللَّه اين كارهاي بزرگ انجام بگيرد، كه بايد بگيرد ... آن وقت آن مقصودي كه عرض كرديم، حاصل خواهد شد؛ يعني دستگاه قضايي كشور به مأمن و پناهگاه طبقات مظلوم كه از همه ي قشرها ممكن است باشند، تبديل خواهد شد، كه تا كسي به كسي ظلم كرد يا خواست ظلم بكند، آن كسي كه مورد تعدي قرار گرفته است، به خود دلخوشي ميدهد كه من ميروم سراغ قوه ي قضاييه و رفع ظلم ميكنم. اين حالت بايد به وجود بيايد. شما نگاه كنيد ببينيد اين حالت امروزدر جامعه هست يا نيست. اگر نيست، بدانيد كه بايد برويد سراغش و اين را تأمين كنيد. 5/4/87
تدبير ش 33
بايستي عوامل قابل اجتناب را شناسايي و از آنها اجتناب كنيد
ممكن است يك بخشي از اين طرح تحول،(تحول اقتصادي) مثلاً تورم زا باشد. خب، فكر كنيد براي مقابله ي با اين تورم چه كار بايد بكنيد. چه اقدامي بايد انجام بدهيد كه اين يا پيش نيايد و تورم ايجاد نشود؛ يا اگر ايجاد ميشود، كمتر ايجاد بشود تا اين كار اقتصادي و اين جراحي بزرگ، به خوبي و به سلامت انجام بگيرد. خب، در كشور ما واقعاً مسئله ي تورم، مسئله اي است. يعني شما اين همه خدمت كرده ايد و اين همه زحمت كشيده ايد كه بايستي در وضع زندگي مردم اثرات خودش را بگذارد. الان هم تورم هست - البته همين طور كه اشاره كردند، تورم جهاني هم هست ... اما بخشي از آن هم احتمالاً چيزهاي قابل اجتنابي است. پس بايستي عوامل قابل اجتناب را شناسايي و از آنها اجتناب كنيد. ديدار با اعضاي هيئت دولت 2/6/87
در رسيدن به اهداف چشم انداز، دستگاههاي نظارتي را فعال كنيد
نقشه ي راه، سند چشم انداز است. سند چشم انداز را هيچ نبايستي مورد غفلت قرار داد. اين حقيقتاً يك سند واقعي و يك نقشه ي راهِ حقيقي است. بايد دستگاههاي نظارتي خودتان را محاسبه كنيد. حالا ديگران ممكن است نظارت بكنند، ممكن است نكنند؛ ممكن است نظارتشان درست باشد، ممكن است ناقص باشد؛ اما در درون خودِ مجموعه ي قوه ي مجريه - كه نقشش در رسيدن به اهداف چشم انداز، بسيار حساس است - دستگاههاي نظارتي را فعال كنيد، بعد ساز و كارهاي نظارتي را بكار بيندازيد تا ببينيم برنامه ها و سياستها چقدر جلو رفته؛ يعني اينجور نباشد كه سال دهم سند چشم انداز، نگاه كنيم و ببينيم پيشرفتي پيدا نكرده ايم؛ نه، بايستي اينها را مرتباً رصد كنيد كه معلوم شود چقدر پيش رفته ايم و چقدر به آن اهداف نزديك شده ايم و چقدر زمينه ها فراهم شده است. ديدار با اعضاي هيئت دولت 2/6/87
تدبير 34
انسان بايد تلاش كند؛ تلاشِ با نظم، با برنامه ريزي و بي وقفه تا بتواند به نتايج برسد
از بيراهه ها بايد ترسيد. گاهي اوقات يك چيزها و راه هايي را براي پيشرفت پيشنهاد ميكنند كه بيراهه است. يك نمونه اش: ... به ظواهر دلخوش كردن، غربي ها را معيار و ملاك قرار دادن و دنبال آنها حركت كردن كه نتيجه اش همين ميشود كه در آن پنجاه شصت سالِ شوم و سياه در دوران پهلوي مشاهده شد.
يك نمونه ي ديگر از اين بيراهه ها، نمونه هايي است كه گاهي ممكن است در زمان ما هم پيدا بشود؛ بايد توجه داشت. در اين نمونه ي دوم، اسمي از ظواهر آورده نمي شود، هويت ايراني و اسلامي هم مثل آنچه كه در آن شكل اول ديده مي شد، نفي نميشود؛ ليكن يك حالت نوميدي از تحرك و پيشرفت در اين مسابقه در سياستگذاران و سررشته داران امور و سخنگويان جامعه مشاهده ميشود. يعني نگاهي كه به غرب ميكنند، يك نگاه به يك نقطه ي والا و دست نيافتني است،! اسمش را هم ميگذارند: واقع بيني! ميگويند: آقا! واقع قضيه چيست؟ امروز اينها از لحاظ علمي اينقدر جلويند! در زمينه هاي گوناگون اين همه پيشرفت كرده اند! اين همه نظريات مختلف در علوم انساني، در زمينه هاي مسائل اجتماعي، مسائل سياسي؛ اين همه نظر، اين همه فكر، اين همه نظريه ي نو، ابتكاري ارائه داده اند؛ ما كِي ميتوانيم به گرد اينها برسيم؟... اين، يك بيراهه ي بسيار خطرناك است كه امروز متأسفانه از سوي استاد دانشگاه، از سوي متفكر سياسي، از سوي بعضي از گويندگان مذهبي ترويج ميشود؛ اين درست ضد تجربه ي طولاني مدت بشري است. ... در همين زمينه هايي هم كه امروز شما مشاهده ميكنيد كه در زمينه هاي علمي در كشورتان پيشرفت وجود دارد، در همين زمينه ها هم بالخصوص بعضيها مي آمدند و ميگفتند: آقا فايده ندارد! ولي جوان مسلمان، جوان ايراني، با همت، با انگيزه وارد شد و به سطح ديگران رسيد و يك جاهايي هم از ديگران حتّي جلوتر هم رفت؛ يعني به نسبت زماني كه صرف كرده، اگر ملاحظه كنيد، جلوتر هم رفته. بنابراين، اين تفكر يكي از آن تفكرات بيراهه است. مطلقاً نگاه نوميدانه نبايد داشت. نگاه دين، نگاه اسلام، نگاه قرآني به انسان اين است كه: انسان بايد تلاش كند؛ تلاشِ با نظم، با برنامه ريزي و بي وقفه، تا بتواند به نتايج برسد. ديدار نخبگان ودانشجويان دانشگاه 7/7/87
تدبير 35
همه ي كارهاي مهندسي بزرگ بايستي يك پيوست مسجد و نمازخانه داشته باشد
كمبود مسجد و نمازخانه در مراكز پرجمعيت؛... اين را بايد وزراي محترم كه اينجا تشريف داريد - در دولت به طور جدّ مطرح كنيد. همه ي كارهاي مهندسي بزرگ بايستي يك پيوست مسجد و نمازخانه داشته باشد. وقتي مترو طراحي ميكنيم، براي ايستگاه مترو، مسجد در آن ملاحظه شود؛ ايستگاه قطار طراحي ميكنيم، فرودگاه طراحي ميكنيم، مسجد در آن حتماً ديده شود. شهرك طراحي ميكنيم، مسجد در مراكز لازم كه ممكن است بيش از يكي لازم باشد، در او حتما" ملاحظه شود.
آيا ممكن است ما يك شهرك را طراحي كنيم، خيابان كشي او را فراموش كنيم؟ ميشود شهركِ بدون خيابان؟! با اين چشم بايد به مسجد نگاه كرد. شهرك بدون مسجد معني ندارد. وقتي انبوه سازان ساختمان ميخواهند مجوز بگيرند براي انبوه سازي و ساختمان بسازند، در نقشه اي كه ارائه ميدهند كه مجوز بر اساس او صادر ميشود، بايد نمازخانه ديده شود. ما بايد با نمازخانه اينجوري برخورد كنيم. هفدهمين اجلاس سراسري نماز 29/8/1387
در پروازهاي گوناگون حتماً رعايت مسئلهي نماز بشود
در پروازهاي گوناگون - داخلي، خارجي، دوردست - كه وقت نماز را پوشش ميدهد، حتماً رعايت مسئله ي نماز بشود. اگر امكان دارد قبل از پرواز و بعد از پرواز، وقت نماز وجود داشته باشد؛ اينجور نباشد كه مثلاً فرض بفرمائيد از قبل از اذان صبح راه بيفتند و بعد از آفتاب به مقصد برسند؛ نه! برنامه را جوري تنظيم كنند كه مردم بتوانند نمازشان را بخوانند؛ يا قبل، يا بعد. اگر امكان ندارد - گاهي ضرورتهايي از لحاظ پروازهاي داخلي، خارجي، خطوط هوايي، پيدا ميشود كه امكان ندارد - در داخل هواپيما امكانات نماز خواندن را فراهم كنند كه البته كاملاً ميشود قبله را تشخيص داد؛ يعني خلبانها واردند، ميفهمند، ميدانند؛ تا افرادي كه مايلند در داخل هواپيما نماز بخوانند، بتوانند. البته مسئله ي حركت قطارها هم به طريق اولي اينجور است. هفدهمين اجلاس سراسري نماز ۱۳۸۷/۰۸/۲۹
تدبير ش40-41
براي مديريت كشور به فكر نسخههاي خودي باشيد
امروز همه ي دنيا شاهدند كه سيستم سرمايه داري غرب، چقدر در مقابله ي با حوادث و بحرانها توخالي و ناتوان است. خود اين سيستم بحران آفرين است و وقتي بحران به وجود مي آيد، از خودش نميتواند دفاع كند. ... من ميگويم ملت ما، جوانان ما، انديشمندان ما، دانشجويان ما، آينده سازان ما، ناتواني شيوه هاي مديريت كشورهاي غربي را ببينند و ناتواني آنها را در اداره ي اين مهمترين بخش مديريتشان يعني اقتصاد را ببينند. ... و آنگاه ملت ما، مسئولين ما، جوانان ما بالخصوص، اين را محور فكر خودشان قرار بدهند و بر اساس اين تأمل كنند كه براي مديريت كشور، براي روشهاي گوناگون اداره ي اين ملت بزرگ، به فكر نسخه هاي خودي، به فكر نسخه هاي بومي باشيد. اين ايجاب ميكند به اسلام توجه دقيق تري كنيد. اسلام نگاه روشن و روشنگري به انسان و انسانيت و شيوه هاي انساني دارد. از اسلام متحجر دفاع نميكنيم؛ از اسلامي كه با كمال تنگ نظري به همه ي مسائل نگاه كند، مثل آنچه كه بعضي از مدعيان اسلام ميگويند، ما به او دعوت نميكنيم16. 16. 26/02/88 بيانات در ديدار مردم مريوان
تدبير ش 51
بايد ضعفها را جبران كرد و در صدد اصلاح برآمد
امروز وقتي به دنياي اسلام نگاه ميكنيم، ميبينيم آن جامعهاي كه بر شكل و هندسة الهي تشكيل شده، نظام جمهوري اسلامي است. اساس، اساس الهي است. البته نقصهايي وجود دارد، ضعفهايي وجود دارد؛ بايد اين ضعفها را جبران كرد و درست كرد و در صدد اصلاح برآمد. ... مسائل جزئي داخل جامعه را ميشود اصلاح كرد. جزئي كه عرض ميكنيم، نه اينكه بياهميت است - داراي اهميت است - ليكن مسائل فردي و شخصي و جزئي و مربوط به اشخاص است؛ اينها را ميشود اصلاح كرد.1 1. 06/12/88 بيانات در ديدار رئيس و اعضاي مجلس خبرگان
تدبير ش57
نقشة جامع علمي بايستي زنده و پويا و بهروز باشد
نقشة جامع علمي بايستي زنده و پويا و بهروز باشد. ما نميخواهيم يك چيزي براي ساليان متمادي درست كنيم؛ اين مال امروز است. اي بسا تا سه سال ديگر، پنج سال ديگر وضعيت به گونهاي بشود كه مجبور شويم بخشي از اين نقشه را جابهجا كنيم؛ بايد بكنيم. نقشه بايد زنده و پويا و بـهروز بـاشد؛ يـك عدهاي بايـد مراقب ايـن معنا باشند.44. 14/06/89 بيانات در ديدار اساتيد دانشگاهها
تدبير ش58
بايد معماري اسلامي و نمادهاي انقلاب در شهرسازي قم مشاهده شود
آنچه را كه من تأكيد ميكنم، معماري و شهرسازي قم است. امروز كارهاي بزرگي در قم دارد انجام ميگيرد، ساخت و سازهايي انجام ميگيرد؛ حتماً در اين معماريها بايد ملاحظه كنند كه معماري اسلامي باشد؛ نمادهاي انقلاب در اين شهر، در معماريها مشاهده شود؛ چون اينجا شهر اسلام و شهر انقلاب است.1 1. 27/07/89 بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم
تدبير ش 63
مسئولين كشور گلايهها را در معرض افكار عمومي مطرح نكنند
مسئولين كشور ... بايد سعي كنند: اگر گلايهاي از هم دارند - كه گاهي ممكن است اين گلايهها بحق هم باشد، اين گلايه را در معرض افكار عمومي مطرح نكنند! اين ضربة به اتحاد ملي است! اين را همه توجه داشته باشند! من به مسئولين كشور به طور جدّ اين را تذكر و هشدار ميدهم. ممكن است مسئولين از هم گلايه داشته باشند - كه هميشه بوده؛ از اول انقلاب كه ما دستاندركار مسائل بوديم، ديديم؛ گاهي قوة مجريه از قوة مقننه، گاهي قوة مقننه از قوة قضائيه، گاهي قوة قضائيه از قوة مجريه گلايههايي داشتند؛ طبيعت كار هم همين است. گلايه به وجود ميآيد - ممكن است گلايهها بحق هم باشد؛ اما اين را نبايد در عرصة افكار عمومي بياورند، ذهن مردم و دل مردم را ناراحت كنند، مردم را مأيوس كنند؛ بين خودشان حل كنند. مهمترين مسائل دنيا با مذاكره قابل حل است؛ اين مسائل جزيي اهميتي ندارد. پس، انسجام قوا با يكديگر، هماهنگي قوا با يكديگر هم مهم است.7 01/01/90 بيانات در حرم مطهر رضوي در آغاز سال 90
تدبير ش 69
كشور خودتان را در سفر حج سربلند كنيد
كشور خودتان را هم - كه ايران عزيز و سربلند است - در اين سفر سربلند كنيد. حاجي ايراني با رفتار خود ميتواند كشور خود را، تاريخ خود را، انقلاب خود را، نظام جمهوري اسلامي خود را در چشم مردم دنيا - كه آنجا همه از جاهاي مختلف جمعند - شيرين و عزيز كند. عكسش هم ميشود: ميشود برويم آنجا بـا كـارهـاي بـد، نامناسب و سبك، كشورمـان را سبك كنيم؛ ملتمان را سبك كنيم. من با سوغاتي خريدن مخالف نيستم، اما با اين بازارگرديها چرا؛ خيلي بد است! يك عدهاي عطش بازارگردي دارند؛ اينها ملت شما را، مردم شما را سبك ميكند! حيف است! ميروند يك جنسهايي را ميخرند، غالباً هم جنسهاي بيكيفيت از كشورهاي دوردستِ سودجو كه با همان كمپانيهاي داخل آن كشور ميزبان بندوبست دارند. براي حجاج جنس بدلي و بيكيفيت درست ميكنند ميآورند توي اين بازارها ميريزند، شما هم ميرويد اين ارز خودتان را و عِرض خودتان را ميريزيد براي اينكه اين كالاهاي بيكيفيت را خريداري كنيد. امروز در كشور ما خوشبختانه كالاهاي داخلي با كيفيت خوب، متنوع، زيبا، ساختهشدة دست كارگر ايراني - برادر خودتان - فراوان است. بعضيها قبل از اينكه سفر مكه بروند، سوغاتيهاي سفر را در اينجا ميخرند - كار خوبي است - نگه ميدارند؛ بعد كه برگشتند، همانهايي را كه در بازار شهر خودشان تهيه كردهاند، به عنوان سوغاتي ميدهند. هدية سفر است ديگر؛ خـوب است. ايـن كـار، خيلي كـار خوبي است. بعضيها بهعنوان چيز متبرك، از آنجا سوغاتي ميآورنـد؛ تبركـي نـدارد. ايـن جانمازهـايـي كـه در سنندج و كـردستانِ خودمان ميبافند، بـهمراتب از جانمازهايي كه از آنجا ميآورند، بهتر است. برادر خودتان را تقويت كنيد، ساخت دست او را كه هم زيباتر است، هم بهتر است، بخريد و اين را بهعنوان سوغاتي بدهيد. اين را آنجا ببريد و به افرادي كه دوست داريد، سوغاتي بدهيد. همة اجناس خودمان همينطور است؛ حالا من جانماز را مثال زدم كـه مقدستـريـن است. اينها را رعايت كنيد.5 5. 11/7/90 بيانات در ديدار كارگزاران حج
تدبير ش78 شهريور و مهر 91
ضرورت حفظ نسل جوان و افزايش توليد مثل
يكي از مهم ترين موجوديهاي باارزش ما، همين نسل جوانِ تحصيلكرده است. نسل جوان تحصيلكرده، هم شجاعت دارد، هم اميد دارد، هم نشاط و تحرك دارد. ... نسل جوان را بايد حفظ كرد. با اين روند كنوني اگر ما پيش برويم ... كشور پير خواهد شد. خانوادهها، جوانها بايد توليد مثل را زياد كنند؛ نسل را افزايش دهند. اين محدود كردن فرزندان در خانهها، به اين شكلي كه امروز هست، خطاست. اين نسل جواني كه امروز ما داريم، اگر در ده سال آينده، بيست سال آينده و در دورهها و مرحلههاي آيندة اين كشور بتوانيم آن را حفظ كنيم، همة مشكلات كشور را اينها حل ميكنند؛ با آن آمادگي، با آن نشاط، با آن شوقي كه در نسل جوان هست، و با استعدادي كه در ايراني وجود دارد.23 23. ۹۱/۰۷/۱۹ بيانات در اجتماع بزرگ مردم بجنورد
لزوم صنعتي کردن کشاورزي و باغداري
براي مسئلة اقتصاد، سه محور اصلي وجود دارد: يكي صنعتي كردن كشاورزي است؛ كشاورزي و باغداري را صنعتي كنيم، مدرن كنيم. يكي مسئلة صنايع تبديلي و تكميلي و سردخانه و اين چيزهاست. باغدارِ اينجا اگر در كنار دست خودش صنايع تبديلي مورد دسترس داشته باشد، وضعش به كلي تفاوت پيدا ميکند؛ سردخانه باشد، همينجور. ... پس يكي اين مسئلة صنايع تبديلي است، يكي هم ساختارسازي براي توزيع و بازرگاني است ... كيفيت بازرگاني محصولات و دادوستد اينها، تجارت داخليشان، بعد مسئلة صادرات و تجارت خارجيشان، اينها يك نظم عاقلانه و مدبرانهاي پيدا كند؛ اين به پيشرفت ... كمك خواهد كرد.32 32.۹۱/۰۷/۲۵ بيانات در اجتماع نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالي
ضرورت تحقيق در اصلاح بذر و شيوة کشاورزي
مسئلة تحقيقات هم ... حقيقتاً يك اولويت است. بازده كار تحقيقاتي و پژوهشي به چشم نميآيد، اما بازده آن حقيقتاً از قبيل همان چيزي است كه در قرآن كريم به آن اشاره شده است: «أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ»؛( بقره 261) يك دانهاي است كه وقتي شما كاشتيد، هفتصد برابر به شما عوض خواهد داد. كار تحقيقات، اينجور است. وقتي شما بذر سالم را، يا شيوة خوب كشاورزي را تحقيق ميكنيد، يا در زمينة يك مادة مؤثر در امر صنعت يا كشاورزي يا خدمات و غيره تحقيق ميكنيد، اين موجب ميشود كه ناگهان يك سود بزرگ و همگاني براي كشور، بعد از مدتي صبر و تحمل، به دست آيد. اين هم يقيناً جزو اولويتهاست.32 32.۹۱/۰۷/۲۵ بيانات در اجتماع نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالي
تدبير ش 81 اسفند 91 و فروردين 92
برنامهريزي براي آينده با درسآموزي از گذشته
ساعت تحويل و هنگام تحويل، در حقيقت حد فاصلي است بين يك پايان و يك آغاز؛ پايان سال گذشته و آغاز سال نو. البته نگاه عمدة ما بايد به طـرف جلو بـاشـد؛ سال نـو را ببينيم، بـراي آن خودمان را آماده كنيم و برنامهريزي كنيم؛ اما حتماً نگاه ِبه پشت سر و راهي كه طي كردهايم هم براي مـا مفيد است؛ بـراي اينكه ببينيم چـه كردهايـم، چگونه حركت كردهايم، نتايج كار مـا چـه بـوده است و از آن درس بگيريم و تجربه بياموزيم.14 14. 30/12/91 پيام نوروزي به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۲
تدبير ش 82 ارديبهشت و نيمه اول خرداد92
لزوم برنامهريزي براي تكريم زن
احترام زن و تكريم زن، يك مسئله است - كه اين حتماً بايد مورد توجه و عنايت خاص باشد - رفتارهاي زنان در محيط خانوادگي، در محيط كسب و كار، در محيط سياست، در محيط اجتماعي، يك مسئله است؛ رفتار با زنان هم يك مسئله است. رفتار با زنان، ناظر به مردان است؛ چه مردان خانواده - مثل پدران، برادران و همسران - چه مرداني كه در محيطهاي كار برخورد ميكنند. رفتار با زن بايد احترامآميز، محبتآميز، همراه با نجابت و همراه با عفت باشد. بنابراين، هم تكريم زن، هم وظيفة زن، هم وظيفة نسبت به زن، جداگانـه بـايـد مـورد تـوجـه و بـرنـامـهريـزي قرار بگيرد.4 4. ۹۲/۰۲/۱۱ بيانات در ديدار جمعي از مداحان
ضرورت اصلاح كتابهاي درسي به تناسب نيازها
مسئلة كتابهاي درسي هم بسيار مهم است. بايد بهطور مداوم و به تناسب نيازها، مضمون اين كتابها، محتواي اين كتابها ترقي و پيشرفت داشته باشد. دستگاههاي هشيارِ مراقب در كل آموزش و پرورش بايد وجود داشته باشد كه هم پيشرفتهاي مبتني بر سند تحول را تعقيب كند، ببيند كجا لنگي هست، كجا اشكال وجود دارد، كجا تجربة ناموفق هست، بلافاصله اصلاح كند - چشم بينا لازم است - هم در زمينة مواد درسي و كتابهاي درسي، نيازها را بسنجد. سالهاست كه ما يك مسائلي را در كتابها ميگنجانيم؛ بعضيها خارج ميكنند، بعضيها داخل ميكنند. ببينيم چه لازم است از معارف الهي، معارف اسلامي، معارف مدني، معارف تمدنساز، معارف انسانساز؛ معارفي كه يك ملت را سربلند ميكند، پيشرو ميكند، پيشتاز ميكند؛ كه اگر در كتابهاي ما وجود ندارد، آنها را بگنجانيم؛ چه چيزهايي نقطة مقابل است، تخدير كننده است، گمراه كننده است، آنها را حذف كنيم؛ چه چيزهايي به تناسب نسلها يا جنسيتها لازم است، آنها را بگنجانيم. فرض بفرماييد در كتابهاي درسي دختران ممكن است چيزهايي لازم باشد در زمينههاي خانهداري، تربيت فرزند و امثال اينها؛ و در كتابهاي پسران ممكن است چيزهاي ديگري لازم باشد در مواجهة با مسائل كار، زندگي و امثال اينها؛ اينها مراقبت لازم و ديدهباني دائم احتياج دارد و بايد اين كارها انجام بگيرد. بههرحال كار، بسيار كار مهمي است.6
6. ۹۲/۰۲/۱۸ بيانات رهبر انقلاب در ديدار جمعي از فرهنگيان
تدبير ش 86 - آذر و دی و بهمن92
لزوم طراحي ساختمانها براي تحقق سبك زندگي اسلامي
حقيقتاً معماري و نماي تهران، نماي يك شهر اسلامي نيست و شهرداري و شوراي شهر بايد اين موضوع را جزو جديترين مسائل خود بدانند. ... بايد هرچه ممكن است محيط زندگي شهر، بهگونهاي طراحي و ساخته شود كه تحقق سبك زندگي اسلامي راحتتر، امكانپذير باشد.3 3. ۹۲/۱۰/۲۳ (گزارش خبري)بيانات در ديدار شهردار و اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران
مراقبت از ريخت و پاشها و تقويت روحية درستكاري و امانتداري
مراقبت از ريخت و پاشها در شهرداري و تقويت روحية درستكاري و امانتداري مورد تأكيد است. ... شوراي اسلامي شهر بايد، علاوه بر نظارت بر شهرداري و هدايت آن، حمايت هم بكند و كارها براساس تفاهم، برادري و داشتن وظيفة مشترك به پيش رود.3
3. ۹۲/۱۰/۲۳ (گزارش خبري)بيانات در ديدار شهردار و اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران
ضرورت حفظ محيط زيست
قدر دانستن باغات و درختهاي تهران و حفظ اين ثروتهاي ملي، به موضوع ساخت و سازها در ارتفاعات تهران و لزوم جلوگيري از تبديل منابع طبيعي به ساختمان [مورد تأكيد] است.3 3. ۹۲/۱۰/۲۳ (گزارش خبري)بيانات در ديدار شهردار و اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران
تدبير ش94 – ارديبهشت و خرداد 94
لزوم پرداختن به کارهاي عميق، پُرمغز و ماندگار تکرار در د1
تبريک عرض ميکنم به شما جوانان عزيز و فرزندان و نور چشمان گرامي ملّت ايران؛ هم جواناني که امروز به کسوت مقدّس پاسداري درآمدند و هم کساني که سردوشي گرفتند و وارد اين مرحلة پُرافتخار شدند. تشکّر ميکنم از برنامههاي ابتکاري و زيبا و پُرمغز اين ميدان؛ آرايش ميدان و برنامههاي آن، هم زيبا بود، هم پُرمضمون بود و هم نو و ابتکاري بود. در همة مسائل زندگي ـ در دانش، در مديريت، در پيشبرد سبک زندگي، در حفظ ارزشهاي انقلابي؛ در همة مسائل مهم ـ همين چند نکته، هم لازم است و هم ممکن؛ هم بايد نوآوري و ابتکار را در همة کارها مورد توجّه جدّي قرار داد، هم زيبايي و چشمنوازي را، هم پُرمغز بودن و پُرمضمون بودن را؛ از کارهاي سطحي در همة مسائل زندگي و مهمّ کشور بايد صرفنظر کرد و به کارهاي عميق، پُرمغز و ماندگار توجّه کرد.8
8. ۹۴/۰۲/۳۰ بيانات در دانشگاه افسري و تربيت پاسداري امام حسين(ع)
رفع نواقص در برنامهها
اين مسئلة اقتصاد مقاومتي را در قانون برنامة ششم کاملاً ببينيد؛ در قانون بودجة سال ۹۵ اين را بهطور کامل ببينيد.
البتّه سياستها ابلاغ شده است،(ابلاغ سياستهاي کلّي اقتصاد مقاومتي 30/11/1392( دستگاههاي دولتي کارهاي زيادي کردند. کارهايي انجام گرفته است امّا نگاه کنيد ببينيد کجاي اين جدول ناقص است. بالاخره اگر يک دارويي را تجويز کنند که علاج قطعي فلان بيماري است و اين دارو هم مثلاً فرض کنيد که پنج جزء دارد، اگر يک جزء از اين پنج جزء نبود، اين دارو نيست ولو چهار جزء ديگرش باشد؛ بايد همة اين اجزاء وجود داشته باشد تا انسان بتواند منتظر شفا و نتيجه باشد. نگاه کنيد ببينيد کدام قسمت اين جدول ـ بهقولِ فرنگيمآبها اين پازل ـ خالي است و بايد پُرش کرد، آن را پيدا کنيد. در قانون برنامه، در قانون بودجة ۹۵ اين را کاملاً نگاه کنيد.10
10. 06/03/94 بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در آغاز چهارمين سال دورة نهم مجلس شوراي اسلامي
|