تدبير ش 12
دانشجويان بسيجي، خودشان بايد در اين برهه از زمان نقش آفريني كنند
شما جوانها خودتان بايد احساس كنيد نقش آفرينيد؛ منتظر اين نباشيد كه حالا در جاهاي ديگر اتفاق خاصي بيفتد. بله، دستگاههاي دولتي وظايفي دارند، بنياد نخبگان وظايفي دارد و بايد انجام بدهند و ان شاءاللَّه انجام هم مي دهند و بتدريج بهتر هم خواهد شد؛ اما آني كه محور مسئوليت است، آن را شما «خودتان» بدانيد. خودتان احساس كنيد كه مسئوليد و احساس كنيد كه نقش داريد. اين كه آيا در آينده به ما نقشي خواهند داد يا نه؟ اين را فعلاً شما كنار بگذاريد و ببينيد امروز در دوران دانشجويي و دوران تحصيل و كسب كمال، چه نقشي به عهده ي شماست، آن نقش را ايفا كنيد؛ و آن، خوب درس خواندن، خوب كار كردن، جدي حركت كردن، شتاب اين حركت را مطلقاً كاهش ندادن و در كنار تحصيل علم به تحصيل دين وتقوا و تزكيه ي نفس هم پرداختن است. 25/6/85
تدبير ش 13
براي افزايش قدرت تحليل سياسي دانشـجويان وتشـكلهاي دانشجويــي، برنامه ريزي كنيد
من هميشه در مواجهه ي با دانشجويان، روي... «پيدا كردن قدرت تحليل مسائل و جريانهاي مهم كشور» (تكيه ميكنم.) سياست در دانشگاهها - كه بنده هميشه روي آن تأكيد كرده ام - به اين معناست. ما دو كار سياسي داريم: سياست زدگي و سياســــت بازي؛ اين يك جور كار است. اين را من به هيـــچ وجه تأييد نمي كنم؛ نه در دانشگاه و نه در بيرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. يكي هم سياستگري است؛ يعني حقيقتاً فهم و قدرت تحليل سياسي پيدا كردن؛ كه يكي از وظايف تشكلهاي دانشجويي اين است. من تأكيد مي كنم، تشكلهاي دانشجويي - كه عمده نمايندگان آنها، تشريف داريد – نوع برنامه ريزي و كار را به كيفيتي قرار دهيد كه دانشجو قدرت تحليل سياسي پيدا كند؛ هر حرفي را به آساني نپذيرد و هر احتمالي را به آسانـــي در ذهن خودش راه ندهد يا رد نكند؛ اين قدرتِ تحليل سياسي، خيلي مهم است. ما غالباً چوب اين را خورده ايم. 25/7/85
براي گسترش عقبهي عاطفي و فكري انقلا ب در ملتهاي جهان، نياز به تربيت كادر جوان تلا شگر مومن داريم
اين فكر، (تحقق آرمانهاي بلند انقلاب اسلامي و بسط و گسترش مكارم اخلاقي ) فكري نيست كه در چهارچوب حصار جغرافيايي يك كشور بگنجد و بتواند بماند؛ اين، به طور طبيعي بايد انتشار پيدا بكند و عقبه ي عاطفي و فكري ملتها را براي خودش كسب كند. البته از اول انقلاب، موارد متعددي از اين را ما ديده ايم و پيش آمده است؛ امروز هم همين است؛ منتها احتياج دارد كه اين عقبه، هر چه بيشتر استمرار داشته باشد. براي اينكه ما بتوانيم به اين آينده هاي مطلوب برسيم، احتياج به نسل جوانِ باهمتِ پُرانگيزه ي مؤمنِ تلاشگرِ كاردانِ راه بلد داريم. يكي از شرايط اصلي اش مؤمن بودن و متقي بودن است؛ اينكه ميگوييم تشكلهاي اسلامي و محيطهاي دانشجويي، معارف و معرفت اسلامي را در خودشان عمق ببخشند، براي اين است كه بتوانند اين بار سنگين را بر دوش بگيرند و به منزل برسانند؛ والّا نميشود. اين نكته و حرف اصلي ما با مجموعه هاي دانشجويي است. 25/7/85
نسل سوم و چهارم انقلاب را كه مستعد انجام كارهاي دشوارند ، سازماندهي كنيد.
ما به طور محسوسي... در ...جهت اهداف و آرمانهاي اسلامي اين نظام پيش رفته ايم. يكي از دلائلش اين است كه امروز نسل سوم و چهارم انقلاب، با آرمانهاياسلامي آشنا و به آن علاقه مند است و گرايشش به مظاهر اسلامي زياد است، و اين آمادگي را دارد كه اگر تجربه اي در كشور به وجود بيايد كه كارهاي دشوار را از اين نسل بخواهد، آنها را ، مثل دوره ي جنگ تحميلي انجام بدهد. يعني اين طور نباشد كه بعضي وضع كنوني ما را با دوران جنگ تحميلي مقايسه كنند؛ دوران جنگ تحميي، يك آزمايش و كوره ي عملي بود؛ اگر در هر كشوري آن چنان وضع و آزمايشي به وجود آيد، جانهاي تشنه و آماده ي به كار مي آيند و استعدادها به فعليت مي رسند. امروز آن شرايط وجود ندارد؛ اما اگر به وجود آيد، همان وضعيت پيش خواهد آمد؛ آن چيزي كه من دارم مشاهده مي كنم، اين است. 25/7/85
بسيجيان ونسل جوان را نسبت به افق هاي بلند وآرماني وچالشهاي فرارو ي نظام آشنا سازيد
اين نظام در ايران آغاز به كار كرد؛ كلنگش زده شد، بنايش به وجود آمد، تعاليم اوليه اش هم مثل مصالح ابتدايي كار، پاي كار ريخته شد و به نحوي، سازندگي و بنّايي آن هم شروع شد. اولاً يك نظام مثل يك بنا، مرده نيست؛ مثل يك موجود انساني است؛ كمبودهايي پيدا مي كند و ميتواند اين كمبودها را جبران كند؛ اگر غفلت كند، جبران نخواهد شد؛ اگر دقت كند و تلاش وسعي كند، زودتر و بهتر جبران خواهد شد؛ يعني مثل يك موجود پويا و پيش رونده. يكنظام انساني، اين چنين است. بنابراين ما داريم با چالش پيش ميرويم. و البته قضاوت من اين است كه ما به طور محسوسي هم در همان جهت اهداف و آرمانهاي اسلامي اين نظام پيش رفته ايم....ما پيشرفت داشته ايم و در اين ريزش و رويشي كه نظام اسلامي دارد، مجموعاً رويش ما از ريزشمان بيشتر بوده است و پيش رفته ايم؛ علاوه بر اينكه در ميدانهاي گوناگون ديگر...پيشرفتهاي زيادي داشته ايم. ولي همچنان كار در ابتداي خود قرار دارد؛ ما اولِ راهيم؛ ما ابتداي راهيم. اولاً بايد نظام را از لحاظ مباني معرفتي اش كامل كنيم. ثانياً بناي نظام را بايد بر اساس آن مباني معرفتي كامل كنيم؛ يعني نظام اسلامي، دولت اسلامي و كشور اسلامي، هر كدام مترتب بر همديگر است؛ اينهـا همه يكسان و يك چيز نيستند. تا كشور، اسلامي بشود، ما خيلي كار داريم. 25/7/85
جريانها و تشكلهاي اسلامــي دانشجويي را از معارضه و تضعيف يكديگر بر حذر داريد.
مجموعه هاي دانشجويي - كه پايه ي اسلامي و پايه ي معرفتي دارند - در داخل دانشگاه، كاري نكنند كه رقابتهاي آنها يا معارضه هايي كه به نام رقابت انجام مي گيرد، به تضعيف قواي اين مجموعه هاي مؤمن بينجامد. اين مجموعه ها همديگر را حفظ كنند. من نمي گويم همه يك جور فكر كنند، همه يك جور سليقه داشته باشند؛ نه ممكن است، نه لازم؛ ليكن از معارضه و تضعيف يكديگر جداً خودداري كنند... دشمن به طور ويژه، بر روي جريانهاي دانشجويي، سرمايه گذاري ميكند... امروز بعد از آنكه اردوگاه ماركسيزم به كلي متلاشي شده... و ديگر وجود اين جريان چپ، معنايي ندارد؛ اما در عين حال مي بينيم كه اينها را نگه مي دارند ... يعني براي معارضه ي با جريان دانشجويي اصيل و سالم - كه همان جريان اسلامي و پايبند به معنويت و مفتخر به ايراني بودن خود است - حاضرند زير هر نامي، دانشجو را فعال كنند؛ زير نام توده اي، سلطنت طلب و نامهاي گوناگون. شما بايد متوجه باشيد. مسئوليت شما سنگين است. 25/7/85
مسئوليت امروز دانشجو حفظ آمادگي علمي براي اثر گذاري بر معادلات جهاني است
مسئوليت شما (دانشجوي بسيجي) سنگين است هم بايد درس را بخوانيد، هم محيط سياسي تان را بشناسيد، هم روي محيط سياسي اثر بگذاريد و هم خودتان را از لحاظ فكري و روحي آماده كنيد براي فردايي كه بلاشك وزن اين نظام متكي به معنويت - يعني نظام جمهوري اسلامي - در معادلات جهاني بين المللي، ده برابر امروز خواهد شد. مطمئن باشيد كه ما چنين روزي را در پيش داريم و شما جوانهاي امروز، آن روز را خواهيد ديد....آن روزي را كه وزن و ثقل و اهميت جمهوري اسلامي در معادلات جهاني - چه از لحاظ سياسي، چه از لحاظ علمي و چه از لحاظ بيان افكار سازنده - ده برابر امروز است. بايد خودتان را ان شاءاللَّه براي آن روز آماده كنيد. 25/7/85
تدبير ش 14
فكرو ذهن نسل جوان را كه مؤمن ومستعد براي آزمونهاي دشوارند، به سمت آرمانهاي بلند اسلام ،امام و انقلاب حركت دهيد
بعضي دل خوش كردند و گفتند هر چه از انقلاب دورتر بشويد، انقلاب كمرنگتر خواهد شد. مي بينند كه نشد. آن اراده هايي كه مي ايستد و اعلام مي كند كه در مقابل تهديد ابرقدرتِ زياده طلبِ جهاني از چيزي نمي ترسد، همين اراده هاست؛ همين هايند؛ و جوانهايي كه پشت سرِ اينها آمده اند.امروز نسل جوان ما در برابر هر امتحاني مثل همان نسل جوان دوران جبهه است. بعضي با ديدن يك ناهنجاري در يك دختر يا پسري در خياباني يا در محيطي، فوراً قضاوت مي كنند كه نسل جوان ما از بين رفت؛ نه آقا! آن وقت هم داشتيم. نسل جوان، نسل جوانِ مؤمني است. در آزمونهاي دشوار است كه يك ملت رامي توان شناخت؛ يك ملت در آزمونهاي دشوار خودش را نشان مي دهد. نخبگان يك ملت تأثير خودشان را در سرنوشت كشورشان آن وقتي مي توانند نشان دهند كه آزمايشهاي دشوار پيش بيايد. يك روز - در شهريور 1320 - چند لشگر از شرق و چند لشگر از غرب وارد كشور شدند و چند تا هواپيما در آسمانها پيدا شدند؛ نيروهاي نظامي آن روزِ كشور از پادگانها هم گريختند! نه فقط در جبهه ها نماندند، بلكه آنهايي هم كه در پادگان بودند، خزيدند تو خانه ها و خود را مخفي كردند! يك روز هم همين ملت ساعت 2 بعد از ظهر امام اعلام كرد كه مردم بروند پاوه را از دست دشمنان خارج كنند؛ مرحوم شهيد چمران به خود من گفت: به مجرد اينكه پيام امام از راديو پخش شد، ما كه آنجا در محاصره ي دشمن بوديم، احساس كرديم كه دشمن دارد شكست مي خورد. بعد از چند ساعت هم سيل جمعيت به سمت پاوه راه افتاد. من ساعت چهار و پنج همان روز در خيابان به طرف منزل امام مي رفتم؛ ديدم اصلاً اوضاع دگرگون است. همين طور مردم در خيابانها سوار ماشينها مي شوند و از مراكز سپاه و مراكز مربوط به اعزام جبهه، به جبهه هــــا مي روند. اين همان مردمند؛ اما فكر و محتواي ذهن تغيير پيدا كرده است؛ آرمان پيدا كردند؛ به هويت خودشان واقف شدند؛ خود را شناخته اند. همين طور بايد پيش برود. 18/8/85
باتشكيل بسيج سازندگي و استفاده از تخصص بسيجيان هر استان ، در بازكردن گرههاي هر منطقه با دولت همكاري نمائيد
يك مسئله، مسئله ي آباداني و سازندگي ... است ... سؤالاتي كه ... از مردم شهر كردند،(و بررسي هاي بعمل آمده ) به ما نشان داد كه مشكل آب، مشكل بيكاري، مسئله ي اشتغال، مشكل بهداشت و درمان و برخي مشكلات ديگر، براي مردم... جدي است. آنچه كه من مي توانم عرض بكنم، اين است كه دولت محترم و رئيس جمهور محترم، با همه ي توان، در حد ظرفيت كشور، در صدد رفع مشكلات است. يقيناً دولت محترم طي برنامه ريزيهاي كوتاه مدت و بلند مدت اين مشكلات را مورد توجه قرار خواهد داد. اين مشكلات بايد بتدريج حل شود. با همت خود شما مردم، با همراهي و همكاري شما مردم و با حضور جوانان، بخصوص جوانان دانشجو - كه در اين استان، از جمله در اين شهر دانشجويان زيادي حضور دارند - با استفاده از تخصصها و معرفتشان، بتوانند در باز كردن گرههاي گوناگون همكاري كنند و شريك باشند … 19/8/85
تدبير ش 15
جوانان تحصيلكرده را براي ساختن آينده كشور بسيج نمائيد
جوانهاي كشور ما-كه بحمدالله اكثريت ملت ما جوانند – براي آينده اين كشور خودشان را آماده كنند.جوانها از هر قشري - بخصوص قشرهاي تحصيلكرده - بايد بدانند آينده ي اين كشور متعلق به آنها و دست آنهاست. امروز شما هستيد كه فرداي اين كشور را با دستان و اراده ي خودتان مي سازيد و طراحي مي كنيد. اگر ملت بر چيزي مصمم شد و پاي آن حرف ايستاد، هيچ قدرتي در دنيا قادر نيست كه بر اين اراده ي متحد ملي فائق آيد. 2/9/85
تدبير ش19
بسيجيان با حسن خلق در خانه، محله و محيط كار، مروج اخلاق و فضيلت باشند
پدر و مادرهايتان را هم دوست بداريد و هم اين دوستي را به آنها ابراز كنيد، هم احترامشان كنيد؛ هم اطاعتشانكنيد؛در داخل محيطخانه، اخلاق شما، رفتار شما مي تواند يك خانواده را بسازد. يك جوان گاهي در يك خانواده، پدر، مادر، برادران، خواهران را تحت تأثير قرار مي دهد ... از پدرها و مادرهاي شهدا اين را من شنيده ام، جوان شهيدشان، در داخل خانه با رفتار خود، معلم ما بود؛ نماز خواندنش، نماز خواندن را به ما ياد مي داد؛ قرآن خواندنش، قرآن خواندن را به ما ياد مي داد؛ وظيفه شناسي، نشاطش براي كار، نشاط و وظيفه شناسي را به ماها تعليم مي داد. يك جوان مؤمن و مهذب در داخل خانواده، مثل يك چراغ محيط خانواده را روشن مي كند و برادرها، خواهرها از او فرا مي گيرند؛ در داخل محله، در داخل محيط زندگي، در داخل محيط كار. 19/2/86
بنيهي اعتقـادي و اخلاقي بسيجيان و انجمـن هاي اسلامي را براي ايفاي نقش نجات غريق تقويت نماييد
شما كه انجمنهاي اسلامي هستيد، مسئوليت مضاعفي داريد؛ يعني مسئوليت جوان اين روزگار - كه خود، مسئوليت بسيار بزرگ و بسيار پر افتخاري است، كه شايد اين قطعه كه شما داريد در آن زندگي مي كنيد از لحاظ حساسيت در طول تاريخ ما، كمتر در گذشته تكرار شد و كمتر هم در آينده تكرار شود.قطعه اي كه بناست يك ملت عقب مانده را به پيشرفته ترين ملت دنيا تبديل كند - و يك مسئوليت ديگر شما، مسئوليت انجمن اسلامي است؛ يعني آن جواني كه براي خود در بين جوانهاي ديگر رسالت و مسئوليت قائل است. ممكن است جوانها اشتباه كنند؛ ممكن است تحت تأثير احساسات غلط يا فهم غلط يا آدرسهاي غلط يا جاذبـه هاي خطـرناك قرار بگيرند. بايد آنها را نجات داد. شما آن نقش نجات دهنده را مي خواهيد ايفا كنيد، ... بايد براي خود، نقش نجــات غريــق قائــل باشـد.
گفت آن گليم خويش به در مي برد ز موج وين سعي مي كنـد كه بگيرد غـريق را شما مجموعه اي هستيد كه سعي مي كنيد نگذاريد كسي غرق بشود؛ نگذاريد كسي اشتباه كند؛ نگذاريد كسي متوقف بماند. همه ي بديها در كج رفتن و افتادن نيست؛ نرفتن و متوقف شدن هم بدي است. محيط انجمن اسلامي، يك چنين محيطي است؛ انگيزه ي انجمن اسلامي يك چنينانگيزه اي است. معلوم است كه عنصر نجات غريق شنايش بايد از شناي ديگران خيلي بهتر باشد؛ والّا نه فقط غريقرا نمي تواند نجاتبدهد، كه خودش هم غرق خواهد شد. پس بايد خودتان را قوي كنيد؛ بنيه ي اعتقادي و بنيه ي اخلاقي را بايد قوي كنيد. 19/2/86
تدبير ش20
بسيجيان بايد با ذهنيت شفاف و درك متعالي از مسائل كشور، در محيطهاي علمي و سياسي حضور يابند
آن چيزي كه هميشه من آرزو داشتم، از خدا مي خواستم و براي آن تلاش مي كردم، ... عبارتست از: وجود يك ذهنيت شفاف و روشن، يك درك متعالي از مسائل كشور و مسائل جهان، ...(در نزد) جامعه جوانِ مومن و انقلابي ماست... اهميت بسيج و اهميت حضور جوان در محيط علمي و در محيـــط سياسي به همين اعتبار است. 31/2/86
توقع ما از بسيج ، انتقاد دلسوزانه ازمشكلات جاري و چاره جويي براي آينده كشور است
اينكه جوان بسيجي بيايد و درباره ي اين كه: «خوب است دولت مشكلات صنفي دانشجويان را - كه به آساني قابل حل است - حل بكند» صحبت كند يا از اينكه: «كار علمي در ميان بسيج، حمايت و پشتيباني لازم را پيدا نمي كند» گلايه بكند، اين من را خوشحال مي كند؛ اين همان توقعي است كه ما از بسيج داريم. بسيج يعني آن عنصر دلسوزي كه كشور را متعلق به خود و آينده را وابسته ي به تلاش خود مي داند؛ نگران است،چون صاحبخانه است. اگر در خانه يك شيشه بشكند، ممكن است مهمانها و تماشاكن ها خيلي اهميتي ندهند،اما براي صاحبخانه فرق نمي كند كه شيشه ي كدام اتاق بوده و نگران مي شود؛ صاحبخانه است ديگر. اين نگراني را من در شما مجموعه ي جوان بسيجي، قدر مي دانم. 31/2/86
دانشجويان بسيجي بايد با پرهيز ازمحافظه كاري، نقشه پازل دشمن را در وراي خطوط و جناح بازيهاي سياسي تحليل نمايند
مگر مجموعه ي بسيجي - آن هم بسيجي انقلاب و دانشجوي انقلاب - مي تواند نسبت به مسائل سياسي كشور بي تفاوت يا بدون موضع و بدون نظر باشد؟! مگر چنين چيزي ممكن است؟! من، شما دانشجوهاي بسيجي را توصيه مي كنم به اين كه محافظه كار نشويد و همواره دانشجو و بسيجي - به همان معناي مثبت و پُرخون و پُرتپش - باقي بمانيد. البته دنباله ي اين كه مي گوييم «محافظه كار نشويد» اين است كه «ولي هوشيار هم باشيد». كاملاً هوشيار باشيد ... مي خواهم به شما عرض بكنم: بيدار باشيد. بيداري دانشجو هم فقط بيزاري از امريكا نيست. امريكا چيست؟ امريكا به معناي يك منطقه ي جغرافيايي يا يك ملت مطرح است؟ يا نه، به عنوان يك حجم و هويت سياسي، امنيتي، تشكيلاتي، فرهنگي كه به چشم ديده نمي شود؟ آن هم تشكيلاتي با پشتوانه ي عظيم مالي و تجربه ي فراوان در كار تبليغات و جنگ رواني. بيزاري از اين، بيداري مضاعف لازم دارد. مثل بيداري در ميدان جنگ نظامي نيست كه شما اگر در سنگر بيدار باشيد، به مجردي كه دشمن كوچكترين تحركي نشان داد، او را هدف قرار بدهيد. در جنگ فرهنگي، در جنگ سياسي، در جنگ امنيتي، تحرك دشمن را درست نمي توان ديد. گاهي اوقات، دشمن كار را به گونه اي ترتيب مي دهد كه حرف حقي، از زبان يك نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا مي خواهد اين حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون مي خواهد پازل خودش را كامل كند. اين پازل از صد يا دويست قطعه تشكيل شده؛ يك قطعه اش هم همين حرف حقي است كه آن شخص بايد بزند تا اين پازل را كامل كند! اينجا اين حرف حق را نبايد زد. پازل دشمن را كامل نبايد كرد. در اين حد هوشياري لازم است! بله، وارد سياست بشويد و فكرِ سياسي كنيد؛ اما بسيار هوشيار. دشمن نبايد بتواند از هيچ حركت و اظهارو موضعگيري شما استفاده كند. اين، اصل اول و يك خط قرمز است. چه طور دشمن را بشناسيم؟ چه طور تمايلات او را كشف كنيم؟ چه طور بفهميم كه اين كار به نفع دشمن يا به ضرر دشمن است؟ اين همان نقطه ي اساسي است. اين همان جايي است كه به اهتمام كامل، مطلقاً سهل انگاري نكردن و هوشياري و بيداري كامل احتياج دارد. اگر هم در جايي براي انسان مطلب روشن نيست، آن جا نبايد حركت كند. اگر ديديد زير پا محكم است، پا بگذاريد؛ اگر ديديد مشكوك است، پا نگذاريد. بنابراين محافظه كار نباشيد، اما هوشيار باشيد؛ اين، آن خط سياسي است. البته سخت است و آسان نيست؛ اما شما هم مرد كارِ سختيد؛ بسيجـــي هستيد و بايد اين كار سخت را به عهده بگيريد... جمعبندي كردن و مطالب را از بالاسرِ خطوط سياسي و جناح بازيها ديدن - همان چيزي است كه من از دانشجوي بسيجي توقع دارم. 31/2/86
بسيجي بايد آمادهي برآوردن نيازهاي مختلف انقلاب در هرزمان و مكان باشد
بسيج به معناي فرد يا مجموعه ي آماده ي برآوردنِ نيازهاي انقلاب است، در هر زمان و از هر نوع؛ اين معناي بسيج است. تشكلي به اين نام تشكيل شده و شما عضو او هستيد. اگر ديگري در يك سازمان ديگر است و همين احساسات شما را دارد، او هم بسيجي است و فقط رسماً جزو سازمان شما نيست. كما اينكه در محيط كارگاه، هر كس اين احساس را دارد بسيجي است. در محيط روحانيت و حوزه ي علميه، هر كس اين احساس را دارد بسيجي است. در محيط بازار و در محيط اداره و در محيط روستا، هركس اين احساس را دارد بسيجي است؛ اين احساسي كه فردي آماده است در هر زمان و در هر عرصه اي كه به او نياز باشد، حضور پيدا كند ... هر جا و در هر زماني به شما نياز هست، آن جا حاضر باشيد. اين مي شود بسيجي؛ بسيج يعني اين. البته بعضي ها صددرصد بسيجي اند، بعضي صددرصد نيستندنوددرصد، هشتاددرصد. كشور ما و نظام ما به اين احتياج دارد و اين چيزي كه مورد احتياجش هست، خوشبختانه دارد. راز ايستادگي ما اين است؛ راز اميد ما به آينده هم همين است. 31/2/86
دانشجوي بسيجي بايد با تقويت ايمان و حضور مستمر در خيمه فرماندهي جنگ اراده ها و تدبيرها، درمقابل نظام سلطه نقش آفريني كند
دنياي سياست - بعد از چالشها و زير و رو شدن هاي فراوان - تبديل شد به دنياي سلطه؛ يعني تقسيم دنيا به سلطه گر و سلطه پذير. چند كشور سلطه گر و بقيه ي كشورها سلطه پذيرند؛... حالا در اين دنياي سلطه ... ملتي بوجود آمده كه تمام مسلّمات آن رأس قدرت را زير سؤال برده؛ همه ي مسلّمات سياسي رأس قدرت، رفته زير سؤال. زير سؤال رفتن، في نفسه چيزي نيست؛ اما اشكالش براي امريكا اين است كه اين مجادله ي سياسي، يك مجموعه ي عظيمي تماشاگر دارد. تماشاگرها كيستند؟ ملتها؛ كه دارند نگاه مي كنند و مي بينند. تأثيري كه اين در روحيه ي ملتها مي گذارد، براي قدرت استكباري امريكا از هر زهري تلخ تر است ... مهم اين است كه جوان ايراني بداند ايران در كجاي اين جبهه است. در دنيا يك جنگ عظيم و يك چالش بزرگ برپاست؛ جنگ توپ و تفنگ نيست، اما جنگ اراده ها و عزم ها و سياست ها و تدبيرهاست. ايران در كجاي اين جنگ است؟ ايران در جبهه اي از اين جنگ در مركز فرماندهي قرار دارد كه افراد آن جبهه را ملتها تشكيل مي دهند ... اتاق فرماندهي اين طرف اين جبهه، ايران است: ايران حزب اللّهي پُر از عزم و همت،اما بادست خالي ... حالا از صفر شروع كرده. طرف مقابل، دويست سال است كه ... دست او از لحاظ علمي و از لحاظ اقتصادي پُر است. دست اين طرف - از لحاظ عُده ي ظاهري و پشتيبانيهاي ظاهري؛ يعني پول و سلاح و اينها - خالي است؛ اما در عيـــن حال دنيا وقتي نگاه مي كند، اين دو كفه را برابر، و در يـك جـاهـايــــيكفه ي همين نيروي حزب اللّهي را سنگينتر مي بيند.چرا سنگينتر مي بيند؟ مگر ما چه داريم؟ همان احساس حضور! حضور! ما ملتي داريم كه با انقلاب اُخت است؛ گره خورده است؛ جوشيده است. در بين اين ملت كه سطوح گوناگون و مختلفي دارند، روحيه ي جمع كثيري اين است كه هرجا و هر زمان و هرطور كه لازم باشد، سينه شان را سپر مي كنند و به وسط ميدان مي آيند. اين نقطه ي قوّت ماست. اين چگونه حاصل شده است؟ با موتور ايمان، با روحيه ي انقلاب، با انگيزه ي دين؛ اين حقيقتي كه دنياداران او را نفهميدند! نفهميدند كه قدرت دين چه استحكامي به يك ملت و به يك نظام مي دهد... حالا شما - بسيج دانشجويي - در اين خيمه ي فرماندهي در كجا قرار داريد؟ خودتان معين كنيد و فكرش را بكنيد؛ البته با اين محاسبه. دانشجوجماعت - بخصوص آن وقتي كه انگيزه ي بسيجي و روح بسيجي بر او حاكم است - آن عنصر بي همتاست؛ بي همتاست. يعني براي پيشبرد اين حركت عظيم، ديگر نمي توان روي او قيمت گذاشت. 31/2/86
دانشجوي بسيجي ، بايد با پرهيز از اسم و عنوان بي مسماي شغلي ، به حركت روبه رشد كشور كمك نمايد
من هيچ توصيه نمي كنم كه شما اولِ درس خواندن برويد و عضو عالي فلان اداره - مشاور وزير يا غير آن - بشويد؛ نه، اين طور چيزها را اصلاً من قبول ندارم؛ اسم و عنواني كه انسان را از لحاظ اعتبار بالا بياورد، اما از لحاظ واقعيت در آن چيزي نباشد، فايده اي ندارد. در پيچ و خم تشكيلات عظيم فعاليت كشور - چه فعاليت اقتصادي، چه فعاليت اداري - و هر جائي ممكن شد، بشويد يك پيچ، بشويد يك مهره! در اين كارخانه ي عظيم، هر كدام از پيچ ها شل باشد، محصول خراب خواهد شد. در خط توليد ديده ايد؛ كارگرها رديف مي ايستند و هر كدام كارشان عبارت است از اين كه اين پيچ يا مهره را محكم كنند يا كارهاي ديگر را انجامبدهند. دانه دانه ي اين كارها، در مجموعه ي كاركرد اين دستگاه تأثير مي گذارد. اين بايد تأمين بشود. 31/2/86
زمينه حضور دانشجويان بسيجي را در ميدان جهاد علمي فراهم نماييد
جهاد علمي براي شما لازم است. بايد در ميدانهاي علم وارد بشويد؛ وزارتخانه ها هم بايد كمك كنند؛ معاونتهاي تحقيقاتي هم بايد كمك كنند؛ معاونتهاي اداري مالي دانشگاه ها و وزارتخانه ها هم بايد كمك مالي كنند؛ خود سازمان مقاومت بسيج هم در بخشهايي بايد كمك و پشتيباني كند. 31/2/86
تدبير ش22
با شناسايي نخبگان بسيجي و سپاهي، آنان را در ايجاد قدرت ملي به كار بگيريد
شما كه مشتي از خرمن عظيم نخبگان كشور هستيد، ميتوانيددر ايجاد قدرت ملي و در سازندگي و آينده ي كشور مؤثر باشيد ...كشور ما از لحاظ استعداد نخبه پروري و دارا بودن نخبه ها، يك سطحِ بالاتر از متوسط را دارد. اين در محاسبات بايد بيايد... كشور ما يك صدم نيروهاي انساني نخبه ي دنيا را ندارد، بيشتر از يك صدم دارد. نميتوانم آمار بدهم؛ چون محاســــبه نشده است... ولي من از افراد متعدد اين را شنيده ام و گزارشهاي فراوان و متعدد و غيرواحدي در اين زمينه دارم. خوب، پس ما در آينده از لحاظ نيروي انساني دچار كمبود نخواهيم بود. ما از لحاظ نيروي انساني نخبه دچار مشكل و ضعف نيستيم؛ نه امروز، نه ان شاءاللَّه در آينده. روز به روز هم بايد بيشتر بشود؛ نخبه ها شناسايي بشوند. 12/6/86
تدبير ش24
همه بايد به اين معنا بسيجي باشند: آمادگي و هوشياري دايمي
بسيج يعني اينكه هر جواني بداند و بفهمد كه بايد كشورش مستقل و آزاد و آباد باشد و بخواهد در اين راه تلاش كند و نقش بر عهده بگيرد؛ مسئوليت بر عهده بگيرد. اين ميشود بسيج. نام بسيج، نام مقدسي است. بسيج عمومي يك ملـــت يعني آمادگي و هوشياري دائمــي يك ملت، بخصـــــوص جوانهايـــي كه در راه تحصيل علمند؛ دانش آموزي و دانشجويي. مسئولان كشور هم همينجور؛ همه بايد به اين معنا، بسيجي باشند. اينكه شد، ملت مــيشــود آسيب ناپذير. روزبه روز ملت رشد پيدا ميكند و اين در كشور ما اتفاق افتاده است؛ لذا روزبه روز كشور ما رشد كرده است. 9/8/86
تدبير ش25
بسيج در همهي عرصههاي زندگي پيشرو، و سيراب از معارف اسلامي وسلوك ديني است
جنگ همه ي محتواي بسيج نيست بسيج، گستردهي در همهي عرصه هاي زندگــي اســت. آن وقــتي كــه نوبت سازندگي است ،بسيج پيشرو است؛آن وقتي كه نوبت مددرساني وخدمات است،بسيج پيشرو است؛ آن وقتي كه نوبت تحقيقات بسيار دقيق و ريز و حساس است،نيروهاي بسيجي درصفوف اولند. امـــروز شما نگاه كنيد درهميـن قضيـــه ي هستــه اي، در ايـن فنــاوري پيچيده و بسيار دشوار، جوانهايي كه آنجا هستند، جوانهاي متدين و اجزاء طبيعي و حقيقي بسيج را تشكيل ميدهند. در همه جا همينجور است....در همه ي عرصه هاي زندگي در كشور عزيز ما و در نظام جمهوري اسلامي، بسيج حضور دارد. يك بعدش، اين بعد نظامي است و تحركات نظامي و آموزشهاي نظامي و تربيت نظامي و انضباط نظامي. مثل خود انقلاب مردمي است ... بسيج مثل انقلاب سيراب از معارف اسلامي وسلوك ديني است. 5/9/86
هرچه مي توانيد كيفيت خودتان را بالا ببريد تا بتوانيدبر روي فضايعموميجــامعهاثر بگذاريد
نيروي عظيم بسيج، نيروي عظيم ملت ايران است. جوانان عزيز! پسران! دختران! قشرهاي مختلف! عناصر مؤمن و شاداب و مبتكري كه در اين قالب بــزرگ و مــجموعــه ي عــظيم قرار گرفته ايد! هــر چــه ميتوانيد كيفيت خودتان را بالا ببريد تا بتوانيد بر روي فضاي عمومي جامعه اثر بگذاريد و جوانهاي بيشتر و مجموعه هاي بيشتري را به آن مركزيت اصولي و آرماني نزديك كنيد.مجموعه هاي مردمي بسيج، بايد فكرشان اين باشد؛ مديران و اداره كننـدگان و سرپرستــان بسيج هم بايد همين را فكر كنند.
5/9/86
تدبير ش35
هميشه به بسيج نياز هست. آمادگي بايد باشد
نظام جمهوري اسلامي اتکالش به خداست. - دستگاه ديپلماسی ما، فعاليتهای گوناگون دولتهای ما در دنيا، در محدودهی ارتباطات بينالمللی و فعاليتهای متعارف سياسی، طبق ارزيابیهای خود آنها، جزو کشورهای فعال به حساب میآيد و فعاليتهای ما موفق به حساب میآيد. در عين حال، به هيچ قدرتي، به هيچ دوستي، اتکال و اتکاء نميکنيم. اتکاء ما به نيروي دروني خود ماست که همان ارتباط با خداست. اتکال به خداست. متمرکز کردن موهبتهاي الهي است در وجود انسانها، تا بتوان کارآيي آنها را چند برابر کرد؛ اين کاري است که امروز بر عهدهي نظام جمهوري اسلامي است. لذا هميشه به بسيج نياز هست، چه در دوراني که تهديدي وجود داشته باشد - چه تهديد سياسي، چه تهديد اقتصادي، چه تهديد نظامي - و چه حتّي در دوراني که تهديدي وجود نداشته باشد و خوشبختانه قشرهاي گوناگون مردم به اين نياز پاسخ دادند؛ در هر نقطهاي از اين کشور، قشرهاي گوناگون از شهري، از روستايي، از عشاير، از دانشجو، از کارمند، از دانشآموز، از بقيهي اصناف گوناگون کشور؛ از کارگر، از کشاورز، همواره اجابت شنيده شده است نسبت به دعوت در مجموعهي بسيج... و اين آمادگي بايد باشد. ديدار بسيجيان استان فارس 14/2/87
كتابهايي كه در باب مسائل دفــاع مقدس هست را بخوانيد
احساس مسؤوليت بود كه در دوران دفاع مقدس، اكثر جوان هاي متعهد را به ميدان دفاع كشاند. جوان ها ميتوانستند توي خانه هاي خودشان، زير سايه ي پدرها و مادرها و ناز و نوازش آنها بمانند؛ نه در زمستــان ها در كوه هاي برف آلود و سـر به فلك كشيده ي غرب! نه در تابستان ها در بيابان هاي تفتيده ي خوزستان حاضر نشوند و راحت باشند! اما احساس مسؤوليت نگذاشت دنبال راحتي باشند. آنها توي ميـدان آمــدند و نــتيجه، يـك نتيجه ي معجزآسا شد.
من مشتاقم كه جوان هاي ما قصّه ي جنگ تحميلي هشت ساله را بدانند كه چه بود؟ اين را بارها گفته ايم؛ افراد هم گفته اند و تشريح كرده اند؛ اما يك نگاه كلان به اين هشت سال، با اطلاع از جزئياتي كه وجود داشته است، خيلي براي برنامه ريزي آينده ي جوان در روزگار ما مهم است. خوشبختـانه كتابهــاي خــوبي هــم نوشته شده است. من با اينكه وقت زيادي ندارم، بسياري از كتابهايي را كه در باب مسـائل دفاع مقدس هست، نگاه ميكنم. براي خود مـن مفـيد است. اين كتابها را بخوانيد! بدانيد! ببينيد! شرح حال اين جوان هاي برجسته را بشناسيد! ديدار دانشجويان و دانشآموزان در سالروز سيزده آبان 8/8/87
احساس و تلقيتان اين باشد که ميتوانيد در مقابل تهاجمهاي گوناگون ايستادگي کنيد
شما جوانان عزيزي که امروز در مجموعهي بسيج حضور داريد و نيروي مقاومت، سازماندهي شما را بر عهده گرفته است، احساس و تلقيتان از مسؤوليت يک انسان در قبال اسلام بايد اين باشد که ميتوانيد مؤثر باشيد، ميتوانيد اين حرکت عظيم را سرعت ببخشيد، ميتوانيد گرههايي را باز کنيد، ميتوانيد در مقابل تهاجمهاي گوناگون ايستادگي کنيد؛ چه تهاجم سياسي، چه تهاجم تبليغاتي، چه جنگهاي رواني و چه احياناً تهاجم نظامي. و انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي و کشور ما به اين حضور مردمي و پرانگيزه و برخاستهي از ايمان، حداکثر نياز را دارد؛ چون اتکاء اين نظام به خدا و عوامل الهي است و مهمترين عوامل الهي همين ايمانهاي مردمي است؛ «هو الّذي ايّدک بنصره و بالمؤمنين.(انفال 62) خداوند به پيغمبرش ميفرمايد: خدا تو را به وسيلهي نصرت خود و به وسيلهي مؤمنين تأييد کرد. يعني يکي از مظاهر نصرت الهي، اعمال قدرت الهي، نصرت مؤمنين است. ديدار بسيجيان استان فارس 14/2/87
خود را از لحاظ علمي، ايمان و تقوا بسازيد و بصيرت خودتان را زياد كنيد
فرداي اين كشور، فرداي اين ملت، به احساس مسؤوليت امروز شما نيازمند است. احساس مسؤوليت كنيد كه چه بشود؟ كه خود را بسازيد؛ از لحاظ علمي بسازيد. از لحاظ ايمان و تقوا بسازيد. بصيرت خودتان را زياد كنيد، آگاهي هاي خودتان را نسبت به امروز و ديروز و فردا افزايش بدهيد. ده سال ديگر، دوازده سال ديگر، همه ي شما جمعيتي كه اينجا هستيد و نظاير شما در سرتاسر كشور، جوانان تحصيل كرده اي هستند كه وارد ميدان عرصه ي زندگي ملت ايران خواهند شد و بسياري از شماها مسؤوليتهايي در اختيارتان خواهد بود. رؤساي جمهور آينده، وزراي آينده، مديران آينده و برجستگان گوناگون بخشهاي مختلف آينده - آن كساني كه طراحند، برنامه ريزند، متفكرند، تئوريسين اداره ي كشور هستند - از ميان شماها پديد مي آيند؛ از ميان شماها برميخيزند. اين مديران و اين برنامه ريزان، هم بايد عالم باشند. هم به معناي حقيقي كلمه بايد متدين، پاكدامن و بصير باشند. اين نميشود، مگر اينكه شما از حالا خودتان را آماده كنيد... شما فرزندان منايد و آنچه را كه انسان براي فرزند خود دوست ميدارد، او بهترين هاست و اين، بهترين است. بايد خودتان را آماده كنيد. اين راهي كه اين ملت در پيش گرفته است، راهي نيست كه به اين زودي ها به پايان برسد؛ راه اعتلاي يك ملت است؛ راه جبران عقب افتادگي هاي يكي دو قرن اخير است. ديدار دانشجويان و دانشآموزان در سالروز سيزده آبان 8/8/87
جوان، مسؤوليت سنگينتري دارد و بايد در وجدان خود احساس كند كه نسبت به آينده اين كشور مسؤوليت دارد
شما كه عاشق سربلندي ايران اسلامي هستيد و خود را سرباز اسلام ميدانيد و همين طور هم هست، براي ساختن آينده مسؤوليت بزرگي بر دوش داريد. اين خصوصيت يك مكتب صادق و حقيقي و واقع بين است. همه مسؤولند. جوان هم كه در عنفوان شكوفايي استعدادهاست، جزو مسؤولان است؛ مسؤوليت فقط مال پيران و ميان سالان نيست، بلكه ميتوان با يك نگاهي گفت كه جوان مسؤوليت سنگين تري دارد؛ چرا؟ چون توانايي جوان، شكوفايي جوان، نيروي جوان بيش از ديگران است. جوان بايد در درون خود، در دل خود، در وجدان خود احساس كند كه نسبت به آينده ي اين كشور، آينده ي اين ملت، آينده ي اين تاريخ، مسؤوليت دارد. ديدار دانشجويان و دانش آموزان در سالروز سيزده آبان 8/8/87
تدبير ش 48
بسيج، رمز پايداري، ماندگاري و عزت ملي
وقتي با حقيقت معنا به بسيج نگاه شود، بسيج رمز پايداري و ماندگاري و عزت ملي است. جمعي از بهترين و مؤمنترين مردم در هر عرصهاي كه كشور و نظام به آن احتياج دارد، بيمحابا وارد شوند، همة توان خودشان را كف دست بگيرند، بياورند توي ميدان، اجر و مزدي هم نخواهند، نام و نشاني هم برايشان مطرح نباشد؛ اين خيلي چيز مهمي است. ما عادت كردهايم؛ مثل خيلي چيزهاي مهمي كه انسان به آنها عادت ميكند و اهميت آنها را توجه نميكند. چنين چيزي در جاي ديگري نيست.2 2 . 04/09/88 بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان كشور
ارتباط بسيج مستضعفين با سرنوشت كشور
اولين عرصهاي كه بسيج را به خود جذب كرد، عرصة دفاع از استقلال كشور و از مرزهاي كشور بود. بحث جان بود، بحث كنار گذاشتن همة لذتهاي زندگي بود؛ پير و جوان هم نشناخت؛ همه آمدند: زنها آمدند، مردها آمدند، نوجوانها آمدند، پيرهاي سالخورده آمدند وارد ميدان شدند و امتحان دادند. كدام امتحان از اين بالاتر؟ آن زمان هم بودند كساني كه حاضر نبودند از جانشان يا از مالشان يا از استراحتشان، هيچ مايهاي براي كشور و براي انقلاب و براي استقلال كشور بگذارند؛ ... مطمئن باشيد اگر حضور بسيج مستضعفين در هشت سال دفاع مقدس نبود، امروز سرنوشت كشور چيز ديگري بود؛ دشمن مسلط ميشد و اين حركت عمومي، اين هيجان عمومي، اين جواني كه خودش ميآمد، همة خانوادة خودش را هم در پشت جبهه در حال و هواي دفاع از انقلاب و دفاع از كشور و دفاع از نظام قرار ميداد، پديد نميآمد؛ اين خيلي حادثة عظيمي بود.2 2 . 04/09/88 بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان كشور
بسيج، خطشكن در همةعرصهها
بعد از دوران جنگ هم در همة حوادث، بسيج جلودار بوده است، پيشرو بوده است؛ خطشكن بوده است. اگر بحث اقتدار سياسي و ايستادگي سياسي مطرح بوده، اين جريان عظيمِ بسيج مردم در سرتاسر كشور اين شعار را تثبيت كردند، به رخ دنيا كشيدند؛ اگر بحث فرهنگي بوده است، اگر بحث سازندگي بوده است، چقدر در سرتاسر اين كشور كارهاي عظيم به وسيلة نيروهاي بسيجي انجام گرفت. حتّي در ميدانهاي علمي ... در عرصه هاي علمي، جوانان مؤمن كه خصوصيتشان همين است كه مؤمنند، دنبال نام و نشان نيستند، از همة ظرفيت استفاده ميكنند؛ هدف هم آرمانهاي نظام اسلامي است. معناي بسيجي اين است. جوانهايي با اين خصوصيات وارد ميدان شدند. امروز افتخارات كشور، ساخته و پرداختة دست همين انسانهاي خدوم و باارزش است. نشناختن اين حقايق - يعني نشناختن معناي بسيج - خود اين، ظلم به بسيج است.2 2 . 04/09/88 بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان كشور
حضور بسيج يعني ناكامي دشمن
مطمئن باشيد تا بسيج در اين كشور هست، تا اين روحية صدق و صفا و خدمت بيمزد و منت در ميان مردم ما - بخصوص جوانان ما - وجود دارد، دشمن هيچگونه لطمهاي به اين انقلاب و به اين نظام و به اين كشور نخواهد توانست وارد كند.2 2 . 04/09/88 بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان كشور
تدبير ش57
روز و شب را،با حركت زيبا و باشكوهِ خدمت به مردم غني كنيد
بسيج سازندگي و اين اردوهاي هجرت را قدر بدانيد. شما كه خودتان محورهاي اصلي اين حركت عظيم هستيد، اين را قدر بدانيد؛ از خداي متعال شاكر باشيد. مسئولين، ديگران، مديران و كساني كه دستاندركار امور هستند، آنها هم اين حركت عظيم را قدر بدانند. سال تحصيلي، درس را خوب بخوانيد، با تحقيق بخوانيد، قصدِ رسيدن به قلههاي علمي را پيدا كنيد. در دورة فراغت هم ساعات را، روز و شب را، با اين حركت زيبا و باشكوهِ خدمت به مردم غني كنيد.10 10. 31/06/89 بيانات در ديدار جهادگران بسيج سازندگي
توان خدمتگزاري را قدر بدانيد و افزايش اين گنجينة معنوي را از خدا بخواهيد
يك جمله اول عرض كنيم در والايي جايگاهي كه امروز شما جوانان عزيز[جهادگران بسيج سازندگي] قرار داريد؛ چه شما جمع حاضر در اين محفل صميمي و چه دهها هزار يا شايد صدها هزار جواني كه در همين خيل و روال حركت كردند و امروز در اينجا حضور ندارند و آن جمله اين است كه: عزيزان من! به جواني شما و گذر دوران جواني براي شما در اين برهه، هر كسي غبطه ميخورد. اين جواني، اينجور جواني كردن، اينجور دوران عزيز و گرانبهاي جواني را خرج كردن، براي هر كسي كه دوران جواني را پشت سر گذاشته است، غبطهآور است.
امروز در دنيا جوانهاي همسنّ و سال شما در ميان چه احساساتي، چه توهماتي، چه فعاليتهايي دارند اين دوران عزيز و گرانبها را ميگذرانند؟ در پيشرفتهترين كشورها غبار نااميدي، افسردگي، بيهدفي، روي زندگي زيباي جواني را پوشانده است؛ بسياري از جوانان فقط هدفشان رسيدن به آرزوهاي كوچك و حقير مادي براي خودشان هست؛ نه لذت خدمت به خلق را ميچشند، نه نيروي عظيم و كميابِ جواني را در راهي كه شايستة آن هست خرج ميكنند؛ و بسياري نه فقط هدفهاي والا ندارند، بلكه اصلاً هدف ندارند و زندگي را به صورت روزمره، غرق در ماديات، غرق در شهوات زودگذر و افسرده كننده طي ميكنند؛ از آن روح متلألئ معنوي كه يك جوان مؤمن و عاشق خدمت و متوجه به مبدأ عشق و زيبايي و حقيقت برخوردار است، آنها چيزي نميفهمند. جواني شما براي يك چنين انسانهايي - اگر چشـم بصيرت داشته باشنـد – هـم در خـور غبطه خوردن است.
قدر اين دوران را و اين جهتگيري را و اين روحيه را بدانيد؛ نعمت خدمتگزاري را و توان خدمتگزاري را كه خداي متعال به شما هديه كرده است، قدر بدانيد! خدا را شكر كنيد! افزايش اين گنجينة معنوي را از خدا بخواهيد. و اين را بدانيد كه: هر جامعهاي و هر كشوري از يك چنين سرماية عظيمي و ذيقيمتي برخوردار باشد، بدون هيچ ترديدي خواهد توانست به برترين قلههاي عزت و عظمت دست پيدا كند. و اين سرنوشت قطعي جامعة شما و ملت شماست. عامل آن هم، موتور محركِ آن هم، همين روحيهاي است كه شما داريد.10 10. 31/06/89 بيانات در ديدار جهادگران بسيج سازندگي
بركات و فوايد اردوهاي هجرت
اين كارِ اردوهاي هجرت و حركت عظيم بسيج سازندگي، يكي از بركاتش خدمترساني است كه ميليونها نفر از اين خدمت شما به صورت مستقيم بهرهمند ميشوند. از لحاظ مادي، از لحاظ امور روزمرة زندگي، از لحاظ معنوي و هدايت، بهرهمند ميشوند. شما اگر درس قرآن هم آنجا ندهيد، خودِ حضور يك جوان مؤمن و متدين و متشرع در يك مجموعة روستايي، در بين جوانان، در بين مردم، مظهر مجسم آية قرآن است؛ آنها را به دين، به انقلاب، به معنويت، سوق ميدهد. «كونوا دعاة النّاس بغير السنتكم»؛( بحارالانوار، ج 67، ص 309) شما با عمل خودتان مردم را به ايمان، به اسلام، به دين دعـوت مـيكنيـد. ايـن خـدمترسـانـي اسـت؛ خدمترساني مادي و خدمترساني معنوي. از اين مهمتر، خدمتي است كه شما به خودتان ميكنيد؛ استعدادهاي دروني خودتان را فعال ميكنيد؛ به بالقوههـايـي كـه در وجـود شما هست، فعليت ميبخشيد؛ تجربه پيدا ميكنيد؛ با زندگي مردم آشنا ميشويد؛ اين حصارهاي طبقاتي شكسته ميشود؛ واقعيتهاي زندگي را لمس ميكنيد؛ در خودتان شعف و بهجت خدمترساني را احساس ميكنيد و اين احساس را در وجود خودتان زنده ميكنيد. كسي كه لذت خدمت و كار را بچشد، از كار خسته نميشود. همانطور كه در گزارشها برادران عزيز گفتند، من هم قبلاً در گزارشها خواندهام؛ جواني كه اين لذت را در وجود خودش كشف كرد، از خدمت خسته نميشود؛ اين هم فايدة دوم كه فايدة بسيار بزرگي است.
فايدة سوم اين است كه: شما سفيران كار و تلاش خواهيد شد. وقتـي شمـا در يـك محيطي حاضر ميشويد، در كوير، در كوهستان، در نقاط دور از دسترس، در ميان مردم محروم مشغول كار ميشويد، جواني كه در آنجاست، از شما الهام ميگيرد و شما ميشويد سفير تلاش و كار و خدمت و جهاد و مجاهدت. «مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا»؛ (مائده 32) شما دلها را زنده ميكنيد؛ فايدة بزرگي است. فوايد فراواني در اين كار هست. اين جريان عظيم را حفظ كنيد.10 10. 31/06/89 بيانات در ديدار جهادگران بسيج سازندگي
حضورفزاينده جوانان، دليل حركت پوينده انقلاب
بارها من گفتهام و اين گفته شعار نيست، واقعيت است: امروز ما، هم همتمان، هم بصيرتمان، هم تواناييهاي گوناگونمان از سي سال قبل بهمراتب بيشتر است. هدايت انقلاب، روح انقلاب، جهتگيري انقلاب در ما كهنه نشده؛ چيزي كه آنها اميدش را داشتند. شاهد و دليل: همين جوانها. بهترين شاهدها همين شما جوانان عزيز هستيد؛ اين نسل پويا و بالندة بابصيرت و باهمت و آگاه كه در صحنههاي گوناگون حاضر است.
اگر صحبتِ كارهاي فناوري پيچيده است، همين جوانها هستند؛ انرژي هستهاي را هم جوانهاي ما دارند سر پا ميكنند؛ در سلولهاي بنيادي هم جوانهاي ما دارند فعاليت ميكنند؛ و در فناوري زيستي، فناوري نانو، و انواع و اقسام فناوريها، هر جا ميرويم جوانهايند؛ جوانهايي كه نه دوران جنگ را ديدند، نه امام را ملاقات كردند، نه از اول انقلاب خاطرهاي دارند. پس اين حركت، حركت پوينده و بالنده است. به ميدان عمل و خدمت و تلاش كه ميرسيم، همين حركت عظيم بسيج سازندگي را ميبينيم؛ به ميدان سياست و اعلام حضور كه ميرسيم، حركت 9 دي را ميبينيم، حركت 22 بهمن را ميبينيم، حضور عظيم در انتخابات را ميبينيم؛ اينها معنايش چيست؟ معنايش اين است كه: امروز جوانان ما - كه اكثريت قاطع ملت ما هستند - و عموم ملت ما در همان جهت حركت انقلاب اسلامي و با همان ضرب دست انقلاب، رو به فزايندگي هستند، دارند پيش ميروند. پس ما پيش رفتيم.
دشمن، درست نقطة مقابل است. آن روز قويتر بود، امروز ضعيفتر است؛ آن روز اميدش بيشتر بود و ميگفتند: ما سه روزه، بعد ميگفتند در ظرف يك هفته، بعد ميگفتند: در ظرف دو ماه، انقلاب را، نظام را، از بين ميبريم؛ امروز چنين حرفهاي گزافي كسي از اينها نميشنود؛ نااميد شدند، عقبنشيني كردند. پس اين حركت، حركتِ رو به جلوست. ما در اين پيچ عظيم تاريخي داريم با احتياط، با تدبير، با حواس جمع و با نيروي زياد جلو ميرويم. و اين به بركت چند عامل اصلي است؛ يكي از اين عوامل، شما جوانها هستيد. شما داريد كشور را جلو ميبريد. يكي از موتورهاي قوي پيشبرنده، حضور جوانهاست. همه بايد حضور جوانها را قدر بدانند. و انشاءاللَّه روزبهروز گسترش اين روحيه در بين جوانهاي ما بيشتر شود؛ چه در دختران، چه در پسران؛ چه در محيط دانشگاه، چه در محيط دبيرستانها؛ چه در محيطهاي گوناگون اجتماعي ديگر. و اين خواهد شد. حرفهاي يأسآلود، حرفهاي ناشي از افسردگي - كه غالباً علتش هـم نـوميدي و افسردگي گـويندة هميـن حرفهاست - راه به جايي نخواهد برد.10 10. 31/06/89 بيانات در ديدار جهادگران بسيج سازندگي
تدبير ش58
ايفاي نقش بسيج در دوران جنگ در همة عرصههاي داخلي و بينالمللي
بسيج امتحانهاي زيادي ... داده است. در دوران جنگ تحميلي، نسل جوانانِ قبل از شما كارهاي بزرگي در ميدان جنگ كردند. ما شكفتن گلهاي معطر استعداد را در وجود اين جوانها ديديم. جوان بيست و دو ساله، بيست و سه ساله، مثل يك فرماندة متبحر و كارآزموده عدهها را جمع ميكرد، راهنمايي ميكرد، هدايت ميكرد، در جاي خود به كار ميگرفت و پيروز ميشد؛ اينها عادي نيست. در دوران جنگ، بسيج نقش خود را ايفاء كرد. هم ارتش، هم سپاه قبول داشتند و اعتراف ميكردند كه حضور بسيج در همة بخشهاي مختلف اين جبهة طولاني و پرمشقت، يك حضور تعيين كننده است.
جنگ تحميلي تمام شد؛ سطحينگرها خيال ميكردند بسيج هم تمام شد؛ اما بسيج ماند، چون مجاهدت باقي بود، چون ميدان مجاهدت ادامه داشت. هر جا مجاهدت هست، در آنجا حضور بسيج هست؛ مجاهدت در ميدان علم، مجاهدت در ميدان سياست، مجاهدت در ميدان فعاليتهاي اجتماعي، مجاهدت در ميدان وسيع و عرصة عظيم بينالمللي. اين مجاهدتها ادامه دارد و همچنان ادامه خواهد داشت.5 5. 02/08/89 بيانات در ديدار هزاران نفر از بسيجيان استان قم
بصيرت، اخلاص، عمل بهنگام و به اندازه را هميشه با يكديگر توأم كنيد
تا امروز بسيج رشد داشته است. پيشرفت بسيج در ابعاد مختلف، همان پيشرفتي است كه مورد انتظار هر كسي است كه بسيج را ميشناخت؛ هم رشد كمّي داشته است، هم رشد كيفي و معنوي، هم ايستادگي در مقابل مزاحمها و معارضهاي مؤثر در دل انسان و تكاندهندة دل انسان؛ يعني وسوسهها. بسيج در اين زمينهها امتحان خود را داده است.
آنچه كه براي همة ما، براي همة بسيجيان عزيز، براي جوانها در هر نقطهاي از اين عرصة عظيم كه مشغول كار هستند، بايد به عنوان شاخص مطرح باشد، عبارت است از اين سه عنصر: بصيرت، اخلاص، عمل بهنگام و به اندازه. اين سه عنصر را هميشه با يكديگر توأم كنيد و در نظر داشته باشيد. اين عناصر سهگانه بايد براي ما شاخص باشد؛ بصيرت، اخلاص، عمل بهنگام و به اندازه. آنچه كه راه را مشخص ميكند، بصيرت است. ... بسيجيان در قبال پيچيدگي اوضاع توانستهاند در ذهن خود و فكر خود و شخصيت خود پيچيدگي ايجاد كنند و بشناسند؛ قضاياي سال 88 اين را نشان داد. ممكن بود خيليها اشتباه كنند و خيليها هم اشتباه كردند؛ اگرچه اكثر آن كساني كه اشتباه كرده بودند، به فاصلة كمي اشتباه را تصحيح كردند؛ اما حركت عظيم بسيج، اين شاخص بصيرت و اين پرچم بصيرت را براي خود حفظ كرد؛ اشتباه نكرد؛ همانطور كه اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) فرموده بود: «لاَ يُعرَفُ الحَقَّ بِالرِّجالِ»؛ با چهرهها نميشود حق را تشخيص داد. ... عمل بهنگام و به اندازه ... لحظهها را بايد شناخت. اگر چنانچه انسان وقتشناس نباشد، نداند كدام كار را در كجا بايد انجام داد، ممكن است خطاهاي بزرگي از انسان سر بزند.5 5. 02/08/89 بيانات در ديدار هزاران نفر از بسيجيان استان قم
لزوم تقويت هويت درخشندة بسيج و افزايش شور انقلابي
دشمن در يك برههاي - كه امروز هم دنبالههايش كم و بيش هست - در تبليغات گوناگون جهاني، عليه بسيج متمركز شد. آنچه توانستند، گفتند. بسيج را بمباران تبليغاتي كردند، براي اينكه او را از چشم مردم بيندازند، اما نتوانستند؛ «يُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ ».( يونس 82) خداي متعال نميگذارد اين حقيقت روشن پنهان بماند؛ لذا بسيج بحمداللَّه روزبهروز آبرويش در كشور ما بيشتر شده است. در سرتاسر كشور، جوانها در بخشهاي مختلف، به بسيج به چشم يك هويت درخشندة باعظمتِ مظهر عزم و اراده نگاه ميكنند؛ اين را شما بسيجيها بايستي تقويت كنيد؛ اين را با توجه به همان سه عنصري كه گفته شد - عنصر بصيرت، عنصر اخلاص، عنصر عمل بهنگام و به اندازه - تقويت كنيد. افراط نبايد باشد، تفريط هم نبايد باشد. توجه كنيد كه افراط هم همان اندازه ضرر ميزند كه تفريط. عمل نكردن يقيناً مضر است، عمل افراط آميز هم به همان اندازه مضر است؛ مراقب باشيد. شور انقلابي را اندكي نبايد كاهش داد. انگيزة انقلابي بايد روزبهروز در دلهاي من و شما افزايش پيدا كند. اين كوههاي گوناگون مشكلاتي كه بر سر راه مستضعفين عالم قرار دارد، جز با قدرت عزم و ارادة پولادين مؤمن برداشته نخواهد شد. هدف فقط سر و سامان دادن به وضع كشور نيست. دنياي اسلام، بلكه جامعة بشريت نيازمند كمك به آنها از سوي اسلام و امت اسلامي است.
مشكلات زيادي در سر راه هست؛ عزم و اراده لازم است، نگاه به دوردست لازم است. اين عزم و اراده بايد باقي بماند، اين شور انقلابي بايد روزبهروز افزايش پيدا كند. ... اين شور انقلابي بايد باقي باشد؛ اما مواظب باشيد اين شور و هيجان انقلابيِ باارزش در جاي خود مصرف شود - نابجا مصرف نشود - اين احتياج به تأمل، تفكر، آگاهي و بصيرت دارد.5 5. 02/08/89 بيانات در ديدار هزاران نفر از بسيجيان استان قم
تدبير ش 60
بسيجي، پيشتاز در همة عرصهها
اهميت ديگر بسيج در اين است كه: بسيج داراي يك جهت و يك بعد و متوجه يك منظور نيست. بسيج با اينكه هنر نظامي دارد و در خطوط مقدم ميدان نبرد، هر جا كه لازم بوده است، قرار گرفته و سختترين كارها را به عهده گرفته و انجام داده است، همهكاره است؛ يعني در همة ميدانها وقتي بسيج حضور داشته باشد، پيشرو است، پيشتاز است. امروز جوانان بسيجي ما در ميدان علم هم پيشرو و پيشتازند. اساتيد بسيجي ما هم در كار علمي جزو موفقترينها هستند. هنرمندان بسيجي ما هم - آن كساني كه با روح بسيج وارد ميدان هنر شدند - موفقيتهاي بيشتر و بهتري پيدا كردند و توانستند مخاطبان بيشتري را جذب كنند. در هر ميداني وقتي با روحية بسيجي، با اخلاص بسيجي، با ايمان بسيجي، با شجاعت و شهامت بسيجي، با قدرت ابتكار بسيجي وارد شوند، ميتوانند كارهاي بزرگي را انجام دهند. اين، حقيقت بسيج است.1 1. ۸۹/۰۹/۰۴ بيانات در جمع 110 هزار بسيجی در روز عيد غدير
درگيري و چالش وجود دارد؛ بايد خودتان را آماده وبصيرتتان بهروز نگه داريد
عزيزان من! بسيجي شديد، مبارك است؛ اما بسيجي بمانيد. ايستادگي در راه، مهم است. بسيجي ماندن متوقف به اين است كه دائم خودمان را مراقبت كنيم، مواظبت كنيم و از راه بيرون نرويم. ملت ايران كار بزرگي انجام داده است. كار بزرگ اين است كه دنيايي را كه يكجا و چهار اسبه به سمت جهنم حركت ميكرد و ميتاخت، يك نهيب زده است، يك بخشي را جدا كرده است. امروز جمعيتهاي عظيمي از مردم دنيا متوجه حقيقت شدهاند و ملت ايران به عنوان پيشتاز و پيشرو، راه را تغيير داده است و مسير را عوض كرده است. مسير جوامع انساني بايد به سمت خدا باشد؛ بايد به سمت بهشت باشد، بايد به سمت حقيقت باشد. خوب! بديهي است كه شما ملت ايران اين كار بزرگ را انجام دادهايد. اهل باطل كه ساكت نمينشينند. آن كساني كه وجودشان وابستة به باطل و ناحق است، وابستة به ظلم است، وابستة به لگد زدن بر سر ملتهاست، اينها كه آرام نمينشينند كه ملت ايران فرياد حقيقت و هدايت بدهد، دنيا را بيدار كند، بشريت را بيدار كند؛ اينها معارضه ميكنند. البته اگر ما ايستادگيمان را ادامه دهيم، اين معارضه نهايت روشني دارد؛ « وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ».( حج 40) خداي متعال، بهتحقيق و بدون ترديد، نصرت را براي كساني قرار داده است كه به طرف حق حركت ميكنند و دعوت ميكنند؛ و ما اين را تجربه كردهايم. سي سال است كه دشمنان عليه ملت ايران دارند تلاش ميكنند، كار ميكنند؛ اما ملت ايران به بركت ايستادگي خود، به بركت ايمان خود، روزبهروز قويتر شده است؛ دشمن هم روزبهروز ضعيفتر شده است. امروز قدرت ايستادگي ما از بيست سال پيش بيشتر است، از سي سال پيش بيشتر است؛ اين تجربة ماست. پس نهايت اين مبارزه، پيروزي اسلام و مسلمين است. اما بايد توجه داشته باشيد كه درگيري و چالش وجود دارد؛ بايد خودتان را آماده نگه داريد، خودتان را بهروز نگه داريد، بصيرتتان را بهروز نگه داريد، اخلاصتان را بهروز نگه داريد، بهروز بسيجي باشيد و بسيجي بمانيد؛ اين رمز موفقيت ملت ايران و جامعة عظيم ايراني است.1 1. ۸۹/۰۹/۰۴ بيانات در جمع 110 هزار بسيجی در روز عيد غدير
تدبير ش 71
شاكله و عرصههاي حضور بسيج
بسيج، جمع فداكاري از مردمند، براي مردم؛ تشكيل يك مجموعهاي در حركت عظيم يك ملت مجاهد. حضور در دفاع، حضور در علم، حضور در هنر، حضور در سازندگي، حضور در سياست، در فرهنگ، در كمك به مستضعفان، در كمك به درماندگان، در توليد، در فناوري، در پيشبرد مسائل گوناگون كشور، در ورزش، در درخششهاي بينالمللي، در هر كار خير؛ اين حركت بسيج است؛ حركتي مردمي، براي مردم، در دل مردم، از خود مردم، از همة قشرها، زنان، مردان، جوانان، پيران، نوجوانان، از اصناف گوناگون؛ يعني تشكيل يك مجموعة حزبالله واقعي.12 6/9/90 بيانات در ديدار اقشار نمونه بسيج سراسر كشور
تدبير ش 78 شهريور و مهر 91
نقش حضور بسيج و حرکت بسيجي در پيشرفت
هر جا حضور بسيج و حركت بسيجي در هر ميداني احساس شده است، ما پيشرفت داشتهايم؛ اين يك تجربة مهمي است. كشور در آينده مسائل مهمتري در پيش دارد - نميگويم مشكلات مهمتر - ممكن است مشكلات روزبهروز كاهش پيدا كند، اما مسائل مهمتري هست، كارهاي بزرگتري هست. ما كه نميخواهيم بهعنوان يك ملت، دور خودمان حصار بكشيم؛ كه اگر اين كار را هم بكنيم، رشد متوقف نخواهد ماند؛ اما نگاه ما، نگاه وسيع است؛ در طول تاريخ و در عرض جهان، اين نگاه، گسترده است. ملتي با يك چنين آرمانهايي، با يك چنين همت بلندي، با يك چنين افق دوري، خيلي مسائل در پيش دارد. اين مسائل احتياج دارد به خصوصياتي كه در مجموعة بسيج هست. بنابراين راجع به بسيج هرچه گفته شود، مداقه شود، بر روي خصوصيات تكيه شود و تعمق شود، زيادي نيست.31 31.۹۱/۰۷/۲۴ بيانات در ديدار بسيجيان استان خراسان شمالي
قضاوت نابجا در مورد بسيج
بعضيها ميترسيدند. بعضيها از پيش قضاوت ميكردند كه نميشود - اصلاً ميگفتند نميشود - هرجا هم حضور بسيجي بود، مخالفت ميكردند. من ميديدم مردان مؤمنِ باصلاحيتِ ارتشِ منظمِ آن روز ما استقبال ميكنند از اينكه مجموعة بسيج با آنها و همراه آنها باشد؛ اين را من خودم در دوران جنگ مكرر ديدم؛ در پادگان ابوذر، در جنوب، در شمال غرب. خود فرمانده ارتشي اصرار داشت كه مجموعة بسيجي با او همراه باشند! دوست ميداشت، استقبال ميكرد! اينجا در تهران يك عدهاي نشسته بودند، نق ميزدند كه آقا! چرا اينها وارد شدند؟ چرا بدون اجازه رفتند؟ چرا فلان اقدام را كردند؟ از حضور بسيجي ناراحت بودند. چون اميد نداشتند، مأيوس بودند، ميگفتند نميشود كاري كرد؛ اما وقتي كه وارد شدند، ديدند اين ورود، اميدآفرين است؛ همة اين استعدادها را جوشش ميدهد.31 31.۹۱/۰۷/۲۴ بيانات در ديدار بسيجيان استان خراسان شمالي
تدبير ش 78 شهريور و مهر 91 حذفيات
بسيج، همزاد انقلاب
بسيج همزاد انقلاب است. شايد به يك معنا بشود گفت كه حضور بسيجي مردم، خود موجب پيروزي انقلاب شد، يا موجب پديد آمدن انقلاب شد. جوانهاي داوطلب، علاقهمند، قبل از انقلاب در همه جا ... در عرصههايي وارد شدند، ايستادگي كردند، حضور مؤثر پيدا كردند. اين تلاشها در سرتاسر كشور جمع شد، شد حركت عظيم انقلابي ملت ايران. بنابراين به اين معنا، ولادت بسيج، قبل از ولادت انقلاب است؛ اما با پيروزي انقلاب، بسيج به شكل كنوني - كه خصوصيات منحصربهفرد اين پديدة شگفتآور را عرض خواهم كرد - تولد يافت. بنابراين ميتوان بسيج را همزاد انقلاب معرفي كرد.31 31. ۹۱/۰۷/۲۴ بيانات در ديدار بسيجيان استان خراسان شمالي يا .12 12. ۹۱/۰۷/۲۴ بيانات در ديدار بسيجيان استان خراسان شمالي
بسيج، کليد طلايي
كساني كه اهل تأمل و تدبرند، حدس بزنند كه چرا در شعارهاي كساني كه حرف و نفس و حركت خودشان را از راديو اسرائيل ميگيرند، در درجة اول، شعار بر ضد بسيج است؟ آيا خودشان ميفهمند كه چرا شعار بر ضد بسيج ميدهند، يا نميفهمند؟ اين را من نميتوانم قضاوت كنم. اما اين، حقيقت كار است. اين كليد طلايي حل بسياري از مشكلات آينده، مورد بغض و عداوت آن كساني است كه نميخواهند آينده، آيندة خوبي و سرافرازي و موفقيتآميزي براي نظام جمهوري اسلامي باشد؛ لذا ميخواهند اين كليد طلايي را بشكنند؛ لااقل در چشم من و شما آن را كوچك كنند. البته نخواهند توانست و معلوم است.31 31. ۹۱/۰۷/۲۴ بيانات در ديدار بسيجيان استان خراسان شمالي يا .12 12. ۹۱/۰۷/۲۴ بيانات در ديدار بسيجيان استان خراسان شمالي
تدبير ش 79 (مهر) آبان و آذر 91
لزوم گسترش روزافزون كيفي و كمّي كارهاي بسيج
كشور ما، ملت ما، انقلاب ما و تاريخ ما به بسيج نيازمند است و بسيج به كيفيتبخشيدن روزافزون به خود نيازمند است و اين كاري هم كه شما برادران و خواهران عزيز اشتغال داريد، بخش مسئلة مربوط به «صالحين» و اين طبقات «صالحين»، از كارهاي بسيار خوب و برجسته است و در طريق همين تكميل بسيج قرار دارد كه انشاءالله روز به روز بايد آن را كاملتر كرد. كيفيتها بايد بالا برود؛ البته كيفيّت بر كمّيّت ترجيح دارد، لكن كمّيّتِ با كيفيّت هم داراي اهميت است؛ يعني گسترش سطحي و عرضي همراه با عمقيابي، هر دو بايد مورد توجه قرار بگيرد. امروز دنياي اسلام محتاج اين حركت بسيجي است.8
8. ۹۱/۰۹/۰۱ بيانات در ديدار جمعي از بسيجيان و فعالان طرح شجرة طيبة «صالحين»
تدبير ش 85 آبان و آذر92
بسيج و امتحان صداقت
بسيج در باب صدق ... امتحان صداقت را داده است؛ در جنگ تحميلي، در دفاع مقدّس كه روزگار سخت كشور بود، بسيج امتحان داد؛ بعد از دوران دفاع مقدّس و قضاياي بعد هم تا امروز، بسيج همهجا امتحان صداقت خودش را داده است. سازمان بسيج و مجموعة بسيج نشان داده است كه صـداقـت دارد. ... حـضـور در صـحـنـه يكـي از مهمترين كارهاست؛ تواناييهاي بسيج، تواناييهاي كارگشا و گرهگشاست. امروز خوشبختانه در درون مجموعـة بسيج، شخصيّتهـاي بـرجستة علمـي، شخصيّتهـاي هنري، شخصيّتهـاي اجتماعـي، شخصيّتهاي سياسي، فعّالان اجتماعي، متنفّذين در ميـان مـردم كم نيستند؛ بسيج، تـا امـروز يك مجموعة انسانـي رو بـه رشد و رو بـه تعالي بـوده است؛ بعد از اين هم بايد همين باشد.8
8. 29/08/92 بيانات در ديدار پنجاه هزار فرمانده بسيج سراسر كشور در مصلاّي امام خميني(ره)
تدبير ش91 – آبان و آذر 93
عرصههاي بيپايان حضور بسيجيان
امّا عرصهها. عرصهها بيپايان است. عرصهها هيچ محدوديتي نـدارد. عـرصة دفـاع، عـرصة سياست، عرصة سازندگي، عـرصة اقتصاد، عـرصة هنر، عرصة علم و تحقيق، تشکّلهاي مذهبي، عزاداريها؛ همهجا و همهجور؛ اينها عرصههاي حضور بسيج است؛ همهجا در همة اين مراکز هم ما الگو داريم؛ الگوهاي برجستهاي داريم که اينها نشان دادند که برجستهاند، بزرگاند. در جنگ سرداران بزرگي داشتيم، شخصيتهاي برجسته؛ حالا بعضيها نخبة علمي بودند، آمدند در جنگ شدند سرباز و فعّال و تفنگبهدست؛ مثل مرحوم شهيد چمران. چمران يک نخبة علمي بود، نخبة هنري هم بود؛ خودش به من ميگفت: من در عکّاسي هنرمندم. آمده بود جنگ، لباس نظامي پوشيده بود، شد نظامي؛ [امّا] قبل از اينکه وارد اين ميدان بشود، نخبه بود. بعضي قبل از اينکه وارد اين ميدان بشوند، نخبه نبودند. اين ميدان، آنها را بـه فلک رسانـد؛ مثل اوستا عبدالحسين بنّا، )شهيد عبدالحسين برونسي) که يک شاگرد بنّا بود؛ وارد ميدان جنگ شد، رسيد به خورشيد، اوج گرفت، نخبه شد، آن هم چه نخبهاي! اينها برجستهاند. ما در علم و تحقيق نخبههاي برجستهاي داريم، مثل مرحوم کاظمي آشتياني که اين سلّولهاي بنيادي و اين تشکيلات عظيم را راه انداخت و انسانهاي زيادي را تربيت کرد - همکارانش هم همانجور هستند؛ امروز هم بحمدالله اين حرکت ادامه دارد - يا مثل شهيد شهرياري؛ که اين روزها اسم شهيد شهرياري را ميآوريم، چون اين روزها سالگرد شهادت او است؛)شهيد مجيد شهرياري در تاريخ ۱۳۸۹/۹/۸ در يک حملة تروريستي به شهادت رسيد.) بقيه هم همينطور: رضايينژاد، عليمحمّدي، احمدي روشن؛ اينها نخبگاني بودند در وادي علم و تحقيق که بسيجيوار کار کردند؛ شهيد شهرياري بسيجيوار کار کرد. آن روزي که درها را به روي ملّت ايران خواستند ببندند - با آن شيوههايي که حالا خيليها از آحاد مردم در تلويزيون، در خبرها چيزهايي را شنيدند، خيليها هم پشت پرده است که بعدها روشن خواهد شد که چقدر خباثت کردند - که محصول اين راديوداروها به دست مردم نرسد و جمهوري اسلامي دچار مشکل بشود و گفتند: نميفروشيم! که اين مرکز تهران تعطيل بشود، اينها - مرحوم شهيد شهرياري – هم مشغول کار شدند، تلاش کردند، که بعد آمدند به ما گفتند که توانستيم بيست درصد را توليد کنيم، بعد هم آمدند به ما اطّلاع دادند که ما لولة سوخت و صفحة سوخت را هم ساختيم؛ دشمن [متحير] ماند. اين کار، کار بسيجي بود؛ اين کار، کار معمولي نبود. در همة اين ميدانهايي که ذکر کرديم، هزاران انسان بزرگ بودند و هستند و تلاش کردند که بعضي را اسم آورديم.7 7. 06/09/93 بيانات در ديدار اعضاي مجمع عالي بسيج مستضعفين به مناسبت هفتة بسيج
حضور بسيج در عرصههاي مختلف عمل
ما بسيج را از اوّل تا امروز در ميدانِ عمل ديدهايم؛ در عرصههاي مختلف امّا همه عمل. در دفاع مقدّس - جنگ هشتساله - در سازندگي؛ در فنّاوريهاي متنوّع - از سلّولهاي بنيادي بگيريد تا انرژي هستهاي، اينها کار بسيج اسـت - از حـضـور پـزشکان در بيمارستانهايي نزديک به خطّ مقدّم جبهه، که بنده خودم در آن دوران ديدم اين بيمارستانها را که دشمن با خمپارههاي کوتاهبُرد ميتوانست اين مراکز را بزند. پزشکان از تهران، از شهرستانها آماده بودند، بهمجرّد اينکه از مرکز جبهه به آنها اطّلاع داده ميشد که راه بيفتند، کيفشان، ساکشان حاضر بود و راه ميافتادند ميرفتند در آنچنان موقعيتي کار ميکردند؛ از فعّاليتهاي هنري بسيجي، کارهاي هنري برجسته، فعّال و مؤثّر که روزبهروز هم بحمدالله تا امروز تکامل پيدا کرده؛ همهجا بسيج را ما در ميدانِ عمل ملاحظه کردهايم. منتها عرصه، عرصة بسيار وسيعي است ... از عمل علمي، تا عمل هنري، تا عمل جنگي، تا عمل سازندگي، تا عمل اقتصادي و همة اينها.7 7. 06/09/93 بيانات در ديدار اعضاي مجمع عالي بسيج مستضعفين به مناسبت هفتة بسيج
مطالبة کارهاي بزرگ از بسيج تکرار در ح5
کارهـاي بـزرگ بخواهيـد از عناصر بسيج؛ کارهاي بـزرگ از بسياري از مردم پراستعداد ملّت ما بـرميآيد. دولت هم البتّه بـايـد کمک کند؛ دستگاههاي دولتي در بخشهاي مختلف بايد به رشد و گسترش بسيج کمک کنند. به اين مسائل اقتصادي هم - همانطور که قبلاً گفتيم که پاية اقتصاد مقاومتي عبارت است از: تقويت توليد داخلي و کاهش وارداتي که يا غيرضروري است يا مشابه داخلي دارد - مسئولين دولتي توجّه کنند و آنها از بسيج کمک بگيرند؛ با اين وضعيت بنده ترديد ندارم که انشاءالله آينده متعلّق به ملّت ايران است؛ همچنانکه بارها گفتيم.7 7. 06/09/93 بيانات در ديدار اعضاي مجمع عالي بسيج مستضعفين به مناسبت هفتة بسيج
تدبير ش92 – دي و بهمن 93
ضرورت بکارگيري ظرفيت دانشجويان بسيجي تکرار در و11
بنده عقيدهام اين است که اگر حتّي در مسئلة هستهاي هم همانجور که آنها ديکته ميکنند ما پيش برويم و قبول کنيم ديکتة آنها را، باز هم حرکت مخرّب آنها و تحريمهاي آنها برداشته نخواهد شد؛ انواع و اقسام مشکلات را باز هم درست ميکنند؛ چون با اصل انقلاب مخالفاند. البتّه بنده معتقدم ظرفيت جوانان ما، ظرفيت بسيار بالايي است. همين دو روز قبل از اين، دانشجويان بسيجي به بنده پيغام دادند و گِله کردند که چرا شما در پيشرفت هدفهاي انقلاب اسلامي از ما دانشجوها استفاده نميکنيد؛ حرف مهمّي است. دانشجوي مشغول تحصيل توقّع دارد و به بنده پيغام ميدهد که چرا از وجود ما در مسائل مهمّ انقلاب در منطقه ـ چه مسائل نظامي و امنيتي، چه مسائل گوناگون ديگر ـ استفاده نميکنيد؛ روحية جوانهاي ما اين است. روحية ملّت ايـران را شما در بيستودوّم بهمن ديـديـد. حالا از آنطرف دولـت زورگـوي قلـدر آمـريکا که بـا همة شکستهايـي که در منطقه خوردهانـد از زورگويـي دست برنميدارند، از اين طرف هم دنبالهروهاي اروپايياش باز تحريم جديد [اعمال] ميکنند.13 13. 93/11/29 بيانات در ديدار مردم آذربايجان
|