محمد صادق موسوی گرمارودی، چاپ اوّل، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380، 144 ص، رقعی، فارسی.
در روزگار ما که تغییر و تحولات سخت گریبان آدمی را گرفته است، تنها یک تلاش، نویدبخش رهایی انسان خواهد بود و آن، بهره گیری از آموزه های حوادث بزرگ تاریخ بشریت است؛ و چه حادثه ای بزرگ تر وسازنده تر از حادثه عاشورا؟!
«کربلا» عصاره تاریخ است و «عاشورا» آبروی عشق؛ و «محرّم» هویت شیعه. آن گاه که بحران معنویت با جهل مردم دست در دست هم، جامه حق بر باطل پوشاندند، اندوه بارترین واقعه تاریخ رخ داد. افسوس که ندای حق طلبی عاشورا هرگز به درستی شنیده نشد و کژفهمی ها و غرض ورزی ها سیمای حقیقی اش را وارونه جلوه داده است!
کتاب «در آئینه عاشورا» تلاشی است برای شناساندن بیشتر ریشه های انقلاب حسینی و انگیزه های مخالفان آن؛ ولی نه به گونه ای که درسی باشد برای مردمان آن روزگار. بلکه افشاگری یی باشد علیه مخالفان آن؛ گرچه در صف دوستان باشند و نیز شاهد و حجتی باشد بر دوستان؛ گرچه ندانند در صف دشمنان ایستاده اند.
آنچه بیشتر، نویسنده را آزرده ساخته و او را وادار کرده تا دست به قلم برد و تحلیلی واقع بینانه تر از حادثه عاشورا ارائه دهد، رویکرد برخی به اصطلاح روشن فکران و مطبوعات چی های این عصر و زمانه است که می اندیشند هر لحظه، باید پای در رکاب تغییرات و تحوّلات مدرنیته کرد و چالاک، او را به هرسوی که می رود، همراهی کرد. غافل از آن که سواره نیستند؛ بلکه سیاهی لشکری شده اند و خدایان مدرنیته به هر سوی که اراده کنند، آنها را به دنبال خود می کشند. روشن فکرانی که واقعه عاشورا را داستانی کهنه به حساب می آورند و آن را مربوط به زمان گذشته و پیشینیان و نه عصر مدرنیته، قلمداد می کنند و یادآوری آن را ترویج خشونت و عصبیّت قومی می دانند.
نویسنده با ترتیب دادن نوشته خود در هفت قطعه، به تحلیل و بررسی تاریخ صدر اسلام و اندکی قبل از آن، تا حادثه عاشورا پرداخته و بیشترین همّت خود را به بررسی دگرگونی ارزش های اسلامی و تحریف سنّت نبوی و جدا سازی بعثت از غدیر توسط مشرکان و منافقان نهاده است و اذهان را به پیامد این فاجعه عظیم معطوف کرده است.
قلم روان و عبارت های دلنشین نویسنده، گرچه اثری کوتاه را خلق کرده است، اما با اطمینان می توان مطالعه آن را به عموم، بویژه نسل جوان جستجوگر، که هم ریشه در آرمان های عاشورا دارد و هم ناخواسته خود را در روزگار پرطمطراق تجدّد و مدرنیته می بیند، پیشنهاد کرد.
قطعات هفت گانه کتاب، از این قرار است: برداشتی آزاد ـ مخالفین عاشورا ـ شرایط آماده ـ وقتی ستم قانون می شود ـ خفقان اموی ـ باطل در لباس حق ـ جوابی بر آن گفتار.
گفتنی است قطعه هفتم مشخصاً به پاسخ گویی یکی از مقالات، که برداشتی انحرافی و مغرضانه از حادثه عاشورا داشته و در یکی از روزنامه ها به چاپ رسید، پرداخته است.
در پایان، فهرستی از نمایه ها به کتاب ضمیمه شده که مراجعه به متن کتاب را آسان تر نموده است.