سابقه اختلاف مرزی ایران
و عراق
قرار داشتن ايران در منطقه غرب قاره آسيا
و موقعيت ممتاز آن به عنوان چهارراهي كه به شاهراههاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي،
نظامي و مدني دنيا و منطقه حياتي خاورميانه تسلط دارد، همواره حاكمان كشورهاي
همسايه و غير همسايه را كه در پي كسب قدرت بودهاند مورد وسوسه قرار داده است.
آخرين آنها صدام حسين حاكم نظامي عراق بود.
حدود مرزهاي كشورمان را از زماني كه آرياييها
در آن مستقر شدند و دولت ماد و بعد از آن امپراطوريهاي بزرگ هخامنشي، اشكاني و
ساساني را به وجود آوردند، در كتابهاي درسي شرح داده شده است.
در اينجا تنها
اشارهاي كوتاه به ميان رودان يا به قول اعراب بين النهرين(mesopota mia) سرزمين عراق
كنوني داريم.
قبل از اسلام
عراق كنوني كانون عمدهي فرهنگ ايراني بود، غير از تيسفون كه 900 سال پايتخت امپراطوريهاي اشكاني و ساساني بود. در اين
منطقه دوازده استان ايراني قرار داشت كه به (دل ايرانشهر) معروف بودند.
كلمه عراق يا
اراك هم از زبان فارسي گرفته شده و به معني سرزمين ايرها يا ايرانيان و نيز كنار
رودخانه است. نام پايتخت عراق نيز از يك واژه ايراني گرفته شده است. (بغداد يا بغ
دات به معني شهر خدا يا داده خدا است.)
پس از آنكه
ايرانيان اسلام را پذيرفتند، كشوري به نام عراق وجود خارجي نداشت و بيشتر كشورهاي
اسلامي فعلي از جمله ايران و عراق كنوني جزيي از حكومت بزرگ اسلامي بودند. در
زماني كه بغداد مركز خلافت حكومت بزرگ اسلامي بود نام و عنوان حكومت، حكومت اسلامي
بود. نه حكومت عراقي يا عربي و در آن زمان هم اداره حكومت و رسيدگي به كارهايي كه
نياز به تخصص و دانش روز داشت، توسط دانشمندان ايراني انجام ميشد و حاكمان عرب
غير از كارهاي تشريفاتي و نه چندان مهم كاري براي مردم و حكومت نميكردند.
وقتي كه
امپراطوري عثماني قسمتهاي زيادي از كشورهاي اسلامي را تحت فرمان خود در آورد، در
ايران هم صفويان به حكومت رسيدند.
هنگاميكه شاه
اسماعيل در سال 1501 ميلادي حكومت صفوي را پايهگذاري كرد مرزهاي غربي ايران را
حدود رودخانه فرات در مركز عراق كنوني قرارداد. علت اين مرزبندي مشتركات مذهبي و
فرهنگي مردم ساكن در منطقه ميان رودان با ساير نقاط ايران بود، كه به دليل حضور
حكومتهاي ايراني در قبل از اسلام در اين مناطق وجود داشت. علي رغم شكست سنگيني كه
شاه اسماعيل در سال 1514 ميلادي از سلطان سليم در جنگ چالدران كه به علت نداشتن
سلاحهاي روز مثل تفنگ بود، خورد. اين مرزبندي ادامه داشت و ساكنان مناطق ميان
رودان رابطه محكمي با دولت مركزي ايران داشتند. همزمان با جانشيني فرزند يازده
ساله شاه اسماعيل يعني شاه طهماسب در سال 1524 ميلادي تا زمان حكومت شاه عباس اول
در سال 1587 ميلادي دولت عثماني با استفاده از برخي اختلافات داخلي ايران قصد تصرف
قسمتهاي غربي کشورمان را داشت که عراق نيز جزئي از آن بود. به ايران حمله كرد و سرانجام
از اين يورشها ناكام ماند و اين جنگها به نفع ايران تمام شد.
در سال 1628
ميلادي شاه صفي الدين صفوي حاكم ايران شد. بيلياقتي و بيتدبيري او باعث شد اوضاع
كشور به هم ريزد و همسايگان هم از اين شرايط سوء استفاده كنند. هنديها به
قندهار، ازبكها به خراسان و عثمانيها به ايالتهاي غربي ايران يعني ارمنستان،
گرجستان و ميان رودان، حمله کردند. ثمره جنگهاي
ايران و عثماني عهد نامه صلحي بود كه بين شاه صفي الدين و سلطان مراد عثماني بسته
شدو به عهدنامه ذهاب معروف است. اين شرايط تقريباً 94 سال طول كشيد.
بار ديگر در سال 1724 ميلادي اختلافات داخلي در ايران اوج گرفت و اين آشفتگي باعث
شد علاوه بر بخشهايي از شرق و شمال كشور مرز غربي ايران نيز به قدري تغيير كند كه
همدان و كرمانشاه نيز به عثمانيها واگذار شود. عهدنامه ننگيني كه ماركي روبناك
سفير فرانسه در عثماني ترتيب آن را در سال 1724 ميلادي داد و به موجب آن
بخشهاي زيادي از شمال و غرب ايران به روسها و عثمانيها واگذار شد براي ملت ايران
خيلي دردناك بود.
يكسال بعد از
اين حادثه غم انگيز روسها مجبور شدند به خاطر تلفات زيادي كه در سرزمينهاي اشغالي
ايران مي دادند اين مناطق را ترك كنند و آن را به ايران برگردانند. تركان عثماني
هم پس از بيست سال جنگ با سردار نامدار ايران، نادرشاه افشار به اين نتيجه رسيدند
كه توان مقابله با او را ندارند و مجبور شدند در سال 1735 با قبول شكست سنگين تمام
سرزمينهاي اشغال شده را به ايران برگردانند. نادرشاه پس از بيرون راندن عثمانيها
سراغ افغانها رفت و براي سركوب آنها تا دهلي پيش رفت و دوباره سراغ تركان عثماني
آمد. نادر در نوبت
دوم جنگ با عثمانيها بدون كوچكترين مقاومتي از سوي آنها به بغداد رسيد و اين شهر
را كه يك حاكم ترك به نام احمد پاشا داشت محاصره كرد. دستاورد اين حمله اين بود كه
حاكم عثماني كه در آن زمان عنوان خادم الحرمين شريفين را در عربستان داشت، قبول
كرد كه شيعيان هم مانند مذاهب ديگر اسلامي در مراسم حج امير الحجاج يا سرپرست حجاج
داشته باشند و شيعيان بعد از آن توانستند به فعاليتهاي خود در مراسم حج، سازمان
بدهند.
دستاورد ديگر
اين لشكركشي نيز فتح شهرهاي سامراء، نجف، كربلا و كركوك به دست نادرشاه بود.
نادرشاه در سال
1746 ميلادي قرارداد صلحي را با دولت عثماني امضاء كرد و علاوه بر اينكه
دستاوردهاي خود را حفظ كرد به اختلافات ايران و عثماني براي مدتي پايان داد.
اختلافات ايران
با همسايه غربي خود تا سال 1913 ميلادي ادامه داشت و ايران مجبور شد در سالهاي
1437 ميلادي تا 1913 ميلادي در بيش از بيست و پنج جنگ به مقابله با تجاوز دشمنان
خود در مرزهاي غربي پاسخ دهد. كشور كنوني عراق در سال 1913 ميلادي با تلاشها و مداخلههاي
انگليسيها و پس از جنگ اول جهاني پديد آمد. انگليسيها پيش بيني ميكردند اگر جنگ
جهاني ديگري شروع شود و ايران در اين جنگ بي طرف باشد به آنها اجازه استفاده از
اروند رود را نميدهد. در سال
1937 ميلادي بانيرنگ و فشار بر ايران پيماني را بين ايران و عراق به امضاء رساندند
كه خط تالوگ را در اروند رود براي ايران در روبهروي بندرهاي آبادان و خرمشهر به
رسميت ميشناخت. اين پيمان يكطرفه و استعماري موجب دامن زدن به اختلافات ايران و
عراق شد. وقتي در سال 1958 ميلادي انقلاب عراق به پيروزي رسيد حالت جنگ براروند
رود سايه افكند. ايران هم كه در
پيمان 1937 ميلادي از سوي انگليسيها ظلم آشكاري را متحمل شده بود اين پيمان را يك
جانبه فسخ كرد. با اين اقدام ايران دو كشور در موقعيت جنگ قرار گرفتند.
تا سال 1975 ميلادي
هشتاد جنگ و درگيري كوچك در مرزهاي ايران و عراق رخ داد.
با وساطت حواري بو مدين رئيس جمهوروقت الجزاير در اين سال عهدنامه معروف
الجزاير بين ايران و عراق توسط وزير خارجه ايران و صدام حسين معاون رئيس جمهور وقت
عراق امضا شد.
اين عهدنامه در
22 ژوئن 1976 ميلادي در تهران بين دولت ايران و دولت عراق مبادله و از همين تاريخ
هم لازم الاجرا گرديد.
ايران در آن
زمان از عهدنامه امتيازهاي چنداني نگرفت. ايران ميتوانست به دليل برتري از
نظر نيروي انساني، اقتصادي، نظامي و ... با عراق روبهرو شود و امتيازات زيادي را
بگيرد ولي اين كار را نكرد.
طبق ماده پنج
اين عهدنامه: «مرزهاي زميني و رودخانهاي كه درباره آنها توافق شده است؛ غير قابل
تغيير، دائمي و قطعي است.» اما حاكمان بيخرد عراق و در رأس آنها صدام حسين شش سال
بعد عهدنامهاي را كه خود امضاء كرده بود، پاره كرد و عهد شكني نمود تا بار ديگر
ملت بزرگ ايران مجبور باشد در جنگي ديگر از كشورش دفاع كند.
منبع: کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی