از دستاوردهاي دفاع مقدس بايد بهره برداري كنيم
سردارسيدرضا صدرالحسيني كارشناس سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است كه در دوران دفاع مقدس هم به عنوان نيروي ارتش و هم در كادر سپاه جنگيده است. او كه تمام مدت اين هشت سال را در جبهههاي نبرد سپري كرده است، نكته قابل توجه در دفاع مقدس را همراهي بينظير نيروهاي ارتش و سپاه از يكسو و همگام بودن سياستمداران و نظاميان از سوي ديگر ميداند.
صدرالحسيني در گفتوگويي با ساجد، به شرح خاطراتش از
دوران دفاع مقدس پرداخت و اظهار داشت:
«زمان شروع جنگ و حمله نظامي عراق به فرودگاه مهرآباد،
من در مشهد بودم كه بلافاصله نيز به تهران برگشتم. 48 ساعت بعد از آن، در شيراز
خودم را براي اعزام به جبهه به يكي از مقرهاي شهيد چمران كه داوطلبان اعزام به
جبهه را ثبت نام ميكرد معرفي كردم. تقريبا 72 ساعت بعد از حمله عليرغم اينكه هيچ
هويت نظامي نداشتم، در ايستگاه 12 آبادان بودم. تا پايان جنگ نيز در موقعيتهاي
مختلف جنوب، كردستان و خليج فارس حضور داشتم.»
وي ادامه داد: «روحيه تجاوزگري صدام، عدم وجود نيروي قابل اتكا در منطقه و
جلوگيري از الگو شدن نظام جمهوري اسلامي براي ساير كشورهاي مسلمان از جمله مسائلي
بود كه شروع جنگ را سرعت بخشيد. نيروهاي نظامي ما كاملا نابسمان بودند. كمتوجهي
بنيصدر به نيروهاي مردمي و فراهم نكردن اولين امكانات زيستي براي آنها و حمايت
همهجانبه كشورهاي ديگر از صدام، باعث شد كه در شش ماه اول، بخشهاي گستردهاي از
خاك خود را در تصرف ببينيم.»
صدرالحسيني ادامه داد: «بعد از عزل بنيصدر از فرماندهي كل قوا و روي كار
آمدن نيروهاي انقلابي، شرايط بسيار متحول شد و تلفيق شور نيروهاي مردمي و اراده
نظاميها، توان نيروها را چند برابر كرد.» وي افزود: «وقتي هماهنگي ارتش و سپاه به
ويژه در سطوح بالا بيشتر شد، قرارگاههاي عملياتي مشترك به وجود آمد و گسترش پيدا
كرد، تا جايي كه در كنار هم و با امكانات هم پيش رفتند.»
اين كارشناس سياسي سپاه گفت: «پس از فرار بنيصدر، با همدلي موجود در
فرماندهي مشترك جنگ، حركتي رو به جلو را شاهد بوديم. در حقيقت از دوران مهندس
موسوي خاطرات خوبي براي تقويت نيروهاي مسلح داريم.»
وي با اشاره به فتح خرمشهر، گفت: «آمار و ارقام نيروهاي عراقي در خرمشهر
بسيار عجيب بود. عراق با 48 يگان زميني، 12 لشكر، 3 تيپ نيروهاي مخصوص، 10 تيپ
گارد با 800 قبضه توپ، 5400 دستگاه تانك، 366 فروند هواپيما و 400 فروند هليكوپتر
حمله كرد. پس از تصرف خرمشهر تمام كشورها از او حمايت ميكردند. 400 شركت اروپايي
و آمريكايي براي تامين تسليحات با عراق همكاري ميكردند و ما از 14 كشور در ايران
اسير داشتيم. حمايتهاي مالي و تبليغاتي زيادي از صدام شد تا بتواند خرمشهر را نگه
دارد.» صدرالحسيني خاطرنشان كرد: «بعد از فتح خرمشهر نوعي خودباوري در بين نظاميان
ما به وجود آمد. فتح خرمشهر اثبات علمي پيروزي خون بر شمشير بود. يكي از مسائل در
فتح خرمشهر، يك همبستگي خاص بين نيروهاي نظامي بود و از اين به بعد در جنگ شاهد
ايجاد قرارگاههاي مشترك بوديم. در بحث آزادسازي خرمشهر، اعتقاد امام به جوانان
كاملا مشهود است. سپردن اين عمليات به جوانان آن هم با اين سطح گستردگي توجه ويژه
امام به جوانان را نشان ميدهد.»
وي گفت: «گرفتن 19 هزار اسير و 16 هزار كشته در يك عمليات براي كشوري كه تنها 10
ميليون نفر جميعت دارد، تلفات زيادي به شمار ميآيد. در اين عمليات 5400 كيلومتر
از اراضي خود را آزاد كرديم و صدام در يكي از نشستها با فرماندهان خود گفته بود
كه صداي فرماندهان ايراني هنگام يورش به خرمشهر تا هفتهها در بغداد نيز به گوش من
ميرسيد و اين نشان از وحشت او از عمليات آزادسازي خرمشهر داشت.» صدرالحسيني
افزود: «بعد از اين عمليات، نگرش مثبتي نسبت به رزمندگان به وجود آمد چرا كه بدون
حمايت هيچ كشوري و با تحريم كامل، اقدام كردند. از سوي ديگر اقتدار سياسي نظام در
سطح بينالملل شناخته شد به طوري كه مسوولان سياست خارجي از آن پس سرافرازانه در
محافل بينالمللي حضور پيدا ميكردند. تا قبل از فتح خرمشهر همه كشورها نسبت به
اين تصرف سكوت كرده بودند و با اين سكوت صدام را به نوعي حمايت ميكردند ولي پس از
آن حداقل اين اتفاق افتاد كه سازمان ملل در يك بيانيه اعلام كرد هر چه زودتر آتشبس
صورت بگيرد. فتح خرمشهر باعث شد كه نيروهاي فرامنطقهيي نيز به واكنش وادار شوند.
ايالات متحده، ناوهاي خود را از اقيانوس هند به خليج فارس نزديك كرد. نكته ديگر
اينكه يك ترس فراگير در بين حاميان صدام به وجود آمد كه باعث شد كمكهاي خود را
چند برابر كنند.»
اين كارشناس سياسي سپاه در خصوص دلايل ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر گفت: «صلح
بايد حاوي مقدماتي باشد يعني دفع آتش تجاوز، شناسايي متجاوز و تنبيه او، دريافت غرامت
جنگي و تضمين صلح. بعد از فتح خرمشهر فقط صحبت از صلح بود و به اين موارد توجهي
نميشد. از سوي ديگر در آن مقطع بخش قابل توجهي از خاك ما هنوز در اختيار عراق بود
و آتش توپخانه عراق به بخش وسيعي از كشور ميرسيد. در واقع تضمين صلح عملا صورت
نگرفته بود. پذيرفتن آتشبس بدون گرفتن امتياز قابل توجه، امكانپذير نبود.»
وي در ادامه با اشاره به عمليات فاو، خاطرنشان كرد: «شرايطي به وجود آمد كه
ما براي مدت قابل توجهي فاو و امالقصر را در اختيار داشتيم. بعضي محافل سياسي در
مقاطع مختلف بحث آتشبس را مطرح كردند ولي بعد از بازپسگيري فاو توسط عراقيها
همان شرايطي كه بعد از فتح خرمشهر به وجود آمده بود، ايجاد شد.»
اين كارشناس سياسي سپاه در خصوص پذيرش قطعنامه نيز گفت: «در بحث پذيرفتن قطعنامه
شرايط به گونهاي بود كه كسي نميتوانست چيزي را بر امام تحميل كند ولي با توجه به
علاقه امام براي مشاوره ايشان هيچ كاري را بدون مشورت انجام نميدادند. هم ادامه
جنگ پس از فتح خرمشهر و هم پذيرش قطعنامه 598 تصميم امام بود كه پس از مشاورههايشان
اتخاذ ميشد.» صدرالحسيني ادامه داد: «در دفاع مقدس همبستگي ملي و عزم ملت براي
رسيدن به منافع ملي به چشم ميخورد. در دوران دفاع مقدس اين فرصت را داشتيم كه
مردم را به هم نزديك كنيم. امروز هم ميتوانيم از دستاوردهاي آن زمان استفاده كنيم.»
گفتگو:ناصر.م