مروري به دستيابي و بكارگيري سلاح شيميايي توسط عراق در جنگ
تحميلي
تلاش
عراق براي تهيه و توليد سلاحهاي شيميايي به موازات اقدام براي دستيابي به سلاح
اتمي از دهه 1970 ميلادي آغاز شد. ولي پس از تجاوز عراق به ايران، در روند
جنگ، ابتدا اين سلاحها توسط عراق با هدف دفاعي و به صورت محدود در سالهاي 59 تا
61 به كار گرفته شد ولي از سال 62 تا پايان جنگ توليد و استفاده عراق از سلاحهاي
شيميايي با هدف دفاعي ـ تهاجمي به نحو چشمگيري افزايش يافت. چنانكه حملات شيميايي
عراق از 10 مورد حمله در سال آغاز جنگ به 45 مورد
در سال 67 افزايش يافت. ،بيشترين حملات در هنگام عمليات كربلاي 5 و 8 در منطقه شرق
بصره صورت گرفت ولي بيشترين مصدوم در عمليات والفجر 10 با بمباران حلبچه و اساسا
پس از سال 66 بود. تعداد مصدومين از صفر در اواخر سال 59 آغاز و به 12 هزار نفر در
سال 66 افزايش يافت. انواع گازها شامل
خردل،اعصاب، سيانور،فسفري، خفه كننده و تهوعآور بود.نيمي از حملات با استفاده از
عامل خردل صورت گرفت و ديگر حملات به گاز اعصاب و مابقي به گاز سيانور اختصاص
داشت. گازها عموما توسط هواپيماهاي جنگي حمل و استفاده ميشود.دوسوم حملات با
هواپيما بود و مابقي با خمپارهانداز و توپخانه انجام ميشد. هدف عراق از به
كارگيري سلاحهاي شيميايي،جلوگيري از پيشروي ناگهاني قواي نظامي ايران در مواضع و
استحكامات عراق و مهار پيامدهاي سياسي ـ استراتژيك آن بود.تاثيرات روحي ـ رواني
سلاحهاي شيميايي و آثار كاربرد آن در ايجاد پراكندگي در نيروها و از ميان بردن
قدرت مقاومت يا پيشروي آنها و اختلال در سازمان رزم،مورد توجه عراقيها بود. نظر
به اينكه نقطه ثقل قدرت نظامي ايران در تهاجم به عراق شامل نيروهاي پياده و اجراي
عمليات شبانه بود، لذا بدليل اينكه قادر به دفاع در برابر اين تاكتيكها نبودند
براي جلوگيري از پيشروي نيروها و ايجاد پراكندگي در ميان آنها از سلاحهاي شيميايي
استفاده ميكردند.خدير حمزه رئيس پيشين طرحهاي هستهاي عراق در مورد تاثير اين
سلاح بر روي نيروهاي ايران ميگويد:"در جنگ طولاني عراق با ايران،روشن شد كه
به وحشت انداختن نيروهاي ايران از طريق استفاده از سلاح شيميايي،به مراتب مؤثرتر
از تمام توپخانه و بمباران هوايي بود كه ما ميتوانستيم بكار ببريم." به همين
دليل وفيق سامرايي ميگويد: اگر كاربرد اين سلاحها نبود، اوضاع به ضرر ما شكل ميگرفت.
تهيه و توليد سلاحهاي شيميايي و به كارگيري آن در جنگ چنانكه اشاره شد بر پايه
تحولات نظامي و نگراني عراق از احتمال شكست نظامي، تغييرات قابل ملاحظهاي داشته
است. در ادامه بحث ابتدا به تهيه و توليد و سپس بهكارگيري آن در مراحل مختلف جنگ
اشاره خواهد شد. معرفي اجمالي عوامل شيميايي: آن دسته از مواد يا تركيبات شيميايي
را كه در صورت انتشار مناسب و تاثير شيميايي منجر به مرگ، آسيب و ناتواني در انسان
و حيوان و يا از بين رفتن گياه ميشوند، "عوامل شيميايي" مينامند.
وسايل كاربرد اين مواد را "جنگ افزار" شيميايي ميگويند. عوامل شيميايي
را با توجه به مشخصات و اثرات فيزيكي به چهار دسته عمده تقسيم ميكنند: ـ ناتوان
كنندهها كه سبب كاهش توان رزمي نيروهاي مقابل شده، قدرت جنگيدن را از نيروها سلب
ميكند. ـ عوامل زيان بخش كه موجب ايذاء دشمن شده و آنها را به ستوه در ميآوردو
با ضايعات پوستي و اثرات دراز مدت به ويژه سرطان زا همراه است. ـ عوامل كشنده شامل
اعصاب، خفه كننده سمي و خون ميباشد. گاز اعصاب سبب از كار افتادن نيروي محركه و
مختل شدن سيستم اعصاب ميشود خفه كننده موجب خفگي و مرگ ميشود و خون، پس از جذب
شدن در خون اثرات سمي خود را ظاهر ميكند. ـ عوامل ضد گياه كه روي درختان و گياهان
اثر ميگذارد و آنها را خشك ميكند و از بارور شدن خاك و رويش گياهان جلوگيري ميكند. تهيه و توليد عوامل و جنگ افزار شيميايي
عراقيها براي دستيابي به توان شيميايي اقدامات زير را انجام دادند: 1)برقراري
مناسبات تجاري با كشورهاي غربي به منظور خريد فنآوري، مواد و تجهيزات مربوط به
جنگ افزار شيميايي. 2) عقد قرارداد خريد تجهيزات فني گوناگون
با شركتهاي توليد كننده وسايل شيميايي در آلمان غربي. 3) خريد تركيبات شيميايي مربوط
به توليد عوامل اعصاب از كشورهاي غربي به ويژه آلمان و هند. 4) تاسيس كارخانههاي
ساخت و توليد جنگ افزار شيميايي به ويژه در شهر سامرا. برنامه سلاحهاي كشتار جمعي
عراق به گفته دكتر حسين شهرستاني از دانشمندان هستهاي عراق از سال 1980
(59) آغاز
و در بخش شيميايي در سال 1982 (61) با كمك تعدادي از شركتهاي امريكايي با استفاده
از گاز اعصاب و سارين توسعه يافت. ولي اقدام عراق براي كسب توانمندي BW
(بيولوژيك)
به نوشته دكتر گراهان پي يرسون از محققان ساخت عوامل جنگهاي بيولوژيك در دپارتمان
صلح دانشگاه برادفورد انگليس، از سال 1974 ميلادي (53) آغاز شد و يكسال بعد در
1975 (54) عراق اجراي 78 پروژه تحقيق و توسعه را
در مركز آل سلمان آغاز كرد. و در سال 1985 (64) قادر به توليد انبوه عوامل ميكروبي
سياه زخم و سم بوتوليسم بود. جيمز ولسي رئيس سابق سازمان سيا معتقد است ميكروب سياه
زخم در بسياري از آزمايشگاههاي امريكا قابل دسترسي بود و از سوي كشورهاي مختلف و
از جمله عراق در سالهاي 80 توزيع شد. اقدام عراق براي دستيابي به تكنولوژي و
ذخاير شيميايي متعاقب شكستهاي عراق و استفاده از جنگ شيميايي به عنوان يك راه حل
ممكن براي مشكلات نظامياش آغاز شد. وفيق سامرايي ميگويد "بدنبال وارد آمدن
تلفات سنگين به صفوف نيروهاي ما و احساس نياز به سلاح بازدارنده كه رهبران ايران
را از تداوم جنگ باز دارد، انديشه دستيابي به سلاحهاي شيميايي، شكل گرفت. نظرات
كارشناسي برخي از كشورها از جمله كارشناسان شيميايي شوروي (سابق) سبب گرديد عراق
استفاده از سلاحها را مورد توجه قرار دهد. در سال 61 وزارت صنايع و پتروشيمي دولت
عراق براي خريد 500 هزار كيلوگرم مواد شيميايي موسوم به تيئوديگليكون براي توليد
عوامل غير اعصاب به شركتي در بلژيك سفارش داده شد. كشندگي گاز خردل 10 تا 100 بار كمتر از عوامل ساده اعصاب ميباشد،
اما توليد و كاربرد و رها كردن آن در يك عمليات واقعي بسيار آسان است. مجروحين گاز
خردل به مقدار زيادي خدمات و پشتيباني نياز خواهند داشت قرار گرفتن در معرض گاز
خردل براي يك مدت كوتاهي ميتواند سبب كوري يا بروز تاولهاي 4 تا 6 هفتهاي شود. بنابراين از نظر عراق گاز خردل در
مقابله با نيروهاي پياده ايران كه اغلب مدت طولاني در مناطق آلوده در حالت ايستا
ميماندند و از امكانات پزشكي پشت جبهه نسبتا محدودي برخوردار بودند، برتري قابل
توجهي را نصيب عراق ميكرد. عراق تا اواخر سال 64 حدود 10 تن از انواع گازها را در
ماه توليد ميكرد. كه در اواخر سال 1365 اين ظرفيت توليد به بيش از 50 تن در ماه
افزايش يافت و در پايان سال 67 عراق ميتوانست بيش از 70 تن گاز خردل و 6 تن از هر
يك از گازهاي تابون و سارين توليد كند. توانمندي عراق در توليد گازهاي شيميايي با
مشاركت و حمايت بسياري از شركتهاي امريكايي و اروپايي و ساير كشورها صورت گرفت.
پس از تجاوز عراق به كويت و افزايش تنش ميان آمريكا و عراق تحقيقاتي كه انجام شد و
گزارشي كه عراق به سازمان ملل ارسال شد برابر يك گزارش عراق از 150 شركت آلماني،
امريكايي و انگليسي تجهيزات نظامي دريافت ميكرد كه آلمان با 27 شركت خصوصي و
دولتي بيشترين سهم را در برنامه اتمي عراق داشت و امريكا با 24 شركت و انگليس با
11 شركت فعال مشاركت داشتند. روزنامه الكترونيكي القبس از قول كارشناسان و گزارش
ارسالي از عراق آمار ديگري را ارائه كرده است. برابر اين گزارش 92 شركت آلماني،
عراق را به سلاحهاي هستهاي مجهز كردند و در راس تامين كنندگان 22 شركت امريكايي،
23 شركت انگليسي، 21 شركت فرانسوي، 18 شركت اتريشي، 11 شركت بلژيكي، 15 شركت
ايتاليايي، 13 شركت سوئيسي، 7 شركت اسپانيايي، 3 شركت ژاپني، 4 شركت هندي، 5 شركت
كرهاي و 3 شركت چيني و تعدادي از شركتهاي آرژانتيني، برزيلي، مصري، اردني و 40
شركت روسي و اوكرايني در ليست فروشندگان سلاحهاي شيميايي و هستهاي به عراق قرار
دارند. در مورد شركتها و كشورهايي كه عراق را در ساخت سلاح شيميايي كمك كردند
راديو امريكا با اشاره به گزارش سازمان خبرهاي دفاعي خاورميانه در پاريس به رقم
دويست شركت در 21 كشور جهان اشاره ميكند و به نقل از رئيس مركز وزينتال در پاريس
در مورد اين گزارش ميگويد: در گزارش از 207 شركت نام برده ميشود كه 86 شركت
آلماني هستند. گزارش مورد بحث همچنين از 18 شركت امريكايي كه دولت صدام از
تجهيزات و فرآوردههاي آنها براي مقاصد نظامي استفاده كرده است نام ميبرد. بهكارگيري
در جنگ افزايش توانمندي عراق در تهيه و توليد عوامل جنگ افزار شيميايي همراه با
نگراني از شكست و طولاني شدن جنگ سبب گرديد پس از عمليات والفجر يك براي نخستين
بار عراق از طريق راديو صوت الجماهير در يكي از برنامههاي خود تهديد به استفاده
از سلاحهاي شيميايي را طرح كند. در اين برنامه گفته شد ما كساني را كه به خود
اجازه ميدهند به مرزهاي ما نزديك شوند، نابود خواهيم ساخت، ما داروي نابودي آنان
را در اختيار داريم و از آن عليه هرگونه حشراتي كه قصد تجاوز به خاك مقدس ما را
دارند، استفاده خواهيم كرد. براي نخستين بار عراق به شكل جديدتري در مقايسه با
گذشته با استفاده از هواپيما و توپخانه از سلاحهاي شيميايي در عمليات والفجر 2 در
منطقه حاج عمران استفاده كرد. يك خلبان اسير در اعترافات خود تصريح كرد كه با
هواپيماي سوخو 22، بمبهاي شيميايي را حمل و در منطقه حاج عمران فرو ريخته است. در
عمليات خيبر در جزاير مجنون در سال 62 عراق به نحو برجسته و متفاوتي با گذشته از
عوامل شيميايي با استفاده از هواپيما و توپخانه در چهارده مورد به طور گسترده
استفاده كرد. در اين عمليات دو هزار و هفتصد نفر مجروح شدند. عراق در عمليات بدر
در سال 63 علاوه بر گاز اعصاب و تاولزا از سيانور و خون نيز استفاده كرد. عراق در
اين عمليات جادهها، عقبهها، قرارگاهها، اورژانسها، اسكله را مورد حمله قرار
داد. هشام فخري فرمانده سپاه سوم عراق پس از عمليات بدر طي مصاحبهاي گفت كشورش حق
استفاده از سلاح شيميايي را براي خود محفوظ نگه ميدارد. راديو بغداد نيز اعلام
كرد. «در برابر اصرار ايران بر ادامه جنگ، عراق مجاز خواهد بود با هر اسلحه خطرناك
و سوزانندهاي از خود دفاع كند.» نحوه استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي در عمليات
خيبر و بدر در سالهاي 1362 و 1363 نشان ميداد عراق به صورت فزآيندهاي گروههاي
جنگ شيميايي خود را در قالب نيروي نخبه درآورده است و تدريجاً وسايل هدفگيري و
پرتاب را با پيش بيني “الگوهاي باد” بهبود بخشيد كه آثار آن در سالهاي بعد بويژه
در حلبچه آشكار شد. عراق در اين مرحله، علاوه بر گاز خردل از گازهاي اعصاب استفاده
كرد كه تأثير عمدهاي بر افزايش تلفات ايران داشت. همچنين عراق با افزايش توليد
گازهاي سازين و تابون، در عمليات فاو در سال 1365 به نحو گستردهاي از اين گازهاي
استفاده كرد. مجامع بينالمللي و قدرتهاي بزرگ در استفاده گسترده عراق از سلاحهاي
شيميايي سكوت اختيار كردند و تنها در 30 مارس 1984 ميلادي (10 فروردين 1363) اولين
واكنش را شوراي امنيت از خود نشان داد ولي عراق به آن بيتوجهي كرد. پس از عمليات
خيبر ـ كه سوم اسفند 1362 آغاز شد ـ سخنگوي وزارت خارجه امريكا اعلام كرد عراق در
جنگ از گاز سمي استفاده كرده است. در پي آن نيز امريكاي ها در مارس 1984
ميلادي (اسفند 62) به كار گيري سلاح شيميايي را محكوم كردند. واكنش امريكا در
برابر عراق در حالي صورت ميگرفت كه امريكا بدليل نگراني از شكست عراق در جنگ و
شكست امريكا در خاورميانه بدنبال برقراري ارتباط با عراق بود. به همين دليل
جاناتان هوو، از اداره سياسي ـ نظامي وزارتخارجه در نامهاي مورخ 1 نوامبر 1983
خطاب به جرج شولتز نوشت: عراق به صورت روزمره از سلاح شيميايي استفاده ميكند و
براي حفظ اعتبار سياستمان در خصوص سلاحهاي شيميايي بايد به اين مسئله اشاره كنيم.
ولي براي كاخ سفيد اهميت صدام در مقابله با ايران بيش از اينها بود. لذا در فرمان رياست جمهوري شماره 114
مورخ 26 نوامبر همان سال به امضاء ريگان، اشارهاي به اين مسئله نشد. در نتيجه پس
از واكنش امريكا در محكوم كردن استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي، بلافاصله
رامسفلد در سفر دوم خود به عراق در فروردين سال 63 مايل بود به صدام توضيح بدهد كه
اين موضعگيري ارتباطي با تلاش براي گسترش مناسبات دو كشور، ندارد. آرميتاژ بعدها
در همين زمينه ميگويد: انگيزه اصلي واشنگتن به برقراري رابطه با عراق و نگراني از
پيروزي ايران در جنگ با عراق سبب گرديد دولت امريكا واكنش درخور توجهي نشان ندهد.
در چارچوب همين ملاحظه، برابر سند محرمانهاي روزنامه شرق الاوسط به نقل از آن در
گزارش خود مينويسد: رضايت پنهاني امريكاييها از استفاده عراق از سلاحهاي
شيميايي كاملا واضح و مشهود است و آن همسو با منافع امريكا ذكر شده است. همچنين
صدام به استفاده از اين سلاح تحريك و تشويق شده است. دولت انگليس نيز با وجود
درخواست ايران براي محكوم كردن كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق، هيچ واكنش نشان
نداد و اين اتهام را رد كرد و يك نماينده مجلس گفت: ما انزجار خود را از بكارگيري
سلاحهاي شيميايي به هر دو طرف متخاصم اعلام كردهايم! "يك مقام وزارت خارجه
انگليس نيز اعلام كرد دولت انگليس مقررات صادرات مواد شيميايي به ايران و عراق را
سختتر كرد." بهكارگيري سلاحهاي شيميايي به صورت تدريجي علاوه بر اينكه يك
عنصر جديدي را وارد معادلات نظامي كرد، تاثيرات قابل ملاحظهاي بر روند جنگ و
نتايج عملياتها داشت، برابر گزارش جمهوري اسلامي به كنفرانس خلع سلاح تعداد حملات
شيميايي عراق از ديماه سال 1359 تا اسفند 1366 جمعا 242 مورد بود كه قربانيان آن
44 هزار نفر ذكر شده است. همچنين برابر گزارشي كه بغداد در پاسخ مانس بليكس رئيس
بازرسان تسليحاتي درباره 6 هزار بمب شيميايي مندرج در يك سند، مداركي را نشان داده
است كه در جنگ عليه ايران به كار برده است. در مجموع كاربرد سلاح شيميايي تاثير
عمدهاي از لحاظ تلفات و ضايعات و تضعيف روحيه نظاميان و مردم ايران بر جنگ،
گذاشت. كردزمن در مورد درسهاي استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ مينويسد: وقتي
نيروهاي نظامي احساس كنند، بيدفاع هستند، ممكن است با تحمل تلفات محدود از مقاومت
دست كشيده و فرار كنند. مردمي كه از حملات شيميايي در هراسند، ممكن است به راحتي
از حمايت از جنگ دست بردارند. خوانندگان گرامي جهت اطلاع بيشتر از اين موضوع ميتوانند
به جلد چهارم كتاب نقد و بررسي جنگ ايران و عراق « روند پايان جنگ » از انتشارات
مركز مطالعات و تحقيقات جنگ مراجعه كنند.
به نقل از روابط عمومي مركز مطالعات و
تحقيقات جنگ سپاه
تهيه
از : مهدي گيوكي