fehrest

مصاحبه با محسن قيصري تصويربردار صحنه هاي جنگ:به واژه ها اعتقاد دارم

محسن قيصري تصويربردار صحنه هاي جنگ: به واژه ها اعتقاد دارم برخلاف تصور همه جنگ تمام نشده و هنوز از گوشه و كنار اين مرز و بوم فرياد شهادت عده اي روي زمينهاي پر از مين به گوش مي رسد، اسرا در زندان هستند و شهدا در راه خاكسپاري، مادران داغدار وطن عزادار، سالهاي جنگ ادامه دارد اما .... كساني چون محسن قيصري فيلمبردار ديروز صحنه هاي جنگ نگران است. نگران از گم شدن مفاهيمي چون شهادت، فداكاري، ايثار در دلمشغولي هاي امروز. او معتقد است گوش شنوايي نيست تا او از فاصله بين ارزشهاي دفاع مقدس و عقايد نسل جوان بگويد.

اين كارگردان 44 ساله فيلمهاي دفاع مقدس كه تصويرگر لحظه هاي شهادت، پيروزي و شكست همرزمشان بوده است با ما از جنگ و دل نگراني هايش مي گويد.

| چه مدت در جنگ تحميلي عراق عليه ايران به عنوان فيلمبردار، تصويرگر رشادتهاي نيروهاي رزمنده بوديد؟ * ۵ سال.

| اگر بخواهيد گوشه اي از وقايع و شرايط جنگ و همچنين احساس حاكم بر آن فضا را تشريح كنيد چه خواهيد گفت؟ * روحيه حماسي و فداكاري كه به توصيه امام(ره) ايجاد شده بود مانع از غلبه احساس ترس و نگراني در شرايط سخت جنگ، زمان شكست يا پيروزي، حتي شهادت نيروها بود. درواقع اينگونه نبود كه شهادت رزمنده اي عاملي در جهت دلسردي و عقب نشيني افراد ديگر باشد، شهادت ها انگيزه اي قوي براي پيروزي و شكست دشمن تلقي مي گرديد. البته توصيف اين روحيه و فضا و همچنين ايثار و فداكاري رزمندگان ممكن نيست. من تنها مي توانم به ذكر اجمالي از اين دلاوري ها بسنده كنم. عمليات والفجر ۱ بود به منظور كمك رساني و پشتيباني از خط مقدم توسط بچه هاي بسيجي كانالي حفر شده بود كه از طريق آن آب، غذا، تجهيزات ومهمات به خط مي رسيد بااينكه اين كانال زير آتش رگبار دشمن بود با اين حال رزمنده ها درحالي كه بشكه هاي آب را حمل مي نمودند از اين كانال عبور مي كردند يك بار كه من از رفت و آمد بچه ها فيلم مي گرفتم متوجه شدم يكي يكي جلوي من بر زمين مي افتند و من در آن شرايط فقط مي توانستم آخرين لحظه هاي زندگي و شهادت آنها را ضبط كنم. دوربينهاي ما در طول اين ۸ سال جنگ شاهد ايثار و فداكاري هاي بسياري بودند كه امروز از نگاه نسل جوان دورمانده است.

| از يادآوري خاطرات زمان جنگ، تداعي و تجسم اين لحظه ها چه احساسي داريد؟ * از آنجا كه اين خاطرات و تصاوير با زندگي من عجين شده، قابل توصيف نيست درواقع احساس مي كنم گاهي اوقات براي پالايش روحي وخودسازي نيازمند ديدن تصاوير و تكرار خاطرات دوران جنگ هستم چون يك صداقت، راستگويي و صميميت در آنها مي بينيم كه خيلي آشناست تمام صحبت ها و خود شخصيتها به لحاظ معنوي براي من تأثيرگذار بوده و هست. با مرور دوباره اين صحنه ها اين مطلب در ذهنم تكرار مي شود كه كجا بوديم به كجا رسيديم.

| اگر بخواهيد فيلم جديدي در مورد ۸ سال دفاع مقدس بسازيد كدام بعد ناگفته آن را مورد توجه قرار خواهيد داد؟ * نمي دانم خيلي مشكل است. هرچند دغدغه ساخت آن را داشتم ولي به دليل مشكلات و حجم كاري زياد، فرصت تفكر و تعقل در اين زمينه پيدا نشده است اما شخصاً به موضوعاتي نظير آنچه ابراهيم حاتمي كيا انتخاب مي كند علاقه مندم. وي به خوبي توانسته است نمونه هايي از دفاع مقدس را انتخاب و با شرايط زندگي امروز هماهنگ كند. به نظر من توجه به موقعيت جغرافيايي زمان جنگ امكانات و فرصتهاي بسياري وجود دارد كه بايد به آنها توجه كرد و با يك نگاه كارشناسانه وقايع را انتخاب و منطبق با شرايط فعلي نمود.

| چه ارزيابي از فيلمهاي ساخته شده در اين زمينه داريد؟ * در مورد مستندسازي جنگ در سينما و تلويزيون الگو و شكل منسجمي وجود ندارد و آثار خلق شده محدود و اندك بوده است بطوري كه ما در اين زمينه تنها مي توانيم به مجموعه روايت فتح كه توسط شهيد آويني گردآوري شده اشاره كنيم. ضمن آنكه اين نوع فيلم ها معمولاً به تناسب سليقه و تجربه كارگردانها در امور جنگ ساخته شده است. اما درباره آثار سينمايي و داستاني جنگ، اگر بگوييم همه در سطح متوسط قرار داشتند بي انصافي است چون كارگرداني اين نوع فيلمها ساده نبوده وصحنه آرايي و تداركات آنها با مشكلات و خطرات جاني ومالي مواجه است. ولي بطور كلي فيلمهاي مربوط به دفاع مقدس در زمينه معرفي و نمايش بخشي ازواقعيت آن موفق بوده اند.

| بعداز گذشت اين سالها چه مقايسه اي از وضعيت جنگ وقتي فيلمبردار بوديد و اكنون به عنوان كارگردان فيلمهاي دفاع مقدس خواهيد داشت؟ * در آن زمان تلاش اصحاب رسانه ها و دست اندركاران امور فرهنگي كشور از يك سو بر انعكاس درست و واقعي جنگ و از سوي ديگر خنثي سازي شايعات و تبليغات دشمن متمركز بود درواقع به لحاظ فرهنگي يك نگرش عميق و ريشه اي نه تنها در جبهه بلكه در كل جامعه نسبت به جنگ و مسائل آن وجود داشت اما اكنون باگذشت ۱۵ سال به نظر مي رسد اعتقاد به يكسري واژه ها نظير «ايثار، فداكاري و شهادت» كه زماني اتكا به آنها پيروزي هاي بسياري به دنبال داشت، كمرنگ شده است نسل امروز ما بااين ارزشها آشنايي ندارد ما به حدي درگير تارهاي عنكبوتي زندگي شده ايم كه قدرت و تفكر درباره اين موضوعات را از دست داده ايم درحالي كه در زمان جنگ كسي به فكر مصلحت و منفعت خود نبود همه براي كشورشان مي جنگيدند. در واقع جنگ باتوان و نيرويي كه مي طلبيد و همچنين فضايي كه در آن زمان با رهبري محكم امام(ره) و صداقت ايشان ايجاد شده بود باعث از خودگذشتگي نيروهاي رزمنده وخلق صحنه هاي بي نظير از ايثار در تاريخ گرديد وما به عنوان فيلمبردار فرصت و توفيق كشف و ضبط گوشه اي از اين صحنه ها و شرايط خاص آن زمان را پيدا كرديم. بطور كلي براي هرصحبت و كلامي ظرفي لازم است كه به اعتقاد من آن ظرف شكسته شده، ضمن آنكه برخي مواقع طرح يك سري از موضوعات از قداست و ارزش آنها خواهد كاست پس بهتر است حرفي زده نشود. اگرچه ذكر خلأهاي فرهنگي كارساز است اما من احساس مي كنم گوش شنوايي نيست.

| شما از كمرنگ شدن ارزشهايي سخن گفتيد كه در طول ۸ سال جنگ تحميلي و مدتي پس از آن با فرهنگ اين مرز و بوم عجين شده بود. به اعتقاد شما چرا بين اين مفاهيم و باور مردم بويژه نسل جوان با آنها گسست ايجاد شده است. * بخشي از آن متوجه مسؤولين كشور است كساني كه دست اندركار امور هستند به آنچه مي گويند عمل نمي كنند ديگر اينكه حافظه تاريخي مردم كوتاه است جواناني كه سال ۶۸ به دنيا آمده اند دنيا را از اين زمان مي شناسند. ضمن آنكه بايد اين نكته را هم در نظرگرفت كه مقوله جنگ در ابتدا براي مخاطب موضوع جذاب و ديدني به نظر نمي آيد دورنمايي كه از جنگ براي نسل امروز به تصوير كشيده شده، خون، كشتار و اسارت بوده است پس طبيعي است كه نتواند با آن ارتباط برقرار كند. از طرف ديگر جايگزينيهايي نظير مشكلات اقتصادي، فرهنگي، دلمشغولي ها و نگراني از آينده مانع از توجه به موضوعات جنگ شده است و اگر اين شرايط ادامه پيدا كند در آينده فقط با يك دورنماي كلي از جنگ روبرو خواهيم شد كه ممكن است اطلاعات آن باگذشت زمان دچار تحريف شده و به گونه اي ديگر تحليل شود. درواقع وضعيت فعلي جامعه ما شبيه به شرايط اروپا بعد از جنگ جهاني دوم است بطوري كه در اين زمان تفكرات ضدجنگ به دليل فشارهاي ناشي از آن شديد بود به گونه اي كه ميل به زندگي و ماديات افزايش يافت. دركشور ما هم طولاني شدن اين دوره به كمبود و قحطي ها، نگراني و از دست دادني ها سبب شده تا جنگ، خاطره اي تلخ تداعي گردد. بااين وجود نبايد اين مسأله را از نظر دورداشت كه دركنار همه اين مشكلات، ما حتي يك سانتيمتر مربع از خاك كشور را در جنگ عراق عليه ايران از دست نداديم. حرف آخر؟ معتقدم شهادت دوستان ما چه در سپاه، ارتش و بسيج نبايد به گونه اي در جامعه منعكس گردد كه آنان افرادي دور از ذهن تلقي شده و با اعتقادات و باورهاي مردم فاصله يابند. هرچند اين نمونه ها و الگوها ديگر تكرار نخواهند شد اما بايد اين نكته را لحاظ كرد با فهم صحيح از آنها و انتقال درست به درون جامعه مي توان آنها راحفظ كرد گراميداشت يك روز يا برگزاري هفته دفاع مقدس بدون آنكه مفاهيم مورد قبول نسل جوان و چگونگي ارتباط با آنها توجهي نكند به معناي حفظ ارزشهاي دفاع مقدس نيست بلكه امري سطحي و تشريفاتي مي باشد. در ارزيابي عملكردها اين سؤال مطرح است كه آيا ما زبان گفتاري امروز را شناسايي كرده ايم يا اينكه چقدر تجربه هاي قبلي خود را تبديل به فرصتهاي قابل درك و ملموس براي نسل جوان نموده ايم. چقدر زاويه ديد ما نسبت به شهادت با نگاه جوانان ايراني علاقه مند به زندگي همسو بوده است؟ ما حتي به چرايي اين موضوع هم توجه نكرديم.

| متشكرم

مهدي گيوكي