fehrest

هنر و مقاومت

هنر و ادبيات اگر چه توسط هنرمند و شاعر ايجادمى شود، اما به هر حال تحت تاثير جامعه و حوادث آن قرار دارد. هر چه واقعه اى بزرگ تر باشد و تاثير آن بر اجزاى جامعه بيشتر، آثار آن بر هنر و ادبيات هم گسترده تر خواهد بود

۱- هنر و ادبيات اگر چه توسط هنرمند و شاعر ايجادمى شود، اما به هر حال تحت تاثير جامعه و حوادث آن قرار دارد. هر چه واقعه اى بزرگ تر باشد و تاثير آن بر اجزاى جامعه بيشتر، آثار آن بر هنر و ادبيات هم گسترده تر خواهد بود. حال اگر حادثه اى عظيم در يك كشور به وقوع بپيوندد كه در مدت زمانى طولانى مجموعه روابط سياسى، اقتصادى و نظامى جهان را تحت تاثير قرار دهد و سبب نگرشى جديد در محاسبات تاريخ نگرى و جامعه شناختى جهانى شود، روشن است كه چه مايه بر هنر و هنرمندان همان جامعه تاثير گذاشته است. جامعه شناسى هنر و ادبيات به تاثيراتى اين گونه بر آثار هنر و هنرمندى مى پردازند. شايد اين تاثير در ادبيات مقاومت به سادگى و روشنى قابل بررسى باشد.

۲- معمولاً در تعريف هنر و ادبيات مقاومت مى گويند: آثارى كه در بردارنده و بيانگر حوادثى از متن زندگى مردم است كه در ميدان هاى مقابله و ستيزه هاى اجتماعى به وجود آمده است، اما اين جا مقصود ما از هنر و ادبيات مقاومت يا پايدارى فقط آثارى مى تواند باشد كه به نوعى با هشت سال دفاع مقدس ملت ايران به طور مستقيم و يا غيرمستقيم پيوند دارد.

۳- جنگ دشوار است و ظاهرى خشن دارد، اما گاهى بايد جنگيد. البته اين ايستادگى درشتناكى جنگ را برطرف نمى كند. ليكن چيز ديگرى است كه خشونت سنگرها را به يك زندگى بدل مى كند كه شايسته مكاشفه مى شود. همان آواهايى كه لطيف ترين احساسات انسانى را بازگو مى كند و همان روابطى كه بوى عشق و دلدادگى مى داد، مى تواند براى هنرمند بهانه كشف هستى باشد.

۴- و اين سنگرنشينان غريب گاهى مى خواندند، گاهى مى گفتند و گاهى آنچه را كه مى ديدند مى نوشتند. اولين آثار دفاع و پايدارى از همين خاطره نگاشته ها است. اين خاطره ها كم كم به همراه نامه هاى رزمندگان هدايايى بود كه به مردم پشت جبهه مى رسيد و اين ها همان هاست كه اول بار در مجله هاى اميد انقلاب و پيام انقلاب چاپ مى شده است و اكنون مجموعه اين خاطره ها يك مثنوى بزرگ است. در كنار اين خاطره ها گزارش هاى تصويرى سيما دومين دفتر ثبت حوادث جنگ بود البته به طور زنده، اما هنر و ادبيات پايدارى حرف ديگرى دارد.

۵- حفظ آثار دفاع هشت ساله ما وظيفه همگان است. به طور اعم و بر دوش هنرمندان و اديبان است به طور اخص. بهترين راه حفظ آثار ايثار و انتقال آن به نسل هاى بعدى بهره گيرى از استعدادهاى هنرى است كه به قول مقام معظم رهبرى هيچ تفكرى نمى تواند در تاريخ جاودانه بماند مگر آن كه در قالب هنر درآيد و تحقيقاً كسانى مى توانند درباره جنگ آثارى موفق را خلق كنند كه خود در ميدان جهاد بوده باشند و خاك رزم بر رويشان نشسته باشد و هنوز صداى مهيب جنگ درونش را پرصدا نگه مى دارد، اما آنانى كه در جنگ نبوده اند مى توانند با ديدن عكس ها و تصاوير زنده جنگى، مطالعه خاطره نگاشته ها و بازديد از مناطق جنگى به خلق آثار موفق دست يابند.

۶- فراموش نكنيم كه زبان هنر و ادبيات فراتر از زبان عادى و روزمره است و واژگان هنرى و ادبى بسيار بلند پروازتر از دايره مفاهيمى است كه در قاموس ها و فرهنگ ها واژگانى براى آن ها ترسيم شده است. پس انتقال انديشه ها، احساس ها و ارزش هاى سال هاى ۵۹ تا ۶۷ به نسل جوان امروز و نسل هاى بعد با زبان هنرى وظيفه اى سنگين و دشوار است كه اندام هنرمند را مى فرسايد. چرا كه هنرمند دفاع مقدس بايد از دو كانال و خاكريز بزرگ بگذرد تا بتواند با نسل جوان امروز دست دهد. اولين مشكل او همان اختلاف زبان هنرى با زبان عادى و روزمره مردم است كه در قالب فيلم سينمايى، مجموعه هاى تلويزيونى، نمايش، داستان، موسيقى، شعر، عكس، نقاشى، طراحى و ديگر رشته هاى هنرى كه به جامعه عرضه مى شود كه اين مشكل همه كسانى است كه مى خواهند از پنجره هنر با مردم كوچه و دبستان گفت وگو كنند، اما مشكل دوم خاص كسانى است كه مى خواهند از دفاع مقدس حكايت كنند، با نسلى صحبت كنند كه او زمان جنگ را درك نكرده است. حتى سخن گفتن با آنانى كه خود در قلب دفاع بوده اند، اما گذر زمان خاك فراموشى بر پرده ذهنشان افكنده است، نيز كارى شگرف است. فتح اين ميدان و برقرارى ارتباط با اين دو نسل، يعنى بيدار كردن نسل همراه و همراه كردن نسل تازه برخاسته، البته توفيقى است كه نصيب هر كس نخواهد شد و شعله اى است منور كه در دل سوختگان ساخته خواهد شد.

نكته ديگر آن كه دو گروه در ميدان هنر و ادبيات مقاومت پيروز نبوده اند و هر كس با اينان همراه شود به جايى نخواهد رسيد. نخست آنان كه به ادبيات جنگ با نگاه تاجرانه نگريسته اند. آن كسى كه هنر و ادبيات جنگ را ابزارى براى گذراندن روز و رسيدن به روزى مى پندارد، البته ممكن است روز خود را بگذراند و به روزى خويش هم برسد، اما به جاودان سازى ارزش هاى دفاع مقدس خدمتى نكرده است. دوم كسانى كه در عالم هنرى به جنگ و آثار آن منحصراً و تنها از برج تقدس ديده بانى كرده اند و اين سخن بدان معنا نيست كه بخواهيم از هشت سال دفاع مقدس خويش، نفى قداست كنيم. بلكه سخن اين است كه آثار هنرى و ادبى بايد با كامل ترين و موثرترين زبان و درخشان ترين تصاوير دفاع جانانه ملت را به آيندگان بنماياند. حرف اين است كه در شعر نبايد شعار داد چرا كه ممكن است آن وقت شور و شعور يك ملت عظيم در نبردى پاك در زير اين شعارها پنهان بماند و فراموش شود. بلكه بايد با كلامى عميق و متين، عشق، ايثار شگفت انگيز جوانان، غرش سلاح هاى سبك و سنگين، ناامنى شب ها و همه جنگ را با رنگى از تقدس مذهبى بيان كرد و بگذاريم تاريخ جنگ را تاريخ نويسان بنگارند و هنرمند جنگ را در هنر و يا هنر را در جنگ نشان دهند.

۸- نگرش يك سويه و برجسته سازى يك جزء كوچك از جهاد و جداكردن حساب بخش هاى مختلف جامعه و حيات اجتماعى از حساب جنگ و حتى نگريستن به يك انسان ايرانى رزمنده در جبهه و گم كردنش در روابط و معادلات و معاملات زندگى به آثار هنرى و ادبى ضربه مى زند. در اين زمينه اصل اين است كه هيچ كس و هيچ چيز از هيچ كس فراموش نشود و در جلوه دادن زندگى در زمان جنگ هيچ بخشى مورد مسامحه و سهل انگارى قرار نگيرد. پيروزى و شكست، عشق و نفرت، زندگى و مرگ، ترس و اميد، فرار و پايدارى، اتحاد و تفرقه، ايثار، خيانت ها، سودجويى ها و همه آنچه كه ممكن است در طول مدت سال هاى دفاع مقدس و پس از آن تاكنون با نبرد بزرگ ملت ايران مرتبط باشد، خميرمايه و مصالح هنر و ادبيات پايدارى است.

اگر مى بينيم كه مقام معظم رهبرى از فيلم «افق» تقدير مى كند شايد علتش آن باشد كه اين فيلم علاوه بر ثبت بخشى از يك فتح وشهادت و ايثار به قلب خانه و خانواده و شهرها رفته و نوعروسان منتظر را نيز به ميدان صحنه سينمايى آورده است كه نام سينماى جنگ بر خود دارد و پيوند جريان زندگى را با زندگى جنگى روشن كرده است و اگر معظم له به فيلم سازان و هنرمندان توصيه فرموده اند تا بيشتر به جنگ و آثار آن بپردازند به يقين نظرشان توليد آثارى عميق و دقيق در اين ارتباط بوده است.

بدانيم كه آثار كمال يافته در گستره هنر و ادبيات پايدارى آن هايى است كه صاحبان آن آثار هم بر نازك كارى ها و تازه كارى هاى هنرمندانه و شاعرانه واقف اند و هم با جنگ و جهاد پيوندى نزديك برقرار كرده و فرهنگ جبهه را مى شناسند.

۹- اما نسل امروز و هنرمند امروز هم مى تواند از همان كوچه كه ايستاده است به سوى ميدان جنگ حركت كند. چرا كه هنوز جنگ پايان نيافته است.

هنوز در بوته زارهاى مين، هنگامى كه مين منورى چهره مى گشايد، پلاكى روشن سوسو مى زند كه قصه اى دارد از جسمى به خاك درآميخته و روحى روشن تر از منور به خورشيد پيوسته.

هنوز در باغ هاى سيم خاردار پيراهنى است كه در باد بال بال مى زند، يعنى هنوز در پروازم، هنوز هم تابوت هايى كه سه رنگ اهورايى دارند بر شانه هاى دريا سبك و آسان مى آيند كه چون هودج هايى سرشار از نور و وارستگى اند.

هنوز قفلى سرسختانه درهاى آهنينى را به هم پيوسته و در پس پشت خويش كبوترانى دارد و آن كسى كه چشم بر راه دارد و نگاه بر در تا كه خبر مى دهد زدوست همچنان در جنگ است.

هر چند گاه در جست وجوى پاره هاى نور كه غريبانه در صحارى خاموش افتاده اند و بادهاى غربت گيسوانشان را تا بى نهايت برده اند، هنوز هستند عاشقانى كه سينه خاك را مى شكافند و كجاوه اى ديگر را از تكه هاى نور سرشار مى كنند و بر شانه هاى ياران مى سپارند و به دشت هاى تيره غفلت و فراموشى ما ارمغان مى دهند هنوز جنگ است و رزمنده پاكباز همچنان غريب است. چشمان مسافر هنر مى تواند سرى به غربت جنگ و جهاد هم بزند تا در بيابان غريب عشق و دلدادگى چشمه اى باشد براى رفع عطش ياران.

پيشنهادات:

تهيه مجموعه اى از بهترين هاى آثار هنرى و ادبى پايدارى به طور مستقل (بهترين هاى داستان، فيلمنامه، شعر، نقاشى و...) و بررسى اين آثار و كشف زيبايى ها و...

تهيه مجموعه اى از آثارى كه به جنگ با ديد انتقادى منفى نگريسته اند و بررسى و نقد آن آثار در همه قالب هاى هنرى.

تهيه مجموعه اى از آثار مقاومت، مبارزه در كشورهاى اسلامى چون فلسطين، بوسنى، لبنان و... و مقايسه اين آثار با آثار مقاومت در ايران و بررسى تشابهات و...

تهيه مجموعه اى از آثار مقاومت مرتبط با ديگر نهضت هاى آزاديبخش جهان همچون آفريقا، امريكاى لاتين و همچنين مقايسه اين آثار با آثار ايجاد شده در هنر و ادبيات دفاع مقدس.