fehrest

آمريكا و جنگ تحميلى

1 ـ تحريك عراق

يكى از توطئه‏هاى امريكا كمك به عراق در اغلب قضاياى جنگ بود كه حتى با حضور افسران امريكايى در مرحله‏يى از مسايل در كشور عراق انجام مى‏شد.اينها به تدريج دارد آشكار مى‏شود، در اسنادى كه منتشر مى‏شود، در خاطراتى كه مى‏نويسند.اينها يواش يواش رو مى‏شود . (1)

اين جنگ تحميلى را كه هشت سال رژيم عراق و صدام حسين خبيث با ملت ما جنگيد در حقيقت انگشت دشمنان به راه انداخت براى اينكه همه را مشغول خودشان بكنند. (2)
2
ـ حمايت نظامى و اطلاعاتى

قضيه‏ى ضربات امريكايى و خنجر زدنها و خيانتها و كودتا درست كردنها و قضيه‏ى كودتاى پايگاه نوژه و قضاياى ديگر، پشت سر هم عليه جمهورى اسلامى انجام گرفت و ادامه يافت، تا جنگ تحميلى شروع شد.در جنگ، به دشمن ملت ايران سلاح دادند.يكى از چيزهايى كه در عرف همه‏ى ملتها و دولتهاى دنيا ورود در جنگ محسوب مى‏شود، همين است‏كه دو كشور كه در حال جنگند، يكى بيايد به آن طرفى كه با اين كشور دارد مى‏جنگد، سلاح بدهد، يا امكانات نظامى بدهد، يا مشورت نظامى بدهد، اين ورود در جنگ است.اينها را نبايد بكلى نديده گرفت.ملت ايران در مقابل اين حركتها و اين ظلمهاست كه اين طور در مقابل امريكا ايستاده است. (3)

يكى از مسؤولان بلند پايه‏ى امنيتى امريكا اعتراف كرده است كه اين كشور، در دوران جنگ تحميلى، با دستگاههاى جاسوسى و استراق سمع خود، اطلاعات مربوط به تحركات نيروهاى ايران را به دست آورده و آنها را در اختيار عراق قرار مى‏داد، ولى در مسأله‏ى فاو، دستگاههاى امريكا دچار اشتباه شدند و نتوانستند عراقيها را از قصد ايران آگاه كنند، و براى جبران اشتباه خود به عراق كمك كردند كه هر چه بخواهد، بر روى نيروهاى ايرانى سلاح شيميايى بريزد. (4)

از صدور قطعنامه تا قبول رسمى آن از سوى جمهورى اسلامى، دنيا شاهد سنگينترين ضربات نيروهاى اسلام بر دشمن و فتوحات بزرگ رزمندگان ما بر دشمن در جبهه‏هاى جنگ از سويى و فشارهاى همه جانبه از سوى حاميان رژيم عراق عليه ايران اسلامى از سوى ديگر بود.حصر اقتصادى، حمله به تأسيسات ما در خليج فارس و تمركز بى سابقه‏ى نيروهاى نظامى امريكا و ناتو در اطراف مرزهاى آبى و هوايى و حتى تجاوز به آنها، بخشى از اين فشارها بود، به طورى كه تقريبا هيچ فشار ممكن باقى نماند، مگر آن كه بر ملت ايران وارد شد و رژيم امريكا تقريبا به طور مستقيم وارد صحنه شد.تهديدها، بمبارانهاى وسيع شيميايى وجنايت حمله به شهرها و هواپيماى مسافربرى و كشتى غير نظامى و اثبات اين كه استكبار در حمايت از عراق آمادگى براى دست يازيدن به هر جنايتى دارد، بخشى از حوادث اين دوران است و جا دارد در موقع مقتضى، اين حقايق هشدار دهنده براى ملت ايران شكافته و بر ملا گردد. (5)
3
ـ اهداف آمريكا از تحميل جنگ
1/3
ـ شكست نظام اسلامى

امريكا و صهيونيستها و عوامل و هم‏پيمانها و تجار وابسته و پشتيبانان مالى آنها هر چه توانستند، به كار بردند.براى اين كه شايد بتوانند جمهورى اسلامى را در اين نبرد هشت ساله شكست بدهند، ضربه‏اى وارد كنند يا به نظام لطمه بزنند يا نظام را سرافكنده كنند يا قطعه‏اى از كشور را ببرند.ملت ايران محكم ايستاد و بسيج نيروها، جوهر و حقيقت خود را در آن ماجراى عظيم نشان داد. (6)
2/3
ـ پيشگيرى از توسعه سياسى اقتصادى

..
امريكا و غرب خواستند بگويند ايران نمى‏تواند خودش را اداره كند.اين جنگ را هم كه بر ما تحميل كردند، يكى از هدفهاى عمده‏اش همين بود كه نگذارند كشور ما ساخته بشود، نگذارند اين نيروهاى كار، مانند چشمه‏يى بجوشند، نگذارند پول بيت المال كه در اختيار دولت‏است، خرج رفع محروميت بشود، خواستند ما را دايم به جنگ و به حمله‏ى خارجى سرگرم نگهدارند. (7)

اگر اين جنگ نبود پول ملت و دولت كجا خرج مى‏شد؟ مسلم خرج آبادانى مى‏شد هر چه كه در اين ده سال خرج آبادانى نشده است گناهش به گردن امريكا و استكبار و قدرتهاى شرق و غرب و صدام و امثال آنهاست آنها نگذاشتند جمهورى اسلامى آن كارى را كه آرزو دارد و مى‏خواهد انجام بدهد. (8)
3/3
ـ تحميل رابطه و مذاكره

اگر ايران در مقابل امريكا تسليم مى‏شد، جنگ زود تمام مى‏شد، البته مصيبت سلطه‏ى امريكا صد برابر از مصيبت جنگ سخت‏تر است. (9)
4
ـ بى اعتنايى به اجراى مفاد قطعنامه 598

دنياى استكبار و همين امريكا ـ دولتهايى كه دم از صلح مى‏زنند ـ اين جاست كه دشمنى و خباثت خود را نسبت به انقلاب و اسلام و ملت ايران نشان مى‏دهند.همه‏ى ملت ايران يادشان است كه همان كسانى كه داد قطعنامه‏ى 598 را داشتند و در هر مذاكره و نشست و برخاستى، از قطعنامه دم مى‏زدند ـ مثل رؤساى جمهور و سلاطين و بعضى از مرتجعان منطقه ـ فريادشان ديگر تمام شد! گويى كه همه‏ى مشكل اين بود كه رژيم‏عراق به وسيله‏ى رزمندگان اسلام تهديد نشود.حالا كه آتش بس شد و آن تهديد تمام گرديد، ديگر هيچ چيز برايشان مطرح نيست! در همه‏ى قضايا، امريكا همين طور است. (10)

پى‏نوشت‏ها:

1
ـ جمهورى اسلامى، 15/8/1376، سخنرانى در ديدار با دانشجويان و دانش آموزان.

2
ـ حديث ولايت، ج 7، ص 298، 31/5/1370، سخنرانى در جمع مردم روستاى پاپى استان لرستان .

3
ـ جمهورى اسلامى، 27/10/1376، خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران.

4
ـ همان، 29/11/1376، سخنرانى در ديدار با خانواده‏هاى معظم شهداى هرمزگان.

5
ـ حديث ولايت، ج 2، ص 151، 30/6/1368، پيام به مناسبت نهمين سالگرد جنگ تحميلى.

6
ـ جمهورى اسلامى، 1/9/1375، سخنرانى در ديدار با بسيجيان.

7
ـ حديث ولايت، ج 7، ص 280، 30/5/1370، سخنرانى در اجتماع بزرگ مردم خرم آباد.

8
ـ همان، ص 299، 31/5/1370، سخنرانى در جمع مردم روستاى پاپى استان لرستان.

9
ـ جمهورى اسلامى، 6/7/1370، خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران.

10
ـ حديث ولايت، ج 2، ص 57 و 58، 23/5/1368، سخنرانى در ديدار با خانواده‏هاى معظم اسرا و مفقودين.

منابع: كتاب آمريكا از ديدگاه رهبرى ص 125، مركز تحقيقات اسلامى سپاه؛