fehrest

جنگ شهرها

يكى از صحنه هاى دردناك و در عين حال نمونه بارز نقض حقوق بشرى از سوى رژيم بعثى عراق، حمله هاى مكرر آن به مناطق مسكونى ايران است كه «جنگ شهرها» ناميده شده است. پس از ناكامى نظامى، سياسى و روانى عراق در جبهه هاى جنگ، سردمداران اين رژيم با هدف كسب امتيازات و تحميل شرايط خود به «جنگ شهرها» مبادرت ورزيدند.

ممنوعيت حمله به مناطق مسكونى در حقوق بين الملل جنگ
حمايت از غيرنظاميان در حملات مسلحانه، تفكيك اهداف نظامى از غيرنظامى و تلاش براى محدود ساختن صدمات ناشى از جنگ، اساس و مبناى تدوين مقررات و قوانين مربوط به حقوق جنگ است. در نيمه دوم قرن نوزدهم، حمايت از افراد غيرنظامى در برابر خطرهاى ناشى از حمله هاى مسلحانه به عنوان يك قاعده عرفى مورد پذيرش قرار گرفته و مورد قبول همه كشورها قرار گرفت.گفت وگوهاى صلح لاهه در سال هاى ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ و همه اقدام هايى كه در ژنو در فاصله سال هاى ۱۸۶۴ تا ۱۹۷۷ صورت گرفتند، براساس اين اصل حقوق عرفى بوده اند.

آغاز جنگ شهرها
در حالى كه ايران براى تعيين سرنوشت جنگ اجراى عمليات نظامى را در زمين دنبال مى كرد، عراق براى مقابله با اين وضع حمله به جزيره خارك و مناطق غيرنظامى را برنامه ريزى كرده بود. در نتيجه، پس از فتح خرمشهر، عراق حمله به شهرها را از سر گرفت و به موازات آن حمله به خارك را آغاز كرد. حمله عراق به شهرها بويژه حمله موشكى به دزفول و حمله خمپاره اى به شهر اهواز و ديگر مناطق مسكونى در دوره اول جنگ به صورت متناوب انجام مى شد، ولى با آغاز عمليات رمضان حمله به مناطق مسكونى و افراد غيرنظامى به شكل جديد و گسترده اى از سر گرفته شد. به عبارتى ديگر حمله هوايى دشمن كه در پى طراحى عمليات سرنوشت ساز رمضان و همچنين شكست دشمن درعمليات كربلاى يك، ۲ و ۳ در تير و شهريورماه افزايش يافته بود، ادامه يافت و در ماه هاى شهريور، مهر و آبان ،۱۳۶۵ مناطق صنعتى، كارگرى، اقتصادى و نفتى و نيز شهرها و مناطق مسكونى و مناطق عملياتى زير شديدترين حمله هاى هوايى و بمباران قرار گرفتند. در حقيقت عراق از اين كار ۲ هدف را دنبال مى كرد؛ يكى هدف كوتاه مدت كه جلوگيرى از اجراى عمليات سرنوشت ساز بود، ديگرى هدف بلندمدت كه انهدام منابع ارزى و درآمد كشور و همچنين به ستوه آوردن مردم و برانگيختن مخالفت آنان با جنگ و در نتيجه تسليم جمهورى اسلامى و پذيرش آتش بس به نحوى كه مطلوب رژيم عراق باشد، بود. افزايش حمله هوايى عراق و دسترسى به نقاطى كه قبل از اين در توان عراق نبود، علاوه بر اين كه به دليل واگذارى تجهيزات و هواپيماهاى پيشرفته اى بود كه شوروى و فرانسه در اختيار عراق گذاشته بودند، مرهون همكارى كارشناسان آمريكايى بود.
بيش ترين حملات عراقى ها در اين مدت به باختران صورت گرفت. از جمله در حمله روز هفتم آبان ۱۳۶۵ كه باختران و اسلام آباد زير آتش بمب، راكت و مسلسل هواپيماهاى دشمن قرار گرفت، ۱۲۰ تن شهيد و ۵۸۰ تن مجروح شدند. همچنين در اين مدت تأسيسات نفتى خارك و نقاط مسكونى و صنعتى اصفهان، اراك، تهران، سردشت، خرم آباد، تبريز، لرستان، شيراز، آغاجارى، هفت تپه، گيلانغرب، آبادان، پتروشيمى بندر امام(ره)، راه آهن انديمشك و سدهاى دز و شهيد عباس پور زير حمله هاى شديد هوايى دشمن قرار گرفت.

تشديد جنگ شهرها از سوى عراق
حمله هوايى و موشكى عراق به شهرها و مناطق مسكونى ايران كه از نخستين روزهاى تجاوز آغاز شد و با شدت ادامه يافت، در خردادماه ۱۳۶۳ وارد مرحله جديدى شد. در اين تاريخ رژيم بعثى عراق با صدور اعلاميه اى به ساكنان شهرهاى جنوبى و مركزى ايران اخطار كرد كه اين شهرها را مورد حمله هوايى قرار مى دهد.
جمهورى اسلامى ايران در برابر اعمال ضدانسانى رژيم متجاوز عراق، همواره پايبندى خود را به موازين بين المللى اعلام داشته و برمبناى مواضع اصولى خود كه برگرفته از تعاليم اسلامى و آرمان هاى بشردوستانه و اصول اخلاقى است، قواعد حقوق بين الملل جنگ را به مورد اجرا گذاشت. اما با اقدام عراق در اخطار به ساكنان شهرهاى جنوبى و مركزى ايران و پس از شدت گرفتن حمله هاى عراق به اين مناطق مسكونى و در نتيجه افزايش تلفات غيرنظامى، ايران پس از رعايت نشدن قواعد بشردوستانه حقوق بين الملل از سوى رژيم عراق، به ناچار به گلوله باران مناطق مرزى مبادرت ورزيد. البته، ايران پيش از توسل به عمل متقابل؛ در تاريخ ۱۵ خردادماه ،۱۳۶۳ به افراد و ساكنان مناطق مرزى و مناطق مجاور تأسيسات نظامى ايران براى ترك نواحى مرزى به طور مكرر اخطار و هشدار داد. در حقيقت ايران در طول جنگ تحميلى در برابر حملات رژيم عراق به مناطق مسكونى از خود صبر زيادى نشان داد و از آغاز تجاوز عراق تا اواخر سال ۱۳۶۳ از توسل به عمل متقابل كه به موجب مقررات بين الملل حتى مشروع است، خوددارى كرد.

ايران و مقابله به مثل در جنگ شهرها
سياست مقابله به مثل ايران در جنگ شهرها، پس از تحمل فشار اوليه حمله به شهرها صورت گرفت؛ زيرا ايران به نقطه اى رسيد كه اين موضوع موجب ضعف در جبهه ها مى شد. از اين رو اين سياست ابتدا در شهرهاى مرزى عراق انجام شد و حمله هاى هواپيماهاى عراق به تهران در اسفند ،۱۳۶۳ به تغيير رويه ايران منجر شد.
گرچه حمله هاى عراق به شهرهاى ايران بويژه شهرهاى مرزى از ابتداى جنگ انجام مى شد، اما حمله به تهران اوضاع را پيچيده تر كرد و نظم زندگى حاكم بر تهران را برهم زد. به همين دليل در آن زمان هاشمى رفسنجانى با تلخى از جنگ شهرها ياد كرد.
برهمين اساس، نخستين موشك ايران در تاريخ ۲۳ اسفندماه ۱۳۶۳ و همزمان با عمليات بدر و در حالى كه عراق موج جديدى از حملات به شهرها و تهران را از سر گرفته بود، به بانك «رافدين» در بغداد اصابت كرد.
عراقى ها از اين حمله غافلگير شدند و يك مقام بلندپايه عراق در مكالمه تلفنى با يك خبرنگار آمريكايى حمله موشكى ايران به بغداد را تكذيب كرد و گفت: «خرابكاران ايرانى يك بمب در داخل ساختمان بانك كار گذاشته بودند كه به ساختمان آسيب رساند ولى كسى را مجروح نكرد».
حتى سخنگوى وزارت خارجه آمريكا در واشنگتن نيز گفت: ما چنين برداشت مى كنيم كه انفجار بغداد انفجارى داخلى بوده است و نه يك بمباران. مطبوعات كويت نيز نوشتند: پرتاب موشك به بغداد فقط يك ادعاست.
حمله موشكى ايران به شهرهاى بغداد، بصره و العماره هرچند محدود بود، اما موازنه جديدى را در جنگ شهرها برقرار كرد كه عراق آن را پيش بينى نمى كرد و به نظر مى رسيد ادامه اين وضع با طولانى شدن زمان و افزايش حجم حمله هاى ايران به شهرهاى عراق، آن كشور را از حمله به شهرها باز خواهد داشت در غير اين صورت، عراق بايد عامل جديدى را در جنگ شهرها وارد معادله كند.

عكس العمل سازمان هاى بين المللى و توافق ۱۲ ژوئن
پس از اين اقدام ايران (مقابله به مثل)، دبير كل وقت سازمان ملل متحد در پيامى از دولت هاى ايران و عراق درخواست كرد تا از حمله به مناطق مسكونى در خاك يكديگر خوددارى كنند.
ايران براى سياست خود مبنى بر خود دارى از گسترش جنگ در مناطق غير نظامى و براى رعايت حقوق انسان دوستانه، به تقاضاى دبير كل وقت پاسخ مثبت داد و رژيم عراق نيز بر اثر فشار افكار عمومى جهان در ظاهر موافقت خود را اعلام كرد و بدين ترتيب توافق «۱۲ ژوئن» ۱۹۸۴ م (۲۲ خداد ۱۳۶۳) شكل گرفت. به دنبال اين توافق بنابر تقاضاى دبير كل شوراى امنيت سازمان ملل قرار شد تا هيأت هاى ناظر آن سازمان براى نظارت بر اجراى مفاد اين توافق در تهران و بغداد مستقر شوند. اما پس از مدتى، رژيم عراق با استناد به دلايل غير معقول بارها توافق ۱۲ ژوئن را ناديده گرفت.
سازمان ملل متحد پس از اطلاع از اين اقدام، هيأت ناظر خود مستقر در تهران را به بازديد از مناطق مورد حمله فرستاد و او نيز در گزارش خود به شوراى امنيت اين موارد را مورد تأييد قرار داد.
اما رژيم عراق براى انحراف افكار عمومى و كاستن از فشارهاى بين المللى به دروغ مدعى حمله هاى مشابه ايران به مناطق مسكونى آن كشور شد.
عراق، سياست غير انسانى حمله به مناطق مسكونى را به منظور وادار ساختن ايران به قبول شرايط تحميلى آن كشور، همواره تكرار كرد.
رژيم بعثى، در دى ماه ۱۳۶۵ براى چندمين بار جنگ شهرها را آغاز و حمله به مناطق مسكونى و غير نظامى ايران را به وحشيانه ترين وجهى دنبال كرد كه در پى آن، مدارس، دانشگاه ها، بيمارستان ها و ... مورد حمله كور بمب و موشك قرار گرفتند و حتى اماكن مذهبى نيز مصون نماندند.
آخرين و حساس ترين جنگ شهرها، حمله موشكى عراق به تهران و شهرهاى مركزى ايران بود. در اين اقدام از تاريخ دهم اسفندماه سال ۱۳۶۶ موشكباران تهران آغاز شد و تا ۱۱ارديبهشت ۱۳۶۷ ادامه يافت.
در اين مدت عراق متجاوز از ۱۷۰ موشك ميانبرد استفاده كرد و تلفات جانى و آسيب هاى مالى زيادى را وارد كرد. در اين مرحله نيز، ايران بار ديگر براى توقف حمله هاى عراق به اقدام متقابل روى آورد و از موشك هاى ميانبرد برضد آن كشور استفاده كرد.
مقابله به مثل يا اصل تقابل در تاريخ جنگ همواره يكى از عوامل مؤثر بوده كه دشمن را از حمله به مناطق مسكونى و مردم غير نظامى بازداشته است. با وجود اين ايران همواره خواستار اقدام بين المللى براى توقف حمله به مناطق مسكونى بود و در همه مراحل جنگ شهرها، بارها در مجامع بين المللى و همچنين در مراسم نماز جمعه تهران، اعلام كرد كه از حمله به شهرهاى عراق به عنوان عمل متقابل اكراه داشته و از هرگونه تلاشى براى اجراى توافق ۱۲ ژوئن حمايت مى كند و در صورت خوددارى عراق از انجام آن، از اقدام متقابل خوددارى خواهد كرد.
البته عراق براى پايان دادن به جنگ شهرها، شروطى را مطرح كرد كه بسيار نامربوط و متزلزل بودند و راه از سرگيرى آن را براى خود باز مى گذاشت.
در شرايط پيشنهادى عراق براى پايان دادن به حمله ها، مسأله بمباران شهرها به همه جنگ مرتبط شده و هيچ گونه تمايزى بين اين گونه اعمال غير قانونى و انسانى با اقدام دفاع مشروع در جبهه هاى نبرد، مشاهده نمى شد.
 
حميرا حيدريان
روزنامه ايران - سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۵

نظر ها