fehrest

نقش آمريكا در جنگ تحميلي

امريكا از سال1332 تا پيروزي انقلاب اسلامي، نفوذ و سلطه بسياري بر اركان سياسي، نظامي و اقتصادي ايران داشت. با سقوط رژيم پهلوي و استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران، منافع غاصبانه امريكا در ايران و منطقه و حتي ديگر نقاط جهان مورد تهديد قرار گرفت...

با سقوط رژيم پهلوي و استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران، منافع غاصبانه امريكا در ايران و منطقه و حتي ديگر نقاط جهان مورد تهديد قرار گرفت و چالش‌هاي سياسي فراروي امريكا ايجاد شد كه به طور مستقيم يا غير مستقيم از پي نهادهاي انقلاب اسلامي برآمد و طرح‌هاي گونا گوني عليه آن به اجرا در آورد. اين طرح‌ها در دو سطح ملي و بين‌المللي به اجرا گذاشته شد. درسطح ملي ايجاد آشوب، اغتشاش و بحران‌هاي داخلي تحت پوشش قوميت‌گرايي و با حمايت مستقيم از گروه‌هاي سلطنت‌طلب يا پشتيباني غيرمستقيم از گروه‌هاي چپ‌نما در صحنه فرهنگي و اجتماعي و مانند آن را مي‌توان برشمرد. در سطح بين‌المللي از جمله تلاش‌هاي امريكا، ايجاد جنگ رواني و تبليفاتي براي انزواي سياسي ايران مسدود كردن اموال و دارايي‌ها و محاصره اقتصادي ايران بود. اقدامات فوق نتوانست در جهت‌گيري و شكل‌گيري نظام جديد ايران تأثير بگذارد و امريكا را به يك بن‌بست و بحران سياسي كشاند. دولت امريكا براي خروج از اين بحران به اقدامات نظامي متوسل شد و با نيروي دلتا به خاك جمهوري اسلامي ايران حمله كرد، اما اين عمليات در صحراي طبس شكست خورد. امريكا پس از آن نيز كودتايي را طرح‌ريزي كرد كه در آستانه اجرا (در تيرماه 1359)كشف و خنثي شد .
ناكامي در اقدامات انجام شده، امريكا را به پذيرش طرح عراق براي حمله به ايران واداشت و بدين ترتيب رژيم عراق كه از مدت‌ها پيش منتظر اين فرصت بود هجوم سراسري به ايران را آغاز كرد. شروع جنگ، اميدي اساسي براي همه دولت‌ها و كساني بود كه منافع خود را از گسترش انقلاب اسلامي در خطر مي‌ديدند.
استراتژيست‌هاي سياست خارجي امريكا پيش‌بيني كرد جنگ حداكثر ظرف 10 روز با پيروزي عراق پايان خواهد يافت  اما دست نيافتن عراق به نتايج قطي و روشن در هفته نخست جنگ، نشان داد كه هدف‌هاي اين هجوم قابل تحقق نيست. دولت امريكا پيش‌بيني كرده بود با گذشت زماني اندك، ايران بر اثر فشارهاي ناشي از جنگ دست نياز به سوي اين كشور خواهد برد. اما آشكار شدن توانمندي نظام تازه تأسيس جمهوري اسلامي ايران در مهار بحران و دفاع و ايستادگي در برابر آن، بيش از همه در خنثي كردن هدف‌هاي امريكا مؤثر بود. رويكرد ايران به استراتژي تهاجمي و قرارگرفتن عراق در موضع انفعالي، امريكا را به همكاري نزديك‌تر با عراق ترغيب كرد. از آن پس آواكس‌ها و ماهواره‌هاي جاسوسي امريكا، اطلاعات همه تحركات و اقدامات اصلي ايران در طول جبهه‌ها را در اختيار عراق مي‌گذاشتند. امريكا همچنين با متشنج كردن جو بين‌الملل عليه ايران، جمهوري اسلامي را در دستيابي به مايحتاج نظامي خود در تنگناي شديد قرار داد و از طرف هاي تجاري ايران (همچون ژاپن) نيز خواست ايران را در فشار اقتصادي بيشتري قرار دهند. از سوي ديگر، امريكا متحدانش را ترغيب مي‌كرد سررسيد وام‌هاي عراق را  به تعويق انداخته و مقادير عمده‌اي تسليحات نظامي به اين كشور تحويل دهند. امريكا همچنين با ايجاد اضطراب در سران عرب منطقه از خطر گسترش انقلاب اسلامي، آنها را وادار به افزايش كمك به عراق مي‌كرد. امريكا با حذف نام عراق از فهرست كشورهاي حامي ترروريسم، اين كشور را يار ي داد تا با خارج شدن از انزواي بين‌المللي، قادر به تأمين نيازهاي خود از كشورهاي غربي باشند.
امريكايي‌هايي براي ايجاد سهولت در كنترل اوضاع جنگ حمايت از عراق، با اين كشور مجدداً روابط ديپلماتيك برقرار كردند. و در همان آغاز رسمي تجديد رابطه، با ايجاد يك ايستگاه اطلاعاتي در بغداد، جديدترين اطلاعات نظامي ايران را دراختيار رژيم عراق قرار مي‌دادند.
همكاري با عراق در توليد سلاح‌هاي شيميايي و واگذاري تكنولوژي ساخت سلاح‌هاي مدرن و كشتار جمعي، و سكوت در برابر به كارگيري تسليحات شيميايي و حمله به مناطق مسكوني و تأسيسات اقتصادي و صنعتي و حتي ترغيب به آن، از ديگر اقدامات امريكا و غرب در پشتيباني از عراق بود.
با گسترش جنگ نفت‌كش‌ها درخليج فارس بر آن شدند تا از پيروزي قطعي ايران جلوگيري كنند. اقدام امريكا براي كنترل فعاليت‌هاي دريايي ايران به جنگ محدود دريايي بين دو طرف انجاميد. در اين جنگ محدود (تابستان 1366) فلات قاره ايران مورد تجاوز محدود ناوهاي دريايي امريكا قرار گرفت و در مقابل به واحدهاي دريايي امريكا ضربات بزرگي وارد شد، نفت‌كش امريكايي بريجتون با مين برخورد كرد، ناو استارك امريكا هدف قرار گرفت و يك هلي‌كوپتر امريكايي سقوط كرد. در پي آن امريكايي‌ها در پاييز 1366 آتش‌بس اعلام نشده‌اي را قبول كردند كه تا فروردين 1367 ادامه داشت. امريكايي‌ها از 29/فرودين/1367 همزمان با عمليات عراق در فاو اقدام به يك عمليات دريايي محدود كردند تا ارتباط نظامي خود را با عراق آشكار سازند و به عراق نشان دهند بدون حمايت آنان توانايي مقابله با ايران را ندارد. امريكايي‌ها سر انجام سه ماه بعد در تير ماه 1367 با شليك به هواپيماي ايرباس و هدف قرار دادن دو ناو دريايي ايران و تحديد ايران به بكارگيري سلاح هسته‌اي، اعلام كردند كه ديگر تحمل ايستادگي جمهوري اسلامي ايران به تنهايي در مقابل همه جهان خواران را ندارند.