fehrest

نقش امریكا در جنگ عراق علیه ایران

چکیده: با فروپاشی تعادل راهبردی سیاست های ایالات متحده، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دیگر شریك قدرتمندی در منطقه برای امریكا وجود نداشت.

به این ترتیب، دولت كارتر ابتدا كوشید دولت انقلابی ایران را متقاعد كند كه به همكاری امنیتی خود با ایالات متحده ادامه دهد كه جریان گروگانگیری دیپلمات های این كشور، این فضا را بیش از گذشته مخدوش كرد. امریكا كه علاوه بر این تحقیر بی سابقه می ترسید امواج انقلاب اسلامی كشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را نیز بگیرد و منافع غرب را به خطر بیندازد به دشمنی علنی با جمهوری اسلامی ایران برخاست...
در اولین روزهای مهر ماه سال 59 ، در حالی كه كشور از وجود عناصر نامطلوب داخلی رنج می برد ، با تهاجم سراسری رژیم تا بن دندان مسلح عراق از تسلیحات غرب و بویژه امریكا مواجه شد تا آغازگر دفاعی جانانه و مقدس به طول 8 سال در برابر رژیم بعث عراق باشد.
متن زیر شرح مختصری از اقدامات پشت پرده امریكا در تحریك عراق و تدارك این رژیم در حمله به ایران در شهریور سال 59 است.

امریكا در پوشش عراق
با فروپاشی تعادل راهبردی سیاست های ایالات متحده ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، دیگر شریك قدرتمندی در منطقه برای امریكا وجود نداشت.
به این ترتیب ، دولت كارتر ابتدا كوشید دولت انقلابی ایران را متقاعد كند كه به همكاری امنیتی خود با ایالات متحده ادامه دهد كه جریان گروگانگیری دیپلمات های این كشور ، این فضا را بیش از گذشته مخدوش كرد. امریكا كه علاوه بر این تحقیر بی سابقه می ترسید امواج انقلاب اسلامی كشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را نیز بگیرد و منافع غرب را به خطر بیندازد به دشمنی علنی با جمهوری اسلامی ایران برخاست.
ترس مشترك تمامی حكومت های حوزه خلیج فارس نیز از تاثیرات انقلاب اسلامی ایران موجب موضع خصمانه تر صدام نسبت به ایران شد. با پیروزی انقلاب اسلامی ، روابط تهران - بغداد نیز دستخوش وخامت فزاینده شد و دو طرف یكدیگر را به داشتن مقاصد نامطلوب متهم می كردند. ایران ، عراق را به قاچاق سلاح به ناراضیان عرب در خوزستان ، اجازه دادن به نیروهای مخالف امام خمینی (ره) برای تاسیس یك ایستگاه رادیویی در خاك عراق و تجاوزات نظامی ادواری به خاك ایران متهم می كرد.عراق نیز به نوبه خود ، ایران را به كمك رسانی به شورشیان كرد عراق و حزب الدعوه متهم می كرد بنابراین ایالات متحده كه اوایل دهه 1980 (1359) توان حمله نظامی موفقیت آمیزی علیه ایران نداشت ، در نتیجه اولویت براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را به دیگران داد. به این دلیل ، وظیفه حمله به ایران ، به عراق محول شد.به این ترتیب برژینسكی ، مشاور امنیت ملی كارتر برای زمینه سازی و اطلاع از وضع عراق برای شروع جنگ ، سفرهای محرمانه مكرری به بغداد كرد.مجله ژورنال استریت ، در تاریخ 19 بهمن 1359 ، یكی از این سفرهای محرمانه را فاش و روزنامه تایمز لندن نیز در تاریخ 27 خرداد 59 به ملاقات برژینسكی و صدام اشاره هایی كرد. در یكی از این گزارش ها آمده بود: برژینسكی پس از سفر محرمانه خود به بغداد در اواخر سال 1358 در یك مصاحبه تلویزیونی گفت ما تضاد قابل ملاحظه ای میان ایالات متحده و عراق نمی بینیم. ما معتقدیم عراق كه تصمیم به استقلال دارد در آرزوی امنیت خلیج عربی است و تصور نمی كنیم كه روابط امریكا و عراق سست شود و آن طور كه گری سیك ، معاون برژینسكی عنوان كرده بود (برژینسكی معتقد بود ایران باید از همه طرف تنبیه شود).عراق نیز بر پایه اطلاعات دریافتی از سوی عناصر فراری از ایران ، كلیه امكانات را در اختیار وفاداران شاه كه هدفی جز سرنگونی نظام اسلامی در ایران نداشتند ، قرار داد. شخصیت مهم و قدرتمند این دسته از مخالفان ، تیمسار اویسی بود كه گفته می شد قادر است از حمایت 15هزار چریك كرد و از قبایلی كه هنوز به شاه وفادار مانده بودند ، بهره مند شود. در چنین شرایطی بود كه عراق با حضور عناصر ضدانقلابی ارتش كه با خنثی شدن كودتای نوژه به عراق متواری شده بودند و اطلاعات دریافتی از امریكا و عربستان راجع به وضعیت سیاسی ، نظامی و اقتصادی ایران ، تصمیم به تهاجم گرفت.

مقدمات تهاجم
صدام در روز 17 سپتامبر 1980 ، 26 شهریور 1359 ، به طور رسمی اعلام كرد كه موافقت نامه 1975 الجزایر دیگر هیچ گونه اعتبار قانونی ندارد و بی مورد است و شطالعرب باید به زیر حاكمیت عرب بازگردد. وی حتی اضافه كرد: ما مصمم هستیم كه با به كارگیری زور ، كلیه سرزمین های خویش را پس بگیریم.
حوادث مرزی میان ایران و عراق ، در آوریل 1979 ، یعنی حدود 2 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران آغاز شد. این وقایع تا فوریه 1980 به صورت كم اهمیت و ثابت باقی ماند ولی از مارس 1980 بود كه رویدادها افزایش یافت و از تاریخ 9 آوریل ، روزی كه آتش توپخانه سنگین عراق علیه نیروهای ایران در منطقه قصرشیرین 15 مجروح بر جای نهاد، صورت جدی به گرفت.
براساس گزارش روزنامه نیویورك تایمز ، طرح جنگی عراق برای اشغال خوزستان در سپتامبر 1980 براساس یك طرح نظامی بریتانیا استوار بود كه در سال 1950 (1329) تهیه و تنظیم شده و حاوی نقشه اشغال استان نفت خیز خوزستان ایران به وسیله عراق و با كمك و یاری انگلستان بود.
با گذشت زمان ، مواضع خصمانه عراق نسبت به جمهوری اسلامی صریح تر شد. صدام برای اولین بار در تاریخ 18 فروردین 1359 یعنی همزمان با قطع ارتباط ایران و امریكا ، اعلام كرد كه ایران باید از 3 جزیره تنب بزرگ ، تنب كوچك و ابوموسی خارج شود و چندی بعد نیز در یك سخنرانی تاكید كرد كه عراق آماده است اختلاف خود با ایران را با زور حل كند.
صدام همزمان با آمادگی در مرز و ایجاد درگیری های متوالی و نیز فراهم كردن شرایط سیاسی ، با طرح بهانه هایی سرانجام در تاریخ 20 شهریور 1359 در جمع وزرای خارجه كشورهای عربی ، ضمن درخواست كمك و یاری از آنان اعلام كرد كه خاكمان را از ایران باز پس می گیریم.
صدام سرانجام در 26 شهریور 59 در مجلس ملی عراق سخنرانی كرد و در همین سخنرانی در برابر دوربین های تلویزیون ، موافقتنامه صلح 1975 الجزایر را كه خود او امضا كرده بود پاره كرد و 5 روز بعد به امید شكست دولت انقلابی و براندازی نظام جمهوری اسلامی ، به ارتش عراق دستور حمله به خاك ایران را صادر كرد.

پژوهشگر: كاظم شیخ‌لر
منبع:جام‌جم