در سوگ و داغ ياران) قدسيه مدني كاشاني)



اي دوستان بيائيد در سوگ و داغ ياران
از ديده خون فشانيد چون ابر نوبهاران
شد تيره محفل ما ماواي غم دل ما
زيرا به خون تپيدند آن اختران ايمان
رفتند آن عزيزان صدها دريغ و افسوس
آنان كه جمله بودند چشم و چراغ ايران
جان را نثار معشوق پروانه‌سان نمودند
تا شمع محفل عشق گردد بسي فروزان
با خيل عاشقان رفت سوي جنان بهشتي
آن كس كه بود عاشق بر او بهشت و حوران
و اي از ديار ما رفت آن عارف مجاهد
آه از سپهر ما رفت آن كوكب درخشان
آن آيت الهي يار صديق رهبر
آن كس كه بود عمري اندر طريق سبحان
آن كس كه مهربان بود همچون علي به مسكين
آن كس كه خصم دون بود از صورتش هراسان
علامه گرامي دانا خطيب نامي
كز فيض مكتب او شد بهره‌مند انسان
در عزم و همت و راي بود? چون كوه نستوه
همچون گلي بهاري بودي هماره خندان
در باغ دين و فرهنگ بس نغمه‌ها سرودي
دردا كه زين چمن رست آن بلبل غزل‌خوان
زين ماجراي جان‌كاه گردون به زاري و آه
جانها هم در آذر دلها همه پريشان
بشنو ز آن شهيدان فزت برب كعبه
چون از ازل ببستند با لايزال پيمان
فقدان آن عزيزان گرچه بسي گران است
بادا فداي اسلام صدها سر و تن و جان
از پاي كي نشينيم تا انتقام گيريم
زان خصم پست دژخيم ما ملت مسلمان
اي باغبان به بستان بذر دگر بيفشان
زيرا كه گشته پرپر گلها زجور و عدوان
تا انقراض عالم زنده است نام پاكان
بادا روانشان شاد در ظل لطف سبحان
قدسيه زين مصيبت در ماتم است و محنت
بارد سرشك حسرت هر لحظه او زمژگان

فهرست