|
|
آزار رساندن قريش به نو مسلمانان |
اول - بلال بن رباح حبشى است. پدر و مادر او از اسيران حبشه و خود وى در مكه متولد شده بود. بلال غلام «امية بن خلف » از سران قريش بود كه پيشتر از وى نام برديم.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
دعوت بنى هاشم |
در سال سوم بعثت بار ديگر پيك وحى آمد و اين آيه را آورد: «اى پيغمبر! بستگان نزديكت را از نافرمانى ما بيم ده ».(و انذر عشيرتك الاقربين - سوره شعراء آيه 214) پيغمبر دو بار اين سخنان را تكرار كرد و هيچ كس پايخى نداد، ولى هر دو بار على (عليه السلام) كه از همه حضار كم سن تر بود، برخاست و گفت: يا رسول الله! من همه آنچه را فرمودى به عهده مى گيرم، و پيغمبر مى فرمود: بنشين! چون با سوم پيغمبر سخنان خود را تكرار كرد و على (عليه السلام) برخاست و آمادگى خود را اعلام داشت، پيغمبر در حالى كه او را به حضار نشان مى داد، فرمود: اين برادر من و جانشين من و نماينده من در ميان شماست، از وى شنوائى داشته باشيد و هر چه مى گويد بپذيريد كه او وارث من خواهد بود |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
على (ع) نخستين كسى كه به پيغمبر ايمان آورد |
درباره اينكه نخستين مسلمان كيست، در ميان ما شيعيان شكى نيست كه از جنس زنان قبل از هر كس خديجه و از مردان اميرمؤمنان على (عليه السلام) است، اكثريت قريب به اتفاق مورخان و محدثان عامه نيز بر اين عقيدهاند. ابن هشام مورخ مشهور متوفى به سال 218 ه كه قديمترين مورخ اسلام و اهل تسنن خوانده مىشود، در تاريخ خود «سيره پيغمبر(ص)» تحت عنوان «على بن ابيطالب اولين جنس مذكرى است كه اسلام آورد» |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بعد از بعثت پيامبر (ص) |
|
آنچه شنيده ايم كه چون پيغمبر در روز مبعث از كوه حراء به خانه آمد، وحشت زده و پريشان بود و گفت مرا بپوشانيد و خديجه او را پوشانيد و پيغمبر به خواب رفت تا جبرئيل آمد و دومين سوره را آورد، يعنى سوره «يا ايها المدثر» اينها همگى برخلاف واقع و دون شان پيغبر ختمى مرتبت است. |
|
|
|
|
|
|
|