|
|
رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد |
رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد
پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
به نام نامی سر، بسمه تعالی سر |
به نام نامی سر، بسمه تعالی سر
بلند مرتبه پیکر، بلندبالا سر |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اگر چه مثل محّرم نمی شوم هرگز |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
زیر لب زمزمهی نادعلی میخواند |
می رود سمت برادر به تنش تب دارد
دو پسر دارد و یک زمزمه بر لب دارد |
|
|
|
|
|
|
|