روزه داری
«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون » سوره بقره /183
«ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما مقرر شده، همانگونه که بر کسانی که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد که پرهیزکاری کنید .»
از این آیه نورانی سه مطلب استفاده می شود:
1 . روزه یکی از واجبات است .
2 . روزه در امتهای گذشته نیز واجب بوده است .
3 . روزه زمینه ساز پرهیزکاری است .
«ایاما معدودات فمن کان منکم مریضا او علی سفر فعدة من ایام اخر وعلی الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین فمن تطوع خیرا فهو خیر له وان تصوموا خیر لکم ان کنتم تعلمون » ; سوره بقره /184
[روزه در] روزهای معدودی [بر شما مقرر شده است] . هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد، [به همان شماره] تعدادی از روزهای دیگر [را روزه بدارد] و بر کسانی که [روزه] طاقت فرساست، کفاره ای است که خوراک دادن به بینوایی است و هر کس به میل خود، بیشتر نیکی کند، پس آن برای او بهتر است و اگر بدانید، روزه گرفتن برای شما بهتر است .»
نکات قابل استفاده از این آیه عبارتند از:
1 . کسانی که از روزه گرفتن معاف هستند عبارتند از:
الف: مریض ها .
ب: مسافران; که این دو دسته باید در زمان دیگری روزه بگیرند .
ج: ناتوانان از روزه .
2 . روزه گرفتن برای همگان بهتر است .
نتایج روزه داری
1 . تقوا و پرهیزکاری
2 . تقویت اخلاص:
حضرت زهرا علیها السلام در این باره می فرمایند: «فرض الله الصیام تثبیتا للاخلاص (من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 2، ص 73) ;
خداوند روزه را واجب گردانید تا اخلاص را [در زندگی انسانها] تثبیت نماید .»
3 . رهایی از عذاب الهی:
علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند:
«... وصوم شهر رمضان فانه جنة من العذاب; روزه ماه رمضان سپر نجات از عذاب الهی است .» (علل الشرایع، ج 1، ص 246)
4 . حکمت و یقین:
رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: در شب معراج گفتم: «یا رب وما میراث الصوم؟ قال: الصوم یورث الحکمة والحکمة تورث المعرفة، والمعرفة تورث الیقین فاذا استیقن العبد لا یبالی کیف اصبح، بعسر ام بیسر (میزان الحکمة، ج 5، ص 475) ;
در معراج عرض کردم: پروردگارا! میراث روزه داری چیست؟ ندا رسید: روزه باعث پیدایش "حکمت" [در انسان] است و حکمت نیز مایه پیدایش معرفت است و "معرفت" عامل حصول "یقین" [در جان آدمی] است و آن گاه که بنده ای به یقین برسد، باکی ندارد که چگونه زندگی وی می گذرد; در سختی یا راحتی؟»
5 . پاداش الهی:
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند تبارک و تعالی فرمود: «الصوم لی وانا اجزی به (کافی، کتاب صوم، ج 4، ص 63) ; روزه از آن من است و من به آن پاداش می دهم .»
6 . تندرستی:
تندرستی از دیگر آثار روزه است که در روایات معصومین نیز به آن اشاره شده است . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «... صوموا تصحوا (میزان الحکمة، حرف صاد، ح 10927) ; روزه بگیرید تا سلامتی یابید .»
7 . آمرزش گناهان:
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «ما من صائم یحضر قوما یطعمون الا سبحت اعضاؤه، وکانت صلاة الملائکة علیه، وکانت صلاتهم استغفارا (ثواب الاعمال، ص 77) ;
هیچ روزه داری نیست که بر عده ای در حال غذا خوردن وارد شود، مگر اینکه اندامهایش تسبیح گویند و فرشتگان بر او درود فرستند و درود فرشتگان آمرزش خواهی است .»
8 . استجابت دعا:
امام صادق علیه السلام فرمود: «نوم الصائم عبادة وصمته تسبیح، وعمله متقبل ودعاؤه مستجاب (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 76، ح 1783) ;
خواب روزه دار عبادت و سکوتش تسبیح و عملش پذیرفته و دعایش مستجاب است .»
9 . تضعیف شهوت:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «علیکم بالصوم; فانه محمسة للعروق ومذهبة للاشر (میزان الحکمة، 10918) ;
بر شما باد به روزه گرفتن که آن رگها را می برد (شهوت را کم می کند) و سرمستی را می برد .»
حسن ختام
این موضوع را با کلامی نورانی از رسول گرامی اسلام به پایان می بریم که فرمودند:
«من صام ثلاثة ایام من کل شهر کان کمن صام الدهر کله; لان الله عزوجل یقول: من جاء بالحسنة فله عشر امثالها (دعائم الاسلام، ج 1، ص 283) ;
هر کس در هر ماه سه روز روزه بگیرد، مانند کسی است که همه عمر روزه گرفته باشد; زیرا خدای عزوجل می فرماید: هر کس یک کار نیک کند، ده برابر آن برایش منظور می شود .»
قرآن در قرآن
و ننزل من القرءان ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين و لا يزيد الظالمين إلا خسارا (اسراء 82)
قـرآن را نـازل مـيـكنيم كه شفا و رحمت براى مؤ منان است و ستمگران را جز خسران (و زيان ) نمي افزايد.
نکات قابل استفاده از این آیه:
قـرآن داروى مؤ ثر براى همه دردهاى اجتماعى و اخلاقى است که انجام فرمانش در زمـيـنـه عـلم و آگـاهـى و عـدل و داد و تـقـوى و پـرهـيـزگـارى ، اتـحـاد و صميميت ، از خود گـذشـتـگى و جهاد و... به سرعت نابسامانى ها را سامان مى دهد.
اين نسخه مانند نسخه هاى ديگر وقتى مؤثر است كـه بـه آن عـمـل شود و الا صد بار اگر بهترين نسخه هاى شفا بخش را بخوانيم و روى سر بگذاريم ولى به آن عمل نكنيم ، نتيجه اى نخواهيم گرفت .
ویژگی های قرآن
1 . هیچ گونه شک و ریبی در هدایتگری آن برای متقین راه ندارد:
«ذلک الکتاب لا ریب فیه » (بقره/2) ; «این است کتابی که در [حقانیت] آن هیچ تردیدی نیست .»
2 . هدایتگر پرهیزکاران است:
«هدی للمتقین » (بقره/2) ; «مایه هدایت تقوا پیشگان است .»
3 . بشارت دهنده مؤمنان است:
«ویبشر المؤمنین » (اسراء/9) ; «و به مؤمنین بشارت می دهد .»
4 . هدایتگر به استوارترین راه است:
«یهدی للتی هی اقوم » (اسراء/9) «[قطعا این قرآن] به چیزی (آیینی) که پایدارتر است، راه می نماید .»
5 . یاد آور خائفان است:
«فذکر بالقرآن من یخاف وعید» ; (ق/45) «پس با قرآن هر که را از تهدید می ترسد، پند ده .»
6 . درمان و رحمت برای مؤمنان است:
«وننزل من القرآن ماهو شفاء ورحمة للمؤمنین » (اسراء/82) ; «و ما آنچه را برای مؤمنان مایه درمان و رحمت است، از قرآن نازل می کنیم .»
7 . معجزه ای است که هرگز کسی مانند آن نمی تواند بیاورد:
«قل لان اجتمعت الانس والجن علی ان یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله » (اسراء/88) ; «بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد .»
8 . بیان کننده موارد اختلاف جهت روشن شدن حقایق است:
«وما انزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه » (نحل/64) ; «و ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم، مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده اند، برای آنان توضیح دهی .»
9 . هدایتگر تمامی مردم است:
«هدی للناس » (بقره/185) ; «هدایتگر مردمان است .»
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:
«... فاذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فانه شافع مشفع وما حل مصدق ومن جعله امامه قاده الی الجنة ومن جعله خلفه ساقه الی النار وهو الدلیل یدل الی خیر سبیل وهو الفضل لیس بالهزل (کافی، شیخ کلینی، ج 2، ص 598، ح 2) ;
پس، هرگاه فتنه ها همچون پاره های شب تار بر شما مشتبه [و مبهم] گشت، به قرآن روی آورید که آن شفیعی است که شفاعتش پذیرفته است و شاکی [و خصمی] است که شکایتش قبول می شود . هر کس آن را فراروی خود قرار دهد، او را به بهشت راهنمائی کند و هر که آن را پشت سر خود قرار دهد، او را به دوزخ کشاند . قرآن راهنما به سوی بهترین راه است; جدا کننده [میان حق و باطل] است و شوخی نیست .»
اهداف قرآن
1 . تبیین مسائل مورد اختلاف:
«وما انزلنا علیک الکتاب الا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه » (نحل/64) ; «و ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده اند، برای آنان توضیح دهی .»
2 . تعقل ورزیدن:
«انا انزلناه قرانا عربیا لعلکم تعقلون » (یوسف/2) ; «ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم، باشد که بیندیشید .»
3 . درمان بیماریهای روحی مردم:
«یا ایها الناس قد جائکم موعظة من ربکم وشفاء لما فی الصدور» (یونس/57) ; «ای مردم، به یقین، برای شما از جانب پروردگارتان اندرزی و درمانی برای آنچه در سینه هاست، آمده است .»
4 . خروج از تاریکی ها به سوی نور:
«کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور باذن ربهم » (ابراهیم/1) ; «کتابی است که آن را به سوی تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون آوری .»
5 . هدایت به راه های امن و صراط مستقیم:
«قد جائکم من الله نور وکتاب مبین یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام ... ویهدیهم الی صراط مستقیم » (مائده/15 و 16) ; «قطعا برای شما از جانب خدا روشنایی و کتابی روشنگر آمده است . خدا هر که را از خشنودی او پیروی کند، با آن کتاب به راه های سلامت رهنمون می شود ... و به راهی راست هدایتشان می کند .»
6 . حاکمیت قوانین الهی در بین مردم:
«انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما اراک الله » (نساء/105( ; «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، تا میان مردم به [موجب] آنچه به تو آموخته، داوری کنی .»
7 . ایجاد تقوا و پرهیزکاری:
«قرانا عربیا غیر ذی عوج لعلهم یتقون » (زمر/28) ; «قرآنی عربی، بی هیچ کژی، باشد که آنان راه تقوا پویند .»
البته شرط اساسی تحقق این اهداف، آمادگی روحی و قلبی انسانها است . اگر این آمادگی نباشد، جز زیان چیزی به دست نخواهد آمد:
«ولا یزید الظالمین الا خسارا» (اسراء/82) ; «ستمگران را جز زیان نمی افزاید .»
تدبر در قرآن و عمل به آن
«و تعلموا القرآن فانه احسن الحدیث، و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور» (نهج البلاغه، خطبه 110)
قرآن را فراگیرید که بهترین گفته ها است، و در آن بیندیشید که بهار دل ها است، و از نورش شفا جویید که شفای قلب ها است .»
«تالین لاجزاء القرآن یرتلوا ترتیلا یحزنون به انفسهم، و یستشیرون به دواء دائهم، فاذا مروا بآیة تشویق رکنوا الیها طمعا و تطلعت نفوسهم الیها شوقا و ظنوا انها نصب اعینهم، و اذا مروا بآیة فیها تخویف اصغوا الیها مسامع قلوبهم، و ظنوا ان زفیر جهنم و شهیقها فی اصول آذانهم » (نهج البلاغه، خطبه 193)
پرهیزکاران کسانی هستند که قرآن را شمرده با تدبر قرائت می کنند، با آن جان خود را محزون می سازند، و داروی درد خود را از آن می گیرند، هرگاه به آیه ای برسند که در آن تشویق باشد، با علاقه فراوان به آن روی می آورند، و روح و جانشان با شوق بسیار در آن خیره شود، و آن را همواره نصب العین خود می سازند، و هرگاه به آیه ای برخورد کنند که در آن بیم باشد، گوش های دل خویش را برای شنیدن آن باز می کنند، و صدای ناله و به هم خوردن زبانه های آتش دوزخ با آن وضع ترس آورش در درون گوششان طنین انداز است .
این عبارات با بیان بسیار روشن دو مسؤولیت ما (یعنی شناخت قرآن و عمل به دستورهای آن) را دعوت می کند، و بیانگر آن است که آیات قرآن باید همواره در قلوب مؤمنان اثر بگذارد، و باعث تحول فکری و عملی شده و موجب رشد و ارتقاء گردد . در غیر این صورت، برای ما کتابی بی خاصیت خواهد بود، بلکه گاهی موجب خسران ما است، چنانکه در قرآن می خوانیم: «ولا یزید الظالمین الا خسارا» (اسراء (17) آیه 82) و ستمگران را جز خسران و زیان نمی افزاید .
آن کسانی می توانند از انوار قرآن بهره برداری صحیح کنند که تصمیم بر پرهیزکاری داشته باشند، و خمیر مایه وجودشان آمیخته با جهل، شرک، ظلم و نفاق نشده باشد، وگرنه همین صفات رذیله موجب می شود که نه تنها مجذوب نور قرآن نمی شوند، بلکه مثل شب پره به ستیز با نور می پردازند به عنوان مثال یک غذای نیروبخش را اگر به عالم مجاهد و دانشمند مبارزی بدهیم، از آن نیروی کافی برای تعلیم و تربیت و جهاد در راه حق می گیرد، ولی همین غذای نیروبخش را اگر به ظالم بیدادگری بدهیم، از نیروی آن برای ظلم بیشتر استفاده می کند . تفاوت در غذا نیست، تفاوت در مزاج ها و طرز تفکرها است .
نتیجه این که قرآن نه تنها یک نسخه شفابخش دائمی برای افراد آماده است، بلکه یک داروی اثربخش برای همه دردهای فردی، اجتماعی، اخلاقی و . . . است ، داروی شفابخشی که هرگونه نابسامانی ها و ناهنجاری های گوناگون را به جهانی پر از طراوت، اعتدال ، و زیبایی و سلامتی می سازد .
امیرمؤمنان علی (ع) روزی بعضی از یارانش را که بهره برداری صحیح و استوار از قرآن کرده بودند، و به شهادت رسیده بودند مانند: عمار یاسر، ابن تیهان و ذوالشهادتین را به عنوان برادر یاد کرد، آنگاه بر اثر غم جانکاه فراق آنها، دست بر محاسن شریف خود کشید، و مدتی طولانی گریه جان سوز کرد، سپس فرمود: «اوه علی اخوانی الذین تلوا القرآن فاحکموه » (نهج البلاغه، خطبه 182) آه و حسرت بر دیدار آن برادرانم، همان ها که قرآن را تلاوت می کردند، و به کار می بستند و در زندگی خود تثبیت و استوار می ساختند . آن حضرت در این عبارت به شش ویژگی آنها اشاره کرد، ولی نخستین ویژگی آنها را رابطه عمیق فکری و عملی آنها با قرآن ذکر نمود . بنابراین از نظر امیرمؤمنان علی (ع) شاگرد ویژه و ممتاز اسلام کسی است که رابطه عمیق و نیک با قرآن داشته باشد .
دعا و نیایش
1 . قرآن به دعا و نیایش دستور داده، از بندگان می خواهد تا از این برکت عظیم که منشا رسیدن به تمامی فیوضات الهی و خیر دنیا و آخرت است غفلت نکنند .
خداوند متعال در قرآن کریم چنین می فرماید:
«وقال ربکم ادعونی استجب لکم » (مؤمن/60) ;
«پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم .»
2 . قرآن، دعا را از نشانه های صالحان ذکر فرموده است:
«انهم کانوا یسارعون فی الخیرات ویدعوننا رغبا ورهبا» (انبیاء/90) ;
«آنان در کارهای نیک شتاب می نمودند و ما را از روی رغبت و بیم می خواندند .»
3 . قرآن، دعا و نیایش را امری فطری و ضروری دانسته و تنها راه نجات از گرفتاریها و مشکلات را نیایش پروردگار معرفی می کند:
«واذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فلما کشفنا عنه ضره مر کان لم یدعنا الی ضر مسه » (یونس/12) ;
«و چون انسان را آسیبی رسد، ما را به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده می خواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم، چنان می رود که گویی ما را برای گرفتاری که به او رسیده، نخوانده است .»
شرایط اجابت دعا
1 . شناخت پروردگار:
گروهی به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شدند و سؤال کردند: «ما دعا می کنیم ولی اثری از اجابت نمی بینیم . حضرتش فرمودند: «لانکم تدعون من لا تعرفونه (بحار الانوار، ج 93، ص 368) ; زیرا شما کسی را می خوانید که نمی شناسید .»
2 . کسب حلال:
در این باره رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:
«من احب ان یستجاب دعاؤه فلیطیب مطعمه ومکسبه (همان، 93، ص 373) ;
هر کس دوست دارد دعایش مستجاب شود، آنچه را می خورد و کسب می کند، پاکیزه نماید .»
3 . حضور قلب:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «لا یقبل الله عزوجل دعاء قلب ساه (من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 367) ;
خدای عزوجل دعای برخاسته از قلب غافل را مستجاب نکند .»
4 . واقعی بودن نیاز:
در بسیاری از مواقع، انسان چیزی را با پافشاری و با تمام وجودش از خداوند می خواهد در حالی که به سود و نیاز واقعی او نیست .
در این زمینه امیرمؤمنان علی علیه السلام فرموده است:
«رب امر حرص الانسان علیه، فلما ادرکه ود ان لم یکن ادرکه (ترجمه عدة الداعی، ص 8) ;
بسیار است که انسان بر کاری حریص است و همین که آن را یافت، دوست دارد که [ای کاش] آن را نمی یافت .»
5 . همراه بودن دعا با عمل:
از دیگر شرایط استجابت دعا، همراه بودن آن با کار و تلاش است .
علی علیه السلام در این باره می فرماید: «الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر (بحار الانوار، ج 78، ص 60) ;
دعا کننده بدون عمل [و تلاش]، مانند تیرانداز بدون «زه » است .»
زمان های دعا
در روایات اسلامی علاوه بر اینکه توصیه شده، هرگاه نسیم رحمت الهی وزیدن گرفت و انسان احساس کرد میل به سخن گفتن با خدا پیدا کرده، دعا کند، زمانهایی نیز به عنوان وقتهای مناسب تر برای دعا سفارش شده است; از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1 . بعد از اقامه فریضه نماز:
امام صادق علیه السلام فرمودند: «ان الله فرض علیکم الصلاة فی احب الاوقات الیه فاسالوا الیه حوائجکم عقیب فرائضکم (همان، ج 85، ص 324) ;
همانا پروردگار، نماز را در محبوب ترین وقتها نزد خود واجب کرد; پس، حاجتهای خود را پس از [اقامه] نمازهایتان طلب کنید .»
2 . شب و روز جمعه:
از امام صادق علیه السلام روایت است که وقتی فرزندان یعقوب از پدر خواستند تا برای آنها استغفار کند، فرمود: «سوف استغفر لکم ربی » حضرت فرمود: این طلب استغفار را تا سحرگاه شب جمعه به تاخیر انداخت (ترجمه عدة الداعی، ص 30)
3 . از سحر تا طلوع آفتاب:
امام باقر علیه السلام درباره اهمیت دعا در این فاصله چنین می فرماید:
«ان الله عزوجل یحب من عباده المؤمنین کل [عبد] دعاء فعلیکم بالدعاء فی السحر الی طلوع الشمس; فانها ساعة تفتح فیها ابواب السماء وتقسم فیها الارزاق وتقضی فیها الحوائج العظام (اصول کافی، ج 2، ص 478) ;
خداوند متعال از بین بندگان مؤمنش آنان را که بسیار دعا کنند، دوست می دارد; پس بر شما باد به دعا در سحر تا طلوع آفتاب; زیرا در این ساعات درهای آسمان باز می شود، رزق و روزی میان بندگان تقسیم می گردد و حاجتهای بزرگ برآورده می شود .»
4 . ماه رمضان:
از امیرمؤمنان علی علیه السلام نقل شده است که فرمودند:
«علیکم - فی شهر رمضان - بکثرة الاستغفار والدعاء; فاما الدعاء فیدفع البلاء عنکم واما الاستغفار فتمحی به ذنوبکم (وسائل الشیعه، ج 7، ص 320) ;
در ماه رمضان بسیار از خداوند آمرزش بخواهید و بسیار دعا کنید، زیرا دعا بلا را از شما دفع می کند و آمرزش خواهی [از خداوند] مایه نابودی گناهان است .»
دعاهای مستجاب
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«ثلاث دعوات لا یحجبن عن الله تعالی: دعاء الوالد لولده اذا بره ودعوته علیه اذا عقه، ودعاء المظلوم علی ظالمه، ودعاؤه لمن انتصر له منه، ورجل مؤمن دعا لاخ له مؤمن واساه فینا، و دعاؤه علیه اذا لم یواسه مع القدرة علیه واضطرار اخیه الیه (امالی طوسی، ص 280، ح 541) ;
سه دعاست که از خدای تعالی پوشیده نمی ماند، [و مستجاب می شود]: دعای پدر در حق فرزندش هرگاه نسبت به او نیکوکار [و فرمانبردار] باشد و نفرین پدر در حق او هرگاه وی را بیازارد [و نافرمانی کند] ; نفرین ستمدیده در حق ستمگر و دعای ستمدیده در حق کسی که انتقام او را از ستمگر گرفته باشد; دعای مرد مؤمن در حق برادر مؤمن خود که به خاطر ما او را کمک مالی کرده باشد و نفرین او در حق برادرش که به وی محتاج شده و او می توانسته است نیازش را برطرف سازد و نکرده است .»
از جمله دعاهای مستجاب، دعای کودکانی است که به گناه آلوده نشده باشند .
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «دعاء اطفال امتی مستجاب مالم یقارفوا الذنوب (بحار الانوار، ج 90، ص 357) ;
دعای کودکان امت من مستجاب است، مادامی که به گناه آلوده نشوند .»
دعا در بیان رهبر معظم انقلاب
یکی از وظایف ما در ماه رمضان،دعا کردن است. دعا انسان را به خدا نزدیک میکند؛ معارف را در دل انسان ماندگار و مؤثّر میکند؛ ایمان را قوی میکند؛ علاوه بر این که مضمون دعا - که خواستن از خداست - انشاءاللَّه مستجاب میشود و خواسته انسان برآورده میگردد؛ یعنی دعا از چند سو دارای برکات بزرگ است. لذاست که در قرآن کریم، بارها در باب دعا و دعایی که بندگان صالح خدا کردهاند، سخن گفته شده است. همه اینها برای آن است که به ما درس داده شود. انبیای الهی در مواقع سختی دعا میکردند و از خدای متعال کمک میخواستند: «فدعا ربه انّی مغلوب فانتصر» (قمر: ۱۰) که از قول حضرت نوح علیهالسّلام نقل شده است. یا از قول حضرت موسی علیهالسّلام نقل شده است: «فدعا ربه ان هؤلاء قوم مجرمون» (دخان: ۲۲). موسی به خدا شکایت کرد و به او پناه برد.
خدای متعال در چند آیه از آیات قرآن وعده کرده است که دعا را مستجاب خواهد کرد. یکی از آیات، همین آیه مبارکه «و قال ربّکم ادعونی استجب لکم» (غافر: ۶۰) است؛ یعنی پروردگار شما فرموده است که مرا دعا کنید، تا استجابت کنم. ممکن است استجابت به معنای برآورده شدنِ صددرصد آن خواسته هم نباشد.
گاهی ممکن است قوانین خلقت، اقتضای این را نکند که خدا آن حاجت را حتماً برآورده کند. در مواردی قوانینی وجود دارد که آن خواسته برآورده شدنی نیست، یا بهزودی برآورده شدنی نیست. در غیر این موارد، قاعدتاً خدای متعال پاسخش این است که خواسته شما را برآورده میکند.
«و اذا سألک عبادی عنّی فانّی قریبٌ اجیب دعوة الدّاع اذا دعان» (بقره: ۱۸۶)؛ هرگاه بندگان من درباره من از تو سؤال کنند که کجاست، بگو ای پیامبر، من نزدیکم و پاسخ میگویم و دعوت و خواسته آن کسی را که از من میخواهد و مرا میخواند، اجابت میکنم. هر کس خدا را بخواند، پاسخی در مقابلش هست.
بیانات در خطبههای نمازجمعه- 04/۱۰/۱۳۷۷
دعا یکی از مهمترین کارهای یک بندهی مؤمن و یک انسان طالب صَلاح و نجات و نجاح است. دعا در تطهیر روح چنین نقشی دارد.
دستاوردهای دعا چیست؟
1. زنده نگهداشتن یاد خدا در دل
2. تقویت و استقرار ایمان در دل
3. دمیدن روح اخلاص در انسان
4. خودسازی و رشد فضایل اخلاقی در انسان
5. ایجاد محبت به خدای متعال
6. دمیدن روح امید و قدرت مقاومت در انسان
7. برآمدن حاجات
شرایط مهم اجابت دعا
1. با دلِ باطراوت و بی آلایش درخواست شود
2. دعا را با معرفت و باور به قدرت اجابت پروردگار انجام دهد
3. اجتناب از گناه و توبه و دعا با دل پاک و زبان راستگو
4. حضور قلب و خشوع و لقلقهی لسان نبودن دعا
بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران- 29/۰۷/۱۳۸۴
لازم نیست دعا همیشه قوانین طبیعی را به هم بزند و برخلاف قوانین طبیعی عمل کند؛ نه. دعا درچارچوب قوانین طبیعی مستجاب میشود و خواسته شما برآورده میگردد. این قدرت خداست که قوانین را جور میآورد، کنار هم میگذارد و مقصود شما برآورده میشود. البته آنجایی که دعای شما با یک قانون الهىِ دیگری تصادم پیدا کند، مستجاب نمیشود. وعده الهی حقّ است؛ اما آن وعده هم درست است. آدمهایی که بیکار باشند و در راه اهداف خودشان تلاش نکنند، تضمینی نیست که به هدف و مقصد برسند. حالا شما دعا کن، معلوم است که این دعا خیلی اقبال استجابت ندارد. البته یک وقت هم دیدید مستجاب شد؛ اما تضمینی نیست. در جایی برخلاف یک قانون طبیعىِ مسلّم، شما دعا کنید؛ معلوم نیست تضمینی داشته باشد. اگرچه در مواردی بلاشک دعا قوانین را هم خرق میکند؛ اما اینطور نیست که وقتی میگوییم دعا مستجاب میشود، یعنی دعای شما اگر با قوانین دیگر الهی منافات داشته باشد و عملی همراهش نباشد و یا حتّی خود دعا از روی توجّه هم نباشد، باز مستجاب میشود؛ نه. در دعا، طلب کردن و خواستن از خدای متعال و حقیقتاً مطالبه کردن لازم است. این دعامستجاب میشود. اگر عمل و تلاش در راه اهداف بزرگ، همراه این دعا باشد، اقبال استجابت این دعا واقعاً بیشتر است. آن وقتی که دعا استمرار پیدا کند، حتماً اقبال استجابت در این دعا بیشتر است. اگر دیده شد که یک دعا چند بار تکرار گردید و مستجاب نشد، نباید مأیوس شد؛ بخصوص در مسائل بزرگ، بخصوص در مسائل مربوط به سرنوشت انسان و سرنوشت کشور و سرنوشت ملتها؛ چون گاهی طبیعت کارهای بزرگ چنین است که تحقّقش زمان میطلبد.
بیانات در خطبههای نمازجمعه- 04/۱۰/۱۳۷۷
وعده های الهی
خداوند متعال، وعدههای فراوانی به بندگان خود داده است. مثلاً یکی از وعدههای الهی این است:
«من عمل صالحا فلنفسه و من اساء فعلیها» (فصلت: ۴۶)؛ هرکس کار بد بکند، این بدی به خود او بر میگردد و علیه خود اوست.
یکی دیگر از وعدههای الهی این است: «انا لانضیع اجر من احسن عملا» (کهف: ۳۰)؛ کسی که کار خوب انجام دهد، خدای متعال پاداش او را ضایع نمیکند. فقط هم در آخرت نیست. شامل دنیا و آخرت است؛ یا در دنیا، یا در آخرت.
وعده دیگر این است: «من کان یرید العاجله عجلنا له فیها ما نشاء لمن نرید» (اسراء: ۱۸)؛ هر کس که خیر نزدیک - یعنی دنیا - را هدف گیرد و به آخرت کاری نداشته باشد، «عجلنا له»؛ ما کمک میکنیم آنچه را که او هدف گرفته است؛ یعنی او را به آن هدف میرسانیم: «ما نشاء لمن نرید». البته قید و شرطهایی هم دارد: اگر تلاش کند، اگر زحمت بکشد و اگر بکوشد به آن هدفها می رسد. مثل این که می بینید بعضی از ملتها تلاش کردند، کوشش کردند، زحمت کشیدند، قناعت کردند، آن جایی که باید صرفهجویی کرد، صرفهجویی کردند و توانستند به جاهای بزرگی برسند. در دنباله همین آیه می فرماید: «و من اراد الاخرة و سعی لها سعیها و هو مؤمن فاولئک کان سعیهم مشکورا. کلّا نمدّ هؤلاء و هؤلاء» (اسراء: ۲۰ - ۱۹)؛ هم کسانی که درصدد کسب دنیا هستند، ما کمکشان میکنیم، هم کسانی که درصدد کسب آخرت هستند. در این جا تلاش دنیوی را با رضای الهی تطبیق میکنند. میفرماید آنها را هم کمک میکنیم. این سنّت آفرینش است، این سنّت الهی در عالم است؛ یعنی اگر تلاش کردید و زحمت کشیدید، حتماً به نتیجه خواهید رسید. خدای متعال هیچ تلاشی را بینتیجه نمیگذارد؛ حتماً نتیجهای دنبالش هست. گاهی افراد انسان میتوانند آن نتیجه را بشناسند، همان را هدف میگیرند و به آن هم میرسند؛ اما گاهی آن نتیجهای که بر آن عمل مترتّب است، آن را درست نمیشناسند و دنبال نتیجه دیگری میگردند؛ ولی آن عمل نتیجه خودش را میدهد و بالاخره به نتیجه میرسند. بنابراین، خدای متعال هیچ تلاشی را بدون پاداش نگذاشته است.
وعده الهی دیگر این است: «وعداللَّه الذین امنوا منکم و عملوا الصّالحات لیستخلفنّهم فیالارض کما استخلف الّذین من قبلهم» (نور: ۵۵). این هم یک وعده قطعی است. هر قومی، هر ملتی و هر جمعیتی که ایمان و عمل صالح داشته باشد، خلیفه خدا در زمین خواهد شد؛ یعنی قدرت را در زمین در دست خواهد گرفت. بروبرگرد ندارد. آنهایی که ایمان داشتند، اگر عمل صالح را با آن همراه کردند، همین اتّفاق افتاد؛ کمااینکه در ایران اسلامی اتّفاق افتاد؛ کمااینکه در هر دورهای از دورههای تاریخ خود ما که چنین چیزی پیش آمد، اتّفاق افتاد؛ «لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم» (نور: ۵۵). اگر ایمان باشد، ولی عمل صالح نباشد، خلیفه خدا در زمین نخواهند شد. ایمان خشک و خالی و ایمان بی عمل، نتیجهای ندارد؛ اما اگر ایمان با عمل همراه باشد، حتماً محقّق خواهد شد.
وعده الهی دیگر «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا» (عنکبوت: ۶۹) است. هر کس که در راه خدا مجاهدت کند، خدا قطعاً راه را به او نشان خواهد داد. اینها چیزهایی است که یک روز خودمان در دوره جوانی - اوایلی که با معارف اسلامی و با این حرفها آشنا میشدیم - میخواندیم، میگفتیم، اعتقاد هم داشتیم، ایمان هم داشتیم؛ اما برای ما بهوضوح اتّفاق نیفتاده بود. میدانستیم کلام خدا راست است؛ اما آن را تجربه نکرده بودیم. امروز تجربه شده است. همان اوقات در زمان مبارزات نهضت اسلامی در ایران - که شما جوانان هیچ یادتان نیست، میانسالان هم بعضی یادشان است، بعضی یادشان نیست - اگر کسی میخواست در این کشور، که امروز مهد اسلام و مأذنه اسلام است، یا در این تهران فقط خودش مسلمان زندگی کند، واقعاً ممکن نبود؛ مشکل بود! یعنی اگر کسی میخواست منهای هدایت و تربیت دیگران، خودش بهطور کامل مسلمان زندگی کند، نمیشد و انواع و اقسام موانع وجود داشت! اگر کسی میگفت این نهضتی که در قم آن آقا شروع کرده است و عدّهای طلبه هم دور و برش هستند و تا فریادی هم میکشند، فوراً آنها را میگیرند و به زندان میبرند و میزنند و میکوبند و شکنجه میکنند، یک روز بر اثر صبر و استقامت مردان خدا و مردان راه حق و آن رهبری راشده مهدیّه، همه کشور را به خود متوجّه خواهد کرد و همه دلها را جذب خواهد نمود و آحاد ملت را به صحنه خواهد آورد، کسی باور نمیکرد! و اگر میگفتند یک روز به برکت ورود مردم در صحنه، حکومت، حکومت اسلامی خواهد شد، کسی باور نمیکرد؛ اما وعده الهی بود و محقّق گردید؛ چون عمل شد.
بیانات در خطبههای نمازجمعه- 04/۱۰/۱۳۷۷
سیمای پرهیزکاران در قرآن
خداوند متعال در آیات 133 - 136 سوره آل عمران برخی از صفات پرهیزکاران را این گونه بیان فرموده است:
- «الذین ینفقون فی السراء والضراء» ; «آنان که در فراخی و تنگی انفاق می کنند .»
- «والکاظمین الغیظ » ; «و خشم خود را فرو می برند .»
- «والعافین عن الناس » ; «و از مردم در می گذرند .»
- «والذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم » ; «و کسانی که چون کار زشتی کنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد آورند و برای گناهانشان آمرزش خواهند .»
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛ احزاب/70
كلمه" سديد" از ماده" سداد" است، كه به معناى اصابت رأى، و داشتن رشاد است، و بنا بر اين، قول سديد، عبارت است از كلامى كه هم مطابق با واقع باشد، و هم لغو نباشد، و يا اگر فايده دارد، فايده اش چون سخن چينى و امثال آن، غير مشروع نباشد. پس بر مؤمن لازم است كه به راستى آنچه مى گويد مطمئن باشد، و نيز گفتار خود را بيازمايد، كه لغو و يا مايه افساد نباشد.(المیزان)
بنابراین سخن سدید دارای خصوصیات زیر است:
1- راست باشد نه دروغ.
2- درست باشد نه اشتباه.
3-هزل و بیهوده و لغو نباشد.(آمیخته با هزل و لغو هم نباشد)
4- بجا و در وقت خود باشد.
5- از روى انديشه و نظر به حال و آينده بيان شود.
6- از روی عدالت و انصاف باشد.
رعایت تقوای زبان اولین وصفی است که امیرالمؤمنین(ع)در خطبۀ متقین بیان میکنند. یعنی اولین فضیلت متقین از نگاه امیرالمؤمنین(ع) مربوط به زبان و سخن گفتن آنهاست(فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ..؛ نهجالبلاغه/خطبۀ193) کنترل زبان یک علامت مهم برای سلامت روح انسان است. با کنترل زبان، چشم و گوش هم کنترل خواهد شد.
آثار و نتایج پرهیزکاری از نظر قرآن:
1 . انسان را از مکر دشمنان نگه می دارد:
«وان تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا» (آل عمران/120) ; «و اگر صبر کنید و پرهیزکاری نمایید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمی رساند .»
2 . مایه تایید خداوند است:
«ان الله مع الذین اتقوا والذین هم محسنون » (نحل/128) ; «در حقیقت، خدا با کسانی است که پروا داشته اند و با کسانی است که آنها نیکوکارند .»
3 . انسان را از آتش دوزخ نجات می دهد:
«ثم ننجی الذین اتقوا ونذرا الظالمین فیها جثیا» (مریم/72) ; «آن گاه کسانی را که پرهیزکار بوده اند می رهانیم، و ستمگران را به زانو در افتاده در دوزخ رها می کنیم .»
4 . انسان را در بهشت الهی وارد می سازد:
«وسارعوا الی مغفرة من ربکم وجنة عرضها السموات والارض اعدت للمتقین » (آل عمران/133) ; «و برای نیل به آمرزش از پروردگار خود، و بهشتی که پهنایش به قدر آسمانها و زمین است و برای پرهیزکاران آماده شده است، بشتابید .»
5 . مایه نجات از سختیها است:
«ومن یتق الله یجعل له مخرجا» (طلاق/2) ; «و هر کس از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدنی قرار می دهد .»
حضرت علی علیه السلام بعد از تلاوت این آیه شریفه، قسمتی از آثار تقوا را چنین بیان می کند:
«واعلموا " انه من یتق الله یجعل له مخرجا " من الفتن، ونورا من الظلم ویخلده فیما اشتهت نفسه وینزله منزل الکرامة عنده (نهج البلاغه، خطبه 183) ;
آگاه باشید: آن کس که تقوا پیشه کند [و از خدا بترسد، خداوند] راهی برای رهایی از فتنه ها به رویش می گشاید و نوری در دل تاریکی به او عطا می نماید و او را در آنچه دوست دارد [و به آن علاقه مند است] برای همیشه جاودانه می سازد و او را در منزل کرامت [و بزرگی] فرود می آورد [و از او پذیرایی می کند] .»
6 . اصلاح کارهای زندگی:
«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وقولوا قولا سدیدا یصلح لکم اعمالکم ...» (احزاب/71 - 70) ;
«ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید و سخنی استوار گویید تا اعمال شما را به صلاح آورد .»
7 . بخشوده شدن گناهان:
«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله ... یغفر لکم ذنوبکم » (احزاب/71) ;
«ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید تا ... گناهانتان را بر شما ببخشاید .»
8 . باعث محبت الهی:
«... ان الله یحب المتقین » (توبه/4) ;
«... به درستی که خداوند پرهیزکاران را دوست می دارد .»
9 . عزت و کرامت نزد پروردگار:
«ان اکرمکم عند الله اتقیکم » (حجرات/13) ;
«همانا گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .»
10 . پذیرفته شدن اعمال:
«انما یتقبل الله من المتقین » (مائده/27) ;
«همانا خداوند از تقوا پیشگان قبول می نماید .»
11 . بشارت در دنیا و آخرت:
«لهم البشری فی الحیوة الدنیا وفی الآخرة » (یونس/64) ;
«برای ایشان (تقوا پیشگان) در دنیا و آخرت بشارت است .»
[بخش دوم]
|