سراج اندیشه

پایگاه اطلاع رسانی علمی و آموزشی
  • روبیکا
  • سروش
  • چاپ
  • ذخيره پيوند
  • ارسال به دوست
  • Rss
  • نقشه سایت 
  •  | 
  • ارتباط با ما 
  • دوره های آموزشی
    • دوره های تربیت و تعالی
    • نور مبین
    • بصیرت دینی انقلابی
    • دوره های آموزشی طولی
منوی اصلی

  • دوره های تربیت و تعالی
  • نور مبین
  • بصیرت دینی انقلابی
  • دوره های آموزشی طولی
 
 

توليد علم و افزايش قدرت علمي

 
تدبير ش 1

استعدادهاي درخشان را شناسائي و مورد حمايت قرار دهيد
در ميان جوانان ما افرادي هستند كه مي توانند در مسابقات جهاني و در عرصه هاي وسيع مسابقاتي در داخل كشور رتبه هاي برجسته يي را بياورند و اينها استعدادهاي درخشان هستند و از اين استعدادهاي درخشان ما در كشور زياد داريم و با تكيه ي به اينها ملّت ايران و كشور عزيز ما خودش را خواهد ساخت و پيش خواهد برد و دره ي ژرفي را كه بين ما و قله ي علم در دنيا به وجود آوردند , بتدريج پر خواهد كرد. 3/7/84
در توليدآثارعلمي و تحقيقاتي بايد در قله قرار بگيريم
كشور شما بايد جايى باشد كه هر كس به يك پيشرفت علمى احتياج دارد، ناگزير باشد زبان فارسى ياد بگيرد؛ يعنى كشور شما آن‏قدر اثر علمى و تحقيقاتى توليد كند ... شما بتوانيد زبان فارسى را به تبع رشد علمى‏تان در دنيا رايج كنيد. شما بايد بتوانيد در قله قرار بگيريد؛ اين شدنى است و اگر همت بگماريم، قطعى است. 3/7/84
مراكز تحقيقاتي و كارگروه هاي پژوهشي را فعال كنيد
ما بايد دنبال علم و پيشرفت علمى باشيم. البته پيشرفت علمى هم با تقليد حاصل نخواهد شد؛ با ابتكار و شكستن مرزها و پيش رفتن و فتح مناطق ناگشوده، حاصل خواهد شد. وظيفه‏ى دانشگاه‏ها و مراكز تحقيق خيلى سنگين است. نه علم و نه فناورى، بدون وجود مراكز فعال تحقيقاتى، پيشرفتى نخواهد داشت. 17/7/84
بر حمايت و پشتيباني از مراكز دانشگاهي و تحقيقاتي بيافزائيد
بدانند كه نه علم و نه فناورى، بدون وجود مراكز فعال تحقيقاتى، پيشرفتى نخواهد داشت. 21/7/84
پيشرفت علمي ، بزرگترين ضربه كاري به دشمن است
امروز نظام جمهورى اسلامى سر كار است كه داعيه‏ى عدالت و مبارزه‏ى با ظلم و دفاع از ارزشهاى والاى انسانى را دارد. چنين نظامى اگر بتواند مردم خودش را به اوج علمى برساند، قطعاً براى مستكبران عالم خطر بزرگى را به وجود خواهد آورد... اين واقعيتى است كه امروز وجود دارد. ما بايد دنبال علم و پيشرفت علمى باشيم. البته پيشرفت علمى هم با تقليد حاصل نخواهد شد؛ با ابتكار و شكستن مرزها و پيش رفتن و فتح مناطق ناگشوده، حاصل خواهد شد. 21/7/84
زير بناي اقتدار آينده و رمز به چالش كشيدن استكبار، قدرت علمي است
چگونه مى‏توانيم در اين چالش موفق شويم؟ ... درجه‏ى اول قدرت علمى است ... قدرت پيدا كنيد. اگر ايران اسلامى بتواند در زمينه‏ى علمى سخن خودش را در حد سخنان اول دنيا دربياورد، كار شدنى است؛ چون علم، ثروت هم ايجاد مى‏كند، قدرت نظامى هم ايجاد مى‏كند، اعتماد به نفس هم ايجاد مى‏كند. من بارها گفته‏ام، باز هم مى‏گويم و باز هم بارها تأكيد خواهم كرد كه پايه و زيربناى اقتدار آينده‏ى شما ملت عزيز در قدرت علمى است. 24/7/84
تدبير ش 2
مراكز و محافل تخصصي را فعال كنيد
برخى از حرفها جايش در منبرهاى عمومى نيست؛ جايش در مباحث تخصصى است. بله ، چند نفر ... بنشينند درباره ي اساسي ترين مسائل ... با هم بحث كنند ، يكي رد كند ، يكي قبول كند ، يكي استدلال كند ، ... اما در محافل تخصصى اين كار بايد انجام بگيرد. درباره ي بينات انقلاب...درباره ي مسائل اساسي نظام جمهوري اسلامي و ... در مجالسِ تخصصى بحث انجام بگيرد. اين نهضت آزادفكرى كه ما مطرح كرديم ، براى همين است ... ليكن عملاً من در صحنه چيزي مشاهده نمي كنم ، محافل علمى راه بيندازند و بحث كنند. 8/8/84
بايد از دستاورد « خود ملي» نگهباني و پاسداري شود
اين «خود» را نگه داريد. خواهش من از همه‏ى آحاد ملت ايران، از گروههاى سياسى و از جناحهاى مختلف اين است كه به اين «خود» لطمه نزنند؛ نگذارند توهمات گوناگون و دلخورى‏هاى جزيى اين «خودِ» باعظمت و شكوهمند را مخدوش كند؛ آن هويت عظيم ملت ايران كه به بركت ايمان توانسته خودش را سالهاى متمادى جلو بياورد ... نگذاريد با اختلاف، با طرح دعواهاى بى‏محتواى سياسى و با بهانه كردن چيزهاى جزيى، «خود» ملت ايران - اين هويت عظيم و درخشان - مخدوش شود. 13/8/84
تدبير ش 4
براي بيان حرف حق در دنيا ، توليد علم را توسعه دهيد
من البته عميقاً و جداً باور دارم كه مشكلات اين كشور جز با توسعه‏ى علم و تعميم و تعميق علم در كشور پيش نخواهد رفت. ما ناگزير بايست اين فاصله‏ى چندين ده‏ساله‏يى را كه براى ما به وجود آورده‏اند، پُر كنيم. داريم مى‏بينيم كه دنياى دانشمند با تكيه به علم، چه حرف زورى را به همه مى‏زند و چطور به بركت علمى كه دارند، ناحق‏هايى را حق مى‏كنند... چرا؟ چون علم دارد و اين علم توانسته او را مجهز كند به ثروت، به ابزار جنگى و به قدرت سياسى. اگر ما بخواهيم كشورمان، ملت‏مان و امت اسلامى خود را به نقطه‏يى برسانيم كه بتواند حرف حق خودش را با همين شجاعت بزند، احتياج به علم داريم ... ما بايد براى كشورهاى اسلامى مادرِ علم بشويم. بار به دوش ماست؛ ماييم كه هم اميد داريم، هم ايمان داريم، هم احساس توانايى در خودمان مى‏كنيم براى اين كار و هم ابزارش را داريم. 13/10/84
دانشكده ها در علوم پايه و علوم انساني تربيت محقق را در دستور كار خود قرار دهند
اين تخصص‏ها لازم است و براى يك كشور مثل آب و هواست؛ منتها توجه بكنيم كه تربيت پزشك، تربيت مهندس، تربيت حقوق‏دان، تربيت معلم، تربيتِ نيازهاى روزمره‏ى جامعه است . و ما بايد محقق هم تربيت كنيم كه بتواند آينده را براى ما صاف كند. مهندس، اين بنا را براى امروزِ ما مى‏سازد و نيازهاى امروزِ ما را برآورده مى‏كند ... ليكن اينها امكانات مصرفى هستند؛ اين، پولى است كه ما در جيب‏مان مى‏گذاريم براى اين‏كه خرج كنيم و غير از آن مركزِ پول‏سازى است كه بايستى در آن‏جا سرمايه‏گذارى كرد، كه ما آن را هم لازم داريم؛ بخصوص در دانشگاه‏ها .... و اما علوم انساني .... ما آغوش‏مان را باز كرده‏ايم و حرف‏هايى كه الان در زمينه‏هاى جامعه‏شناسى، روان‏شناسى، تاريخ و حتّى فلسفه و ادبيات مطرح است، از خارج براى ما ديكته مى‏شود! ما بايد در زمينه‏ى علوم انسانى يك كار اساسى بكنيم و اين حرف ، .... بايد تحقق پيدا كند. 13/10/84
در پژوهش و تحقيق بجاي تقليد، مبتكر باشيد
دانش را از دارندگان آن، از هرجا و هركه، بايد آموخت ولى دنياى اسلام بايد همّت كند تا هميشه شاگرد نماند و از استعدادهاى خود و همّت خود براى نوآورى و ابتكار و توليد علم كمك بگيرد. 19/10/84
قدرت علمي را افزايش دهيد تا قدرت بين المللي كسب شود
امروز كسانى در دنيا زور مى‏گويند، خلاف قوانين بين‏المللى رفتار مى‏كنند، وقيحانه‏ترين موضع را در دنياى تعامل بين‏المللى انسان‏ها ملت‏ها و دولت‏ها مى‏گيرند و خجالت هم نمى‏كشند؛ سرشان را هم بالا مى‏گيرند. چرا؟ چون قدرت دارند؛ قدرت اقتصادى و سياسى (كه از اقتصادى ناشى مى‏شود) و بالاتر ازهمه‏ىاينها،قدرت علمى، كه منشأ همه‏ى اينهاست؛ يعنى منشأ قدرت اقتصادى و سياسى‏شان هم قدرت علمى است. ما اين طرف دنيا حرف‏هاى حقّ زيادى داريم؛ حرفمان را شجاعانه مى‏زنيم، منطقمان را در صحنه هاي رويارويي منطقي هم اثبات مي كنيم ... اما احتياج به يك چيز ديگرى هم داريم و آن، عبارت است از «قدرت بين‏المللى»، تا بتوانيم اين راه را بى‏دغدغه، درست، به طور كامل، همه‏جانبه و بى كم و كاست ادامه دهيم و به اهداف و آرمان‏هايمان برسيم. اين قدرت را ، قدرت اقتصادى، سياسى و نفوذ فرهنگى ، چطورى به دست آوريم؟ پايه و مايه‏ى همه‏ى اينها، قدرت علمى است. يك ملت، با اقتدار علمى است كه مى‏تواند سخن خود را به گوش همه‏ى افراد دنيا برساند؛ با اقتدار علمى است كه مى‏تواند سياست برتر و دست والا را در دنياى سياسى حائز شود. اقتصاد هم به دنبال اينها به دست مى‏آيد؛ پول تابع توانايى‏هاست. امروز اين‏طورى است؛ علم را مى‏شود به پول تبديل كرد و از لحاظ اقتصادى هم قوى شد. اين، جايگاه علم است. ما از علم عقب مانديم... وظيفه ي دانشگاه ... مطلق دانشگاه در اين كشور، اين است كه اين درّه‏ى علمى را پُر كند. هر چه مى‏توانيد، علم بياموزيد. 29/10/84
تدبير ش 7
مراكز فني و دانشگاهي چرخه علم آموزي را به فناوري و توسعه متصل كنند
از اميرالمؤمنين نقل شده است كه فرمود: «العلم سلطان، من وجده صأل و من لم يجده صيل عليه»؛ يعنى علم اقتدار است، علم مساوى است با قدرت؛ هر كسى كه علم را پيدا كند، مى‏تواند فرمانروايى كند؛ هر ملتى كه عالم باشد، مى‏تواند فرمانروايى كند؛ هر ملتى كه دستش از علم تهى باشد، بايد خود را آماده كند كه ديگران بر او فرمانروايى كنند. ما بايد علم را با همه‏ى معناى كامل آن به عنوان يك جهاد دنبال كنيم. اين را من به جوانها ، استادان و دانشگاه ها مي گويم. علاوه بر اين، علم مجرد و به تنهايى هم كافى نيست؛ علم را بايد وصل كنيم به، فناورى، فناورى را بايد وصل كنيد به صنعت، و صنعت را بايد وصل كنيم به توسعه‏ى كشور. صنعتى كه مايه‏ى توسعه و پيشرفت كشور نباشد، براى ما مفيد نيست؛ علمى كه به فناورى توليد نشود، فايده‏اى ندارد و نافع نيست. وظيفه‏ى دانشگاهها سنگين است؛ وظيفه‏ى آموزش و پرورش سنگين است؛ وظيفه‏ى مراكز تحقيقاتى و مراكز پژوهشى سنگين است. 1/1/85
با جهاد علمي ، سياسي و اخلاقي ، به مصاف دنياي غرب برويد
در دايره وسيعتر يعني جهان اسلام نيز دست يافتن به اين هدف والا يعني رهايي از سلطه و زورگويي و دخالت استعمارگران و زندگي در سايه اسلام، ممكن و شدني و البته متوقف بر جهادي از نوع ديگر است. اين جهادي علمي ، سياسي و اخلاقي است... پايه‌ اين جهاد مقدس، ايمان گرايي و علم گرايي است و خصوصيت آن اين است كه هرگام استوار در آن، گام بعدي را استوارتر و طي هر مرحله‌اش ، مرحله‌ بعدي را ممكن تر مي‌سازد. 25/1/85
تدبير ش 8
با پيشرفت درعلم و ايمان سد راه استكبار شويد
بهترين راه مبارزه‏ى با استكبار و دشمنان، همين است كه ما در ساختن و پيشرفت كشورمان، هر چه مى‏توانيم سعى كنيم؛ پيشرفت علمى، پيشرفت فناورى، پيشرفت اخلاقى، همبستگى ملى و محكم كردن پايه‏ى ايمان و انگيزه‏هاى معنوى؛ هر چه كه در اين چيزها ما پيشرفت كنيم، دشمن بيشتر عقب مى‏نشيند و اين مهمترين مبارزه‏ى ملت ايران است. 6/2/85
بايد يك تاريخ مستند قوي از مشروطيت ارائه شود
آنچه من برآن اصرار دارم،‌مسأله تاريخ نگاري مشروطه است كه از سالها پيش با دوستان متعددي اين را در ميان گذاشته ام و بحث كرده ام . ما واقعاً احتياج داريم به يك تاريخ مستند قوي روشني از مشروطيت. مشروطيت را بايد درست تبيين كنيم، كه البته وقتي اين تاريخ تدوين و آماده شد ، در سطوح مختلف ، چه در سطوح دانش آموزي و دانشگاهي ، چه در سطوح تحقيقي پخش و منتشر خواهد شد. حقيقت اين است كه ما هنوز از مشروطيت يك تاريخ كامل جامعي نداريم ؛ اين در حالي است كه نوشته هاي مربوط به مشروطيت ... در اختيار مردم است ؛ دارند مي خوانند و بر داشت هايي از قضيه مشروطيت مي كنند كه اين برداشت ها غالباً هم صحيح نيست. 9/2/85
تدبير ش 9
با شناسایی استعدادها، « تولید علم» را در دستور کار دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی قرار دهید
بايد علم را - كه مايه‏ى اقتدار ملى است - همه جدى بگيرند و دنبال كنند. كشورى كه مردم آن از علم بى‏بهره باشند، هرگز به حقوق خود دست نخواهد يافت. نمى‏شود علم را از ديگران گدايى كرد. علم، درون‏جوش است؛ درون‏زاست. بايد استعدادهاى يك ملت به كار بيفتد تا يك ملت به معناى حقيقى كلمه عالم بشود ... آن كسانى كه با حركت علمى كشور مخالفند؛ آن كسانى كه دانشگاه‏ها، مراكز تحقيقى، مركز علمى را مى‏خواهند از علم و از تحقيق و پژوهش دور كنند، براى دشمن كار مى‏كنند. دشمن، بيشترين جايزه را حاضر است به اين افراد بدهد. 14/3/85
با تشخيص نيازهاي حقيقي و اساسي كشور،كليد و ابزار تأمين و تحقق آن را فراهم آوريد
براى يك كشور خيلى مهم است كه اولاً، نيازهاى حقيقى و اساسى خودش را درست بشناسد و تصميم بگيرد كه اين نيازها را برطرف كند؛ ثانياً، ابزار برطرف كردن اين نيازها را كه در درجه‏ى اول، فكر و نيروى انسانى است، در اختيار داشته باشد؛ اين براى يك كشور خيلى مهم و تاريخ‏ساز است؛ اين تمدن‏ساز است. فرقِ كشورهايى كه مى‏توانند سرنوشت خود و بلكه بخشى از دنيا را به دست بگيرند، با آن كشورهايى كه مثل پر كاهى در امواج سياستهاى جهانى به اين طرف و آن طرف مى‏روند، در همين است. كليد اصلى هم علم و بر اثر علم، فناورى است؛ بايستى آن كشور و ملتى كه تصميم دارد سرنوشت خودش را خودش بسازد و خودش، خودش را به خوشبختى برساند، اين كليد را پيدا كند .25/3/85
ميدان را براي شكوفائي استعدادهاي علمي فراهم كنيد
اميرالمؤمنين(ع) : ... «العلم سلطان؛ من وجده صال و من لم يجده صيل عليه»؛ علم، قدرت است - از اين دو حال خارج نيست - هر كس دانش را به دست آورد، مى‏تواند قدرتمندى و قدرت‏نمايى كند؛ هر كس دانش را به دست نياورد، قدرت‏نمايى و قدرتمندى عليه او انجام مى‏گيرد. بزرگ‏ترين خيانتى كه در طول اين صدوپنجاه، دويست سالِ روزگار رشد روزافزون علم به كشور ما شد، اين بود كه نگذاشتند يا زمينه را فراهم نكردند كه اين ملت بااستعداد ... بتواند جاى خودش را در دنياى علم امروز پيدا كند... امروز در كشور ما ميدان براى بروز استعدادها و رشد علمى و مهارت فنى و فناورى باز است...براى ملت ما هيچ عيدى بزرگتر از اين عيد نيست كه انسان احساس كند جوانهايش به خودشان اعتماد دارند؛ اعتقاد دارند؛ باور دارند كه مى‏توانند كارهاى بزرگ را انجام بدهند و اين عزم راسخ را پيدا مى‏كنند كه اين كار را انجام بدهند. عزيزان! اين كار را انجام بدهيد.اين ميدان، ميدان گسترده‏اى است. 25/3/85
با تكيه بر ايمان ، حركت رو به رشدفناوري هسته اي را استمرار ببخشيد
مى‏گويند اين چشمه‏ى جوشنده‏ى استعداد انسانى را از بين ببريد، تا ما به شما يك لوله‏ى سه اينچى آب بدهيم و هر وقت هم خواستيم قطع كنيم و هر وقت هم خواستيم بهاى اين آب را بهاى آبروى ملى و حيثيت ملى شما قرار بدهيم ... ما زير بار اين حرف نخواهيم رفت.
ما استمرار و روزافزونىِ اين حركت را جزو اهداف برجسته‏ى خودمان مى‏دانيم. كننده‏ى كار شماها هستيد؛ الحمدللَّه هم همت داريد، هم استعداد داريد، هم شوق و ذوق داريد؛ پشتوانه‏ى اين حركت شما هم «ايمان» است. اين را بدانيد كه كليد علمى كه گفتم مى‏تواند يك ملت را متحول كند، با ايمان به دست مى‏آيد؛ با ايمان نگه داشته مى‏شود؛ با ايمان به كار مى‏افتد. ايمان قوى، يك چنين نقشى مى‏تواند داشته باشد. با ايمان، همه‏ى كارها آسانتر انجام مى‏شود تا بدون ايمان. الحمدللَّه هم ايمان داريد، هم انگيزه و همت و تصميم و عزم راسخ داريد، هم توانايى استعداد و فكر داريد. شما بايد اين كار را بكنيد؛ بايد اين كار پيش برود... امروز در دنيا سانتريفيوژهاى نسل چهارم و پنجم هم توليد شده؛ شما ان‏شاءاللَّه خواهيد توانست روى دست آنها بزنيد؛ خواهيد توانست پيش ببريد. اى بسا كه شيوه‏هاى توليد همين مواد - چه از معدن تا توليد «6uf »يا غنى‏سازى آن - راه‏هاى خيلى ميانبرتر و خوبترى داشته باشد كه شما آنها را كشف خواهيد كرد؛ من شك ندارم كه شما مى‏توانيد اين كارها را بكنيد و مى‏توانيد حركت را سريعتر، آسانتر و بهتر انجام دهيد. 5/3/85
نوآوري در دين و توليد علم ديني را وجهه همت خود قرار دهيد
بعضيها خيال مى‏كنند كه نوآورى در دين امكان ندارد! گنجينه‏ى منابع اسلامى و دينى ما بى‏پايان است؛ ما به قدر وسع خودمان، فقط چند سطل آب از اين چشمه‏ى جوشان برداشته‏ايم؛ تلاش كنيم و فكرهاى نو و حرفهاى نو در زمينه‏هاى مختلف توليد كنيم. اين قرآن يك اقيانوس بى پايان است؛ خيلى حقايق هست؛ نه «خيلى»، بلكه بيشترِ حقايق عالم را كه ما از قرآن مى‏توانيم بفهميم، هنوز نفهميده‏ايم. فكر كردن، استخراج كردن، نوآورى كردن و سخن نو را در مقابل افكار عمومى متفكران و انديشمندان مسلمان قرار دادن، يكى از كارهاى ماست. البته پيداست كه اين كار مثل همه‏ى كارهاى ديگر، بايد با اسلوب و فن خود انجام بگيرد؛ اين يك متد دارد و خارج از آن متد نمى‏شود كار را انجام داد. 29/3/85
با تلاش مضاعف، زمينه و شرايط جهاد براي رسيدن به بالاترين رتبه علمي را فراهم نمائيد
جهاد علمى ... جزوِ مبانى اصولگرايى است - «جهاد علمى». چند سال است من تكرار كرده‏ام: بايد نهضت توليد علم در كشور راه بيفتد ... بايد به سمت كارهاى بزرگ برويم.ببينيد يك وقت هست شما مى‏توانيد هواپيمايى را كه ديگران اختراع كرده‏اند و ساخته‏اند، خودتان بدون كمك ديگران در داخل كشور بسازيد، اين خيلى خوب است؛ اين بهتر از خريدن هواپيماى ساخته شده است؛ اما يك وقت هست شما خودتان يك چيزى در سطح هواپيما در كشورتان توليد مى‏كنيد؛ اين است آنچه كه ما لازم داريم؛ما بايد بر ثروت علمى بشر بيفزاييم. نگويند نمى‏شود؛ مى‏شود. يك روزى بشريت فناورى ريزترينها – نانوتكنولوژى – را نمى‏شناخت؛ بعد شناخت. امروز صد تا ميدان ديگر ممكن است وجود داشته باشد كه بشر نمى‏شناسد؛ اما مى‏توان آنها را شناخت و مى‏توان جلو رفت. البته مقدمات دارد؛ اما آن مقدمات را هم مى‏شود با همت فراهم كرد ... من اين را از شما جامعه‏ى علمى كشور توقع مى‏كنم كه شما پنجاه سال ديگر ... در رتبه بالاي علمي دنيا قرار داشته باشيد ... اگر بخواهيم اين اتفاق بيفتد، از الان بايد سخت كار كنيم. شرطش تنبلى نكردن است؛ غفلت نكردن است؛ خسّت نورزيدن است؛ از ورود در اين راه وحشت نكردن است و ميدان دادن و پرورش نخبگان علمى است ... مى‏توانيم تلاشمان را مضاعف كنيم. 29/3/85
با برنامه ريزي صحيح، زمينه شکوفایی استعدادها را مهيا سازيد
نعمت بزرگ ديگرى كه امروز در كشور ما وجود دارد، شكوفايى استعدادهاست... اين جوانهاى ما كجا بودند؟ ! اينها را كه ما از خارج نياورده‏ايم. اينها همين زمين حاصلخيزِ فطرت انسانى در كشور ما هستند. تربيت باران و خورشيد انقلاب و اسلام اينها را بارور كرد و رشد و شكوفايى داد ... وقتى اين جوان در اينجا ميدان كار پيدا مى‏كند و استعدادش شكوفا مى‏شود، احتياج پيدا نمى‏كند كه به بيرون از اين مرزها سرك بكشد؛ او دلش مى‏خواهد كار كند ... ما در اينجا بايد ميدان را باز كنيم كه اين جوان احساس كند كه اين استعداد را مى‏تواند به فعليت تبديل كند . پرى رو تاب مستورى ندارد چو در بندى سر از روزن برآرد
شما وقتى يك ميدان فوتبال را جلوى يك جوان قوىِ توانا گذاشتيد، مشغول فوتبال مى‏شود و هنرنمايى مى‏كند؛ اما وقتى اين ميدان جلويش نبود، يا خمود مى‏شود، يا مى‏رود دنبال يك ميدان فوتبال مى‏گردد كه آنجا بدود. بايد ميدان را باز كرد؛ ... البته ما وظايفي داريم ... اين شكوفايى استعدادها يكى از نعمتهاى بزرگ است كه انسان آن را در همه جا، در نيروهاى علمى ما، در نيروهاى ادارى ما، در نيروهاى مسلح ما مشاهده مى‏كند. 29/3/85
تدبير ش 11
كاري كنيد كه« علم گرايي و علم محوري » در همه بخشها، گفتمان مسلط شود
بارها گفته‏ايم و صد بار ديگر هم خواهيم گفت؛... كه: با علم و تحقيق و كاوش، اين اقيانوس عظيمى كه خداى متعال در برابر انسان قرار داده است و قدرت ژرف‏كاوى در اين اقيانوس را هم به انسان داده، هر چه مي توانيد پيش برويد و عمق‏يابى كنيد. بنابراين، علم براى امروز و فرداى ما حياتى است. ما هر كار ديگرى بكنيم، اگر در علم تهيدست باشيم، آن كارها، كارهاى عقيم و بى‏عاقبتى خواهد بود.استعداد انسانى ما براى وارد شدن در ميدان علم و پيش رفتن در اين ميدان، استعداد خوبى است؛... تجربه‏ى موفق انقلاب هم نشان داده است كه اگر ما به عنوان مسئولان نظام و كشور در اين ميدان وارد بشويم، حركت، حركتِ خرسندكننده و تشويق‏آميزى خواهد بود... بهنگام چشم باز كردن و همت گماشتن، موجب شده در برخى از دانشهاى بسيار نو، فاصله‏مان با دنيا خيلى كم شود و اگر همت كنيم، مي‌توانيم در حركت خودمان به سبقت هم دست بيابيم...همه‏ى اينها تجربه‏هاى موفقى است كه ما را به غور در اين اقيانوس بى‏پايان دانش تشويق مي كند... دنبالش برويد؛ و كارى كنيد كه اينها عرف ذهنى متعارف جامعه بشود. به تعبير متعارف، «علم‏گرايى و علم‏محورى» در همه‏ى بخشها گفتمان مسلط جامعه بشود. 23/5/85
كاري كنيد كه« علم گرايي و علم محوري » در همه بخشها، گفتمان مسلط شود
بارها گفته‏ايم و صد بار ديگر هم خواهيم گفت؛... كه: با علم و تحقيق و كاوش، اين اقيانوس عظيمى كه خداى متعال در برابر انسان قرار داده است و قدرت ژرف‏كاوى در اين اقيانوس را هم به انسان داده، هر چه مي توانيد پيش برويد و عمق‏يابى كنيد. بنابراين، علم براى امروز و فرداى ما حياتى است. ما هر كار ديگرى بكنيم، اگر در علم تهيدست باشيم، آن كارها، كارهاى عقيم و بى‏عاقبتى خواهد بود.استعداد انسانى ما براى وارد شدن در ميدان علم و پيش رفتن در اين ميدان، استعداد خوبى است؛... تجربه‏ى موفق انقلاب هم نشان داده است كه اگر ما به عنوان مسئولان نظام و كشور در اين ميدان وارد بشويم، حركت، حركتِ خرسندكننده و تشويق‏آميزى خواهد بود... بهنگام چشم باز كردن و همت گماشتن، موجب شده در برخى از دانشهاى بسيار نو، فاصله‏مان با دنيا خيلى كم شود و اگر همت كنيم، مي‌توانيم در حركت خودمان به سبقت هم دست بيابيم...همه‏ى اينها تجربه‏هاى موفقى است كه ما را به غور در اين اقيانوس بى‏پايان دانش تشويق مي كند... دنبالش برويد؛ و كارى كنيد كه اينها عرف ذهنى متعارف جامعه بشود. به تعبير متعارف، «علم‏گرايى و علم‏محورى» در همه‏ى بخشها گفتمان مسلط جامعه بشود. 23/5/85
با سرمايه گذاري و برنامه ريزي نهضت توليد علم كاربردي را در سپاه مديريت كنيد
ما مى‏گوييم پايه‏ى فناوريهاى پيشرفته و رشد تمدن مادى، تمدن مرتبط با مسائل زندگى، دانش است؛ اگر بخواهيد اين دانش را از ديگران بگيريد و خودتان مصرف‏كننده باشيد، به هيچ جا نخواهيد رسيد. بايد اين دانش در داخل برويَد. فرق مي‌كند كه انسان يك چيزى را ازديگرى در حدى كه او مي‌خواهد به ما تعليم بدهد، ياد بگيريم و شاگردى كنيم، يا اينكه همواره شاگرد نمانيم؛... هميشه كه نمى‏شود يك ملت شاگرد بماند... اما امروز مشغول حركتيم و بايستى پيش برويم؛ بخصوص در زمينه‏ى علوم پايه كه در حقيقت پايه‏ى نظرى هر تحرك علمى و هر فناورى پيشرفته است؛ من تأكيد كرده‏ام و مي‌كنم. و البته در كنار اين توجه يافتن و سمتگيرى دانش، بايد به سوى عمل و كاربردى كردن و نيازهاى كشور را در نظر گرفتن و در آن جهت حركت كردن، توجه داشته باشيم... مى‏بينيم صحبت نهضت توليد علم و نهضت نرم‏افزارى را خيلى خوب تكرار مي كنند؛ اين حالا به يك عرفى تبديل شده است. اما حالا بايد ما به معناى حقيقى كلمه، اين را دنبال كنيم كه تحقق پيدا كند. علم را بايد برويانيم؛ اين چيزى نيست كه بدون مديريت كردن و سرمايه‏گذارى، به خودى خود به طور مطلوب صورت بگيرد. 23/5/85
نخبگان سپاهي و بسيجي را ساماندهي و مديريت نماييد
مسئله بنيادنخبگان....ظاهر قضيه اين است كه يك بنياد ويك موسسه است يايك اداره است،ليكن باطن قضيه اين است كه چنانچه يك چنين نهادى در كشور به وجود بيايد، به اعتقاد ما، فضاى علمى كشور و چهره‏ى علمى دانشگاهها و پژوهشگاهها يك تغيير اساسى خواهد كرد. دلگرمى محقق و پژوهشگر و اهل علم، اساسِ كار است. همچنان كه در جنگهاى نظامى، روحيه از همه چيز مهمتر است، در محيط علمى هم همين معنا صادق است. اين روحيه احتياج به يك تمركز در تصميم‏گيرى و برنامه‏ريزى و اقدام دارد كه اين را ما در عنوان بنياد نخبگان تجسّد بخشيديم. 23/5/85
براي استفاده بهينه از فارغ التحصيلان تحصيلات تكميلي سپاه و بسيج برنامه ريزي كنيد
ما فارغ‏التحصيلان مقاطع مختلف دوره‏هاى تحصيلات تكميلى را بايد در دانشگاهها و مراكز پژوهشى حتماً وارد كنيم. اين كار برنامه‏ريزى مي‌خواهد. اين جوان، با استعداد، با شور و با شوق تا اينجا دويده و به اينجا رسيده - حالا مقطع دكترا يا فوق ليسانس - حالا بعد كه به اينجا رسيد، بماند متحير كه چه كار بكند؛ اين نبايد اتفاق بيفتد. بايدبراى جذب اينها برنامه‏ريزى كرد. خيلى از اينها مسئله‏شان ماديات هم نيست. اهل علم مايل است كه بتواند كار علمى بكند... كارگاههاى تحقيقاتى و آموزشى را توسعه داده و پولى برايش گرفته‏اند، واقعاً من را خوشحال ميكند؛ اين كار لازم است. يا اين پاركهاى علمى و فناورى - كه در كشور راه افتاده، كارهاى خوبى است؛ اما كم است. بايد روى اينها متمركز شد و كار كرد. بايد تلاش كرد اين اتفاق نيفتد كه اين جوان را كه حالا تا اينجا با شوق و ذوق دويده، به خيال اينكه حالا يك كارى خواهد شد، ببيند كه هيچ كارى دستش نيست و هيچ مسئوليتى به گردنش نيست - مسئوليت ادارى مورد نظر من نيست، مسئوليت علمى؛ يعنى كار و تلاش علمى كه او را خرسند و خوشحال كند... اين جوانها... احساس اشتغال، احساس كار كردن و احساس هويت علمى و عملى مي كنند.
اين، چيز ِ خيلى با ارزش و مهمى است. ما بايد اين احساس را در كل مجموعه‏ى جوانان و دانشجويانى كه مقاطع مختلف دوره‏هاى تحصيلاتى تكميلى را مي‌گذرانند، به وجود بياوريم؛ اينها هم رشد مي‌كنند، هم فايده مي‌دهند. 23/5/85
براي انتخاب اعضاي هيئت علمي وسطح آنان ملاكهاي جديد تعريف كنيد
مسئله ي ملاك ارتقاء اعضاى هيئتهاى علمى... اين ملاكها چيست خوب حالا مقاله ومجلات آي.سي.آي واينها همه حرفهاي خوب ودرستي است ليكن اينها تنها ملاك نباشد. حالا خود اين مقالات درج‏شده‏ى در مجلات آى.سي.آى ... اينها سطوح مختلفى دارد و آن‏چنان نيست كه صرف اين معنا يك ملاك دائمى به حساب بيايد؛ ليكن ملاكهاى ديگرى هم وجود دارد: مثلاً فرض كنيد پرورش دانشجو. استادى كه در دانشجوپرورى و شاگردپرورى و به ثمر رساندن شاگرد، از خودش يك كار درخشانى نشان مي‌دهد، يا نظر نوى در مسائل علمى و دانشگاهى ابراز مي‌كند؛ ملاكِ ارتقاء است. اين ملاكهاى گوناگون را مى‏شود تدوين كرد و ملاك ارتقاء اعضاى هيئتهاى علمى قرار داد. 23 /5/85
با تأمين منزلت و برنامه‌ريزي، زمينه ي ارتقاء علمي مربيان و اساتيد را فراهم آوريد
مسئله‏ى ارتقاى رتبه‏ى علمىِ حقيقىِ اساتيد .... و به روز بودن اساتيد را بايد ما ترتيبى بدهيم... كه استادِ ما وقت مطالعه كردن داشته باشد. استادى كه مثل بعضى از روضه‏خوانها در دهه‏ى محرم از اين مجلس به آن مجلس؛ «دو كلمه و دعايتان بكنم!»؛ از اين دانشگاه به آن دانشگاه، از آن دانشگاه به اين دانشگاه، اين استاد نمي‌تواند دستگيرِ دانشجو باشد... البته تلاش معاش است و تقريبا مي‌شود گفت كه چاره اي هم ندارد ،اما بايد شما اين را تأمين كنيد... اين را بايد دنبال كنيد، برايش فكر كنيد. استاد براى دانشجو بايد وقت بگذارد؛ استاد بايد در اتاقش بنشيند تا دانشجو بيايد از او بپرسد و حرف بزند. نه اينكه بيايد مثل معلم دبستان يا دبيرستان، در كلاس يك درسى بدهد و بعد هم گچ را بيندازد و خداحافظ! اينكه فايده‏اى ندارد. بايد براى دانشجو وقت بگذارد و وقت مطالعه داشته باشد؛ بنشيند مطالعه كند... كارى كنيد كه استاد بتواند خودش از لحاظ علمى و سطح دانش خود، ارتقاء پيدا كند. 23/5/85
بودجه تحقيقات را بهنگام و به ميزان پرداخت نمائيد
اين همه راجع به علم و توليد علم و تحقيقات و اين مسائل حرف مي‌زنيم، آن وقت بودجه‏ى تحقيقات كشور، اعتباراتش داده نشود، كم بشود، بى‏اعتنايى بشود؛ اين نمى‏شود... آقايان... اين مسئله را دنبال كنند؛ يعنى حقيقتاً اين مسئله‏ى تحقيقات، قضيه‏ى كوچكى نيست. 23/5/85
براي افزايش دوره هاي تحصيلات تكميلي برنامه ريزي شود
نسبت دانشجويان دوره‏هاى تحصيلات تكميلى به كل دانشجويان... خيلى پايين است. آن‏طور كه به من گزارش كرده‏اند، اين نسبت شش درصد است... طبق نظر افراد صاحب‏نظر، اين نسبت بايد به حدود سى‏درصد برسد؛ روى اين كار بشود. بنابراين براى اينكه بتوانيم اين دانشجويان را به اين نسبت برسانيم، ما به تكثير مراكز تحصيلات تكميلى و پديد آوردن رشته‏هايى كه نداريم، احتياج داريم. اين نسبت را بايد حفظ بكنيم؛ اين هم مهم است. 23/5/85
برپايي رشته هاي دانشگاهي و ارتقاء رشته هاي تحصيلي بايد متوازن و در چار چوب نقشه جامع علمي سپاه انجام گيرد
يك نكته‏ى ديگر، مسئله‏ى توازن نگاه رؤساى اين بخش علمىِ شما به رشته‏هاى علمى است، كه اين تابعِ همان نقشه‏ى جامعى است كه اول عرض كرديم. اگر آن نقشه‏ى جامع مطرح بشود و وجود داشته باشد، طبعاً نگاه به رشته‏هاى گوناگون، يك نگاه متوازنى خواهد بود. اين‏طور نيست كه ناگهان براى مدتهاى متمادى بعضى از علوم به انزوا و حاشيه بيفتند و بعضى از علوم هم مثل برخى از رشته‏هاى پزشكى يا مهندسى پُردرآمد، ناگهان اهميت پيدا كنند و درجه‏ى اول بشوند و بسيارى از رشته‏ها در انزوا قرار بگيرند؛ مثل بعضى از رشته‏هاى علوم انسانى و رشته‏هاى مربوط به علوم پايه كه سالهاى متمادى در اين كشور در انزوا قرار گرفته‏اند كه اگر كسانى تحقيق و دنبال كنند، احتمال دارد سرنخهاى سوء نيت هم در اين مسئله پيدا بشود… من اين‏طور رشته‏ها را - كه زندگى روزمره‏ى مردم متوقف به اينهاست - به آن پولى تشبيه كردم كه انسان در جيبش مي‌گذارد كه برود خرج كند. يك جامعه، اين پول، اين ثروت، اين پزشك و اين مهندس را براى توى جيبش لازم دارد كه بتواند خرج و زندگى كند؛ اما اين پول، سرمايه نمى‏شود. اگر بخواهيد اين پول براى شما ماندگار شود، به يك سرمايه‏ى پولساز احتياج داريد كه پشتوانه‏ى اين پول باشد. همه‏ى زندگى كه همين پول امروزِ ما نيست؛ اين، آن رشته‏هاى پشتيبانى‏كننده و اساس تشكيل دهنده را احتياج دارد كه علوم پايه از اين قبيل است. اينها مدتها در اين كشور فراموش شد... اگر كسى اينها را دقت كند، ممكن است رگه‏هاى سوءنيت را هم در اين كار پيدا كند. من مي‌گويم نگاه به رشته‏هاى علمى بايد نگاه متوازن و برخاسته‏ى از آن نگاه كلى باشد. مثلاً يك مدتى واقعاً علوم انسانى در كشور ما مغفولٌ‏عنه واقع شد؛ مدتى ادبيات فارسى - هويت ملى ما به زبان و خط ماست - اصلاً مورد غفلت و بى‏اعتنايى قرار گرفت؛ و خيلى چيزهاى ديگر. اين، نبايد اتفاق بيفتد. 23 /5/85
تدبير ش 12
بايد به مقوله آموزش و پيشرفت علمي اهتمام ويژه اي بشود
از جمله‏ى شاخصه‏هاى مهم اصولگرايى، ...«اهتمام به علم و پيشرفت علمى» است. شما ببينيد چه زمانى در آغاز پيدايش اسلام گفته شد كه: «طلب العلم فريضه على كل مسلم و مسلمه» يا «مؤمن و مؤمنه»؛ يعنى همان وقتى كه نماز و زكات و اين چيزها آمد، طلب العلم هم آمد؛ «اطلبوا العلم ولو بالصين» هم آمد. من بارها تكرار مي‌كنم، اين به خاطر همين است كه جامعه، بدون علم نخواهد توانست آرمانهاى خودش را بالا بياورد. مثل اين است كه انسان حرف حقى داشته باشد؛ اما اصلاً زبان گفتنش را نداشته باشد. نداشتن علم اين‏طورى است. علم موجب مي‌شود كه شما بتوانيد آن آرمانها، آن اهداف و آن خط روشن و جاده‏ى روشنِ صراط مستقيمى را كه در دست و اختيار شماست، مطرح كنيد و كسان بيشترى را از بشريت، به آن هدايت كنيد. علم نداشته باشيد، اين امكان‏پذير نخواهد بود. بنابراين، علم - كه وسيله‏ى رشد ملى، بشرى، انسانى و اوج گرفتن در محيط عام بشريت است - جزوِ چيزهاى لازم است و بايد به اين اهتمام داشته باشيد. 06/06/85
مراكز علمي و تحقيقاتي سپاه را با مراكز استفاده كننده از آن ، متصل و مرتبط كنيد
چيزى...كه من روى آن تكيه مي‌كنم: «متصل شدن مراكز علم و تحقيق با مراكز استفاده‏كننده‏ى از علم و تحقيق»؛ اينها همديگر را زير نظر داشته باشند و از هم استفاده كنند. هم آنها مي‌توانند تحقيق اينها را جهت بدهند، هم اينها مي‌توانند فعاليت آنها را جهت بدهند. 25/06/85
مجهز شدن به سلاح علــــم، براي ما يك هدف راهبردي و حياتي است
ما مي‌خواهيم در اين كشور، معلوم باشد كه تحصيل علم و خود علم و تأثير آن در آينده‏ى كشور، يك نقطه‏ى برجسته و اساسى براى نظام جمهورى اسلامى است. در حقيقت اين نقطه‏ى اساسى و برجسته‏اى در ذهن ملت ايران و براى اين ملت است. ما از اين ناحيه ضربه خورده‏ايم؛ از ناحيه‏ى عقب‏ماندگى در علم ضربه خورده‏ايم... ما اين عقب‏افتادگى تاريخى را بايد جبران كنيم، يعنى ما ضربه را از بى‏علمى خورده‏ايم اگر امروز دنياى اسلام از لحاظ اقتصادى عقب است، از لحاظ فرهنگى يا سياسى عقب‏مانده است، اين به خاطر آن است كه رقيب، يعنى دنياى غرب، مجهز به سلاح علم است. از سلاح علم براى غلبه‏ى در ميدانهاى سياست، اقتصاد و فرهنگ استفاده مي‌كند.ما بايد اين سلاح را به دست آوريم. بايد بتوانيم مسلح به علم شويم تا تهديد رقيب - يا رقيب يا دشمن، حالا همه‏شان يك جور نيستند - نتواند آن‏طورى كه تاكنون كارآمد بوده است، كارآمد باشد. ما بايد اين را داشته باشيم. اين يك هدف راهبردى بسيار بلند ملت و بسيار مهم و حياتى است. علم را بايد به دست آورد. 25/06/85
تدبير ش 13
با باور به امكان اعتلاي نيروهاي مسلح، و شناسايي كمبـودها، براي رسيدن به رتبه اول علمي جهان دريك دوره پنجاه ســــــاله، برنامه‌ريزي كنيد
انتظارم اين است كه ما پنجاه سال ديگر (نمى‏گويم ده سال، پانزده سال ديگر) در دنيا و در سطح عالم، حرف اول علمى را بزنيم؛ يعنى مرزهاى علم را ما تعيين كنيم. كار به جايى برسد كه زبان ما - كه زبان فارسى است - در دنيا زبان علم بشود. اين، آن افقى است كه جلوِ چشم من است. براى اينكه به اين نقطه برسيم، اولاً بايد باور كنيـم كه اين مي‌شود. اگر شما كه استاديد، آن آقا كه دانشجوست و آن شخص سومى كه مدير و در رأس تشكيلات است، باور نداشته باشد كه اين كار عملى است، بدانيد قطعاً نخواهيم رسيد. بايد باور كنيم. من حرفم اين است. من مي‌گويم زمينه‏هاى اين باور موجود است. اولاً استعداد ما ايرانيها در زمينه‏هاى علمى، در دنيا اثبات‌شده است؛ از طرق مختلف، اين معنا تحقيق و بررسى شده است و از نظر‌من، قطعى است....يعنى متوسط استعدادِ ايرانى از متوسط استعداد جهانى، سطحش بالاتر است. هم زمينه‏هاى طبيعى كشور، اين را نشان ميدهد... استعداد انسانى هست، استعداد طبيعى هست و تجربه‏ى كاركرد هم هست. ما نگاه مي كنيم هر جايى كه تلاش كرديم، زحمـت كشيديم و يك توجهى نشان داديم، پيش رفتيم....كار كرديم، نتيجه‏اش را هم داريم مشاهده مي كنيم... و اين ماجراى سلولهاى بنيادى كه اينها با امكانات كم‌توانستند به آن دست پيدا كنندوپيشرفتي ه در اين زمينه ده‏اند ... اينها يك داستانهايى است كه واقعاً جا دارد به عنوان مايه‏هاى افتخار، جلوِ چشم ما باشد... بايد اين قدمها را پى‏درپى برداريم، بايد پيش برويم و بايد باور كنيم كه «مي‌توانيم». من حرفم اين است. شما با اين باور و با اين نگاهِ همراه با اذعان و قبول قابليتِ اين جوانهاى مؤمن ما و پيشرفتى كه كرده‏اند كمبودها را يكى يكى بشمريد؛ هيچ اشكالى ندارد. اين ما را تشويق خواهد كرد به اين كه اين كمبودها را كم كنيم و روزبه‏روز پيش برويم. 13/7/85
«شجاعت علمي»،«اعتماد به نفس» و«پركاري »علاج‌كار پيشرفت علمي ماست.
آنچه كه اساتيد ما براى پيشرفت علم، وجهه‏ى همت خودشان بايد قرار بدهنــــد، اولاً «شجاعت علمى» در همه‏ى بخشهاست؛ هم در بخشهاى علوم انسانى، هم در بخشهاى علوم تجربى، هم در بخشهاى نزديك به عمل و فناورى، و هم در بخشهاى علوم پايه. نظريه را دنبال كنند، توليد كنند، خلق كنند، ابداع كنند، نقد كنند؛ چشم‏بسته و تقليدى نبايد كار را دنبال كرد. مشكل ما در گذشته هميشه اين بوده كه در زمينه‏هاى مختلف...چشم‏بسته و تقليدى نگاه كرديم كه ببينيم غربيها چه مي گويند ...ما از شاگردى كردنِ پيش كسى كه بلد است،ننگمان نمي‌آيد، ولى مي گوييم نبايد فكر كنيم كه ما هميشه بايد شاگرد بمانيم. معناى اين نگاه تقليدى، اين است: ما هميشه بايد شاگرد بمانيم. نوآورى لازم است. اعتماد به نفــــسِ شخصى و اعتماد به نفسِ ملى در اساتيد ما، يك ضرورت است. اولاً، استاد ما شخصـاً اعتماد به نفس داشته باشد و كار علمى بكند. به آن كار علمى‏اش تكيه بكند و افتخار كند. ثانياً، اعتماد به نفسِ ملى داشته باشد. به قابليت و تواناييهاى اين ملت اعتماد داشته باشد. اگر اين معنا در يك استاد وجود داشته باشد، اين سرريز خواهد شد در محيط درس، در كلاس درس، در انتقال به دانشجو و تأثير تربيتى خودش را خواهد گذاشت. ثالثاً پركارى؛ ما يك مقدارى از ناحيه‏ى كم‏كاريهايمان و تنبليهايمان در بخشها و سطوح مختلف - ضربه خورديم. بايد كار كرد و از كار نبايد خسته شد. بنابراين نوآورى و ابتكار، شجاعت علمى، اعتماد به نفس شخصى و ملى و كارِ متراكم و انبوه، علاج كارِ پيشرفت علمى ماست. مخاطب اين هم اساتيد دانشگاهند. 13/7/85
در عبور از مرزهاي علم،وانجام كارهاي بكر علمي،راههاي ميانبرراكشف و بكار بگيريد.
بنده از چند سال قبل‌...مسئله‏ى توليد علم و نهضت علم و خط شكنى علمى را مطرح و درخواست كردم. امروز خوشبختانه اين به يك خواست عمومى در محيطهاى دانشجويى و علمى تبديل شده است...اما... خط شكنى علمى و عبور از مرزهاى علم همچنان در كشور ما، جدى نشده است. ما مي خواهيم علما و دانشمندان ما، راههاى ميانبر را پيدا كنند؛ (بشر بايد) راههاى كشف نشده از اين بينهايت مسيرهايى كه در عالم طبيعت وجود دارد را، يكى پس از ديگرى كشف بكند. ما مي خواهيم راههاى كشف نشده را كشف بكنيم. اينكه مي توانيم فلان ابزارِ فناورى را، فرض كنيد سانتريفيوژرا براى كار هسته‏اى، كه ديگران قبل از ما، سالها پيش، پيدا كردند و توليد كردند و استفاده و بهره‏بردارى كردند، خودمان بسازيم، البته كار بزرگى است كه بدون كمك ديگران توانسته‏ايم انجام بدهيم و نسلهاى جديد آن را توليد كنيم، در اين شكى نيست؛ اما اين يك كار بكر نيست؛ اين كار انجام شده و راه رفته‏اى است كه ديگران رفته‏اند و ما هم كه بنا بوده تا پنجاه سال ديگر، تا صد سال ديــگر محروم بمانيم - بنا نبود اين فناورى و اين دانش به كشورى مثل كشور ما و ملت ما داده بشود - جوانها، دانشمندان و پژوهشگران ما توانسته‏اند با پيگيرى و تلاش خودشــان به دست آورند و اين چيز باارزشى است؛ امامن‌مي‌گويم در مينه‏ى علم و فناورى، آن كارى را كه ذهن بشر به آن دست نيافته است، آن را وجهه‏ى همت قرار بدهيد و دنبال بكنيد؛ اين طورى است كه ما خط مقدم علم را شكسته‏ايم و يك قدم به جلو برداشته‏ايم. آن وقت‌مي‌توانيم‌اين را ادعا بكنيم؛ و اين ممكن است. البته برداشتن قدمهاى جديد، مستلزم پيمودن راههاى رفته‏شده و طى‏شده‏ى به وسيله‏ى ديگران است؛ در ايــــن شكـى نيست. اما هيچ‏وقت نبايد ذهن را از كاوش و جستجو براى يافتن راههاى ميانبر محروم و ممنوع كرد. 13/7/85
مراكز پژوهشي سپاه ،جريان تحقيقات رامتناسب با نيازهاي آني وآتي هدفدار كنند
ما بايد تحقيق را...در كشور اولاً با توجه به نيازهاى آن، هدفدار كنيم؛ يعنى ببينيم واقعاً كشور به چه احتياج دارد و پژوهشها را در جهت نيازهاى كشور قرار بدهيم... اين لازمه‏اش اين است كه ما بانك اطلاعات و مركزى داشته باشيم. همه بتوانند بدانند چه انجام شده... و چه ....براي تكميل يك پژوهش( لازم است) تا بتواند اين قطعات گوناگون در كنار هم جمع بشود... ما گاهى در زمينه‏هايى يك زنجيره‏اى داريم؛ حلقه‏هاى وسطِ اين زنجيره مفقود است. تأمين اين حلقه‏ها خيلى اهميت خواهد داشت. پس هدفدار كردن تحقيق علمى با توجه به نيازهاى كشور و نيازهاى صنعت و بقيه‏ى بخشهاى حياتى كشور است. 13/7/85
تدبير ش 15
نوع و نحوه آموزشهاي علمي در دانشگاه امام حسين (ع) ، بايد از سطح متعارف ارتقاء يابد
لازم است كه از اساتيد محترم اين دانشگاه ( امام حسين (ع) ) هم صميمانه تشكر كنم .نقش اساتيد ،نقش بسيار مهمي است. بالا بردن رتبه علمي اين جوان‌ها و ياد دادن راه عالم شدن به اينها ،خيلي مهم و با ارزش است.علمي كه انسان به اين عنصر با اين اهميت تعليم مي دهد
،تفاوت مي‌كند با علمي كه انسان به طور متعارف تعليم خواهد داد. اين جوان ها را به فكركردن، به پيدا كردن راه هاي نو در زمينه‌هاي علمي ،به ابتكار،به جرأت در گزينش راه‌هاي درست و ابداع نظرات صحيح،به اين امور عادت بدهيد.اين جوانان را انديشمند،فكور،عالم،محقق،پژوهشگر و دلير در ميدان علم و پژوهش بار بياوريد.كار، كارِ با ارزشي است. 4/9/85
تدبير ش19
اساتيد دانشگاه با توليد علم درونزا كشور را به اوج اقتدار برسانند
امروز، موضوع علم براى كشور ما يك موضوع حياتى است؛ و علم هم به ميـزان زيـادى به شما مجموعه‏ى دانشگاهى متكى است. امروزدانشگاه بايد احساس بكند كه كشور در يك نقطه‏ى عطفى قرار گرفته است كه با دو گونه حركتِ دانشگاه، دو مسير متباين و متعارض از اين نقطه‏ى عطف بوجود خواهد آمد؛ اگر يك طور عمل كنيم به يك سمت خواهيم رفت، اگـر به گونه‏ى ديگرى عمل كنيم، به سمت ديگر و نقطه‏ى مقابل آن خواهيم رفت؛ پس در يك چنين لحظه‏ى حساسى قرار داريم. امروز مناسبات بين‏المللى روى قدرت مى‏چرخد. مى‏بينيد، قدرتها به اتكاء و استناد قدرتمندى خودشان، زور مى‏گويند و بى‏منطق و بى‏استدلال حرف مى‏زنند ... اين قدرت (آمريكا) – كه امروز محور همه‏ى تحركات بين‏المللى شده – متـوقف است به علـم؛ و لــذا ثروت امريكا هم ناشى از علم است، توانائيهاى تبليغاتى‏اش هم ناشى از علم است، موقعيت بين‏المللىِ سياسى‏اش هم ناشى از علم است. علم است كه يك كشور را به يك اقتدارى مى‏رساند؛ علم، اين‏قدر براى كشورها مهم است. روشن است كه ما يك راه طى شده‏ى دويست ساله‏ى ديگران را در ظرف بيست سال نمى‏خواهيم طى كنيم. مدعا اين نيست ... بلكه مدعا اين است كه نبايد وقت را تلف بكنيم. اگر ايران بايد آينده‏اى داشته باشد و اگر اين ملت بايد همين راه استقلال و عزت و عدم وابستگى را كه در آن وارد شده ادامه بدهد، اين امكان ندارد مگر با عالم شدن اين ملت. بايد عالم بشوند و علم در اين كشور ترقى پيدا كند. علمِ وارداتى، علم - به معناى حقيقى كلمه - نيست؛ علمِ درون‏زا است كه اقتدار مى‏بخشد. اين‏كه من مسأله‏ىتوليد علم و شكستن مرزهاى علم را مطرح كردم، به خاطر اين است و بايد آن را جدى بگيريد. حوزه‏ها سهمى دارند در بخشى، دانشگاه‏ها هم سهم عمده‏اى دارند در بخش ديگرى. امروز اساتيد و مديران دانشگاه بايد اينگونه به دانشگاه نگاه كنند. 25/2/86
با بكارگيري دانشجويان دوره هاي تكميلي، به تحقق جنبش نرم افزاري شتاب بيشتري بدهيد
درباره‏ى بحث توليد علم و مسأله‏ى جنبش نرم‏افزارى - كه ما مطرح كرديم - مراكز تحقيقى جواب دادند، دانشگاه‏ها هم در سطوح محققين و اساتيد جواب دادند و از اين جهت بنده حقيقتاً خشنودم؛ منتها در سطح دانشجويان و جوانان اين معنا جدى گرفته نشده و تحقق پيدا نكرده؛ در حالى كه از استعداد جوان و نيروى جوان، خيلى بايد استفــاده كرد. اين كار، كار اساتيد است. بخصوص دانشجويان دوره‏هاى تكميلى، اگر بوسيله‏ى استادراهنمايى بشوند، مى‏توانند حقيقتاً در نوآورى علمى، همان اساتيد خودشان را در مواردى پشت سر بگذارند. گاهى استاد، شاگردى را راهنمايى مى‏كند و دست‏گيرىِ علمى مى‏كند و آن شاگرد با دست‏گيرىِ استاد، از خود استاد جلوتر مى‏رود؛ از اين قبيل موارد زياد اتفاق افتاده است. اين را بايستى تحقق بخشيد. 25/2/86
تدبير ش21
بايد با جديّت در توليد علم و گسترش تحقيق و پژوهش، با نظام سلطه مبارزه شود
كشور ما بدون حركت در جاده‏ى گسترش دانش و گسترش پژوهش، امكان ندارد بتواند به نقطه‏ى مطلوب خودش دست پيدا بكند؛ مخصوص كشور ما هم نيست. كليد، دانش و پژوهش است. دانشمند شدن يك ملت هم به اين نيست كه دانسته‏هاى ديگران را فرا بگيرد. آن، مقدمه‏ى كار است. علم يك دامنه‏ى وسيعى دارد؛ انحصارى نمي تواند باشد كه ما فرض كنيم يك مجموعه‏اى از كشورها و يا ملتها هستند كه نخبگان اينها علم را بايد توليد كنند، مرزهاى جديدى را براى علم تعريف كنند، يك مقدارى خودشان استفاده كنند، يك مقدارى هم كه زياد آمد، بدهند ديگران استفاده كنند. اين نمى‏شود. اين نسبت، اين شكل كار، معنايش همين عقب‏ماندگى دائمىِ بخشى از كشورها، همين رابطه‏ى ظالمانه‏ى بين كشورها، همين مسئله‏ى دنياى اول و دنياى دوم و دنياى سوم و شمال و جنوب و همين حرفهايى است كه جزء ادبيات رايج سياسى در اين قرن و قرن قبل بوده و شده....اگر بناست اين بافت به هم بخورد و كشورها بتوانند به قدر ظرفيت ملتهايشان و استعداد ملتهايشان در روابط عالم جايگاهى داشته باشند، عمده‏ترين چيزى كه در اين كار تأثير دارد، علم است. بنابراين علم را بايد جدى گرفت؛ بايد پيش رفت.ما حركتمان شروع شده، لكن هنوز در اول كاريم؛ هم بايد به مراكز علمى و تحقيقى كمك بشود؛ هم به پروژه‏هاى علمى، پروژه‏هاى تحقيقى و فناورى بايد كمك بشود؛ هم بايستى اين ميل به علم و تحقيق و پژوهش همه‏جا گسترش پيدا كند. بايد مخصوص استاد و محقق هم نماند؛ در محيط دانشجويي و فضاى دانشجويى گسترش پيدا كند؛ يعنى دانشجو ميل به علم‏آموزى و توليد علم پيدا كند كه اين كارى است كه احتياج دارد به تدبير و با توصيه و خواهش و تمنا و سفارش و دستور و اينها، نخواهد شد. مسئولان بخشهاى آموزشى كشور ما؛ چه وزارت آموزش و پرورش، چه وزارت علوم و وزارت بهداشت و درمان، چه بخشهايى كه مربوط به مسائل برنامه‏ريزىِ فرهنگى‏اند، در اين زمينه مسئوليت دارند. آنها كارى بكنند كه محيط دانشگاهى، محيط علم‏طلبى باشد. واقعاً اين جوان بخواهد عالم بشود و فقط مسئله اين نباشد كه بخواهد مدركى بگيرد، يا حالا اسمى مثلاً براى يك كار كوچكى در بياورد. اين، حركت لازم دارد. اين حركت بايد ادامه پيدا كند. كمك دولت و دستگاههاى مسئول و كمك كسانى كه جايگاهى دارند كه مي توانند اثرگذار باشند بر روى ذهن مخاطبانشان، در اين زمينه حتماً لازم است. 25/4/86
براي پيشرفت نظام اسلامي ، بايد علم را با دين در هم آميزيد
من اصرارم بر اين است كه هر وقت ما براى پيشرفت علم كار مي كنيم، اين را فراموش نكنيد كه علم و دين توأمانند. علم مجرد از دين و دور از دين ولو در گام اول در كوتاه‏مدت يك كشورى را به يك نقطه‏اى از افتخار هم برساند، اما در بلندمدت براى بشريت زيانبار است؛ كما اينكه داريد مى‏بينيد كه زيانبار است. علمى كه از دين جدا شد و خودش را متعهد به دين ندانست، نتيجه‏اش همين مي شود كه امروز در دنيا رايج است؛ علم وسيله‏ى زورگويى است، وسيله‏ى استثمار است، وسيله‏ى تخريب حرث و نسل است و محصول علم، بمب اتم است از يك طرف؛ از طرف ديگر، محصول علم، اين مواد مخدر كذايى است؛ محصول علم، روى كار آمدن سياستمدارانِ دور از همه‏ى احساسات انسانى است در خيلى از كشورهاى دنيا. علم را بايد با دين همراه دانست. علم را براى خدا و در راه خدا بايد تحصيل كرد و به كار گرفت. اين، جزو تعاليمِ اوليه‏ى ما بايد باشد؛ در همه‏جا. توفيقات اين علم هم بيشتر است؛ اين را به شما عرض بكنم. نگويند اگر علم را مقدس كرديم و با دين همراه كرديم و مؤمن‏كارى درآورديم، ديگر پيشرفت نمي كند؛ نخير، الان همين خود جهاد دانشگاهى شما، همين مجموعه كارهاى شما - كه به وسيله‏ى عناصر مؤمن اين همه كار بزرگ انجام گرفته - نشان دهنده‏ى اين است كه علم وقتى با ايمان همراه باشد، توفيقاتش هم بيشتر خواهد بود. 25/4/86
تدبير ش22
مرتبه وجايگاه‌علمي‌كشورراباگسترش‌كمـي‌ وكيفي دانش‌آموختگان وكشف راههاي ميانبرارتقاء بخشيد
خيلي بايد به مسأله‏ي نهضت علمي دركشوراهميت داد؛ بايد آن را جـــدي گرفت. من عرض بكنم: هيچ كشوري - از جمله كشور ما نخواهد توانست به آرزوهاي ملي و بزرگ خود دست پيدا كند، مگر آن‏وقتي كه در مسابقه‏ي علمي بتواند يك جايــگاه و رتبه‏اي پيدا كند. عقب‏ماندگي علمي، حتماً عقب‏ مانـدگي‌ سياسي، اقتصادي و فرهنگي را به‏دنبال خود دارد. اين وحشي‏هايي كه امروز دنيا را در قبضه‏ي خودشان گرفته‏اند و حقيقتاً بويي از انسانيت و معنويت نبرده‏اند، به بركت علم است كه توانسته‏اند اين تسلط را پيدا كنند... خودتان را عالم كنيد. كشورتان و ملتتان را در قافله‏ي علم جلو ببريد. ما در اين زمينه عقب‏ماندگي داريم. لعنت خدا بر آن كساني كه در هنگام خود، اولويت علم و تحقيق را در اين كشور نفهميدند و كشور را عقب نگه داشتند؛ بعد هم ديگر آن همتهاي والا در اين كشور ديده نشد كه بتواند عقب‏ماندگي را جبران بكند. حالا انقلاب شد؛ ... ما مي‏توانيم اين عقب‏ماندگي را جبران كنيم. البته اگر بخواهيم عيناً همان خطي را كه ديگران رفتند دنبال بكنيم، دائماً و تا ابدالدهر از آنها عقب خواهيم ماند. راههاي ميانبر وجود دارد. آفرينشِ الهي راههاي تو در توي عجيب و غريبي دارد؛ آنها را بايد كشف كرد. همه‏ي اين پيشرفتهاي علمي، كشف راههاي ميانبر است. اينقدر راههاي ميانبر وجود دارد كه اگر شما آنها را پيدا كرديد و كشف كرديد و پيش رفتيد، خواهيد توانست ناگهان خودتان را در آن منزل مقدم اين مسابقه بيابيد و پيدا كنيد. البته پيدا كردن راه ميانبر بدون داشتن مقدمات علمي، امكان‏پذير نيست. مقدمات علمي را بايد گذراند و مردم را بايدعالم و دانشمند كرد؛ منتها كار تحقيق را بايدجدي گرفت. پس مسأله‏ي نهضت علمي و جهش علمي، مهم است. 4/6/86
حركت علمي به عنوان يك نياز مؤكد بايد با تلاش مضاعف دنبال شود
حركت علمي براي كشور ما يك ضرورت مضاعف است؛ يك نياز مضاعف و مؤكد است. نياز است؛ چرا؟ چون علم، عامل عزت و قدرت و امنيت يك ملت است ... مضاعف و مؤكد است؛ چرا؟ چون به اين وظيفه، در طول صد سال از بهترين زمانها عمل نشده؛ از دوران اواسط قاجار كه نهضت علمي و نهضت صنعتي دنيا اوج گرفته و شكوفا شده بود – از اواسط نيمه‏ي دوم قرن نوزدهم - و علم در شكل استعمار خودش را نشان داده بود؛ غرب با دستيابي به ابزار علم، مشغول استعمار دنيا شده بود. از آن روز - تقريباً صد سال يا بيشتر - كه وقت بيداري و هوشياري ما بود، اين وظيفه‏ي بزرگ، وظيفه‏ي رشددادن علمي كشور، به دلايل گوناگون تعطيل و متوقف شد. عمده دليل هم عبارت بود از: حاكميت استبداد، حاكميت طاغوتها،حاكميت‌سلاطين‌دست نشانده، ضعيف وزبون.ماوارث‌اين عقب‏ماندگي هستيم. لذا تلاش ما بايد مضاعف باشد. پس، يك نياز است و اين نياز مؤكد و مضاعف است. 12/6/86
نهضت علمي بايد به عنوان يك خواست عمومي و برنامه قطعي در سياست هاي كلان و اجرايي لحاظ شود
ما مي‌خواهيم در كشور ما – در سطح افكار عمومي كشور - اين باور به وجود بيايد كه نهضت علمي در كشور جدي است. و مسؤولان كشور اين را مي‌خواهند و به‏طور جدي به دنبال آن هستند و براي علم وجوينده‏ي علم و نخبه‏ي علمي، ارزش قايلند... مسؤولان كشور- مسؤولان دولتي، مسؤولان بخشهاي گوناگون ... بدانند اين خواست را بايد دنبال كنند. در سياستهاي كلان و سياستهاي اجرايي بايد پيشرفت و رشد علمي كشور،تلاشتان را بكنــيد كه به تحركات فرهنگي كشور در جهت ارزشي جهت بدهيد. 4/6/86
بايد براي كسب و حفظ عزت، استقلال، امنيت و رفاه، به سلاح علم مجهز شويد
حقيقتاً كشوري كه دستش از علم تهي است، نمي‌تواند توقع عزت، استقلال، هويت، شخصيت، امنيت و رفاه داشته باشد. طبيعت زندگي بشر و جريان امور زندگي اين است. علم، عزت مي‌بخشد. جمله‏اي در نهج‏البلاغه هست كه خيلي جمله‏ي پرمغزي است. مي‌فرمايد: «العلم سلطان»؛ علم اقتدار است. «سلطان» يعني اقتدار، قدرت. «العلم سلطان من وجده صال و من لم يجده صيل عليه»؛ علم اقتدار است. هر كس اين قدرت را به چنگ آورد، مي‌تواند تحكم كند؛ مي‌تواند غلبه پيدا كند؛ هر كسي كه اين اقتدار را به دست نياورد،«صيل عليه»؛ بر او غلبه پيدا خواهد شد؛ ديگران بر او قهر و غلبه پيدا مي‌كنند؛ به او تحكم مي‌كنند... ببينيد اين براي شما جوانها خيلي عبرت‏انگيز است.يك دولت بيگانه‏ي از اخلاق، بيگانه‏ي از معنويت، بي‏اعتناي به حقوق بين‏المللي مثل دولت امريكا، چون داراي علم هست و توانسته اين علم را به فناوري تبديل كند و در زندگي‏اش به كار بگيرد، به خودش حق مي‌دهد كه در سطح بين المللي اينجور زورگويي كند. «من وجده صال»؛ هر كس علم را داشت، مي‌تواند به ديگران تحكم كند «و من لم يجده صيل عليه» نداشته باشيد،به شما تحكم مي‌كنند. ببينيد، ضرورت اينجاست.
وجدان هر انسان، انساني كه به شخص خود، هويت خود، به خانواده‏ي خود، به فرزندان خود، به آينده و نسل خود و به مليت و كشور و هويت ملي و ديني خود علاقه‏مند است، نمي‌تواند نسبت به اين قضيه بي‏اعتنا بماند. اين كه من سالهاست روي مسئله‏ي نهضت علمي اصرار مي‌كنم، پافشاري مي‌كنم و دنبالگيري مي‌كنم، براي اين است ... علم، پيشرفت علمي و فراگيري، نياز اول كشور ماست؛ البته همه‏ي علوم ... و فقط هم علوم تجربي نيست. همه‏ي علوم بايد در جاي خود پيگيري شود و كشور ما مي‌تواند. 12/6/86
گسترش علمي توام با ايمان و معنويت، بايد جهت‌گيري اصلي دانشگاههاومراكزعلمي ماباشد
ما مي‌خواهيم كشور را علمي كنيم؛ اما هدف از علمي شدن كشور اين نيست كه كشور را غربي كنيم. اشتباه نشود. غربيها علم را دارند، اما در كنار علم و آميخته‏ي با اين علم چيزهايي را هم دارند كه از آنها مي‌گريزيم. ما نمي‌خواهيـــم غربــــي بشـــويم؛ ما مي‌خواهيم عالم بشويم. علمِ امروزِ دنيايي كه عالم محسوب مي‌شود، علم خطرناكي براي بشر است... ما مي‌خواهيم علم در خدمت انسانيت باشد، در خدمت عدالت باشد، در خدمت صلح و امنيت باشد. ما اينجور علمي مي‌خواهيم. اسلام به ما اين علم را توصيه مي‌كند... اسلام علم را با ايمان، با كتاب و سنت، با تهذيب اخلاقي، با اخلاق و معنويت مي‌خواهد... عالم مسلمان اين را مي‌خواهد؛ نزديكي به خدا، معنويت، اخلاص، صفا. و اين است كه آن وقت اين علم، اين ذخيره‏ي عظيم، اين حربه‏ي بزرگ در خدمت دفاع از انسانيت به كار مي‏افتد؛ در خدمت امنيت انسانها، عدالت بين انسانها، صلح و صفاي انسانها و جوامع بشري به كار مي‏افتد. ما اين را مي‌خواهيم. اين را براي خودتان هدف قرار بدهيد... ما دنبال علمي هستيم كه ما را به معنويت، به انسانيت، به خدا، به بهشت نزديك كند. 12/6/86
تنظيم نقشه جامع علمي كشور بايد با جديت دنبال شود
ما بايد نقشه‏ي جامع علمي كشور را تنظيم كنيم. اين را من سال گذشته هم به اين مجموعه علمي گفتم؛ الان هم در شوراي عالي انقلاب فرهنگي دارد اين كار مي‌شود، اما بايد اين كار با جديت هر چه بيشتر بشود. ما بايد بدانيم نقشه‏ي جامـــع علمي كشــور چيست. كدام علم، به چه اندازه، در كجاي اين نقشه جا دارد... ما در بخشي از رشته‏هاي علوم انساني، قرنها جلوتر از دنيا هستيم. خيلي جلوتر از كساني هستيم كه امروز در اين رشته در دنيا سرآمد به حساب مي‏آيند. چرا اينها را دنبال نكنيم؟ در رشته‏هاي گوناگون علوم انساني؛ ادبيات، فلسفه، تاريخ، هنر، ما خيلي سابقه داريم. بعضي از علوم انساني ديگر هم هست كه اگرچه از غرب آمده، اما اگر درست دقت كنيم، خميرمايه‏ي آن كه عبارت از عقلانيت و تجربه‏گرايي است، از تفكر و روح ايراني - اسلامي است. اروپاي خرافاتي نمي‌توانست زيست‏شناسـي و اقتصــاد و مديريت و روانشناســي و جامعه‏شناسي را به اين شكل تنظيم كند. اين، سوغات تفكر علم‏گرايي و تجربه‏گرايي شرق و عمدتاً ايران اسلامي بود كه رفت در آنجا و به اين تحول منتهي شد. به هر حال، در اين چيزهايي كه عقب هستيم، بايد خودمان را جلو ببريم و خودمان ابداع كنيم؛ ترجمه نكنيم. ترجمه‏گرايي زيانهاي بسيار بزرگي براي ما دارد.
بنابراين، نقشه‏ي جامع علمي، چيزِ لازمي است: جايگاه علوم گوناگون، هركدام؛ مقدار دانشجو، نوع دانشجو، جنس دانشجويان - دختر، پسر- مناطق گوناگون؛ اينها بايد روشن بشود؛ ما بدانيم چه‏كار مي‌خواهيم بكنيم. اين كارها البته شروع شده، لكن بايد جديت بكنيد دنبال بشود. 12/6/86
براي كاربردي كردن علم و تحقيقات و تبديل آن به ثروت ملي، برنامه ريزي كنيد
مسئله‏ي كاربردي كردن تحقيقات و اختراعات ... جزو چيزهايي است كه من رويش تكيه دارم. ما ممكن است يك تحقيقاتي بكنيم، در يك پروژه‏ي تحقيقاتي به جاهاي خوبي هم محققِ ما برسد؛ اما اين در وضع كشور، در جهت رشد و توسعه‏ي كشور نقشي نداشته باشد؛ يعني نتواند به ثروت ملي تبديل شود . ما بايد علممان را بتوانيم به ثروت ملي تبديل كنيم . اين، تلاش لازم دارد، برنامه‏ريزي لازم دارد. آن وقت يك نكته‏اي در كنار اين هست -كه باز در همان نقشه‏ي جامع علمي قرار مي‏گيرد - كه ما بايد زنجيره‏ي علم و فناوري را تكميل كنيم، كه گاهي يك جاهايي از اين زنجيره قطع شده است، تا يك خط توليد واقعي درست بشود و علم بتواند از همه‏ي جهات به اهداف خودش برسد. 12/6/86
تدبير ش23
اهتمام و جديت به شاگرد پروري و نيروي كار آمد علمي در حوزه و دانشگاه
اساتيد بايد يكي از اهتمامهايشان شاگرد پروري باشد. ارزش استاد، اعتبار استاد در بيرون، به شاگردانِ اوست. در حوزه هاي علميه‌ي ما هم همينطور است. آن استاد، آن فقيه يا اصولي يا حكيمي ارزش بيشتري در چشمها دارد كه آثار وجودي او به شكل شاگردان و تلامذه‌ي برجسته او، خودش را نشان بدهد. شاگرد پروري كنيد. اين افرادي كه مي‌آيند در كلاس‌هاي درس شما – چه در دوره‌هاي كارشناسي، چه در دوره‌هاي تكميلي- مي‌نشينند و شما با اينها به عنوان استاد مواجه مي‌شويد، اينها را نبايد به حساب يك مستمعِ يك سخنراني، يك منبر به حساب آورد؛ نه، بايد مثل مصنوعي كه مي‌خواهيد با دستان خودتان بسازيد، با اينها برخورد كنيد. البته استعدادها يكسان نيست شوقها يكسان نيست زمينه‌ها و فضاهاي گوناگون يكسان نيست؛ اما اين هدف براي اساتيد، به نظر من يك هدف جدي بايد باشد. نگاه كنيد ببينيد چقدر شاگرد پرورش داده‌ايد. شاگرد فقط آن كسي نيست كه سر كلاس حاضر مي‌شود؛ آني است كه به وسيله شما ساخته مي‌شود و تحويل داده مي‌شود به دنياي علم به عنوان يك نيروي كارآمد علمي. 9/7/86
يك مجموعه بايد در پژوهش و تحقيق متكي به خود باشد
براي يك مجموعه علمي، اين مايه منقصت است كه در پژوهش و تحقيق كه منشأ و منبع رويش علمي است، ضعيف باشد؛ بايد بتواند از لحاظ علمي متكي به خود باشد. البته از ديگران هم استفاده كند، با دنيا هم تبادل كند، آن وقت در اين صورت جايگاه شايسته‌ي خودش را هم در تبادلهاي علمي در دنيا پيدا خواهد كرد؛ وقتي متكي است به دانش و تحقيق و كاركرد علميِ خود. اين در دنيا و در مبادلات علمي هم تأثير خودش را مي‌گذارد. اين هم تأكيد چند باره درباره‌ي تحقيق. 9/7/86
تدبير ش24
ايمان و تقوا، روح پژوهش، نوآوري، كارآزمودگي و انضباط كامل
پژوهش، نوآوري، كارآزمودگي، انضباط كامل، چيزهايي است كه بايست در اولين قلمهاي فهرست وظايف شما وجود داشته باشد. روح اين همه، ايمان و تقواي شماست... يك روز اينجور به ملت ما و به خود نيروهاي مسلح باورانده بودند كه لباس ارتشي با دينداري سازگار نيست. ارتشيان غيور ما، خلاف اين را به اثبات رساندند؛ نشان دادند كه دوره‏هاي تحصيلي ارتش و دوره‏هـــاي كـاري و مراكز گوناگون ارتش، جايگاه رشد ايمان و بصيرت ديني است. امروز جوانان ارتشي ما، در دين، در تقوا، در پاكدامني، جزو بهترين جوانان ما هستند. فداكاريهايي هم كه اين عزيزان كرده‏اند، مثل همه‏ي سرافرازان نيروهاي مسلح، نامهايي را از اينها بر پيشاني بلند اين كشور و اين ملت تا ابد ثبت كرده است. اينها را جزو برنامه‏هاي حتمي خودتان به حساب بياوريد. 2‌‌/8/86
راه عـــلم، تقويت اراده، خلاقيت و سازندگي، رشد و تكامل را جوان ايراني بايد بپيمايد
امروز ملت ايران و جوانان ايران در دنياي اسلام و در بسياري از كشورهاي ديگر براي ملتها و براي روشنفكران الهام‏بخشند... اين راه بايد ادامه پيدا كند؛ اميد به شما جوانهاست. خودتان را آماده كنيد. مسئله فقط مسئله‏ي جنگ نظامي نيست كه بگوييم خودتان را آماده‏ي جنگ نظامي كنيد؛ نه، اگر يك روزي اتفاق نظامي هم در اين كشور بيفتد، اين ميليونها جوان ايراني، اين پسران، اين دختران، اين مادران و فرزندان، امتحان خوبي داده‏اند؛ در گذشته نشان داده‏اند كه چه مي‌كنند، در آينده هم همين خواهد بود؛ لكن مسئله منحصر به اين نمي‌شود. راه علم، راه تقويت اراده، راه خلاقيت وسازندگي، راه رشد و تكامل را جوان ايراني بايد بپيمايد. هر مقدار ما از معارف اسلامي فاصله بگيريم، از مجاهدت و تلاش و تكاپو دست برداريم، ضرر خواهيم كرد و به همين نسبت در اين نبرد تاريخي مرگ و زندگي، عقب خواهيم رفت؛ ضربه خواهيم خورد. 9/8/86
هسته هاي علم و معرفت و سياست را بايد تقويت كنيم
ملت ايران بايد هم در ميدان علم بايستد، هم در ميدان فعاليت اقتصادي تلاش كند، هم اين وحدت و يگانگي و يكدلي ميان ملت و دولت را تقويت كند، هم هسته‏هاي معرفت و آگاهي و توانايي فكري وروحي رادر مجموعه‏ي ملت، بخصوص در ميان جوانان بايد تقويت كند. در دانشگاههاي ما، اين هسته‏هاي علم و معرفت و سياست، انجمنهاي گوناگون- انجمنهاي اسلامي، جامعه‏ي اسلامي، جنبش عدالتخواهي، بسيج دانشجويي،دهها مجموعه‏ي جوان - كه با نامهاي گوناگون در دانشگاهها، در دبيرستانها مشغول فعاليتند، هر كدام از اينها يك برگ زرين برنده‏اي هستند از تلاش ملت ايران؛ اينها را بايد تقويت كنيم. 9/8/86
تدبير ش 26
عظمت ملت ايران و نشانه‌هاي اعتماد به نفس
علـت اينـكه ملتهـاي مسلمــان از كشورهاي ديگر، به چشم عظمت به ملت ايران نگاه مي‌كنند، اين است كه ملت ايران اولاً جرأت كرد وارد ميدان بشود و نظام حكومتي جرأت كرد به مردم ميدان بدهد و بعد هم يك معناي خاصــي، يك شـكل خاصـي، صــيغه‏ي خــاصي از مـــردم‌ســالاري را كه دنيــــا او را نمي‌شناخت، در دنيا مطرح كرد... ملت ايــران تــحت تأثير هوچي‏ بازيها قرار نگرفت. در قضيه‏ي مــردمسالاري ديني، در بسياري از قضاياي ديگر، در مسئله‏ي زنان، در مسئله‏ي شيوه‏هاي معمول ما در سياست خارجي، در ارتباطمان با قطبهاي قدرت جهاني، در هيچ كدام از اينها، ملت ايران به خاطر هوچي‏بازيهاي تبليغاتــي منفعــل نشد؛ راه خــودش را عوض نكرد... يكي از نشانه‏هاي اين اعتماد به نفس، قدم گـذاشتـن ملـــت ايـران در ميــدانهــاي كشـفـيــــات علمـــي سطـح بالاســت، يكـــي‏اش مسئـله‏ي انرژي هسته‏اي است كه حالا در دهان همه‏ي مردم ما هست؛ اما فقط اين نيست؛ در بخشهاي بسيار حساس، بسيار دقيق، بسيار نو، جوانان ما، دانشمندان ما، برجستگان ما وارد ميدان شدند، كارهاي بزرگ انجام دادند؛ همين مسئلــه‏ي سلولهــاي بنيادي، كشــف داروهاي جديد وبي‏سابقه براي برخي از بيماريهاي صعب‏العلاج...ايراني استعداد خودش را به ميدان آورد و اعتماد به نفس نشان داد و پيش رفت و بعد از اين هم پيش خواهيم رفت. 12/10/86
همه بدانند شكر نعمت(استعداد)، در شناختن، به كار گرفتن و راه‌اندازي آن است
استان يزد در طول چهارده سال پي‏درپي بيشتـرين نسبـت قــبولي در دانشگاهها را نسبت به شركت‏كنندگان در كنكور سراسري كشور ارائه دادند. اين چيز كمي نيست، اين نشان‏دهنده‏ي اين است كه استعداد علمي، استعداد دانشمند شدن، استعداد نخبه شدن، استعداد تبديل شدن به بازوان توانا و مغزهاي متفكري كه مي‌تواند اين ملت را تكان بدهد و به سوي آينده‏اي كه انقلاب اسلامي براي او ترسيم كرده است به پيش ببرد، در اين استان فراوان است. جوان ، مرد و زن ، روحاني ، روشنفكر ، استاد بايد قدر اين استعداد را بداند. و همه بدانند كه شكر اين نعمت، در شناختن آن، در به كار گرفتن آن، در راه‏اندازي آن است. 12/10/86
قشر جــوان اهل علم بايد توصيه‌ي به اعتمــاد به نفس را در همه‌ي فعاليت‌هاي خود محور و ملاك قرار بدهد
مخاطب اصلي و اولي شماييد. آني كه ما به شدت نيازمند اعتماد به نفس او هستيم، قشر جوان ماست؛ بخصوص قشر جوان اهل علم و فرزانه و بالقوه اداره كننده‏ي بخشي از آينده‏ي اين كشور؛ چه اداره كننده‏ي علمي، چه اداره كننده‏ي سياسي، چه اداره كننده‏ي عملي و اجرايي. اين قشر بايد توصيه‏ي به اعتماد به نفس را... درست به گوش بشنود و از اعماق دل بپذيرد و در همه‏ي فعاليتهاي خـود آن را مــحور و مــلاك قرار بدهد. 13/10/86
تدبير ش 27
بدون پرداخت هزينه، نمي‌شود به اوج رفت
امروز ارتش هويتش با هويت ارتشِ دوران طاغوت بكلي متفاوت است. امروز شما حافظ منافع مردميد؛ آن روز ارتش موظف بود كه حافظ منافع سلطنت و رژيم طاغوت و عناصر وابسته و پليدِ حاكم بر اين كشور باشد. امروز شما در مقابل دشمن احساس عزت مي‌كنيد؛ خودتان مي‌سازيد، خودتان فرا مي‌گيريد، خودتان تحقيق و پژوهش مي‌كنيد؛ آن روز مجبور بوديد هرچه آنها مي‌دهند، چشم‏بسته قبول كنيد. اينهاست كه يك ملت را وقتي وارد اين جاده شد، به اوج ترقي و عظمت مي‌رساند. لذا ملت ايران راه پيشرفت را پيدا كرد و حركت كرد. هزينه‏هايش را هم پرداختيم؛ اين ملت در راه آرمانها مي‌دانست و مي‌داند كه بايد هزينه بپردازد؛ بدون پرداختن هزينه نمي‌شود به اوج رفت. اين هزينه را پرداختيم، اما به توفيق الهي پيش رفتيم .19/11/86
ملت ايران توانايي خود را، قدرت خود را، نشان داد؛ قدر اين را بايد دانست
امـروز ملـت ايــران عـزيــز اسـت؛ الهام‏بخش است؛ نظام جمهوري اسلامي يك نظام مقتدر شناخته شده است و كشورهاي گوناگون، قدرتهاي مختلف -منطقه‏اي و فرامنطقه‏اي- در مقابل عظمت ملت ايران ناچــار به اعتراف هســـتند و عظمت اين ملت را اعتراف مي‌كنند. در همه‏ي زمينه‏ها ملت ايران توانايي خود را، قدرت خود را نشان داد. قدر اين را بايد دانست. 19/11/86
نيروي ايمان و اراده عزم راسخ و تصميم بر پيشرفت را در خودتان تقويت كنيد
راه تكامل هرگز متوقف ‏شــدنــي نيست و اين بسته به همت شما جوانان در رده‏هاي مختلف در نيروي هوايي است. آينده مال شماست؛ كشور متعلق به شماست... و شما پيشرفت‏تان پيشرفت ملـت است، پيـشرفت كـشور اســت. خودتان را نيرومند كنيد؛ اين نيرومندي فقط هم به ابزار مادي نيست؛ نيروي ايمان، نيــروي اراده و عــزم راســخ و تصميم بر پيشــرفت؛ اين را در خودتان تقويت كنيد؛ روزبه‏روز پيش برويد .19/11/86
ايران در درون كشور گنجينه‌‌هاي بسياري دارد اين گنجينه‌ها را بايد احيا كرد
ملت ايران در درون كشور خود، در درون استعدادهاي مردم خود، در عمق تاريخ خود گنجينه‏هاي بسيار زيادي دارد؛ ما ميخواهيم اين گنجينه‏ها را احيا كنيم. اين گنجينه‏ها وقتي احيا شود، يك ملت ثروتمند مي‌شود؛ يك ملت عالِم مي‌شود. فناوري، علم، تمدن، قدرت بيان و جايگاه برتر در معادلات بين‏المللي براي او حاصل مي‌شود. آنوقت آن ملت مي‌شود الگو براي ملتهاي ديگر. تا امروز هم ملت ما الگو بوده است .28/11/86
پيشرفت‌بزرگ‌هسته‌اي‌جزبااستقامت‌بدست نمي‌آمد
يك نمـونه از پيشـرفــت‌هــاي نظام اسلامي، مسئله هسته‌اي است كه ملت ايران در اين موضوع، حقــاً و انصافــاً به يك موفقيــت بــزرگ و پيشرفــــت چشمگيــر دست يافته است... همــــان كساني كه مي‌گفتند بايد فعاليت هسته‌اي ايران برچيده شود اكنون مي‌گويند ما حاضر به قبول پيشرفت‌هاي شما هستيم به شرط آنكه براي مدت محدودي ادامه پيدا نكند، كه اين مسئله، پيشرفت بزرگي است كه جزبااستقامت‌به دست نمي‌آمد. (گزارش خبري) 7/12/86
تدبير ش28-29-30
مجموعــه كسانــي كه زير 50 يا 55 سال هستند، از زن و مرد، حتماً با سواد شوند
بايد واقعاً مجموعه‏ي آموزش و پرورش‌ونهضت سوادآموزي بنشينند و يك حدي رامعين‌كنند. حالا فرض كنيم مثلاً افراد زير سنين پنجاه سال، پنجاه‏وپنج سال يا شصت سال، اينها را يك مدتي معين كنند، بگويند تا فلان مدت - پنج سال مثلاً - مطلقاً همه بايد در سراسر كشور باسواد بشوند. حالا آنهايي كه بالاتر از اين سنين هستند، با الزامات و اهتمام كمتري به آنها پرداخته شود، نه اينكه بكلي رها شوند؛ اما‌مجموعه‏ي كساني كه‌در‌سنين زير پنجاه يا زير پنجاه‏وپنج سال‌هستند ‌از ‌زن ‌و ‌مرد، حتماً با سواد شوند، تا ما ديگردركشور بيسواد به اين معنا نداشته باشيم. 12/2/87
يكي از عيب‌هاي آموزش و پرورش حافظه محوري است به جاي فكر محوري؛ اين بايد اصلاح بشود
شيوه‏ي‌سازماندهي‌آموزش پرورش هم از لحاظ قالب، هم از لحاظ محتوا يك شيـــوه‏ي تقليدي محض است. اين درست نيست...اين شيوه عيوبي دارد كه يكي از عيبهايش همــين حافظه ‏محوري است به جاي‌فكرمحوري.آموزش‌وپرورش ما حافظه‏محوراست.بچه‏هابايد همينطور دايم محفوظات درست كنند... حفظ كــردنِ بچه‏هـا،كتاب‌خواندنِ ‌بچه‏ها، زيــاد خوانــدنِ بچه‏ها هيچ ‌اشكالي ‌ندارد... محفوظات خوب است؛ اما حفظ محوري بــــد است كه محور تلاش، عبارت باشد از حفظ. محورِ تلاش بايد عبارت باشد از فكر، ولو با حفظ هم همــراه باشد. خوب، اين يك عيب بزرگي است؛ اين بايد اصلاح شود. 12/2/87
از صاحب نظراني كه در شوراي عالي انقلاب فرهنگي يا در جــاهاي ديگــر هستند، استفاده كنيد
ما بايد امروز اين (عيبهايي كه در نظام آموزش و پرورش ما هست) را درست كنيم. چه كسي بايد درست كند؟ متولـــي اصلـــي، آمـوزش و پرورش است. البتــه مــن ايــن را بگويم، درســت اســت ستـادي در آموزش‌وپرورش درست كردند، لازم هم است آموزش و پرورش به اين كار كمرببندد، لكن-اولياي ‌آموزش‌و پرورش- اصل،كارشناسي‌كارشناسان است.خودتان‌را ازصاحب ‏نظراني كه در شــوراي عالي انقلاب فرهنگي يا در جاهاي ديگر هستند، مطلقاً محروم نكنيد؛ از اينها استفاده كنيد و يك كار سنجيـــده‏ي پختـه، تحويل ملت‌ايران‌وتحويل‌نسلهاي‌آينده‌بدهيد، تا به عنـــوان باقيات الصالحات بماند. اين يك نكته است‌كه ‌به ‌نظر من ‌بسيار مهم است.2/2/87
در آموزش و پرورش كساني را تربيت كنيد كه به حد لازمي از فرزانگي و دانايي و معلومات دست پيدا كند
آموزش‌وپرورش مسؤول تحويل دادنِ آدمهاي درس‏خوانده و كارآمد در همه‏ي سطوح است، اشتباه است اگر خيال كنيم آموزش و پرورش لزوماً مقدمــه‏ي دانشگاه اسـت؛ نه. بعضي دنيا و آخـرت خودشان را به راه يافتن به دانشگاه وصل كرده‏اند... دايره‏ي آموزش ‌و پـــرورش خيلـي وسيعتر از دانشگاه است. همت شما بايد اين باشد كه در آموزش و پرورش كساني را تربيت كنيد كه اينها به حد لازمي از فرزانگي و دانايي و معلومات دست پيدا كنند كه در هر جايي كه انساني مشغول كار هست، از اين حد از دانـش و فــرزانگي برخوردار باشــد. حالا بعضــي‏ها استعداد دارند، شوق دارند، مي‌روند دانشگاه، بعضي‏ها نه، يا شوقش را نــدارند، يا استــعدادش را ندارند، نمي‌روند. 12/2/87
بايد ترتيبي داده شود كه گذراندن دوره ابتدايي براي همه الزامي شود
بالاخره ما اين غايله‏ي بيسوادي را بايستي جمع كنيم از كشور... بايد ترتيبي داده شود كه گذراندن دوره‏ي ابتدايي براي همه الزامـــي شود. داشتــن گواهينامه‏ي دوره‏ي ابتدايي - حداقل - يك چيز واجب و لازم شمرده شود مثـــل شــناسنامه، مثل گواهــي راننـــدگي؛ همه بايد اين را داشته باشــند. بچه‏هــــا بايد دركانال آموزش و پرورش بيـــايند و اين دوره را بايد در اينجا بگذرانند. بعدهركاركنند، جداست؛ اما اين دوره بايد الزامي شود. 12/2/87
 

نظرات: 0   بازديد: 1591   کد مطلب: 1     
 
 

نظرات

پاسخ به:

عنوان شما: *
نظر: *

جستجو

مطالب مرتبط

اسلامي كردن دانشگاه ها و مراكز اموزشي

اسلامي كردن دانشگاه ها و مراكز اموزشي

چهارشنبه، 27 آبان
روشمندي و پويايي علمي وآموزشي

روشمندي و پويايي علمي وآموزشي

چهارشنبه، 27 آبان
نقش مربّيان و اساتيد

نقش مربّيان و اساتيد

چهارشنبه، 27 آبان
پيوند علم و ايمان در مراكز آموزش

پيوند علم و ايمان در مراكز آموزش

چهارشنبه، 27 آبان
آموزش و تعميق معارف ديني

آموزش و تعميق معارف ديني

چهارشنبه، 27 آبان

برچسب ها

    • سایت دفتر مقام معظم رهبری
    • سامانه جامع استاد شهید مطهری (ره)
    • موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی
    • موسسه علمی فرهنگی پرسمان
    • خانواده اسلامی شمیم
    • پایگاه خبری تحلیلی بصیرت