|
|
اعتقاد به معاد و انکار معاد |
اعتقاد به معاد يكي از مباني قوام بخش دين اسلام است و يكي از ركنهاي مهم آن به شمار ميرود . انكار معاد مستلزم انكار امر و نهي ، وعد و وعيد ، نبوت و وحي است و يكسره موجب انكار و باطل انگاشتن دين الهي ميگردد |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
معاد شناسي (پس از مرگ) |
چون اجل در آيد، جان از تن جدا شود. و چون در گور نهند روح به جسم باز گردانند تا سؤال منکر و نکير را جواب دهد. و آن، دو شخص عظيم باشند که مرده را از خداي و رسول سؤال کنند. اگر درماند او را در گور عذاب کنند، و گور وي پر مار و کژدم کنند. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
صيانت اعمال |
منظور از صيانت اعمال همان دور نگه داشتن آنها از آسيبها يا آفتهايي است كه هنگامانجام اعمال يا بعد از آن ممكن است بدانها گزندي برساند و از پاداش و ثواب آنها بكاهد يا بهطور كلي آنها را باطل و بيهوده نمايد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
عوالم پس از مرگ |
برخي گمان ميكنند مرگ پايان هستي آدمي است و او با جدا شدن جان از بدن برايهميشه نابود خواهد شد و اثري از او باقي نخواهد ماند؛ |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
شهادت، فوز عظيم |
تعبير قرآني (قتل في سبيلاللَّه) كه در روايات از آن به شهادت نيز ياد شده، به معناي كشتهشدن در راه خدا، و از فضائل و ارزشهاي متعالي اديان الهي به ويژه دين اسلام است |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اِحدي الحُسنيين |
حُسني به معناي نيكي و خوبي و احدي الحسنيين به معناي يكي از دو نيكي و خوبياست. تعبير (احدي الحسنيين) تنها يك بار در قرآن كريم به كار رفته و آيه متضمن آن از آياتجهاد شمرده ميشود. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مرگ، انتقال از مرحله اي به مرحله ديگر زندگي |
در فرهنگ ديني، مردن بهمعناي نابودي نيست، بلكه تولدي ديگر و انتقال از دنياي محدود بهجهاني بيكران است. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
رابطه دنيا و آخرت |
در فرآيند نظام هدفمند آفرينش، هيچ آفريدهاي بدون هدف و بي ارتباط با ديگر پديدههاآفريده نشده است. بنابراين، آخرت - كه فرجام هستي است - با دنيا - كه مرحلهاي از هستياست - نميتواند بي ارتباط باشد. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
ضرورت معاد |
ضرورت معاد از دو راه نقلي و عقلي قابل اثبات است؛ دليل نقلي همان وحي آسماني واخبار پيامبران و اولياي معصوم الهي است و دلايل عقلي نيز دو برهان حكمت و عدالت الهياست |
|
|
|
|
|
|
|